ایران پروژه

۳۰۶ مطلب در مهر ۱۳۹۵ ثبت شده است

پروژه مقاله عدالت و حقیقت خواهى على (ع) تحت word

ali mo | يكشنبه, ۴ مهر ۱۳۹۵، ۰۲:۴۴ ق.ظ

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه مقاله عدالت و حقیقت خواهى على (ع) تحت word دارای 28 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه مقاله عدالت و حقیقت خواهى على (ع) تحت word   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی پروژه مقاله عدالت و حقیقت خواهى على (ع) تحت word ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پروژه مقاله عدالت و حقیقت خواهى على (ع) تحت word :

فان فى العدل سعه و من ضاق علیه العدل فالجور علیه اضیق (نهج البلاغهـاز کلام 15)
على علیه السلام مرد حق و عدالت بود و در این امر بقدرى شدت عمل بخرج میداد که فرزند دلبند خود را با سیاه حبشى یکسان میدید،آنحضرت از عمال خود باز جوئى میکرد و ستمگران را مجازات مینمود تا حق مظلومین را مسترد دارد بدینجهت فرمود:بینوایان ضعیف در نظر من عزیز و گردنکشان ستمگر پیش من ضعیفند.حکومت على علیه السلام بر پایه عدالت و تقوى و مساوات و مواسات استوار بود و در مسند قضا جز بحق حکم نمیداد و هیچ امرى و لو هر قدر خطیر و عظیم بود نمیتوانست رأى و اندیشه او را از مسیر حقیقت منحرف سازد.على علیه السلام خود را در برابر خدا نسبت برعایت حقوق بندگان مسئول میدانست و هدف او برقرارى عدالت اجتماعى بمعنى واقعى و حقیقتى آن بود و محال بود کوچکترین تبعیضى را حتى در باره نزدیکترین کسان خود اعمال نماید چنانکه برادرش عقیل هر قدر اصرار نمود نتوانست چیزى اضافه بر سهم مقررى خود از بیت المال مسلمین از آنحضرت دریابد و ماجراى قضیه آن در کلام خود آنجناب آمده است که فرماید:و الله لان ابیت على حسک السعدان مسهدا و اجر فى الاغلال مصفدا احب الى من القى الله و رسوله یوم القیامه ظالما لبعض العباد و غاصبا لشى‏ء من الحطام.. .
بخدا سوگند اگر شب را (تا صبح) بر روى خار سعدان (که به تیزى مشهور است) به بیدارى بگذرانم و مرا (دست و پا بسته) در زنجیرها بر روى آن خارهابکشند در نزد من بسى خوشتر است از اینکه در روز قیامت خدا و رسولش را ملاقات نمایم در حالیکه به بعضى از بندگان (خدا) ستم کرده و از مال دنیا چیزى غصب کرده باشم و چگونه بخاطر نفسى که با تندى و شتاب بسوى پوسیدگى برگشته و مدت طولانى در زیر خاک خواهد ماند بکسى ستم نمایم؟
و الله لقد رأیت عقیلا و قد املق حتى استماحنى من برکم صاعا...
بخدا سوگند (برادرم) عقیل را در شدت فقر و پریشانى دیدم که مقدار یکمن گندم (از بیت المال) شما را از من تقاضا میکرد و اطفالش را با مویهاى ژولیده و کثیف دیدم که صورتشان خاک آلود و تیره و گوئى با نیل سیاه شده بود و (عقیل ضمن نشان دادن آنها بمن) خواهش خود را تأکید میکرد و تقاضایش را تکرار مینمود و من هم بسخنانش گوش میدادم و (او نیز) گمان میکرد دینم را بدو فروخته و از او پیروى نموده و روش خود را رها کرده‏ام!

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
  • ali mo

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه ارائه روشی برای اولویت‌ بندی صنایع ایران بر مبنای قابلیت بازارسازی بین‌المللی و تجارت الکترونیکی تحت word دارای 30 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه ارائه روشی برای اولویت‌ بندی صنایع ایران بر مبنای قابلیت بازارسازی بین‌المللی و تجارت الکترونیکی تحت word   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه پروژه ارائه روشی برای اولویت‌ بندی صنایع ایران بر مبنای قابلیت بازارسازی بین‌المللی و تجارت الکترونیکی تحت word

چکیده

مقدمه

۱٫ ادبیات موضوع

۲٫ قابلیت بازارسازی در تجارت الکترونیکی

۳٫ آزمون خرید الکترونیکی

۱-۳٫ ویژگیهای محصول

۲-۳٫ آشنایی و اعتماد مشتری نسبت به مارک تجاری محصول

۳-۳٫ ویژگیهای مشتری

۴٫ روش تحقیق

۱-۴٫ جامعه آماری و جمع‌اوری داده‌ها

۲-۴٫ فرضیات تحقیق

۳-۴٫ طراحی مدل

۵٫ بررسی ISIC چهار رقمی نسبت به یکدیگر

جمع‌بندی و ملاحظات

منابع

 


مقدمه
شرایط حاکم بر محیط تجارت بین‌الملل و موقعیت کشور ایران در این محیط، نمایانگر لزوم حرکتی سریع و شتابان در جهت جهش صادراتی است ]5[. دستیابی به جهش صادراتی، مستلزم شناخت تغییرات و پیشرفت‌های جهشی در عرصه تجارت بین‌الملل است. در این راستا، تجارت الکترونیکی یا کسب  وکار الکترونیکی بین سازمان‌ها ، و یا بین سازمان و فرد ، چه در سطح ملی و چه در سطح بین‌المللی ]6[، از تحولات و پیشرفت‌های انقلابی است که باید مدنظر قرار گیرد. تسهیل تجاری و دیگر مزایای رقابتی حاصل از بهره‌برداری از این پدیده جدید – که عملاً برخی از کشورها را در شرایطی رقابتی به پیش‌برده است – نمایانگر لزوم سرمایه‌گذاری قابل توجه در تأمین زیرساخت‌ها و بسترهای مناسب برای توسعه تجارت الکترونیکی است.
با توجه به محدودیت منابع مالی و سرمایه‌ای حاکم برافتصاد کشور، برنامه‌ریزی صحیح جهت هر چه کاراتر کردن سرمایه‌گذاری‌های مذکور، از جمله مهمترین اقداماتی است که باید توسط مسئولین اقتصادی کشور صورت پذیرد. لذا، ارزیابی قابلیت بازدهی این نوع سرمایه‌گذاری‌ها، اقدامی مؤثر در بودجه‌بندی سرمایه‌ای به منظور طراحی زیرساخت‌های تجارت الکترونیکی به حساب می‌آید.
سرمایه‌گذاری در توسعه زیربنای تجارت الکترونیکی برای صنایعی که مزیت نسبی آنها برای کشور تأمین نشده است، بازده لازم را به همراه نخواهد داشت. از طرفی توسعه زیرساخت‌های لازم برای صادرات الکترونیکی محصولات صنایعی که توسعه بازا ر و بازارسازی برای آنها در قالب تجارت الکترونیکی ضعیف باشد، بازده مناسب برای سرمایه‌گذاری را به دنبال نمی‌آورد.
لذا، با توجه به اهمیت موضوع، هدف این تحقیق، طراحی و تبیین مدلی است که برمبنای آن بتوان مجموعه‌ای از صنایع رده اول ـ از نظر مزیت نسبی و سرمایه‌گذاری صنعتی در تجارت بین‌الملل ‌ـ را که براساس تحقیق انجام شده توسط مؤسسه مطالعات و پژوهش‌های بازرگانی ]5[ انتخاب شده‌اند، از نظر قابلیت بازارسازی در تجارت الکترونیکی اولویت‌بندی نمود. همچنین، با نظر سنجی از خبرگان و متخصصین امر، به شناسایی این اولویت‌ها پرداخته می‌شود.
پس از شناخت مفهوم بازارسازی برای محصول و تأثیر تجارت الکترونیکی، با استفاده از مدل آزمون خرید الکترونیکی (ES-Test)  که توسط مایکل دی کار سیلور ارائه گردیده و ترکیب آن با تکنیک تحلیل سلسله مراتبی فرآیند (AHP)  به ارائه مدل اولویت‌بندی صنایع بر مبنای قابلیت بازارسازی بین‌المللی در تجارت الکترونیکی پرداخته می‌شود ]7[.
در ادامه، در مورد معیارهای شناسایی شده، طبق روابط و فرمول‌های موجود درمدل، نظرسنجی لازم از خبرگان و متخصصین مربوطه به عمل می‌آمد و در نهایت برمبنای معیار بازارسازی بین‌المللی در تجارت الکترونیکی، این اولویت‌بندی در مورد صنایعی که دارای بیشترین اهمیت از نظر سرمایه‌گذاری صنعتی ـ با توجه به مزیت نسبی صنایع ـ هستند، ارائه می‌شود.
 
1. ادبیات موضوع
واژه بازار، در علوم مختلف به گونه‌های متفاوتی تعریف می‌شود. اما در بازاریابی، این واژه‌، عموماً با مفهوم مصرف‌کننده نزدیکی زیادی دارد ]8[. از این حیث، تعاریف گوناگونی از بازار ارائه گردیده است. فیلیپ کاتلر]9[، بازار را ”مجموعه‌ای از خریداران واقعی و بالقوه محصول“ تعریف می‌نماید. استنتون و همکاران ]10[بر این عقیده‌اند که بازار، عبارت است از مجموعه‌ای افراد یا سازمان‌ها که خواست‌ها (نیازها)یی برای براورده‌شدن و پولی برای خرج کردن دارند و علاقه‌مند به خرج کردن پول خود برای براورد این نیازها هستند. سوزان اویز و بیل مک‌گو ]12 و 11[، بازار را معرف مجموعه‌ای از افراد می‌دانند که علاقمند به خرید کالا یا خدمات خاص بوده و از قدرت خرید، و حق خرید لازم برای این اقدام برخوردار می‌باشند. ادوارد لو ]13[، در تعریف بازار می‌نویسد: ”بازار مجموعه‌ای از اشخاص است که به عنوان یک فرد یا سازمان نیازمند محصولات در یک طبقه خاص بوده،‌توانایی، علاقه‌مندی و حق خرید لازم برای خرید این محصولات را دارا می‌باشند.“
ایجاد، افزایش و حفظ سهم بازار، به عنوان یکی از مهمترین وظایف مدیران و بازاریابان به حساب می‌آید. در این راستا، سعی در توسعه بازار، و افزایش اندازه آن، از جمله مهمترین اقداماتی است که مدیران و بازاریابان به آن می‌پردازند ]14[. لذا چنانچه بازار را به عنوان مجموعه‌ای تعریف کنیم که شامل تعدادی از افراد یا سازمان‌ها است و این افراد و سازمان‌ها دارای یک سری ویژگی‌های خاص هستند، توسعه بازار مستلزم افزایش عناصر این مجموعه است، به گونه‌ای که افراد یا سازمان‌های بیشتری دارای ویژگی‌های لازم برای بازار، باشند. مفهوم توسعه بازار، یا افزایش سهم بازار، در بخش بعدی مقاله، تحت عنوان بازارسازی بیشتر تشریح می‌گردد.
ویژگی‌های بازار، یا به عبارت دیگر ویژگی‌های افراد یا سازمان‌هایی که به عنوان بازار یک محصول به حساب می‌آیند، در تعاریف ارائه شده از بازار،‌تابعی است از مجموعه خریدارانی که برای محصول عرضه شده در بازار وجود دارد. کسانی که در بازار به دنبال محصول هستند، دارای سه ویژگی علاقه‌مندی، درآمد و دسترسی می‌باشند. در ادامه کاتلر و آرمسترانگ، دارا بودن شرایط قانونی و حق قانونی برای خرید را به عنوان یکی از مهمترین عوامل در تعیین اندازه بازار، معرفی می‌نمایند. استنتون و همکاران ]10[ در تعریف خود از بازار، داشتن خواست یا نیاز نسبت به محصول، پول کافی برای خرید و علاقه به خرج کردن پول را از ویژگی‌های عناصر تشکیل دهنده مجموعه بازار، معرفی می‌کنند. در تعریف اویز و مک گو ]11[ از بازار، ویژگی‌های این مجموعه عبارت است از: علاقه‌مندی، قدرت خرید و حق خرید. ادوارد لو ]13[ نیاز، توانایی و حق خرید را به عنوان ویژگی‌های عناصر تشکیل‌دهنده بازار، معرفی می‌نماید. در نهایت، رالف اف ویلسون ]15[، در ارزیابی تقاضای بازار، عوامل جهت‌دهنده تقاضا را مشتمل بر ذائقه مشتری، درآمد مشتری و دسترسی به محصولات مشابه ـ که دارای قیمت‌های متفاوت از محصول هستند - می‌داند.
با توجه به نظرات فوق، ویژگی‌های عناصر تشکیل دهنده مجموعه بازارکه مورد توافق اغلب صاحبنظران قرار دارد، عبارت است از: علاقه، قدرت خرید، حق خرید و دسترسی.
لذا با توجه به مجموعه تعاریف فوق، می‌توان بازار را به صورت زیر تعریف کرد:
مجموعه‌ای از افراد و سازمان‌ها که از ویژگی‌های علاقه، قدرت خرید، دسترسی و حق خرید نسبت به محصول (اعم از کالا و خدمات) برخوردارند. (شکل شماره 1)

با این تعریف از بازار، می‌توان بازارسازی را به صورت زیر تعریف کرد:
بازارسازی عبارت است از اقدام و تلاشی که مدیران و بازاریابان در جهت افزایش اندازه بازار (تعداد افرای یا سازمان‌هایی که دارای ویژگی‌های علاقه‌، قدرت خرید، حق خرید، و دسترسی نسبت به محصول هستند) انجام می‌دهند.
لکن به منظور بررسی تأثیر تجارت الکترونیکی و روش‌های جدید ارتباطات تجاری برفرایند بازارسازی، لازم است تا ابتدا در مورد مفهوم تجارت الکترونیکی، جایگاه آن در تئوری سازمان و مدیریت، فلسفه شکل‌گیری تجارت الکترونیکی و اهمیت آن برای کشورهای جهان سوم، توضیحاتی ارائه گردد. بخش بعدی مقاله، به این موضوع اختصاص دارد.
پس از همگرایی بین روند توسعه اطلاعات و روند توسعه ارتباطات، انقلابی تحت عنوان انقلاب ارتباطات شکل گرفت. از طرف دیگر تحولات درآمد محور و هزینه محور در تئوری سازمان و مدیریت، باعث ایجاد تضاد ارتباطات در این حوزه شد. در این راستا، حل تضاد مذکور با استفاده از انقلاب ارتباطات، منجر به شکل‌گیری شیوه جدیدی برای روابط درون سازمانی و برون سازمانی شد. این شیوه جدید ارتباطات، تحت عنوان کسب وکار الکترونیکی و تجارت الکترونیکی نام گرفت ] 2[. (شکل شماره 2)

توسعه اطلاعات                        تحول درآمد محور
   
انقلاب ارتباطات   
شکل‌گیری تضاد ارتباطات درتئوری سازمان   

                       
توسعه فناوری ارتباطات                        تحول هزینه محور                       

    تجارت الکترونیکی و کسب و کارالکترونیکی        حل تضاد تئوری سازمان با استفاده از انقلاب ارتباطات   
شکل شماره 2: فلسفه‌ شکل‌گیری تجارت الکترونیکی
تجارت الکترونیکی عبارت است از هر مبادله‌ای که از طریق یک شبکه کامپیوتری  انجام شود و شامل انتقال مالکیت  یا حقوق استفاده از کالاها یا خدمات، می‌شود. دوکیدیس و همکاران ]14[ در تعریف تجارت الکترونیکی می‌نویسند: ”تجارت الکترونیکی منجر به توانایی انجام مبادلات کالا و خدمات بین دو موجودیت با استفاده ازابزارهای الکترونیکی (مانند کامپیوتر و شبکه) می‌شود“.
در متون تجارت الکترونیکی بین این واژه، و واژه کسب و کار الکترونیکی  تفاوت قائل شده‌اند. یک کسب و کار الکترونیکی شامل هرگونه فرایندی است که یک شرکت تجاری از طریق شبکه‌های کامپیوتری انجام می‌دهد]12[. با این تعریف، می‌توان ادعا کرد که کسب و کار الکترونیکی تمامی اقدامات شرکت‌های تجاری نظیر مدیریت منابع انسانی، بازاریابی، ارتباطات حقوقی، ارتباطات دولتی و ... را شامل می‌شود. تعریف مورد پذیرش ما، تعریف اخیر از کسب و کار الکترونیکی است، که به دلیل عرف ترجمه این عبارت تحت عنوان تجارت الکترونیکی، از این واژه در ادامه مقاله استفاده می‌کنیم.
2. قابلیت بازارسازی در تجارت الکترونیکی
فرایند بازارسازی در این تحقیق، از دو زاویه مورد دقت و بررسی قرار می‌گیرد.
الف) از زاویه خریدار و مشتری، مجموعه اقداماتی که برای رفع نیاز یا به عبارتی برای حذف شکاف بین وضع موجود و وضع مطلوب صورت می‌گیرد، می‌تواند نوعی فرایند بازارسازی به حساب آید. در این بخش از تحقیق، این‌گونه اقدامات در قالب نظریه‌ای تحت عنوان نظریه پذیرش (نظریه قبول)  مورد بررسی و تحلیل قرار می‌گیرد. در این راستا، تأثیر مراحل مختلف نظریه پذیرش بر پدیده بازارسازی، و سپس تأثیرپذیری هر کدام از این مراحل ازتجارت الکترونیکی و ابزارهای پیشرفته ارتباطات الکترونیکی، مورد بررسی قرار می‌گیرد.
ب ) از زاویه فروشنده و صادرکننده، نیز یک سری فعالیت‌هایی به منظور توسعه بازارو بازارسازی صورت می‌گیرد. اینگونه فعالیت‌ها در قالب اقدامات قابل کنترل بازاریابی که تحت عنوان آمیخته بازاریابی معرفی شده است، مورد تحلیل قرار می‌گیرد. بدین منظور، تأثیر هر کدام از عوامل آمیخته بازاریابی بر ویژگی‌های بازار و همچنین تأثیری که این عوامل از تجارت الکترونیکی می‌پذیرند، به شیوه تحلیل توصیفی، بررسی می‌شود.
فرایند پذیرش عبارت است از ] 3، ص 12[: ”فرایندی پنج مرحله‌ای که طی آن فرد تصمیم به خرید کالای جدید می‌گیرد. مراحل پنج گانه عبارتند از: آگاهی ، علاقه‌مندی ، ارزیابی  ، آزمایش  و پذیرش “.
از طرفی در تعریف آمیخته بازاریابی می‌توان به تعریف زیر اشاره کرد:
”آمیخته عناصر بازاریابی، مجموعه‌ای از متغیرهای بازاریابی قابل کنترل است که شرکت آنها را در بازار هدف برای ایجاد واکنش مورد نیاز خود ایجاد می‌کند“ ]9[.
هر‌کدام از مراحل پنجگانه تئوری پذیرش  یا هر کدام از عناصر آمیخته بازاریابی از یک طرف بر عناصر تشکیل‌دهنده مجموعه بازار تأثیر گذاشته و از طرف دیگر از تحولات و تغییرات ناشی از تجارت الکترونیکی تأثیر می‌پذیرد. لذا از آنجا که بازارسازی برای محصول تحت تأثیر این دو تئوری صورت می‌گیرد، پس‌ می‌توان ادعا کر که فرایند بازارسازی برای محصولات به نحو مقتضی تحت تأثیر تجارت الکترونیکی قرار می‌گیرد. (شکل شماره 3)


3. آزمون خرید الکترونیکی
مایکل سیلور ]7[ عوامل فوق را در چارچوب مدلی تحت عنوان آزمون خرید الکترونیکی مطرح، و به وسیله آن قابلیت خرید و فروش الکترونیکی محصولات را ارزیابی می‌کند. آزمون خرید الکترونیکی روشی است سه مرحله‌ای برای تعیین قابلیت فروش محصول به صورت الکترونیکی. این‌ آزمون، برای تمام انواع کالاها و خدمات در صنایع مختلف کاربرد دارد. در این قسمت سعی بر آن است تا تمام مراحل این آزمون به طور کامل تشریح، و ارتباط آن با فرایند بازارسازی بین‌المللی در تجارت الکترونیکی بررسی شود.
سیلور برای ارزیابی قابلیت فروش محصولات و خدمات در اینترنت، سه معیار کلی در مدل خود ارائه می‌کند. در این بخش از مقاله این سه معیار همراه با معیارهای فرعی آنها ارائه می‌شود.
1-3. ویژگیهای محصول
1-1-3. میزان لزوم استفاده از حس لامسه هنگام انتخاب محصولات صنعت، توسط خریدار خارجی
2-1-3. میزان لزوم استفاده از حس بویایی هنگام انتخاب محصولات صنعت، توسط خریدار خارجی
3-1-3. میزان لزوم استفاده از حس چشایی هنگام انتخاب محصولات صنعت، توسط خریدار خارجی
4-1-3. میزان لزوم استفاده از حس بینایی هنگام انتخاب محصولات صنعت، توسط خریدار خارجی
5-1-3. میزان لزوم استفاده از حس شنوایی هنگام انتخاب محصولات صنعت، توسط خریدارخارجی
6-1-3. میزان لزوم استفاده از تحلیل عقلانی هنگام انتخاب محصولات صنعت، توسط خریدار خارجی
2-3. آشنایی و اعتماد مشتری نسبت به مارک تجاری محصول
1-2-3. میزان مصرف سابق از محصولات صنعت توسط خریداران خارجی (میزان تقریبی صادرات)
2-2-3. میزان اعتماد خریداران خارجی نسبت به محصولات صنعت با مارک ایران ناشی از رضایت از مصرف سابق
3-2-3. شهرت مارک تجاری صنعت در بین خریداران خارجی
3-3. ویژگیهای مشتری
1-3-3. میزان علاقه به اینترنت توسط خریداران خارجی برای خرید محصولات صنعت
2-3-3. میزان دسترسی به اینترنت توسط خریداران خارجی برای خرید محصولات صنعت
3-3-3. میزان ریسک‌پذیری خریداران خارجی و علاقه‌مندی به تجربه‌روش‌های جدید خرید


4. روش تحقیق
تحقیق حاضر از نظر هدف، تحقیقی - توسعه‌ای - کاربردی است. چرا که در ابتدا با ارائه یک نگرش جدید، به تلفیق دو مدل تصمیم‌گیری پرداخته، و روش و متدولوژی جدیدی برای شناخت زمینه سرمایه‌گذاری در زیر ساختهای تجارت الکترونیکی ارائه می‌کند. سپس، با بررسی کاربردی، کاربرد مدل طراحی شده را در تعیین اولویت‌بندی صنایع، بررسی می‌کند.
علاوه بر بررسی صنایع، از تعدادی از متخصصین و خبرگان رشته‌های بازاریابی، فناوری اطلاعات و تجارت الکترونیکی نیز به منظور تعیین ضریب اهمیت برخی معیارها که در آزمون خرید الکترونیکی تعیین نشده بود، نظر سنجی به عمل آمد. در این راستا نظر سه نفر از متخصصین بازاریابی، جهت تعیین ارزش سه معیار مربوط به آشنایی و اعتماد، و سه نفر از متخصصین فناوری اطلاعات، به منظور تعیین ضریب اهمیت معیارهای فرعی ویژگی‌های محصول و ویژگی‌های مشتری، اتخاذ گردید...

 

بخشی از منابع و مراجع پروژه پروژه ارائه روشی برای اولویت‌ بندی صنایع ایران بر مبنای قابلیت بازارسازی بین‌المللی و تجارت الکترونیکی تحت word
]1[. آذر، عادل، معماریانی، عزیزا... (زمستان 1373 و بهار 1374)؛ ”AHP تکنیکی نوین برای تصمیم‌گیری گروهی“، فصلنامه دانش مدیریت، شماره 27 و 28.
]2[. خداداد حسینی، حمید وسعید فتحی (1380)؛ ”بررسی تحولات عصر ارتباطات و نقش آن در بازاریابی“، مدیرت و توسعه، شماره 8.
]3[. زاهدی، شمس‌السادات و مهدی الوانی و ابوالحسن فقیهی (1376)؛ فرهنگ جامع مدیریت،‌تهران: دانشگاه علامه طباطبائی. چاپ اول.
]4[. معماریانی، عزیزا.. و مصطفی ستاک (پاییز 1376) ”تصمیم‌گیری گروهی با معیارهای چندگانه کیفی“، فصلنامه صنایع، شماره اول.
]5[.مؤسسه مطالعات و پژوهش‌های بازرگانی (1378)؛ تعیین اولویت‌های سرمایه‌گذاری صنعتی جهت تقویت مزیت‌های نسبی صادرات صنعتی، مجری: سید مسعود هاشمیان، چاپ شرکت چاپ و نشر بازرگانی.
[6]. Timmers P. (2000); Electronic Commerce: Strategies and Models for Business to Business Trading, England; John Willey & Sons Itd.
[7]. Kare Silver, Michael (2000); E-Shock 2000, 2nd ed., Mac Millan Press Ltd.
[8] Dibb, S., Simkin, L., Pride, W. and Feroll, O. (1991); Marketing, Concepts and Strategies, Houghton Mifflin, Boston.
[9]. Kottler P. (1991); Principles of Marketing. 5th ed., NY; Prentice-Hall- International Ed.
[10]. Stanton Wiliam J. and Etzel Michael J. and Walker Bruce J., (1991); Fundamentals of Marketing, 9th Ed., NY: McGrow-Hill.
[11]. Ives Susan, McGow Bill (1997); Your Markets, Accessed at: http://www.texas. net/~square1 /mark12.html
[12]. Ives Susan, McGow Bill (1997); Distributin and Pricing, Accessed at: http://www.texas.net/~square1/mark12.html
[13]. Lowe E. (1996); Marketing Plan: How to Gain a Compettitive Edge, Accessed at: http://www.edge.lowe.org/resource/document/htmldocs/8896.htm
[14]. Doukidis G. et all (June 1998); Athens University Report on Employment Effects of Electronic Commerce, Eurro FIET& Euro Commerce.
[15]. Wilsom R. F. (2000); Pricing Strategy as Part of Your Internet Marketing Plan, Accessed at: http://www.wilsonweb.com/wmt5/Plan-pricing.htm


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
  • ali mo

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه مقاله معماری معمار پرور، بررسی آموزش سنتی معماری ایران با آموزش آکادمیک امروز تحت word دارای 8 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه مقاله معماری معمار پرور، بررسی آموزش سنتی معماری ایران با آموزش آکادمیک امروز تحت word   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی پروژه مقاله معماری معمار پرور، بررسی آموزش سنتی معماری ایران با آموزش آکادمیک امروز تحت word ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پروژه مقاله معماری معمار پرور، بررسی آموزش سنتی معماری ایران با آموزش آکادمیک امروز تحت word :

چکیده
“آموزش سنتی” معماری در کشور ما، آموزش” پایِ کار” و همراه با همت و ممارست بود. همتی که در روزگـار خـود، مقـدس شمرده می شد. و حاصل این همت گماردن ها، از یک سو پرورش معمارانی که به حق شایسته ی نام “معمار” بودند؛ و از دیگر سو، ایجاد فضای کالبدی شهرها، به گونه ای هم راه با شرایط اقلیمی، فرهنگی و اجتماعی بود. بـه بیـان دیگـر، فضـای زنـدگی مردم در عصر پرورش یافته گان مکتب سنتی آموزش معماری، هم ساز و هم گون با نیازهای زمینه ای و زمانـه ای دوران خـود بود. مقاله حاضر، در ابتدا با نگاهی به شیوه های آموزش سنتی معماری در ایران، به بررسی و تحلیل این شـیوه هـا در آمـوزش معماری می پردازد؛ و سپس با تاملی عمیق، سعی در تحلیل و مقایسه یآن با شیوه های نویندانشگاهی از جمله (شیوه دانشـگاه تهران، دانش گـاه علـم و صـنعت و دانـش کـده ی معمـاری دانـش گـاه شـهید بهشـتی) دارد. بررسـی عـواملی ماننـد مکـان آموزشی،جامعه شناسی معمارانه، حضور استاد در تمام مراحل آموزش ومدل یادگیری آموزه های معماری، که هرکـدام در دوره ای پرورش دهنده ی معمارانی با مبانی نظری و توان اجرایی خاص خود، در پی خلق بنایی، در خور نام ایران، معماری ایرانـی و معمار پارسی بوده اند؛ مورد تاکید قرار گرفت. دورانی که امروز با نگاهی حسرت آمیز به آن می نگریم. در ادامه، پس از بررسـی و شناخت وضع موجود؛ و با توجه به محاسن آموزش سنتی گذشـته و آکادمیـک امـروز، پیشـنهادات زیـر جهـت بهبـود وضـع “آموزش معماری”، ارائه می گردد.

واژههای کلیدی: ” آموزش سنتی”،” آموزش دانشگاهی”،” آموزش معماری”، “تکنیک های بومی”، “معمار”

-1 مقدمه

با نگاهی گذرا به وضعیت کنونی معماری ایران – اگر بتوان نام معماری بر آن نهاد – با واقعیتـی دردنـاک مواجـه مـی شـویم. شاید اولین سوالاتی که ذهن هر ایران شناس و ایران دوست را درگیر خود می نماید؛ مربوط بـه هویـت گـم شـده ی معمـاری

×

1

ایران در فضای کنونی شهرها باشد. این که آیا آن چه که در شهرها به عنوان معماری داریم؛ برگرفته از اصول و فنـون معمـاری ایرانی است؛ یا خیر ؟؛ و یا این که هویت فضای شهری چه شد ؟؛ و سوالاتی از این دست، که مرتبـا از ذهـن پـژوهش گـر مـی گذرند؛ همواره مطرح می گردند.

از آن جا که مسئول کیفیت هر مصنوع، صانع آن است؛ معماران امروز ما نیز باید مسئولیت خلق معماری امروز این مرز و بوم را بپذیرند. از یک سو معماران را مسئول وضعیت کنونی می پنداریم؛ اما از سوی دیگـر، بایـد توجـه داشـت؛ کـه نقـد سـازنده ی معماران، در بستری از احتیاج به انتظار منطقی از آن چه که در توان دارند؛ صورت خواهد گرفت. در این میان، توجه به این که معماران امروز چه آموخته اند؛ و چه انتظاری از ایشان منطقی به نظر می رسد؛ الزامی است.

برای هدایت و کنترل تاثیر تکنولوژی بر سیستم های فرهنگی و در این جا معماری، قطعا درنگ و تعمق بیش تری خصوصـا در حوزه ی آموزش معماری مورد نیاز است؛ که در دانش گاه ها ارائه می گردد. شـناخت و بررسـی مشـکلات ناشـی از معمـاری و شهرسازی کشور به نحوه ی آموزش آن در سطح دانش گاه ها بر می گردد. تاکنون آموزش علمی معماری با عمر بیش از چهـل ساله ی خود، نتوانسته است؛ ارزش های پیشین این میراث گران قدر، که در سطح جهان شهرت داشته است؛ را زنده نماید.

به نظر می رسد؛ واکاوی آموزش سنتی معماری این مرز و بوم و مقایسه ی آن با آمـوزش کنـونی معمـاری، بـا در نظـر گـرفتن قطعیت یا عدم قطعیت، رابطه ی استاد و شاگرد، مکان و زمان آموزش، جای گاه معنویت و ارتباط فرهنگ غالب جامعه و اقلـیم منطقه با معماری – آن چه که از آن به عنوان جوهره ی معماری ایران یاد می شود -، مـی توانـد؛ کلیـد حـل مشـکل آمـوزش معماری در مسیر نیل به معماری معمار پرور باشد.

در مقاله ی حاضر، سعی ما بر این است؛ تا در ابتدا به بررسی آموزش سنتی معماری ایران با نگاهی کل نگـر و در نظـر گـرفتن عوامل موثر بر کیفیت آن بپردازیم؛ و سپس با نگاهی گذرا به روش آموزش معماری در دانش گاه های امـروز و مقایسـه ی ایـن دو، شیوه ای صحیح و کارآمد، برای آموزش معماری امروز ایران، بیابیم.

-2 پیشینه ی تحقیق

امروزه معماری سنتی ما در جهان شناخته شده است؛ اما تا نیم قرن پیش معماری ما ناشناخته بود. برای نمونه، روش تحلیـل و تفسیر مستشرقین از بناهای پیش از اسلام ما، با آن چه امروزه مطرح می شود؛ متفاوت بود. به عنوان نمونـه، بناهـایی ماننـد تخت جمشید و نظایر آن را در دسته بندی با بناهای سومر، آکاد و آشور می یافتیم. به این ترتیب بناهای پس از اسلام ایـران را نیز با بناهای دیگر کشورها در یک دسته قرار می دادند؛ و البته برخی نیز دوره ای از ایـن معمـاری وزیـن را بـا نـام “معمـاری عربی” می شناختند.

اگرچه بررسی آموزش سنتی معماری ایران، همواره به عنوان یک نیاز مطرح بوده؛ و تنها با تلاش فراوان اساتید و دانش جویـان در سال های اخیر تحقیقاتی در این باب به انجام رسیده است؛ اما به علت کثرت عوامـل مـوثر در ایـن روش آموزشـی، معمـولا شاهد ارائه ی مقالات و تحقیقاتی جزئی و فاقد دید کل نگر به آموزش سنتی معماری ایران بوده ایم. به عنوان نمونـه، مقالـه ای در باب آموزش سنتی معماری ایران، با نگاهی به رابطه ی استاد و شاگرد نگاشته شده است؛ اما با مطالعه ی آن، تنهـا آشـنایی با بعد تربیتی، فرهنگی و توجه به رعایت احترام استاد و ویژه گی هایی از این دست، مورد نظر نگارنده می یـابیم؛ و متاسـفانه از توجه به روش های آموزش، شیوه های ارائه ی اصول توسط استاد به شاگرد، یادگیری فنون و در حقیقت شیوه های آموزش، به گونه ای که راه گشای اساتید امروز، در مسیر بهینه نمودن آموزش و پرورش معماران جوان در محیط آکادمیـک باشـد؛ غفلـت شده است.

2

-3-1 پرسش تحقیق

آموزش سنتی معماری، مجالی بود؛ برای فراگرفتن آن چه سینه به سینه، از پدر به فرزند و از اسـتاد بـه شـاگرد، در موقیعـت زمانی و مکانی خاص. مجالی که برای هر کس که قدر گوهر اصیل معماری ایران را مـی دانسـت؛ و مـی شـناخت؛ بـه سـهولت فراهم می شد. در این میان، هر کس به میزان ذوق و همت خویش، از دریای تجارب استاد، بهره می گرفت.

هرگاه به آموزش معماری سنتی می اندیشیم؛ نا خواسته به یاد اساتیدشاگردان، و شیوه های آموزش پایِ کـار، کـه از معمـول ترین شیوه های آموزش سنتی معماری است؛ می افتیم.

روند نگارش مقاله ی حاضر به گونه ای است؛ که محققان پس از نگـارش و خواننـده گـان پـس از مطالعـه ی آن، بتواننـد؛ بـه پاسخی در خور، برای پرسش های زیر دست یابند :

• جای گاه شیوه های آموزش سنتی معماری ایران در ساختار آموزش آکادمیک امروز کجاست ؟

• چگونه میتوان به کمک آموزش سنتی معماری،هویت شهرهاوروستاهارابه آنهابازگرداند؟
• چگونه می توان معماری ایرانی را به چهره ی شهرهای کشور باز گرداند؟


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
  • ali mo

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه مقاله مبانی سیستمهای راهگاهی و تغذیه گذاری ) چدنها ( تحت word دارای 33 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه مقاله مبانی سیستمهای راهگاهی و تغذیه گذاری ) چدنها ( تحت word   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی پروژه مقاله مبانی سیستمهای راهگاهی و تغذیه گذاری ) چدنها ( تحت word ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پروژه مقاله مبانی سیستمهای راهگاهی و تغذیه گذاری ) چدنها ( تحت word :

مقدمه
در میان انواع فلزات و آلیاژهای ریختگی،چدنها بیشترین مقدار مصرف را دارا بوده و اندوخته‌های علمی و تجربی درباره آنها نیز بسپارند.
برای آنان که در ارتباط مستقیم و غیر مستقیم با ساخت قطعات چدنی هستند این احساس وجود دارد که چدن ریز در مقایسه با دیگر فلزات ریختگی روش ساده‌ای است. چنانچه این موضوع نیز واقعیت داشته باشد ، بهرحال تولید قطعات ریختگی چدنی با کیفیت سطحی خوب و با حداقل معایب انقباضی داخلی و خارجی آنقدرها هم ساده نخواهد بود.

کیفیت هر محصول تولید ریشه در نیاز و فرهنگ آن جامعه دارد. کشوری که متکی به سیستم حمل و نقل دستی است، می‌تواند قطعات ریختگی با کیفیت نازل را پذیرا باشد، در حالیکه در سیستم‌های حمل و نقل ماشینی که قطعات تحت شرائط فیزیکی و مکانیکی حساس قرار می‌گیرند، بحث‌های مربوط به کیفیت متالوژیکی مذاب و بررسی رفتاری قطعات تحت عوامل دینامیکی – محیطی نیز مطرح می‌گردند. افزایش سرعت سیستم‌های حمل و نقل نظیر صنایع هواپیمائی، مسائل نو دیگری نظیر عمر قطعات تحت شرائط دینامیکی بحرانی در درجات حرارتی بالا و پائین و در محیط‌های خاص را مطرح می‌سازد. همچنین حضور استانداردهای ملی در هر کشوری بمنظور حفظ منافع جامعه و صرفه جویی در مصرف منابع طبیعی کشور نیز از عوامل تعیین کننده تعریف مشخصه‌های قطعات صنعتی می‌باشد. برای مثال اگر چه در گذشته دریچه‌های آب را از چدنهای خاکستری می‌ساختند، امروزه به دلایل ایمنی عابرین این نوع قطعات را از چدن با گرافیت کروی می‌سازند.

فشار و سرعت در راهگاههای فرعی
بطور کلی دو نوع سیستم راهگاهی از نظر فشار روی مذاب و سرعت جریان مذاب وجود دارد.
سیستم فشاری و سیستم غیر فشاری. ویژگی سیستم فشاری آن است که سرعت سیلان مذاب در راهگاه فرعی طبقه رابطه و بر مبنای کل ارتفاع فرواستاتیکی مذاب در قالب تعیین می‌شود، در حالی که در سیستم غیر فشاری عامل تعیین کننده این سرعت ارتفاع مذاب در راهگاههای فرعی می‌باشد که کاملاً مذاب پرنباشند. از طرف دیگر سیستم راهگاهی را هنگامی فشاری می‌گویند که کنترل میزان مذاب ورودی به محفظه قالب توسط سطح مقطع بین راهگاه اصلی و همه راهگاههای فرعی انجام گیرد. در این سیستم مجموع سطوح مقاطع راهگاههای فرعی کمتر از سطح مقطع بارریز می‌باشد.

در سیستم غیرفشاری کنترل میزان مذاب ورودی به محفظه قالب توسط سطح مقطع تحتانی راهگاه بارریز و قسمتی از راهگاه اصلی که در مجاورت راهگاه بارریز قرار دارد انجام می‌گیرد. در این سیستم مجموع سطوح مقاطع راهگاه‌های فرعی از سطح مقطع راهگاه بارریز بیشتر بوده و در نتیجه فشار مذاب در راهگاه بارریز گرفته می‌شود.
با توجه به آنچه که در فوق گفته شد، طبق رابطه برنولی در سیستم فشاری ، فشار روی مذاب در راهگاههای فرعی بایستی فشار آتمسفر باشد. به بیان دیگر فشار اضافی روی مذاب موجود در راهگاه فرعی اعمال نشده یعنی راهگاههای فرعی غیر فشاری هستند.

در عمل این شرائط هنگامی تحقق می‌یابند که ارتفاع فرواستاتیکی کوتاه باشد. در غیر اینصورت مذاب در حال جریان در تحت فشاری بیشتر از فشار آتمسفر بوده رابطه اما سرعت جریان مذاب در راهگاه فرعی کمتر از مقداری است که در سیستم فشاری معمولی می‌باشد.
مطالعات تجربی آزمایشگاهی نشان داده‌اند که رابطه برای هر سیستم راهگاهی معتبر نیست. حداقل ارتفاع راهگاه فرعی از مقدار اشاره شده در این رابطه معمولاً بیشتر می‌باشد. همچنین این مقدار بستگی به شکل، محل قرار گرفتن راهگاه فرعی و دیگر متغیرها دارد.

مشخص کردن نوع سیستم راهگاهی از طریق مشخصات فشار موجود در سیستم گمراه کننده می‌باشد. بطور کلی هنگامی سیستم را غیر فشاری می‌گویند که کنترل مذاب در سیستم راهگاهی بوسیله راهگاه بارریز / راهگاه اصلی انجام گیرد، در حالی که در سیستم فشاری این مهم بوسیله راهگاه فرعی / راهگاه اصلی انجام می‌پذیرد.

محاسبات سیستم‌های راهگاهی
طراحی و محاسبات سیستم‌های راهگاهی بدون آشنائی به مبانی فیزیک و متالوژی چنانچه غیر ممکن نباشد حداقل بسیار مشکل است. لذا علاوه بر مطالعه بخش اول این کتاب، آشنائی با اصول سیستم‌های راهگاهی و تغذیه گذاری در منابع مراجعه آمده‌اند نیز ضروری می‌باشد.

مطالب ارائه شده در بخش‌های آتی براین فرض قرار دارند که خواننده آشنائی با اصول فوق را بهمراه دانش اولیه مبانی متالوژی و ریخته‌گری چدنها دارا می‌باشد. همچنین ذکر این نکته ضروری است که اگر چه طراح قطعات ریختگی با آشنائی با اصول ارائه شده در این کتاب می‌تواند نوع سیستم راهگاهی و تغذیه گذاری مناسب برای قطعات مورد نظر خود را انتخاب کند، معهذا دستیابی به بهترین طرح ممکن با توجه به تکنولوژی تولیدی انتخاب شده، نوع چدن و متغیرهای دیگر ریخته گری نیاز به کوشش، ممارست و تجربه دارد. لذا توصیه می‌گردد که طراح قطعات قبل از انجام محاسبات لازم، ابتداء وقت کافی برای تهیه اسکیس طرح‌های مختلف راهگاهی و تغذیه برای هر قطعه (یا سری قطعات در قالب گیری ماشینی) اختصاص داده و پس از بررسی معایب و محاسن هر طرح نسبت به انتخاب طرح نهائی اقدام کند.

در روش قالب گیری ماشینی مواردی دیده شده که برای پرهیز از مخارج زیاد تهیه تعدادی مدل مشابه، قطعات با اشکال مختلف را روی یک صفحه مدل قرار می‌دهند. این عمل (به استثناء موارد خاص) توصیه نمی‌گردد زیرا تنوع قطعات ریختگی در یک قالب طراحی سیستم راهگاهی و تغذیه برای هر قطعه (یا سری قطعات در قالب گیری ماشینی) اختصاص داده و پس از بررسی معایب و محاسن هر طرح نسبت به انتخاب طرح نهائی اقدام کند.

در روش قالب گیری ماشینی مواردی دیده شده که برای پرهیز از مخارج زیاد تهیه تعدادی مدل مشابه، قطعات با اشکال مختلف را روی یک صفحه مدل قرار می‌دهند. این عمل (به استثناء موارد خاص) توصیه نمی‌گردد زیرا تنوع قطعات ریختگی در یک قالب طراحی سیستم راهگاهی و تغذیه گذاری قطعات را با مشکلات زیادی روبرو می‌سازد.
بهترین طرح ساده‌ترین طرح است لذا بهتر است تا حد امکان از قطعات مشابه در یک قالب ریختگی چدنی لازم است :
o از حداکثر فضای قالب (صفحه مدل) به منظور استفاده از حداکثر بهره دهی قطعات استفاده کنید ضمن آن که جای خالی مناسب برای راهگاه‌ها و تغذیه‌ها باقی بگذارید.
o به مرغوبیت مذاب و کیفیت قالب توجه داشته باشید زیرا از عوامل مهم موثر در میزان تغذیه بکار رفته در قطعات ریختگی می‌باشند.
o سطح جدایش قطعه ریختگی را به گونه‌ای انتخاب کنید که نیاز به ماهیچه گذاری را به حداقل رساند. همچنین کوشش گردد که قسمت‌های ضخیم و سنگین قطعه در درجه زیرین قرار گیرد که نیاز به تغذیه گذاری کمتری باشد.

o کوشش گردد که تمام قطعات یا اکثر آنها در درجه بالائی قرار گیرند تا پر شدن آنها از مذاب به آرامی انجام شود. همچنین از استفاده از ماهیچه‌های تر با ارتفاع زیاد و آویزان شده در محفظه قالب حتی المقدور اجتناب گردد.
o به منظور استفاده از ساده ترین طرح ممکن، توصیه می‌گردد که راهگاه بارریز در وسط (بطور متقارن) قرار گیرد.
o در مواردی که چندین قطعه مشابه در یک صفحه مدل قرار گرفته‌اند دقت شود که راهگاه‌ها و تغذیه‌های بکار رفته برای تمام قطعات یکسان باشند.
o در هنگامی که چندین قطعه غیر مشابه در یک صفحه مدل واقع شده‌اند بهتر است که تمام قطعات در درجه بالائی یا پائینی و یا قسمتی از هر قطعه در درجه بالائی و قسمت دیگر آن در درجه پائینی قرار گیرند امکان نرسیدن مذاب به قسمت‌هائی از قطعات ریختگی وجود دارد.

o به منظور استفاده از حداکثر بهره دهی تغذیه‌ها بهتر است از یک تغذیه‌ برای دو یا چند قطعه ریختگی استفاده گردد.
o پس از آنکه طرح شماتیک (بصورت اسکیس) قطعات، راهگاهها و تغذیه‌ها معلوم گردید، مرحله انجام محاسبات مربوط به سیستم راهگاهی و تغذیه فرا می‌رسد.

اجزاء سیستم راهگاهی
قبل از پرداختن به مراحل مربوط به محاسبه سیستم راهگاهی بهتر است ابتداء نسبت راهگاهی تعریف شده و سپس وظائف هر یک از اجزاء سیستم راهگاهی بطور اختصار تشریح گردند.
همان طوری که قبلاً گفته شد، وظیفه اصلی یک سیستم راهگاهی آن است که مذابی تمیز و عاری از شلاله و ناخالصی‌ها را به محفظه قالب منتقل کند. به این منظور سه نکته زیر باید رعایت شوند :
1) ایجاد ارتباط مذاب موجود در محفظه قالب با فضای خارج.
2) گرفتن شلاکه و ناخالصی‌ها.

3) ایجاد شرائطی که گازها و هوای موجود در قالب را بتوان به فضای خارج منتقل کرد.
یکی از شرائط لازم برای رسیدن به منظور فوق در نظر گرفتن نسبت صحیح راهگاهی است. نسبت راهگاهی در اصطلاح ریخته گران عبارتست از نسبت سطح مقطع راهگاه بارریز به سطح مقطع راهگاه اصلی به مجموع سطوح مقاطع راهگاههای فرعی و یا به اختصار
این نسبت برحسب نوع چدن و نوع قطعه ریختگی تعیین می‌شود ولی به طور کامل تمام نسبت‌های ممکن را می‌توان در دو گروه کلی جای داد :

سیستم فشاری
در این سیستم مجموع سطوح مقاطع راهگاههای فرعی کمتر از سطح مقطع راهگاه بارریز است. برای مثال نسبت‌های نشان دهنده سیستمی فشاری می‌باشند زیرا در چنین حالتی همواره فشاری در پشت مذاب در حال جریان موجود خواهد بود.

سیستم غیر فشاری
در این سیستم مجموع سطوح مقاطع راهگاه‌های فرعی از سطح مقطع راهگاه بارریز بیشتر بوده و در نتیجه فشار مذاب در راهگاه بارریز گرفته شده و مذاب به آرامی وارد محفظه قالب می‌گردد. نسبت‌های مثالی از یک سیستم غیرفشاری را بیان می‌کنند.
در زیر معایب و محاسن دو سیستم فوق با یکدیگر مقایسه شده‌اند.

سیستم فشاری
1- راهگاه‌ها بلافاصله از مذاب پرشده و فشار پشت فلز موجب می‌شود که مذاب در راهگاهها پس زده نشود.
2- در هنگام استفاده از چند راهگاه فرعی با سطوح مقاطع یکسان، مقدار جریان مذاب در تمام آنها با هم برابر است، در حالی که در سیستم غیر فشاری تمایل خروج مذاب از دورترین راهگاه فرعی نسبت به راهگاه بارریز بیشتر می‌باشد.

3- از آنجائی که حجم فلز جامد شده در راهگاههای سیستم فشاری حداقل مقدار ممکن است، لذا تهیه قطعات با چنین سیستمی بهره دهی بیشتری خواهد داشت.
در هر حال از آنجائی که سرعت جریان مذاب در سیستم‌های فشاری زیادتر است لذا بروز بعضی معایب در قطعات ریختگی محتمل خواهد بود. برای مثال در گوشه‌هائی که دارای قوس تندی هستند حرکت مذاب اغتشاشی بوده و بنابراین جذب گاز در مذاب و در نتیجه ظهور اکسیدها و ناخالصی‌ها و شسته شدن دیواره‌‌های قالب می‌توانند رخ دهند.

سیستم غیر فشاری
از آنجائی که مذاب در این سیستم به آرامی وارد محفظه قالب می‌شود لذا جهش فلز به داخل محفظه قالب و حرکت اغتشاشی در آن وجود ندارد. بهرحال این سیستم نیز محدودیت‌هایی به شرح زیر دارد :

1- با توجه به این واقعیت که در پشت مذاب فشار چندانی وجود ندارد لذا باید سعی کرد تا سیستم راهگاهی همواره از مذاب پرنگهداشته شود. نتیجه راهگاه اصلی در تای پائینی درجه و راهگاههای فرعی در تای بالا به انجام مقصود فوق (و در نتیجه پر بودن سیستم راهگاهی از مذاب) کمک می‌کند.
2- امکان وارد کردن یکنواخت مذاب به محفظه قالب از طریق راهگاههای فرعی (در مواردی که دارای سطوح مقاطع یکسان باشند) مشکل است، یعنی لزوماً جریان فلز از راهگاههای فرعی که در انتهای راهگاه اصلی و دورتر از راهگاه بارریز قرار دارند بیشتر است.

راهگاه بارریز
استفاده از چند راهگاه بارریز در یک قالب بهیج وجه توصیه نمی‌شود مگر آنکه قطعه ریختگی بسیار بزرگ بوده و ریختن آن نیاز به استفاده از چند پاتیل داشته باشد.
ارتفاع راهگاه بارریز بیشتر با توجه به ارتفاع درجه‌های موجود در کارگاه تعیین می‌گردد. سطح مقطع این راهگاه در سیستم فشاری تقریباً سه برابر مجموع سطوح مقطع راهگاه‌های فرعی در نظر گرفته می‌شود. در سیستم‌های غیر فشاری مجموع سطوح مقاطع راهگاههای فرعی تقریباً باید با سطح مقطع قسمت تحتانی راهگاه بارریز یکسان در نظر گرفته شود.
راهگاه بارریز معمولاً بصورت استوانه‌ای در نظر گرفته می‌شود که سطح مخصوص آن اندکی کمتر از سطح مخصوص راهگاه با مقطع گوشه دار (معمولاً مربع مستطیل) می‌باشد و جز این امتیاز دیگری ندارد. استفاده از راهگاه بارریز شیب دار همواره مفید است.

بدلیل مشکلات عملی در تهیه قالب‌های ماشینی با سرعت بالا، در سیستم‌های فشاری از راهگاه بارریز بدون شیب و یا با شیب جزئی استفاده می‌شود. در سیستم‌های غیر فشاری همواره لازم است از راهگاه بارریزی استفاده گردد که قسمت تحتانی آن کمترین سطح مقطع ممکن را در مقایسه با قسمت‌های دیگر آن داشته باشد. در صورتی که در این سیستم از راهگاه بارریز بدون شیب استفاده می‌شود، باید در محل اتصال راهگاه بارریز و راهگاه اصلی از تنگه استفاده گردد.

شیب بدست آمده از رابطه مشخص کننده راهگاهی است که تأثیر زیادی در کاهش مقدار بهره دهی قطعه ریختگی ندارد. در مواردی که از سیستم‌های غیر فشاری راهگاهی استفاده می‌شود و شیب دادن به راهگاه بارریز امکان پذیر نیست، در محل اتصال راهگاه بارریز به راهگاه اصلی، تنگه قرار می‌گیرد. در این حالت سطح مقطع راهگاه بارریز در تمام قسمتها یکسان است. علاوه بر روشهای فوق که برای تعیین ارتفاع مناسب راهگاه بارریز بکار می‌روند، در بعضی از کارخانجات ریخته گری از فرمولهای تجربی ساده‌تری نیز استفاده می‌شود که در ضمیمه 3 به نمونه‌ای از آنها اشاره شده است.

راهگاه اصلی
بهترین طرح برای راهگاه اصلی، ساده‌ترین آنهاست. بهمین دلیل چنانچه فضای درجه قالب گیری اجازه دهد، بهترین نوع راهگاه اصلی نوع مستقیم آن می‌باشد. ایجاد هر گونه قوسی در این راهگاه به ایجاد حرکت اغتشاشی مذاب کمک می‌کند. چنانچه به کار بردن قوس در راهگاه اصلی اجتناب ناپذیر باشد، بایستی این قوس را با حداکثر زاویه ممکن ایجاد کرد. در راهگاه‌های اصلی انحنادار، نباید راهگاه فرعی را نزدیک قسمت قوس راهگاه اصلی تعبیه کرد. اگر فضای قالب اجازه دهد، فاصله نزدیکترین راهگاه فرعی از قوس راهگاه اصلی باید حداقل 10/0 متر در نظر گرفته شود. چنانچه از یک راهگاه اصلی گرد استفاده می‌شود باید از بکار بردن راهگاه فرعی در وسط قوس پرهیز کرد. اصولاً در حالتی که برای قطعه‌ای استوانه‌ای شکل از راهگاه اصلی کرد استفاده می‌شود توصیه می‌گردد که سیستم راهگاهی غیر فشاری بکار رود.

راهگاههای فرعی
راهگاه‌های فرعی بویژه در سیستم‌های فشاری مهمترین جزء سیستم راهگاهی بشمار می‌روند. تعبیه ضخامت محاسبه شده راهگاه فرعی در مرحله قالب گیری به دقت زیادی نیاز دارد. عدم دقت کافی در جریان قالب گیری در بعضی از موارد به کوچکتر و یا بزرگتر شدن ضخامت راهگاه‌های فرعی نسبت به مقدار تعیین شده (که از طریق محاسبه بدست آمده) منجر می‌شود. این مشکل در مواردی می‌تواند باعث افزایش ضایعات قطعات ریختگی شود. برای تعبیه راهگاههای فرعی در قالب هرگز نباید از برشکاری دستی استفاده کرد، بلکه لازم است مدلهای مربوط به سیستم راهگاهی تهیه شوند. مقطع عرضی مناسب برای راهگاههای فرعی بشکل چهارگوش با حداقل مقدار شیب ممکن است. به دلائل زیادی بهتر است

عرض راهگاههای فرعی زیاد و ضخامت آنها کم در نظر گرفته شود. در بخش تغذیه گذاری دلائل این امر توضیح داده خواهد شد. بهرحال یک دلیل ساده برای این توصیه، سهولت در جداسازی راهگاهها از قطعه ریختگی و همچنین جلوگیری از ورود شلاکه به محفظه قالب می‌باشد. این گونه راهگاههای فرعی دو محدودیت دارند : 1) از نظر بعضی مسائل طراحی و مدلسازی که بعداً مورد بحث قرار خواهد گرفت، 2) احتمال انجماد پیش هنگام مذاب (قبل از آن که محفظه قالب کاملاً از مذاب پر شود) در این گونه راهگاهها وجود دارد. حداقل ضخامت مجاز (ضخامت مناسب) راهگاه فرعی به درجه حرارت ریختن مذاب بستگی دارد بصورتی که در شکل نشان داده شده است.
انجماد مذاب در راهگاههای فرعی از گوشه‌ها آغاز می‌شود. نسبت حجم به سطح گوشه‌ها در یک راهگاه چهارگوشه در رابطه زیر داده شده است.

مراحل طراحی یک سیستم راهگاهی فشاری
ابتداء باید مطمئن شد که تنگه در محل اتصال راهگاه اصلی به راهگاه فرعی تعبیه گردیده است. در سیستم راهگاهی فشاری سطح مقطع تنگه برابر مجموع سطوح مقاطع راهگاههای فرعی در نظر گرفته می‌شود. در سیستم غیر فشاری انتهای راهگاه بارریز بمنزله تنگه عمل می‌کند. سطح مقطع مناسب تنگه نشان داده شده، که هم برای سیستم فشاری و هم برای سیستم غیر فشاری می‌تواند بکار رود. تغییر در مقادیر توصیه شده در این منحنی‌ها به کوتاهتر (سطح مقطع بیشتر) یا بلندتر (سطح مقطع کوچکتر) بودن مدت زمان ریختن مذاب بستگی دارد. چه از راهگاه بارریز بدون شیب و چه از نوع شیب دار آن (بصورت مخروط ناقص) استفاده شود، بهرحال این سیستم باید دارای این خصوصیت باشد که مقدار مذابی را که راهگاه بارریز از خود عبور می‌دهد، راهگاه‌های فرعی نیز بتوانند همان مقدار مذاب را به داخل محفظه قالب هدایت کنند. به کمک روابط قبلی که در مورد میزان جریان مذاب در دست داریم.

بترتیب سطوح مقاطع راهگاه بارریز و راهگاه فرعی برحسب متر مربع هستند. تنها عضو این سیستم راهگاهی که قادر است مانع ورود شلاکه به محفظه قالب شود راهگاه اصلی است. این وظیفه در جریان ریختن مذاب در دو مرحله زمانی انجام می‌شود.
مرحله اول : از شروع مرحله ریختن مذاب آغاز شده و تا پرشدن کامل سیستم راهگاهی ادامه دارد.
مرحله دوم : از هنگام پر شدن کامل سیستم راهگاهی از مذاب تاپرشدن کامل قالب بطول می‌انجامد.
مشخصات مرحله اول زمانی به قرار زیراند :

A) جریان مذاب تقریباً بصورت اغتشاشی خواهد بود.
B) جریان مذاب در طول راهگاه اصلی نسبتاً بصورت هم جهت می‌باشد.
امکان ورود شلاکه از طریق نزدیکترین راهگاه فرعی به انتهای راهگاه اصلی، به محفظه قالب (در سیستم فشاری) وجود خواهد داشت. برای پرهیز از این اشکال لازم است اولاً :
– راهگاه اصلی پس از آخرین راهگاه فرعی به مقدار کافی امتداد یابد. ثانیاً :
– انتهای قسمت امتداد یافته بصورت شیب دار انتخاب شود، یا :
– در انتهای راهگاه اصلی چاهکی تعبیه شود.

جریان اولیه مذاب به راهگاه فرعی (در صورتی که راهگاه اصلی بصورت مستقیم باشد) یکنواخت خواهد بود. ایجاد هرگونه قوسی در راهگاه اصلی این مکانیزم را بهم می‌زند. در صورتی که استفاده از راهگاه اصلی قوسی اجتناب ناپذیر باشد، با در نظر گرفتن فاصله مناسب بین هر قوس و راهگاه فرعی، می‌توان به توزیع یکنواخت مذاب در راهگاه‌های فرعی دست یافت. برای جلوگیری از ورود پیش از هنگام به راهگاههای فرعی (قبل از پرشدن راهگاه اصلی) و احتمالاً شلاکه به محفظه قالب، باید از راهگاه‌های فرعی نازک و عریض استفاده کرد. همچنین راهگاههای فرعی را عمود بر راهگاههای اصلی در نظر گرفت. ایجاد قوس در محل اتصال راهگاه اصلی و راهگاههای فرعی می‌تواند عامل مفیدی در طراحی قطعه باشد. امتداد راهگاه اصلی نقشی در مرحله دوم زمانی ریختن مذاب ندارد. تنها خطری که در این مرحله وجود دارد، ورود شلاکه به همراه مذاب به راهگاههای فرعی است. برای جلوگیری از این مشکل، باید نکات زیر را بدقت مراعات کرد :

a) فاصله مناسبی بین راهگاه بارریز و اولین راهگاه فرعی در نظر گرفت.
b) حرکت اغتشاشی مذاب در راهگاه اصلی را به حداقل رساند.
c) با انتخاب نسبت مناسب بین سطوح مقاطع راهگاههای فرعی و راهگاه اصلی، مذاب را با سرعت کم در راهگاه اصلی جریان دارد.
d) با استفاده از راهگاه اصلی نازک و بلند، فاصله مناسبی بین راهگاه فرعی تا سطح فوقانی راهگاه اصلی انتخاب کرد.
همچنین قسمت انتهائی راهگاه‌های فرعی و راهگاه اصلی باید در یک صفحه قرار داشته باشند تا از ورود مذاب قبل از پرشدن راهگاه اصلی به راهگاه‌های فرعی جلوگیری شود.

سیستم راهگاهی با سطح جدایش عمودی
در 40 سال اخیر تهیه قالب‌های ماسه‌ای با سطح جدایش عمودی بطور گسترده‌ای در ریخته گری رایج شده است. روش قالب گیری پوسته‌ای و روش‌های قالب گیری ماشینی بدون درجه با سرعت قالب گیری بالا (دیزاماتیک) که به سریع ریختن مذاب در قالب منتهی می‌شود از اهمیت زیادی برخوردارند. تکنولوژی راهگاهی در این روش قالب گیری هنوز در مراحل تکاملی خود قرار دارد. در شکل چند نوع متداول از سیستم راهگاهی فوق نشان داده شده است. از میان این چند سیستم راهگاهی، به نظر می‌رسد که سیستم‌های 1 و 2 و 3

بیشتر قابل اعتماد باشند، هر چند که میزان بهره دهی قطعه ریختگی در آنها نسبتاً پائین است. بهرحال این دلیل نمی‌شود که سیستم‌های دیگر راهگاهی بجای آن توصیه شوند. قیمت تمام شده قطعات ریختگی نه تنها به بازدهی قطعه بستگی دارد، بلکه تعداد قطعات معیوب و برگشتی نیز باید در محاسبه قیمت در نظر گرفته شوند. لذا با انتخاب سیستم راهگاهی مناسب (حتی آنهائی که دارای بهره دهی کمی هستند) می‌توان ضایعات قطعات ریختگی را کاهش داد که در نتیجه قیمت تمام شده نیز کاهش می‌یابد.


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
  • ali mo

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه مقاله دولت ملی و تئوری انجمن چند ملیتی تحت word دارای 27 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه مقاله دولت ملی و تئوری انجمن چند ملیتی تحت word   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی پروژه مقاله دولت ملی و تئوری انجمن چند ملیتی تحت word ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پروژه مقاله دولت ملی و تئوری انجمن چند ملیتی تحت word :

دولت ملی و تئوری انجمن چند ملیتی

گرازی لیتو – گلیلینر
دانشگاه بانک جنوب نورن
دانشگاه مکاتبه ای
خلاصه : این مقاله با بررسی تئوریهای کمپانی (TNC) و فعالیت آنان آغاز می گردد. با توجه به نقش ملی و مرزها و ایجاد سوالاتی که آیا به تئوریهای ویژه درباره کمپانی های چند ملیتی نیاز داریم و در عملیات بین مرزی چه چیز ویژه ای هست تا تئوریهای خاص را تضمین نماید. تحلیلی ، ابعاد عملیات بین مرزی را پیگیری می نماید. بین دولت ملی و جایگاه رژیم های نظارتی ، ارتباطی وجود دارد.

آنها امکاناتی را به دلیل منافع خاص چند ملیتی ایجاد می نمایند و هم زمان از عمده استراتژی خاصی برای افزایش این منافع بر می آیند. منافع تئوری کمپانی های چند ملیتی TNCs نه تنها در مورد نیروی کار بلکه برای دولتها هم مطرح است . فعالیتهای TNCs تجزیه استراتژیک با برنامه ریزیها می تواند هم به جهت عاملان گوناگون در سیستم اقتصاد و هم کمپانی های رقیب طراحی گردد،
بررسی اجزای تولید بویژه در گیریها با نیروی کار.

نتایج و دخالتهای آموزش سیاسی را به دنبال داشت.
ژل: 23F و 21F .
کلمات کلیدی ؛ کمپانیهای چند معینی با تئوری کمپانیهای چند ملیتی و نیروی کار ؛ کمپانیهای چند ملیتی و دول ، کمپانیهای چند ملیتی و دولت ملی .
1- مقدمه

در دهه 1950 الی 1960 رشد قابل توجهی در سرمایه گذاری مستقیم خارجی (FDI) بویژه در کمپانیهای امریکایی و انگلیسی به طور گسترده در بخش تولید مشاهده شد. تغییری را از قبل از FDI WWII اعلام کرد. که بر روی کوچکترین کند به درون اصلی ترین منابع بود. این تغییر نیاز برای توضیحاتی از FDI می توانند طولا نباشد را سبب می شود و نیاز از جهت و اطمینان مواد خام غیر قابل دسترسی در کشورهای توسعه یافته ناشی می شود.

موج جدیدی از FDI در عمل به سوی دیگر کشورهای توسعه یافته هدایت می شود. این مسیر از سئوالات از عهده مقایسه عملکرد کمپانی های بومی و خارجی و برخورد FDI با کشور میزبان بر می آید. این گونه سئوالات موضوع تحقیقات اولیه جان دانبگ با منابعی از سرمایه گذاری تولید امریکا در انگستان بود (1958) بعلاوه ، میزان FDI بحدی افزایش یافت که آن توضیح تئوکلاسیک را که همه انواع سرمایه گذاریهای خارجی را دور هم جمع می کرد زیر سوال برد. یک جوان دانشجوی دکترا در مورد تکنولوژی ماساچوست با این سوال مواجه شد. این سوال او را به سمت ایجاد فاصله بین مجموعه اوراق بهادار و سرمایه گذاری خارجی مستقیم بر مبنای کنترل هدایت نمود. تحقیق دکتری همیوز (1976 / 1960) سالها ناشناخته بود و بعد از مرگش به چاپ رسید. گر چه امروزه وی به عنوان پدر تئوری کمپانی بین المللی شناخته شده است.

باید متذکر شد که موضوع مطالب تئوریهای گوناگون طی چهل یا پنجاه سال گذشته گسترده شده است. بعضی تمرکزها بویژه بر تولید بین المللی و نماینده نزدیک FDI با برخی توجهات دیگر هم به شیوه انترناسیونالیسم و هم FDI – مانند تجارت یا مجوز یا سرمایه گذاری های مشترک – برخی توجهات به همکاریهای بین المللی بصورت کامل ؛ درتکاملش ، سازماندهی و حوزه فعالیتها داشته است. این مقاله در بخش دو با گزینه ی خلاصه به تئوریهای اصلی همکاری بین المللی و تحلیلی درباره برخی اجزاء کلیدی ادامه می یابد. این بخث اینگونه دنبال خواهد شد که چرا ما به مطالعه TNC و یا چرا به مطالب مرزهای ملی برای سیاستهایشان نیازمندیم ( بخش 3 و 4) بخش آخر نتایجی در مورد پیامدهای سیاسی و آموزشی را به دنبال خواهد داشت.

2- خلاصه ای از بازنگری تئوریها
تحقیق هیمرز به دو بخش تقسیم می شود: فاز اول رادیکال شامل رساله دکتریوی فاز بعدی مارکیست در حالیکه کار او درباره کمپانی بین اللملی (IF) او را بدست تجزیه موضوعات گسترده تر مانند سازمان دهی کار هدایت می شود رابطه بین IF و دولت با رابطه بین IF و توسته و توسعه کشورها و هم دخالت بین فعالیتها و این کشورها (1979 و 1972 و 1971 و 1970 )

عقاید اصلی تئوریش در رساله او موجود است : 1- مفهوم کنترل که برای تمایز بین مجموعه اوراق بهادار و سرمایه گذاری مستقیم حیاتی است همینطور انگیزه سرمایه گذاری مستقیم درمقابل دیگر شیوه ای انترناسیونالیسم مانند مجوز حیاتی است.
همچنین ویژگیهای کنترل در کاربعدی او در شرایط مدیریت کنترل فراتر از نیروی کار است 2- معایب بازار و ارتباط بازار قدرت کمپانیهای عملیاتی در بازارهای آلیکو پالستیک کلیدی برای تحلیلهای او بود که چرا کمپانیها سرمایه گذاری را افزایش می دهند. در مقاله 1968 او، هیمر کارکوآس را درسال (1973) دنبال کرد و تئوریش را در مورد سازمانهای همجوار کمپانیها بیشتر گسترش داد. برخی از نکات کار بعدی او را درباره تئوری های بین المللی پیش انداخت. این مقاله به راحتی با بخشهای رادیکال و با کمیت او هماهنگ نمی شود.

کار از MIT جدا نبود در جائیکه همیر رساله اش را ریمون و رسن بر پایه مدرسه تجاری های وارد بود و او را با مشکلات مشابهی در روندی متفاوت مواجه می کرد. نکته اصلی ورنون در کل کمپانی نیست بلکه تولید است. او از مفاهیمی در دو مسیر اصلی در وجود آثاری بر طبق توسعه تئوری وتولیدات بین المللی چرخه زندگی، بهره می جوید. یک مسیر در مراحل گوناگون تولید روزمره زندگی است ( کوتزن 1953) مسیر دیگر .تئوری تجارت بر پایه خلا تکنولوژی است ( پوزنر 1961) . در تئوری ورنون ، نوآوری تولیدات کمپانی مبتکر با منافع مونوپالستیک را ایجاد می کند که در ابتدا درون کشور سپس در خارج کشور مورد بهره برداری قرار می گیرد. فعالیتهایشان به خارج از کشور پی در پی در زمینه تجارت جهت سرمایه گذاری مستقیم

توسعه می یابد. گام بعدی درکشورهای توسته یافته و دست آخر در کشورهای در حال توسعه رخ می دهد . بعد از ابتکار تولید بدست کامل شدن سپس به فاز استاندارد شدن می رسد، و در سطح رقابت کمپانی ها افزایش یافته و این در حالی است که به بازارهای جدید نیاز می شود همین طرو مناطقی هست که منطقه توزیع کالاهای ارزان می شوند. نیازهایی موجود است که مطابقت با تولیدات روزمره زندگی دارند و در کشورهای گوناگون مناطقی زنجیروار برای این گونه تولیدات هست. این تئوری به دلیل پویایی بیش از تئوریهای دیگر شناخته شده است: یعنی موقعیت را مطابق زمان تغییر داد، تغییر سیاست کمپانی همراه با موقعیت و محیط تازه صورت می پذیرد.

منافع تکنولوژی و ابداع کلدی این تئوری است که بسیاری از سالها در بحبوحه تردیدها و انتظارم در آثار آن تسلط داشته است.
درونی سازی در طول مرزهای ملی رخ می دهد ما تولیدات داخلی و TNC را داریم. FDI بر پایه منابع ، بین دو جنگ جهانی موجب درونی سازی در مرزها به طور قائمی گردید. بعد از جنگ جهانی دوم تولیدات بین المللی بسیاری ساخته شد و نتایج تحقیق را شکل بخشید. سپس درونی سازی و تلاش برای نگهداری آن در نتیجه تحقیق و ابتکار میان بوجود کمپانی، بوجود آیند ، در حالی که توسعه انواع بازار و مناطق تولید در میان مرزها ادامه دارد. در آخرین تحلیل تئوری با پدیدار شدن فرض شرکتهای چند ملیتی خواهان کاهش قیمت و تردید عملکرد بازار بودند.

در این میان تأکید بر اهداف سودمند و تغییر تولیدات وابسته به کمپانی است ( کت ول 2000) تئوری مطالعات عمیقی درباره سازمان تولیدات را ایجاد کرده بود. جان دانینگ در کار فعالیتهای کمپانی های خارجی پیشگام بوده است. اولی از تخصص و دانش در زمینه توسعه بحث می برد که گاهی آن را تئوری یا تئوری سیستمیک و یا الگو می نامند. طرح وی تلاش برای توضیحی کل حوزه فعالیتهای MNC بود: یعنی تجارت مجوز یا FD4 ( دانینگ 1977 و 1980 ) . تحت چند محیطی نقد صریحی توسط ورنون (1979) صورت گرفت. آن بر اساس نظریه ای در اواخر دهه 70 بود، محیط بزرگ تغییر یافته بود و مرتبه انترناسیونالیسم داشت. این اجزا به ترتیب به شکاف اقتصادی کوچکتر بین اروپای غربی و امریکا و به احتیاط کمی در روند انترناسیونالیسم کمپانی ها منجر شد.

تئوری انترناسیونالیسم ( مانوس 1972 با بوکلی و کیسون 1976 تیس 1977 راگمن 1988 با هنرت 1982 و 2000 وکاوس 1971 و 1982 TNC ریشه هایش در تئوری کمپانی رونالد کیاس دارد که کمپانی در نتیجه تلاشهای اقتصادی در زمینه ارزش مذاکرات بازار رشد بیشتری نمود و او آنها را گستراند و خواستار مذاکره بها و توضیح مفاهیم در بسیاری جوانب کمپانی از سازمان به رشد توسعه بود. بازار مذاکره ای بهتر از نوع ساختاری در رساله هیمر یا ورنون است. این نقصها شکلها و ارزشهایی را به وجود می آورد که بهتر است از مذاکرات انترنالیسم اجتناب شود. هنگامی که (2000 و 1989) کانت ول نگرش و پویا راجهت رشد MNC بر پایه ابتکار و گردآوری تکنولوژی پیش برد. مدل او نتیجه مطالعه تجربی جامع از اقدامات ابتکاری بخش تولید صنعتی کشورهای توسعه یافته است.

وی مسلم می داند که مدیران اقدامات ابتکاری شان را بر اساس افزایش کمپانیها در اقدامات ابتکاری در چندین مرکز با سرمایه گذاری کرده و از محیطهای متعدد یادگیری می کنند. بعلاوه ، فواید ابتکار و تکنولوژی در صنعت و منطقه منتشر می شود که MNC2 عمل می کند و این موضوع کمپانیهای دیگر را ترغیب به سرمایه گذاری در همان محل می نماید.
تأثیرات انباشتگی و انتشار مفهوم منافع منطقه ای اندوجینس را منجرمیشود . ابداع مراکز چند سیاستی به این معنی است که درحالیکه ما سلسله مراتب کمپانیها را در شرایط گردآوری تکنولوژی می بینیم، سلسله مراتب کشورها را نداریم. این نتایچ ورنون را نقض می کند. این آخرین مدل انتقال تکنولوژی است در حالیکه کنت ول مول اختراع تکنولوژی و انتشار آن را ارائه نمود. در دو دهه گذشته شسته ، بیشتر آثار اقتصادی سنتی و ظهور جذابیت و اقداماتش را مشاهده می نمائیم.

MNC در یکی و یا دیگری به کار گرفته می شود یا در مسیرهای متفاوتی گذاشته می شود به تحت چه شرایطی کمپانی با تولید مستقیم بهتر از صادرات و مجوزات چطور سرمایه گذاری کشور بسته می شود؟

بر حسب نیازها او جوابهایی را برای سوال پیشنهاد کرده که ساختار تحلیلی سه گروه منافع را در بر می گیرد: منافع مالکیت کمک می کند تا بفهمیم چرا کمپانی خاص در یک موقعیت مطلوب فرصتهای سرمایه گذاری را درمقابل رقبا بر می دارد ، منافع موقعیت توضیح می دهد چرا یک کشور ونیز یک منطقه سرمایه گذاری را ترجیح می دهد؛ منافع درونی سازی توضیح می دهد چرا وتحت چه محیط هایی کمپانی مجوز برای تولیدات مستقیم را ترجیح می دهد. هنگامی که منافع منطقه ای تولیدات مطلوب در کشور میزبان و اقدامات بین المللی صادرات اتفاق می افتد.

وقتی آنها برای کشور خارجی مطلول باشد. ما FD4 داریم ( یا مجوز بین المللی اگر فواید درونی سازی خیلی وسیع نباشد) این روند محدود به یک ادعا می شود که تئوری انتخاب نامیده می شود و بیش از یک لیست خرید متغیر نبوده است.
وانینگ 2000 دانینگ اینگونه پاسخ داد که به آن نباید به عنوان یک تئوری نگاه کرد بلکه آن یک سیستم و یا الگوئی است که چتری برای نگرش تئوری های متفاوت است. ( دانینگ 2000) .
تئوریهای برجسته گوناگونی در بالا نکات بسیاری داشتند و هنوز هم تفاوتهای بسیاری وجود دارد . در برخی تئوریهای ویژه فرضیات صریح و جسم در رابط اهداف ضروری دارند و در حالیکه دیگران بر اساس فرضیات اهداف استراتژیک برای کمپانی رشد بیشتری داشته اند. دوره کوتاه گسترش هر چه بیشتر در آمد و تحلیل نهایی در بعضی تئوریها نقش بزرگی را ایفا می کند وانگیزه مهم در پس FD4 وجود دارد که خواهان سازمان دهی تولیدات بر طبق کاهش قیمتها بویژه در بازار معامله ارزشها می باشد. تئوری درونی سازی اینگونه طبقه بندی می شود، وانینگ به برخی دامنه ها نزدیک است . نگرش تئوری تجارت نو با اقدامات برخورد می کند. – از دیدگاه من – همچنین در این طبقه بندی قرار می گیرد.

دلیل آن این است که اجزاء قیمت و هم توازنشان،؛ در تحلیل نهائی چنین نقش بزرگی را ایفا می کند. توسعه استراتژیها حاکی از وجود برخی مراتب قدرت است. معمولاً بازار قدرت و تمرکز بر استراتژیها حاکی از وجود برخی مراتب قدرت است. معمولاً بازار قدرت و تمرکز بر استراتژیها فراتر از کمپانیهای رقیب برای موقعیت و سهام بازار است. تولیدات بین المللی هست بنابراین دیدن نتایج استراتژیها برای افزایش سهم بازار توسعه تئوریهای تجارت نو با فشارهایش بر انباشتگی منافع و جغرافی تولیدات موجب بالا رفتن جذابیت اقدامات TNc گردیده است. این امر موجب همکاری ای گوناگون گردیده است ( هلپ من 1984 و 1985 ، و هپسمن و کروگمن 1985 ، کروکمن مارکوسن 1984 ، 1985 و 1998 ) که اقدامات TNC اساساً در مناطق چند طرحی مشاهده شده است از طریق ترکیب ساختار قیمتها توضیح داده می شود. مانند نقل و انتقال و دیگر قیمتهای مکانی . و وجود اقتصادی داخلی و خارجی انباشتگی منافع را به دنبال دارد. نگرشهای تئوری اساسی در توضیح اقدامات وجود دارد.

نویسندگان دیگری بر اجزای اصلی گردش های مالی پرداخته اند آلیبر 1970 و 1971 یا در متن کشورها الگوهای رشد متفاوتی هست.
آلیبر 1993 برخی رشد بیشتری در پیامدهای ساختاری آلیکو پالتیک برای مدلهای جغرافیایی FDI داشت کنیکر باکد 1973 و گراهام 1990 و 1978 اقتصاد کلاً هم تولیدات بین المللی و هم تأثیرات آن است.
کونیگ سوژن 1987 تئوریهای برجسته گوناگونی در بالا نکات بسیاری داشته وهنوز هم تفاوتهای بسیاری وجود دارد. در برخی تئوریهای ویژه فرضیات صریح و مجسم در رابطه اهداف ضروری دارند و در حالکیه دیگران براساس فرضیات اهداف استراتژیک برای کمپانی رشد بیشتری داشته اند. دروه کوتاه گسترش هر چه بیشتری درآمد و تحلیل نهایی در بعضی تئوریها ای نقش بزرگی را ایفا می کند و بنابراین اهداف مفید نقش ممکن را برای آنها ایفا می کند و بنابراین اهداف مفید نقش ممکن را برای آنهاایفا می کند. انگیزه ای مهم در پس FDI وجود دارد که خواهان سازمان دهی تولیدات بر طبق کاهش قیمتها بویژه در بازار معامله ارزشها می باشد. تئوری درون سازی اینگونه طبقه بندی میشود ؛ دانینگ به برخی دامنه ها نزدیک است، نگرش تئوری تجارت نو با اقدامات برخورد می کند. – از دیدگاه من –همچنین در این طبقه بندی قرار می گیرد. دلیل آن این است که اجزا قیمت و هم نوازنشان. در تحلیل نهائی چنین نقش بزرگی را ایفا می کند. توسعه استراتژیک ها حاکی از وجود برخی مراتب قدرت است. معمولاً بازار قدرت و تمرکز بر استراتژیها فراتر از کمپانیهای رقیب برای موقعیت و سهام بازار است. تولیدات بین المللی هست بنابراین دیدن نتایج استراتژیها برای افزایش سهم بازار استراتژیها با توجه به راهبردهای گوناگون تئوری به استراتژیهای کمپانی های رقیب رجوع می کنند و بنابراین به موجودیت خود متصل شده و بازار قدرت را افزایش می دهند. گر چه کمپانیهای بزرگ از سوی دیگر فعالان اقتصادی و سیستم اجتماعی از سوی نیروی کار، دولتها در کشورهای میزبان و میهمان یا کمپانیهای با باندازه متوسط می توانند درجه ای قدرت را داشته باشند.
بنابراین ممکن است پانصد استراتژیها به سوی یکی یا بیشترین فعالان باشد. به این موضوع در دو بخش بعدی اش اشاره خواهیم کرد .
3- چرا در مورد TNC مطالعه می کنیم؟
اولین جزو کلیدی که به سخنی در هر تئوری آشکار می گردد عبارت است این جز که به نظر کلید تبیین اقدامات است ، نمودارهای بسیاری کمی در تئوریها برای توضیح آنها برنامه ریزی شده است . آن فقط از تحلیل دلایل کاربودجه ای انتقال قیمتها تشخیص داده می شود و معمولاً با نرخهای مالیاتی متفاوت در کشورهای مختلف جذب می شود. کروگمن و دیگر محققان یا قدرت بازار است یا پاسخهای دفاعی برای استراتژیها از رقیبان است. نکته کلیدی این است که تولیدات بین المللی در نتیجه واسطه سیاستهای طولانی مدت است که هدف اصلی بازار قدرت بهبود آن یا دفاع از آن است.
البته ، ر استراتژی هر کمپانی منفعت هدف نهائی است ، نگرشها معمولاً از تکنیکهای گسترش هر چه بیشتر سود حاشیه ای استفاده نمی کنند . بازیگران بزرگ در دنیا با تردید از سوی ساختار ارزشها و واکنش دیگر بازیگران ، با تغییرات پویا در واسطه دوره ای طولانی ، با دانش مبهم از سوی ساختار ارزشها و عایدات ، استراتژیها ممکن است نتایج بزرگتری نسبت به بهینه سازی به لحاظ ریاضیات مو به مو به دست آورد. همه تئوریها بر بازار قدرت داشتن و اجزاء استراتژیک تأکید دارند. ( هیمر، ورنون ، کینکر باکر، گراهام، کولینگ و سوژن )
تئوری کنترل با فرضیات ویژه ای ساخته شد که کمپانی ها فعالانه برخورد کنند و یا توسعه استراتژی منافع مالکیتشان را در زمینه ابداع افزایش دهند.
نادیده گرفته شده بنابراین با نادیده گرفتن ویژگیهای داخلی در برابر ویژگیهای خارجی مخترعان و تولید کنندگان و یا به طور ویژه تری ، نادیده گرفتن عملی ملیت مخترع مواجه می شود. در عوض ، تمرکز گرایش به موردتوجه قرار دادن موارد ذیل دارد:

کمپانی در کل یا تجارت اقتصاد کلان مشتمل تولیدات کمپانی ملی ، سرمایه گذاری یا تجارت . این همان چیزی است که زمانی در باره اش مطالعه می کردیم یا برای مثال تئوری تجارت : یعنی شرایط وابسته و منافع تجاری کشورها تجزیه می کنم و یا اینکه تجارت بر استقلال هویت ملی کمپانی صادر کننده تأثیر گذار است.
چرا ما از چنین هویتی رنج می بریم وقتی صادر کننده کسی است که سرمایه گذاری وسیعی کرده است؟ به همان ترتیب ، بسیاری از مناسبتها را به هویت مخترعان ربط نمی دهیم وقتی آنان از نواحی دیگری در میان همان دولت ملی پدید می آیند. مثلاً وقتی کمپانی تکزان در میثاگن سرمایه گذاری می کند یا کمپانی توسکان در سیبل سرمایه گذاری می کند. (19991) تئوری تجارت نو به وجود دولت ملی با شرایط ارزشها توجه دارند – به ویژه به مکان – و در شرایط نظارت آنها حرکت منابع – هم از جنبه انسانی و پایتختی و هم تولیدات مطرح

می گردد و طبق این تحلیل چگونه و چطور دولت ملی ممکن است یقیین کند و مناسبی برای اندازه و ساختار تولیدات بین المللی باشند ، ما بایستی سوالاتی در عنوان این بخش مطرح کنیم و فعالیتش را مطالعه کنیم.؟ این سوال ممکن است استثنائی باشد بویژه از افرادی که مطالعات خود را در بیست سال گذشته یا سالها به شرکتهای چند ملیتی و فعالیتهایشان اختصاص داده اند. هنوز چنین سوالی نامعقول نیست.


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
  • ali mo

پروژه مقاله توانبخشی مغز و اعصاب تحت word

ali mo | يكشنبه, ۴ مهر ۱۳۹۵، ۰۲:۴۳ ق.ظ

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه مقاله توانبخشی مغز و اعصاب تحت word دارای 140 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه مقاله توانبخشی مغز و اعصاب تحت word   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی پروژه مقاله توانبخشی مغز و اعصاب تحت word ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پروژه مقاله توانبخشی مغز و اعصاب تحت word :

چکیده
این کتاب راهنما به عنوان یک ابزار دستوری و آموزشی برای کارآموزان توان بخشی سطح متوسط و پرسنل مراقب اولیه تهیه شد و تا از آن در کارشان با افرادی که دچار ضربه مغزی شده اند، خانواده های آنها و اعضای جامعه شان استفاده کنند.
توالی های رایج پزشکی، فیزیکی، شناختی رفتاری صدمه مغزی یاد آوری شده اند. برای درک بهتر صدمه مغزی و حمایت از پروسه توان بخشی فرد صدمه دیده، کتاب راهنما روی اطلاعات پایه تاکید میکند تا از این طریق به پرستاران و اعضای جامعه که شامل معلمان و کارفرمایان بالقوه میشوند کمک کند.
دستورات ایمنی و راهنمای های مراقبتی تهیه شده اند، و همچنین تکنیک های آموزشی به فرد برای با آزمونی مهارتهای عملکردی در زمینه های حرکتی، ارتباطی و مراقبت شخصی کمک میکند. نویسندگان میدانند که تجهیزات پزشکی ویژه همیشه در دسترس نیستند، بنابراین پیشنهاد میشود که از مواد قابل دسترس برای ساخت وسایلی استفاده کنندکه به پشگیری از ایجاد بد شکلی ها کمک کرده و به فردی که نواقض فیزیکی دارد در انجام فعالیت های روزانه یاری برساند.
تصاویری هم تهیه شده اند تا به یادگیری بهتر راهنمایی های ایمنی، دستورات آموزشی و مراحل موجود در ساخت وسایل تطابقی ویژه کمک کنند.

فهرست مطالب


پیش گفتار
توانبخشی پس از ضربه مغزی (TBI) یک پروسه چالشی و پیچیده برای شخص صدمه دیده، خانواده و تمام پرسنل توانبخشی که در این پروسه شرکت میکنند می باشد. در بلایای طبیعی و جنگ ها که احتمال وجود افرادی که دچار ضربه مغزی شده اند زیاد است، به یک رویکرد جامع جهت برخورد با توانائی های متعددی که هر فرد صدمه دیده تجربه میکند نیاز است، همچنین پرسنل توانبخشی در کشور های در حال توسعه در مورد کارشان به اطلاعاتی درباره رویکرد جامع برای کار با فردی که دچار ضربه مغزی شده است نیاز دارند.
این کتاب راهنما مسئول این نیازها میباشد. کتاب راهنما برای کار فرد هم در زمینه خدمات مراقبت سلامتی کلی و هم در زمینه سرویس های توانبخشی، هم در سرویس های اضطراری و هم در سرویس های روزانه اختصاص داده شده است.
این کتاب راهنما میتواند برای آموزش پرسنل و به عنوان یک راهنما در هنگام کار با فرد ضربه مغزی شده استفاده شود.
همچنین ممکن است پرسنل بخواهند این کتاب راهنما را به اعضای خانواده فردی که ضربه مغزی شده است بدهند به این منظور که به خانواده ها برای درک محدودیت های متعددی که در عملکرد فرد در اثر ضربه مغزی به وجود می آید کمک کنند، و به آنها راهنمایی های در مورد شیوه های کمک در پروسه توانبخشی بدهند.
ما از افرادی که نیازهای این کتاب راهنما را تشخیص داده اند و برای تهیه آن تلاش کرده اند بی نهایت تشکر می کنیم. آقای Amit Pandya، به عنوان سرپرست، اداره Humanitarian Assistance، سازمان دفاع ایالت متحده (در حال حاضر یکی از اعضای کارمندان طراح امنیتی، اداره امنیت ایالت، دولت ایالات متحده) حمایت های بی دریغی از طرف سازمان دفاع ایالت متحده برای برقراری امنیت بودجه تخصیص داده شده به این کتاب راهنما نموده است.
با قدر دانی ویژه از Lyn Grakome، و دیگر نویسندگان.
Gray Goldberg, Md Mediline dipasquale, Phd Tessa Hard, Phd Mary fran madde, otrl

هدف کتاب راهنما
هدف این کتاب راهنما کمک به آموزش کار آموزان توان بخشی در حد متوسط (MLRWS) و پرسنل مراقبت های اولیه ای (PHCP) است که با افراد دچار به ضربه مغزی (TBI) کارمیکنند. بعد از آموزش، جای امیدواری است که این عنوان یک منبع مفید برای مرور ایده های توان بخشی و پزشکی مرتبط با افرادی دچار ضربه مغزی و مراقبان آنها باشد.
این سوال برای پرسنل مراقبت های اولیه و پرستاران، پزشکان و دستیاران پزشک و همچنین کارآموزان توان بخشی تهیه شده است، چون تعداد زیادی از پرسنل در پروسه توان بخشی صدمه مغزی درگیر می شوند. محتوای این راهنما به تمام پرسنل مراقب سلامت شناخت انواع مختلف ناتوانی های منتج از ضربه مغزی کمک مینماید، بنابراین آنها با افراد، خانواده شان و جامعه به طور موثر تری کارمیکنند.
در همه کشورها ضربه مغزی باعث ناتوانی هایی در مردان، زنان و کودکان میشود. صدمات توسط تصادفات جاده ای، حوادث مربوط به کار، کارهای سخت و شدید، افتادن و حوادث ورزشی یا فعالیت های بازی، ایجاد میشوند. بعضی اوقات علل دیگری هم هستند، مثل بلایای طبیعی، جنگ یا مین های زمینی.
در گذشته، برای درمان صدمه مغزی اقدامات کمتری انجام می شد و بیشتر افرادی با صدمه شدید نفری از بین می رفتند. امروزه، بهبود مراحل پزشکی، زنده ماندن بیشتر افراد حتی بیشتر صدمات مغزی شدید را ممکن ساخته است. با این حال کسانی که زنده می مانند اغلب ناتوانی هایی در آنها باقی می ماند که زندگی خود و اعضای خانواده شان را تحت تاثیر قرار میدهد. ناتوانی های ناشی از صدمه مغزی شامل مشکلاتی در حرکت، حافظه، تفکر، ارتباط و رفتار میشوند.
بعضی اوقات تاثیرات صدمه مغزی به وضوح دیده می شوند، مثل زمانی که فرد تغییرات فیزیکی واضح یا مشکل حرکتی دارد. با این حال، بسیاری از افرادی که دچار صدمه مغزی هستند ناتوانی هایی دارند که به صورت اولیه به حافظ و تفکر مربوط میشوند. ممکن است این افراد از نظر ظاهری یا توانایی فیزیکی تغییر قابل ملاحظه ای نداشته باشند، بنابراین درک و شناخت ناتوانی های آنها برای خانواده و جامعه مشکل تر است.
نقش مهم پرسنل مراقب سلامت کمک به فرد، خانواده و جامعه برای شناخت ناتوانی های ناشی از صدمه مغزی، آموزش و چگونگی کمک به فرد صدمه دیده برای بهبود توانایی های در حد ممکن میباشد.
تاکید این عنوان بر این است که بیشتر کسانی که دچار ضربه مغزی هستند برای مدت طولانی و شاید برای بقیه زندگیشان به کمک دیگران نیاز دارند. با این حال، با شناخت، کمک و آموزش، بسیاری از افرادی که دچار ضربه مغزی شده اند میتوانند به نقش ها و فعالیت های مفید باز گردند، که شامل مسئولیت های مربوط به خانه، مدرسه یا کار است.
این عنوان 4 قسمت دارد. قسمت 1. توضیح میدهد توضیح یا تشریح اتفاقاتی که در حین صدمه به نفر ایجاد می شود و همچنین اطلاعاتی درباره پیشگیری از صدمات مغزی.
قسمت 2. دیدگاهی کلی درباره توالی های رایج پزشکی، جسمی، شناختی و رفتاری صدمه مغزی ارائه میدهد که شامل راهنمایی های کلی برای کمک به فرد است تا مهارت های عملکردی را دوباره یاد بگیرد. به خاطر اینکه این عنوان برای پرسنل مراقب سلامتی مثل کارآموزان توان بخشی سطح متوسط جهت داده شده، این قسمت شامل اطلاعاتی درباره مراقبت های پزشکی که اغلب فوراً بعد از صدمه مغزی مورد نیاز است، میباشد.
قسمت 3. پیشنهاداتی برای مراقبت و امنیت فرد در خانه و در جامعه ارائه می دهد. که شامل اطلاعاتی است که میتواند در اختیار افراد جامعه قرار بگیرد تا افراد صدمه دیده را در پروسه توان بخشی بهتر درک و حمایت کنند. همچنین پرسنل مراقب سلامت به طور مستقیم با افراد جامعه روبرو نمی شود تا در مورد تک تک شرایط بحثکند، اطلاعات می تواند در اختیار خانواده های مرتبط قرار گیرد تا آنها را با همسایگان خود یا اعضای یک جامعه بزرگتر سهیم کنند.
قسمت 4. طولانی ترین قسمت این کتاب راهنما است که پیشنهادات مفصل و شرح و توضیح راهکارها و تکنیک هایی را ارائه می دهد که به افراد در باز آموزی مهارت های ویژه کمک کند. این ها شامل مهارت هایی هستند که برای مراقبت از خود، مسائل ارتباطی، حرکت و شرکت در امور منزل، فعالیت های کار و مدرسه مورد نیازند.
هم زنان و هم مردان میتوانند دچار ضربه مغزی شوند بنابراین اطلاعات موجود در این کتاب راهنما در منبع مربوط به هر دو بخش به طور متناوب آورده شده است و نمونه ها نشان دهنده درگیری هر دو جنس هستند.

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
  • ali mo

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه مقاله بررسی ارتباط میان محافظه کاری حسابداری و تغییردر وجه نقد نگهداری شده با بازده غیر نرمال شرکت ها در بورس اوراق بهادار تهران تحت word دارای 152 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه مقاله بررسی ارتباط میان محافظه کاری حسابداری و تغییردر وجه نقد نگهداری شده با بازده غیر نرمال شرکت ها در بورس اوراق بهادار تهران تحت word   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی پروژه مقاله بررسی ارتباط میان محافظه کاری حسابداری و تغییردر وجه نقد نگهداری شده با بازده غیر نرمال شرکت ها در بورس اوراق بهادار تهران تحت word ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پروژه مقاله بررسی ارتباط میان محافظه کاری حسابداری و تغییردر وجه نقد نگهداری شده با بازده غیر نرمال شرکت ها در بورس اوراق بهادار تهران تحت word :

چکیده:
محافظه کاری به عنوان یکی از اصول محدودکننده حسابداری، سال‌ها است که مورد استفاده حسابداران قرار می‌گیرد و علی رغم انتقادات فراوان بر آن، همواره جایگاه خود را در میان سایر اصول حسابداری حفظ نموده است . به طوری که‌ می توان دوام و بقای محافظه کاری را در مقابل انتقادات وارده بر آن در طول سالیان طولانی گواهی بر مبانی بنیادین این اصل دانست. در این

تحقیق ارتباط بین محافظه کاری حسابداری و تغییر در خالص وجه نقد نگهداری شده در شرکت‌ها با بازده غیر عادی و همچنین تأثیر متغیر های تعدیل گر تغییر در سود، تغییر در دارایی‌های غیر نقدی، تغییر در هزینه بهره پرداختی، تغییر در سود سهام پرداختی، اندازه شرکت، اهرم مالی و میزان وجه

نقد بعلاوه سرمایه گذاریهای کوتاه مدت مورد بررسی قرار گرفت. دوره زمانی تحقیق 4 سال و از سال 1385 تا 1388 انتخاب و آزمون فرضیه ها با نرم افزارSPSS و به کمک آماره های توصیفی و استنباطی نظیر تحلیل همبستگی، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج به دست آمده در این

پژوهش حاکی از این است که تغییر در خالص وجه نقد نگهداری شده در شرکت ها ارتباط مثبت و معنی داری با بازده غیر عادی دارد و همچنین محافظه کاری حسابداری ارتباط مستقیم و منفی معنی دار با بازده غیر عادی دارد. از دیگر نتایج این تحقیق می توان به این نکته اشاره کرد که متغیر های تغییر در سود، تغییر در مخارج تحقیق و توسعه، تغییر در سود سهام پرداختی، اندازه شرکت و وجه نقد بعلاوه سرمایه گذاری‌های کوتاه مدت بر روابط میان محافظه کاری حسابداری و تغییر در خالص وجه نقد نگهداری شده با بازده غیر عادی تاثیر گذار هستند.

 

مقدمه:
در دنیای سرمایه گذاری امروز تصمیم گیری شاید مهمترین بخش از فرایند سرمایه گذاری باشد که طی آن سرمایه گذاران در جهت حداکثر کردن منافع و ثروت خویش نیازمند اتخاذ بهینه ترین تصمیمات می باشند. در این ارتباط مهمترین عامل فرایند تصمیم گیری اطلاعات است. اطلاعات می تواند بر فرایند تصمیم گیری تاثیر بسزایی داشته باشد. زیرا موجب اخذ تصمیمات متفاوت در افراد متفاوت می شود. در بورس اوراق بهادار نیز تصمیمات سرمایه گذاری متاثر از اطلاعات است. نظریه پردازان بازارهای اوراق بهادار ،گزارشگری مالی را مهمترین منبع اطلاعاتی سرمایه گذاران می دانند. به همین دلیل یکی از اهداف حسابداری و تهیه صورتهای مالی فراهم کردن اطلاعات به منظور تسهیل تصمیم گیری است.
مدیران به عنوان مسئول تهیه صورت‌های مالی با وقوف کامل بر وضعیت مالی شرکت و با برخورداری از سطح آگاهی بیشتر نسبت به استفاده کنندگان صورت‌های مالی، به طور بالقوه سعی دارند که تصویر واحد تجاری را مطلوب جلوه دهند . برای مثال ممکن است از طریق منظور نمودن هزینه های یک دوره به عنوان دارایی، باعث کاهش هزینه‌ها و گزارش سود بیشتر در صورت‌های مالی شوند . همچنین ممکن است دارایی‌ها و سرمایه واحد تجاری بیشتر از میزان واقعی گزارش گردد . نتیجه کلی این عملیات چنین خواهد بود که تصویر واحد تجاری بهتر از وضعیت واقعی به نظر می‌رسد و انگیزه تزریق سرمایه و منابع مالی از طریق افراد برون سازمانی به شرکت افزایش می‌یابد . در چنین شرایطی اصول و رویه‌های حسابداری به پشتوانه مراجع تدوین کننده استانداردهای حسابداری، با هدف متعادل کردن خوش بینی مدیران، حمایت از حقوق ذی‌نفعان و ارائه منصفانه صورت‌های مالی، مفهوم محافظه کاری را به کار می‌برند. محافظه کاری که بر اعمال احتیاط در شناسایی و اندازه گیری درآمدها و دارایی‌ها دلالت دارد، یکی از مهم‌ترین میثاق‌های محدود کننده صورت‌های مالی به شمار می‌رود.

طی سال‌ها تحقیقات زیادی در رابطه با ارتباط و تأثیر محافظه کاری حسابداری بر متغیر های مالی و غیر مالی صورت گرفته است اما تحقیقات کمی در مورد ارتباط محافظه کاری حسابداری و تغییر در خالص وجه نقد نگهداری شده در شرکت‌ها با بازده غیر عادی آنها انجام شده است. این تحقیق در صدد آن است که ارتباط بین محافظه کاری حسابداری و تغییر در خالص وجه نقد نگهداری شده با بازده غیر عادی شرکتها را مورد بررسی و مطالعه قرار دهد.

 

فصل اول
کلیات تحقیق

1-1 مقدمه
با توجه به جنبه‌های اقتصادی اطلاعات،گزارشگری مالی و سیستم حسابداری نقش حیاتی را در بازار سرمایه ایفا می‌کند. هدف اصلی گزارشگری مالی تأمین نیازهای اطلاعاتی سرمایه گذاران است. سرمایه گذاران و استفاده کنندگان با استفاده از اطلاعات حسابداری عملکرد آتی شرکت را پیش بینی و از آن برای ارزش‌گذاری شرکت استفاده‌ می کنند.

فلتهام و اوهلسون ( 1995) یکی از عوامل کلیدی ارزیابی شرکت را محافظه کاری در گزارشگری دارایی‌های عملیاتی عنوان نمودند ،تعدادی از پژوهشگران تأثیر محافظه کاری بر ارزش شرکت را مورد بررسی قرار دادند. گیولی و هین (2000)در پژوهشی نشان دادند که شناخت زیان نسبت به سود زودتر انجام می‌شود و میزان محافظه کاری غیر شرطی افزایش یافته است.

هدف این پژوهش آن است که رابطه‌ی میان بازده با محافظه کاری حسابداری و تغییر در خالص وجه نقد نگهداری شده در شرکت‌ها را طی یک دوره 4 ساله بررسی کند. اهمیت پژوهش این است که به گونه تجربی به تحلیلگران مالی، سرمایه گذاران ، مدیران و سایر استفاده کنندگان اطلاعات حسابداری نشان میدهد که محافظه کاری حسابداری می‌تواند بر عملکرد شرکت اثرگذار باشد. به عبارت دیگر در تجزیه و تحلیل اطلاعات حسابداری باید به میزان محافظه کاری نهفته در آن توجه نمود. در نهایت این پژوهش، اهمیت محافظه کاری را در ارزیابی عملکرد شرکت‌ها مشخص می نماید.

در فصل اول پس از بیان مسئله تحقیق، تاریخچه موضوع تحقیق را مورد بررسی قرار می‌دهیم؛ سپس به تعریف موضوع تحقیق پرداخته و در ادامه به بیان اهمیت و ضرورت تحقیق می‌پردازیم. همچنین اهداف تحقیق را در قالب اهداف کلی و ویژه بیان می‌کنیم. چارچوب نظری تحقیق که بنیان اصلی طرح سوال و موضوع تحقیق بوده است، در این فصل آورده شده و در ادامه به فرضیه‌های تحقیق و مدل تحلیلی نیز اشاره شده است.

2-1 تاریخچه مطالعاتی
ردیف محققان سال تحقیق موضوع تحقیق نتیجه تحقیق
1 استوبر 1996 بررسی محافظه کاری با استفاده از نسبت ارزش بازار به ارزش دفتری سهام معرفی نسبت ارزش بازار به ارزش دفتری سهام به عنوان معیاری برای اندازه¬گیری محافظه کاری.
2 باسو 1997 بررسی محافظه کاری با استفاده از واکنش سود نسبت به اخبار خوب و بد معرفی معیار عدم تقارن زمانی سود به عنوان معیاری ازمحافظه کاری.
3 پوپ و والکر 1999 بررسی محافظه کاری در میان شرکت‌های انگلیسی و امریکایی محافظه کاری در میان شرکتهای امریکایی بیشتر از شرکتهای انگلیسی است.
4 گیولی و هاین 2000 بررسی تغییرات سود، جریانهای نقدی و
اقلام تعهدی

معرفی اقلام تعهدی انباشته شده به عنوان معیاری برای اندازه¬گیری محافظه کاری.
5 السی و اهارو 2001 بررسی رابطه میان اطلاعات و هزینه سرمایه سرمایه گذاران برای نگهداری سهام در شرایطی که اطلاعات خصوصی وجود داشته باشد نرخ بازده بالاتری را تقاضا می‌نمایند
6

بال 2001 بررسی رابطه محافظه کاری با انگیزه¬های منفعت جویانه مدیران که باعث زیان شرکت می¬گردد . محافظه کاری به عنوان ساز و کاری اثر بخش باعث کاهش انگیزه¬های منفعت جویانه مدیران می¬شود.

7 فرانسیس و لافوند 2004 بررسی رابطه هزینه سرمایه و ویژگی‌های کیفی سود با افزایش ویژگی‌های کیفی سود ،هزینه سرمایه کاهش می‌یابد.

8 فرانسیس ، لافوند ، اولسون واسچیپر 2004 بررسی رابطه بین هزینه¬های سرمایه با ویژگی¬های سود از جمله محافظه کاری بین هزینه¬های سرمایه و مطلوبیت ویژگی¬های سود،از جمله محافظه کاری رابطه منفی وجود دارد.

 

9 احمد و دوئلمن 2005 بررسی رابطه بین
محافظه کاری و راهبری شرکتی با توجه به ترکیب اعضای هیأت مدیره بین درصد مدیران خارجی و راهبری شرکتی با محافظه کاری رابطه مثبت وجود دارد
10 بال و شیواکومار 2005 بررسی محافظه¬کاری در میان شرکت‌های سهامی خاص و سهامی عام محافظه¬کاری در میان شرکت¬های سهامی خاص کمتر از
شرکت¬های سهامی عام است .
11 فرانکل و رویچوداری 2005 بررسی رابطه بین محافظه کاری و اهرم¬های مالی بین محافظه کاری و اهرم¬های مالی رابطه مثبت وجود دارد .
12 لارا 2005 بررسی رابطه بین
محافظه ¬کاری و راهبری شرکتی بین محافظه کاری و راهبری شرکتی رابطه مثبت وجود دارد .

13 لامبرت،لویز و ورشام 2006 اطلاعات حسابداری ، افشاء و هزینه سرمایه بین افزایش اطلاعات و افشای حسابداری و هزینه سرمایه رابطه منفی معنی داری وجود دارد.
14 بیتی ، وبر و یو 2006 بررسی رابطه بین محافظه¬کاری و استقراض شرکت بین محافظه کاری و استقراض شرکت رابطه مثبت وجود دارد .
15 لافوند و واتز 2006 بررسی رابطه عدم تقارن اطلاعاتی و محافظه کاری در گزارشگری مالی محافظه کاری به عنوان واکنشی متوازن نسبت به عدم تقارن اطلاعاتی سرمایه گذاران آگاه و ناآگاه است.

16 لارا،اساماوپنالوا 2007 بررسی رابطه محافظه کاری و هزینه سرمایه رابطه محافظه کاری و هزینه سرمایه منفی است .

17 لوئیس 2009 بررسی رابطه محافظه کاری و وجه نقد نگهداری شده و عملکرد شرکت محافظه کاری حسابداری بر رابطه میان وجه نقد نگهداری شده و عملکرد عملیاتی آتی شرکت تأثیر مثبت دارد.

17 گری ماری وفرانک 2010 بررسی رابطه بین محافظه¬کاری و ریسک ورشکستگی بین محافظه کاری و ریسک ورشکستگی رابطه منفی وجود دارد .

 

3-1 بیان مسئله تحقیق
مدیران به عنوان مسئول تهیه صورت‌های مالی با وقوف کامل بر وضعیت مالی شرکت و با برخورداری از سطح آگاهی بیشتر نسبت به سایراستفاده کنندگان صورت‌های مالی، به طور بالقوه سعی دارند که تصویر واحد تجاری را مطلوب جلوه دهند . برای مثال ممکن است از طریق منظور نمودن هزینه های یک دوره به عنوان دارایی، باعث کاهش هزینه‌ها و گزارش سود بیشتر در صورت‌های مالی شوند . همچنین ممکن است دارایی‌ها و سرمایه واحد تجاری بیشتر از میزان واقعی گزارش گردد . نتیجه کلی این عملیات چنین خواهد بود که تصویر واحد تجاری بهتر از وضعیت واقعی به نظر می‌رسد و انگیزه تزریق سرمایه و منابع مالی از طریق افراد برون سازمانی به شرکت افزایش می‌یابد.
در چنین شرایطی اصول و رویه‌های حسابداری به پشتوانه مراجع تدوین کننده استانداردهای حسابداری، با هدف متعادل کردن خوش بینی مدیران، حمایت از حقوق ذی‌نفعان و ارائه منصفانه صورت‌های مالی، مفهوم محافظه کاری را به کار می‌برند(کردستانی ،1387، 91)1
محافظه کاری به عنوان یکی از اصول محدودکننده حسابداری، سال‌ها است که مورد استفاده حسابداران قرار می‌گیرد و علی رغم انتقادت فراوان بر آن، همواره جایگاه خود را در میان سایر اصول حسابداری حفظ نموده است . به طوری که‌ می توان دوام و بقای محافظه کاری در مقابل انتقادات وارده بر آن در طول سالیان طولانی را گواهی بر مبانی بنیادین این اصل دانست . همچنین می‌توان از محافظه کاری به عنوان مکانیزمی نام برد که اگر به درستی اعمال شود، منجر به حل بسیاری از مسایل نمایندگی و عدم تقارن اطلاعاتی خواهد شد که به طور کلی از شکاف روز افزون بین مدیران و تأمین کنندگان منابع مالی واحدهای تجاری ناشی می‌شود . با توجه به اهمیت نقش محافظه کاری، نیاز به معیارهایی برای سنجش دقیق آن در گزارشگری مالی ضروری به نظر می‌رسد.
با توجه به موارد ذکر شده در بالا سوالات اساسی زیر قابل طرح می‌باشند:
1- آیا ارتباطی بین محافظه کاری حسابداری و بازده غیر عادی در بازار سرمایه ایران وجود دارد یا خیر؟
2- آیا ارتباطی بین تغییر در خالص وجه نقد نگهداری شده شرکت‌ها و بازده غیر عادی در بازار سرمایه ایران وجود دارد یا خیر؟

طی سال‌ها تحقیقات زیادی در رابطه با ارتباط و تأثیر محافظه کاری حسابداری بر متغیر های مالی و غیر مالی صورت گرفته است، اما تحقیقات کمی در مورد ارتباط محافظه کاری حسابداری و تغییر در خالص وجه نقد نگهداری شده در شرکت‌ها با بازده غیر عادی آنها انجام شده است. لذا در این تحقیق ارتباط بین محافظه کاری حسابداری و تغییر در خالص وجه نقد نگهداری شده در شرکت‌ها با بازده غیر عادی و همچنین تأثیر متغیر های تعدیل گر تغییر در سود، تغییر در دارایی‌های غیر نقدی، تغییر در هزینه بهره پرداختی، تغییر در سود سهام پرداختی، اندازه شرکت، اهرم مالی و میزان وجه نقد بعلاوه سرمایه گذاریهای کوتاه مدت مورد بررسی قرار می‌گیرد. این تحقیق در صدد آن است که ارتباط بین محافظه کاری حسابداری وتغییر درخالص وجه نقد نگهداری شده با بازده غیر عادی شرکتها مورد بررسی و مطالعه قرار دهد.

 

4-1 چارچوب نظری
باسو محافظه کاری را الزام به داشتن درجه بالایی از تائید برای شناخت اخبار خوب مانند سود، در مقابل شناخت اخبار بد مانند زیان تعریف می‌نماید . این تعریف محافظه کاری را از دیدگاه سود و زیان توصیف می‌نماید (باسو ،1997، 11) . اما تعریف دیگر از فلتهام و اوهلسون تعریف محافظه کاری از دیدگاه ترازنامه است، بر اساس این دیدگاه، در مواردی که تردیدی واقعی در انتخاب بین دو یا چند روش گزارشگری وجود دارد، آن روشی باید انتخاب شود که کمترین اثر مطلوب را بر حقوق صاحبان سهام داشته باشد. تعریف سوم درباره محافظه کاری از گیولی و هین بر پایه دیدگاه ترکیبی ترازنامه و سود و زیان است. در دیدگاه سوم، محافظه کاری، یک مفهوم حسابداری است که منجر به کاهش سود انباشته گزارش شده از طریق شناخت دیرتر درآمد و شناخت سریع‌تر هزینه، ارزیابی پایین دارایی و ارزیابی بالای بدهی می‌شود . در این پژوهش از تعریف سوم برای محاسبه شاخص محافظه کاری استفاده شده است. دسته بندی دیگری برای تعریف محافظه کار ی از سوی رایان در سال 2006 ارائه شده است که عبارت است از محافظه کاری شرطی و محافظه کاری غیر شرطی . محافظه کاری شرطی، محافظه کاری است که توسط استانداردهای حسابداری الزام شده است. یعنی شناخت به موقع زیان در صورت وجود اخبار بد و نامطلوب و عدم شناخت سود در مواقع وجود اخبار خوب و مطلوب. مثلاً کاربرد قاعده اقل بهای تمام شده یا خالص ارزش فروش در ارزیابی موجودی کالا، نوعی محافظه کاری شرطی است. به این نوع محافظه کاری ، محافظه کاری سود و زیان و یا محافظه کاری گذشته نگر نیز می‌گویند. اما محافظه کاری غیر شرطی از طریق استانداردهای پذیرفته شده حسابداری، الزام نگردیده است. این نوع محافظه کاری،کمتر از واقع نشان دادن ارزش دفتری خالص دارایی‌ها به واسطه رویه‌های از پیش تعیین شده حسابداری است . این محافظه کاری ، به محافظه کاری ترازنامه و یا محافظه کاری آینده نگر نیز معروف است. کاربرد مفهوم محافظه کاری منافعی را در پی دارد. واتز (2003) دلایل کاربرد محافظه کاری را چنین بیان می ‌دارد:
1 توجیه مالیاتی. شناسایی نامتقارن سودها و زیان‌ها، مدیر را در کاهش ارزش فعلی مالیات‌های پرداختنی و در نتیجه افزایش ارزش شرکت یاری می‌رساند. تعویق شناسایی درآمدها و تسریع شناسایی هزینه‌ها، مالیات‌های قابل پرداخت شرکت را به دوره‌های آتی منتقل می‌کند.

2 توجیه قراردادی. محافظه کاری از رفتار فرصت‌طلبانه مدیران (برای مدیریت سود شرکت) جلوگیری می‌کند و خطر اخلاقی را کاهش می دهد. رویه‌های حسابداری محافظه کارانه، مدیران را از خوش بینی بیش از حد در ارائه سود باز می دارد و طبعاً از پرداخت‌های اضافی (پاداش‌های اضافی) به مدیران جلوگیری می کند .این نقش محافظه کاری، همانند نقشی است که در محدود نمودن و جلوگیری از پرداخت اضافی سود سهام به سهامداران ایفا می‌کند. بنابراین، انگیزه‌ای را برای مدیران ایجاد می‌نماید که از پذیرش پروژه‌هایی با خالص ارزش فعلی منفی بپرهیزند در نتیجه، تضاد منافع و هزینه‌های نمایندگی بین افراد داخلی و خارجی شرکت کاهش می‌یابد.

3 توجیه حقوقی . در سال‌های اخیر دعاوی سهامداران، توجیهی برای محافظه کاری شده است . در مواردی که با بیش از واقع نشان دادن سود و خالص دارایی‌ها، مدیران پاداش‌های بیشتری دریافت می‌دارند، احتمال اقامه دعوای حقوقی زیاد است . محافظه کاری با جلوگیری از بیش از واقع نشان دادن خالص دارایی‌ها از هزینه‌های اقامه دعوی توسط سهامداران جلوگیری می‌کند.

4 توجیه سیاسی. محافظه کاری سد محکمی بر سر راه انتقاد به استاندارد گذاران است، زیرا استاندارد گذاران در صورت ارائه بیش از واقع خالص دارایی‌ها نسبت به ارائه کمتر آن، بیشتر مورد انتقاد قرار می‌گیرند. به این ترتیب، هزینه‌های سیاسی آنها نیز با محافظه کاری کاهش می‌یابد.
در این تحقیق ارتباط بین محافظه کاری حسابداری و تغییر در خالص وجه نقد نگهداری شده در شرکت‌ها با بازده غیر عادی مورد بررسی قرار می‌گیرد.

 

5-1 فرضیه‌های تحقیق
فرضیه اول: بین محافظه کاری حسابداری و بازده غیر عادی در بازار سرمایه ایران ارتباط وجود دارد.
فرضیه دوم: بین تغییر در خالص وجه نگهداری شده در شرکت‌ها و بازده غیر عادی در بازار سرمایه ایران ارتباط وجود دارد.
فرضیه سوم: تغییر در سود شرکت بر رابطه بین محافظه کاری حسابداری و تغییر در خالص وجه نقد نگهداری شده با بازده غیر عادی تأثیر گذار است.
فرضیه چهارم: تغییر در دارایی‌های غیر نقدی شرکت بر رابطه بین محافظه کاری حسابداری و تغییر در خالص وجه نقد نگهداری شده با بازده غیر عادی تأثیر گذار است.
فرضیه پنجم: تغییر در مخارج تحقیق و توسعه شرکت بر رابطه بین محافظه کاری حسابداری و تغییر در خالص وجه نقد نگهداری شده با بازده غیر عادی تأثیر گذار است.
فرضیه ششم: تغییر در هزینه بهره پرداختی بر رابطه بین محافظه کاری حسابداری و تغییر در خالص وجه نقد نگهداری شده با بازده غیر عادی تأثیر گذار است.
فرضیه هفتم: تغییر در سود سهام پرداختی به سهامداران عادی بر رابطه بین محافظه کاری حسابداری و تغییر در خالص وجه نقد نگهداری شده با بازده غیر عادی تأثیر گذار است.
فرضیه هشتم: اندازه شرکت بر رابطه بین محافظه کاری حسابداری و تغییر در خالص وجه نقد نگهداری شده با بازده غیر عادی تأثیر گذار است.
فرضیه نهم: وجه نقد بعلاوه سرمایه گذاری‌های کوتاه مدت بر رابطه بین محافظه کاری حسابداری و تغییر در خالص وجه نقد نگهداری شده با بازده غیر عادی تأثیر گذار است.
فرضیه دهم: اهرم مالی بر رابطه بین محافظه کاری حسابداری و تغییر در خالص وجه نقد نگهداری شده با بازده غیر عادی تأثیر گذار است.

6-1 اهداف تحقیق
اهداف تحقیق حاضر بر اساس تقسیم بندی اهداف به اهداف کلی، فرعی و سایر اهداف به شرح زیر قابل طبقه بندی می‌باشد:

هدف کلی: کمک به مدیران و سرمایه گذاران جهت تصمیم گیری از طریق بررسی و مطالعه ارتباط میان محافظه کاری حسابداری وتغییر در خالص وجه نقد نگه داری شده با بازده غیر عادی سهام در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران

اهداف فرعی: این تحقیق تلاش دارد ضمن بررسی ارتباط بین محافظه کاری حسابداری و تغییر در خالص وجه نقد نگهداری شده با بازده غیر عادی ، تأثیر متغیر های بالقوه تأثیر گذار در این ارتباط از قبیل تغییر سود، تغییر دارایی‌های غیر نقدی،تغییر در مخارج تحقیق و توسعه، تغییر در هزینه بهره پرداختی، تغییر در سود سهام پرداختی ، سود قبل از اقلام غیر مترقبه و اندازه شرکت را بر روابط فوق بسنجد.

سایر اهداف: امید است با استفاده از نتایج این پژوهش سرمایه¬گذاران حقیقی و حقوقی که قصد سرمایه¬گذاری کوتاه مدت و بلند مدت دارند، بتوانند سهام¬هایی که دارای بازده بالقوه بیشتری هستند را انتخاب کنند. همچنین از دیگر اهداف این تحقیق می‌توان به کمک به سرمایه گذاران و سایر استفاده کنندگان از اطلاعات مالی برای فهم بیشتر عناصر صورت‌های مالی اشاره کرد.

7-1 اهمیت و ضرورت تحقیق

اهداف‌ گزارشگری مالی و مبانی حسابداری ایجاب می‌کند، اطلاعاتی که گزارشگری مالی فراهم می‌آورد از ویژگیهای معینی برخوردار باشد. در مفاهیم نظری گزارشگری مالی ایران از این ویژگی ها با عنوان خصوصیات کیفی یاد شده است. یکی از این خصوصیات محافظه کاری است که از آن با عنوان احتیاط یاد شده است )مرکز تحقیقات تخصصی حسابداری و حسابرسی، 1385 ، 49)1
این پژوهش به بررسی ارتباط بین محافظه کاری حسابداری و تغییر در وجه نقد نگهداری شده با بازده غیر عادی شرکت‌ها در بورس اوراق بهادار تهران می‌پردازد .
محققان طی پژوهش‌های مختلف به بررسی رابطه بین محافظه کاری حسابداری و متغیر های مالی و غیر مالی پرداخته‌اند، اما تحقیقات کمی به بررسی رابطه بین محافظه کاری و عملکرد شرکت پرداخته‌اند.اهمیت تحقیق حاضر در کشف ارتباط بین محافظه کاری حسابداری وتغییر در وجه نقد نگهداری شده با بازده غیر نرمال شرکت‌ها و همچنین عوامل تأثیر گذار بر این رابطه به منظور کمک به استفاده کنندگان از صورت‌های مالی در اتخاذ تصمیمات بهینه می‌باشد .

8-1 قلمرو تحقیق
قلمرو تحقیق چهارچوبی را فراهم می‌نماید تا مطالعات و آزمون محقق در طی آن قلمرو خاص انجام پذیرد و دارای اعتبار بیشتر باشد.

1-8-1 قلمرو مکانی تحقیق
این پژوهش کلیه شرکت‌های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران (بازار سرمایه ایران) را مورد بررسی قرار می‌دهد .

2-8-1 قلمرو زمانی تحقیق
دوره زمانی این پژوهش با توجه به در دسترس بودن اطلاعات مربوط به متغیر های تحقیق و محدودیت‌های هزینه و زمان ، 4 ساله و از ابتدای سال 1385 تا انتهای سال 1388 است.
3-8-1 قلمرو موضوعی تحقیق
در این پژوهش ، بررسی ارتباط بین محافظه کاری حسابداری و تغییر در خالص وجه نقد نگهداری شده با بازده غیر عادی مورد کنکاش قرار می‌گیرد و در حوزه مدیریت سرمایه گذاری قابل بحث است.

9-1 تعریف واژه‌ها و اصطلاحات تحقیق:
محافظه کاری حسابداری : از دیدگاه تهیه کنندگان صورت‌های مالی، محافظه کاری به عنوان کوششی برای انتخاب روشی از روش‌های پذیرفته شده‌ی حسابداری است که به یکی از نتایج شناخت کندتر درآمد فروش، شناخت سریع‌تر هزینه، ارزش یابی کمتر دارایی‌ها، و یا ارزشیابی بیشتر بدهی‌ها منتج شود (شباهنگ،1382،54)
محافظه کاری نامشروط
(شباهنگ،1382،54) .
محافظه کاری نامشروط : محافظه کاری نا مشروط(پیش رویدادی) از به کار گیری آن دسته از استانداردهای حسابداری ناشی می‌شود که سود را به گونه ای مستقل از اخبار اقتصادی جاری، می‌کاهند. شناسایی بدون درنگ مخارج تبلیغات و تحقیق و توسعه به عنوان هزینه، حتی در صورتی که جریان‌های نقدی آتی مورد انتظار آنها مثبت باشد، از این نوع است (رایان، 2006، 4) .

محافظه کاری مشروط : محافظه کاری مشروط( پس رویدادی) به مفهوم شناسایی به موقع تر اخبار بد نسبت به اخبار خوب در سود است. قاعده‌ی اقل بهای تمام شده یا ارزش بازار، حذف سرقفلی در پی انجام آزمون کاهش ارزش و شناسایی نامتقارن زیان‌های احتمالی در مقابل سودهای احتمالی، از این نوع هستند.(پای و همکاران، 2008، 57) .

بازده غیر عادی : به عنوان تفاوت میان بازده واقعی شرکت با بازده مورد انتظار یا بازده کل بازار می‌باشد(کوتاری ، 2001، 6) .

 

تغییر در خالص وجه نقد نگهداری شده: به عنوان میزان افزایش یا کاهش در مقدار وجه نقد موجود در شرکت(اعم از صندوق و حساب بانکی) در پایان سال نسبت به مانده مذکور در ابتدای سال می باشد. (دیتمار و اسمیت، 2007، 602) .

فصل دوم
مروری بر ادبیات تحقیق

1-2 مقدمه
محافظه کاری حسابداری باعث به منفعت رسانیدن سرمایه گذاران می‌گردد، چرا که باعث تعدیل مشکلات بنگاه در ارتباط با تصمیم گیری‌های سرمایه گذاری مدیران، افزایش کارایی قراردادها، سهولت نظارت بر مدیران و کاهش دعوی حقوقی می‌گردد. این مزایای محافظه کاری باعث کاهش اثرات منفی ناشی از نتایج این واقعیت می‌شود که اشخاص وابسته به شرکت دارای عدم تقارن اطلاعاتی هستند .محافظه کاری علائم هشدار سریع برای سهامداران فراهم می‌نماید چرا که باعث انتقال سریع اخبار بد می‌گردد . محافظه کاری که بر اعمال احتیاط در شناسایی و اندازه گیری درآمد و دارایی‌ها دلالت دارد، یکی از مهم‌ترین میثاق‌های محدود کننده صورت‌های مالی به شمار می‌رود. در بیانیه‌ی مفهومی شماره دو هیئت تدوین استانداردهای حسابداری آمریکا محافظه کاری به عنوان ”واکنش محتاطانه نسبت به عدم اطمینان به منظور مطمئن شدن از در نظر گرفتن ماهیت عدم اطمینان و ریسک در شرایط تجاری، به اندازه‌ی کافی“ تعریف شده است . گرچه محافظه کاری به طور وسیعی بر ارزش دفتری خالص دارایی‌ها و سود خالص تأثیر می‌گذارد، ولی حسابداران اغلب بر شیوه‌های محدودی از محافظه کاری تمرکز می‌نمایند. برای مثال انتخاب روش استهلاک تسریعی در مقابل روش خط مستقیم، هزینه کردن بلادرنگ مخارج تحقیق و توسعه، استفاده از قاعده‌ی اقل بهای تمام شده و خالص ارزش بازار در رابطه با موجودی کالا، از جمله روش‌های انتخابی حسابداری محافظه کارانه هستند. با این حال پژوهش‌های تجربی معمولاً بر محدوده‌های وسیع‌تری از محافظه کاری تکیه می‌کنند که منعکس کننده‌ی تأثیر تجمیعی تصمیمات حسابداری مورد استفاده توسط مدیران، شامل مفروضات و برآوردهای حسابداری و انتخاب رویه‌های حسابداری است (احمد و دلمن،2007،158) .
در این تحقیق رابطه بین محافظه کاری حسابداری به عنوان یکی از ویژگی‌های اطلاعات مالی و تغییر در میزان وجه نقد شرکت با بازده غیر نرمال شرکتها بررسی شده است .
هدف اصلی در فصل حاضر، بیان موضوعی و مبانی نظری تحقیق می‌باشد. همچنین در بخش دوم این فصل، پیشینه‌ای از تحقیقات صورت گرفته در داخل و خارج از کشور ارایه می‌گردد.
2-2-مبانی نظری تحقیق- بخش اول:
1-2-2 اطلاعات حسابداری و گزارشگری مالی
اطلاعات حسابداری مدیریت معمولاً برای استفاده کنندگان داخلی مثل کارکنان و مدیران واحد های تجاری مفید است و اطلاعات حسابداری مالی برای گروه‌های ذینفع خارج از واحد های تجاری مانند سهامداران ،بانک‌ها ،سایر اعتباردهندگان و نهادهای دولتی فراهم می‌گردد.
سهامدارانی که سرمایه شرکت را تأمین کرده‌اند علاقمند به نحوه کار و آگاهی از نتایج عملیات شرکت هستند، اگر آنها قصد فروش سهام خود را داشته باشند باید بتوانند بر مبنای اطلاعات حسابداری مالی ارزش واقعی سهام خود را برآورد کنند.اگر شرکت قصد وام گرفتن داشته باشد بانک یا دیگر اعتبار دهندگان باید بتوانند وضعیت اقتصادی شرکت را ارزیابی کنند. آن بخش از حسابداری که با پردازش و گزارش اطلاعات مالی برای تأمین نیازها و خواسته‌های استفاده کنندگان برون سازمانی و فراهم کردن مبانی لازم برای تصمیم گیری آنان سر و کار دارند اصطلاحاً حسابداری و گزارشگری مالی نامیده می‌شوند (زاهدی ،11،1386)1

2-2-2 عمده‌ترین اهداف گزارشگری مالی
هدف اصلی گزارشگری مالی بیان رویدادهای اقتصادی موثر بر وضعیت و عملکرد واحد تجاری برای استفاده کنندگان برون سازمانی جهت کمک به آنان در اتخاذ تصمیمات اقتصادی است ابزار انتقال این اطلاعات به اشخاص مزبور عمدتاً صورت‌های مالی است که محصول نهایی فرآیند حسابداری و گزارشگری مالی محسوب می‌شود. اصول پذیرفته شده حسابداری تهیه سه گزارش را الزامی می‌سازد: ترازنامه،سود و زیان و صورت جریان‌های نقدی.
اهداف‌ عمده حسابداری و گزارشگری مالی برون سازمانی عبارتند است از:
1- گزارشگری مالی باید اطلاعاتی را فراهم سازد که برای تصمیم گیرندگان و اعتباردهندگان فعلی و بالقوه و سایر استفاده کنندگان در تصمیم گیری‌های سرمایه گذاری و اعطای اعتبار و سایر تصمیمات مشابه ، مفید واقع شود.
2- گزارشگری مالی باید اطلاعاتی را فراهم سازد که سرمایه گذاران ، اعتباردهندگان و سایرین را در ارزیابی امکان دسترسی به میزان وجوه و همچنین ارزیابی ،زمان بندی و ابهام در مورد چشم انداز آتی جریان وجوه نقد به واحد تجاری ،کمک کند.برآورد انتظارات سرمایه گذاران در واحد تجاری یا اعطای اعتبار به آن یا سایر موارد ، به شدت به دور نمای نقدینگی آتی واحد های تجاری بستگی دارد.
3- گزارشگری مالی باید اطلاعاتی را در مورد منابع اقتصادی واحد تجاری،حقوق نسبت به منابع مزبور (تعهدات واحد تجاری در مورد انتقال منابع به سایر اشخاص یا صاحبان سهام ) و اثرات رویدادها و شرایطی که منابع و حقوق مزبور را تغییر می‌دهد،فراهم آورد.
4- در نهایت بایستی ،منعکس کننده دستاوردهای مالی واحد تجاری طی یک دوره مالی می‌باشد (عالی ور ،43،1380)1
هدف شماره (1) فوق در برگیرنده کلیه اطلاعات حسابداری می‌شود، اما سایر اهداف هر کدام بیانگر یک نوع از صورت‌های مالی می‌باشد.هدف (2) بیانگر انتظار از صورت جریان نقدی عملیاتی ،هدف شماره (3) مربوط به ترازنامه و هدف شماره (4) مربوط به صورت سود و زیان است.
از آنجایی که یکی از اهداف‌ حسابداری و تهیه صورت‌های مالی ، فراهم کردن اطلاعات سودمند به منظور تسهیل تصمیم گیری است، یکی از ویژگی‌های کیفی اطلاعات حسابداری،نیز سودمندی در پیش بینی است.معیار ارزش پیش بینی ،احتمال وجود ارتباط بین رویدادهای اقتصادی مورد علاقه تصمیم گیرنده و متغیر های پیش بینی کننده می‌باشد.این مفهوم از مدل‌های ارزشیابی سرمایه گذاری استخراج شده است،که اگر اطلاعات حسابداری برای تصمیم گیری سودمند باشد باید امکان پیش بینی بعضی از رویدادهایی را فراهم کند که به عنوان داده‌های ورودی مدل‌های تصمیم گیری استفاده می‌شود.

برای تحقق اهداف‌ حسابداری و گزارشگری مالی باید اطلاعات بسیار متنوعی درباره واحدهای تجاری فراهم آید که این مستلزم تهیه و ارائه چندین صورت مالی است.به بیان دیگر،اهداف‌ گزارشگری مالی ایجاب می‌کند که مجموعه کاملی از چندین صورت مالی مجزا و در این حال مرتبط با یکدیگر ،ارائه شود.

هر یک از صورتهای مالی اساسی به طور جداگانه و همچنین صورتهای مالی اساسی ،در مجموع،در تحقق اهداف‌ گزارشگری مالی نقش دارند. علاوه بر این نقش ، نقش اجزای متشکل هر یک از صورت‌های مالی اساسی را در تأمین اهداف‌ مزبور نباید نادیده گرفت.

 

3-2-2 ارتباط وجه نقد با سود
در تحلیل نهایی ، جریان‌های ورود و خروج وجه نقد از واحد های انتفاعی ، اصولی‌ترین رویدادهایی است که اندازه گیری‌های حسابداری بر آن مبتنی می‌باشد و قاعدتاً سرمایه گذاران و اعتباردهندگان بر مبنای آن تصمیم گیری می‌کنند.
وجه نقد در ارتباط با سرمایه و سود به این دلیل حایز اهمیت است که معرف قدرت خریدی است که می‌توان در اقتصاد بازار به اشخاص یا مؤسسات دیگر انتقال داد تا به مصرف تهیه کالاها و خدمات مورد نیاز خود برسانند.
بنابراین ، بسیاری از اندازه گیری‌های حسابداری بر گردش وجوه نقد در گذشته ، حال و انتظارات آینده مبتنی می‌باشد. درآمد فروش معمولاً بر مبنای وجوه نقد خالصی اندازه گیری می‌شود که انتظار می‌رود از فروش کالاها یا خدمات تحصیل گردد. هزینه‌ها نیز معمولاً بر مبنای وجوه نقد پرداخت شده برای تحصیل کالاها و خدمات مورد استفاده واحد انتفاعی اندازه گیری می‌شود.بر اساس حسابداری تعهدی می‌توان بخش از دریافت‌ها یا پرداخت‌های نقدی آتی را به دوره جاری تخصیص داد یا بخشی از دریافت‌ها یا پرداخت‌های نقدی گذشته را به دوره جاری یا دوره‌های آتی انتقال داد (شباهنگ ،86،1382)1
توسعه حسابداری بر گزارشگری مالی از زمانی آغاز شد که صاحبان کسب و کار، اموال خود و به کار گیری آن‌ها را در اختیار افراد دیگر گذاشتند این افراد به عنوان امانت دار و مباشر اداره امور و منابع اقتصادی را بر عهده گرفتند و در نتیجه موظف به گزارشگری درباره آنها شدند.
بدیهی است گسترش واحدهای اقتصادی منابع بیشتری را طلب می‌کرد و از آن رو این واحدها ناگزیر به دریافت اعتبار شدند . اعتباردهندگان بر خلاف صاحبان کسب و کار نمی‌توانستند از طریق انتخاب مباشر در فعالیت‌های اقتصادی نقش موثر و اساسی داشته باشند.

لذا همواره بیم آن می‌رفت که مدیران بر حفظ موقعیت خود ، ثروت مالکانه را با هزینه اعتباردهندگان افزایش دهند این موضوع باعث شد که اعتباردهندگان طبق قراردادهای خاص محدودیت‌هایی را ایجاد کنند که بنا به تعیین شرایط محدودکننده از اطلاعات حسابداری استفاده می‌شد.بنابراین سود(کیفیت حسابداری ) با وجوه نقد شرکت‌ها از این طریق نیز مرتبط می‌شود.

 

4-2-2 سود(کیفیت حسابداری) به عنوان وسیله‌ای برای پیش بینی
اصولاً سود برای ارزیابی توان سودآوری،پیش بینی سود های آتی ،ارزیابی مخاطره سرمایه گذاری یا اعطای وام و اعتبار به واحد انتفاعی مورد استفاده قرار می‌گیرد.

بنابراین،فرض بر این است که ارتباطی بین سود گزارش شده و گردش وجوه نقد و توزیع وجه نقد میان سهامداران وجود دارد.

ارزش جاری واحد انتفاعی و قیمت سهام آن،به جریان آتی توزیع وجه نقد مورد انتظار سهامداران بستگی دارد.بر مبنای این انتظارات ،سهامداران فعلی تصمیم می‌گیرند که سهام خود را بفروشند یا نگه داری کنند. سهامداران بالقوه نیز تصمیم گیری می‌کند که سهام واحد انتفاعی را خریداری کنند یا سرمایه خود را در جای دیگری سرمایه گذاری کنند.چنانچه رابطه بین سود گزارش شده و توزیع سود سهام وجود داشته باشد، ممکن است سرمایه گذاران انتظارات مربوط به سود های آتی واحد انتفاعی را در کانون توجه خود قرار دهند.

دارندگان اوراق مشارکت و اعتبار دهندگان کوتاه مدت نیز به سود های آتی واحد انتفاعی علاقمند می‌باشند. هر چه انتظارات سود واحد تجاری بیشتر باشد انتظارات مربوط به دریافت بازده سالانه و دریافت اصل وام و تسهیلات در سررسید نیز بالاتر خواهد بود(همان منبع،88)1

 

5-2-2 ارتباط بین اهداف حسابداری و وجه نقد
هدف گزارشگری مالی ، ارائه اطلاعاتی است که بر مبنای آن استفاده کنندگان بتوانند مبلغ ، زمان و ابهام در مورد جریان‌های نقدی آتی بنگاه را ارزیابی نمایند. این گونه ارزیابی‌ها بر اساس اطلاعات مربوط به وضعیت مالی بنگاه صورت می‌گیرد.
وضعیت مالی دارای ابعاد مختلفی است ،لیکن همه ابعاد در نهایت به گردش نقدی ارتباط می‌یابد از این رو ،به نظر می‌رسد که اطلاعات مربوط به گردش نقد،اطلاعات مربوط تری را به عنوان مبنای ارزیابی جریان‌های نقدی آتی فراهم می‌آورد.
یکی از مهمترین ابعاد ارزیابی‌ها،بررسی سود آوری است که جزئیات مشروح مربوط به آن در صورت حساب سود و زیان منعکس می‌شود .هیأت تدوین استاندارد های حسابداری مالی امریکا معتقد است که علاقه به جریان نقدی عملیاتی احتمالی،اساساً به ملاحظات مربوط به سود آوری منتهی می‌شود.سود منبع اصلی تأمین ما به ازاء برای کسانی است که سرمایه بنگاه را تأمین کرده‌اند.در نهایت امر،لازمه این که بستانکاران و سهامداران بتوانند وجوهی دریافت دارند،این است که سود به وجه نقد تبدیل گردد.به خاطر ارتباط بین اهداف حسابداری،سود و گردش نقدی است که هیأت تدوین استانداردهای حسابداری معتقد است در یک مجموعه کامل صورت‌های مالی لازم است صورتی از گردش وجوه نقد بنگاه نیز ارائه گردد.این هیأت معتقد است که صورت گردش وجوه نقد اطلاعات مربوط به مقدار،چگونگی و فاصله زمانی بین درآمد وهزینه، دریافت و پرداخت‌های نقدی را ارائه می‌نماید که این موضوع در بخش‌های بعدی به تفضیل تحت عنوان نقدینگی ،توان واریز بدهی‌ها و انعطاف پذیری مالی بررسی خواهد شد (علی احمدی،47،1386)1

6-2-2 اهمیت فوق‌العاده جریان‌های نقدی عملیاتی
تداوم حیات واحد تجاری بر این وابسته است که بخش اعظم از جریان‌های نقدی آتی آنها ناشی از فعالیت‌های عملیاتی باشد. کسری جریان‌های نقدی ناشی از عملیات مبین این مطلب است که واحد تجاری نتواند این کسری را از طریق سایر منابع مالی و سر مایه گذاری تأمین نماید.
در حقیقت توانایی یک موسسه در افزایش وجه نقد از طریق فعالیت‌های مالی (منظور اخذ وام و استقراض) وابستگی زیادی به وجه نقد بدست آمده از عملیات دارد.

اصولاً بستانکاران و سهامداران در مؤسساتی تمایل به سرمایه گذاری دارند که آن موسسه وجه نقد کافی برای پرداخت بدهی‌ها در سررسید و سود سهام را داشته باشد.

7-2-2 تاریخچه صورت وجه نقد
با ایجاد شرکت‌های بزرگ و افزایش تعداد سهامداران تقریباً امکان کنترل مستقیم واحدها توسط سهامداران منتفی شد و مدیران منتخب آزادی زیادی را در به کار گیری منابع اقتصادی واحدها بدست آوردند و به تدریج تاکید گزارشگری مالی از تهیه اطلاعات برای طلبکاران جای خود را به تهیه اطلاعات برای سهامداران داد. با تغییر نرخ استفاده کنندگان از صورت‌های مالی ، هدف از تهیه نیز تغییر یافت . هدف از تهیه صورت‌های مالی در این دوره ارزیابی وظیفه مدیران تلقی می‌شد.

اندازه گیری سود( به عنوان ابزار ارزیابی عملکرد مدیران ) که تا آن زمان از طریق گزارش وضعیت مالی صورت می‌گرفت به تدریج مورد تردید واقع شد، زیرا چگونگی تحصیل سود برای ارزیابی وظیفه مدیران با اهمیت تلقی می‌شد .از این زمان به بعد صورت حساب سود و زیان در میان صورت‌های مالی جای گرفت .طی سالیان متمادی ترازنامه و سود و زیان همراه با یادداشت‌های همراه و جداول مربوطه ، مجموعه صورت‌های مالی را تشکیل می‌داد .

در این میان نیاز به صورت‌های مالی دیگری نیز مشهود بود که مدیریت وجه نقد را ارائه نماید.با مواجه شدن با این مسئله، تحقیقات و اظهارنظرهای رسمی توسط مراجع تدوین کننده استانداردهای حسابداری در مورد ضرورت تهیه “صورت گردش وجوه” و انواع مختلف آن گردید. در گذشته برخی از واحدهای تجاری به منظور برآوردن نیاز استفاده کنندگان به همراه صورت‌های مالی سالانه خود صورتی تحت عنوان صورت منابع و مصارف وجوه تهیه و ارائه می‌کردند .تهیه و ارائه صورت مزبور الزامی نبوده و برداشت‌هایی که از واژه وجوه می‌شود نیز بسیار متفاوت بوده، مثلاً عده‌ای برداشتی که از وجوه می‌کردند تنها وجه نقد را شامل می‌شد و عده‌ای دیگر وجوه را به معنای سرمایه در گردش به کار می‌برند، گروهی نیز وجوه را به مفهوم فراگیر آن یعنی تمام منابع مالی مورد استفاده قرار می‌دادند (طاهری ازبرمی،41،1385)1
پس از بررسی‌های بسیار تصمیم گرفته شد که صورت تغییرات در وضعیت مالی به جای صورت منابع و مصارف وجوه تهیه شود و از آنجا که در این صورت‌های مالی نیز مفهوم تمام منابع مالی از واژه وجوه گرفته شده بود و مفاهیم مختلفی از این واژه وجود داشت و قابلیت مقایسه این صورت‌های مالی در بین واحد های تجاری مختلف وجود نداشت و هر یک مبانی خاصی را به کار می‌بردند، صورت جریان‌های نقدی جایگزین صورت تغییرات در وضعیت مالی شد.
در سال 1961 انجمن CPA(انجمن حسابداران رسمی آمریکا) با شناسایی اهمیت این صورت‌های مالی ناگزیر، از تحقیق در این زمینه شد که حاصل این کوشش ، انتشار بولتن (بررسی تحقیق )شماره (2 ) مطالعه تحقیقات حسابداری تحت عنوان “صورت تجزیه و تحلیل جریان‌های نقدی و صورت گردش وجوه ” که توسط دکتر ” پری میسون “نوشته شده بود.
وی در این تحقیق بر محاسبه گردش وجوه نقد ناشی از فعالیت‌های عملیاتی که همان سود خالص بعلاوه هزینه‌های غیر نقدی است تاکید نمود به نظر میسون ، جامع‌ترین و در نتیجه مفیدترین تعریفی که می‌توان برای وجوه قائل شد ، مفهوم “تمامی منابع مالی “است .
در سال 1963 ” هیئت تدوین اصول حسابداری آمریکا “به منظور فراهم کردن استانداردهایی برای تهیه و ارائه این صورت مالی ، بیانیه شماره (3) خود را انتشار داد در این نظریه توصیه شده بود که نام این صورت مالی به “صورت منابع و مصارف وجوه ” تغییر یابد و به عنوان اطلاعات مکمل به همراه گزارش‌های سالانه ارائه شود.
از آنجایی که در این بیانیه وجوه با تمامی منابع مالی تفسیر شده بود، لذا این صورت مالی دربرگیرنده جنبه‌های مالی کلیه معاملات عمده صرف نظر از تأثیر مستقیم آنها بر روی وجوه بود. به عنوان مثال می‌توان به خرید دارایی ثابت در مقابل صدور اوراق قرضه اشاره نمود .درست است که در این رویداد وجهی رد و بدل نشده اما از جمله رویدادهایی است که می‌باید در صورت منابع و مصارف وجوه منعکس می‌شد.

واکنش مثبت حرفه حسابداری در این باره منجر به انتشار بیانیه شماره 19 هیئت تدوین اصول حسابداری با عنوان “گزارشگری تغییرات در وضعیت مالی ” در سال 1971 گردید.

به موجب این بیانیه ، بنگاه‌ها ملزم به تهیه و ارائه صورت تغییرات در وضعیت مالی به عنوان یکی از صورت‌های مالی اساسی در گزارشات سالانه خود گردیدند.در تهیه این صورت مالی نیز وجوه به مفهوم تمامی منابع مالی تفسیر شده بود.در سال 1978 انجمن حسابداران رسمی امریکا بیانیه‌ای تحت عنوان “گزارشگری مالی و ارزیابی قدرت پرداخت دیون ” را که توسط پروفسور گلوید نوشته شده بود، منتشر نمود.پروفسور گلوید در این بیانیه ایراداتی را به صورت تغییرات در وضعیت مالی مطرح نمود که عبارت است از :

1) اهداف صورت تغییرات در وضعیت مالی نامشخص است.
2) مفهوم تمام منابع مالی تعریف نشده است.
3) محاسبه”وجوه ناشی از عملیات ” به روش غیر مستقیم برای عموم استفاده کنندگان از صورت‌های مالی ،غیر قابل فهم است.
4) سرمایه در گردش مبنایی مناسب برای ارزیابی قدرت پرداخت دیون نیست.
در طی همین دوران جامعه حرفه‌ای شاهد عدم توانایی صورت تغییرات در وضعیت مالی بر مبنای سرمایه در گردش در ارزیابی قدرت پرداخت دیون بنگاه‌های تجاری بود. بسیاری از مؤسسات علیرغم وجود سود خالص و سرمایه در گردش مناسب، ورشکست شدند.نمونه کلاسیک این مسئله شرکت دبلیو . تی . گرانت بود (همان منبع،44)1

این گونه نارسایی‌ها سبب شد تا اعتبار دهندگان و سرمایه گذاران به این نتیجه برسند که حسابداری تعهدی از جریان وجوه نقد بنگاه‌های فاصله زیادی گرفته است.

وجود این مشکلات و همچنین حمایت و پشتیبانی حرفه‌ای از به کار گیری مفهوم وجوه به عنوان جریان‌های نقدی ، منجر به انتشار استاندارد شماره 95 هیأت تدوین استاندارد های حسابداری مالی امریکا تحت عنوان صورت گردش وجوه نقد در سال 1987 گردید.

این استاندارد تعریف وجوه به عنوان سرمایه در گردش و به کار گیری مفهوم تمامی منابع مالی را لغو و در مقابل وجوه را به عنوان وجه نقد و معادل نقد تعریف و شکل جدیدی را جهت ارائه صورت گردش وجوه مطرح نمود.

آخرین تغییرات از مفهوم وجوه در بیانیه هیأت تدوین استانداردهای حسابداری مالی امریکا آمده است.این مفهوم عموماً شامل موجودی نقد یا سپرده‌های دیداری بعلاوه معادل نقد است.

8-2-2 وجه نقد و چارچوب نظری
هیأت تدوین استانداردهای حسابداری مالی نسبت به ضرورت تهیه و افشای اطلاعات مربوط به گردش وجوه نقد دارای موضع گیری صریح و روشن می‌باشد.
این موضع با تعریف نیازهای استفاده کنندگان بالقوه از اطلاعات مالی آغاز می‌گردد.فرض شده است که تصور سرمایه گذاران ، وام دهندگان و کارکنان از بنگاه ، منبعی از وجه نقد است که منجر به تقسیم سود ، پرداخت بهره ، افزایش در ارزش بازار اوراق سرمایه ، باز پرداخت وام‌ها ، پرداخت بهای کالا و خدمات و یا حقوق و دستمزد می‌گردد.
از آنجایی که اهداف سه‌گانه گزارشگری مالی عبارتند از : 1) گزارشات مالی باید به نحوی تهیه شود که نیاز اطلاعاتی سرمایه گذاران فعلی و بالقوه ، بستانکاران و سایر تصمیم گیرندگان سرمایه گذاری را فراهم کند. 2) اطلاعاتی که درباره منابع و تغییرات در منابع موسسه را گزارش نماید. 3)اطلاعات مفیدی درباره جریان‌های نقدی آتی گزارش نماید.
به همین لحاظ،هدف اصلی گزارشگری مالی که منعکس کننده علایق مشترک همه استفاده کنندگان بالقوه صورت‌های مالی است.بر روی توانایی بنگاه در تأمین جریان‌های نقدی مطلوب متمرکز گردیده است.
بیانیه شماره (1) مفاهیم حسابداری مالی در این زمینه گفته است:
گزارشگری مالی باید اطلاعاتی در مورد چگونگی تحصیل یا پرداخت وجه نقد ، استقراض و بازپرداخت آن ،معاملات مربوط به حقوق صاحبان سرمایه شامل تقسیم سود نقدی و سایر موارد توزیع منافع بنگاه بین صاحبان آن و سایر مواردی که ممکن است بر نقدینگی و قدرت پرداخت دیون آن تأثیر می‌گذارد، فراهم نماید.
اطلاعات مربوط به جریان‌های نقدی یا سایر جریان‌های وجوه می‌تواند در آشنایی با عملیات بنگاه ، ارزیابی فعالیت‌های تأمین مالی ، ارزیابی نقدینگی ،قابلیت پرداخت دیون و تفسیر اطلاعات تهیه شده مفید و سودمند باشد.
این بیانیه نشان دهنده این مطلب بود که هیأت تدوین استانداردهای حسابداری مالی توجه خود را به گزارشگری جریان‌های نقدی و در نهایت انتشار بیانیه شماره95 معطوف نموده است .این حرکت هیأت تدوین استانداردهای حسابداری مالی ناشی از برخی باورها و اعتقادات اعضای آن به شرح زیر بود:
ارزیابی بازار از موقعیت قابل پیش بینی یک بنگاه در تحصیل جریان‌های نقدی مطلوب بر قیمت‌های بازار اوراق بهادار آن تأثیر می‌گذارد، اگر چه ارزش بازار این اوراق تحت تأثیر عوامل گوناگونی چون شرایط عمومی اقتصادی ، نرخ‌های بهره ، روان شناسی بازار و غیره نیز قرار دارد که مربوط به یک بنگاه به خصوص نمی‌باشد (علی احمدی ،67،1386)1
هیأت تدوین استانداردهای حسابداری مالی در بیانیه مفاهیم حسابداری بیان نموده که صورت گردش وجوه نقد می‌بایستی دارای نقاط مثبتی باشد که به استفاده کنندگان در بر طرف نمودن نیازهایشان کمک نماید .
اطلاعات سودمندی را در مورد فعالیت‌های بنگاه در تحصیل وجه نقد از طریق عملیات جاری به منظور باز پرداخت بدهی‌ها ، تقسیم سود یا سرمایه گذاری مجدد به منظور حفظ یا توسعه ظرفیت عملیاتی ، در مورد فعالیت‌های تأمین مالی چه از طریق استقراض و چه از طریق صاحبان سرمایه و همچنین در مورد فعالیت‌های سرمایه گذاری یا پرداخت‌های نقدی ارائه می‌کند. استفاده‌های مهم از اطلاعات مربوط به دریافت‌ها و پرداخت‌های نقدی جاری به منظور کمک کردن به دست یابی به عواملی همچون نقدینگی بنگاه ، انعطاف پذیری مالی ، سود آوری و ریسک می‌باشد.

9-2-2 حرکت به سوی جریان‌های نقدی
بر همین اساس ، هیأت تدوین استانداردهای حسابداری مالی در بررسی‌های اولیه خود در سال 1980 ، صورت گردش وجوه نقد را به عنوان اطلاعاتی مطلوب که می‌بایست به همراه سایر صورت‌های مالی ارائه شود ، معرفی نمود.
دلایل پشتوانه این نظریه توسط هیأت تدوین استانداردهای حسابداری مالی به شرح زیر بیان شده است:
1-باز خورد جریان‌های نقدی واقعی را فراهم سازد .
2-کمک به تعیین رابطه بین سود حسابداری و جریان‌های نقدی
3-اطلاعاتی در مورد کیفیت و چگونگی سود فراهم آورد .
4-قابلیت مقایسه اطلاعات مندرج در گزارشگری مالی را ارتقاء دهد .
5-کمک به ارزیابی انعطاف پذیری و وضعیت نقدینگی
6-کمک به پیش بینی جریان‌های نقدی آتی .
کلیه دلایل فوق ، هر یک به نوعی به محدودیت‌های حسابداری تعهدی ارتباط می‌یابد .علی رغم وجود این محدودیت‌ها نمی‌توان گفت که اطلاعات حسابداری دارای بازده اطلاعاتی نمی‌باشد، بلکه اطلاعات صورت جریان‌های نقدی در کنار سایر صورت‌های مالی گزارش شده اطلاعات بیشتری را به منظور تکمیل اطلاعات قبلی فراهم می‌نماید .در صورت اینکه جریان‌های نقدی ، جریان‌های وجوه یا سود حسابداری کدامیک در مورد پیش بینی جریان‌های نقدی آتی بهترند نمی‌توان نظر قطعی داد.فلسفه افشاء بر این اساس استوار است که اطلاعات مفید بالقوه به هزینه مربوط به تهیه و افشاء آن اطلاعات مورد بررسی قرار گیرد ، و در صورتی که منافع ناشی از ارائه آنها به مراتب بیش از هزینه تهیه و گزارش آنها باشد، افشاء شوند. بر این اساس صورت گردش وجوه نقد به عنوان یکی از مبانی اطلاعاتی سودمند مطرح است که هزینه تهیه و ارائه آن نیز بسیار اندک است ، زیرا اطلاعات مندرج در این صورت مالی چیزی بیش از تلخیص و طبقه بندی مجدد اطلاعات حسابداری مربوط به یک دوره مالی به شکل دیگر نیست (زاهدی،29،1386)1
بدیهی است که جریان‌های نقدی در ارزیابی جریان‌های نقدی گذشته ضروری می‌باشد، همچنین این موضوع می‌تواند ابزاری برای پیش بینی جریان‌های نقدی آتی باشد.این مسئله از این بعد حائز اهمیت است که جریان‌های نقدی مورد انظار سرمایه گذاران و بستانکاران مستقیماً به جریان‌های نقدی واحد تجاری مربوط می‌شود.(نکته اول) همان ‌طور که جریان‌های نقدی در فهم جریان‌های نقدی واقعی که از عملیات جاری بدست آمده نیز ضرورت دارد (نکته دوم) به عبارت دیگر، رابطه بین سود حسابداری و جریان‌های نقدی می‌باشد.(نکته سوم) مربوط به اجزای نقدی سود حسابداری می‌باشد.بالاترین و بیشترین همبستگی میان سود حسابداری و جریان‌های نقدی بهترین کیفیت سودآوری است. مفهوم کیفیت سودآوری انعکاس این واقعیت است که سود حسابداری درآمد و هزینه‌های تعهدی را نیز شامل می‌شود.
به عبارت دیگر کیفیت سود اصطلاحی است که به وسیله تحلیل گران مالی در توصیف و تشریح این رابطه به کار برده می‌شود. همبستگی و رابطه بالا میان سود حسابداری و جریان‌های نقدی به مفهوم بهتر بودن کیفیت سود می‌باشد.

10-2-2 مدیریت نقدینگی ، توانایی واریز بدهی‌ها و انعطاف پذیری
از دیگر اهداف ارائه اطلاعات مربوط به جریان‌های نقدی، ارزیابی نقدینگی و توانایی واحد تجاری در پرداخت تعهداتش می‌باشد. نقدینگی عبارت است از توانایی نسبی در تبدیل دارایی‌ها به وجه نقد می‌باشد و گاهی اوقات به عنوان میزان نزدیکی دارایی‌ها به وجوه نقد قلمداد می‌شود و همچنین به ارتباط بین بدهی‌های کوتاه مدت و اقلام نقد و نزدیک به نقد نیز اطلاق می‌گردد.توانایی واریز تعهدات در مفهوم وسیع‌تر به توانایی وصول وجه نقد یا داشتن وجوه قابل دسترسی جهت هر هدف که ممکن است از طرف موسسه مورد نیاز باشد اطلاق می‌گردد.در معنای دقیق‌تر توانایی در پرداخت تعهدات عبارت است از توانایی واحد تجاری در پرداخت تعهدات خود در سررسید می‌باشد. مفهوم انعطاف پذیری مالی به معنای توانایی واحد تجاری در تحصیل وجه نقد طی زمان کوتاه به منظور بهره جویی از فرصت‌های مناسب و یا در برخورد با وقایع پیش بینی نشده است.هر سه مفهوم فوق‌الذکر در ارتباط با یکدیگر می‌باشد. لیکن مفهوم انعطاف پذیری دارای مفهوم گسترده‌تر از توانایی در پرداخت تعهدات و مفهوم توانایی در پرداخت تعهدات دارای مفهوم گسترده‌تر از نقدینگی است.توانایی پرداخت تعهدات برای تداوم فعالیت شرکت ضروری است.عدم پرداخت تعهدات ممکن است سبب ورشکستگی ،تسویه اجباری ، زیان برای صاحبان سهام و بستانکاران گردد (حسینی،26،1385)1
اطلاعات مربوط به وضعیت نقدینگی در ترازنامه نیز وجود دارد. طبقه بندی ترازنامه به دارایی‌های جاری و دارایی‌های غیر جاری می‌تواند در مورد وضعیت نقدینگی تا حدود کمی راهنما باشد.دلیلش این است که این نحوه طبقه بندی اشکالاتی دارد از جمله : هزینه معوق و بستانکاران از اقلام جاری هستند ولی اثری در جریانات وجه نقد آتی ندارند.سایر دارایی‌ها نیز از قبیل موجودی‌ها هم ممکن است به جریانات وجه نقد قابل تبدیل نباشند.
در گروه دارایی‌های جاری بعضی از اقلام در دوره زمانی کوتاهی تبدیل به نقد می‌شوند ولی تا هنگامی که مبنای ارزش گذاری دارایی‌ها به صورت کنونی باشد (به غیر ارزش‌گذاری بر مبنای ارزش خالص بازیافتنی ) ، برآورد و تعیین وجه نقد حاصل از دارایی‌ها غیر ممکن خواهد بود.ترازنامه بخش عمده‌ای از وضعیت نقدینگی را نشان نمی‌دهد، بنابراین ترازنامه مقدار کمی از وضعیت نقدینگی و انعطاف پذیری را آشکار می‌نماید.اما از طرف دیگر صورت جریان‌های نقدی، بصیرت و بینش خوبی در مورد امکانات بالقوه ایجاد وجه نقد ناشی از عملیات را ارائه می‌نماید.

11-2-2 اهمیت جریان‌های نقدی
استفاده کنندگان صورت‌های مالی نیازمند اطلاعات در خصوص چگونگی ایجاد و مصرف وجه نقد توسط واحد تجاری هستند. این نیاز صرف نظر از ماهیت فعالیت‌های واحد تجاری و تلقی یا عدم تلقی وجه نقد به عنوان محصول واحد تجاری وجود دارد ، چرا که علی رغم تفاوت این واحدها از لحاظ فعالیت‌های اصلی درآمدزا، نیازها به وجه نقد عمدتاً از دلایل مشابهی ناشی می‌شود به عبارت دیگر واحد های تجاری جهت هدایت عملیات ، تسویه تعهدات و پرداخت سود سهام تماماً به وجه نقد نیاز دارند.
جریان‌های نقدی در یک واحد تجاری از اساسی‌ترین رویدادهایی است که اندازه گیری‌های حسابداری بر اساس آنها انجام می‌پذیرد و چنین تصور می‌شود که بستانکاران و سرمایه گذاران نیز تصمیماتشان را بر همین اساس اتخاذ می‌نمایند.وجوه نقد از این نظر دارای اهمیت است که نشان دهنده قدرت خرید عمومی است و در مبادلات اقتصادی به سهولت می‌تواند به سازمان‌ها و یا اشخاص مختلف جهت رفع نیازهای خاصشان و در تحصیل کالا و خدمات انتقال یابد.
اگرچه صورت جریان وجوه نقد اطلاعاتی را درباره جریان‌های وجه نقد واحد تجاری طی دوره مالی مورد گزارش ارائه می‌کند .لیکن اطلاعات مزبور جهت ارزیابی جریان‌های نقدی آتی وجه نقد کفایت نمی‌کند.برخی جریان‌های نقدی وجه نقد ناشی از معاملاتی است که در دوره‌های مالی قبل رخ داده و بعضاً انتظار می‌رود منجر به جریان‌های وجه نقد دیگری در یکی از دوره‌های آتی گردد. بدین لحاظ برای ارزیابی جریان‌های وجه نقد آتی ، صورت جریان وجه نقد معمولاً باید توأم با صورت‌های عملکرد مالی و ترازنامه و به طور کلی اقلام تعهدی به کار گرفته شده در صورت‌های مالی مورد استفاده قرار گیرد (هاشمی،1383،31)1
اقلام تعهدی (اقلام پرداخت نشده) معرف مبالغ تخصیص داده شده به دوره تجاری از بابت دریافت‌ها و پرداخت‌های آتی مورد انتظار برای خدمات است و اقلام انتقالی به دوره‌های آتی مبین مبالغ تخصیص داده شده به دوره‌های جاری و آتی از بابت دریافتی‌ها و پرداختی‌های گذشته برای کالاها و خدمات می‌باشد.
اقلام سود و ترازنامه که بر مبنای حسابداری تعهدی اندازه گیری شده است مبنای مفیدی از سنجش کارایی موسسه و اطلاعاتی مرتبط با پیش بینی فعالیت آتی واحد تجاری و پرداخت سود سهام فراهم می‌نماید.
اطلاعات تاریخی (اقلام تعهدی) مربوط به جریان وجوه نقد می‌تواند در قضاوت نسبت به مبلغ ، زمان و میزان اطمینان از تحقق جریان‌های وجوه نقد آتی به استفاده کنندگان صورت‌های مالی کمک کند. اطلاعات مزبور بیانگر چگونگی ارتباط بین سودآوری واحد تجاری و توان جهت ایجاد وجه نقد و در نتیجه مشخص کننده کیفیت سود تحصیل شده توسط واحد تجاری است .علاوه براین تحلیل گران و دیگر استفاده کنندگان اطلاعات مالی اغلب به طور رسمی یا غیر رسمی مدل‌هایی را برای ارزیابی و مقایسه ارزش فعلی جریان‌های وجه نقد که می‌تواند جهت کنترل میزان دقت ارزیابی‌های گذشته مفید واقع شود و رابطه بین فعالیت‌های واحد تجاری و دریافت‌ها و پرداخت‌های آن را نشان دهد را مورد استفاده قرار میدهند.
اطلاعات تاریخی (اقلام تعهدی ) گردش وجوه نقد همانند جریانات وجوه نقد بودجه شده اطلاعات مرتبطی را به تنهایی و یا به عنوان مکمل گزارشات مرسوم مالی برای سرمایه گذاران ، اعتباردهندگان و بستانکاران به منظور ارزیابی شرکت و پیش بینی سود های پرداختی مورد انتظار فراهم می‌نمایند.

3-2 بخش دوم مبانی نظری تحقیق- محافظه کاری
1-3-2 تعریف محافظه کاری
یکی از پیامد های مهم رفتار نامتقارن محافظه کاری در مورد سودها و زیان‌ها اصرار بر ارائه کمتر از واقع خالص ارزش دارایی¬ها است. قانون گذاران بازارهای سرمایه، تدوین کنندگان استانداردها و دانشگاهیان، محافظه کاری را بدین دلیل مورد انتقاد قرار می‌دهند که این ارائه کمتر از واقع در دوره جاری می‌تواند موجب ارائه کمتر از واقع هزینه‌های دوره‌های آتی و از این رو منجر به ارائه بیش از واقع سود طی دوره‌های آتی شوند .اما APB (هیأت تدوین اصول حسابداری) محافظه کاری را به عنوان یک میثاق تعدیل کننده حسابداری مالی در بیانیه شماره 4 فهرست بندی نموده است و بیان می‌کند که دارائی‌ها و بدهی‌ها اغلب در یک شرایط نامشخص قابل ملاحظه ارزیابی می‌شوند و بنابراین حسابداران با رعایت احتیاط پاسخ می‌دهند .
چات فیلد محافظه کاری را در قرون وسطی ردیابی می‌کند . زمانی که صاحبان اموال بزرگ جریان امور خود را به مباشران واگذار می‌نمودند. مباشران زود متوجه می‌شدند که محافظه کار بودن وسیله‌ای برای حمایت از خود می‌باشد. عدم پیش بینی افزایش ارزش دارایی‌ها، از اهمیت برخوردار بود چرا که اگر در این زمان رویدادی رخ می‌داد که باعث کاهش اموال می‌گردید، از نظر صاحب مال، مباشر مسئول بود. کی سو، ویگانت و وارفیلد (2001) محافظه کاری را این گونه تعریف می‌کنند، «به طور سنتی محافظه کاری در حسابداری وسیله‌ای است که به هنگام تردید در انتخاب رویه‌ای که ممکن است موجب ارائه بیش از واقع دارایی¬ها و سود شود راه حلی را بر می‌گزیند که کمترین پیامد را داشته باشد.» برای مثال بند 95 از بیانیه‌های مفاهیم حسابداری مالی شماره 2 (1980) چنین می‌گوید: «; اگر برای یک مبلغ دریافتنی یا پرداختنی دو برآورد با درجه احتمال یکسان وجود داشته باشد، محافظه کاری آن برآوردی را انتخاب خواهد کرد که کمترین خوش بینی در آن لحاظ شده باشد».
از نظر بیور (1998) رفتار محافظه کارانه به گونه‌ای است که منجر به انتخاب درآمدهای کمتر (نسبت به درآمد های بیشتر) و هزینه‌های بیشتر (نسبت به هزینه‌های کمتر) می‌شود و زیان¬های تحمل نشده را شناسایی می‌کند ، در حالی که سودهای تحقق نیافته را شناسایی نمی‌کند. از این رو همان طور که فلتهام و اوهلسون (1995) بیان نمودند انتظار بر این است که این نتایج باعث بروز اختلافی بین ارزش بازار و ارزش دفتری سهام در بلند مدت گردد ( شروف، ونکاتارامان و ژانگ، 2004 ، 6 ) .
نمونه¬هایی از رویه‌های حسابداری محافظه کارانه که منجر به شناسایی به هنگام تر اخبار بد می¬شوند عبارتند از: قاعده اقل بهای تمام شده یا بازار برای ارزشیابی موجودی کالا، شناسایی زیان¬های کاهش ارزش ( ولی عدم شناسایی سودهای تجدید ارزیابی) برای دارایی‌های بلند مدت و حسابداری زیان‌های احتمالی در مقابل سودهای احتمالی. با تاکید بر اصل محافظه کاری، هنگامی که انجام موفق یک رویداد مالی با برخی ابهامات مواجه می‌شود رویه‌های حسابداری ترجیح می‌دهند که شک و تردیدی در شناسایی سود اعمال شود و همچنین معیار های تایید پذیری بیشتری را پیش از شناسایی سود ضروری می‌دانند (همان منبع، 6) .
سود حسابداری به دلیل اینکه اطلاعاتی درباره جریان‌های نقدی جـاری و آتـی مـورد انتـظار شـرکت ارائـه می‌کند مربوط به قیمت سهام است و از این رو ، بر ارزش بازار شرکت تأثیرگذار
می‌باشد (واتز و زیمرمن ،1986، 27 ) . از لحاظ واکنش بازار اوراق بهادار نسبت به سودهای گزارش شده ، نظریه بازارهای کارا نشان می‌دهند که به طور سیستماتیک، روش‌های مختلف «اصول عمومی پذیرفته شده در حسابداری» موجب گمراهی سرمایه گذاران در محاسبه سودهای عملیاتی گزارش شده نمی‌شوند (همان منبع، 5) . از این رو بر اساس مباحث نظری(هندریکسون و وان بردا 1992 و بیانیه مفاهیم حسابداری مالی شماره 2)، سرمایه گذاران باید درجه‌ای از محافظه کاری را در قالب انتظارات خود از کاربرد سود حسابداری برای برآورد جریان‌های نقدی آتی بکار گیرند (اسکات ،2000،1و21،2) .از دیدگاه تهیه کنندگان صورت‌های مالی، محافظه کاری به عنوان کوششی برای انتخاب روشی از روش‌های پذیرفته شده حسابداری که به یکی از موارد زیر منتج می‌شود ، تعریف شده است:
1- شناخت دیرتر درآمد فروش ؛
2- شناخت سریع‌تر هزینه ؛
3- ارزشیابی کمتر دارایی‌ها ؛ و یا
4- ارزشیابی بیشتر بدهی‌ها ( شباهنگ ، 1382 ، 54 ) .

2-3-2 . جایگاه محافظه کاری در استانداردهای حسابداری
در خصوص محافظه کاری طبق بند 18-2 مفاهیم نظری گزارشگری مالی استانداردهای ایران ،کلمه احتیاط به عنوان یکی از ویژگی‌های کیفی اطلاعات حسابداری که صورت‌های مالی را برای استفاده کنندگان مفید می‌سازد بیان شده است .به هر حال همانند جمله بالا در خصوص تطابق درآمد و هزینه یک شرط اضافه شده است که باعث می‌گردد تفسیر این بند دچار مشکل گردد:
کمیته فنی سازمان حسابرسی ایران در مفاهیم نظری گزارشگری مالی که ترجمه‌ای از بیانیه هیأت استاندارد های حسابداری انگلستان است محافظه کاری را با لفظی دیگر، احتیاط ، به رسمیت می‌شناسد و آن را به عنوان یکی از اجزای خصوصیت کیفی « قابل اتکا بودن » معرفی می‌کند .

3-3-2 . احتیاط
همان طور که در تعاریف فوق از محافظه کاری ملاحظه می‌شود « شرایط ابهام » کلیدی¬ترین واژه این تعاریف است. هندریکسون و وان بردا دو منبع را باعث بروز ابهام در حسابداری عنوان می‌کنند. نخست اینکه، عموماً ‌حسابداری با واحد های تجاری‌ای در ارتباط است که انتظار می‌رود در آینده تداوم فعالیت داشته باشند. از آنجایی که غالباً‌ تخصیص‌ها بین دوره‌های گذشته و آینده صورت می‌گیرد، باید در مورد منطق این تخصیص‌ها بر مبنای انتظارات آینده مفروضاتی را در نظر گرفت. اگر چه ممکن است در ارتباط با این تخصیص¬ها برخی از مفروضات و انتظارات در دوره‌های گذشته معتبر باشند، با این حال هرگز نمی‌توان به طور کامل تمام تخصیص‌ها را مورد تایید قرار داد. دوم اینکه، معیارهای حسابداری غالباً بر اساس ارزش‌های پولی ثروت تعیین می‌شوند که مستلزم برآورد مبالغ نامطمئن آتی است. قابلیت اتکای این برآوردها ممکن است به طور قابل ملاحظه‌ای متفاوت باشد. نمی‌توان با اطمینان کامل ارزش پولی ثروت را تعیین نمود. بنابراین، هر معیار مبتنی بر این برآوردها می‌تواند فقط جنبه آزمایشی ( غیر قطعی ) داشته باشد. با این حال نمی‌توان بیان کرد که هر چند ممکن است برآوردها و پیش بینی‌ها مربوط باشند، اما امکان انجام آنها به درستی میسر نمی‌باشد، بلکه می‌بایست معیار های مبتنی بر برآوردهای گذشته را به دقت انجام داد و با استفاده از برآوردهای جدید و قابل اتکا تر آنها تعدیل نمود. محدودیت کلی ابهام به عنوان مبنایی برای ارائه مفهوم محافظه کاری در حسابداری سنتی مورد استفاده قرار گرفته است (هندریکسون و ون بردا ، 1992،159) .

4-3-2 معیارهای ارزیابی محافظه کاری
محققان از سه نوع معیار ، به منظور ارزیابی محافظه کاری استفاده می¬کنند:
• معیارهای خالص دارایی‌ها.
• معیارهای سود و اقلام تعهدی.
• معیارهای رابطه سود و بازده¬ سهام.
تمام این معیارها با تکیه بر اثر عدم تقارن محافظه کاری در شناسایی سودها و زیان¬ها می¬باشند (واتز، 2003، 288) .

1-4-3-2 معیارهای خالص دارایی‌ها
اگر چه ارز‌ش‌های بازار دارایی¬ها و بدهی¬ها که خالص دارایی¬ها را تشکیل می‌دهند در هر دوره تغییر می¬کنند ، اما همه این تغییرات در حساب‌ها و گزارش¬های مالی منعکس نمی¬شود. بر اساس محافظه کاری، افزایش در ارزش دارایی‌هایی (سودهایی ) که به اندازه کافی تایید پذیر نباشند، ثبت نمی‌شود ، در حالی که کاهش در ارزش دارایی‌ها ( سودها )، با همان درجه از تایید پذیری ثبت می-گردد. در نتیجه خالص دارایی¬ها کمتر از ارزش بازارشان ارائه می¬شوند. محققان برای برآورد این ارائه کمتر از واقع، از مدل‌های ارزیابی سهام واحدهای تجاری و یا نسبت ارزش دفتری خالص دارایی¬ها به ارزش سهامشان (نسبت ارزش دفتری به ارزش بازار) استفاده می¬کنند(همان منبع، 288) .

2-4-3-2 معیارهای سود و اقلام تعهدی
محافظه کاری بیانگر این است که سودها پایدارتر از زیان‌ها هستند، زیرا صورت‌های مالی افزایش‌های تایید ناپذیر در ارزش دارایی‌ها (سودها ) را در زمان وقوع شناسایی نمی¬کنند، بلکه طی دوره¬های آتی و به هنگام ورود جریان‌های نقدی ناشی از این افزایش‌ها شناسایی می¬کنند. برای مثال، اگر ارزش یک دارایی افزایش یابد از آنجایی که انتظار می‌رود جریان‌های نقدی آتی افزایش یابد، بنابراین سود را طی سال‌های آتی و به ازی ورود جریان‌های نقدی مربوطه شناسایی می¬کنند. این بدین معنی است که سودها گرایش به پایداری و تداوم دارند . در مقابل زیان‌هایی که درجه تایید پذیری آن‌ها با سودهای غیرقابل تایید یکسان است، درست در زمانی که به وقوع می¬پیوندند، بدون توجه به اینکه کاهش در جریان‌های نقدی آن‌ها طی دوره¬های آتی تحمل شوند، شناسایی می‌گردند. از آنجایی که به طور متوسط، این زیان‌ها در دوره¬های آتی قابل برگشت نیستند، پایداری و تداوم این کاهش سودها احتمالاً کمتر از افزایش سودها است، از این رو این کاهش سودها ناپایدار هستند . این پایداری یا ناپایداری¬ها و تغییرات سود، معیاری را برای محافظه کاری فراهم می¬آورند و این رفتار نامتقارن محافظه کاری در قبال سودها و زیان‌ها عدم تقارنی را در اقلام تعهدی به وجود می-آورند(واتز، 2003، 288) . گیولی و هاین (2000) چنین اظهار می¬کنند که محافظه کاری باعث کاهش سود گزارش شده انباشته در طول زمان می¬شود . آن‌ها بیان می¬کنند که اندازه اقلام تعهدی انباشته شده در طول زمان، یکی از معیارهای محافظه کاری است . شرکت‌هایی که در مرحله ثبات قرار دارند و هیچ گونه رشدی ندارند و همچنین از نظر استفاده از روش‌های گوناگون حسابداری نیز بی¬تفاوت هستند، سودهایشان به جریان‌های نقدی نزدیک می¬شود و اقلام تعهدی ادواری آن‌ها نیز به سمت صفر میل می¬کند.«ثبات اقلام تعهدی منفی (از قبیل منظور نمودن انواع ذخایر) در میان شرکت¬ها و در طول یک دوره بلند مدت نشانه¬ای از وجود محافظه کاری است، نرخ انباشتگی اقلام تعهدی منفی شاخصی از تغییر در میزان محافظه کاری در طول زمان است (گیولی و هاین ، 2000 ، 292) ».

3-4-3-2 معیارهای رابطه سود و بازده¬ سهام
قیمت‌های بازار سهام نشان دهنده تغییرات ارزش دارایی در زمانی هستند که آن تغییرات رخ می-دهند، خواه اینکه آن تغییرات شامل زیان‌ها یا سودهایی در ارزش دارایی باشند . از این رو، می‌توان گفت که بازده¬¬های سهام همواره به هنگام هستند . از آنجا که محافظه کاری پیش بینی می¬کند، مبنای شناسایی زیان‌های حسابداری بسیار به هنگام تر از سودها است ، بدین ترتیب انتظار بر این است که زیان‌های حسابداری بیشتر از سودهای حسابداری با بازده¬های سهام، تقارن زمانی داشته باشند (واتز ، 2003،78) .
باسو (1997) با استفاده از این مبانی معیاری را تحت عنوان « عدم تقارن زمانی سود» ، برای محافظه کاری معرفی می¬کند که در قسمت بعدی به تفصیل در مورد آن بحث خواهد شد .

5-3-2 تقسیم انواع محافظه کاری
رایان در سال 2006 تعریفی را برای محافظه کاری ارائه داد که بنابراین تعریف محافظه کاری به 2 نوع محافظه کاری مشروط و محافظه کاری نامشروط تقسیم می‌شود.

1-5-3-2 محافظه کاری مشروط: (محافظه کاری سود و زیانی- محافظه کاری از پیش تعیین شده)
محافظه کاری مشروط، محافظه کاری است که توسط استاندارد های حسابداری الزام شده است. یعنی شناخت به مقطع زیان در صورت وجود اخباربد (بازده منفی سهام) و نا مطلوب و عدم شناخت سود در مواقع وجود اخبار خوب (بازده مثبت سهام) و مطلوب مثلاً کاربرد قاعده اقل بهای تمام شده یا خالص ارزش فروش در ارزیابی موجودی کالا، نوعی محافظه کاری مشروط است. به این نوع محافظه کاری محافظه کاری سود و زیانی و یا محافظه کاری گذشته نگر می‌گویند (رایان، 2006، 525-511) . باسو (1977) محافظه کاری را الزام به داشتن درجه بالاتری از تایید برای شناخت اخبار خوب مانند سود، در مقابل شناخت اخبار بد مانند زیان تعریف می‌نماید، این تعریف محافظه کاری را از دیدگاه سود و زیانی توصیف می‌نماید که نشان دهنده محافظه کاری مشروط می‌باشد. این تعریف با توجه به مطالعات انجام شده در بازار سرمایه توسط تحقیق لاوا و ساها مورد تایید قرار گرفته است (باسو، 1977، 37-3) . همچنین تفسیر قراردادی و حقوقی از تفاسیر محافظه کاری منجر به اعمال محافظه کاری مشروط می‌شود .

2-5-3-2 محافظه کاری نامشروط (محافظه کاری ترازنامه‌ای- محافظه کاری آینده نگر)
این نوع محافظه کاری برخلاف محافظه کاری مشروط از طریق استانداردهای پذیرفته شده حسابداری الزام نگردیده است و حاصل کمتر از واقع نشان دادن ارزش دفتری خالص دارایی‌ها به وسیله رویه‌های از پیش تعیین شده حسابداری است. این نوع محافظه کاری به محافظه کاری ترازنامه‌ای نیز معروف است (رایان، 2006، 525-511) . تعریف فلتهام واوهلسون (1995) تعریف محافظه کاری از دیدگاه ترازنامه است، بر اساس این دیدگاه، در مواردی که تردیدی واقعی در انتخاب بین 2 یا چند روش گزارشگری وجود دارد آن روشی باید انتخاب شود که کمترین اثر مطلوب بر حقوق صاحبان سهام داشته باشد (فلتهام و اوهلسون، 1995، 731-689) . همچنین تفاسیر حقوقی، مالیاتی و ; منجر به اعمال محافظه کاری نامشروط می‌شود (کیانگ، 2007، 796-759) .
طبق این دیدگاه حسابداری بهای تمام شده تاریخی به عنوان رویه‌ای محافظه کارانه توصیه می‌شود چرا که خالص ارزش فعلی مثبت سرمایه گذاری در حساب‌ها کمتر از ارزش منصفانه‌شان گزارش می‌شود.

6-3-2روش‌های اندازه گیری محافظه کاری:
حال با توجه به اینکه محافظه کاری به 2 نوع محافظه کاری مشروط و محافظه کاری نامشروط تقسیم شده است هر یک از انواع محافظه کاری با روش‌های گوناگون قابل سنجش است که در ذیل به آن پرداخته می‌شود.

1-6-3-2 روش‌ها اندازه گیری محافظه کاری مشروط
1 روش عدم تقارن زمانی سود؛ بر اساس معیار رابطه سود و بازده سهام قیمت بازار سهام نشان دهنده تغییرات ارزش دارایی در زمانی هستند که آن تغییرات رخ می‌دهند خواه آن تغییرات شامل زیان‌ها یا سود های در ارزش دارائی باشند از این رو می‌توان گفت بازده سهام همواره به هنگام هستند. از آنجایی که محافظه کاری پیش‌بینی می‌کند مبنای شناسایی زیان‌های حسابداری بسیار به هنگام تر از سود است، بدین ترتیب انتظار براین است که زیان‌های حسابداری بیشتر از سود های حسابداری با بازده‌های سهام، تقارن زمانی داشته باشند. باسو (1997) با استفاده از این مبانی معیاری را تحت عنوان عدم تقارن زمانی سود برای محافظه کاری معرفی می‌کند .بنابراین عدم تقارن زمانی سود بر اساس رابطه سود و بازده سهام به عنوان یکی از معیار های محافظه کاری تحت عنوان محافظه کاری مشروط شناخته شده است. باسو برای اندازه گیری محافظه کاری از بازده‌های سهام استفاده کرد و با استفاده از رگرسیون بین سود و بازده سهام معیاری را برای اندازه گیری محافظه کاری مشروط معرفی کرد. بنابراین هرچه عدم تقارن زمانی سود بیشتر باشد بیانگر وجود محافظه کاری بیشتر در گزارشگری مالی است.
2 روش کاربرد اقلام عملیاتی: محافظه کاری یک معیار برای انتخاب اصول و رویه‌های حسابداری در شرایط ابهام و عدم اطمینان است .هنگام رو به رو شدن با عدم اطمینان بایستی روش‌هایی انتخاب و اعمال شوند که در نهایت منجر به کمترین مبلغ برای سود انباشته گردند .در واقع در شرایط عدم اطمینان و بر سر دو راهی‌ها، بایستی از یک سو درآمدها و دارایی‌ها دیرتر و از سوی دیگر هزینه‌ها و بدهی‌ها زودتر شناسایی گردند (گیولی وهاین، 2000، 320-287) . انتخاب و اعمال این روش‌های محافظه کارانه از طریق حسابداری تعهدی امکان پذیر می‌گردد. برای مثال شناسایی زیان کاهش ارزش موجودی‌ها فقط بر اقلام تعهدی اثر گذار است و جریان‌های نقدی را متأثر نمی‌سازد. به این دلیل از اقلام تعهدی عملیاتی استفاده‌ می شود که از یک سو حسابداری تعهدی مجرایی برای اعمال محافظه کاری است و دیگر سو اعمال اختیار از جانب مدیران در شرایط عدم اطمینان زمینه را برای اعمال محافظه کاری فراهم می‌کند. استفاده از این معیار مبتنی بر این فرض است که سطح عدم اطمینان در رابطه با اقلامی که جزء عملیات معمول و مستمر شرکت نیستند (اقلام تعهدی غیر عملیاتی)، بیش از سطح عدم اطمینان در رابطه با اقلامی است که جزء فعالیت‌های عادی شرکت محسوب می‌شوند (همان منبع، 294) .
جمع اقلام تعهدی، عملیاتی (سرمایه در گردش) و اقلام تعهدی غیرعملیاتی بر اساس مدل گیولی و هاین (2000) و ژانگ (2008) به شرح ذیل می‌شود: (ژانگ، 2008، 54-27) .

ACC it = NI it + DEP it – Cfo it (1-2)
oACC = AR it + Ia + PE it – AP it – TP it (2-2)
NoACC it = ACC it – oACC it (3-2)

که در آن متغیرها به شرح ذیل می‌شوند:
ACC: جمع اقلام تعهدی
I: تغییر در موجودی کالا
NI: سود خالص قبل از اقلام غیر متفرقه
PE: تغییر در پیش پرداخت‌ها
DEP:هزینه استهلاک
Cfo: جریان نقدی عملیاتی
oACC: اقلام تعهدی عملیاتی
AR: تغییر حساب‌های دریافتی
AP: تغییر در حساب‌های پرداختی
TP: تغییر در مالیات پرداختی
NoACC: اقلام تعهدی غیر عملیاتی
در حالی که اقلام تعهدی عملیاتی (سرمایه در گردش) از فعالیت‌های مستمر و معمول شرکت ناشی می‌شوند، اقلام تعهدی غیر عملیاتی برای مثال شامل افزایش هزینه‌ها که ناشی از تغییر برآوردهاست، سود و زیان فروش دارایی‌ها و زیان کاهش ارزش دارایی‌های ثابت، درآمد های انتقالی به دوره‌های آتی و سرمایه‌ای کردن مخارج است (گیولی و هاین، 2000، 320-287). از آن جا که مقادیر کوچک‌تر (منفی‌تر) اقلام تعهدی غیر عملیاتی نشانگر سطوح بالاتر محافظه کاری هستند، در این تحقیق برای همسو کردن جهت مقادیر جبری اقلام تعهدی غیر عملیاتی با میزان محافظه کاری از قرینه این اقلام استفاده شده است، این معیار توسط پائیک و همکاران، گیولی و همکاران و احمد و همکاران نیز استفاده شده است. حال جهت محاسبه میزان محافظه کاری مشروط در این تحقیق از مدل ژانگ (2008) که به صورت ذیل است استفاده می‌شود (ژانگ، 2008، 54-27) .
CC – ACC = × (1-) (4-2)
2-6-3-2 روش‌های اندازه گیری محافظه کاری نامشروط
1 روش نسبت ارزش بازار به ارزش دفتری سهام
تجربه‌گراها تمایل دارند که محافظه کاری را به صورت زیر تعریف کنند:
تفاوت بین ارزش سهام و ارزش نقدی گزارش شده، نسبت ارزش بازار به ارزش دفتری نیز گفته می‌شود که آن را با روش نسبت ارزش بازار به ارزش دفتری سهام نشان می‌دهند در نتیجه هرچه نسبت ارزش بازار به ارزش دفتری سهام بالاتر باشد بیانگر وجود محافظه کاری بیشتر در گزارشگری مالی است.
شاید دلیل استفاده از ارزش سهام در تعریف محافظه کاری تجربه‌گراها به واسطه این باور باشد که حسابداران می‌توانند برآوردهای تایید پذیر و قابل اتکایی از ارزش بازار سهام داشته باشند که بهتر از ارزش بازار مشاهده شده در بازار های نقدی است و یا شاید فقدان یک تئوری برای محافظه کاری باشد که تجربه‌گراها از ارزش سهام برای تعریف محافظه کاری استفاده کنند. روش نسبت ارزش بازار به ارزش دفتری سهام تنها در صورتی می‌تواند معیار درستی از محافظه کاری باشد که نقش حسابداری، گزارشگری ارزش سهام (EV) باشد. بنابراین ویژگی نسبت ارزش بازار به ارزش دفتری سهام به عنوان معیاری از محافظه کاری بستگی به نقش حسابداری دارد. بدون وجود شواهد تجربی از ماهیت نقش حسابداری، قضاوت در مورد سودمندی نسبت ارزش بازار به ارزش دفتری سهام به عنوان یک معیار محافظه کاری مشکل است این در حالی است که واتز و ریچوداری (2007) در تحقیق خود از این معیار استفاده کرده‌اند (واتز و ریچارد هری، 2007، 31-2) .
2 روش Res:
پنمن و ژانگ (2002) جهت تخمین میزان محافظه کاری نامشروط در گزارشگری مالی از این روش استفاده کردند در این روش جهت تعیین میزان محافظه کاری از فرمول ذیل استفاده می‌شود:

UC – Res it = (5-2)
UC – Res it: شاخص محافظه کاری نامشروط برای شرکت i در زمان t
INV it: میزان موجود کالا
RD: هزینه تحقیق و توسعه
ADV: هزینه تبلیغات
At: کل دارایی‌های شرکت (پنمن و ژانگ، 2002، 364-237) .
3 روش به کار گیری اقلام تعهدی:
همان طور که قبلاً گفته شد انتخاب و اعمال روش‌های محافظه کارانه از طریق حسابداری تعهدی امکان پذیر است. حاصل تحقیق حاضر برای اندازه گیری شاخص محافظه کاری نامشروط از مدل احمد و دوئلمن (2007) استفاده شده است. شاخص محافظه کاری بر اساس مدل مزبور به صورت زیر محاسبه می‌شود.
UC – ACC = × (1-) (6-2)

اقلام تعهدی از تفاوت سود خالص قبل از اقلام غیر مترقبه و جریان نقدی عملیاتی بعلاوه هزینه استهلاک به دست می‌آید. به عقیده احمد و دوئلمن (2007) رشد اقلام تعهدی می‌تواند شاخصی از تغییر در درجه محافظه کاری حسابداری در طول یک دوره باشد. به بیانی دیگر اگر اقلام تعهدی افزایش یابد، در آن صورت محافظه کاری کاهش می‌یابد و برعکس، از این رو برای تعیین جهت محافظه کاری اقلام تعهدی در منفی یک ضرب می‌شود. برای کنترل عامل تورم بر اقلام تعهدی و تغییرات محافظه کاری و همچنین برای همگن کردن اطلاعات در سطح کشورها با اندازه‌های مختلف متغیرهای پژوهش بر جمع دارایی‌ها تقسیم شده‌اند (احمد و دوئلمن، 2007، 437-411) .
4-2 بخش سوم بازده و بازده غیر منتظره
1-4-2بازده
بازده یک سرمایه گذاری عبارتست از جریان‌های نقدی قابل تحققی که توسط صاحبان سرمایه گذاری و در طول یک سرمایه گذاری معین تحصیل می‌شود. بازده نوعاً بر اساس درصدی از ارزش سرمایه گذاری انجام شده در آغاز دوره بیان می‌شود(رهنمای رود پشتی، 1386، 54)1

2-4-2روش‌های محاسبه بازده سهامداران
بازده یا پاداش سرمایه گذاری شامل، سود سالانه و افزایش (کاهش) ارزش سهام است(پارسائیان، 1384، 41)2
این بازده معمولاً به صورت درصد و نرخ نشان داده می‌شود.
چند روش برای محاسبه بازده پیشنهاد شده است که عبارتند از:
1- روش نسبت سود به قیمت
2- روش پیش بینی سود نقدی
روش نسبت سود به قیمت
بر اساس این روش بازده سهامدار برای یک دوره معین به شرح زیر محاسبه می‌گردد:
(7-2)


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
  • ali mo

پروژه تحقیق در مورد معماری معبدهای ایرانی تحت word

ali mo | يكشنبه, ۴ مهر ۱۳۹۵، ۰۲:۴۳ ق.ظ

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه تحقیق در مورد معماری معبدهای ایرانی تحت word دارای 29 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه تحقیق در مورد معماری معبدهای ایرانی تحت word   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی پروژه تحقیق در مورد معماری معبدهای ایرانی تحت word ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پروژه تحقیق در مورد معماری معبدهای ایرانی تحت word :

تاثیر معماری معبدهای چین بر معماری معبدهای ایران باستان
نمونه‌های بسیاری مبنی بر تأثیر متقابل فرهنگی ایران و چین در همه زمینه‌ها وجود دارد که در متن سخنرانی دکتر ناصر تکمیل همایون در سمینار بین المللی جاده ابریشم، با عنوان «معماری معبدهای بین ایران و چین» از آن نام برده شده است. سخنرانی شامل دو بخش است: بخش اول 9 وجه مختلف این روابط در دوران قبل از اسلام را در برمی‌گیرد که روابط ایران و چین از لحاظ فرهنگی مقایسه می شود و شامل این مباحث است: نفوذ بوداییان از هند و چین در شرق ایران، پیدایش کیش مانویت از اختلاط آیین های بودایی و نسطوری و زرتشتی در ایران، مبادله کالا از راه خلیج فارس، نفوذ داروها و طب چینی به ایران، نفوذ شیوه‌های خاص نقاشی چینی توسط پادشاهان اشکانی و ساسانی و فرار شاهزادگان ساسانی به چین پس از حمله اعراب. بخش دوم که به دوره اسلامی مربوط می‌شود، دارای 23 وجه است و از مهم‌ترین مباحث آن این موضوع‌ها را می‌توان نام برد: نفوذ اسلام خصوصا مذهب تشیع در چین استفاده از واژه‌های فارسی در نیایش ‌های مذهبی مسلمانان چین، مدارک فراوان دال بر همکاری میان دو کشور، از قبیل دست نوشته، نقاشی و; واژه های مربوط به تجارت چینی در اسامی و نام‌های خانوادگی ایرانی، داستان‌های شاهنامه فردوسی و اشعاری از سعدی، خاقانی، مولوی، بلخی، حافظ و باباطاهر که از کشور چین در آنها نامبرده شده، تألیف کتاب جامع التواریخ توسط رشیدالدین فضل الله با استفاده از دانسته‌های سفرا و بازرگانان چینی، سیستم آبیاری قدیمی کاریز یا قنات که در کشور چین هم با نام کارز استفاده می‌شده است، شباهت در طرز برخورد، رفتار، ادب و سلام در دو فرهنگ، تقدس بعضی از درختان توت و کرم ابریشم در ایران و چین و در آخر شباهت در معماری و تزیین خانه‌های سنتی.
بخشی از معرفی معماری چینی از زبان کتاب تاریخ تمدن- مشرق زمین گاهواره تمدن- اثر ویل دورانت (جلد اول) چنین است: «در چین هنر ساختاری یا معماری از جمله هنرهای فرعی بود. از این رو، معماران بزرگی که از آن دیار برخاستند، به ندرت از خود نامی به جای گذاشتند و ظاهرا کمتر از سفالگران بزرگ محبوبیت یافتند. در چین عمارت‌های عظیم، حتی برای تعظیم خدایان، به فور ساخته نمی شد. عمارات قدیمی معدودند و منحصر به معابدی که ساختمان آنها پیش از قرن شانزدهم انجام گرفته است. معماران عصر سونگ در سال 1103 میلادی هشت جلد کتاب مصور زیبا- روش‌های معماری- انتشار دادند، ولی از عمارات چوبینی که از روی تصویرها و طرح‌های آنان ساخته شد، هیچ گونه اثری بر جای نمانده است. تصویرهای خانه و معبدهای عهد کنفوسیوس که در کتابخانه ملی پاریس وجود دارد، نشان می‌دهد که معماری معبدهای چین در طی زمانی بالغ بر بیست و سه قرن، تغییر مهمی نکرده است. شاید بتوان گفت که چینیان به سبب حساسیت هنری خود از ساختمان‌های تناور روی برتافته‌اند یا، به علت توجه خود به فعالیت ‌های عقلی، در حوزه معماری از تخیل بهره نجسته‌اند. تقریبا در میان همه ملت‌های کهن، سه عامل اصلی هنر معماری را به پیش رانده است: اشرافیت موروثی، دستگاه روحانی نیرومند و حکومت متمرکز توانای فراخ دست. آثار هنری بزرگ پیشین- معبدها، کاخ‌ها، اپراها، دیواری‌های منقش پرشکوه و مقبره‌های پر مجسمه- همه به میانجیگری این سه عامل اول از این سه عامل محروم بوده است!
کاخ‌های ظریف و آراسته که روزگاری امیران و دیوان سالاری پکن را در خود جای می‌داد، از نیایشگاههای گرانسنگ فریباتر است، در اوان سلطنت چنگ تسو (25-1403) نبوغ معماران درخشیدن گرفت و در نتیجه «تالار بزرگ» در محل مقبره فغفورهای دودمان مینگ بر پا شد و در همان موضع که دو قرن پیش قصرهای قبیلای قاآن دیدگان مارکوپولو را خیره کرده بود، در محوطه‌ای که «شهر ممنوع» نام گرفته است، کاخ های شاهانه جدیدی پدید آمد. راهی زیبا صحن مرمرپوش کاخ‌ها را به خارج «شهر ممنوع» می‌پیوندد. نرده‌هایی از مرمر و شیرهایی از سنگ در دو طرف این راه به چشم می‌خورند. در انتهای صحن مرمرپوش، عمارات درباری و تالارهای پذیرایی قرار دارند. سراهای مجلل خاندان سلطنتی و بستگان و ملازمان و زنان و خواجه سرایان آن در گوشه و کنار «شهر ممنوع» ساخته شده است. میان قصرها تفاوت بارزی نیست. در همه آنها ستون‌ها باریک است، پنجره‌ها مشبک و زیباستت، سردرها دارای نقش و نگار و کنده کاری و رنگ‌های درخشان است و لبه بام‌ها پیش آمده است و رو به بالا انحنا دارد. در چند کیلومتری «شهر ممنوع» کاخ تابستانی دیده می‌شود. این کاخ به قصرهای «شهر ممنوع» کاخ تابستانی دیده می‌شود. این کاخ به قصرها «شهر ممنوع» ماننده است، ولی بر روی هم موزون‌تر و از لحاظ نقش و نگار ظریف‌تر است.
خانه‌های تنگدستان غم انگیز است. درها، حتی درهای ورودی، کوچک است، راهروها تنگ است و سقف‌ها کوتاه. کف اتاق‌ها، همانند کف حیاط خاکی است. در بسیاری از این گونه خانه‌ها مرد و زن و کودک، با ماکیان و سگ و خوک خود در اتاق یا کلبه‌ای زندگی می‌کنند که از باد و باران گزند فراوان دیده است. مردمی که نوایی دارند، کف اتاق‌هی خود را با آجر یا حصیر می‌پوشانند، سراهای توانگران از حوض آب و باغچه گل برخوردار است و معمولا در میان باغی پردرخت و مصفا قرار دارد.
بیگانگان یا کسانی که از دیدگاه تخصصی به معماری چینی نمی‌نگرند آن را واجد جذابیتی کم مایه می‌بینند، رنگ به شکل غالب است و زیبایی عاری از شکوه است. معبد یا قصر بر طبیعت سلطه نمی‌ورزد، بلکه با طبیعت همنوایی می‌کند. عنصر استحکام و امنیت و دوام در ساختمان‌ها دیده نمی‌شود، تو گویی معماران انتظار می‌برند که دسترنجشان با زلزله‌ای از میان برود.
ساختمان‌های چینی همپایه ساختمان‌های مصری کرنک یا ساختمان‌های تخت جمشید در ایران یا ساختمان‌های آکروپولیس در یونان یا معماری غربی نیست، بلکه مجموعه‌ای است از چوب‌های کنده کاری شده و آجرهای کاشی و مجسمه های سنگی. می‌توان آن را در شمار چینی سازی و یشم تراشی آورد و نه در ردیف بناهای عظیمی که به برکت آمیختن مهندسی و معماری، در هند و بین النهرین و روم سربرافراشتند. می‌توانیم بگوییم که معماری چین یکی از وجوه طبیعی هنر چینی و از جذاب‌ترین جلوه‌های هنر انسانی است، مشروط بر آن که چشمداشت عظمت و استحکام از آن نداشته باشیم و آن را صرفا انعکاس لطیف‌تر قریحه‌ها در شکننده ترین صور ساختمانی بدانیم.»
با این توضیحات به نظر می‌رسد فاصله بین معماری دو کشور آنقدر زیاد است که جایی برای مقایسه نمی گذارد. شاید معماری ایران مرکزی و حاشیه کویر هیچ وجه اشتراکی با معماری چینی نداشته باشد، اما با استفاده از این مطالب آنچه می‌توان به عنوان وجوه اشتراک معماری مسکن در چین و ایران بیان کرد، به صورت عام و کلی به این شرح است:
1ـ معماران بزرگی که از آن دیار برخاستند، به ندرت از خود نامی به جای گذاشتند.
2ـ سردهای دارای نقش و نگار است.
3ـ پنجره ها مشبک و زیباست.
4ـ پوشش بام‌ها آجر کاشی است.
5- خانه چینی اگر قصر باشد، با هیمنه نیست.
6ـ منازل چینی را دیواری احاطه و از خارج منزل جدا می‌کند.
7ـ سراهای توانگران دارای حوض آب و باغچه گل است.
8ـ بالای دیوارها گچ بری شده است.
9ـ معمولا پشت در مزین ورودی ، دیوار با تجیری کشیده شده است تا درون خانه از دید افراد بیرون خانه محفوظ باشد.
10ـ حجره‌های زنان در عقب ساختمان‌ها فرار دارد. از این ده مطلب، نخستین آنها تاثیری درشکل معماری ندارد، ولی از خصوصیات مشترک معماران دو کشور است. معماران ایران به ندرت نامی از خود به جای گذاشته‌اند و یا نام‌ آنها چنان کوچک و نامعلوم است که به سختی می توان آن را تشخیص داد. وجوه دوم ، سوم ، ششم، هفتم و هشتم به صورت‌های گوناگون در مسکن های سراسر ایران مشاهده می‌شود. پوشش بام که در چین اکثر به صورت شیب دار و با پوشش کاشی است (مورد چهارم ( در ایران صورت مختلفی دارد، از جمله سقف مسطح که به دو صورت طاق ضربی یا تیر چوبی ساخته می شود، سقف شیب دار که معمولا سازه آن چوبی است و با پوشش سفال، کاشی و لته در گیلان، مازندران ، گلستان، شیروانی در بسیاری از نقاط دیگر دیده می‌شود و سقف گنبدی، که در سراسر ایران تنوع چشمگیری دارد و پوشش آن در بناهای عمومی مانند مساجد اغلب کاشی است. سبب پنجمین وجه اشتراک درونگرا بودن ایرانیان و بدون تزیین بودن ساختمان‌های مسکونی در ایران است. هنگامی که رهگذری از کوچه‌ای عبور می کند، نمی‌تواند حدس بزند که پشت دیوارهای بلند کاهگلی یا سنگی و آجری چیست، کومه فقیرانه‌ای است یا کاخی در پشت آن پنهان است. موارد نهم و دهم نیز در اکثر نقاط ایران رعایت می‌شود و تنها در خانه‌های روستایی تاکید چندانی بر این مساله وجود ندارد.
با توجه به آنچه گفته شد، می‌توان شیوه‌های معماری دو کشور با مقایسه و عناصر مشابه آنها را تعیین کرد.

نمونه‌هایی از تاثیر معماری ایران و دیگر کشورهای غرب چین بر معماری آن کشور
در کتاب «معماری اسلامی در چین» نوشته «لیوجی پینگ»‌، ترجمه مریم خرم، از راه یافتن اسلام به کشور چین توسط اولین سفیر خلافت در حدود 645 میلادی (24ش) و نیز راه ارتباطی دیگری به جز جاده ابریشم – که همان مسیر دریایی از خلیج فارس به بندر کانتون در منتهی الیه جنوب شرقی چین است- سخن رفته است و مساجدی در نقاط مختلف کشور چین معرفی شده‌اند.
در صفحه 12 این کتاب آمده است: «از خارجیانی که مرتبا به چین رفت و آمد می‌کردند، ایرانیان و عرب ها را می‌توان نام برد. غالب ایرانیان تاجران ثروتمندی بودند که از مسیر مهم برای کار و تجارت به چین می‌آمدند. ایرانیان و عرب ها وقتی برای تجارت به چین می آمدند. برای نمازگزاردن مساجدی می ساختند و به این ترتیب فرهنگ معماری خود را به آن کشور وارد می نمودند. شهرهای بر سر راه آنها کوانگ جو، چون جو و هانگ جو بوده است.»
برخی مساجد چینی دارای شبستان، منار و رواق است. بعضی از مساجد یا آرامگاه سقف گنبدی دارد. مانند مسجد عیدگاه در کاشغر، مسجد سوگون تان (سلیمان) در تورفان، آرامگاه یوسف خاص حاجب و آرامگاه آفاق خواجه در کاشغر که از نظر نما و نقشه به معماری بناهای آرامگاهی و مساجد ایران بسیار نزدیک است.
در زیر نویش صفحه 12 به نقل از تاریخ تمدن درباره پاگودا آمده است که بعضی ریشه آن را از واژه هند و ایرانی بتکده شمرده‌اند؛ این بدان معنی است که ساخت پاگودا در چین از معماری هند و ایران متاثر است.
در دایره المعارف معماری جهان ضمن تایید این نظریه آمده است: «نفوذ دین بودا در امپراطوری چین در قرن اول میلادی آغاز شد و فرم‌های خاصی از معماری را با منشأ هندی به همراه آورد. ساخت پاگوداهای آجری یا سنگی از قرن پنجم میلادی آغاز شد.»
در کتاب آشنایی با معماری جهان، پاگودا در چین به عنوان مکانی برای مشاوره ماموران حکومتی، دعا و نیایش، پیشگویی و طالع بینی، مشخص کردن جهت وزش باد و نیز به عنوان میل راهنما آمده است که با منار در معماری ایران وجه اشتراک دارد.
نشانه‌هایی از تاثیر معماری چین بر معماری ایران
با توجه به این که چوب در معماری چین نقش بسیار مهمی دارد، اشاره‌ای کوتاه به نقش چوب در معماری ایران برای مقایسه بناها ضروری است.


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
  • ali mo

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه هنر عکاسی و جایگاه دیدن و فرآیند بینایی در آن تحت word دارای 100 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه هنر عکاسی و جایگاه دیدن و فرآیند بینایی در آن تحت word   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

- پیشگفتار 1
- مقدمه 3
فصل اول – دستگاه بینایی8
فصل دوم – ژاک لکان13
1-2- لحظه رویت چگونگی دیدن از دیدگاه ژاک لکان15
2-2- چشم – روشنایی29
فصل سوم – رولان بارت35
1-3- رویت در عکاسی از دیدگاه رولان بارت38
فصل چهارم – دیدن در عکاسی45
1-4- خواستگاه عکاسی46
2-4- دیدن و مشاهده عکاس – هنرمند51
فصل پنجم – زیبایی شناسی در عکاسی62
1-5- گزینش کادر63
2-5- نحوه ارائه عکس70
3-5- نگاه و معنا 72
فهرست منابع و مأخذ83
گزارش کار عملی85

 

پیشگفتار:
مطلبی که به دنبال می آید، رساله نظری نگارنده است. این تحقیق به بررسی نگاه، جایگاه دیدن و فرآیند بینایی در هنر عکاسی می پردازد.
از گذشته تا کنون برای نگارنده این سوال مطرح بود که عکاس به عنوان هنرمند چگونه جهان رودرروی خود را گزینش می‌کند. این دغدغه از ابتدای تحصیل ذهن مرا به خود مشغول کرد. در سال آخر تحصیل هنگامی که جهت انتخاب پروژه پایان‌نامه به استاد راهنمایم رجوع کردم، موضوع خود را به ایشان گفته و ایشان عنوان نگاه و معنا در عکاسی را برای من انتخاب کردند و از من خواستند تا به مطالعه این موضوع بپردازم. پس از یافتن چند منبع و پیگیری در مورد چند عکاس و چند نظریه پرداز در حوزه هنر و عکاسی موضوع پیشنهادی را پذیرفتم و شروع به فعالیت کردم.
رساله مذکور دارای بحث بنیادی و نظری است. عکاسان هنگام ثبت عکسهای خود به جهان بیرون از دوربین و یا به تعبیری به جهان رودرروی دوربین از طریق اندیشه درونی و عنصر بینایی یعنی چشمها دست می یابند. هنر عکاسی هنر عینی است و در مرحله رؤیت، عکاس تصویر خود را ثبت می کند – در این فرآیند چشمها عمل نمی کند بلکه جهان،  جهان عکاس که همان گذشته، حال و تجربیات و نحوه اندیشیدن اوست که در سطح عکسها مؤثر است. مبنای این تحقیق نظری بر دو مسئله دستگاه بینایی و لحظه رویت و گزینش کادر و ثبت تصویر استوار است.
تحقیق شامل یک چکیده، پیشگفتار و مقدمه ای در باب عکاسی و پنج فصل تحت عنوان دستگاه بینایی و دیدن در عکاسی – خواستگاه عکاس، گزینش کادر و زیبایی شناسی عکس می باشد. در پایان یک فهرست منابع و مآخذ و یک گزارش عملی درج شده است. نگارنده خود معتقد است که این دو مقاله نظری پیچیده، اما در عین حال مهم‌اند. نظریه ژاک لکان درباره فرآیند بینایی و نظریه رولان بارت در زمینه عکاسی همچنان برای من سنگین، اما قابل احترام است. بدیهی است می بایستی حوزه مطالعات دانشجویان عکاسی و همچنین خودم گسترش یابد تا این گونه موارد را بیشتر درک کنیم.
در پایان هیچ ادعایی در کامل بودن این تحقیق ندارم و امیدوارم در پژوهشهای بعدی بیشتر در باره عکاسی فرا گیرم.
در اینجا بر خود واجب می دانم از استاد گرامی، جناب آقای شهاب الدین عادل که مرا در تمامی مشکلات و در تمامی دوران تحصیل راهنمایی کردند، کمال سپاسگذاری را به جا بیاورم.

 

مقدمه
عکاسی‌
اندیشه‌ انتقادی‌ در باب‌ عکاسی‌ در سده‌ی‌ بیستم‌، بحث‌هایی‌ در قبال‌ قبول‌ عکاسی‌ به‌ عنوان‌ یک‌ شکل‌ هنری‌ درابتدای‌ این‌ قرن‌، آثاری‌ در باره‌ تأثیر عکاسی‌ بر رسانه‌های‌ هنری‌ قدیمی‌تر، تحول‌ تاریخ‌ این‌ رسانه‌ و آثار آخر نویسندگان‌ و در راستای‌ ارائه‌ی‌ نظریه‌ی‌ در باره‌ این‌ رسانه‌ را در بر می‌گیرد.
بسیاری‌ از آثار متأخر در زمینه‌ عکاسی‌ معطوف‌ به‌ جریانهای‌ گوناگون‌ اندیشه‌ی‌ پسی‌مدرن‌ در راستای‌ شالوده‌شکنی‌مدرنیسم‌ در هنر است‌.
در نظر نویسندگان‌ و هنرمندانی‌ که‌ این‌ آثار اخیر را عرضه‌ کرده‌اند، پسی مدرنیسم‌ را بحرانی‌ در فرآیند بازنمایی‌ غرب‌تعریف‌ کرد و عکاسی‌ نقش‌ بسیار مهمی‌ را در آن‌ ایفا کرده‌ است‌.
بسیاری‌ از نظریه‌پردازان‌ مطرح‌ حوزه‌ی‌ عکاسی‌ را به‌ خاطر سرشت‌ بینا رشته‌ایی‌اش‌ مورد توجه‌ قرار می‌دهند. شاید تنها خصلت‌ غالب‌ این‌ رسانه‌ انعطاف‌پذیری‌اش‌ باشد. این‌ نکته‌ با کاربردهای‌ گوناگون‌ این‌ رسانه‌ در عرصه‌ فرهنگ‌روشن‌ می‌شود. کاربردهایی‌ که‌ تنها بخش‌ اندکی‌ از آنها وجه‌ی‌ هنری‌ دارند.
نخستین‌ تاریخ‌ جامع‌ عکاسی‌ بو مونت‌ نیوهال‌ بود. به‌ عنوان‌ کاتالوگ‌ نمایشگاهی‌ در «موزه‌ هنر مدرن‌» با نام‌ «عکاسی‌: 1937-1839» نوشته‌ بود، که نقش‌ بسیار مهمی‌ در مورد پذیرش‌ قرارگرفتن‌ عکاسی‌ به‌ عنوان‌ یک‌ شکل‌ هنری‌ مشروع‌ ایفاکرد.
در اوایل‌ سده‌ بیستم‌، شکافی‌ میان‌ دو گونه‌ عکاسی‌ در آمریکا پدید آمد؛ گونه‌یی‌ که‌ از خصلت‌ اجتماعی‌ این‌ رسانه‌ بهره‌می‌گرفت‌ و گونه‌‌ئی‌ که‌ با برداشت‌ ناب‌گرایانه‌ی‌ عکاسی‌ «هنری‌» همخوان‌ بود.
این‌ شکاف‌ موجود میان‌ عکاسی‌ هنری‌ و عکاسی‌ مستند رویارویی‌ دو اسطوره‌ی‌ عامیانه‌ یکی‌ نمادگرا و دیگری‌واقع‌گراست‌.
در کار ناب‌گرایان‌، از آن‌ جا که‌ هنر بیان‌ حقیقت‌ درونی‌ به‌ شمار می‌رود عکاسی‌ یک‌ نهان‌ بین‌ است‌. اما در عکاسی‌مستند عکاس‌ یک‌ شاهد و عکس‌ گزارشی‌ از حقیقت‌ تجربی‌ است‌.
در اروپا عکاسان‌ اجتماعی‌، کارشان‌ را بر پایه‌ی‌ واقع‌ گرایی‌ طبقاتی‌ استوار کرده‌ بودند. والتر بنیامین‌ از نخستین‌نظریه‌پردازانی‌ بود که‌ در بستری‌ سیاسی‌ در باره‌ عکاسی‌ دست‌ به‌ قلم‌ برد. او تأثیر تکنولوژی‌ بر شاخه‌های‌ مختلف‌ هنر را مورد توجه‌ قرار داده‌ است.‌ با تکثیر مکانیکی‌ که‌ به‌ واسطه‌ عکاسی‌ امکان‌پذیر شد اقتدار اثر هنری‌، یا به‌ تعبیر بنیامین‌«هاله‌»ی‌ بی‌همتای‌ آن‌ از بین‌ می‌رود. حال‌ انبوه‌ نسخه‌های‌ بدل‌ جای‌ نسخه‌ی‌ اصل‌ را می‌گیرد. یکی‌ از عمیق‌ترین‌ عواقب‌ تکثیر مکانیکی‌ برای‌ هنر که‌ بنیامین‌ در مقابله‌ خود به‌ آن‌ پرداخته‌ رسیدن‌ به‌ این‌ تصور می‌باشد که‌ هنر دیگر مبتنی‌بر آئین‌ نبوده‌، بلکه‌ بر پایه‌ی‌ سیاست‌ استوار شده‌ است‌. اساس‌ این‌ تصور را کاهش‌ فاصله‌ی‌ موجود میان‌ بیننده‌ و اثرهنری‌ تشکیل‌ می‌داد. با افزایش‌ دست‌رس‌پذیری‌ اثر هنری‌، ارزش‌ آئینی‌ آن‌ کاهش‌ می‌یابد.
سرآغاز اندیشه‌ی‌ پسی‌مدرن‌ در هنر را می‌توان‌ در ساختارگرایی‌ و پساساختارگرایی‌ به‌ ویژه‌ در نوشته‌های‌ رولان‌ بارت‌ یافت‌. نوشته‌های‌ بارت‌ اهمیت‌ خاصی‌ در زمینه‌ی‌ عکاسی‌ و تکوین‌ یک‌ «نظریه‌ی‌ عکاسی‌» دارند. بارت‌ در مقاله‌ی‌ «پیام‌عکاسانه‌» (1961) «نوع‌» خاصی‌ از عکاسی‌ یعنی‌ عکاسی‌ مطبوعات‌ را مورد بررسی‌ قرار می‌دهد. جریان‌های‌ تازه‌ دنیای هنردر اواخر دهه‌ی‌ هفتاد عکاسی‌ را در محور نقدهای‌ خود بر مقوله‌ی‌ «بازنمایی‌» قرار دادند. این‌ روی‌ کرد متخصصان‌ هنرمفهومی‌ به‌ عکاسی‌ در اواخر دهه‌ی‌ شصت‌ و در دهه‌ی‌ هفتاد، اساساً از اشتیاقی‌ مدرنیستی‌ به‌ خلق‌ هنری‌ نشأت‌می‌گرفت‌ که‌ برداشتهای‌ سنتی‌ از ماهیت‌ هنر را متزلزل‌ می‌سازد.
«دامنه‌ی‌ تأثیرگذاری‌ هنر مفهومی‌ حوزه‌های‌ سنتی‌تر عکاسی‌ را نیز فرا گرفت‌. اگرچه‌ عکاسی‌ به‌ عنوان‌ یک‌ شکل‌ هنری‌مدرنیستی‌ پذیرفته‌ شده‌ بود، مقتضیات‌ این‌ هدف‌، یعنی‌ خلوص‌ و خودآئینی‌ عکاسی‌ به‌ عنوان‌ یک‌ رسانه‌، دیگر از جمله‌مسائل‌ مطرح‌ در دنیای‌ هنر به‌ شمار نمی‌رفتند. جالب‌ آن‌ که‌ توجه‌ فزاینده‌ به‌ این‌ رسانه‌ به‌ نوبه‌ی‌ خود ارزش‌ اقتصادی‌آن‌ در دنیای‌ هنر را افزایش‌ داده‌ است‌. محوریت‌یابی‌ عکاسی‌ به‌ این‌ معنا است‌ که‌ عکاسی‌ دیگر چون‌ گذشته‌ در دنیای هنر غریبه‌ نیست‌. در دهه‌ی‌ هشتاد دنیای‌ هنر به‌ طرز فزاینده‌یی‌ به‌ عکاسی‌ به‌ عنوان‌ راهی‌ برای‌ برقراری تماس‌ تازه‌یی‌ باامور اجتماعی‌ و درنتیجه‌ به‌ عنوان‌ وسیله‌  برای‌ جان‌بخشی‌ دوباره‌ به‌ کالبد هنر توجه‌ نشان‌ داد. عکاسی‌ در اکثر آثار این‌دوره‌ محملی‌ برای‌ نقد محسوب‌ می‌شود؛ آثار اولیه‌ سیندی‌ شرمن‌ معطوف‌ به‌ راه‌یابی‌ به‌ نوع‌ نگاه‌ عکس‌های‌ فیلم‌های‌هالیوودی‌ به‌ منظور افشای‌ ایدئولوژی‌ عامل‌ در آن‌ها بود.
در دهه‌ نود، جاناتان‌ کرری‌ (1990) با مردود دانستن‌ روایت‌ خطی‌ پیشرفت‌ فنی‌ که‌ از «اتاقِ تاریک‌» (کامرا آبسکورا)آغاز شده‌ به‌ عکاسی‌ امروزی‌ می‌انجامد، سرمشق‌ تازه‌یی‌ برای‌ تفکر در باب‌ عکاسی‌ در چهار چوب‌ چشم‌انداز غرب‌ ارائه‌ می‌کند. نظری‌ در اوایل‌ سده‌ی‌ نوزدهم‌ را نشان‌ می‌دهد که‌ طی‌ آن‌ راستای‌ بحث‌ از نورشناسی‌ هندسی‌ به‌برداشت‌ فیزیولوژیکی‌ از بینایی‌ معطوف‌ می‌شود. در گزارش‌های‌ تاریخی‌ پیشین‌ از سیر تحولات‌ عکاسی‌ «اتاق ِتاریک‌» به‌ عنوان‌ الگوی‌ دوربینهای‌ امروزی‌ مورد توجه‌ قرار می‌گیرد اما او در بحث‌ خود این‌ طرز فکر را کنار می گذارد وسرمشق‌ جدید او تازه‌ ترین‌ جهت‌گیری‌های‌ رسانه‌ی‌ عکاسی‌ به‌ سوی‌ فن‌آوری‌های‌ رایانه‌ای‌ است‌.»

فصل‌ اول‌:
دستگاه‌ بینایی‌
دستگاه‌ بینایی‌
نور از طریق‌ قرنیه‌ شفاف‌ وارد چشم‌ می‌شود. مقدار‌ نوری‌ که‌ وارد چشم‌ می‌شود، تابع‌ قطر مردمک‌ است‌، سپس‌عدسی‌، نور را برروی‌ سطح‌ حساس‌ به‌ نام‌ شبکیه‌ متمرکز می‌سازد عدسی‌ چشم‌ تقریباً همانند عدسی‌ دوربین‌ کارمی‌کند. قسمتهای‌ اصلی‌ چشم‌ انسان‌ در (تصویر 1-1) مشخص‌ شده‌ است‌.
انقباض‌ و انبساط‌ مردمک‌ بوسیله‌ دستگاه‌ عصبی‌ خودمختار تنظیم‌ می‌شود. بخش‌ پاراسمپاتیک‌ تغییرات‌اندازه‌ مردمک‌ را بر حسب‌ تغییرات‌ میزان‌ روشنایی‌ کنترل‌ می‌کند. (همانند دیافراگم‌ دوربین‌ عکاسی‌) بخش‌ سمپاتیک‌نیز اندازه‌ مردمک‌ را کنترل‌ می‌کند، و در شرایط‌ هیجانی‌ شدید، چه‌ خوشایند یا ناخوشایند، موجب‌ باز شدن‌ مردمک‌می‌شود. حتی‌ تحریکات‌ هیجانی‌ خفیف‌ نیز، اندازه‌ مردمک‌ را به‌ گونه‌ای‌ منظم‌ تغییر می‌دهد. (تصویر 2-1) شبکه‌ سطحی‌ که‌ درقسمت‌ عقب‌ چشم‌ قرار گرفته‌، در برابر نور حساس‌ است‌، و سه‌ لایه‌ اصلی‌ دارد:
الف‌: میله‌ها و مخروط‌ها.
یاخته‌هایی ‌ هستند حساس‌ در برابر نور (گیرنده‌های‌ نور) که‌ انرژی‌ نورانی‌ را به‌ علامتهای‌ عصبی‌ تبدیل‌ می‌کنند.
 
ب‌: یاخته‌های‌ دوقطبی‌.
این‌ یاخته‌ها با میله‌ها و مخروط‌ها در ارتباطند.
ج‌: یاخته‌های‌ عقده‌ای‌
رشته‌های‌ آنها عصب‌ بینایی‌ را تشیل‌ می‌دهد. (تصویر 3-1) ‌‌‌عجیب‌ است‌ که‌ میله‌ها و مخروطها لایه‌ پشتی‌ شبکیه‌ را تشکیل‌می‌دهند. امواج‌ نور نه‌ تنها باید از عدسی‌ و مایعاتی‌ که‌ کره‌ چشم‌ را پر می‌کنند. که‌ هیچکدام‌ وسایل‌ مناسبی‌ برای‌ انتقال‌نور نیستند - ، بگذرند، بلکه‌ باید از شبکه‌ رگهای‌ خون‌ و یاخته‌های‌ عقده‌‌ای نیز که‌ در داخل‌ چشم‌ قرار دارند، عبور کنند تا به‌گیرنده‌های‌ نوری‌ برسند، (جهت‌ پیکان‌ها‌ در (تصویر3-1 ) نشانگر جهت‌ نور است‌). اگر به‌ یک‌ زمینه‌ همگون‌، مانند آسمان‌ آبی‌، خیره‌شوید، می‌توانید حرکت‌ خون‌ را در داخل‌ رگهای‌ خونی‌ شبکیه‌ که‌ در جلو میله‌ها و مخروطها قرار دارند، ببینید. دیواره‌رگهای‌ خونی‌ به‌ صورت‌ یک‌ جفت‌ خط‌ باریک‌ در پیرامون‌ مرکز دید چشم‌ به‌ چشم‌ می‌خورد، و نیز اشیاء پولک‌ مانندی‌را می‌بینید که‌ به‌ نظر می‌رسد بین‌ این‌ خطوط‌ باریک‌ در حرکت‌ هستند، اینها همان‌ گلبولهای‌ قرمز خون‌ هستند، که‌ دررگها شناورند.
حساسترین‌ بخش‌ چشم‌ (در روشنایی‌ عادی‌ روز) قسمتی‌ از شبکیه‌ است‌ که‌ لکه‌ زرد نام‌ دارد. در فاصله‌ای‌ نه‌ چندان‌دورتر از لکه‌ زرد، یک‌ ناحیه‌ غیر حساس‌ وجود دارد که‌ آن‌ را نقطه‌ کور می‌نامند؛ در این‌ ناحیه‌ است‌ که‌ رشته‌‌های عصبی‌یاخته‌های‌ عقده‌ای‌ شبکیه‌ به‌ هم‌ می‌رسند، و عصب‌ بینایی‌ را تشکیل‌ می‌دهند. گرچه‌ ما معمولاً متوجه‌ نقطه‌ کورنمی‌شویم‌، اما وجود آن‌ را می‌توان‌ به‌ آسانی‌ نشان‌ داد.
میله‌ها و مخروط‌ها، مهمترین‌ یاخته‌های‌ شبکیه‌، گیرنده‌های‌ نوری‌ هستند، یعنی‌ میله‌های‌ استوانه‌ای‌ و مخروطهای‌پیازی‌ شکل‌. مخروطهایی‌ که‌ فقط‌ در بینایی‌ روز فعال‌ هستند به‌ ما امکان‌ می‌دهند، هم‌ رنگهای‌ بی‌ فام‌ (سفید، سیاه‌ ورنگهای‌ خاکستری‌ بین‌ این‌ دو) و هم‌ رنگهای‌ فامی‌ (قرمز، سبز، آبی‌، زرد) را ببینیم‌. میله‌ها بیشتر در شرایط‌ کم‌ نور(روشنایی‌ گرگ‌ و میش‌ شب‌) فعالند. و فقط‌ دیدن‌ رنگهای‌ بی‌ فام‌ را میسر می‌سازند - درست‌ مانند تفاوت‌ فیلم‌ سیاه‌ وسفید و رنگی‌ که‌ از لحاظ‌ حساسیت‌، معمولاً فیلم‌های‌ سیاه‌ و سفید از حساسیت‌ بیشتری‌ برخوردارند.
در سطح شبکیه بیش از 6 میلیون مخروط و 100 میلیون میله به طور ناهمسان پراکنده اند. در مرکز لکه زرد فقط مخروطها قرار دارند و 50000 مخروط در ناحیه کوچکی به مساحت یک میلی متر مربع جمع شده اند، در ناحیه خارج از لکه زرد، هم میله ها وهم‌مخروطها یافت می‌شوند و‌هرچه از مرکزشبکیه به پیرامون آن نزدیک می‌شویم، از تعدادمخروطها کاسته می‌شود.درناحیه لکه زرد نسبت‌به نواحی پیرامونی،جزئیات بهتردیده می‌شود.
اگر بخواهیم چیزی را روشنتر ببینیم، باید مستقیم به آن نگاه کنیم تا تصویر آن روی لکه زرد بیفتد. در ناحیه پیرامون با برخورداری از میله های حساس بیشتر، مناسب ترین ناحیه برای تشخیص نقاط کم نور است. (تفکیک دیداری  بهتر صورت می گیرد).
 
فصل‌ دوم‌:
ژاک لکان‌
(Jacgues Lacan)
ژاک‌ لکان ‌
(Jacgues Lacan)
او یک روان‌کاو فرانسوی‌ بود. او مقتدرانه‌ترین‌ و چشم‌گیرترین‌ تأثیرات‌ را بر متفکران‌ درون‌ و بیرون‌ حوزه‌ی‌ روان‌ کاوی‌گذاشته‌، موجب‌ پیشرفت‌هایی‌ در نقادی‌ ادبی‌، فلسفه‌، فمینیسم‌ و نظریه‌ی‌ سینما شده‌ است‌. او در سال‌ 1934 ‌به‌عضویت‌ «مؤسسه‌ی‌ روان‌ کاوی‌ پاریس‌» درآمده‌ بود، در سال‌ 1952 به‌ همراه‌ جمعی‌ «انجمن‌ روان‌ کاوی‌ پاریس‌» رابنیان‌ کرد. او در سال‌ 1963 «آموزشگاه‌ فرویدی‌ پاریس‌» را بنیان‌ گزاری‌ کرد. لکان‌ در طول‌ دهه‌ی‌ سی توجه‌ خاصی‌ به‌سورئالیست‌ها داشت‌ سورئالیسم‌ تأثیر حائز اهمیتی‌ بر لکان‌ گذاشت‌؛ بسیاری‌ از اشارات‌ ادبی‌ که‌ در نوشته‌های‌ لکان‌یافت‌ می‌شوند اشاراتی‌ به‌ آرا و آثار مؤلفان‌ سورئالیست‌ بوده‌ و سبک‌ خود وی‌ نیز از جهاتی‌ مرهون‌ آثار آنان‌ می‌باشد.به‌ نظر لکان‌ «روان‌شناسی‌ 'من‌'» حاکی‌ از منطبق‌ سازی‌ فرد با یک‌ محیط‌ پیرامونی‌ و نادیده‌ انگاشتن‌ این‌ کشف‌ فرویدی‌بود که‌، همچنان‌ که‌ مرحله‌ی‌ آینه‌یی‌ اثبات‌ می‌کند، «من‌» (ego) محصول‌ همذات‌ پنداری‌ بیگانه‌ساز بوده‌، هم‌ ارز سوژه‌ نبوده‌، و بنابراین‌ نمی‌تواند حاکم‌ موضع‌ خویش‌ باشد. به‌ عقیده‌های‌ او معنا در او از طریق‌ زنجیره‌ی‌ از دال‌هاپدید می‌آید؛ معنا در یک‌ عنصر واحد موجود نیست‌. اگرچه‌ لکان‌ کار اصلی‌ خود را تثبیت‌ موقعیت‌ روان‌ کاوان‌ و دفاع از بازگشت‌ به‌ فروید می‌دانست‌، با این‌ حال‌، اثار او کاربست‌های‌ گوناگونی‌ یافته‌ و به‌ جزئی‌ از حوزه‌ی‌ فرهنگی‌عمومی‌یی‌ بدل‌ شده‌اند.

1-2-لحظه‌ی‌ رویت‌-چگونگی‌ دیدن‌ازدیدگاه‌ ژاک‌ لکان‌
دیدن‌ عبارت‌ است‌ از داشتن‌ مفهومی‌ از چیزی‌ که‌ مقابل‌ چشم‌های‌ ما قرار دارد بی‌ آن‌ که‌ نیازی‌ به‌ فکر کردن‌ در باره‌ آن‌باشد.
به‌ منظور درک‌ کردن‌ این‌ تجربه‌ که‌ فکر کردن‌ در آن‌ نقشی‌ بازی‌ نمی‌کند باید به‌ دنیای‌ بصری‌ دوران‌ کودکی‌، به‌ اصل‌ ومنشاء درک‌ فضا برای‌ همه‌ ما بازگردیم‌. گویی‌ که‌ هنر، سینما و عکاسی‌ بطور تصادفی‌ در آن‌ حوزه‌ قرار می‌گیرد. نوزاد دوتا شش‌ ماهه‌ فرشته‌وار لبخند می‌زند. احتمالاً فکر می‌کند فرشته‌ کوچکی‌ روی‌ سقف‌ اتاق در پرواز است‌.
زمانی با صورتی‌ که‌ منظره‌ای‌ برای‌ نگاه‌ کردن‌ بشمار می‌رود - از چشم‌های‌ مادرش‌ گرفته‌ تا چشمهای‌ آدمک‌ مقوایی‌ که‌ به‌ اونشان‌ داده‌ می‌شود - واکنش‌ کاملاً شادمانه‌ او لبخند است‌، لبخند زیبایی‌ که‌ در برخورد با هر چشمی‌ خوشامدگویی‌می‌کند.
تا زمانیکه‌ تمایزی‌ بین‌ چیزها برقرار نیست‌ همه‌ آن‌ها یکی‌ و یکسان‌ بنظر می‌رسند، به‌ چیزی‌ فکر کرده نمی‌شود، همه چیز جنبه بلاواسطه دارد.
از نظر نوزاد، شب یا روز، خوابیدن یا بیدار بودن، اشیاء یا اشخاص وجود ندارد. او در تجربه اولیه لذت، تقریباً در خارج از زمان غرقه می‌شود و با ابدیت و شفافیت همه جا پیوند می خورد.
او در بهشت شکلهای سیال، عجین شده در دنیای پیش از شناخت رنگها و نورهای اولیه بسر می برد ولیکن در لبه مرحله آشنایی با رنگ و فرم زندگی می‌کند.
با وجود این، از آن چه چشمهایش می بیند، ادراکی ندارد. آنگاه، با ادراک، اشتیاق توأم با نگرانی و دلهره پدید می آید.
حدود شش ماهگی، نوزاد از لبخند زدن به هر کسی، جز مادر خود، یعنی نخستین حامی و دستیارش، دست می کشد. شروع می‌کند به دوست داشتن «موجود» دیگری – آن (دیگر)ی است. اکنون می داند که او، یعنی مادرش، وجود دارد، درون و بیرون را کشف می‌کند و آنچه را می بیند تشخیص می دهد، و فضای دوروبر، صرفاً تصویری بر صفحه چشم او نیست که سابقاً (کلیت)ی بی اعتبار بشمار می رفت.
چشم از آن چه می بیند جدا می‌شود و به صورت عضوی مجزا درمی آید: نماد فقدان حالت اولیه.
با این فقدان اولیه است که آگاهی از وجود «فاعل» حاصل می‌شود.
در این مرحله، نوزاد منظر چیزها را آنسان که ظاهر می شوند به کناری می‌گذارد و آن ظاهر، حالت صورتک برای او پیدا می‌کند.
چه سقوطی! نوزاد  در این جا در زمان حال به چرخش درمی آید و همزمان تشخیص می دهد که در این جا و زیر سقف آسمان (روی زمین) است.
نوزاد از دیدن چشمهای خود درآینه شگفت زده می‌شود. در این جا ضروری است که جریان را بطور دقیق تر بررسی کنیم. در این جا، من (نوزاد) در مقابل آینه ایستاده ام، درحالی که فکر می کنم. ضمناً تلاش به عمل می آورم بین تصویری که می بینم و (موجود)ی که حس می کنم – که خود من باشد – ارتباطی برقرار کنم و ادراک من بین این فاصله، از سویی به سوی دیگر، نوسان می‌کند تا این که سرگیجه می گیرم.
من در حالتی از همپاشیدگی بصری که سرانجام غیر قابل تحمل می‌شود گرفتار می شوم.
عامل مخربی برای محق بودن خود در این چندتایی بودن تصاویری که به پس و پیش بازتاب می شوند وجود دارد.
من، زنده اما فناپذیر، با این احساس که چیزی نیستم جز یک ظاهر، یک پوشش پوستی، که از طریق سوراخ سیاه رنگ کوچکی – مردمک چشم من – آگاهی به درون راه می یابد و من تحت تأثیر آن قرار می گیرم به فکر فرو می روم. بنظر می رسد تجربه، نکته ای به من می گوید که من، به استثناء چشم هایم که از طریق آن ها سقوط خود را مشاهده می کنم، زن یا مردی نیستم که دیگران می‌بینند. من، صورتکی نیستم که آنان می بینند، و با وجود این، صورتکی هستم که ابراز وجودی من و ظاهر  من است. بنابراین، بین «ظاهری» (نموداری) و «واقعی». «نگاه» قرار دارد که از «هستی» اولیه من باقی می ماند.
نقطه ای کوچک، نقطه ای که منطق و برهان به تدریج در آن جا می گیرد و این، نماد فقدان اولیه (اصلی) بشمار می رود که از لحظه محروم شدن از دوتایی دیدن نشانه دارد.
«بی تردید از طریق میانجی بودن صورتکها است که زن و مرد به شدیدترین وجه با موجودیت درونی خود نسبت به یکدیگر برخورد می‌کند.»
همه مجبورند موقعیت خود را  در این ثبت تصویری پیدا کنند و آن را به منزله پرده سینما، یا به منزله تأتر و یا در یک تصویر، در نظر بگیرند.
از آن جا چشم، پنجره روح (درون) است، روح پیوسته در بیم بسر می برد به اندازه ای که هر زمان موجودی در مقابل چشم حرکت کند که موجب ترس ناگهانی انسان بشود او فوراً دست های خود را برای حفاظت از قلب خویش که زندگانی را به مغز می رساند، جایی که سرور تمامی حواس ها مسکن دارد، و نه برای حفاظت از شنوایی و نه برای حفاظت از حس چشایی یا بویایی بالا نمی‌برد، اما احساس بیم پدید آمده که بی درنگ به بستن چشم ها و روی هم نهادن پلک ها با سرعت قانع نیست موجب می‌شود که او بطور ناگهانی به جهت مخالف سر بچرخاند؛ و اگر هنوز هم احساس امنیت نمی‌کند، چشم ها را با یک دست بپوشاند و دست دیگر را برای این که به صورت مانعی در مقابل عامل هراس و بیم بشود به جلو دراز کند.
بینایی، تمامی میدان بصری را به شیوه ای که عادی شده، در بر می گیرد.
چشم دوختن متضمن مقصود و منظور است که به نقطه ای در میانه میدان بصری، یعنی نقطه ثابت نگاه، با رغبت هدایت می‌شود.
فیزیولوژیست ها می گویند که نگاه دقیق (نگاه خیره) زاویه ای یک یا دو درجه می سازد؛ بینایی معمولی، زاویه ای بیست درجه می سازد و بینایی کلی و محیطی، زاویه ای دویست درجه. دست های خود را در زاویه ای چهل و پنج درجه نسبت به خط بینایی دراز کنید خواهید دید که شمردن انگشت هایتان دشوار است. اما، دیدن حرکت آن ها کاملاً امکان پذیر است.
بینایی محیطی اطلاعاتی در زمینه حرکت می دهدو به نزدیک شدن چیزی یا از چیزی که ممکن است به معنای خطر باشد هشدار می دهد.
بینایی محیطی چیزهای مهم در محیط را برمی گزیند و نگاه را در مسیر آن‌ها هدایت می‌کند. چشم یک خط مرکزی دارد و تمامی چیزهایی که در مسیر این خط به چشم می آید مشخص و واضح دیده می‌شود. در اطراف و حاشیه این خط، شمار بی نهایتی از خط های دیگر وجود دارد که به این خط مرکزی ملحق می‌شود و این خط ها هرقدر که از خط مرکزی دورتر باشند به همان نسبت قدرت کمتری دارند. 
هرزمان که نگاه حرکت می‌کند میدان بینایی ثابت باقی می ماند.
چشم های ما دائماً حرکت می کنند؛ تصویری که آنها روی شبکیه شکل می‌دهند نیز حرکت می‌کند و با وجود این، آنچه را می بینیم ثابت باقی می‌ماند. درنتیجه، از همان آغاز، فاعل عمل از مشاهده شدن بیرون نگهداشته می‌شود و از موجودیت خود بی اطلاع باقی می ماند.
چگونه تصویر به حالت ثابت (منظور، غیرلرزان) درمی آید؟
هر زمان حرکت داوطلبانه ای صورت می گیرد، به منظور جبران جرح و تعدیل مشاهده ای به وقوع پیوسته و ناشی از این حرکت، «نشانه» ای برای ساختارهای حسی صادر می‌شود. پس، در حینی که این صفحه را می خوانید، چشم شما خط به خط می لغزد و تکان می خورد؛ مغز شما، در همان زمان که فرامین و انگیزه های محرکه برای حرکت به عضلات تخم چشم می فرستد، به منظور جلوگیری از این که بخش عقبی چشم، تصویر حرکت را ثبت کند، علامت‌هایی (اجرای اعمال فرعی) صادر می‌کند. و اکنون به تجربه ساده ای توجه کنید. چشم راست خود را با فشار دادن تخم چشم با ملایمت حرکت دهید: دوتایی می بیند، تصویر سمت راست برروی تصویر سمت چپ می‌لغزد.
حرکت چشم که بطور مصنوعی ایجاد شده تا زمانی که به حالت عادی بازنگردد میدان دید نمی تواند به حالت اولیه درست و موازنه جلوه گر شود. از سوی دیگر، چشم خود را بطور معمولی حرکت دهید، میدان دید حرکت نمی‌کند فقط نقطه خیره شدگی دچار تغییر می‌شود و این را می توان مشاهده کرد: برخلاف انتظار، میدان دید خود را به عنوان این که در حرکت است تجربه می‌کنید اما نگاه شما جریان مزبور را به عنوان این که در حرکت است تجربه می‌کنید اما نگاه شما جریان مزبور را به عنوان این که روی یک میدان ثابت به حرکت درمی آید تجربه می‌کند. (به این جا نگاه کنید، به آن جا نگاه کنید).
اگر نگاه خود را صرفاً به سوی چیزی بچرخانید، سر شما حرکتی نمی‌کند. اما، اگر بخواهید توجه بیشتری به آن معطوف بدارید سر شما در مسیری که نگاه می کنید می چرخد به منظور این که انکسار عینی را به صفر برساند و تنش عضلانی را به موازنه معمول درآورد.
از نخستین مرحله هستی، بینایی با عمق مطابقت و هماهنگی دارد و عمق به نقطه واحدی می رسد. زمانی که نوزاد حدوداً دوماهه است چشم های او شروع می‌کند به پرپر کردن؛ حرکت های جزئی و پی در پی دارد و بنظر می رسد در جست و جوی چیزی است.
اما در شش ماهگی شروع می‌کند به نگاه کردن: یک بری، عمودی، اریب، همچنین محوری – و در عمق. این دو نظام، با توجه به فضا، نزدیک یا دور، نکته ای را تصریح می‌کند: مکان هندسی نگاه.
زمانی که مادر دور می‌شود یا بازمی گردد کودک می تواند بینایی خود را با حرکت دادن دو وجهی، یعنی همگرایی محورهای بصری، تطبیق دادن به منظور واضح دیدن، به فاصله درست و دقیق تنظیم کند.
این دو نحوه عمل که با یکدیگر سر و کار دارند به کودک می گویند که دقیقاً «به چه فاصله ای» نگاه کند.
کودک این حرکت را سهواً انجام می دهد پیش از آنکه این حرکات جنبه خودآگاهانه پیدا کند، و به این ترتیب، کودک از عمل نگاه کردن مطلع و آگاه می‌شود.
هرزمان چشم را به چیزی در فاصله نزدیک معطوف می کنیم، همگرایی محورهای چشمی افزایش می یابد؛ زمانی که این کار در فاصله دور صورت گیرد همگرایی محورهای چشمی (بینایی) کاهش پیدا می‌کند.
از این رو می توان تفاوت 4/0 میلی متر در یک متر، چهار میلی متر در ده متر، چهل میلی متر در یک کیلومتر را مشخص کرد. درنتیجه ما توان فراوان برای جدا کردن سطح های متفاوت و متعدد در عمق (خیلی نزدیک، نزدیک، دور، خیلی دور) را داریم.
وضوح سه بعدی بینایی دوربینی انسان که به وسیله علامات حرکتی صادر شده است از عضلات در گردش دورانی پدید می آید به ما توانایی می دهد از یک نقطه دید به نقطه دید جدید با فاصله متفاوت را به درستی کامل تشخیص دهیم. (اگر انسان چشم های خود را به سوی ماه «که تقریباً در بی نهایت قرار دارد» معطوف بدارد همگرا کند و آنگاه به سوی ابرهایی که فقط دو کیلومتر فاصله آن هاست بچرخاند با این که تفاوت در همگرایی وجود دارد اما به راحتی می تواند ابرها را به درستی تشخیص دهد).
انسان می تواند سر در ابرها داشته باشد یا در ماه، نکته در این جاست که چشم های او عمق و فاصله را به درستی تمیز می دهد.
تطبیق دادن عوامل گوناگون برای واضح دیدن یک شیئی، منظره و غیره، تصویری واضح پدید می آورد و همگرایی تضمین می‌کند که دو تصویر به شبکیه به درستی روی هم قرار داده شوند.
با وجود این، واقعیت دارد که در خارج و در ورای نقطه ای که تصاویر روی دو شبکیه چشم ها شکل می گیرند به یکدیگر پیوند می خورند و به صورت تصویر واحد واضحی درمی آیند. (انسان با این که دو چشم دارد شیئی را بطور واحد می بیند) تصاویر تار و گاه دوتایی می شوند. فراگرد پیوستگی و ترکیب در چشم صورت می گیرد و تاری و دوتایی بودن بصری که خارج از حوزه وضوح (فوکوس) قرار دارد آگاهانه نادیده گرفته می‌شود.
(به عنوان آزمایش، دست خود را به جلو ببرید و در فاصله ده متری وضوح دید را تنظیم کنید. دست خود را دوتایی می بیند، اما از این نکته به ندرت آگاه هستیم.) درنتیجه از این عمل ترکیب تطبیقی و همگرایی چه چیزی حاصل می‌شود؟
ابتدا، بینایی دوچشمی به صورت بینایی واحد درمی آید: تصویر سه بعدی و واحد است و شخص می تواند تصور کند که بسان غول یک چشم است. دوم این که تاری و دوتایی دیدن بصری، به همین لحاظ، به خارج از آن بخش از فضاهایی که چشم ها بر آن معطوف و تطبیق شده است پس رانده و نتیجتاً نادیده گرفته می‌شود. در حیطه این فضا، همگرایی نیز بطور بالقوه برای ارزیابی دقیق تر و برآورد فاصله به حالت فعال درمی آید. سلول های متعدد حس بینایی، روی شبکیه تأثیر می گذارد و جمعاً مقابله و تباین بسط یا فته ای را موجب می‌شود که روشنایی نسبی اشیاء را مشخص می‌کند، مقیاس رنگ‌های سیاه، خاکستری و سفید را برقرار می‌کند و در حاشیه سطوح متعدد و متفاوت روشنایی، خطوط مریی همانند خط های تـابلوی نقاشی رسم می‌کند.
آنگاه، نظام بینایی بین این خطوط و زمینه حاشیه مریی اجسام از اطلاعاتی که از حوزه های نور دائماً ساطع می‌شود برآوردهایی به عمل می آورد. این نظام، با تمرکز مقتصدانه نیرو، ساده ترین تصویر را تولید می‌کند، رنگ را نسبت به فرم، تابع و در مرحله ثانوی قرار می دهد. حاصل این کار، شکل های روشن و واضح است بنابراین، نوزاد پیش از آن که تشخیص دادن اشیاء را بیاموزد فقط به شکل هایی که از لحاظ اندازه (برحسب این که چقدر دور هستند  مداوماً تغییر می کنند) واکنش ذهنی بروز می دهند.
از فاصله بیست و پنج سانتی متری به یک دست خود نگاه کنید و از فاصله شصت سانتیمتری به دست دیگر بنگرید بنظر می‌رسد که هر دو دست به یک اندازه هستند اگرچه هر یک از آن ها تصویری با «ابعاد متفاوت» روی شبکیه تشکیل می دهند.
چرا زمانی که شمع به فاصله دوری از چشم برده می‌شود کیفیت تصویری نور روی چشم کاهش می یابد و آیا در داوری بینندگان ما با استثناء درجات روشنایی، کاهش پدید نمی آید؟
در تمامی لحظات، من در «واقع» هستم و سطح تصویری «واقع»، در من، این جدایی، نوعی جدایی از «هستی» را بوجود می آورد؛ سطح تصویر تمامی چشم را می پوشاند و جنبه تصوری پیدا می‌کند.
به مجرد روشن شدن هوا، تصاویر بی شماری که از اجسام و رنگ های جمع شده کنار هم درون آن پدید آمده است فضا را پر می‌کند، و از برای این تصاویر، چشم، هم هدف است، هم جذب کننده است.
به منظور درک حرکت چشم ضمن نگاه کردن به منظره باید توجه داشته باشیم که نگاه ما چیزی است که خارج از وجود ما رخ می دهد. من نه تنها به نقطه توجه نگاه می کنم، آن هم به من نگاه می‌کند. آنگاه، بینایی دو معنا پیدا می‌کند: «من نگاه می کنم» و «من نگاه کرده می شوم».
 
این موازنه ظریف، در یک آن، می تواند به این سو یا آن سو متمایل شود و هر بار جهت نگاه را به جانب خود بچرخاند و معطوف کند.
من صرفاً آن موجود ، به کوچکی یک نقطه، نیستم که از نقطه اصلی که پرسپکتیو از آن نقطه ناشی و درک می‌شود به خارج نگاه می‌کند... تصویر، مطمئناً در چشم من است. اما، خود من هم در تصویر هستم.
حالا ببینیم لئوناردو داوینچی در این مورد چه می گوید؟ که تصویر واقعی (بیرونی) با تصویر (درونی) در نقطه قرنیه (عدسی بلورین) جا عوض می‌کند و به راحتی همه زیستی دارند و ترکیب می شوند.
پرسپکتیو برای فاصله های نور از هرم متضاد استفاده می‌کند که رأس یکی از آنها در آسمان قرار دارد و پایه اش به دوری افق است. دیگری، پایه به سوی چشم و رأس روی افق قرار دارد. اما، هرم اول به همه عالم سر و کار دارد و تمامی توده اشیایی را که از برابر چشم می گذرد در بر می گیرد، از درون شکاف، چشم اندازی گسترده دیده می‌شود و اشیایی که دور و دورتر قرار دارند، به رغم بزرگی و عظمت نسبی آن ها، کوچک تر بنظر می آیند... هرم دوم با خصوصیات ویژه مربوط به آن چشم انداز سر و کار دارد که هرقدر اجزاء آن از چشم دور و دورتر قرار گرفته باشند. به همان نسبت، کوچک و کوچک تر بنظر می رسند.
پس، وجود نقطه محو شونده در «پرسپکتیو طبیعی» جزیی از ویژگی چشم است – خواه چشمی که به من نگاه می‌کند یا چشمی که من به آن نگاه می‌کنم. جایی که نور فقط با اشیاء یا دیوارها برخورد می‌کند قدرت خود را برای بازگشت (بازتاب) از دست می دهد و در گرما و حرارت آن شیء یا جسم تحلیل می رود. اما، چشم استفاده مجدد از آن به عمل می آورد و با تمرکز دادن آن نور در نقطه محوری، تغییر شکل می دهد.
در آمیزش جالب نقش ها، مرکز نوری عدسی بلورین، هم نقطه مبدأ و هم مکان هندسی نگاه است نظر به این که خط بینایی را که از شیئی به جانب چشم و از چشم به حفره درون (یعنی، حوزه حساس حاکم بر بینایی واضح) می‌رود، دربرمی گیرد و آن را هدایت می‌کند.
چرا خطوط هرم شکلی که از چشم آغاز می‌شود به نقطه ای می رسد، در چیزی که دیده می‌شود؟ و چگونه چیزهایی که دیده می شوند هرم را فقط در چشم شکل می دهند؟ و چگونه دو چشم، هرمی را شکل می دهند در چیزی که دیده می‌شود؟
در این جا، به نظریه جدایی مطرح شده توسط ژاک لکان خیلی نزدیک هستیم. این جا «دو مثلث» روی هم قرار داده شده اند همانطور که باید در عملکرد ثبت بینایی دوچشمی باشند»
گفته می‌شود که نور در خط مستقیم حرکت می‌کند مگر زمانی که با چشم برخورد حاصل می‌کند، یعنی جایی که تابع نمایش همگرایی است؛ و این، مورد استثنایی کم اهمیتی نیست.  چشم از خصلت بسیار مهمی برخوردار است یعنی می تواند برای دربرگرفتن و جذب تمامی شعاع های نور موجود به درون دوربین جادویی خویش از طریق گذرگاه و شکاف باریک شبکیه را در مرحله ورود در هم فشرده کند و به حالت تمرکز درآورد.
انسان از این همه دست بردن بی پروا در کم و کیف نور تقریباً خنده اش می‌گیرد: تمامی آن دنیای بزرگ در یک چنین فضای کوچک در پس چشم در هم فشرده و جا داده می‌شود. چشم، ابزار زیرکانه ساخته شده ای است.
گویی تمامی شعاع های نور روی چشم های من همگرا می شوند و من مرکز چیزی می شوم که می بینم. «در متیال» من تمامی آن فضا را در بر می گیرم؛ تمامی جهان بیرونی را مساحی و بررسی می کنم.
2-2 چشم روشنایی
منابع نور، شعاع هایی در تمامی جهات پخش می‌کند. این شعاع های نور حامل انرژی است و مادام که رسانه انتقالی شفافیت دارد و همگون است در خط مستقیم پیش می رود. نور مریی فقط بخش بی نهایت کوچکی از تمامی تشعشعات الکترومغناطیس است. این تشعشعات شدیداً ریز و ذره بینی هستند و «فوتون» نامیده می شوند: یعنی، ذرات اولیه نور
تعدادی از این فوتون ها در تمامی جهات بازتاب می‌شود و این چیزی است که چشم به عنوان روشنایی دریافت می‌کند. چشم، با توجه به درجات متعدد نور، می تواند خود را مطابقت دهد. اعضای حسی، فرم های مختلف «تحریک» را به وسیله نور، لمس کردن، چشیدن و غیره – در مقیاس مناسبی برای حس های فیزیولوژیکی ساده تر و کمتر پراکنده ادغام می‌کند.
این قانون نشان می دهد که چگونه انگیزه و عامل تحریک فیزیکی (نور، صدا، سردی، بو، غیره) به وسیله حواس های آدمی به صورت احساسی فیزیولوژیکی با درجه معینی از شدت یا ضعف ترجمه می‌شود.
در این جا، لگاریتم چه معنا می دهد؟ بطور کلی، به منظور دو برابر کردن قدرت حسی، به صد برابر کردن قدرت عامل محرکه نیاز است، و برای این که قدرت حسی را سه برابر کاهش دهیم باید قدرت عامل محرکه را به هزار تقسیم کنیم. از سوی دیگر، زمانی که قدرت نور چراغ (برای مثال، از 500 وات به 1000 وات) دو برابر شود قدرت حسی فقط به اندازه 3/0یا 3/1 افزایش می‌یابد: (log2=0.3 زیرا 2=100.30). درنتیجه این عامل بازدارنده، گستره وسیع درجات روشنایی (1/108) به مقیاس قابل تنظیم تر ارزش های نور پائین آورده می‌شود.
امولسیون های فتوگرافیک با در هم فشردگی مشابهی عمل می کنند اما در حوزه ثبت محدود با وجود این عمل تنظیم، وظیفه اصلی چشم باقی می ماند. زمانی که وارد محیط نوری متفاوت می‌شود یک نظام خودکار  (قوس بازتابی)، یعنی عنبیه، مثل دیافراگم دوربین عکاسی با توجه به شدت یا ضعف نور، بسته یا باز می‌شود و ورود نور را تا اندازه ای کنترل می‌کند. دو مجموعه عضلات متفاوت انقباض و اتساع کلی مردمک چشم را کنترل و تنظیم می‌کند.
شدت سریع نور، به همان نسبت، موجب انقباض سریع می‌شود با سرعتی متناسب با شدت عامل محرکه.
اگر نور ادامه یابد، انقباض اولیه حفظ نمی‌شود؛ حالت اتساع نسبی برقرار می‌شود که در حول و حوش میزان معینی نوسان می‌کند. بعضی حالات عاطفی-ترس، شگفتی، و غیره – از طریق اتساع مردمک چشم بطور داوطلبانه جنبه خارجی پیدا می‌کند. اگر از درون تاریکی شب به داخل اتاق کاملاً روشن شده ای برویم در کمتر از یک ثانیه انقباض صورت می گیرد اما در حالتی از عدم بینایی موقتی ناشی از منشاء‌نور بیرونی برای حدود ده ثانیه دچار خیرگی می شویم.
از سوی دیگر اگر از فضای روشن شده به وسیله نور خورشید به زیرزمین تاریک برویم، بی درنگ، اتساع رخ می دهد اما بیش از یک دقیقه طول می‌کشد تا به تاریکی عادت کنیم و مطابقت دهیم. نور زیاد چشم را صدمه می‌زند و بمنظور این که چشم را از صدمه به این طریق صیانت کنیم عوامل بینایی به کمک گرفتن متوسل می‌شود و این همانند کمکی می ماند که مثلاً به منظور کاهش روشنایی فراوانی که نور خورشید در محیط اتاق تولید می‌کند نیمی از پنجره را ببندیم.
عنبیه زیادی یا کمی (کمیت) نوری را که به چشم داخل می‌شود تنظیم می‌کندو قطر عنبیه از حداکثر هفت میلی متر تا حداقل دو و نیم میلی متر تفاوت می‌کند که از لحاظ سطح، تفاوتی شش برابر  است و درنتیجه ، نوری را می تواند دریافت کند که از لحاظ شدت صد میلیون بار نوسان دارد. واقعیت این است که مطابقت چشم با نور، در اصل از طریق و به وسیله شبکیه انجام‌می‌‌شود، (با یک زمان فعل و انفعال عناصر الکتروشیمیایی مکانیزم شبکیه ) (تطابقی که به وسیله تغییر n در فرمول S=KEn - بیان می‌شود) و فقط در مرحله دوم به وسیله عنبیه انجام می گیرد که شدت ناگهانی تغییرات نوری را کاهش می دهد یا آن را با تغییری جزئی که می تواند در حیطه نور مداوم صورت گیرد مطابقت می دهد.
هر زمان که چشم، در هوای روشن، به محلی در سایه نگاه کند، این محل، تاریک تر از آنی بنظر می رسد که در واقع است. اما، زمانی که چشم به داخل آن محل تاریک می رود، بی درنگ، بنظر می رسد که تاریکی کمتر می‌شود.
شبکیه مدت زمان درازی (حدود یک دقیقه) لازم دارد تا خود را مطابقت دهد، حال آن که مردمک چشم فوراً (حدود یک ثانیه) این عمل تطابق را انجام می‌دهد. بین عنبیه و زنجیره غضروف های ریز می توان مقایسه های جالبی به عمل آورد. اما تشبیه آن با دیافراگم عدسی دوربین عکاسی اشتباه است. از این نظر که عنبیه می تواند بر محدوده ای تاشش برابر فضای سطح تاثیرپذیر، در صورتی که دیافراگم عدسی دوربین می تواند همین کار را بر محدوده ای تا 256 برابر فضای سطح (F1.4 تا F22) انجام دهد. لیکن عنبیه می تواند خود را به نورهای مختلف از مقیاس نـــوری (10Lux) 1/0 تــا 000/100 (یعنی 6LUX) مطابقت دهد و در کمتر از  ثانیه تصویری بوجود آورد.
اما، امولسیون فتوگرافیک به نورهایی که شدت آن ها متفاوت است همانند چشم واکنش نشان نمی دهد. این فقدان انعطاف، استفاده از زمان نوردیدگی (اکسپوژ)، گستره بالقوه ای را که از چند ثانیه تا   ثانیه پیش می رود. (برای امولسیون سیاه سفید 125 ASA، حدودLux 400 مورد نیاز است). محدودیت های مواد خام فتوگرافیک به استفاده از دیافراگم ها و امولسیون‌هایی با درجات متفاوت حساسیت منجر شده است که تمامی آن ها رویهم فقط بخش کوچکی از گستره حساسیت عنبیه را می تواند در بر گیرند. میدان دید کلی برای انسان زاویه ای 200 درجه را در بر می گیرد، میانگین نسبتاً پرجزئیات، زاویه 15 تا 20 درجه است و دید کلی و واضح روی چیزی، زاویه ای کمتر از 2 درجه را شامل می‌شود. در این مورد، فقط شعاع های مرکزی (کانونی) دقیقاً روی نقطه کانونی چشم (یعنی، در عمق چشم) تلاقی می کنند و جای می گیرند. این‌جاست که انسان می تواند جزئیات را به بهترین وجه مشخص و متمایز کند.
 
فصل‌ سوم‌:
رولان بارت
(Roland Barthes)
رولان بارت
منتقد فرانسوی که نوشته های او تأثیر عظیمی بر مطالعات فرهنگی و ادبی گذاشته است. بارت از سال 1960 به تدریس در «آموزشگاه علمی مطالعات عالی» در پاریس پرداخته، و سلسله سخنرانی هایی تحت عنوان «جامعه شناسی، نشانه ها، نمادها، و بازنمودها» برگزار کرد. در سال 1976 به استادی رشته «نشانه شناسی ادبی» برگزیده شد. بارت کتاب ها و مقالات مجزای بسیاری نوشت که همگی مشارکت سرنوشت سازی در روند توسعه ی نشانه شناسی، تحلیل ساختار روایت، بازتعریف نقادی ادبی، خوانش آثاری خاص (آثار ساد، میشله، پروست، سولرس، و بسیاری دیگر از جمله هنرمندان و آهنگسازان)، و فهم کاربرد اجتماعی و تج


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
  • ali mo

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه تحقیق اولین گام برای رسیدن به کلاس جهانی تولید تحت word دارای 11 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه تحقیق اولین گام برای رسیدن به کلاس جهانی تولید تحت word   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی پروژه تحقیق اولین گام برای رسیدن به کلاس جهانی تولید تحت word ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پروژه تحقیق اولین گام برای رسیدن به کلاس جهانی تولید تحت word :

امروزه دغدغه مشترک بسیاری از سازمان‌های تولیدی و خدماتی، رسیدن به کلاس جهانی و برخورداری از مزایای رقابتی آن است. صاحب‌نظران علم مدیریت با درک زیرکانه این نیاز، به طرح دیدگاه‌ها و تکنیک‌های نوین مدیریتی پرداخته‌اند تا بدین‌وسیله، به ارتقا و بعضاً نجات سازمان‌ها اهتمام ورزند. اما برای استفاده از این روش‌ها باید مراحل صحیح و منطقی اجرای آنها را شناخت و بسترهای مناسب را برای ایجاد آنها فراهم کرد و به اصطلاح، بی‌گدار به آب نزد. در غیر اینصورت، سازمان به نوعی خستگی و بی‌اعتقادی نسبت به این دیدگاه‌ها و تکنیک‌ها دچار خواهد شد.
تجربه نگارنده در ارایه خدمات مشاوره استقرار سیستم‌های مدیریت کیفیت در سازمان‌های تولیدی و خدماتی کشورمان، بیانگر این موضوع است که سازمان‌های پیشرو، سازمان‌هایی هستند که قبل از هرگونه حرکتی برای کاربرد تکنیک‌ها و دیدگاه‌های نوین مدیریتی، به ضرورت وجود سیستم‌هایی به منظور ایجاد داده‌های عملکرد و به تصویر کشیدن وضعیت فعلی سازمان پی برده‌اند و آن را ایجاد کرده‌اند.
در این مقاله، با بهره‌گیری از تجربیات اجرایی نگارنده، به تعریف و تبیین بسترها و پیش‌نیازهای مورد نیاز برای رسیدن به سطح کلاس جهانی و همچنین تبیین مراحل اجرایی چنین سیستم‌هایی در قالب استانداردهای بین‌المللی مدیریت پرداخته می‌شود.

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
  • ali mo
دانشجو | مرکز دانلود | پایانامه دانشجویی | جزوه های درسی | دانلود فایل ورد و پاورپوینت | پایان نامه ها | پروژه دات کام | دانلود رایگان فایل |