ایران پروژه

۱۰۷۵ مطلب در ارديبهشت ۱۳۹۵ ثبت شده است

پروژه مقاله تعادل قوا سه گانه تحت word

ali mo | يكشنبه, ۵ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۱۲:۰۸ ق.ظ

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه مقاله تعادل قوا سه گانه تحت word دارای 15 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه مقاله تعادل قوا سه گانه تحت word   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

بخشی از فهرست مطالب پروژه پروژه مقاله تعادل قوا سه گانه تحت word

تعادل قوا در جمهورى اسلامى ایران  
الف) نظارت قوه مقننه بر قوه مجریه  
ب) نظارت قوه مقننه بر قوه قضاییه  
ج) نظارت قوه مجریه بر قوه مقننه  
د) نظارت قوه مجریه بر قوه قضاییه  
ه) نظارت و نفوذ قوه قضاییه برقوه مقننه  
و ) نظارت و نفوذ قوه قضاییه بر قوه مجریه  
مسؤولیت روابط قوه قضائیه با سایر قوا  
تفکیک قوا ؛ نظارت و تعادل:  
منابع :  

تعادل قوا در جمهورى اسلامى ایران

روابط قوا در جمهورى اسلامى ایران برخلاف تمامى کشورهاى دنیا به گونه اى خاص تنظیم شده است. هر چند که به ظاهر به صورت تفکیک نسبى قوا تلقى مى شود، لیکن این روابط از ویژگى هاى خاصى برخوردار است که به خوبى آن را از سایر رژیم ها متمایز مى سازد.(4)

مفهوم تفکیک قوا در مقابل «وحدت قوا»(5) به کار مى رود. این تفکیک موجب پدیدارى سازمان هاى حاکم عدیده تخصصى مى گردد که هر کدام به انجام وظیفه خاص خود مشغول اند و هیچ یک از قوا حق انجام وظیفه قواى دیگر را ندارد. سنخیت قواى حاکم، هم چنین اقتضا مى کند که هر یک از قوا، بدون برترى و دخالت یکى در قلمرو اختیارات دیگرى، کار خود را انجام دهد و هیچ یک از قوا حق سؤال، استیضاح، عزل و انحلال یکدیگر را نداشته باشد. این چنین استقلالى را اصطلاحاً «تفکیک مطلق قوا»(6) مى گویند

نظریه تفکیک مطلق قوا، در جریان تحولات تاریخى دست خوش تغییراتى شده است که دیگر نمى توان استقلال در مفهوم آن را چندان مشاهده کرد. خطر بالقوه و بالفعلى که از ناحیه قوه مجریه و زمام دارى آن ناشى مى شود، هم قواى دیگر را تحت الشعاع «ریاست گرایى»(7) اجرایى قرار مى دهد و هم این که آزادى و امنیت فردى را تهدید مى کند.(8) دلیل این مطلب این است که در اکثر کشورهاى دنیا در بحث ارتباط متقابل قوا، قوه مجریه مشمول بیش ترین نظارت ها از سوى دو قوه دیگر قرار مى گیرد

قانون اساسى جمهورى اسلامى ایران، در تدوین قواى سه گانه، علاوه بر ضرورت همکارى قوا، براى تأمین اهداف کلى نظام از اندیشه مذکور به دور نبوده و مراتبى از ارتباط متقابل، توأم بانظارت و مسئولیت بین قواى حاکم را پیش بینى کرده است. در اصل 57 قانون اساسى ضمن برشمرن قواى سه گانه، مقرر مى دارد که این قوا مستقل از یکدیگرند. آن گاه در اصل 58 و 59 اِعمال قوه مقننه را منحصر به مصوبات مجلس شوراى اسلامى و در مسائل مهم از طریق همه پرسى و مراجعه مستقیم به آراى عمومى بیان داشته است. هم چنین در اصل 60 قانون اساسى، اِعمال قوه مجریه به استثناى برخى از آن که مستقیماً به عهده رهبرى قرار دارد، صرفاً از طریق رئیس جمهور و وزرا اجرا مى شود و در نهایت این که اِعمال قوه قضاییه (اصل 61) را نیز فقط به عهده دادگاه هاى دادگسترى قرار داده که باید براساس موازین اسلامى تشکیل و به حل و فصل دعاوى و ; بپردازد، اما نویسندگان قانون اساسى در سال 1358 در همان اصل 57 قانون اساسى، ضمن بیان استقلال قوا آورده بودند که : «; روابط بین قواى سه گانه توسط رئیس جمهور برقرار مى گردد.» و نیزدر اصل 113 قانون اساسى آمده بوده: «; مسئولیت اجراى قانون اساسى و تنظیم روابط قواى سه گانه و ریاست قوه مجریه جز در امورى که برعهده رهبرى است، به عهده رئیس جمهور است»

بنابراین، طبق این اصول، رئیس جمهور هماهنگ کننده قواى سه گانه کشور بود، لیکن پس از بازنگرى قانون اساسى در سال 1368 و با سپرى کردن یک دهه تجربه عملى در کارهاى اجرایى، قضایى و تقنینى وضعف هایى که در قانون اساسى وجود داشت، شوراى بازنگرى قانون اساسى به فرمان امام خمینى(ره) در تاریخ 1368/2/4 تشکیل گردید و در آن در خصوص روابط قوا نیز نکاتى مورد توجه و تصویب قرار گرفت

در قانون اساسى 68 بعد از بازنگرى، ضمن این که مسئولیت تنظیم روابط بین قواى سه گانه را از رئیس جمهور گرفته و به شخص رهبر واگذار کرده است، در اصل 57 آمده است

 «; قوه مقننه، مجریه و قضاییه زیر نظر ولایت مطلقه امر و امامت امت برطبق اصول قانون اساسى اعمال مى گردند.» هم چنین در اصل 110 قانون اساسى، ضمن برشمردن وظایف و اختیارات رهبر، در بند 7 همین اصل یکى از وظایف رهبر را «حل اختلاف و تنظیم روابط قواى سه گانه» متذکر شده است و در اصل 113 نیز این مسئولیت را از رئیس جمهور سلب کرده است

در نظام اسلامى هرگاه سخن از تفکیک قوا یا روابط قوا به میان مى آید، به دلیل جلوگیرى از تمرکز نامشروع و فساد برانگیز قدرت است؛ زیرا که ممکن است، انسانى که شایستگى هاى لازم و توانایى هاى منطبق بر معیارهاى اسلامى را دارا مى باشد، در رأس تمامى قوا و نهادهاى جامعه اسلامى قرار بگیرد و هیچ گونه مفسده اى هم به دنبال نداشته باشد، هم چنین براساس اعتقادات شیعى، ائمه(ع) در حکومت اسلامى، حاکمان مطلق و بدون قید و شرطى بودند که تنها براساس تکلیف شرعى و الهى اداره جامعه را به عهده مى گرفتند و این امر منافاتى با تفویض امر اداره قسمتى از حکومت به دیگران نخواهد داشت و لذا است که امام (ع)، ضمن این که ریاست و فرماندهى کل قواى نظامى را به عهده داشت، ولى در عین حال نصب و عزل استانداران و فرمانروایان ولایات گوناگون را خود شخصاً انجام مى داد، هم زمان در مسجد هم به امر قضاوت مى پرداخت.(9)

پس باتوجه به این که امروزه، به علل گسترش ارتباطات و افزایش جمعیت و ; چاره اى جز تقسیم وظایف وجود ندارد، وقتى سه قوه و ارگان از یکدیگر مشخص و متمایز شدند، مسئله دیگر، روابط قواى مزبور است. به عقیده منتسکیو، چگونگى این روابط، تأثیر زیادى در تأمین آزادى دارد. از این جهت منتسکیو قائل به دو اختیار مى شود، اختیار تصمیم گیرى و اختیار مانع شدن از اجراى آن، منتسکیو مى گوید باید هر قوه بتواند در قلمرو اختصاصى خود تصمیم بگیرد، ولى قواى دیگر نیز باید بتوانند به وسایلى از اجراى آن جلوگیرى کنند، چنان که مثلاً قوه مقننه قانون را تصویب مى کند (اختیار تصمیم گیرى) اما قوه مجریه نیز مى تواند در مواردى از توشیح واجراى آن جلوگیرى کند (اختیار مانع شدن و متوقف ساختن)(10). بر همین مبنا است که قانون اساسى جمهورى اسلامى ایران پس از پذیرش مهم ترین اصل خود، یعنى اصل ولایت مطلقه فقیه عادل و جامع الشرایط که عامه مردم قبول ولایت او را بر خود لازم و واجب شمرده اند، نقطه پیوند و اتصال قواى حاکم درجمهورى اسلامى ایران را ولى فقیه و رهبر دانسته و اعمال حاکمیت قواى مزبور را صرفاً براساس نظر و نظارت رهبر مشروع و قانونى مى داند.(11)

بنابراین، از آن جایى که رهبر در نظام اسلامى داراى ویژگى هاى خاص است، لذا نظارت رهبرى باعث مى شود که کسى از کارگزاران نظام قدرت سوء استفاده از مقام و مسئولیت خود را نداشته باشد، به خصوص اصل 111 قانون اساسى مکانیزم خاصى براى جلوگیرى از انحراف رهبرى پیش بینى کرده است که بیش از پیش براطمینان مردم در خصوص عدم سوء استفاده از قدرت و تمرکز آن مى افزاید و ما در این جا به بخشى از این روابط و نظارت اشاره مى کنیم

الف) نظارت قوه مقننه بر قوه مجریه

قوه مقننه به شیوه هاى گوناگون برکار قوه مجریه نظارت دارد

1 – طبق اصل 131، صلاحیت و رسمیت وزرا منوطبه رأى اعتمادازمجلس است؛

2 – مسئولیت قوه مجریه در برابر قوه مقننه (سؤال، استیضاح) اصل 122 ، 134و 137

به این ترتیب که هر نماینده مى تواند یک وزیر و 14 نمایندگان هم رئیس جمهور را مورد سؤال قرار دهند و هم چنین ده نفر از نمایندگان، هیئت وزیران یا یکى از وزیران و 13 نمایندگان ، رئیس جمهور را مى توانند مورد استیضاح قرار دهند؛

3 – قوه مقننه بر کارهاى قوه مجریه، نظارت استصوابى (12) (اصل 77 – 83) و نظارت مالى (اصل 52، 54 و 55) دارد

ب) نظارت قوه مقننه بر قوه قضاییه

طبق اصل 156 قانون اساسى، قوه قضاییه، قوه اى است مستقل که قوه مقننه بر آن نفوذ و اقتدار چندانى ندارد و هیچ گونه راهى براى طرح سؤال، استیضاح و عزل مسئولین قوه قضاییه در آن دیده نمى شود، لیکن بعضى از اقدامات قوه مقننه بر روى قوه قضاییه بى اثر نیست

1 – از طریق اجراى قوانین (اصل 167)؛ بدین ترتیب که قاضى موظف است کوشش کند حکم هر دعوا را در قوانین مدونه بیابد؛

2 – از طریق شکایات (اصل 90). بدین ترتیب که مجلس در صورت دریافت شکایت، حق دارد از قوه قضاییه پاسخ کافى بخواهد. البته این از ضمانت اجراى لازم برخوردار نیست و بیش تر جنبه اخلاقى و سیاسى دارد.(13)

ج) نظارت قوه مجریه بر قوه مقننه

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
  • ali mo

پروژه مقاله تعداد شهود در دعاوی تحت word

ali mo | يكشنبه, ۵ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۱۲:۰۸ ق.ظ

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه مقاله تعداد شهود در دعاوی تحت word دارای 15 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه مقاله تعداد شهود در دعاوی تحت word   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

بخشی از فهرست مطالب پروژه پروژه مقاله تعداد شهود در دعاوی تحت word

تعداد شهود در دعاوی  
فلسفه وجود دو زن  
حق الناس شامل امور زیر می باشد:  
شرایط شاهد:  
شرایط شهادت:  
تشریفات شهادت در آیین دادرسی  
منابع درسی تحقیق شده :  

بخشی از منابع و مراجع پروژه پروژه مقاله تعداد شهود در دعاوی تحت word

 کتاب دکتر حسینقلی  حسینی نژاد

کتاب دکتر امامی جلد

کتاب ادله دکتر سید جلال الدین مدنی

کتاب قانون آیین دادرسی مدنی

تعداد شهود در دعاوی

شهادت بیان واقعه ای که شاهد آن را دیده یا شنیده است و از همین روی شاهد باید آنچه را دیده یا شنیده در محضر قاضی بیان کند و از بیان آنچه استنباط یا احساس کرده بپرهیزد، زیرا آنچه از شاهد می خواهند مسموع یا مرئی اوست، نه عقیده او یا اظهار عقیده ی او

شاهد باید آنچه دیده یا شنیده با قطع و یقین همراه باشد. در شرح لمعه آمده است که پیغمبر(ص) آفتاب را در آسمان به شاهدی می نماید و می فرماید: اگر بدین روشنی می دانی شهادت بده وگر نه از این کار دست بدار

ماده 1315 ق.م ناظر به همین امر است که می گوید شهادت باید از روی قطع و یقین باشد، نه به طور شک و تردید و علت هم آن است که شک و تردید موضوع ذهنی را از بیان واقعه مشهود به عقیده و اظهار نظر نزدیک می کند و شاهد نباید در شهادت نظر خود را دخالت دهد

در جرمی که مجازات آن رجم باشد، شهادت دو زن را با سه مرد مجاز         می دارد زن مانند مرد می تواند شهادت دهد؛

 ولی خداوند می فرماید

« و استشهدوا شهیدین من رجالکم فان لم یکونا رجلین مزجل وامرتان ممن ترضون من الشهداء ان تضل احداهما فتذکر احداهما الاخری  »

 ترجمه: دو مرد از مردان خود را گواه بگیرید و اگر دو مرد نبود یک مرد و دو زن از کسانی که برای گواهی دادن آنان را می پسندید که اگر یکی از آنان و آن دو زن از یاد ببرد، دیگری آن را به یاد آورد

فلسفه وجود دو زن

در گواهی آن است که چون گاهی زن گواهی را از یاد می برد آن زن دیگر آن را به یاد می آورد و این دو زن برای حفظ صحت گواهی است

در فقه شیعه علاوه بر شرایط شاهد، موادی بر شهادت، تعداد شاهد هم مورد نظر قرار گرفته است. ماده 230 ق.آ.د.م قسمت ج بیان می کند که دعاوی که اطلاع

 بر آن ها معمولا در اختیار زنان است از قیبل ولادت، رضاع، بکارت، عیوب درونی زنان با گواهی چهار زن دو مرد یا یک مرد و دو زن

و به اعتبار موضوع دعوی عده گواهان فرق می کند که در اموری که جنبه خصوصی دارد و اصطلاحا حق الناس اطلاق می شود گاهی دو شاهد مرد لازم است. مثل طلاق، نسب و گاهی به وسیله ی شهادت دو مرد یا یک شاهد مرد و دو شاهد زن، یا یک شاهد و دو قسم مورد اثبات قرار می گیرد، که غالب اختلافات مربوط به اموال و معاملات را در بر می گیرد. عقود معاوفی، قرض، رهن، دیون، وصیت تملیکی، جرایمی که باعث تادیه دیه است

بعضی امور با شهادت مردان یا زنان به تنهایی یا به همراه گواهی مردان اثبات می گردد. مثل: ولادت و نکاح. ماده 230 ق.آ.د.م قسمت ج و د که اصل نکاح با گواهی دو مرد و یا یک مرد و دو زن، یا در مورد ولادت گواهی چهار زن، دو مرد یا یک مرد و دو زن

اما در اموری که عنوان حق الله دارد بعضی با چهار شاهد مرد اثبات می شود. مثل لواط. بعضی با چهار شاهد مرد یا سه مرد و دو زن که در زنا چنین است و موجب رجم محصن می گردد

اگر دو مرد و چهار زن گواهی دهند مجازات شلاق و اگر یک مرد و شش زن شهادت دهند آن شهادت پذیرفته نیست

در مورد حدود مثل مجازات سرقت، با دو شاهد مرد اثبات می گردد. حق الله هیچ زمان به گواهی یک مرد و دو زن یا یک شاهد مرد با دو قسم یا گواهی چهار زن ثابت نمی گردد

در مورد اعسار باید شهادت کتبی لااقل چهار نفر از اشخاصی که از وضع معیشت و زندگانی او مطلع باشند به عرض حال خود ضمیمه نماید

در مورد اعسار ماده 23 قانون اعسار و ماده 231 ق.آ.د.م در کلیه دعاوی که جنبه حق الناسی دارد اعم از امور جزایی یا مدنی و مالی و غیر آن، به شرح ماده ی فوق هر گاه به علت غیبت یا بیماری، سفر، حبس و امثال آن حضور گواه اصلی متعذر یا متعسر باشد، گواهی بر شهادت گواه اصلی مسموع خواهد بود

گواه بر شاهد اصلی باید واجد شرایط مقرر برای گواه و گواهی باشد. در حقوق اسلام و فقه امامیه : عده گواهان برای اثبات دعوی محدود است و به اعتبار موضوع دعوی، عده ی گواهان مختلف می باشد

1- (حق الله) و آن اموریست که دارای جنبه عمومی است و آن امور گاهی به چهار گواه مرد ثابت می گردد. مانند: لواط، سحق، قیادت که به وسیله ی چهار شاهد مرد اثبات می شود

در جرم زنا شهادت زنان پذیرفته می شود. بدین نحو که در زنا شهادت چهار مرد یا سه مرد و دو زن موجب رجم بر محصن می گردد

هر گاه دو مرد و چهار زن گواهی دهند مجازات او اثبات می شود و هر گاه یک مرد و شش زن شهادت دهند شهادت آنها پذیرفته نمی شود

اما در حدود دیگر مانند سرقت، شرب مسکر، و امثال آن به وسیله ی دو شاهد مرد اثبات می شود

حق الله هیچ زمان به گواهی یک مرد و دو زن یا به گواهی یک شاهد و دو قسم، یا گواهی چهار زن ثابت نمی شود

2- حق الناس و آن اموریست که دارای جنبه خصوصی می باشد. ماده ی 231 ق.آ.د.م در کلیه دعاوی که جنبه حق الناسی دارد اعم از امور جزائی یا مدنی (مالی و غیره) به شرح ماده ی فوق هر گاه به علت غیبت یا بیماری، سفر، حبس وامثال آن حضور گواه اصلی متعذر یا متعسر باشد، گواهی بر شهادت گواه اصلی مسموع خواهد بود

حق الناس شامل امور زیر می باشد

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
  • ali mo

پروژه مقاله پهلوان شاهنامه تحت word

ali mo | يكشنبه, ۵ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۱۲:۰۸ ق.ظ

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه مقاله پهلوان شاهنامه تحت word دارای 39 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه مقاله پهلوان شاهنامه تحت word   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

بخشی از فهرست مطالب پروژه پروژه مقاله پهلوان شاهنامه تحت word

مقدمه:  
پهلوانان و خاندانها  
نهاد پهلوانی  
پهلوان و زندگی عمومی  
دوستی و دشمنی  
عشق و مرگ  
سرنوشت و نظم عمومی  
منابع و مأخذ :  

بخشی از منابع و مراجع پروژه پروژه مقاله پهلوان شاهنامه تحت word

 تاریخ فلسفه غرب، برتراند راسل، ترجمه نجف دریابندری،

تاریخ فلسفه، ویل دورانت، ترجمه دکتر عباس زریاب خویی،

مقدمه:

عظمت حماسه ملی ایران، پیش از هر چیز در روح پهلوانی، و تمرکز رویدادهای آن حول یک محور قهرمانی، متبلور است. عنصر نیرومند ذهنی آن، که در آرایش حماسی نبرد میان نیک و بد و ایران و توران تجسم یافته است، اساساً اوج و فرود خود را در نهاد پهلوانی و هیأت مرکزی و نیروی اصلی آن به ظهور می‎رساند

نسلهای مختلفی از پهلوانان، پی در پی به کوشش برمی‎خیزند، خویشکاری می‎ورزند، پیروز می‎شوند، شکست می‎خورند، نام‎آور می‎شوند، به فراموشی می‎گرایند، تا ذات انسان حماسی، که تجسم نهایی خود را در جهان پهلوان می‎یابد، باقی بماند. جهان پهلوان نیز مانند پهلوانان دیگر، دوره به دوره، فرامی‎آید تا عظمت کارکرد آدمی را در قهرمانی و افتخار بنمایاند. در این راه اگرچه کارکرد اصلی پهلوانان یگانه و بی‎دگرگونی یا خدشه‎ناپذیر می‎ماند، کاراکتر و کنش و روابط شخصیتی آنها متفاوت می‎شود، تنوع می‎پذیرد، و گسترش می‎یابد

از این‎رو برای آنکه کنش فردی و چگونگی رویدادهای حماسی و نوع آنها در شاهنامه بهتر ادراک شود، جا دارد که از راه رویکردی تشریحی، به بیان وضع و تنوع و شاخه‎ها و عناصر تشکیل دهنده‌ نهاد پهلوانی بپردازیم، تا زمینه لازم برای جستجوی روابط افراد و چگونگی رویدادها و اهداف زندگی  پهلوانی فراهم آید. تأکید می‎کنم که در این بحث بیشتر به طرح یک نمودار از مشخصات و مختصات پهلوانان خواهم پرداخت، تا به تبیین و تحلیل همه‎جانبه و ریشه‎شناختی

بسیاری از مسائل پهلوانان ایران چه از لحاظ ریشه‎های اساطیری و پیوندهای تاریخی[1]، و چه از بابت مشخصات «زندگی و مرگ» آنان تاکنون به وسیله صاحب‎نظران مختلفی بررسی شده است. همچنانکه از برخی رویدادها و داستانها نیز تحلیلهای ارزنده‎ای صورت گرفته است.[2] در نتیجه طرح این بحث از آن رو تا آنجاست که بتواند حضور ترکیبی پهلوانان را با وضوح بیشتری مشخص کند. و حضور آنان را «‌تمامیت» حماسه ملی بازنمایاند

مجموعه‌ داستانهای حماسی شاهنامه را در نخستین نظر می‎توان نشأت یافته از سه دوره و حوزه قهرمانی دانست، که هم از بابت تاریخی و هم از بابت جغرافیایی، و هم از نظر تفاوتهای آیینی و ذهنی و خاندانی، نمودار زندگی اقوام مختلف در تاریخهای مختلفی از حیات ملی ایران زمین است

اما همه‌ رویدادها و کنشهای فردی مربوط به این حوزه‎ها و دوره‎ها، بر دو محور اصلی متمرکز شده است

الف‎- محور آیینی و اخلاقی که در نهایت از تنظیم بنیان اساطیری و اخلاقی نبرد و تکرار نمونه‎هایی از آن در دوره‎های مختلف جدا نیست، و اهداف سیاسی، ملی، آیینی، اخلاقی را دنبال می‎کند

ب- محور قهرمانی که همه تنوع زندگی قهرمانی را در طول دوره‎ها و موقعیتهای گوناگون، در یک هیأت و هویت مرکزی گرد می‎آورد. و به طرح و تبیین ارزشها، روشها، رفتارها، کنشها و روابط انسانهای حماسی می‎پردازد. اگرچه این انسانهای حماسی از هر راه که شده غالباً به یک ریشه آیینی و اساطیری و مقدس می‎پیوندند، و در نتیجه انگار تمام آنان و تمام شاهان و ‎… از یک رگ و ریشه برآمده‎اند

پهلوانان و خاندانها

این سه بخش اصلی داستانهای پهلوانی را چنین نامیده‎اند و معرفی کرده‎اند

1- داستانهای حماسی اوستایی. که قهرمانانش اساساً شاهان کیانی‎اند؛ که از آنان در اوستا نیز یاد شده است. این رشته داستانها کلاً سلسله حماسه‎های کیانی و پیشدادی را دربرمی‎گیرد، که مطرح شدن آنها در یشتها، نشان قدمت تاریخی آنها تا حدود زمانهای پیش از زردشت است و به دوره‌ پیوندهای ذهنی هند و ایرانی می‎انجامد. قهرمانان این دسته از کیومرث تا گشتاسپ و بهمن را شامل می‎شود

2- داستانهای حماسی سکایی که خاندان سیستان را دربرمی‎گیرد. که شرح قهرمانیهاشان علاوه بر شاهنامه در شمار دیگری از منظومه‎های حماسی مانند جهانگیرنامه، برزونامه، فرامرزنامه و ‎… نیز بیان شده است. و مجموعاً از زندگی اقوام سکایی حکایت می‎کند که بخشی از آنها در سیستان جایگزین شده بوده‎اند، و محور پهلوانی حماسه ملی ایران نیز شده‎اند، ‌و حرکت اصلی حماسه به زندگی پرتحرک و خطیر و افتخارآمیز آنان سپرده شده است

3- داستانهای حماسی اشکانی. که از خاندانها و پهلوانان و شاهان و شاهزادگان دوره‌ اشکانی حکایت دارد. حماسه اینان در دوره اشکانی پدید آمده، و در حقیقت حضور فعال و گسترده و شرح قهرمانیها و افتخارات آنان در داستانهای پهلوانی جای خالی آنان را در بخش تاریخی شاهنامه پر کرده است.[3] یکی از بزرگترین نمودهای خاندانی این گروه، گودرزیانند، که شاهنامه از کثرت و تنوع قهرمانیهای آنان سرشار است. این پهلوانان که اساساً در شمار سرزمین ایران می‎زیسته‎اند، چندان گسترده و مشهور بوده‎اند که بارها اعمال و رویدادهای پهلوانی دیگری نیز به آنان منسوب شده، که در اصل قهرمانان دیگری داشته است

لازم به یادآوری است که به ازای وجود هر یک از این گروه‎ها، دشمن و اردوی بدی نیز تنوع می‎پذیرد، و دیگرگون می‎شود. اما در نهایت حول دشمنی‎های تورانی، تازی،‌ رومی متمرکز می‎گردد

از اسناد و اخباری که از ایران پیش از اسلام باقی مانده است برمی‎آید که این سه رشته داستانهای گوناگون حماسی در زمان ساسانیان، در میان ایرانیان اشاعه داشته است، و حتی در باب هر یک کتابهایی نیز موجود بوده است. اما قوم ایرانی بدون وجه تمایزی با تمام این داستانها هماهنگ و همخوی بوده است. در هر یک بخشی از کششها و گرایشهای درونیش را می‎جسته، و با هر یک بخشی از آرزوها و خواستهایش را زنده نگه می‎داشته است. و مجموعه‌ آنها را نموداری از کل زندگی متنوع  و متفاوت، اما به هم پیوسته و متجانسی می‎دانسته است که در این سرزمین جاری بوده است، و به رغم همه تضادها و تعارضهای درونیش از نوعی وحدت و هماهنگی نیز برخوردار بوده است

بدین ترتیب بیش از صد و پنجاه پهلوان و شاه و ‎… در نیمه نخست و غیرتاریخی شاهنامه گرد آمده‎اند، تا کل ماجراهای حماسه ملی را تصویر کنند. از این یکصد و پنجاه تن، شماری پادشاهند، که رهبری آیینی و سیاسی نبرد بزرگ را برعهده دارند، و از دوره‌ کیومرث که هم نخستین انسان و هم نخستین پادشاه ایرانی است، تا بهمن فرزند اسفندیار که مفصل بخشهای حماسی و تاریخی شاهنامه است،‌ در پی هم می‎آیند و می‎گذرند. و گاهی خود یا فرزندانشان کنش معینی در رویداد ویژه‎ای می‎یابند، که یا در مسیر نبرد بزرگ، و یا در زندگی حماسی،‌ گره ویژه‎ای پدید می‎آورد یا می‎گشاید. مانند سیاووش که مفهوم تازه‎ای از جنگ و صلح را به حماسه ارائه می‎کند، و اسفندیار که روایتی از جابه‎جایی کارکردها را در حماسه بیان می‎کند

اما پهلوانان، پیکره بزرگ و توانمند حماسه را می‎سازند. و به اعتبار نقش و رابطه‎شان در رویدادها به چند دسته تقسیم می‎شوند

1- پهلوانان اصلی و جریان‎ساز،‌ که داستان اصلی حماسه در کل حیات آنان پیگیری می‎شود،‌و قهرمان بسیاری از رویدادهایند. شمار اینان اندک است. مانند زال، رستم، گودرز و ‎… که در مرکز نهاد پهلوانی قرار دارند،‌ و رستم شاخص اصلی آنهاست، که صورت تکامل یافته جهان پهلوان است

2- پهلوانان رده دوم که یا رویدادی ویژه به آنها اختصاص یافته است، و یا حضورشان از جنبه‎های مختلف قهرمانی حکایت می‎کند؛ و در مجموع نهاد پهلوانی را استوار می‎دارند. مانند سهراب، گیو، بهرام، بیژن و ‎… اینان در دوره‌ دراز آمیختگی، چهره‎های مشخصی از اردوی نیکی و عوامل مؤثری در نبرد بزرگند. و برخی از آنان چهره‎های پهلوانی در اردوی بدی‎اند و با تنوع شخصیتی و خصلتها و کنشهای گوناگون، هم خاندانهای مختلف را نمایندگی می‎کنند، و هم ویژگیهای انسان حماسی را به نمایش می‎گذارند

3- پهلوانان کوچک و بزرگ بسیار دیگر، که جزء آرایش حماسی، نهاد پهلوانی، و موقعیت عمومی‎اند. اینان که شمارشان به بیش از صد تن می‎رسد، گاه تنها نامی در شمار پهلوانانند، و گاه در گیرودار نبردهای گوناگون چهره می‎نمایند، و رزمی یا کنشی به آنان اختصاص می‎یابد، و دیگر سخنی از آنان نیست. همچنانکه پیش از آن نیز از آنان سخنی نبوده است

این گروه عظیم پهلوانان، در مجموع ارزشها و اهداف و منشها و روشهای پهلوانی را ارائه می‎کنند، و علت وجودی خود را در رفتار و کردار معینی آشکار می‎دارند. صفات و روحیات انسانی اینان، اساساً از آغاز ورود  به حماسه تا فرجام خویش ثابت است. شخصیت آنان تابع تحول و دگرگونی نیست. همان‎طور که آمده‎اند، می‎روند. برخی از آنان غالباً نمودار یک صفت و خصلت معین و ثابتند. گودرز از هنگامی که پا به حماسه می‎گذارد پیری خردمند و پهلوانی راهنماست. و توس همیشه نمایانگر چهره‎ای تندخو، کم‎خرد، خودپسند است. بیژن جوانی است هیجان‎زده و مغرور و بی‎تاب. و گرسیوز، تجسم حسادت و فریب و پشت هم‎اندازی و سخن‎چینی است


[1]-  پژوهشگران مختلفی درباره ریشه‎های تاریخی و اساطیری شاهان و پهلوانان شاهنامه تحقیق کرده‎اند. هرتل بر آن بوده است که هخامنشیان همان شاهان آخرین کیا نیانند. هرتسفلد گمان داشته است که نخستین پادشاهان کیان همه شاهان سلسله ماد بوده‎اند، و کیخسرو نیز همان کورش است. ر.ک

‎  Hertel: Achaemeniden Kayniden. Leipzig

E. Herzfeld: Archaeological History of Iran. London

نولد که برای رابطه میان کیان و هخامنشیان به قرائن و نشانه‎هایی اشاره می‎کند. (حماسه ملی ایران ص 3)

کریستن سن آراء هرتل و هرتسفلد و ‎… را رد کرده و معتقد است که کیانیان سلسله‎ای تاریخی بوده‎اند در شمال شرقی ایران. پیش از هخامنشیان (کارنامه شاهان در روایت ایران باستان، ترجمه بهمن سرکاراتی و باقر امیرخانی؛ کیانیان، ترجمه دکتر ذبیح‎الله صفا ، ص 4؛ مزداپرستی در ایران قدیم، ترجمه صفا، ص 112 به بعد.)

هنینگ آراء هرتسفلد را رد کرده است. ر.ک

‎W.B. Henning: Zoroaster. Polit ician or Witchdoctor PP 4-7. Oxford

این کتاب توسط آقای کامران فانی به فارسی ترجمه شده است به نام «زرتشت: سیاستمدار یا جادوگر»، ص 932-2

[2]-  شمار این‎گونه کتابها و به ویژه مقالات زیاد است. برای فهرست آنها ر.ک: کتابشناسی فردوسی، ایرج افشار، چاپ انجمن آثار ملی

[3]-  راجع به اشکانیان و جابه‎جایی آنها از تاریخ به حماسه، و انطباق شخصیتهای خاندان گودرز و ‎… با آنها ر.ک: حماسه‎سرایی در ایران، ص 575 به بعد

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
  • ali mo

پروژه مقاله تأویل در مثنوی تحت word

ali mo | يكشنبه, ۵ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۱۲:۰۷ ق.ظ

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه مقاله تأویل در مثنوی تحت word دارای 22 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه مقاله تأویل در مثنوی تحت word   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

بخشی از فهرست مطالب پروژه پروژه مقاله تأویل در مثنوی تحت word

چکیده:  
مقدمه  
مقاله  
منابع و مراجع:  

بخشی از منابع و مراجع پروژه پروژه مقاله تأویل در مثنوی تحت word

ـ قرآن کریم

ـ. احمدی، بابک. (1372). ساختار و تأویل متن. شالوده‏شکنی و هرمنوتیک. تهران: نشر مرکز. چاپ دوم

ـ. بلخی. جلال‏الدین محمد. (1363). مثنوی معنوی. به تصحیح رینولد.ا.نیکلسن. به اهتمام نصرالله پورجوادی. تهران: مؤسسه انتشارات امیرکبیر. چاپ اول

ـ. حافظ، شمس‏الدین محمد. (1363). دیوان خواجه حافظ شیرازی. با تصحیح و سه مقدمه و حواشی و تکمله و کشف‏الابیات و کشف اللغات. به اهتمام سید ابوالقاسم انجوی شیرازی. تهران: سازمان انتشارات جاویدان. چاپ پنجم

ـ زرین‏کوب، عبدالحسین. (1363). ارزش میراث صوفیه. تهران: موسسه انتشارات امیرکبیر. چاپ پنجم

ـ ــــــــــــــ . (1367). بحر در کوزه. تهران: انتشارات محمدعلی علمی. چاپ دوم

ـ محمدخانی، علی اصغر. (1374). نامه‌ شهیدی. تهران: چاپخانه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی. چاپ اول

ـ ناصر بن خسرو، حمیدالدین. (بی‏تا). دیوان اشعار. به اهتمام و تصحیح آقای مجتبی مینوی و تعلیقات علی اکبر دهخدا. تهران: دنیای کتاب. چاپ؟

ـ نصر، سید حسین. (1371). معارف اسلامی در جهان معاصر. تهران: شرکت سهامی کتابهای جیبی. چاپ سوم

چکیده

 تأویل، شیوه‏ای کهن در تفسیر متون مقدس است که سابقه‌آن به حماسه ایلیاد و ادیسه برمی‏گردد.در میان مسلمانان این روش، نخست در تأویل حروف مقطعه پدیدار شد و سپس فرقه‏های گوناگون مانند: معتزله، باطنیه،اخوان الصفا، فلاسفه، حروفیه و عرفا به تأویل قرآن کریم و حدیث دست زدند.در عرفان، عروج از لفظ به معنا و سیر صعودی از عبارت به اشارت تأویل نام دارد و مبنای آن انسان است که با تحول و ارتقای وجودی به ادراک حقایق در هر مرتبه نایل می‏گردد.مولانا در مثنوی شریف ـ که تفسیری عارفانه به شمار می‏آید ـ فراوان به تأویل دست می‏زند؛ روش او جمع بین ظاهر و باطن است. او الفاظ را به معنای حقیقی خود می‏گیرد که این، البته، جز با شهود باطنی و رؤیت درونی به دست نمی‏آید. مولانا این معنا را با تمثیلهای متعدد و متنوع و دل‏انگیز به تصویر می‏کشد

 مقدمه

تأویل (hermeneutics)  شیوه‏ای کهن و باسابقه است و ریشه در باور به تقدس(sacred) متن دارد و به گونه‏ای محدود کردن دو جهان (بیرونی و درونی) به متن است و آن بر این اندیشه استوار می‏‎باشد که حروف نوشتاری حامل رمزهای بنیادین و نامکشوف است. تفسیر را در مورد متون مقدس و غیر مقدس و تأویل را در مورد نوشته‏های مقدس جاری می‏دانند و البته تمام متون وحیانی (revealed tests)  حامل و واجد معانی متعدد و تأویل‏مند هستند. واژه یونانی هرمنیا، برگرفته از نام هرمس، ناظر به این باور می‏باشد که هرمس رسول و پیام‏آور خدایان و گاه خدای آفریننده زبان و گفتار است. هرمس در قرون وسطی نزد مسیحیان، مسلمانان و یهودیان، بانی و پایه‏گذار علم و حکمت به شمار می‏رود و در عصر رنسانس نیز بسیاری از فلاسفه و دانشمندان نامی هرمس را مشعلدار دانش و خرد دانسته‏اند. او هم پیام‏آور است و هم تأویل‏گر؛ البته تأویل در ادوار بعد در اندیشه بشری به تمام متون راه یافت. هرمس که در قرون وسطی همان طاط (تحوت (Thot)) نزد مصریان، اخنوخ یهودیان، هوشنگ ایرانیان و ادریس مسلمانان دست در نزد مسیحیان زبان و قلب خداوند یا رع (Ra) به شمار می‏رود یعنی او همان کلام الهی و صاحب ذکر مقدس بود که رهبر انسان به وصال حقیقت می‏باشد. سابقه‌ تأویل،‌ به یونانیان و حماسه ‌ایلیاد و ادیسه و این بحث که آیا اثر افسانه است یا حقیقت ـ برمی‏گردد و سپس در عصر بلوغ اندیشه در یونان به افلاطون و در ادامه به اصحاب فیلون در تفسیر تورات و اصولاً احبار ـ درمی‏پیوندد و در ادوار بعد نزد فرقه‏های زندیک مجوس ـ در تفسیر اوستا ـ این شیوه به چشم می‏خورد؛ ناصر بن خسرو تأویل را به یوشع بن نون نسبت می‏دهد و می‏گوید

تأویل را طلب که جهودان را                      این قول، پند یوشع بن نون است

[ناصر بن خسرو بی تا: 66]

 در میان مسلمانان نیز این معنا با تأویلهایی که ـ در قرن اول هجری ـ از حروف مقطعه نموده‏اند، آغاز شد و در پی با پدیدآیی فرق و مذاهب گسترش یافت. این اندیشه در مورد حروف مقطعه در قرون اولیه ـ و حتی تا به امروز ـ وجود داشته است که آن را آیه‏ای دانسته‏اند که کسی معنای آن را نداند و آیه متشابه را نیز آیه‏ای برشمرده‏اند که مفهوم روشنی ندارد و با این تطبیق، متشابه را تنها حروف مقطعه دانسته‏اند و سپس تنها متشابه (حروف مقطعه) را واجد تأویل دانسته‏اند! این اندیشه با دیدگاه قرآنی همخوانی ندارد زیرا

 الف. تمام قرآن کریم حامل تأویل است نه تنها متشابه [اعراف: 53؛ یونس: 39]

ب. در قرآن کریم آیات متشابه، حروف مقطعه نیستند (و بالعکس) زیرا متشابه در برابر محکم قرار دارد یعنی هر دو از مقوله الفاظ هستند نه حروف [آل عمران: 7] و حروف مقطعه نه محکمند و نه متشابه

ج. آیه‌ متشابه به آیه غیر روشن اطلاق نمی‏شود و این اندیشه در تعارض با نور بودن و عربی مبین بودن آیات قرآنی است بلکه در آیه دارای مدلولات متعدد و متنوع گفته می‏شود

د. حروف مقطعه نیز دارای معانی هستند و به معنای مبهم نمی‏باشند و برای وجه نزول آن مواردی یاد شده است

گسترش حوزه‏های دولت در عصر عباسی، تبادل اندیشه، رشد خردگرایی، دور شدن از عصر نزول، ابهام در مرزهای عقل و رأی (پیشداوری)، و … از علل پدیدآیی رأی در تفسیر می‏باشد و البته اعم از اینکه رأی را به معنای اندیشه بگیریم یا پیشداوری (prejudgment)، تأویل اوج تفسیر به رأی به شمار می‏رود که گریزی هم از تفسیر و تأویل نیست. چرا که بیان متن و تعبیر تجربه، عین تفسیر به رأی و تأویل می‏باشد که حتی نه تفسیر و تفسیر به رأی و تأویل، بلکه ترجمه نیز در مظان فرو غلتیدن به رأی (درست و نادرست) قرار می‏گیرند، زیرا وحی آسمانی که در قالب زبانی (عربی) درمی‏آید و بشری و زمینی می‏گردد این گذار از ذهن و زبان و سپس تعبیر و تفسیر  مشکلاتی را پدیدار می‏نماید؛ آری به قول شبستری

معانی چون به وفق منزل افتاد                          در اذهان خلایق مشکل افتاد

زیرا که

آب باران باغ صد رنگ آورد                          ناودان، همسایه در جنگ آورد

 و از این بابت گروهی هم ترجمه، هم تفسیر و تأویل را ـ به دلیل تردیدآمیز بودن و نسبت غیر قطعی به خداوند دادن ـ ناروا دانسته‏اند

جهمیه (پیروان جهم بن صفوان هستند که نخستین بار مسأله نفی تشبیه (تنزیه) و جبری‏گرایی را پی ریخت که معتزله در توحید پیرو او شدند و در اختیار نه.) برای فرار از تجسیم؛ معتزله برای دوری از قول به جبر، رؤیت و دیگر امور؛ باطنیه در آثاری چون: کشف المحجوب، خوان الاخوان، جامع الحکمتین، وجه دین، زادالمسافرین و اخوان الصفا در جهت تألیف بین عقل و وحی و سازگاری خرد و دین، به تأویل آیات و احادیث پرداخته‏اند.حتی کسانی مانند ابوالحسن اشعری و احمد حنبل ـ که حدیث‏گرا و ضد تأویلند ـ نیز در موارد ضرورت تمسک به تأویل را تصدیق کرده‏اند. از ابو یعقوب سجستانی در کلام اسماعیلی می‏باشد، که باطنیان دیگر چون ابوحاتم رازی (در اعلام النبوه) و حمیدالدین کرمانی (در الاقوال الذهبیه) تأویل‏گرایی گسترده را دنبال می‏کنند که بدون توجه به ظاهر لفظ می‏باشد برعکس، مالکیان، حشویان، حنبلیان، ظاهریان و … و در دوره‏های اخیر وهابیان و نیز پیروان مکتب تفکیک، هیچ‏گونه تأویل را برنمی‏تابند و هر دو گروه (تأویل‏گرایان و ظاهرگرایان) تئوری خاصی در مورد زبان قرآن دارند. غزالی و بسیاری از مفسران نیز در برخی مسائل، تأویل را یگانه راه حل شناخته‏اند، البته حشویه و ظاهریه، از تأویل ابا داشته‏اند و ابن‏تیمیه، کسانی را که به تأویل پردازند را در ردیف قرامطه باطنیه، صابئین و فلاسفه شمرده است و ابن قدامه ـ از حنابله ـ نیز کتابی در ذم التأویل نگاشته است [زرین کوب 1362: 121].صوفیه نیز همانند باطنیه و اخوان الصفا در بسیاری موارد به تأویل پرداخته‏اند و تأویلهای قدمای آنان در باب آیات در تفاسیر آنان و نیز در تفسیر احادیث قدسی و نبوی و تبیین شطحیات مشایخ به چشم می‏خورد.در نهضت حروفیه، هر حرف نماد یا رمزی است بیان‏کننده ارزشی ویژه؛ ابن عربی نیز 28 حرف الفبای قرآن مجید و کلام محمدیه را کامل دانسته است و هر حرف را با یکی از اعیان ثابته در اندیشه خود همخوان می‏بیند و بدین سان کلام قدسی را زبانی می‏داند که تمام ترکیبات 28 حرف را دربرمی‏گیرد.ملاصدرا، حروف رمزی قرآن را هدیه ‌پرودگار به اهل بشارت می‏داند که در این جهان معنای آنها دانستنی نیست اما در آن جهان، این حروف به هم پیوسته، از هم جدا می‏گردند زیرا آن روز، روز جدایی و تمییز می‏باشد.در عرفان، تأویل‏گرایی به اوج می‏رسد؛ در عرفان تکرار حوادث اعلا در دنیای خاکی، بحثی آشناست عارفان هماره میان ماده و معنا، واژه و استعاره، متن و تفسیر، تجربه و تعبیر، قال و حال و … تمایز و فاصله می‏دیدند و در اندیشه پر کردن این رخنه بودند.در عرفان ـ که اساس آن بر تجربه استوار است ـ تجارب عرفانی منتقل می‏گردند و از معنا به لفظ تنزل می‏یابند و از قلمرو حضور به ساحت حصول می‏رسند و در جامه زبان ظاهر می‏شوند که البته در تعبیر، تفسیر است و در تفسیر، ترکیب (با فرهنگ فرد، پیش‏فرضها و …) و با ترکیب، تغییر؛ و البته راهی غیر از این هم وجود ندارد چرا که تفسیر و تأویل به تعطیل می‏انجامد و سپس در مرحله‏ای دیگر ـ الفاظ نازل شده ـ به شرح و تفسیر درمی‏آیند. این معنا را در نمودار زیر می‏توان عرضه کرد

 اشارت عبارت اشارت

 تجربه تعبیر ـ تفسیر تأویل

 و البته این تأویل تنها در حوزه شریعت صورت نمی‏گیرد بلکه در متن طبیعت (چرا که انسان و جهان، نیز اشارات و راز و رمز و تأویل فراوان دارند) نیز این تأویل وجود دارد. مولانا می‏فرماید

خامشی بحر است و گفتن همچو جو                             بحر می‏جوید ترا جو را مجو

از اشارتهای دریا سر متاب                                          ختم کن والله اعلم بالصواب

[بلخی 1363: 399]

  عروج از لفظ به معنا و سیر صعودی از عبارت به اشارت را تأویل گویند.  مبنا و ملتقا در این سیر، انسان است (چه بر اساس دیدگاه عارفان، که انسان را مظهر جامع اسم الله می‏دانند، یا بر پایه اندیشه فیلسوفان، که مراتب و درجات عقل نظری را ملاک می‏گیرند) از معنا به لفظ باشد یا از لفظ به معنا. در این مرحله است که زبان دینی سمبولیک می‏شود، اسطوره‏ها رخ می‏نمایند و تأویل در ساحت زبان دینی وارد می‏گردد (تعبیر تجربه‏ها و تأویل تعبیرها) و از اینجاست که عده‏ای زبان دین را زبان مرغان یا زبان مرغابیان دانسته‏اند و صد البته به قول ناصر بن خسرو

 چو جانت قوی شد به ایمان و حکمت                              بیاموزی آنگه زبانهای مرغان

بگویند با تو همه مور و مرغان                                       که گفتند ازین پیشتر با سلیمان

[ناصر بن خسرو بی تا: 321]

 مولوی نیز در تمثیل بط بچگان فرماید

   ما همه مرغ آبیانیم ای غلام                                         بحر می‏داند زبان ما تمام

پس سلیمان بحر آمد ما چو طیر                                     در سلیمان تا ابد داریم سیر

     با سلیمان پای در دریا بنه                                     تا چون داود آب سازد صد زره

آن سلیمان پیش جمله حاضرست                              لیک غفلت چشم بند و ساحر است

[بلخی 1363 دفتر دوم: 460]

 و البته سلیمانی باید تا تمام قوای باطنی متضاد، تسلیم و تحت اختیار او باشند تا زبان مرغان (که زبان ارواح و آدمیان ـ یعنی جان و معناست ـ و همان زبان دین است) بداند و ما را تا ابد در دریای معانی به سیر وادارد و صد البته این سلیمان در جان ماست و ما همه از او غافل؛ که پیامبر اکرم(ص) فرمودند: «اسلم شیطانی بیدی»؛ در این مقوله بنگرید به تمثیلهای: انگورخواهان، درخت زندگی، اوس و خزرج در مثنوی و تأمل و درنگ در تأویل آنها

مقاله

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
  • ali mo

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه مقاله تحلیل عناصر داستانی در داستان های قرآن کریم تحت word دارای 29 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه مقاله تحلیل عناصر داستانی در داستان های قرآن کریم تحت word   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

بخشی از فهرست مطالب پروژه پروژه مقاله تحلیل عناصر داستانی در داستان های قرآن کریم تحت word

چکیده  
1مقدمه  
2سؤالات تحقیق  
3فرضیه‏ های تحقیق  
4اهداف تحقیق  
5روش تحقیق  
6پیشسینه تحقیق  
7تعریف داستان هنری  
8مفهوم و اصطلاح قصه در قرآن  
9رئالیسم یا سبک واقعگرایی در داستانهای قرآن  
10عناصر داستانی در خدمت پیام و هدف تربیتی  
11عنصر طرح یا پی‏رنگ در داستانهای قرآن‏  
12شخصیت و شخصیت‏ پردازی در داستانهای قرآن  
13عنصر حادثه یا کشمکش در داستانهای قرآن  
14عنصر گفت‏وگو در داستانهای قرآن  
15نتیجه  
16منابع  

بخشی از منابع و مراجع پروژه پروژه مقاله تحلیل عناصر داستانی در داستان های قرآن کریم تحت word

[1]بستانی، محمود، اسلام و هنر، ترجمه(حسین صابری)، مشهد، بنیاد پژوهشهای اسلامی آستان قدس رضوی، 1371، ص 76 و 158

[2]—-، در اسات فنیه فی قصص القرآن، بیروت، دارالبلاغه، 1989، ص 197-194

[3]بهشتی، الهه، عوامل داستان، تهران، انتشارات برگ، 1375، ص 66

[4]تیمور، محمود، در اسات فی القصه و المسرح، قاهره، المطبعه النموذجیه، بی‏تا، ص 99

[5]جعفری، حسینعلی، بررسی هنری بهترین قصه قرآن، تهران، حوزه هنری، 1376، ص 48

[6]الخطیب، عبدالکریم، القصص القرآنی فی مفهومه و منطوقه، بیروت، دارالمعرفه، بی‏تا، ص 396 و ص 48

[7]خلف الله، محمود احمد، الفن القصصی فی الکتاب، قاهره، مکتبه النهضه المصریه، 1951، ص 328

[8]زمخشری، جارالله، الکشاف، بیروت، دارالکتاب العربی، بی‏تا، ج 3، ص 391

[9]ستاری، جلال، درد عشق زلیخا، تهران، انتشارات توس، 1373، ص 172-171

[10]شیخ امین، بکری، التعبیر الفنی فی القرآن الکریم، بیروت، دارالعلم للملایین، 1994، ص 227

[11]عبدربه، السید عبدالحافظ، بحوث فی قصص القرآن، بیروت، دارالکتاب اللبنانی، 1971، ص 51

[12]عتر، نورالدین، القرآن الکریم و الدراسات الادبیه، دمشق، منشورات جامعه دمشق، 1415، ص 221

[13]فروخ، عمر، المنهاج فی الادب العربی، بیروت، دارالعلم للملایین، 1969، ج 2، ص 197

[14]قطب، سید، التصویر الفنی فی القرآن، بیروت، دارالشروق، بی‏تا، ص 117

[15]—-فی ضلال القرآن، بیروت، دارالشروق، بی‏تا، ج 4، ص 1962

[16]ملبوبی، محمد تقی، تحلیلی نو از قصص قرآن، تهران، انتشارات امیرکبیر، 1376، ص 122

[17]میر صادقی، جمال، ادبیات داستانی، تهران، انتشارات علمی، 1376، ص 259

[18]—-، عناصر داستانی، تهران، انتشارات شفا، 1367، ص 161

[19]ناجی، مشرح محمد، الافاق الفنیه فی القصّه القرآنیه، المدینه المنوره، دارالمجتمع النشر و التوزیع، 1992، ص 79

[20]نجم، محمد یوسف، فی القصه، بیروت، دارالثقافه، 1976، ص 63

چکیده

داستانهای قرآن از دیر باز از جنبه‏های مختلف تاریخی، محتوایی، تربیتی و غیره بررسی شده‏اند، اما به جنبه‏های هنری، مسائل مربوط به شیوه‏های داستان پردازی و تحلیل عناصر داستانی آنها خیلی کمتر توجه گریده است.داستان به عنوان یک شکل ادبی و هنری دارای ساختار هندسی خاصی است که آن را از دیگر اشکال ادبی مانند قصیده، خطبه، مقاله و غیره متمایز می‏سازد.داستانهای قرآن در ردیف داستانهای واقعی تارخی قرار دارند، اما با داستانهای واقعی تاریخی که معمولاً آثار خیال و مبالغه در آنها مشاهده می‏شود فرق دارد.چرا که به تصریح خود قرآن، هم حوادث و سرگذشتهای داستانهای قرآن«بالحق»هستند و هم گزارش و نقل آنها که از طرف خداوند صورت گرفته«بالحق» است.این گونه سرگذشتهای واقعی و حقیقی را خداوند«قصص»می‏نامد، یعنی به نحوی بیان، نقل و ارائه شده‏اند که خواننده آنها را پیگیری می‏کند.این امر همان شیوه داستان پردازی قرآن است.در ساختار اغلب داستانهای قرآن عناصر داستانی شناخته شده در ادبیات نوین داستانی، تا حدودی قابل تحلیل و ارزیابی است.معمولاً یک داستان هنری از این عناصر تشکیل شده است:طرح و پی‏رنگ، شخصیت و شخصیت‏پردازی، کشمکش، گفت‏وگو، صحنه و صحنه‏پردازی(زمان و مکان)، زاویه دید یا زاویه روایت و درونمایه یا اندیشه

همواره باید این نکته را در نظر داشت که قرآن قبل از هر چیز کتاب هدایت و تربیت است و لذا داستانهای آن نیز در خدمت اهداف دینی و تربیتی‏اند.در این پژوهش فقط به تحلیل و بررسی چهار عنصر طرح و پی‏رنگ، کشمکش، شخصیت، شخصیت‏پردازی، و گفت‏وگو از عناصر داستانی در قرآن خواهیم پرداخت؛چرا که تحلیل همه این عناصر به مجال وسیعی نیاز دارد

1مقدمه

قرآن کریم حوادث و سرگذشتهای واقعی را که بدان پرداخته، «قصص»نامیده است.«قصص»که به‏ معنای قصه است، در اصطلاح به سخنی گفته می‏شود که در قالب هنری چنان بیان و طرح شود که مخاطب آن را پیگیری کند.این معنا و مفهوم که با ریشه و ماده«قصّ»سازگار است، درباره داستانهای واقعی تاریخی قرآن صادق است، چرا که قرآن، حوادث و سرگذشتهای فرو رفته در اعماق تاریخ را با شیوه واسلوبهای بیانی، تکنیکهای داستانی و تصویر گریهای نمایشی و حسی خود، دوباره احیا و زنده کرده است، به طوی که مخاطب همانند یک بیننده، به نظاره حوادث و صحنه‏های داستان می‏نشیند و به پیگیری آنها می‏پردازد

در ادبیات داستانی امروز، داستان متشکل از عناصری مانند طرح و پی‏رنگ، حادثه، شخصیت، گفت‏وگو، روایت، صحنه، زاویه دید، و درونمایه است.این عناصر که هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا مقوّم یک داستان هستند و داستان بر پایه آنها استوار است، در داستنهای واقعی قرآن-با اختلاف در کمیت، کییّت و نحوه کاربرد-قابل تشخیص، تحلیل و ارزیابی است.در این مقاله از ابتدا مطالعاتی درباره داستان و ادبیات داستانی و نقد آن انجام گرفته است.سپس داستانهای قرآن از این منظر بررسی و تحلیل شده‏اند.سرانجام این نتیجه حاصل شد که قرآن کریم کتاب هدایت است، اما محتوای هدایتی و تربیتی قرآن با زبان هنر بیان شده و داستانهای واقعی تاریخی قرآن نیز که به قصد هدایت و عبرت مطرح گردیده‏اند با تکنیک و شیوه داستانپردازی نقل شده‏اند، به طوری که درک جنبه‏های هنری و شیوه‏های داستانپردازی قرآن، فقط با استفاده از معیارهای ادبیات داستانی نوین تا اندازه‏ای ممکن است، چرا که داستان در ادبیات عربی قدیم به عنوان یک شکل هنری و ادبی مطرح نبوده و لذا در هیچیک از کتب علوم قرآنیی و تفسیری به داستانهای قرآن از دیدگاه خاص داستانی و معیارهای نقدی آن نگاه نکرده‏اند، بلکه داستان قرآنی، در کنار سایر موضوعات آن مانند احکام و اصول اعتقادات، از جنبه‏های صرف و نحوه و بلاغت قدیم تحلیل شده است.اما امروزه علاوه بر جنبه‏های یاد شده، عناصر دیگری در ساختار داستان هنری وجود دارد.چهار عنصر طرح و پی‏رنگ، کشمکش، شخصیت و شخصیت‏پردازی، و گفت‏وگو که از مهمترین عناصر یک داستان محسوب می‏شوند، در این پژوهش تحلیل شده‏اند

2سؤالات تحقیق

1ویژگیهای کلی داستان در قرآن چیست؟

2عناصر داستانی در قرآن چگونه به کار رفته است؟

3فرضیه‏های تحقیق

1داستان به عنوان یکی از مهمترین موضوعات قرآنی، به مانند سایر موضوعات آن، در خدمت اهداف دینی و تربیتی در آمده است.این سخن به معنای نفی آفرینشهای هنری و شیوه‏های داستانپردازی در قرآن نیست، بلکه قرآن داستانهای واقعی تاریخی خود را بدون دخالت دادن خیال آفرینشگر در خلق حوادث، شخصیتها و دیگر عناصر داستانی-بر خلاف داستانهای واقعی تاریخی بشری-و بدون به‏   کار بستن دروغ و مبالغه، با زبان هنر و اسلوب منحصر به فرد خود دوباره احیا کرده است

2عناصر داستانی به تناسب فضای فکری و تربیتی حاکم بر سوره، گاه کم‏رنگ و گاه پررنگ می‏شوند.برای نمونه آنجا که قرآن می‏خواهد به تحلیل افکار، اعتقادات و عواطف شخصیتهای حق و باطل بپردازد و از این طریق سمبلی از این شخصیتها ارائه دهد.اغلب به‏عنصر گفت‏وگو متوسل می‏شود؛مانند گفت‏وگوهای بین موسی و فرعون در سوره‏های مختلف و آنجا که هدف قرآن، انذار و تخویف از طریق پرداختن به ذکر سهمناک و بلاهای آسمانی است، اغلب از عنصر توصیف یا اخبار استفاده می‏کند؛مثل داستان حضرت صالح در سوره«الشمس»

4اهداف تحقیق

1نگاهی نو به داستانهای قرآن از زاویه نقد نوین داستان و بلاغت جدید،

2تبیین ملموس گوشه‏هایی از لطایف، دقایق و رموز هنری و ادبی در داستانهای قرآن

5روش تحقیق

روش تحقیق در این بررسی، توصیفی و تحلیلی بوده است، آن هم با مطالعه دقیق و گردآوری اطلاعات درباره خود داستان و عناصر تشکیل دهنده‏اش و نقد نوین آن و نیز مطالعه و گردآوری اطلاعات لازم درباره داستانهای قرآن و استخراج آیات داستانی از سوره‏های مختلف و همچنین کتب تفسیری و کتبی که به مسائل داستانپردازی قرآن پرداخته‏اند

6پیشسینه تحقیق

گمان می‏رود که تا حال کاری بدین عنوان و با این وسعت انجام نپذیرفته است.سید قطب، محمود بستانی و دیگران در مورد جنبه‏های هنری داستانهای قرآن، بررسیهای کلی و محدود کرده‏اند که قطعاً احتیاج به تعمیق، گسترش، بازنگری و تحلیل دوباره دارند.در بیان ضرورت انجام یافتن این تحقیق همین بس که درک و فهم جنبه‏های ادبی و هنری و بیان عناصر داستانی در داستانهای قرآن، در فهم هر چه بهتر عظمت قرآن و ابلاغ اهداف دینی و انسان ساز این کتاب، کاری بسیار سازنده و ضروری است

داستانهای قرآن از دیرباز از جنبه‏های مختلف تاریخی، محتوایی، تربیتی و غیره بررسی شده‏اند؛ اما درباره جنبه‏های هنری و مسائل مربوط به شیوه‏های داستانپردازی و تحلیل عناصر داستانی شناخته شده در ادبیات نوین داستانی، مانند طرح و پی‏رنگ، صحنه‏پردازی یا زمان و مکان، زاویه دید یا زاویه روایت و عنصر درونمایه یا اندیشه، بجز کارهای سطحی، کار متقن و محکمی صورت نگرفته است

7تعریف داستان هنری

در تعریف داستان هنری گفته شده است:«داستان عبارت از ارائه اندیشه‏ای که در ذهن نویسنده خطور کرده یا ضبط تصویری که مخیله نویسنده تحت تأثیر آن قرار گرفته یا بسط و گسترش‏ احساسی که در درون او به حرکت در آمده باشد و اینکه نویسنده می‏خواهد آن اندیشه، تصویر یا احساس را از طریق کلام و سخن به خواننده منتقل سازد تا خواننده نیز مثل خود نویسنده تحت تأثیر قرار گیرد»[4]

اکنون با در نظر گرفتن عناصر داستانی یاد شده و تعریف ارائه شده از داستان هنری می‏خواهیم نشان دهیم داستانهای قرآن تا چه اندازه با قواعد و معیارهای یاد شده هماهنگ و منطبق و به علاوه بررسی کنیم که آیا عناثر هنری یاد شده برای یک داستان هنری تماماً در داستانهای قرآن یافت می‏شوند یا خیر؟پاسخ به این دو سؤال اساس کار این پژوهش را تشکیل می‏دهد

8مفهوم و اصطلاح قصه در قرآن

«قدمت داستان و نمایشنامه(ادبیات داستانی)به دوران یونان باستان برمی‏گردد»[13].این شکل هنری و ادبی با پشت سرگذاشتن قرون متمادی و پس از تغییر، تحول و تطور، به ویژه از آغاز قرن گذشته، شکل خاصی به خود گرفته است و اینک در دوران نضبح و پختگی داستان شاهد تنوع تکنیها، عناصر خاص، بافت محکم و محتوای اجتماعی و مردمی آن هستیم.«شکل جدید و امروزی داستان در ادبیات عربی قدیم وجود نداشته است و در ادبیات عربی معاصر، داستان به شکل جدید آن از گراشهای ادبی و هنری غرب تأثیر پذیرفته و هم در محتوا و هم در شکل و تکنیک، رنگ و بور و شکل و شمایل داستانهای غربی را به خود گرفته است»[1].در همان عصر که ادبیات عربی فاقد چنین هنری بود، ناگاه قرآن کریم شکل خاص و منحصر به فردی از داستان را در ادبیات عربی مطرح کرد که با استفاده از معیارهای داستان‏نویسی امروز و روشهای نوین نقد می‏توان به درک اهمیت آن در وجوه مختلف نایل شد و از آن سود جست؛چرا که بلاغت و نقد قدیم که خود را در دایره تنگ سه علم معانی، بیان و بدیع محصور کرده، و داستان و ادبیات داستانی به عنوان یک شکل ادبی در آن، هیچ جایگاهی، ندارد نمی‏تواند به شیوه‏ها و تکنیهای داستانپردازی و عناصر داستانی قرآن پی ببرد

قبل از هر چیز باید توجه داشت که قرآن کتاب هدایت و سعادت است.بنابراین قصه و هر موضوع دیگر در قرآن در خدمت روح کلی حاکم بر این کتاب آسمانی یعنی در خدمت معارف هدایت بخش الهی به کار گرفته شده است:«داستان در قرآن مانند داستانهای بشری نیست که از نظر موضوع، روش ارائه و به حرکت در آوردن حوادث داستانی، یک کار هنری مستقل و دارای هدف هنری خالص باشد، بلکه داستان در قرآن، ابزاری از ابزارهای متعدد قرآن بری رسیدن به اهدف دینی است؛اما در خدمت اهداف دینی بودن داستانهای قرآن مانع بروز ویژگیهای هنری در ارائه و نقل این داستانها نشده است، به ویژه از این رو که مهمترین خصوصیت قرآن از لحاظ تعبیر و بیان، تصویرگری هنری آن است»[14]

بنابراین اولین گام در شناخت مفهوم قصه قرآنی این است که بدانیم قصه و داستان در قرآن مانند سایر موضوعات در آن ابزاری است در خدمت اهداف دینی و تربیتی، یعنی داستان بالذات و بالاصاله مورد نظر قرآن نیست.بی‏شک این سخن به معنای نفی آفرینشهای هنری در قرآن نیست، بلکه قرآن سراسر هنر است و هنر آن نیز از نوع هنر الهی است و داستانهای آن از مهمترین وجود اعجاز ادبی و هنری این کتاب آسمانی به شمار می‏روند

9رئالیسم یا سبک واقعگرایی در داستانهای قرآن

به طور کلی داستانها از حیث ارتباط با واقعیت به سه نوع تقسیم می‏شوند:الف)داستانهای اسطوره‏ای یا خیالی، ب)داستانهای هنری واقعی که به بیان واقعیتهای موجود جامعه می‏پردازند، ج)داستانهای واقعی تاریخی‏[12]

داستانهای قرآن را می‏توان در ردیف داستانهای واقعی تاریخی به حساب آورد، با این تفاوت که در داستانهای واقعی تاریخی بشری باز نقش خیال آفرینشگر در رنگ آمیزی حوادث و افراط و مبالغه در توصیف قهرمانان داستان به منظور جلب توجه مخاطب و برانگیختن عواطف او کاملاً مشهود است. «مشاهده می‏شود که قصه‏های تاریخی در تمام ادوار و مراحل آن از قوه تخیل تغذیه می‏کند، قوه تخیلی که حوادثی داستانی را در اشکال و رنگهای غیر حقیقی آن ارائه می‏دهد و این امر به خاطر جلب توجه و برانگیختن عواطف مخاطب است»[11]

اما داستانهای واقعی تاریخی قرآن، عیناً واقعیتهای تاریخی را گزارش می‏کند، گزارشی که با گزینش حوادث و صحنه‏های مهم، عبرت‏آور و هدایت بخش است.بنابراین قصه‏های واقعی قرآن اولاً بر پایه واقعیتها و حوادث تاریخی استوارند، یعنی حوادثی که روزی روزگاری اتفاق افتاده است، و ثانیاً نقل و گزارش آنها که از طرف خداوند صورت گرفته است، صحیح و درست است.خود قرآن به این امر تصریح کرده می‏گوید:«ان هذا لهو القصص الحق» 1 .در جای دیگر قبل از شروع داستان حضرت موسی(ع)و فرعون می‏خوانیم:«نتلوا علیک من نبأ موسی و فرعون بالحق لقوم یؤمنون» 2 .تفاسیری که به مسائل ادبی و صرفی و نحوی قرآن عنایت دارند«بالحق»را، هم حال از«من نبأ»که مفعول به است گرفته‏اند و هم«بالحق»را حال از فاعل مستتر در«نتلو»دانسته‏اند.در حالت اول ترجمه آیه چنین می‏شود«ما بخشی از داستان و سرگذشت واقعی و به حق موسی(ع)و فرعون را برای تو گزارش می‏کنیم;»[8]و در حالت دوم ترجمه آیه چنین است:«ما بخشی از داستان و سرگذشت موسی(ع)و فرعون را بدون هرگونه دروغ و خیالپردازی و مبالغه برای تو بازگو می‏کنیم تا مؤمنان از آن پند گیرند. با دقت در آیه فوق و آیات زیاد دیگر در این باره می‏توان نتیجه گرفت که اولاً خود داستانهای قرآنی حقند و واقع شده‏اند و ثانیاً در گزارش و نقل آنها اثری از خیال آفرینشگر، مبالغه و دروغ وجود ندارد. بنابراین در داستانهای واقعی تاریخی قرآن، به جای خیال و مبالغه، از سحر بیان، دقت در انتخاب واژه‏ها و سرانجام تصویرگری زنده و هنری استفاده شده است، به طوری که قرآن کریم آن صحنه‏های واقعی و حوادث اتفاق افتاده را با اسلوب بیانی خود دوباره زنده و احیا کرده است؛بدون اینکه به اصل واقعیت، کوچکترین خدشه‏ای وارد شود:«داستانهای قرآن برگرفته از واقعیتهای زندگی‏اند که این (1)آل عمران،

واقعیت به گونه‏ای در قالب داستان به تصویر کشیده شده است که دلهای مخاطبان خود را کاملاً تحت تأثیر قرار می‏دهد، بدون اینکه خیال و هم کوچکترین دخالتی در آنها داشته باشد.در داستانهای قرآن به بیان حقایق مطلق تاریخی پرداخته شده، اما با این حال از نظر قدرت انگیزش و جلب مخاطب این داستانها بسیار قویتر از سایر داستانهایند.همچنین داستانهای قرآن ا برانگیختن غرایز دورند، در حالی که این ویژگی را به هیچ وجه نمی‏توان در داستانهای ادبی مشاهده کرد»[6]

درست است که داستانهای قرآن، کتاب تاریخ است، اما هدف قرآن بیان و نقل تاریخ گذشتگاه نیست، «برای اینکه داستانهای قرآن، کتاب تاریخ نیست و اگر ذکری از انبیا و حوادث آنها به میان آمده فقط برای عبرت، موعظه و اصلاح نفوس، استقامت و تحکیم مبانی اخلاق و ادب است. بنابراین قرآن از ذکر وقایع تاریخی که خالی از پند و فایده باشد پرهیز می‏کند»[10]

هر چند قرآن کتاب تاریخ نیست، اما هر چه از حقایق تاریخی در این کتاب وجود دارد، راست و درست است، چرا که راوی آنها راستگوترین راستگوهاست«و من اصدق من الله قیلا»

قرآن حقایق تاریخی را در قالب داستان ارائه کرده و نام آنها را«قصص»گذاشته است.در نتیجه این داستانهای واقعی قرآن، سند تاریخی مورد اعتمادی هستند و هر چه در این سندها از عناصر داستانی مانند اشخاص، حوادث، زمان و مکان و گفت‏وگوها وجود دارد کاملاً واقعیت دارند و نقل و گزارش محتوایی این اسناد نیز بی‏هیچ دروغ، مبالغه و خیالپردازی از طرف خداوند سبحان صادر شده است.این زبان معجز، تصویرگریهای زنده، ساختار هندسی خاص و بافت محکم هنری قرآن، حوادث و واقعیتهای فرو رفته در اعماق تاریخ را دوباره زنده و احیا می‏کند، به طوری که مخاطب خود را ورای یک خوانند یا شنونده صرف، یک بیننده و تماشاچی تلقی می‏کند.یعنی تصاویر به طور زنده و نمایشی در مقابل دیدگان او ظاهر می‏شوند

10عناصر داستانی در خدمت پیام و هدف تربیتی

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
  • ali mo

پروژه پایان نامه صدمات بدنی تحت word

ali mo | يكشنبه, ۵ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۱۲:۰۷ ق.ظ

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه پایان نامه صدمات بدنی تحت word دارای 78 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه پایان نامه صدمات بدنی تحت word   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

بخشی از فهرست مطالب پروژه پروژه پایان نامه صدمات بدنی تحت word

باب اوّل  
جرائم علیه تمامیت جسمانی  
مقدمه – صدمات بدنی  
مبحث اوّل  
قتل عمدی  
بخش اول – قتل نفس در شریعت اسلام  
1- قتل نفس در ادیان مختلف  
2- منابع و مآخذ قتل نفس از دیدگاه قرآن مجید  
بخش دوم – قتل عمدی در حقوق موضوعه  
1- تعریف قتل عمدی  
2- ارکان قتل عمدی  
بند (الف)- حیات قبلی مجنی علیه  
اولاً- وجوه اشتراک  
ثانیاً- وجوه افتراق  
بند (ب)- منتفی بودن خودکشی  
اولاً- عواقب خودکشی و صدمات بدنی شخص  
ثانیاً- قتل و صدمات بدنی با رضایت مجنی علیه  
ثالثاً- نفی معاونت و شروع جرم در خودکشی  
دوم- فعل مادی قتل عمدی  
بند (الف)- فعل مثبت مادی  
بند (ب)- ترک عمل  
اولاً- مصادیق قتل عمدی از طریق ترک فعل  
بند (ج)- عنصر مادی جرم از نظر فقه جزائی  
ب- رکن معنوی یا عمد و قصد در قتل عمدی  
اول- قتل عمدی به معنی خاص  
دوم- قتل عمدی با انجام فعل نوعا کشنده  
سوم- قتل عمدی با فعل موثر نسبت به مجنی علیه معین  
چهارم- تأثیر انگیزه، رضایت مجنی علیه و اشتباه در هویت مقتول در قتل عمدی  
اولاً- انگیزه در ارتکاب قتل  
ثانیاً- رضایت مقتول به سلب حیات  
ب- کیفیت قصاص با عفو مجنی علیه قبل از مرگ  
ثالثاً- اشتباه در هویت مجنی علیه  
رابعاً- اشتباه در هدف  
ج- رکن قانونی قتل عمدی  
اول- احکام قصاص بر طبق قرآن مجید  
اولاً- اختیار ولی دم بین طلب قصاص و عفو کلی یا قبول دیه:  
ثانیاً- مقابله با مجرم (یا مماثلث و مساوات در قصاص و تقاص مال):  
ثالثاً- حکم امضائی قصاص و تکمیل آن با عفو ولی دم در اسلام:  
رابعاً- منع اسراف در کشتن:  
دوم- خصوصیات قصاص  
اولاً- شخصی بودن قصاص  
(الف)- لزوم اذن ولی دم برای اعمال قصاص:  
(ب)- فرار قاتل محکوم به قصاص:  
(ج)- جنسیت در قصاص:  
ثانیاً- لزوم مماثلث کامل میان جرم ارتکابی و کیفر قصاص  
(الف)- مبانی تساوی در قصاص در شریعت اسلام:  
(ب)- مبانی تساوی در قصاص در حقوق موضوعه ایران:  
ثالثاً- ملازمه عمد و قصد با قصاص  
رابعاً- تعدد اولیاء دم در قصاص  
خامساً- کیفیت قصاص در رابطه با ولی دم صغیر یا مجنون  
سادساً- عامل استیفای قصاص و وسیله آن  
1- لزوم اجازه ولی مسلمین یا نماینده او در قصاص:  
2- لزوم اجازه ولی دم برای اجرای قصاص  
سوم- شرایط اجرای قصاص  
اولاً- شرایط قاتل  
ثانیاً- شرایط مقتول  
ثالثاً- موارد سقوط قصاص  
رابعاً- موارد معافیت از مجازات و دیه  
بخش سوم – اثبات قتل  
1- اقرار  
الف- منع اخذ اقرار به‏عنف وشکنجه واجبار اشخاص‏به ارائه دلیل، درقانون اساسی  
ب- ضمانت اجرای‏‏‏‏تخلف از اصل سی وهشتم قانون اساسی‏جمهوری اسلامی ایران  
ج- صحت در اقرار  
د- کیفیت و کمیت اقرار در قتل در حقوق موضوعه  
2- شهادت  
الف- منع اجبار اشخاص به شهادت در قانون اساسی  
ب- کیفیت و کمیت گواهی یا شهادت در حقوق موضوعه  
ج- شهادت منتهی به وضع لوث  
3- قسامه  
الف- سوگند عادی  
ب- قسامه به عنوان سومین راه ثبوت قتل در دادگاه  
ج- کیفیت و کمیت سوگند و قسامه در حقوق موضوعه  
اول- نقش قسامه در اثبات قتل های عمدی و شبه عمدی و خطای محض  
موارد لوث و ضرورت قسامه  
2- کمیت قسامه در قتل های عمدی، شبه عمدی و خطای محض  
3- نقش قسامه در جراحات عضو و نصاب آن  
4- علم قاضی  
فهرست منابع و مآخذ :  

بخشی از فهرست مطالب پروژه پروژه پایان نامه صدمات بدنی تحت word

 1-    دائره المعارف علوم اسلامی قضایی-دکتر محمد جعفر جعفری لنگرودی

2-    قضا در اسلام-استاد محمد سنگلجی

3-    ترمینولوژی حقوقی-دکتر محمد جعفر جعفری لنگرودی

4-    تحریر الوسیله-آیت ا… العظمی حضرت امام خمینی

5-    قواعد ابطال دلیل-دکتر ایرج گلدوزیان

6-    حقوق جزای ایران بر مبنای شریعت اسلام- دکتر ایرج گلدوزیان

7-    نشریه مؤسسه حقوق تطبیقی-دکتر ابوالقاسم گرجی

باب اوّل

جرائم علیه تمامیت جسمانی

برخی از جرائم علیه افراد موجب صدمه و ضرر جسمانی یا بدنی می شود و برخی دیگر موجب صدمه و ضرر روحی و اخلاقی و معنوی می گردد. در عین حال تفاوت بین این دو دسته از جرائم، مطلق نیست. افتراء و قذف در جرائم بر ضد اخلاق و عفت و عصمت موضوع مواد 697 و 139 قانون مجازات اسلامی از ناحیه مفتری ممکن است علاوه بر صدمه معنوی به نحوی شدید باشد که به سلامت جسمانی مجنی علیه نیز لطمه وارد سازد. برعکس بازداشت غیر قانونی که مبتنی بر سلب آزادی شخص مجنی علیه در شرایط معینی است صدمه ای است معنوی و ارتباطی به آسیب به تمامیت جسمانی ندارد

مقدمه – صدمات بدنی

به طور قطع مهمترین و سنگین ترین جرائمی که باعث صدمات جسمانی بدنی می شود صدماتی است که منتهی به مرگ مجنی علیه می گردد. قتل بر حسب این که عمدی یا شبیه عمدی یا خطاء محض یا به تسبیب و یا در جرائم ناشی از تخلفات رانندگی غیر عمدی نامیده شود مجازات آن متفاوت می باشد. همین اختلاف در مورد ضرب و جرح نیز جاری است

به طور کلی قتل غیر عمدی، شبیه عمدی، خطاء محض و یا به تسبیب یا صدمه غیر عمدی و ضرب و جرح شبیه عمد و خطاء محض یا به تسبیب از نظر جزائی به غیر از اختلاف در نتیجه که موجب تفاوت در مجازات آنها می شود ماهیتاً وضع تقریباً مشابهی دارند به همین جهت صدمات بدنی به شرح زیر مورد بحث واقع می شوند

مبحث اول – قتل عمدی

مبحث دوم – قطع عضو و ایراد ضرب و جرح عمدی

مبحث سوم- قتل و صدمات بدنی غیر عمدی

مبحث چهارم- شرکت و معاونت در قتل و صدمات بدنی

حقوق جزای اغلب کشورها موارد ترک فعلی را که ممکن است موجب صدمه بدنی حتی مرگ مجنی علیه گردد جرم دانسته است. این امر در فقه جزای اسلامی نیز مطرح است

مبحث اوّل

قتل عمدی

قتل یا سلب حیات از یک انسان زنده مهمترین جنایتی است که نسبت به افراد انسانی ارتکاب     می شود. به همین جهت کیفر قتل عمدی با وجود مخالفت بعضی از علمای حقوق و فلاسفه در قوانین بسیاری از کشورها اعدام می باشد. در حقوق موضوعه ایران، ماده 205 قانون مجازات اسلامی مقرر می دارد: «قتل عمد … موجب قصاص است و اولیاء دم می توانند با اذن ولی امر قاتل را با رعایت شرایط مذکور در فصول آتیه قصاص نمایند و ولی امر می تواند این امر را به رئیس قوه قضائیه یا دیگری تفویض نماید.»

قتل نفس از یک طرف به اصل مصونیت و غیر قابل تعرّض بودن به حیات انسانی که عزیزترین ودیعه است لطمه می زند و از طرفی دیگر، امنیت و انتظام جامعه را متزلزل می کند. قبل از این که اجتماعات بشری به صورت کنونی، دارای قدرت محاکمه عمومی و تشکیلات دولتی بشوند قتل عمد از جمله تصادفات عادی زندگانی برای بقاء محسوب می شد و مقابله با قاتل جنبه شخصی و خصوصی داشت و نه جنبه عمومی. تعقیب یا تنبیه و مجازات قاتل یا قصاص برای جبران خسارت و ترمیم ضایعه با کسان مقتول بود نه با جامعه

برای یونانیان قدیم «کیفر قبل از هر چیز (وسیله ای است برای اعاده آبروی از دست رفته مجنی علیه و همزمان برای تأیید مجدد حیثیت و قدرت وی، با توهین به شخص توهین کننده یعنی مجرم چنانکه او را خوار کند) در واقع کیفر باید قلب برآشفته مجنی علیه را آرام بخشد و به وی نفع برساند و برای او نوعی لذّت به وجود آورد.»

بعد از اینکه اجتماعات بشری به صورت کنونی دارای قدرت حاکمه عمومی و تشکیلات دولتی گردیدند، دولت که نماینده اجتماع است از این جهت که قتل جنبه عمومی داشته و نظام اجتماع را مختل می سازد تعقیب و مجازات قاتل را به عهده گرفت

در ایران تا قبل از تدوین قانون مجازات عمومی در سال 1304 قتل نفس جرم خصوصی بود و کسان مقتول در اجرای مقررات فقه اسلامی، در باب قصاص و دیات حق داشتند به کلی از مجازات قاتل صرفنظر کرده و یا از او دیه یا خونبهائی که مقرر بوده بستانند و یا اینکه تقاضای قصاص و مجازات قاتل را بنمایند. در این صورت قاتل را به حکم حاکم به همان صورت که مقتول را کشته بود به قتل می رساندند. برابر قانون مجازات عمومی سابق جرم قتل جنبه عمومی داشت. دادستان به نمایندگی اجتماع قاتل را تعقیب و تقاضای مجازات او را می نمود و گذشت اولیای دم ممکن بود از موجبات تخفیف در مجازات محسوب شود. قانون حدود و قصاص مصوب 1361 به جنبه خصوصی قتل توجه داشت. مع هذا قانون مجازات اسلامی مصوب 1370 برای قتل جنبه عمومی قائل شده است و دادگاه می تواند به رغم گذشت اولیاء دم، قاتل را به حبس محکوم نماید. (ماده 208 قانون مجازات اسلامی)

ماده 612 قانون مزبور، حبس مربوط به جنبه عمومی قتل عمدی را نسبت به قاتلی که به هر علت قصاص نشود تعمیم داده است

بخش اول – قتل نفس در شریعت اسلام

1- قتل نفس در ادیان مختلف

در ادیان مختلف موضوع قباحت قتل مورد تأکید واقع شده است. در تورات (مذهب یهود) قصاص مقرر شده است و درباره دیه و عفو حکمی نیست. در انجیل عفو مقرر گردیده ولی دیه نبود. اسلام در مورد قتل هر سه امر یعنی قصاص، عفو و دیه را مورد توجه قرار داده است

بخشی از منابع و مراجع پروژه پروژه پایان نامه صدمات بدنی تحت word

در اسلام، احترام به انسان و تحریم قتل انسان در موارد مختلف مورد توجه قرآن مجید واقع شده است. به طوری که قتل از نظر ارتکاب، بر قتل به حق و قتل به ناحق و از نظر مقتول، به مظلوم و غیر مظلوم قابل تقسیم است. برای مقتول مظلوم به غیر حق، ولی معین کرده است، در عین حال ولی را از اسراف در قتل منع نموده است

الف- وَلاتَقْتُلوا النَّفْسَ الَّتی حَرَّمَ اللهُ اِلّا بِالحَقِّ وَ مَنْ قُتِلَ مَظْلُوماً فَقَدْ جَعَلْنا لِوَلِیّهِ سُلْطاناً فَلا یُسْرِفُ فِی اَلْقَتلِ اِنَّهُ کانَ مَنْصُوراً (آیه 33 از سوره بنی اسرائیل) یعنی، نفسی را که خداوند محترم ساخته است به ناحق مکشید، کسی که به ستم کشته شود برای او سلطه ای خاص قرار داده ایم، پس اسراف در قتل نخواهد کرد، زیرا او، (یعنی ولی مقتول) از جانب شریعت الهی یاری شده است

ب- قرآن مجید خونریزی بی جهت و ظالمانه را گناه بزرگی تلقی نموده است به طوری که قتل یک فرد از انسانها را به منزله قتل تمام انسانها می داند

مِنْ اَجْلِ ذلِکَ کَتَبْنا عَلی بَنِی اِسْرائیلَ اَنَّهُ مَنْ قَتَلَ نَفْساً بِغَیْرِ نَفْسِ اَوْ فَسادٍ فِی الْاَرضِ فَکَاَنَّما قَتَلَ النّاسَ جَمیعاً وَ مَنْ اَحْیاها فَکَاَنَّمأ اَحْیَا النّاسَ جمیعاً (قسمتی از آیه 32 از سوره المائده)

یعنی، از جهت قتلی که واقع شد ما بر فرزندان اسرائیل مقرر داشتیم که هر کس نفس محترمی را به ناحق و بی آنکه مرتکب فساد در روی زمین شده باشد (مفسد فی الارض) بکشد چنان است که همه مردم را کشته باشد و هر که نفسی را حیات بخشد (از مرگ نجات دهد) مثل آنست که تمام مردم را حیات بخشیده است

کمیسیون استفتائات شورایعالی قضائی قائل شدن حیثیت عمومی برای قتل نفس عمدی را از جهت کیفر تعزیری قاتل با منتفی بودن قصاص موکول به تصویب قانون در آینده نموده بود. در حال حاضر برابر ماده 208 قانون مجازات اسلامی اخیر التصویب هرکس مرتکب قتل عمد شود و شاکی نداشته یا شاکی داشته ولی از قصاص گذشت کرده باشد و اقدام وی موجب اخلال در نظم جامعه یا خوف شده و یا بیم تجری مرتکب یا دیگران گردد موجب حبس تعزیری از 3 تا 10 سال خواهد بود

تبصره ماده 208 قانون مزبور مقرر می دارد: «در این مورد معاونت در قتل عمد موجب حبس تعزیری از یک تا پنج سال می باشد.»

بخش دوم – قتل عمدی در حقوق موضوعه

1- تعریف قتل عمدی

در ماده 205 قانون مجازات اسلامی، بدون این که از قتل عمدی تعریفی به عمل آمده باشد به ذکر مجازات آن اکتفا شده است. به موجب ماده مزبور «قتل عمد برابر مواد این فصل (اوّل) موجب قصاص است … و اولیاء دم می توانند با اذن ولی امر قاتل را با رعایت شرایط مذکور در فصول آتیه قصاص نمایند و ولی امر می تواند این امر را به رئیس قوه قضائیه یا دیگری تفویض نماید.» سپس در ماده 206 قانون مزبور موارد قتل عمدی ذکر شده است

محقّق (ره) در تعریف قتل عمدی می فرماید «وَ هُوَ اِزهاقُ النّفسِ المَعصُومَهِ المُکافِئَهِ عَمْداً       و عُدواناً.»

یعنی قتل عمدی عبارت است از اخراج نفس و روح انسان به نحو عمد و عدوان به وسیله شخص دیگر. نظیر این تعریف را پروفسور گارو، دانشمند فرانسوی در کتاب شرح حقوق جزای فرانسه ذکر نموده است

طبق این تعریف قتل عمدی سلب ارادی حیات است از شخصی به وسیله شخص دیگر بدون مجوز قانونی. ماده 295 قانون جزای فرانسه نیز قتل را ارتکاب آدم کشی عمدی توصیف        نموده است

ضوابط قانونی قتل در حقوق فرانسه = در قانون جزای فرانسه مصوب 1992 که از سال 1994 به مورد اجرا گذارده شده است، در عناصر تشکیل دهنده قتل عمدی (ماده 1-221) تغییری حاصل نشده است. ولی در مقابل، مجازات قابل اجرا سی سال حبس جنائی تعیین گردیده است. از طرفی قتل عمدی با کیفیت مشدده، مستوجب حبس جنائی دائم موضوع مواد 2-221 تا 4-221 به شرح زیر می باشد

ماده 1-221 = رفتار عمدی منتهی به سلب حیات از دیگری قتل است. مجازات آن سی سال حبس جنائی است

ماده 2-221 = قتلی که مسبوق، همراه یا متعاقب جنایتی دیگر واقع شود، مستوجب کیفر حبس جنائی دائم است. قتلی که موضوع آن خواه تدارک یا تسهیل ارتکاب صحنه ای بوده و خواه مساعدت به فرار یا فراهم کردن موجبات بی کیفر ماندن مباشر یا معاون یک صحنه ای باشد مستوجب کیفر حبس جنائی دائم است

ماده 3-221 = قتل ماسبق تصمیم، آدم کشی را تشکیل می دهد. مجازات آن حبس جنائی دائم است

ماده 4-221 = قتل ارتکابی در موارد زیر مستوجب حبس جنائی دائم است

1-     نسبت به صغیر کمتر از پانزده سال؛

2-     نسبت به اجداد قانونی، طبیعی یا روی پدر یا مادر فرزند خوانده؛

3-  بر روی شخصی که آسیب پذیری خاص او، به جهت سن او، بر اثر بیماری یا علیل بودن یا نقص جسمانی یا روانی یا وضعیت حاملگی، ظاهر بوده یا مباشر (قتل) به آن موقعیت   آگاه باشد

4-  نسبت به یک قاضی، یک عضو هیأت منصفه، یک وکیل، یک صاحب منصب عمومی یا وزارتی (دولتی) یا هر شخص دیگر صاحب سمتی از طرف حکومت یا مأمور به انجام خدمات عمومی در حال انجام وظیفه یا به مناسبت اجرای آن وظایف یا مأموریت خود، وقتی که سمت منجی علیه، ظاهری یا مباشر به آن آگاهی دارد

5-  نسبت به یک شاهد، یک مجنی علیه یا یک مدعی خصوصی، خواه برای ممانعت وی از اقدام به اعلام جرم وقایع، تقدیم شکوائیه یا ادای شهادت در مراجع قضائی، خواه به جهت اعلام جرم شخصی، شکایت او یا شهادت وی

اولین دو بند ماده 23-132 در ارتباط با دوره تأمینی نسبت به جرائم پیش بینی شده در این ماده قابل اجرا هستند. با وجود این وقتی که مجنی علیه، صغیر کمتر از پانزده سال بوده و قتل مسبوق یا همراه هتک ناموس، شکنجه یا اعمال خشونت آمیز باشد، دادگاه جنائی می تواند با تصمیم خاص دوره تأمینی را تا سی سال افزایش دهد

بدین ترتیب، به موجب ماده 1-221 قانون جزای فرانسه 1992 قتل عبارت است از فعل عمدی منتهی به مرگ دیگری. قتل مزبور مستوجب سی سال حبس جنائی است ولی قتل ارتکابی با سبق تصمیم، آدم کشی محسوب و مستوجب حبس جنائی دائم است. بنابراین عناصر تشکیل دهنده قتل در حقوق فرانسه تغییر نیافته بلکه تنها کیفر قتل بر حسب کیفیت قتل و موقعیت قاتل متفاوت شده است

تعریف قتل عمدی پیشنهادی:

به نظر می رسد تعریف زیر برای قتل عمدی با قتل در سیستم های مختلف حقوقی هماهنگ باشد: «قتل عمدی، عبارت است از رفتار بدون مجوز قانونی عمدی و آگاهانه یک انسان به نحوی که منتهی به مرگ انسان دیگری شود.»

با توجه به تعاریف بالا، برای تحقق قتل عمدی و مجازات آن 3 رکن لازم است

الف- رکن مادی قتل

ب- رکن معنوی یا عمد و قصد

ج- رکن قانونی

2- ارکان قتل عمدی

الف- رکن مادی قتل

لازمه قتل وجود حیات قبلی مجنی علیه انسان و فعلی است که منتهی به مرگ وی شود. بنابراین دو موضوع قابل بررسی است. یکی وجود شخص زنده و دیگری وجود فعل مادی برای تحقّق قتل

اوّل- وجود شخص زنده

قتل سلب حیات از یک انسان زنده است بنابراین لازمه قتل وجود قبلی یک مجنی علیه انسانی زنده است اعم از این که انسان مزبور زن باشد یا مرد، پیر باشد یا جوان، سالم باشد یا بیمار، تبعه خارجی باشد یا ایرانی، مسلمان باشد یا غیر مسلمان. در عین حال، تفاوت هائی در نوع کیفر و مقدار دیه بر حسب موقعیت دین و مذهب قاتل و مقتول از نظر قانونی و فقه جزائی مطرح است (به مواد 5 و6 و7 قانون حدود و قصاص (سابق) و مواد 207 و209 و210 قانون مجازات اسلامی مصوب 1370 مراجعه شود). جنایتی که بر مرده واقع شود مستوجب دیه است «به مواد 201 به بعد قانون مجازات اسلامی (دیات) و مواد 494 به بعد قانون مجازات اسلامی 1370 مراجعه شود.»

بند (الف)- حیات قبلی مجنی علیه

برای تحقق جرم قتل تشخیص و تعیین هویت مجنی علیه شرط نیست ولی وجود حیات وی در لحظه وقوع این جرم یکی از شرایط لازم و حتمی است. بدین ترتیب عدم ثبت رسمی واقعه ولادت و یا نداشتن ورقه هویت برای مقتول از نظر قضائی مانع تحقق قتل نیست. گرچه در حقوق فرانسه وجود قبلی حیات مجنی علیه در لحظه ارتکاب جرم شرط لازم برای تحقق جرم قتل است، مع هذا با توجه به تعبیر کنونی از تئوری جرم محال (یعنی قابل مجازات دانستن جرم محال وقتی که در حکم شروع به جرم تلقی شود)، احراز شرط مزبور در مواردی در معرض تردید واقع شده است. در این مورد یکی از محاکم تشخیص اتّهام، رسیدگی به اتّهام مردی را که بر روی مجنی علیه در شرایطی تیراندازی نموده بود که هنوز در ادامه سرعت ناشی از دویدن قبلی خود سرپا بود لیکن در واقع، لحظه ای قبل از تیراندازی مزبور با شلیک گلوله فرد دیگری به قتل رسیده بود، قابل ارجاع به محکمه جنائی دانست

بعلاوه اخیراً دیوان کشور فرانسه (شعبه کیفری) رأی یک دادگاه جنائی را که تحقق قتل را در مورد دو نفر متّهمی که بر روی یک نفر مجنی علیه در یک لحظه تیراندازی نموده بودند محرز می دانست مورد تأیید قرار داد

آنچه مسلّم است در حقوق فرانسه نیز تئوری جرم محال هنوز از وضع ثابتی برخوردار نیست و نمی توان همیشه در مورد وارد ساختن صدمه به مجنی علیهی که قبلاً از وی سلب حیات شده است موضوع قتل را مطرح ساخت. در مورد قتلی که به علت فوت قبلی مجنی علیه (در صورتی که مرتکب از آن بی اطلاع بوده) وقوع قتل غیر ممکن می شود (جرم محال) رفتار مجرمانه در حکم شروع به جرم ممحسوب و قابل مجازات است

در سیستم حقوق موضوعه ایران، طبق ماده 216 قانون مجازات اسلامی «هرگاه کسی جراحتی به شخصی وارد کند و بعد از آن دیگری او را به قتل برساند قاتل همان دومی است اگر چه جراحت سابق به تنهایی موجب مرگ می گردید و اولی فقط محکوم به قصاص طرف یا دیه جراحتی است که وارد کرده مگر در مواردی که در قصاص جراحت خطر مرگ باشد که در این صورت فقط محکوم به دیه می باشد» بعلاوه ماده 217 قانون مزبور مقرر می دارد: «هرگاه جراحتی که نفر اول وارد کرده مجروح را در حکم مرده قرار داده و تنها آخرین رمق حیات در او باقی بماند و در این حال دیگری کاری را انجام دهد که به حیات او پایان بخشد اولی قصاص می شود و دومی تنها دیه جنایت بر مرده را می پردازد.»

جنایت بر مرده نیز مستلزم پرداخت دیه موضوع ماده 494 قانون مجازات اسلامی است

به هر حال موضوع مواد 216 و 217 قانون مجازات اسلامی شامل مواردی است که مجنی علیه واحد است و عوامل قتل متعدد لکن تحت شرایطی عامل اول قاتل محسوب و موجب قصاص است و عامل دوم علی رغم ارتکاب عملی که منتهی به سلب حیات شده است قاتل تلقی نگردیده و فعل وی مستوجب دیه جنایت بر مرده است. و توجیه آن اقوی بودن سبب از مباشر در قتل است یعنی سبب اقوی از مباشر است

از مقایسه رویه قضائی فرانسه و قانون مجازات اسلامی در این مورد می توان وجوه اشتراک و افتراق زیر را استنتاج نمود

اولاً- وجوه اشتراک

1-     در هر دو سیستم حقوقی مجنی علیه واحد است

2-     در هر دو سیستم حقوقی مباشرین در قتل متعدد هستند

3-     در هر دو سیستم حقوقی فعل نفر دوّم، در آخرین لحظات سلب حیات بوده است

ثانیاً- وجوه افتراق

1-  در سیستم حقوق فرانسه اقدام نفر اول قتل و اقدام نفر دوم، در شرایطی که او از فوت قبلی مجنی علیه بی اطلاع بوده است جرم محال تلقی و عمل در حکم شروع به قتل محسوب و از این جهت مستوجب کیفر شروع به جرم است

2-  در سیستم حقوق ایران اقدام نفر اول که مجنی علیه مجروح را در حکم مرده قرار داده به نحوی که تنها آخرین رمق حیات در او باقی بوده قتل تلقی و مستوجب قصاص است. در حالی که فعل نفر دوم قتل تلقی نگردیده، قصاص منتفی و مستوجب دیه جنایت بر مرده است

اطلاق انسان زنده به کسی می شود که زنده از مادر متولد شده باشد آغاز حیات تاریخ تولد و پایان آن مرگ طبیعی است

چنانچه مجنی علیه هنوز متولد نشده باشد، مسأله سقط جنین یا سقط حمل مطرح می گردد که در مواد 487 تا 493 قانون مجازات اسلامی و مواد 716 ، 715 ، 624 ، 623 قانون مجازات اسلامی (تعزیرات) پیش بینی شده است. در قانون فرانسه برای کشتن نوزادان مجازاتهای خاصی وضع شده است. برابر ماده 302 قانون جزای فرانسه، مادر به عنوان مباشر یا معاون قتل عمدی (با کیفیت مشدده و یا ساده) بچه نوزاد خود به ده تا بیست سال جنائی موقت مجازات خواهد شد، هر شخص دیگر اعم از مباشر، شریک یا معاون جنایت مزبور بر حسب مورد، مشمول مقررات عمومی قتل ساده یا قتل با کیفیات مشدده می باشد

در کتاب مجموعه قوانین کنترل شود ماده 302 قانون جزای فرانسه در قانون جدید به کدام ماده تبدیل شده است به هر حال برابر بند 1 ماده 4-221، قتل نسبت به طفل کمتر از 15 سال مستوجب حبس دائم جنائی است

حقوق جزائی ایران به رابطه پدر و فرزندی و حقوق ولایت پدر و جد پدری نسبت به فرزند بیش از روابط عاطفی مادر توجه نموده و در این رابطه قتل فرزند دارای حکم خاص است. ماده 220 قانون مجازات اسلامی در این باره مقرر می دارد

«پدر یا جد پدری که فرزند خود را بکشد قصاص نمی شود و به پرداخت دیه قتل به ورثه مقتول و تعزیر محکوم خواهد شد.»

از مقایسه فرزند کشی در حقوق جزای ایران با فرانسه نکات زیر قابل استنتاج است

اولاً- قتل فرزند، قطع نظر از سن او در حکم قتل غیر عمدی است زیرا کیفر قصاص منتفی و به جای آن مرتکب قتل فرزند به پرداخت دیه قتل به ورثه مقتول محکوم و تعزیر می شود

ثانیاً- انتفای قصاص در مورد فرزند کشی منحصراً شامل پدر یا جد پدری می گردد. بنابراین مادر یا جد مادری و یا هریک از افراد دیگر خانواده (غیر از پدر و جد پدری) مشمول حکم عمومی مربوط به قتل عمدی و مستوجب کیفر قصاص خواهند بود

ثالثاً- حکم معافیت از قصاص و تبدیل آن به دیه و تعزیر بر خلاف حقوق فرانسه اختصاص به فرزند تازه متولد شده ندارد و سن فرزند در آن بی تأثیر است. بدین ترتیب فرزند در هر سن و سالی هم که باشد قتل وی مشمول حکم ماده 220 قانون مورد بحث است

پدرکشی نیز در حقوق جزای فرانسه مشمول مقررات خاصی است. برابر ماده 299 قانون جزای فرانسه پدرکشی عبارت است از قتل پدران و مادران قانونی، طبیعی یا پدر خوانده و مادر خوانده یا هر کدام از اجداد قانونی. مجازات پدرکشی اعدام بوده است (ماده 302)، بعلاوه طبق ماده 323 قانون مزبور، پدرکشی به هیچ وجه مشمول عوامل موجهه جرم قرار نمی گیرد و همچنین معاون در جرم پدرکشی نیز مستوجب کیفر اعدام بوده است. ولی در مقابل فرزندی که در قتل پدر خود با مرتکب اصلی جرم معاونت نموده باشد مشمول کیفر عادی معاونت در جرم است. در حقوق فرانسه مجازات اعدام به وسیله قانون 9 اکتبر 1981 نسخ شده است (ماده 7 قانون جزا) بنابراین از تاریخ تصویب قانون مزبور مجازات پدر کشی موضوع مواد 299 و 302 و 323 قانون جزای فرانسه حبس جنائی ابد بوده است. استفاده از معاذیر معافیت از مجازات در جرم پدر کشی منتفی ولی کیفیات مخففه قابل اعمال بوده است. اکنون، برابر مواد 1-221 و 3-221 قانون جزای فرانسه مصوب 1992 که از سال 1994 به مورد اجرا گذارده شده است مجازات قتل عمدی در حقوق فرانسه سی سال حبس جنائی است و در مورد قتل عمدی با سبق تصمیم مجازات حبس جنائی دائم پیش بینی گردیده است. برابر پاراگراف 2 ماده 4-221 قانون اخیر الذکر وقتی قتل نسبت به اولیاء قانونی یا طبیعی یا پدر و مادر فرزند خوانده ارتکاب شود چنین قتلی مستوجب حبس جنائی دائم است

در قانون ایران حکم خاصی برای پدر کشی موجود نیست و قتل عمدی پدر و مادر و اجداد، مشمول مقررات عمومی قتل عمدی و مستوجب قصاص می باشد. در عین حال علاوه بر کیفر قصاص محرومیت خاصی نیز در این باره پیش بینی شده است. طبق ماده 880 قانون مدنی قتل از موانع ارث است بنابراین کسی که موروث خود را عمداً بکشد اعم از این که قتل بالمباشره باشد یا بالتسبیت و منفرداً باشد یا به شرکت دیگری از ارث محروم می شود. البته برابر ماده 881 قانون مدنی (اصلاحی 8/10/1361) درصورتی که قتل عمدی مورث به حکم قانون یا برای دفااع باشد مفاد ماده فوق مجری نخواهد بود

در حقوق فرانسه نیز طبق ماده 727 قانون مدنی اشخاص زیر ممنوع از ارث شناخته شده اند

1-     کسی که به عنوان قتل متوفی یا شروع به آن محکوم شده باشد

2-     کسی که علیه متوفی اتهامی وارد کرده باشد که افتراء شناخته شده باشد

3-     وارث بالغی که با اطلاع از قتل متوفی از اعلام آن به مراجع قضائی خودداری کرده باشد

قتل افراد ناقص الخلقه مشمول حکم اشخاص سالم است. زیرا نقص در خلقت فقدان حیات نیست و به همین جهت سلب حیات از یک چنین شخصی، قتل عمدی و قابل مجازات است

بند (ب)- منتفی بودن خودکشی

اگر طرف قتل خود قاتل باشد عمل خودکشی است. در قوانین جزائی ایران خودکشی، شروع و معاونت در آن جرم نیست و مجازاتی ندارد. زیرا اعمال کیفر نسبت به خودکشی کننده واجد جنبه پیشگیری نیست و هر نوع عکس العمل قانونی موجب لطمه مادی و معنوی فامیل و بستگان وی خواهد شد

استاد دکتر ابراهیم پاد از نظر تاریخ حقوق جزا می نویسد

«در رم قدیم فقط خودکشی شخص محکوم به مرگ را مجازات می کردند، بدین نحو که ماترک او به نفع دولت ضبط می شد ولی با ظهور دین مسیح خود کششی ممنوع و مخالف مذهب و اخلاق معرفی گردید. مرتکب آن به عنوان مجازات از تشریفات مذهبی «تشییع و دفن جنازه» محروم شد. در نتیجه تأثیر مذهب روی عرف، مقررات عرفی قبل از انقلاب فرانسه نیز این عمل را نهی کرد. در این زمان دو قسم مجازات برای خودکشی پیش بینی نمودند

اول- اینکه جسد منتحر را برای رسوائی او روی سبد بزرگی می گذاشتند و آن را به اسب می بستند که به دنبال خود بکشد و سپس آن را از پا می آویختند و از تشریفات مذهبی دفن اموات محروم می ساختند

دوم- اینکه دارائی او را دولت ضبط می کرد

انقلاب کبیر فرانسه 1789 بر اساس قبول اصالت فرد و اینکه هر شخص مالک نفس و جان خود بوده و مطلقاً آزاد است مجازاتهای سابق را حذف کرد. در قانون جزای فرانسه (1810) نیز مجازاتهائی برای خودکشی در نظر نگرفتند

بر خلاف قانون فرانسه و اکثر قوانین دیگر قوانین  بعضی کشورها منجمله انگلستان و نیویورک، خودکشی را قابل مجازات می دانند

در انگلستان اگر انتحار منجر به مرگ شود انتحار کننده از تشریفات مذهبی دفن و تشییع جنازه محروم می شود و اگر شروع به انتحار شود و به نتیجه نرسد عمل مرتکب در حکم قتل عمد ساده است

در نیویورک مطابق قانون جزائی 1881 اگر اصل عمل خودکشی به نتیجه نرسیده باشد مجازات ندارد ولی اگر شروع به آن شده و به نتیجه نرسیده باشد مرتکب به مجازات یک قسم حبس با اعمال شاقه تا دو سال و پرداخت جریمه تا هزار دلار محکوم می شود

در حقوق فرانسه خودکشی جرم نیست ولی تحریک به خودکشی یا تبلیغ و آگهی به هر نحوی و از طریق جراید و وسایل سمعی – بصری، موضوع مواد 13-223 و 14-223 و 15-223 قانون جزای فرانسه مصوب 1992 می باشد که از سال 1994 به مورد اجرا گذارده شده است. برابر مواد مزبور تحریک به خودکشی موضوع جرم مستقلی گردیده است

بنابراین اقدام به تحریک دیگری به خودکشی موجب سه سال حبس و سیصد هزار فرانک جریمه است، در صورتیکه تحریک منتهی به خودکشی یا شروع به خودکشی شده باشد. چنانچه جرم مذکور (در بند قبلی) نسبت به کسی که دارای کمتر از پانزده سال سن باشد ارتکاب شود، مجازات مرتکب 5 سال حبس و جزای نقدی به مبلغ پانصد هزار فرانک تعیین گردیده است

در مورد خودکشی مطالب زیر قابل بررسی است

اولاً- عواقب خودکشی و صدمات بدنی شخص

خودکشی جرم نیست و با فقدان نص خاص قانونی، شروع به جرم و معاونت در آن نیز جرم تلقی نشده و فاقد کیفر است

در عین حال سایر صدمات بدنی شخصی در صورتی که توأم با مسئولیت خاص باشد در مواردی جرم و قابل مجازات است

مثلاً برابر ماده 59 قانون مجازات جرائم نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران (مصوب 1371) هر کس برای معافیت از خدمت نظام و یا تهدید فرمانده یا رئیس و یا دیگر افراد مافوق عمداً به نحوی به خود صدمه وارد کند که مستلزم معافیت از خدمت باشد علاوه بر انجام خدمت مقرر به حبس از 6 ماه تا 3 سال محکوم می گردد

ثانیاً- قتل و صدمات بدنی با رضایت مجنی علیه

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
  • ali mo

پروژه مقاله تکلیف شب تحت word

ali mo | يكشنبه, ۵ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۱۲:۰۷ ق.ظ

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه مقاله تکلیف شب تحت word دارای 28 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه مقاله تکلیف شب تحت word   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

بخشی از فهرست مطالب پروژه پروژه مقاله تکلیف شب تحت word

مقدمه:  
1-بیان مسأله  
تکلیف شب باید:  
2-اهمیت و ضرورت تحقیق  
3- اهداف پژوهش:  
4-متغیرهای پژوهش  
5-تعاریف مفهومی و عملیاتی متغیرها  
6-فرضیه های تحقیق  
1-قوانین یادگیری از نظر روانشناسان  
الف- قانون آمادگی:  
ب- قانون نتیجه یا اثر:  
ج-قانون تمرین و تکرار:  
2-تاثیر تکلیف در یادگیری:  
3-آیا تکلیف شب یک ضرورت تربیتی است؟  
4-ملاک های تعیین تکلیف  
5- تناسب نوع تکلیف با نوع درس  
6-جایگاه تکلیف  
7-تصحیح تکالیف  
8-تشریح اهداف تکلیف  
9-فواید و مضرات تکلیف  
10-اهداف تکلیف  
نتیجه گیری  
منابع و مآخذ  

بخشی از منابع و مراجع پروژه پروژه مقاله تکلیف شب تحت word

1-    تکلیف شب  از دیدگاه متخصصین تعلیم و تربیت، معاونت آموزشی اداره کل سال

2-     نشریه ماهانه آموزشی تربیتی پیوند شماره

3-     رشد معلم، سال دهم، چاپ 1370 – شماره

4-    فصلنامه تعلیم و تربیت، سال دهم، شماره 2 تابستان 73 شماره مسلسل

5-    پیوند، نشریه ماهانه تربیتی و پرورشی چاپ 1370 – نگرش دوباره به مشق‌های شب یا تکالیف درسی

6-     توکلی، مهین، تکلیف شب از دیدگاه تحقیقات تربیتی

7-    فصل نامه تعلیم و تربیت شماره مسلسل 25 بهار

8-    ماهنامه تربیت ، سال دهم، شماره نهم

 مجله پیوند، دکتر زهرا بازرگان، سال

مقدمه

   تکلیف همواره به عنوان یکی از عوامل مهم در تحقق یادگیری مطرح بوده و در هر دوره متناسب با برداشتی که از یادگیری وجود داشته، شکل و نوع تکلیف نیز متفاوت بوده است. شاید در گذشته اگر دانش آموزی صرفاً موفق به محفوظاتی در ذهن خویش می شد، تصور می رفت که یادگیری در او تحقق یافته است. اما امروزه، با تعریفی که از یادگیری می شود توقع اهدافی فراتر از آن وجود دارد. یکی از متغیرهای رایج در مورد یادگیری به شرح زیر است: «یادگیری تغییری است که در توانایی انسان ایجاد می شود و برای مدتی باقی می ماند و نمی توان آن را به سادگی به فرآیندهای رشد کسب شده نسبت داد.»[1]

به همین دلیل از تکالیف خانه به عنوان تمرین جهت یادگیری و توانایی استفاده می گردد و تکلیف خانه به آن دسته از فعالیت های درسی اطلاق می شود که در یادگیری های کلاسی جهت انجام دادن در خارج از کلاس درس و مدرسه برای دانش آموزان تعیین می شود

تاکنون صدها تحقیق در مورد تکلیف خانه و نقش آن در موفقیت های تحصیلی انجام شده است. برای نمونه قدمت این تحقیقات به نود سال پیش می رسد و آنها در مجموع تکلیف را جزء جدایی ناپذیر یادگیری می دانند. مطالعات نظرات معلمین، محصلین و والدین متخصصین در سالهای اخیر نشان می دهد که همگی معتقدند که تکلیف شب دانش آموزان را در کسب نمرات بهتر یاری می‌نماید. از جمله متخصصینی که انجام تکالیف درسی را مفید می داند دکتر علی اکبر سیف می باشد وی در مورد اهمیت و نقش تکلیف در تحقق یادگیری معتقد است

1-  «بخش عهده یادگیری باید در کلاس انجام گیرد و فعالیت های خارج از مدرسه باید مکمل یادگیری و فعالیت های مدرسه باشد. در شرایطی، توضیحاتی که در کلاس داده می شود برای یادگیری بعضی از دانش آموزان کفایت می کند، اما برای بعضی دیگر ممکن است چنین نباشد و لذا به تمرین ومرور بیشتری نیاز داشته باشند، در این صورت می توان با تعیین تکالیفی مناسب با نیاز هر دانش آموز او را در این امر یاری کرد» (سیف، 1374)

تکلیف شب از وظایفی است که از تاسیس مدارس همگانی عمدتاً به منظور تکمیل آموزش مدرسه و گاه به عنوان وسیله ای در دستیابی به اهداف دیگر آموزش و پروش مانند عادت به کار مستقل، رشد، مسئولیت، عادت به مطالعه برای دانش آموزان در کشورها معمول بوده است

امروزه با توجه به تحولات جوامع با پیدایش نظریه‌های تربیتی و وجود رسانه‌هایی که اوقات فراغت دانش اموزان را به خود اختصاص می دهد، ضرورت تکلیف شب در بسیاری از کشورها مورد سوال قرار گرفته و راههای دیگری برای پر کردن اوقات فراغت کودکان و نوجوانان در خانه تدبیر می گردد

در بعضی از جوامع از جمله در ایران- تکلیف شب هنوز جایگاهی سنتی و ارزشی خود را حفظ نموده است و از آن جا که گروه های مختلفی درگیر آن می باشند، این مسئله هنوز به عنوان یک موضوع روز مطرح بوده و طیف وسیعی از افکار و عقاید مختلف و گاه متضادی را در بر می گیرد. تکلیف شب چنان با تار و پود نظام آموزش و پرورش کشورمان آمیخته است که تصور مدرسه بدون تکلیف برای بسیاری از ما ممکن نیست. تکلیف به عنوان فعالیتی که دانش آموزان و والدین آنها را درگیر ساخته از دیدگاه های مختلف و حتی متضاد مورد بررسی قرار گرفته است

موافقان معتقدند اگر دقت لازم در تعیین نوع تکلیف صورت پذیرد و اگر این فرایند مورد ارزشیابی دقیق واقع شود نه تنها مزاحم یادگیری مدرسه ای نیست بکله تداومی مناسب برای آن محسوب می شود. مخالفان این فعالیت بیشتر وضعیت اجرایی نامناسب آن را در چه مرحله تعیین تکلیف و چه در مراحل اجرا و ارزشیابی دلیلی برای بیهوده بودن این فعالیت دانسته اند. با وجود این نقش تکلیف شب به عنوان یک حلقه ارتباطی بین خانه و مدرسه انکار ناپذیر است و تکلیف شب می تواند به عنوان وسیله ای جهت ارتباط بین والدین و شاگرد و معلم به کار گرفته شود

آنچه در این ارتباط حائز اهمیت است چگونگی تکرار مطالب و تمرین آموخته‌هاست. روشن است تمرین یا تکرار درس های آموزشگاهی زمانی می تواند مفید واقع گردد که عوامل موثر در یادگیری و پیشرفت تحصیلی نیز مورد توجه قرار گیرد. وقتی دانش آموزان در شرایط یکسان در مقایسه با دانش آموزانی که علاقه آشکار ندارند آن موضوع را به سهولت و با سرعت بیشتری می آموزند. دانش آموزان ممکن است با یک نوع تکلیف برخورد مثبت و با نوعی دیگر تکلیف برخورد منفی داشته باشند. چنین دانش آموزی احتمالا در تکلیفی که نسبت به آن نگرش مثبت دارد پیشرفت بیشتری خواهد داشت

منظور از مشق شب یا تکلیفی که دانش آموز باید برای تکمیل آموزش و پرورش مهارت ها و توانمندی های خود انجام دهد چیست؟ آیا دانش آموزی که مجبور است چهار بار از درس رونویسی کند به اهداف شناختی، عاطفی و رفتاری آموزشی و پرورش در ارائه مشق شب یا تکالیف شبانه دست می یابد؟ مشق شب تا چه اندازه سبب بالندگی آموزشی در رشد تحصیلی دانش آموزان می شود؟ آیا معلم با دادن تکالیف اجباری، سنگین، خسته کننده، ملال آور، غیر ضروری موجب افزایش انگیزش تحصیلی و رشد خلاقیت او می شود؟

آیا تنها یک نوع سنتی و کلیشه ای مشق شب در جریان آموزش و پرورش ما متداول است؟ آیا معلمان و متخصصان تعلیم و تربیت نمی خواهند با روشی دیگر از طریقی تازه تر، مشکلات مشق شب را در نظام آموزشی برطرف کنند؟

جای تردید نیست که مشق شب باعث پایدار شدن یادگیری ها و آموزشهای کودکان دبستانی می شود ولی نباید فراموش کنیم که کودک دبستانی در هنگام نوشتن مشق شب در حال گذراندن زندگی خود نیز هست. پس مشق شب باید با زندگی او تناسب داشته باشد

آنچه محقق را به انجام چنین تحقیقاتی وا می دارد ارزیابی دقیق از عملکرد آموزگاران در باره‌ی تعیین تکالیف برای دانش آموزان و چگونگی نحوه‌ی بررسی این تکالیف و بررسی تاثیر انواع تکلیف در یادگیری دانش آموزان است. شکی نیست که هنوز عده‌‌ی کثیری از معلمان، به شیوه‌ی سنتی تکلیف شب می‌گویند و هراز گاهی اگر فرصت دست بدهد بر روی تکالیف یا آخر تکلیف علامت هایی از خط زدن و یا امضا نمودن ثبت می نمایند و این روش تعیین تکلیف برای تمامی دانش آموزان و نحوه‌ی بررسی آن تا چه حد می‌تواند بر میزان تثبیت یادگیری دانش آموزان موثر باشد. و بررسی این نکته به نظر ضروری می رسد که چند درصد از معلمان ما از شیوه های نوین در تهیه‌ی تکالیف و بررسی آن سهم دارند و چگونه می توان این روش ها را بسط و گسترش داد

 

1-بیان مسأله

تکلیف شب برای چیست؟ مسئله تکلیف شب و مباحثات مربوط به آن همواره برای دانش آموزان و معلمان و اولیای دانش آموزان مطرح بوده و هست و نظریات موافق و مخالف آنان را برانگیخته است. یک عده از آنها مخالف تعیین تکلیف برای دانش آموز هستند به خصوص تعیین تکلیف شب را در سطح ابتدایی کاری بیهوده می دانند و عقیده دارند که کودکان پس از یک روز طولانی و خسته کننده در کلاس وقتی به خانه می رسند بهتر است اوقات خود را با استراحت، بازی و یا اشتغال به یک کار سرگرم کننده به هر حال فعالیتی غیر درسی بگذرانند. وقتی با معلمان درباره تکلیف شب صحبت می شود اغلب عقیده دارند که این اولیای دانش آموزان هستند که بر ارائه تکلیف درسی در خانه تأکید می کنند تا خیالشان راحت باشد که بچه ها چیزی یاد می گیرند. از طرفی وجود تکلیف شب بچه ها را سرگرم کرده مانع مزاحمت ها و سرو صدای آنها در خانه می شود. در نتیجه‌ی یک همه پرسی که توسط یک روزنامه فرانسوی درباره تکلیف شب انجام گرفت، معلوم داشت که بسیاری از معلمان عقیده دارند که کودکان خود علاقمند به انجام تکلیف درسی در خانه هستند به شرط آنکه طولانی نباشد. آنان که موافق تکلیف شب هستند آن را وسیله‌ای برای تشخیص توانایی های درسی کودکان می دانند و معتقد هستند که تکالیف درسی شاگردان می تواند وسیله‌ای برای برقراری ارتباط بین خانه و مدرسه باشد. زیرا اولیا از طریق نظارت بر تکالیف متوجه می شوند در مدرسه چه می گذرد و چه تغییراتی در محتوای روش ها و برنامه های درسی داده شده است.[2]

تکلیف تمرینی است در زمینه‌ی آنچه که دانش آموز در کلاس فرا گرفته و فقط در همین جایگاه می تواند نتیجه یادگیری را برای او در برداشته باشد

تکلیف شب باید

1-لازم و مفید باشد

2-با توانایی و رشد دانش آموزان تناسب داشته باشد

3-به خوبی تشریح شده و انگیزه‌ی لازم را فراهم آورد

4-به صراحت توسط دانش آموز و والدین فهمیده و درک شوند

5-بر آزادی و نوآوری دانش آموز تاکید داشته باشد

6-تا حد امکان انفرادی باشد

7-در صورت امکان واگرا، متنوع و با تخیل همراه باشد

8-آموختن محتوا و مهارت ها را به دیگران مد نظر قرار داهد

امروزه با پیشرفت و گسترش علوم مخصوصاً علم روانشناسی و توجه خاص انسانها به امر تعلیم و تربیت باعث گردیده که تعیین تکلیف شب از موارد مهم و نقش آفرین در پیشرفت تحصیلی و آموزش فراگیران جزء لاینفک آموزشی به حساب آید

اما با توجه به حساسیت و اهمیت این مسأله متأسفانه به نظر می رسد چندان توجهی به این امر نمی شود و بعضی از مدارس و معلمین در تعیین تکلیف به صورت سنتی و سلیقه ای و بدون توجه به نیازها و جنبه های جسمی و ذهنی فراگیران عمل می نمایند که چنین عملی نتیجه ای جز خستگی و دلسردی دانش آموزان از درس و معلم نخواهد داشت

در این تحقیق، محقق در صدد است تاثیر شیوه های مختلف تعیین تکلیف شب را بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان ابتدایی بسنجد

تکلیف شب از متغیرهای درونی مدرسه است که در صورت تجدید نظر کلی و در شرایط فعلی آن شاید بتواند بسیاری از اهدافی را که بر آن مترتب است، مانند تداوم یادگیری، بهبود نگرش به مدرسه، عادت به مطالعه، تنظیم وقت و …را جامه عمل پوشانده وسیله ای برای شناخت مشکلات دانش آموزان و کمک در رفع آن می باشد به امید آن که گامی باشد در جهت اعتلای اهمیت توجه به مسأله تکلیف شب

     محقق در صدد است که تاثیر تکالیف فعال را بر روی پیشرفت تحصیلی در دروس ریاضی، علوم تجربی و ادبیات بررسی کند. از این جهت دانش آموزان پایه سوم را به صورت نمونه و تصادفی انتخاب  نموده و با ارائه تکالیف فعال که شامل تکالیف مختلف از دروس ریاضی،  علوم و ادبیات فارسی‌ (املا،  انشاء، خواندن) به صورت تمرینی، نگرشی، خلاق، پژوهشی و … و با در نظر گرفتن تفاوت های فردی دانش آموزان در اختیار معلم مربوطه قرار داده تا بعد از آزمون نوبت اول در کلاس ارائه دهد تا پس از آزمون نوبت دوم در کلاس نتایج به صورت طرح پیش آزمون و پس آزمون برای یک گروه مستقل مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار بگیرد

2-اهمیت و ضرورت تحقیق

در هر دوره متناسب با برداشتی که از یادگیری وجود داشته شکل و نوع تکلیف نیز متفاوت بوده است. اما امروزه با تعریفی که از یادگیری می شود انتظار اهدافی فراتر از آن وجود دارد. دیدگاه های متخصصان معاصر در خصوص تکالیف درسی از فلسفه و روش های تعلیم و تربیتی که در طول قرن ها متداول بوده تاثیر پذیرفته است. سالیان دراز حفظ کردن به عنوان تنها نوع تکلیف درسی و حتی یادگیری محسوب می شد. و در نتیجه همین بینش ناکامی های تحصیلی را صرفا به ناتوانی دانش آموزان نسبت می دادند نه به روش های آموزشی. یکی از عواملی که در به وجود آوردن دیدگاه های جدید تعلیم و تربیت موثر واقع شده تشخیص درجه اهمیت فعال نمودن شخص دانش آموز بوده است. اغلب بینش های معاصر به تحریک قدرت ابتکار و مسئولیت پذیری  محصل در امر یادگیری بها می دهند و بر این هدف تاکید می‌کنند که دانش آموز هرچه بهتر و موثرتر تر از اوقات خارج از مدارس در جهت یادگیری بهره ببرد. [3]

اابته باید توجه داشت که تکلیف شب هرگز نمی تواند به خودی خود مفید یا مضر تلقی گردد و سودمندی آن به عوامل و خصوصیات فردی و خانوادگی دانش آموز، عوامل کلاسی، برخورد معلم و بخصوص به ماهیت و چگونگی آن وابسته است.[4]

تحقیقی که انجام می گیرد دارای اهمیت فراوانی می باشد چرا که یافته های آن می تواند رهنمودی برای تنظیم کتب درسی مناسب و دستور العمل هایی جهت تعیین تکلیف شب دانش آموزان باشد و از طرفی نقطه معلمان را در ارتباط با تکلیف شب در دروس مختلف ارائه نمود. و چراغی فرا راه معلمان در جهت استفاده بهتر از تکلیف شب عرضه نمود

با توجه به محدودیت های اجتناب ناپذیر برنامه های مصوب رسمی که همه‌ی فراگیران باید در ظرف زمانی محدود مواد آموزشی را فرا گیرند و مورد ارزشیابی قرار داده شوند و به کلاس بالاتر ارتقا یابند، در صورتی که سرعت و توانایی یادگیری در همه ی فراگیران یکسان نمی‌باشد. اجرای مطلوب برنامه های آموزشی بر اساس برنامه های مصوب رسمی مستلزم استفاده بهتر از امکانات کلاسی است. بدیهی است چنانچه اگر تعدادی از دانش آموزان به دلایل مختلف فاقد آمادگی لازم برای برنامه های مصوب باشند معلم یا اجباراً ادامه‌ی اجرای برنامه را به هر صورت ممکن مقدم می شمارد و یا اینکه قسمتی از اجرای آن را در ازای آماده شدن فراگیران به وقفه یا تاخیر می اندازد. بعضاً مشاهده می گردد که معلم ناچاراً نادیده می گیرد، در هر صورت گروهی از دانش آموزان ضرر خواهند کرد

لذا انجام تکلیف در منزل می تواند با تثبیت و یا حتی توسعه آموخته های دانش آموزان، ابزار و وسیله مناسبی جهت تعدیل بخشی از کمبودهای برنامه های یکسال و غیر قابل انعطاف مدرسه باشد و به اجرای مطلوب در کلاس کمک نماید. بنابراین انجام تکلیف در منزل می تواند فرصت مناسبی برای جبران ضعف ها و عقب ماندگی های درسی و یادگیری باشند. البته به شرطی که دانش آموز با رغبت به طور انفرادی و مستقل به انجام آن بپردازد

[1]- تکلیف شب از دیدگاه متخصصین تعلیم و تربیت، معارف آموزشی اداره کل سال

[2]-نشریه ماهانه آموزشی تربیتی پیوند شماره 124 تنظیم از هوشنگ اردستانی موفق

 [3] – رشد معلم، سال دهم، چاپ 1370، شماره1، فرزانه نجاریان صفحه 36

[4] – فصلنامه، تعلیم و تربیت، سال دهم شماره 2، تابستان 73، شماره مسلسل 38

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
  • ali mo

پروژه مقاله تکلیف شب تحت word

ali mo | يكشنبه, ۵ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۱۲:۰۷ ق.ظ

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه مقاله تکلیف شب تحت word دارای 28 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه مقاله تکلیف شب تحت word   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

بخشی از فهرست مطالب پروژه پروژه مقاله تکلیف شب تحت word

مقدمه:  
1-بیان مسأله  
تکلیف شب باید:  
2-اهمیت و ضرورت تحقیق  
3- اهداف پژوهش:  
4-متغیرهای پژوهش  
5-تعاریف مفهومی و عملیاتی متغیرها  
6-فرضیه های تحقیق  
1-قوانین یادگیری از نظر روانشناسان  
الف- قانون آمادگی:  
ب- قانون نتیجه یا اثر:  
ج-قانون تمرین و تکرار:  
2-تاثیر تکلیف در یادگیری:  
3-آیا تکلیف شب یک ضرورت تربیتی است؟  
4-ملاک های تعیین تکلیف  
5- تناسب نوع تکلیف با نوع درس  
6-جایگاه تکلیف  
7-تصحیح تکالیف  
8-تشریح اهداف تکلیف  
9-فواید و مضرات تکلیف  
10-اهداف تکلیف  
نتیجه گیری  
منابع و مآخذ  

بخشی از منابع و مراجع پروژه پروژه مقاله تکلیف شب تحت word

1-    تکلیف شب  از دیدگاه متخصصین تعلیم و تربیت، معاونت آموزشی اداره کل سال

2-     نشریه ماهانه آموزشی تربیتی پیوند شماره

3-     رشد معلم، سال دهم، چاپ 1370 – شماره

4-    فصلنامه تعلیم و تربیت، سال دهم، شماره 2 تابستان 73 شماره مسلسل

5-    پیوند، نشریه ماهانه تربیتی و پرورشی چاپ 1370 – نگرش دوباره به مشق‌های شب یا تکالیف درسی

6-     توکلی، مهین، تکلیف شب از دیدگاه تحقیقات تربیتی

7-    فصل نامه تعلیم و تربیت شماره مسلسل 25 بهار

8-    ماهنامه تربیت ، سال دهم، شماره نهم

 مجله پیوند، دکتر زهرا بازرگان، سال

مقدمه

   تکلیف همواره به عنوان یکی از عوامل مهم در تحقق یادگیری مطرح بوده و در هر دوره متناسب با برداشتی که از یادگیری وجود داشته، شکل و نوع تکلیف نیز متفاوت بوده است. شاید در گذشته اگر دانش آموزی صرفاً موفق به محفوظاتی در ذهن خویش می شد، تصور می رفت که یادگیری در او تحقق یافته است. اما امروزه، با تعریفی که از یادگیری می شود توقع اهدافی فراتر از آن وجود دارد. یکی از متغیرهای رایج در مورد یادگیری به شرح زیر است: «یادگیری تغییری است که در توانایی انسان ایجاد می شود و برای مدتی باقی می ماند و نمی توان آن را به سادگی به فرآیندهای رشد کسب شده نسبت داد.»[1]

به همین دلیل از تکالیف خانه به عنوان تمرین جهت یادگیری و توانایی استفاده می گردد و تکلیف خانه به آن دسته از فعالیت های درسی اطلاق می شود که در یادگیری های کلاسی جهت انجام دادن در خارج از کلاس درس و مدرسه برای دانش آموزان تعیین می شود

تاکنون صدها تحقیق در مورد تکلیف خانه و نقش آن در موفقیت های تحصیلی انجام شده است. برای نمونه قدمت این تحقیقات به نود سال پیش می رسد و آنها در مجموع تکلیف را جزء جدایی ناپذیر یادگیری می دانند. مطالعات نظرات معلمین، محصلین و والدین متخصصین در سالهای اخیر نشان می دهد که همگی معتقدند که تکلیف شب دانش آموزان را در کسب نمرات بهتر یاری می‌نماید. از جمله متخصصینی که انجام تکالیف درسی را مفید می داند دکتر علی اکبر سیف می باشد وی در مورد اهمیت و نقش تکلیف در تحقق یادگیری معتقد است

1-  «بخش عهده یادگیری باید در کلاس انجام گیرد و فعالیت های خارج از مدرسه باید مکمل یادگیری و فعالیت های مدرسه باشد. در شرایطی، توضیحاتی که در کلاس داده می شود برای یادگیری بعضی از دانش آموزان کفایت می کند، اما برای بعضی دیگر ممکن است چنین نباشد و لذا به تمرین ومرور بیشتری نیاز داشته باشند، در این صورت می توان با تعیین تکالیفی مناسب با نیاز هر دانش آموز او را در این امر یاری کرد» (سیف، 1374)

تکلیف شب از وظایفی است که از تاسیس مدارس همگانی عمدتاً به منظور تکمیل آموزش مدرسه و گاه به عنوان وسیله ای در دستیابی به اهداف دیگر آموزش و پروش مانند عادت به کار مستقل، رشد، مسئولیت، عادت به مطالعه برای دانش آموزان در کشورها معمول بوده است

امروزه با توجه به تحولات جوامع با پیدایش نظریه‌های تربیتی و وجود رسانه‌هایی که اوقات فراغت دانش اموزان را به خود اختصاص می دهد، ضرورت تکلیف شب در بسیاری از کشورها مورد سوال قرار گرفته و راههای دیگری برای پر کردن اوقات فراغت کودکان و نوجوانان در خانه تدبیر می گردد

در بعضی از جوامع از جمله در ایران- تکلیف شب هنوز جایگاهی سنتی و ارزشی خود را حفظ نموده است و از آن جا که گروه های مختلفی درگیر آن می باشند، این مسئله هنوز به عنوان یک موضوع روز مطرح بوده و طیف وسیعی از افکار و عقاید مختلف و گاه متضادی را در بر می گیرد. تکلیف شب چنان با تار و پود نظام آموزش و پرورش کشورمان آمیخته است که تصور مدرسه بدون تکلیف برای بسیاری از ما ممکن نیست. تکلیف به عنوان فعالیتی که دانش آموزان و والدین آنها را درگیر ساخته از دیدگاه های مختلف و حتی متضاد مورد بررسی قرار گرفته است

موافقان معتقدند اگر دقت لازم در تعیین نوع تکلیف صورت پذیرد و اگر این فرایند مورد ارزشیابی دقیق واقع شود نه تنها مزاحم یادگیری مدرسه ای نیست بکله تداومی مناسب برای آن محسوب می شود. مخالفان این فعالیت بیشتر وضعیت اجرایی نامناسب آن را در چه مرحله تعیین تکلیف و چه در مراحل اجرا و ارزشیابی دلیلی برای بیهوده بودن این فعالیت دانسته اند. با وجود این نقش تکلیف شب به عنوان یک حلقه ارتباطی بین خانه و مدرسه انکار ناپذیر است و تکلیف شب می تواند به عنوان وسیله ای جهت ارتباط بین والدین و شاگرد و معلم به کار گرفته شود

آنچه در این ارتباط حائز اهمیت است چگونگی تکرار مطالب و تمرین آموخته‌هاست. روشن است تمرین یا تکرار درس های آموزشگاهی زمانی می تواند مفید واقع گردد که عوامل موثر در یادگیری و پیشرفت تحصیلی نیز مورد توجه قرار گیرد. وقتی دانش آموزان در شرایط یکسان در مقایسه با دانش آموزانی که علاقه آشکار ندارند آن موضوع را به سهولت و با سرعت بیشتری می آموزند. دانش آموزان ممکن است با یک نوع تکلیف برخورد مثبت و با نوعی دیگر تکلیف برخورد منفی داشته باشند. چنین دانش آموزی احتمالا در تکلیفی که نسبت به آن نگرش مثبت دارد پیشرفت بیشتری خواهد داشت

منظور از مشق شب یا تکلیفی که دانش آموز باید برای تکمیل آموزش و پرورش مهارت ها و توانمندی های خود انجام دهد چیست؟ آیا دانش آموزی که مجبور است چهار بار از درس رونویسی کند به اهداف شناختی، عاطفی و رفتاری آموزشی و پرورش در ارائه مشق شب یا تکالیف شبانه دست می یابد؟ مشق شب تا چه اندازه سبب بالندگی آموزشی در رشد تحصیلی دانش آموزان می شود؟ آیا معلم با دادن تکالیف اجباری، سنگین، خسته کننده، ملال آور، غیر ضروری موجب افزایش انگیزش تحصیلی و رشد خلاقیت او می شود؟

آیا تنها یک نوع سنتی و کلیشه ای مشق شب در جریان آموزش و پرورش ما متداول است؟ آیا معلمان و متخصصان تعلیم و تربیت نمی خواهند با روشی دیگر از طریقی تازه تر، مشکلات مشق شب را در نظام آموزشی برطرف کنند؟

جای تردید نیست که مشق شب باعث پایدار شدن یادگیری ها و آموزشهای کودکان دبستانی می شود ولی نباید فراموش کنیم که کودک دبستانی در هنگام نوشتن مشق شب در حال گذراندن زندگی خود نیز هست. پس مشق شب باید با زندگی او تناسب داشته باشد

آنچه محقق را به انجام چنین تحقیقاتی وا می دارد ارزیابی دقیق از عملکرد آموزگاران در باره‌ی تعیین تکالیف برای دانش آموزان و چگونگی نحوه‌ی بررسی این تکالیف و بررسی تاثیر انواع تکلیف در یادگیری دانش آموزان است. شکی نیست که هنوز عده‌‌ی کثیری از معلمان، به شیوه‌ی سنتی تکلیف شب می‌گویند و هراز گاهی اگر فرصت دست بدهد بر روی تکالیف یا آخر تکلیف علامت هایی از خط زدن و یا امضا نمودن ثبت می نمایند و این روش تعیین تکلیف برای تمامی دانش آموزان و نحوه‌ی بررسی آن تا چه حد می‌تواند بر میزان تثبیت یادگیری دانش آموزان موثر باشد. و بررسی این نکته به نظر ضروری می رسد که چند درصد از معلمان ما از شیوه های نوین در تهیه‌ی تکالیف و بررسی آن سهم دارند و چگونه می توان این روش ها را بسط و گسترش داد

 

1-بیان مسأله

تکلیف شب برای چیست؟ مسئله تکلیف شب و مباحثات مربوط به آن همواره برای دانش آموزان و معلمان و اولیای دانش آموزان مطرح بوده و هست و نظریات موافق و مخالف آنان را برانگیخته است. یک عده از آنها مخالف تعیین تکلیف برای دانش آموز هستند به خصوص تعیین تکلیف شب را در سطح ابتدایی کاری بیهوده می دانند و عقیده دارند که کودکان پس از یک روز طولانی و خسته کننده در کلاس وقتی به خانه می رسند بهتر است اوقات خود را با استراحت، بازی و یا اشتغال به یک کار سرگرم کننده به هر حال فعالیتی غیر درسی بگذرانند. وقتی با معلمان درباره تکلیف شب صحبت می شود اغلب عقیده دارند که این اولیای دانش آموزان هستند که بر ارائه تکلیف درسی در خانه تأکید می کنند تا خیالشان راحت باشد که بچه ها چیزی یاد می گیرند. از طرفی وجود تکلیف شب بچه ها را سرگرم کرده مانع مزاحمت ها و سرو صدای آنها در خانه می شود. در نتیجه‌ی یک همه پرسی که توسط یک روزنامه فرانسوی درباره تکلیف شب انجام گرفت، معلوم داشت که بسیاری از معلمان عقیده دارند که کودکان خود علاقمند به انجام تکلیف درسی در خانه هستند به شرط آنکه طولانی نباشد. آنان که موافق تکلیف شب هستند آن را وسیله‌ای برای تشخیص توانایی های درسی کودکان می دانند و معتقد هستند که تکالیف درسی شاگردان می تواند وسیله‌ای برای برقراری ارتباط بین خانه و مدرسه باشد. زیرا اولیا از طریق نظارت بر تکالیف متوجه می شوند در مدرسه چه می گذرد و چه تغییراتی در محتوای روش ها و برنامه های درسی داده شده است.[2]

تکلیف تمرینی است در زمینه‌ی آنچه که دانش آموز در کلاس فرا گرفته و فقط در همین جایگاه می تواند نتیجه یادگیری را برای او در برداشته باشد

تکلیف شب باید

1-لازم و مفید باشد

2-با توانایی و رشد دانش آموزان تناسب داشته باشد

3-به خوبی تشریح شده و انگیزه‌ی لازم را فراهم آورد

4-به صراحت توسط دانش آموز و والدین فهمیده و درک شوند

5-بر آزادی و نوآوری دانش آموز تاکید داشته باشد

6-تا حد امکان انفرادی باشد

7-در صورت امکان واگرا، متنوع و با تخیل همراه باشد

8-آموختن محتوا و مهارت ها را به دیگران مد نظر قرار داهد

امروزه با پیشرفت و گسترش علوم مخصوصاً علم روانشناسی و توجه خاص انسانها به امر تعلیم و تربیت باعث گردیده که تعیین تکلیف شب از موارد مهم و نقش آفرین در پیشرفت تحصیلی و آموزش فراگیران جزء لاینفک آموزشی به حساب آید

اما با توجه به حساسیت و اهمیت این مسأله متأسفانه به نظر می رسد چندان توجهی به این امر نمی شود و بعضی از مدارس و معلمین در تعیین تکلیف به صورت سنتی و سلیقه ای و بدون توجه به نیازها و جنبه های جسمی و ذهنی فراگیران عمل می نمایند که چنین عملی نتیجه ای جز خستگی و دلسردی دانش آموزان از درس و معلم نخواهد داشت

در این تحقیق، محقق در صدد است تاثیر شیوه های مختلف تعیین تکلیف شب را بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان ابتدایی بسنجد

تکلیف شب از متغیرهای درونی مدرسه است که در صورت تجدید نظر کلی و در شرایط فعلی آن شاید بتواند بسیاری از اهدافی را که بر آن مترتب است، مانند تداوم یادگیری، بهبود نگرش به مدرسه، عادت به مطالعه، تنظیم وقت و …را جامه عمل پوشانده وسیله ای برای شناخت مشکلات دانش آموزان و کمک در رفع آن می باشد به امید آن که گامی باشد در جهت اعتلای اهمیت توجه به مسأله تکلیف شب

     محقق در صدد است که تاثیر تکالیف فعال را بر روی پیشرفت تحصیلی در دروس ریاضی، علوم تجربی و ادبیات بررسی کند. از این جهت دانش آموزان پایه سوم را به صورت نمونه و تصادفی انتخاب  نموده و با ارائه تکالیف فعال که شامل تکالیف مختلف از دروس ریاضی،  علوم و ادبیات فارسی‌ (املا،  انشاء، خواندن) به صورت تمرینی، نگرشی، خلاق، پژوهشی و … و با در نظر گرفتن تفاوت های فردی دانش آموزان در اختیار معلم مربوطه قرار داده تا بعد از آزمون نوبت اول در کلاس ارائه دهد تا پس از آزمون نوبت دوم در کلاس نتایج به صورت طرح پیش آزمون و پس آزمون برای یک گروه مستقل مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار بگیرد

2-اهمیت و ضرورت تحقیق

در هر دوره متناسب با برداشتی که از یادگیری وجود داشته شکل و نوع تکلیف نیز متفاوت بوده است. اما امروزه با تعریفی که از یادگیری می شود انتظار اهدافی فراتر از آن وجود دارد. دیدگاه های متخصصان معاصر در خصوص تکالیف درسی از فلسفه و روش های تعلیم و تربیتی که در طول قرن ها متداول بوده تاثیر پذیرفته است. سالیان دراز حفظ کردن به عنوان تنها نوع تکلیف درسی و حتی یادگیری محسوب می شد. و در نتیجه همین بینش ناکامی های تحصیلی را صرفا به ناتوانی دانش آموزان نسبت می دادند نه به روش های آموزشی. یکی از عواملی که در به وجود آوردن دیدگاه های جدید تعلیم و تربیت موثر واقع شده تشخیص درجه اهمیت فعال نمودن شخص دانش آموز بوده است. اغلب بینش های معاصر به تحریک قدرت ابتکار و مسئولیت پذیری  محصل در امر یادگیری بها می دهند و بر این هدف تاکید می‌کنند که دانش آموز هرچه بهتر و موثرتر تر از اوقات خارج از مدارس در جهت یادگیری بهره ببرد. [3]

اابته باید توجه داشت که تکلیف شب هرگز نمی تواند به خودی خود مفید یا مضر تلقی گردد و سودمندی آن به عوامل و خصوصیات فردی و خانوادگی دانش آموز، عوامل کلاسی، برخورد معلم و بخصوص به ماهیت و چگونگی آن وابسته است.[4]

تحقیقی که انجام می گیرد دارای اهمیت فراوانی می باشد چرا که یافته های آن می تواند رهنمودی برای تنظیم کتب درسی مناسب و دستور العمل هایی جهت تعیین تکلیف شب دانش آموزان باشد و از طرفی نقطه معلمان را در ارتباط با تکلیف شب در دروس مختلف ارائه نمود. و چراغی فرا راه معلمان در جهت استفاده بهتر از تکلیف شب عرضه نمود

با توجه به محدودیت های اجتناب ناپذیر برنامه های مصوب رسمی که همه‌ی فراگیران باید در ظرف زمانی محدود مواد آموزشی را فرا گیرند و مورد ارزشیابی قرار داده شوند و به کلاس بالاتر ارتقا یابند، در صورتی که سرعت و توانایی یادگیری در همه ی فراگیران یکسان نمی‌باشد. اجرای مطلوب برنامه های آموزشی بر اساس برنامه های مصوب رسمی مستلزم استفاده بهتر از امکانات کلاسی است. بدیهی است چنانچه اگر تعدادی از دانش آموزان به دلایل مختلف فاقد آمادگی لازم برای برنامه های مصوب باشند معلم یا اجباراً ادامه‌ی اجرای برنامه را به هر صورت ممکن مقدم می شمارد و یا اینکه قسمتی از اجرای آن را در ازای آماده شدن فراگیران به وقفه یا تاخیر می اندازد. بعضاً مشاهده می گردد که معلم ناچاراً نادیده می گیرد، در هر صورت گروهی از دانش آموزان ضرر خواهند کرد

لذا انجام تکلیف در منزل می تواند با تثبیت و یا حتی توسعه آموخته های دانش آموزان، ابزار و وسیله مناسبی جهت تعدیل بخشی از کمبودهای برنامه های یکسال و غیر قابل انعطاف مدرسه باشد و به اجرای مطلوب در کلاس کمک نماید. بنابراین انجام تکلیف در منزل می تواند فرصت مناسبی برای جبران ضعف ها و عقب ماندگی های درسی و یادگیری باشند. البته به شرطی که دانش آموز با رغبت به طور انفرادی و مستقل به انجام آن بپردازد

[1]- تکلیف شب از دیدگاه متخصصین تعلیم و تربیت، معارف آموزشی اداره کل سال

[2]-نشریه ماهانه آموزشی تربیتی پیوند شماره 124 تنظیم از هوشنگ اردستانی موفق

 [3] – رشد معلم، سال دهم، چاپ 1370، شماره1، فرزانه نجاریان صفحه 36

[4] – فصلنامه، تعلیم و تربیت، سال دهم شماره 2، تابستان 73، شماره مسلسل 38

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
  • ali mo

پروژه مقاله سبک شناسی شعر تحت word

ali mo | يكشنبه, ۵ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۱۲:۰۶ ق.ظ

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه مقاله سبک شناسی شعر تحت word دارای 50 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه مقاله سبک شناسی شعر تحت word   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

بخشی از فهرست مطالب پروژه پروژه مقاله سبک شناسی شعر تحت word

مقدمه :  
سبک خراسانی  
دوره طاهریان و صفاریان :  
مختصات سبکی این دوره :  
دوره سامانیان :  
عصر غزنویان :  
پیدا آمدن سلجوقیان در دهه سوم قرن پنجم :  
مختصات سبکی شعر خراسانی  
شعر قرن ششم : سبک حد واسط  
مختصات شعر قرن ششم  
سطح زبانی :  
سطح فکری :  
سطح ادبیات :  
سبک عراقی  
شیوع عرفان :  
رواج غزل :  
مختصات سبک عراقی  
به لحاظ زبان :  
از نظر فکری :  
از نظر ادبی :  
سبک شعر حد واسط سبک عراقی و هندی  
مختصات شعر حد واسط  
مختصات زبانی :  
مختصات فکری :  
مختصات ادبی :  
سبک هندی  
معروف ترین شاعران سبک هندی :  
مختصات سبک هندی  
زبان :  
فکر :  
ادبیات :  
شعر دوره بازگشت  
مختصات شعر دوره بازگشت :  
نقش جریان ادبی بازگشت در پیدایش سبک شناسی :  
سبک شعر نو  
مردمی شدن ادبیات  
دوره پهلوی :  
سه شیوه رایج در شعر نو عبارتند از :  
مقایسه مختصات شعر نو و شعر سنتی  
شاملو و شعر نو :  
شبانه  
غزلی در نتوانستن  
منابع و ماخذ :  

بخشی از منابع و مراجع پروژه پروژه مقاله سبک شناسی شعر تحت word

1-   کلیات سبک شناسی / شمیسا سیروس / انتشارات فردوس / چاپ پنجم

2-   سبک شناسی شعر / شمیسا سیروس / انتشارات فردوس / چاپ نهم

3-   شعر نو از آغاز تا امروز / حقوقی محمد / نشر روایت / چاپ اول

4-   آیدا : درخت و خنجر و خاطره / شاملو احمد / مؤسسه انتشارات نگاه / چاپ هشتم

5-   مدایح بی صله / شاملو احمد / انتشارات زمانه / چاپ سوم

6-   از هوا و آینه ها / شاملو احمد / مؤسسه انتشارات نگاه / چاپ هشتم

مقدمه

واژه سبک در سه مفهوم به کار می رود. سبک شخصی ، سبک دوره و سبک ادبی . سبک شخصی ، سبک خاص شاعر و نویسنده است و آثار او را در طول قرون از اثر هر کس دیگری به نحو نمایانی متمایز نگاه می دارد. کسانی مثل فردوسی ، نظامی ، خاقانی و حافظ و ;. سبک شخصی دارند

سبک دوره ، سبک کلی کم و بیش به هم شبیه شاعران و نویسندگان دوره هایی از تاریخ ادبیات است. مثلا مختصاتی که در آثار شعری قرون چهارم و پنجم مشاهده می شود در یک نگاه کلی به هم شبیه است. به سبک این دوره سبک خراسانی می گویند. سبک ادبی ، وجوه متمایز آثار ادبی از آثار غیر ادبی است. آثار ادبی در سرتاسر جهان مختصات خاص خود را دارند

در این نوشتار[1] توضیح مختصری راجع به سبک دوره خواهیم آوریم و برای این کار ادوار شعر فارسی را به صورت زیر بررسی خواهیم کرد

1-    سبک خراسانی : نیمه دوم قرن سوم ، قرن چهارم و قرن پنجم

2-    سبک حد واسط یا دوره سلجوقی : قرن ششم

3-    سبک عراقی : قرن هفتم ، هشتم و نهم

4-    سبک حد واسط یا مکتب وقوع و واسوخت : قرن دهم

5-    سبک هندی : قرن یازده و نیمه اول قرن دوازده

6-    دوره بازگشت : اواسط قرن دوازدهم تا پایان قرن سیزدهم

7-    سبک حد واسط یا دوران مشروطیت : نیمه اول قرن چهاردهم

8-    سبک نو : از نیمه دوم قرن چهاردهم به بعد

توضیح این نکته ضروری است که این سبک ها مرز کاملا مشخصی ندارند و معمولا شاعران پایان یک دوره ، آغازگر دوره بعدند و یا با آغازگران دوره بعد معاصرند

سبک خراسانی

سبک شعر فارسی دری از آغاز نیمه دوم قرن سوم تا پایان قرن پنجم را سبک خراسانی می نامند. به سبک خراسانی سبک ترکستانی هم می گویند. از نظر فکری شعر این دوره شاد و برونگرا و عقلانی و واقع گراست که در آن از عرفان و مسائل روحی خبری نیست و کلا مشتمل بر روح حماسی است

سبک خراسانی ، سبک آثار نخستین و کهن زبان فارسی است که عمدتا ( نه همه آنها ) در مشرق ایران شکل گرفته اند. سبک خراسانی ، از لحاظ تاریخی سلسله های طاهری و صفاری و سامتنی و غزنوی را در        برمی گیرد. البته بحث اصلی مربوط به سامانیان و غزنویان است

دوره طاهریان و صفاریان :

در این دوره ، یعنی قرن سوم از 8 شاعر خبر داریم که مجموعا از ایشان 58 بیت شعر باقی مانده است.       می گویند شعر فارسی با قصیده ای از محمد بن وصیف سگزی به مطلع زیر شروع شده است

ای امیری که امیران جهان خاصه و عام                                    بنده و چاکر و مولای و سگ بند و غلام

و بعدها سان کرد ، محمد بن مخلد سگزی ، فیروز مشرقی ابوسلیک گرگانی و ;.. شاعران دیگر این دوره اند

مختصات سبکی این دوره :

مختصات زبانی چند بیت باقیمانده از این دوره ، همان مختصات زبان کهن فارسی است. لغات عربی در شعر این دوره نادر است. شکل کهن افعال به کار می رود. « به » بدون فعل « است » به معنی « بهتر ست » آمده است. فعل امر بدون « ب » به کار می رود مانند : پند گیر ، افعال قدیمی مانند گوش داشتن ( به معنی به هوش بودن و مراقب بودن ) و « شو » به معنی برو و ;. به چشم می خورند

به لحاظ فکری اشعار این دوره بیشتر از نوع ادب تعلیمی هستند که با لحنی حماسی در باب خوی آزادگی داشتن، پند و اندرز می دهند. روحیه سلحشوری و حماسی ایرانیان سده های نخستین که هنوز طعم شکست های پی در پی را نچشیده اند ، از این شعرها آشکار می شود

به لحاظ ادبی بیشتر این اشعار قطعه هستند. اشعار این دوره ، صنایع ادبی ندارند. تصویری نیستند ، شعرهایی مستقیم و حرفی اند . که نمایش نمی دهند و بیشتر مبتنی بر منطق نثرند . نثری که موزون شده باشد

دوره سامانیان :

قرن چهارم دوره سامانیان و دوره پیدایش و رواج و تثبیت نظم و نثر فارسی است و رودکی پدر شعر فارسی در این دوره ظهور کرد. سامانیان  مردمی فرهنگ دوست بودند و در دوره آنان کتاب های متعددی از عربی به فارسی ترجمه شده است. از عصر سامانیان 35 شاعر را می شناسیم که از ایشان حدود 2000 بیت شعر باقی مانده است. که حدود 1300 بیت از آن متعلق به رودکی و ابوشکور بلخی است. از رودکی حدود 900 بیت باقی مانده است. شعرهای رودکی از لحاظ زبان همانند شعرهای قبلی است : لغات عربی کم دارد

شعر این دوره ، به لحاظ فکری ، ادب تعلیمی است که با لحن حماسی بیان شده است

به لحاظ ادبی مانند شعرهای قبلی ، قطعه است و هرچند مانند شعرهای قبلی حرفی است و نه تصویری و کنایی، اما تا حدودی به صنایع بدیع توجه دارد. لغات در معانی خود به کار رفته اند و مجاز ندارد. از تشبیه و استعاره خبری نیست. ولی به لحاظ متانت و آهنگین بودن به طور محسوسی از اشعار دوره طاهریان و صفاریان پیشرفته تر است. لغات مهجور کهن و نزدیک به پهلوی دارد. از رودکی مثنوی و قصیده مانده است. او را واضع رباعی دانسته اند. غزل در دوره او بسیار نادر و کمیاب است. لغاتی که در فارسی امروز ، مهجور و دشوار محسوب می شوند. در اشعار این دوره و شعر رودکی فراوان اند. در مجموع شعر رودکی نمونه کامل شعر سبک خراسانی قرن چهارم یعنی شعر عهد سامانی است. روح حماسی که از مختصات مهم سبک خراسانی است برای نخستین بار در شعر رودکی دیده می شود. شعر این دوره از لحاظ ادبی ساده است. شاعر بیشتر حرف می زند تا نمایش بدهد. بدیع و بیان در شعر این دوره دیده نمی شود مگر به تصادف و ;

از شعرای دیگر این دوره می توان ، شهید بلخی ، ابوشکور بلخی ، دقیقی و کسایی مروزی را نام برد

عصر غزنویان :

وقتی که غزنویان دست پرورده سامانیان به حکومت می رسند. در رسوم درباری و قوانین اجتماعی تغییرات ناگهانی و بنیادی رخ نمی دهد و از این رو تغییر محسوس شدیدی در سبک ادبیات این دوره دیده نمی شود. اما به هر حال در حکومت و بینش غزنویان با سامانیان اختلافاتی است که باعث تغییراتی در سبک زندگی و تفکر مردم و نهایتا سبک ادبیات شده است

در قرن پنجم از حدود 164 شاعر خبر داریم که از ایشان بدون احتساب ابیات شاهنامه 164593 بیت باقی مانده است. شعر دوره غزنوی شعر نیمه اول قرن پنجم است و بعضی از شاعران این عهد پرورده سامانیان هستند مانند کسایی مروزی و استاد سخت فردوسی و ;

از شاعران دیگر این دوره عنصری ، فرخی سیستانی ، منوچهری دامغانی و ;. قابل ذکرند

پیدا آمدن سلجوقیان در دهه سوم قرن پنجم :

سلجوقیان ترکانی بودند که از خارج از ایران آمده بوند ، خط و زبان فارسی را نمی دانستند ، با رسوم ایرانیان آشنایی نداشتند. سلطه آنان باعث تغییر در اوضاع و احوال اجتماعی شد که در نتیجه سبک را هم عوض کرد. اما در سبک شناسی باید توجه داشت که در بین دو سبک همواره دوره بینابینی وجود دارد. از این رو نتیجه تسلط سلجوقیان را باید در قرن ششم جست و هنوز تا پایان قرن پنجم همان سبک کهن خراسانی با مختصر تحولی رایج است

قطران ( متوفی به 481 ) ، اسدی طوسی ، ناصر خسرو و ;.. هنوز به اسلوب کهن شعر می گویند. شعر ابوسعید ابی الخیر و بابا طاهر مختصات سبک خراسانی را دارند اما عاشقانه و عارفانه و حکمی هستند. رباعیات ابوسعید معمولا چهار قافیه ای هستند یعنی مصراع سوم آنها با سایر مصاریع قافیه دارد

مختصات سبکی شعر خراسانی

الف : مختصات زبانی :

زبان فارسی این دوره ، زبان مادری گویندگان است. یعنی شاعران این دوره ، زبان فارسی را از روی آثار ادبی پیش از خود نمی آموختند. از این رو زبان ایشان طبیعی و ساده و روان است. و در آن ابهام نیست. شعر این دوره مشتمل بر مجموعه ای از لغات است که بسامد آن در دوره های بعد کم می شود : ساتگین ، چرخشت ، سعتری و ;

ب : مختصات فکری :

1-   شعر این دوره شعری شاد و پر نشاط است و از محیط های اشرافی و گردش و تفریح و باغ و بزم سخن   می گوید ولی با این همه از پند و موعظه و اندرز خالی نیست

2-   شعری واقع گراست و در آن از امور ذهنی و خیالی خبری نیست

3-   شاعران با معارف پیش از اسلام آشنا هستند و از این رو تلمیح به اسم قهرمانان و شاهان مثل انوشیروان و زنجیر او و ;. اعیاد و مراسم چون نوروز و جشن سده و ; به چشم می خورد

4-   معشوق مقام والایی ندارد و حتی گاهی مقام او پست است. معشوق گاهی مرد است و گاهی کنیز. و به همین علت همیشه صحبت از وصال است نه فراق

5-   جنبه عقلانی و تعادل بر جنبه های احساسی چیره است

6-   روح حماسی بر شعر این دوره حاکم است

7-   برونگراست و با دنیای درون و احساسات و عواطف و هیجانات و مسائل روحی سروکار ندارد

8-   موضوع اصلی مدح ممدوح و سپس وصف می ( خمریه ) و مشوق است

ج : از نظر ادبی :

1-   قالب شعری غالب ، قصیده است. غزل به معنی مصطلح خیلی کم است اما رباعی و مثنوی رایج است

2-   استفاده از بدیع و بیان طبیعی است و هرچه جلوتر بیاییم ، مشخص تر می شود. صنایع بدیعی این دوره بیشتر لفظی است از قبیل موازنه و لف و نشر و انواع سجع و ; و از صنایع معنوی بیشتر در موارد ساده ای چون تضاد و مراعات نظیر اعتنا دارند

بی پیرایگی یعنی خالی بودن از صنایع بدیعی همراه با سادگی لغات و روانی ترکیب ها ، مهم ترین مشخصع شعری این دوره است به طوری که می توان به سبک خراسانی ، سبک ساده هم گفت

3-   قافیه و ردیف هرچه عقب تر برویم ساده تر است و مثلا از ردیف های دراز و غیر معمول استفاده نمی شود و اصولا ردیف کم است

4-   توصیف قوی است و از جزئیات طبیعت از قبیل انواع گل ها و پرنده ها و باغ و می و مطرب و ; کمان و اسب و ;. توصیفات دقیقی شده است. عینی بودن شعر سبب شده است که شاعران به توصیف جزئیات طبیعت بپردازند. شیوه آنان در این زمینه تشبیه مرکب و تشبیه تفصیلی ( تشبیه حماسی ) است

5-   تشبیهات مرکب حسی زیاد است . استعاره نیز تا حدودی مرسوم است

6-   در آغاز چون شعر با موسیقی همراه بود ، بحوری دیده می شود که امروزه مطبوع نیست و این اوزان بعدها متروک شده اند. همچنین گاهی مسائل عروضی در شعر این دوره دیده می شود که امروزه استثنا محسوب می شوند

7-   از قوالب قدیم ، قصیده های تمام مطلع و مسمط قدیم ( شعر مسجع ) دیده می شود

بیزارم از پیاله ، وز ارغوان و لاله                     ما و خروش و ناله ، کنجی گرفته تنها

کسایی مروزی

شعر قرن ششم : سبک حد واسط

[1]   این نوشتار در واقع خلاصه کتاب سبک شناسی شعر اثر دکتر سیروس شمیسا می باشد. در قسمت هایی از کتاب کلیات سبک شناسی و در بخشهایی از کتاب « شعر نو از آغاز تا امروز » اثر محمد حقوقی نیز استفاده شده است

1   یکی از نکات زبان سبک خراسانی این است که در عین کم بودن لغات عربی ، گاهی به جای لغات معمول فارسی، لغات عربی دارد. مثلا به جای سخت ، صعب و به جای جنگ ، حرب را به کار می برد

1   به نثر این دوره ، نثر مرسل یعنی آسان و بی پیرایه می گویند

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
  • ali mo

پروژه مقاله سلسله‌ی پهلوی تحت word

ali mo | يكشنبه, ۵ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۱۲:۰۶ ق.ظ

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه مقاله سلسله‌ی پهلوی تحت word دارای 32 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه مقاله سلسله‌ی پهلوی تحت word   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

بخشی از فهرست مطالب پروژه پروژه مقاله سلسله‌ی پهلوی تحت word

سرآغاز:  
اتحادیه چپاولگران:  
شورش لاهوتی:  
تفنگ و بیل:  
عذر بدتر از گناه:  
قزاق‌ها و اخراج ولیعهد قاجار:  
امیران قزاق:  
صداهای مضحک:  
سیل تلگرام‌های تهدید‌آمیز:  
استعفای مصلحتی:  
طرفداری:  
شلاق به مرده:  
مسابقه‌ی غارتگری:  
باز هم قاچاق مواد مخدر:  
آب از سرچشمه گل آلود است:  
بنیاد پهلوی، وسیله قانونی برای افزودن ثروت:  
ارقام نجومی:  
بازار سیاه:  
سرآغاز ما شما را آدم کردیم:  
منابع:  

بخشی از منابع و مراجع پروژه پروژه مقاله سلسله‌ی پهلوی تحت word

قشون پهلوی                               تدوین: سید قاسم یاحسینی

مسابقه غارتگری                          تدوین: محمود حکیمی

ما شما را آدم کردیم                     تدوین: علی شجاعی صائین

سرآغاز:

در آستانه کودتای سوم اسفند (حوت) 1299 شمسی در ایران و به قدرت رسیدن رضاخان سردار سپه، ایران دارای چندین نیروی نظامی مستقل از هم و پراکنده و در عین حال وابسته به دولت‌های قدرتمند خارجی و بیگانه بود که به جای حراست از ایران و ایجاد امنیت و آسایش مردم، و جلوگیری از تجاوز دشمن به مرزهای میهن، صرفاً ابزار سرکوب و توسعه منافع سیاسی و اقتصادی دولتهای حامی خود بودند و عملاً به عامل جلوگیری از رشد و توسعه مردم ایران تبدیل شده بودند

در شمال و مناطقی از مرکز ایران، قوای قزاق وجود داشت. قزاقان به طور سنتی وابسته به روسیه تزاری بودند و مجری فرمان‌های امپراتور روسیه در ایران، اما با انقلاب اکتبر 1917 میلادی و سرنگونی خاندان رومانوف‌ها در روسیه و پایان عصر تزارها در این کشور، نیروهای قزاق در ایران، پس از مدتی سرگردانی، تحت سیطره دولت انگلستان درآمدند و اجراکننده سیاست‌های استعماری انگلیسی‌ها در ایران شدند. در همین راستا بود که رضاخان با حمایت انگلیسی‌ها، «کلرژه»، فرمانده نسبتاً مستقل قزاق‌های مقیم ایران را طی کودتایی، از کار برکنار و «استاروسلسکی» وابسته به انگلیسی‌ها را روی کار آوردند و بدین وسیله، زمینه نفوذ در قزاق‌ها و وابسته کردن این نیرو را به سیاست بریتانیا در ایران، فراهم آوردند

در تهران و برخی از شهرستان‌ها،‌ نیروی ژاندارمری فعال بود. این نیرو که پس از انقلاب مشروطیت و چند سالی پیش از آغاز جنگ جهانی اول به وجود آمده بود، در ماجرای جنگ، به دلیل هم سویی با افکار عمومی و آرمان‌های ضد استعماری ملت ایران، از محبوبیت برخوردار بود، در اواخر جنگ جهانی اول، چنان توسط روس و انگلیس قلع و قمع شد که نیروی اصلی‌اش را از دست داد و حتی در برخی مناطق، از جمله فارس،‌ منحل و در دیگر نیروهای نظامی ادغام شد. در میان این نیرو، افسران عالی مقام و ایران دوست و تحصیل کرده و با سواد زیاد بود

بین قزاقان و ژاندرم‌ها، رقابت و حتی خصومت‌های فراوانی وجود داشت،‌ که در دوران رضاشاه به نفع قزاقان به پایان رسید

انگلیسی‌ها از سال 1334 ه.ق./ 1916م. برای سرکوب جنبش مقاومت مردم فارس و جنوب غربی ایران (به خصوص نیروهای تنگستانی، دشتی، دشتستانی و قشقایی) قوایی تشکیل داده بودند که نام آن «پلیس جنوب ایران» (S.P.R) بود. نقش این قوا که مجری فرمان انگلیسی‌های اشغالگر بود، سرکوب سران و سرداران جنبش مقاومت جنوب ایران بود. یکی از دلیرانی که به دست قوای مزدور پلیس جنوب ایران به شهادت رسید، «شیخ حسین خان چاهکوتاهی» بود که در طول سالهای جنگ جهانی اول، به سان سد استواری، جلو عبور قوای متجاوز بریتانیا از بوشهر به شیراز را سد کرد و موفق شد در ظرف چهار سال جنگ، ضربات سنگینی بر قوای خصم وارد کند

با فرو ریختن قدرت امپراتوری تزارها و به قدرت رسیدن اولین دولت کمونیستی جهان در روسیه، دنیای سرمایه‌داری غرب، و در رأس آن انگلستان که در آن سال‌ها رهبری جهان سرمایه‌داری غرب را به عهده داشت، سخت احساس خطر کرد و برای جلوگیری از نفوذ کمونیسم و سوسیالیسم در خاورمیانه و آسیا، که تأمین کننده اصلی مواد خام و به ویژه انرژی برای بریتانیا بود، تدابیری اندیشید

تا پیش از این تاریخ، در ایران، ترکیه، تبت و برخی از همسایگان دیگر روسیه، انگلستان از سیاست عدم اقتدار دولت مرکزی و چند پارگی سیاسی حمایت می‌کرد، اما پس از سال 1918 م. روی کار آوردن یک قدرت و دولت نظامی قوی و مقتدر در این مناطق، در دستور کار قرار گرفت. در همین راستا بود که در ترکیه «مصطفی کمال آتاتورک» و در ایران «رضاخان پهلوی» از طریق شیوه‌های نظامی به قدرت رسیدند و هر یک دیکتاتوری نظامی خشنی را در کشور خود به وجود آوردند که در تحلیل نهایی، ضد شوروی و طرفدار و حامی غرب بودند

در ایران، رضاخان که تا پیش از کودتا یکی از افسران قوای قزاق بود،‌ با حمایت و طراحی انگلیسی‌ها کودتا کرد و ظرف کمتر از یک سال، کلیه قوای پراکنده نظامی در ایران را که تا آن تاریخ، تمام هزینه‌های آن قوا را بریتانیا می‌پرداخت، منحل کرد و برای نخستین بار، ارتشی منسجم و متحد را تشکیل داد. ارتش رضاشاه اگر چه از نظر سازمانی و تجهیزات لجستیکی به غرب وابسته بود و اساساً توسط آنان طراحی شده بود، اما عناصر تشکیل دهنده آن در سطح رهبری را همان قزاقان قداره‌بند دیروزی تشکیل می‌دادند که بجز زور و خشونت، زبان دیگری نمی‌فهمیدند و از نظر فردی و شخصیتی، اغلب فاسد، طماع و غارتگر اموال مردم تهیدست بودند. از این رو، ارتشی که قرار بود نظم، امنیت،‌ آسایش و آرامش را برای مردم میهن خود به ارمغان آورد، دستاورد عمده‌اش زور، ظلم، فساد، غارت و چپاول توده محروم بود

در رأس ارتش، رضاخان قرار داشت که خود با غصب اموال دهقانان و کشاورزان، بیشتر زمین‌های مرغوب شمال کشور را به نفع خود مصادره کرد و دست افسران و زیردستان خود را برای در پیش گرفتن رفتاری مشابه، باز گذاشت

اتحادیه چپاولگران:

فساد در ارتش رضاشاهی، تا آنجا ریشه دوانیده بود که حتی پست‌های حساس فرماندهی نیز خرید و فروش می‌شد. انتصاب‌ها نیز بدون اخذ رشوه صورت نمی‌گرفت. مطلب زیر، زوایای تاریک این قضیه را از زبان یکی از مورخان خارجی روشن می‌کند

مقام‌های فرماندهی و انتصاب‌های سودآور نیز خریدوفروش می‌شد و بالاخره افراد آموزش ندیده و بی‌لیاقت بر آن مسند می‌نشستند. انتصابات نظامی معمولاً … از دیدگاه امکان بالقوه سودآوری مالی آنان، ارزش داشت و به گفته‌ نایب سرهنگ پیکوت، وضعیت افسران ارتش از سال 1279 ش. [1900] به صورت یک «اتحادیه برای چپاول بودجه ارتش» درآمده بود. کوتاهی و قصور در بر طرف کردن این نقاط ضعف، و حتی تشویق و ترغیب نقاط ضعف مزبور از بعضی جهات، کلاً عامل اصلی بحران سال 1305 ه.ش [در ارتش رضاخان] بود. عواقب سوء مدیریت داخلی و جاه‌طلبی‌های مهار نشده‌ افسران ارشد، اینک به وضوح مشاهده می‌شد

شورش لاهوتی:

به دلیل بافت ناهمگون ارتش رضاشاه، گاهی شورش‌هایی در ارتش اتفاق می‌افتاد. یکی از این شورش‌ها، شورش لاهوتی بود. یکی از پژوهشگران خارجی در این باره نوشته است

از بارزترین نمونه‌های نارضایتی ژاندارمری پس از ادغام رسمی آن با قزاق‌ها، شورش ماژور ابوالقاسم‌خان لاهوتی است که در بهمن 1300 ش. در آذربایجان به وقوع پیوست

شورشی که نام لاهوتی بر آن نهاده شده است، در تاریخ 11 بهمن 1300 ش. در صوفیان شروع شد و واحدهای ژاندارمری اقدام به قطع خطوط تلفن و منهدم کردن راه‌آهن نمودند. ژاندرم‌های شرفخانه به این جنبش ملحق شدند و فرمانده خود به نام کلنل محمدخان [محمودخان] پولادین را دستگیر کردند. سپس ژاندرم‌های دو منطقه مزبور، به سمت تبریز حرکت کردند و در حوالی این شهر، با یک نیروی قزاق که برای متوقف کردن آنان اعزام شده بود، روبه‌رو شدند. قزاق‌ها ناگزیر به عقب‌نشینی و پناه گرفتن در سربازخانه‌هایشان شدند و در آن جا بود که تسلیم ژاندرم‌ها شدند

ماژور لاهوتی، که در این زمان در تبریز به سر می‌برد، خود را در رأس این جنبش قرار داد و تا 14 بهمن 1300 ش. مسؤولیت کلیه بخش‌های دولتی، از جمله نظمیه را عهده‌دار شد

تفنگ و بیل:

یکی از مورخان معاصر نوشته است

در دورانی که «مدرس» تولیت مدرسه سپهسالار را عهده‌دار بود، نماینده‌ای را برای امور موقوفات مشخص کرده بود. در یکی از روزها، شخصی به نام سپهبد امیر احمدی درصد آن بوده تا به اتفاق پانزده نفر نظامی زمین‌های مزرعه گل تپه را که از موقوفات مدرسه بود، تصاحب نماید. نماینده و پیشکار مدرس به اتفاق کشاورزان، مانع می‌شوند، ولی او با تفنگ و سرنیزه به زورگویی ادامه می‌دهد و قصد آن دارد تا در زمین‌های مزبور قنات حفر کند. وقتی جریان را به آقا گزارش می‌دهند، مدرس در جواب می‌گوید

«در زمین‌ موقوفه، تصرف به هر شکل درست نیست. از طرفی اگر او پانزده تفنگ دارد،‌ شما صد تا بیل دارید. از ورامین بیرونشان کنید پاسخش را در تهران خواهم داد.»

هفته بعد، دار و دسته سپهبد آمدند و نماینده و پیشکار به دستور مدرس اجازه ندادند آنها به زمین‌ها وارد شوند و کشاورزها جلو آنها ایستادند. سرانجام سپهبد با نماینده مدرس صحبت کرد و وی دستور آقا را به اطلاع سپهبد رسانید و گفت، بیل‌های ما در مقابل تفنگ‌های شما، با هم می‌جنگیم. سپهبد با نگرانی و آشفتگی از محل دور شد و دیگر به آن سوی نیامد

عذر بدتر از گناه:

یحیی دولت آبادی درباره اعمال و رفتار نظامیان می‌نویسد

در این ایام [اوایل قدرت رضاخان]، «محمود خان سرتیپ امیر اقتدار» حاکم نظامی تهران است. چنان که از پیش گفته شد،‌ به دست او از هرگونه اقدام مخالف نظریات نظامیان جلوگیری می‌شود و از این که بعض اقدامات، مخالف صلاح مملکت باشد هم خودداری نمی‌شود. چنان که یکی دو تن از زنهای معروف مطرب را به امر حکومت نظامی اداره نظمیه در وسط روز، در میدان توپخانه که اکنون میدان سپه نامیده می‌شود، در جوال کرده […] با شلاق زدند و این کار مخصوصاً در نظر خارجی‌ها بسیار بد اثر کرد. در صورتی که هیچ جنبه نوعی [اجتماعی] سیاسی یا مذهبی نداشت، بلکه از روی غرض‌های خصوصی بود و از این غریب‌تر آن که، پیرایه بستند که به واسطه وارد شدن بعضی از اشخاص خارجه به خانه آنها بوده، در صورتی که حقیقت نداشت و عذر بدتر از گناه بود. خلاصه در این ایام، کابینه مشیرالدوله متزلزل شد و در مقابل حکومت‌های نظامی در مرکز و ولایت‌ها، و تحکمات نظامیان نتوانست خودداری کند

قزاق‌ها و اخراج ولیعصد قاجار:

نصرا… فاطمی هم درباره قدرت قزاق‌ها نوشته است

از همان دقیقه‌ای که صدای توپ پایان سلطنت [دودمان قاجار] در تهران بلند شد، عده‌ای قزاق تحت سرکردگی سرلشکر عبداله‌ خان طهماسبی رئیس سابق گارد قصر احمدشاه، اطراف دربار را محاصره کرده و ولیعهد و کسانش را تحت نظر گرفتند. دو ساعت بعد، طهماسبی به اتفاق سرتیپ مرتضی خان یزدان‌ پناه و سرتیپ محمدخان درگاهی، رئیس نظمیه، به دربار رفته، تمام اتاق‌ها و انبارهای سلطنتی را مهر و موم کرده، با منتهای رذالت و خشونت و بی‌احترامی به ولیعهد اخطار کردند که باید لباس نظام را از تن بیرون آورده و برای حرکت از تهران حاضر شود

امیران قزاق:

یکی از محققان غربی می‌نویسد

در زمستان [سال] 1300 ش. محمودخان آیرم، امیر لشکر سابق قزاق، به عنوان فرمانده جدید لشکر جنوب، وارد اصفهان شد و فرماندهی هنگ ژاندرمری را از کلنل حیدرقلی خان پسیان که به سمت رئیس ارکان حرب منصوب شده بود، تحویل گرفت. در همدان نیز قزاق سابق امیرلشکر احمدآقا امیر احمدی، فرماندهی لشکر غرب را عهده‌دار شد و کلنل فرج‌ا… خان آق اولی که فرمانده هنگ ژاندارمری بود، از سلطان آباد منتقل شد و ریاست ستاد را برعهده گرفت. موقعی که قزاق سابق امیر لشکر حسین آقا خزاعی به سمت فرمانده‌ لشکر شرق منصوب شد، کلنل ژاندرمری سابق شاهزاده محمد حسین جهانبانی نیز به ریاست ارکان حرب وی گمارده شد

در حقیقت، در تمام طول دوره مزبور، کلیه امیرانی که فرماندهی لشکرها را برعهده داشتند، از قزاق‌های سابق بودند و کلیه کسانی که دارای درجه امیری بودند نیز از قزاق‌های سابق به شمار می‌رفتند. اولین ژاندارم سابقی که به درجه امیری رسید، حبیب‌ا… خان شیبانی بود که آن هم تا سال 1308 ش. طول کشید. در فاصله سال‌های 1299 تا 1308 ش. شیبانی تنها افسر سابق ژاندرم بود که به درجه سرتیپی رسیده بود. رضاخان از اعطای پست‌های فرماندهی لشکری به ژاندرم‌های سابق، احتراز می‌کرد

صداهای مضحک:


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
  • ali mo
دانشجو | مرکز دانلود | پایانامه دانشجویی | جزوه های درسی | دانلود فایل ورد و پاورپوینت | پایان نامه ها | پروژه دات کام | دانلود رایگان فایل |