ایران پروژه

پروژه پایان نامه سیمین بهبهانی تحت word

ali mo | دوشنبه, ۳۰ فروردين ۱۳۹۵، ۰۴:۰۶ ق.ظ

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه پایان نامه سیمین بهبهانی تحت word دارای 70 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه پایان نامه سیمین بهبهانی تحت word   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

بخشی از فهرست مطالب پروژه پروژه پایان نامه سیمین بهبهانی تحت word

پیشگفتار         
مقدمه            
زندگی نامه سیمین بهبهانی           
آثار سیمین بهبهانی     
پیام و ویژگی های شعر سیمین بهبهانی     
صور خیال در شعر سیمین بهبهانی     
شیوه تصویر سازی     
1- تصویرهای تازه و ابتکاری        
2- تصویرهای تکراری(کلیشه ای)         
3- تکرار تصاویر(اخذ از خویش)     
4- تصویر در تصویر(تعدّد تصاویر)           
عوامل به وجود آورنده تصاویر        
1- محیط زندگی شهری و پدیده های امروزی       
2- زن بودن     
3- مسائل اجتماعی و سیاسی جامعه         
مواد تشکیل دهنده تصویرها      
1- تصویرهای برگرفته از اندام و اعضای بدن       
2- تصویرهایی که مواد آن از طبیعت گرفته شده اند      
3- تصویرهای مربوط به خود شاعر           
تشبیه در شعر سیمین بهبهانی       
1- تشبیه مضمّر         
2- شبیه تمثیل(اسلوب معادله)     
3- تشبیه ملفوف         
4- تشبیه جمع          
5- تشبیه تفضیل        
6- تشبیه مرکّب         
استعاره در شعر سیمین         
1- استعاره مصرّحه         
2- استعاره مکنیّه        
3- استعاره تبعّیه        
4- تشخیص     
حسامیزی         
مجاز در شعر سیمین       
کنایه در شعر سیمین         
سمبل در شعر سیمین          
منابع و مآخذ         

بخشی از منابع و مراجع پروژه پروژه پایان نامه سیمین بهبهانی تحت word

 1- شفیعی کدکنی، محمّد رضا: صور خیال در شعر فارسی، چاپ چهارم، انتشارات آگاه، 1370

2- زرّین کوب، عبدالحسین: شعر بی دروغ شعر بی نقاب، چاپ چهارم، انتشارات جاویدان، 1363

3- بهبهانی، سیمین: گزینه اشعار، چاپ سوم، انتشارات مروارید، 1371

4- بهبهانی، سیمین: آن مرد مرد همراهم، چاپ اوّل، انتشارات زوار، 1369

5- بهبهانی، سیمین: جای پا تا آزادی(مجموعه اشعار)، چاپ اوّل، انتشارات بزرگمهر، 1377

6- یوسفی، غلامحسین: چشمه روشن، چاپ چهارم، انتشارات علمی، 1371

7- حق شناس، علی محمّد: مقالات ادبی و زبان شناختی، چاپ اوّل، انتشارات امیر کبیر، 1363

8- بهبهانی، سیمین: یک دریچه آزادی، چاپ دوم، انتشارات سخن، 1377

پیشگفتار

هنگامی که موضوع انتخاب تحقیق مطرح شد، من با توجّه به راهنمایی استاد محترم خود و علاقهء خود به ادبیات معاصر، مبحث صور خیال در شعر معاصر (اشعار سیمین بهبهانی) را به عنوان یکی از موضوعات مورد علاقه خود انتخاب کردم

علّت انتخاب موضوع تحقیق در زمینهء شاعر معاصر را در دو عامل می دانم، یکی علاقه خود به ادبیات معاصر اعم از شعر و داستان و دیگری کم توجّهی به این بخش از ادبیات فارسی در مراکز رسمی است. شاید اقبال عامّه مردم و به خصوص جوانان و قشر تحصیل کردهء جامعه به ادبیات معاصر تا حدّی از این بی توجّهی را جبران بسازد

در کشور ما افراط و تفریط یکی از آفت های اصلی در نقد و بررسی آثار شاعران و نویسندگان معاصر می باشد. اظهار نظرهایی که گاه از شناخت ناکافی سرچشمه می گیرد و گاهی  از تنگ نظری ها و یا از آمیختن جنبه های مختلف نقد با هم ناشی می شود. موضوعی که گاه در مورد شاعران بزرگ گذشته نیز صدق می کند

ما در زمان حال زندگی می کنیم و نیاز ما بیشتر به ادبیاتی می باشد که نیازهای روحی و عاطفی ما را در زمان حال با توجّه به تغییر و تحوّلات جامعه و فرهنگ و آداب و رسوم پاسخگو باشد. ادبیات کلاسیک به ویژه شعر کلاسیک فارسی با تمام ارزش واعتبار نمی تواند پاسخگوی خواسته ها و نیازهای عاطفی ما باشد

هر چند که گفته شده است بهترین و بزرگترینمنتقد واقعی گذشت زمان و روزگار است و آثار ضعیف و فاقد ارزش هنری به خودی خود از جریان ادبی کنار گذاشته می شوند، امّا این امر درباره ادبیات معاصر نمی تواند صدق کند، زیرا ما می خواهیم از آثار ادبی زمان خود لذّت ببریم وبه همین دلیل نمی توانیم منتظر قضاوت آینده باشیم. به طور کلی می توان گفت پرداختن به گذشته ای که در آن نبوده ایم و ایستادن به انتظار آینده ای که در آن هم نخواهیم بود ما را از زندگی در زمان حاضر دور می کند

خلاصه کلام هر عصری شعر، شاعر زمان خود را می طلبد به همین دلیل توجه به ادبیات زمان خود و نشان دادن نقاط ضعف و قوّت آن را در شناخت هر چه بیشتر ادبیات معاصر یاری می کند و باعث می شود در دام ستایش های افراد خاص قرار نگیریم و بتوانیم در جریان ادبی درست را از نادرست تشخیص دهیم

در این تحقیق ابتدا در مورد صور خیال  بحثی شده است و تعریف های مختلفی که در باره آن ها در کتاب های مختلف بلاغی یا توسط منتقدان معاصر آمده است ذکر شده است

 در این تحقیق در ابتدا شرح کوتاهی از زندگی شاعر مور بحث قرار می گیرد. این بدین منظور بوده است تا اینکه خواننده آشنایی مختصری با شاعر داشته باشد. در زندگی نامه سعی بر این بوده به نکاتی اشاره شود که احتمالأ به طور مستقیم یا غیر مستقیم در شعر و تصویرهای شعر آن شاعر تأثیر گذار بوده است. در ادامه همین بحث با اشاره به آثار شاعر و معرفی هر یک از آثار و به بررسی و تحلیل اشعار از نظر شکل و محتوا و قوّت و ضعف موجود در آن ها پرداخته شده است

در این تحقیق، از دیدگاه سنّتی و مرسوم کتـاب های بلاغی صـور خیال شاعر مورد تقسیم بندی قرار گرفته است از قبیل: تشبیه، استعاره، مجاز، کنایه، سمبل و نمونه هایی از شعر شاعر به تناسب آن مبحث، آورده شده است

مقدمـه

می دانیم که سخن ادبی و شعری یعنی سخنی که از حدّ معمول یک سخن عادی، بالاتر و خیال انگیزتر باشد و حتی از واقعیت به دور باشد. شعر، زیبا سخن گفتن و در پرده سخن گفتن است که جز با صور خیال میسّر نمی باشد

در کتاب صور خیال در شعر فارسی در این باره چنین آمده است: «از قدیمی ترین ادوار شعر فارسی ، خیال به معنی تصویر پرهیبت و شبح و سایه و مفاهیم مشابه و نزدیک به معانی به کار رفته است.» 1

و کروچه می گوید: «شعر انسان را به مقام بالاتر که در وجود اوست، عروج می دهد باز بیان همین است.» 2

یکی از مباحثی که به ندرت مورد توجّه منتقدان ما قرار می گیرد، مسأله عوامل مؤثّر در به وجود آمدن صورت های خیال در دوره های گوناگون شعر فارسی است، این که چه مسأله ای موجب می شود که در هر دوره ای پاره ای از عناصر خیال مورد توجّه شاعران فارسی زبان قرار بگیرد و عوامل دیگر کمتر، می تواند متأثّر از عوامل متعددی باشد. این عوامل می توانند بر شیوه تصویرپردازی و نوع بیان، تفکّر شاعران و سایر عناصر شعری، تأثیری شایسته به جا بگذارد

همه منتقدان در این باره توافق دارند که شاعران زبان را به صورت متفاوت به کار می برند، امّا منتقدان با این نظر که همه شاعران به طور یکسان و مانند هم از زبان استفاده می کنند، موافق نیستند. زیرا کار عمدهء شاعر در شعر، تسلّط بر طبیعت اسـت که از طـریق ذهن انجام می پذیرد و شاعر سعی می کند بین انسان و طبیعت ارتباط برقرار کند و همچنین نگرش شاعر نسبت به جهان با افراد دیگر متفاوت است و متفاوت بودن بیان شاعر با افراد دیگر نیز در همین نکته است

کار شاعر در تصویر سازی ایجاد و کشف بین پدیده ها ست و این ارتباط هرچه شگفت تر و پنهانی باشد تأثیر عمیق تر بر مخاطب می گذارد و از همه مهم تر داشتن جهان بینی در زندگی است که وجود جهان بینی به تخیّل و تصاویر کمک می کند

عوامل مؤثّر در به وجود آمدن تصویر در شعر یک شاعر را می توان به این گونه بیان کرد

1- فرهنگ عمومی شاعر، یعنی آگاهی او از آنچه در گذشته و حال در محیط دور و نزدیک جریان داشته از مسائل تاریخی، اجتماعی و سیاسی گرفته تا اطلاعات دینی و اساطیری و علمی و فلسفی

2- فرهنگ شعری او، که حاصل خوانده ها و شنیده ها ی اوست در زمینه الفاظ و معانی شعر

3- تجربه های خصوصی شاعر، که در طول زندگی، از روزگار کودکی تا لحظه ای که به سرودن و خلق هنری می پردازد. 1

«حکایت مشهوری است که می گوید کُردی با دیلمی و یک زرگر و با عاشقی و یک معلّم همراه شدند. شب هنگام ماه بر آمد تمام. هر یک از آن ها خواست آن را وصف کند. زرگر آن را تشبیه کـرد به پاره ای زر گداخته که از کوره بیرون آرند، کُـرد شبان بود، گفت به قرص پنیـری می ماند. معلّم گفت: گرده نانی است که از خانه مالداری برای معلّم هدیه می فرستد. دیلمی گفت: مثل سپری است که پیش پادشاه برند و عاشق گفت به صورت معشوق شباهت دارد.» 1

هر شاعری بر حسب ذوق و فکر خویش منظره ای را که پیش چشم دارد به چیزی مانند می کند و تشبیه از محیط زندگی شاعر و تجاربش حکایت می کند

عنصرالمعالی در کتاب  قابوس نامه در توصیه به فرزندش در موضع شاعری می گوید: «به وزن و قافیهء تهی قناعت مکن، بی صناعتی و ترتیبی شعر مگو که شعری ناخوش بود، ;؛ امّا اگر خواهی که سخن تو عالی نماند بیشتر مستعار گوی.» 2

با توجه به مطلب بالا عنصرالمعالی شعر خوب را شعری می داند که بر اساس استعاره بنا نهاده شده باشد و به شیوه های دیگر تصویر سازی و صور خیال نمی پردازد

قدما در پرداختن به صور خیال به دو شیوهء نادرست رفتار کرده اند. به این معنی که یا به صورت ناقص وارد این بحث شده اند و آن را از دیگر صنایع شعری جدا نکرده اند و یا اینکه تنها به جزئیات تقسیم بندی صور خیال به شیوه علمی که هیچ سازگاری با شعر ندارد، پرداخته اند

زندگی نامهء سیمین بهبهانی

یاد دارم ز راه ورسم کهن

که دو نا ساز را به هم پیوست

من شدم یادگار این پیوند

لیک چون رشته سست بود گسست

خیره گی های مادر و پدرم

آن دو را فتنه در سرا افکند

کودکی بودم و، مرا ناچاری

گاه از این گاه از آن جدا افکند

کودکی – هرچه بود – زود گذشت

دیده ام باز شد به محنت خلق

دست شستم ز خویش و، خاطر من

شد نهان خانهء محبّت خلق

(مجموعه اشعار/جای پا/ص72)

سیمین بهبهانی در سال 1306 در تهران به دنیا آمد، پدرش عباس خلیلی روزنامه نگار و قصّه نویس بود، مادرش فخر عظمی نام داشت که در یک خانواده نیمه اشرافی و مرفّه خاندان قاجار به دنیا آمده بود. امّا سیمین درباره وضع خانواده اش در هنگام تولّد و کودکی خود می گوید: «زاده شدم در خانه پدربزرگ، چون پیش از زادنم مادرم همسر خود را به اشتغالاتش واگذاشته بود و به خانه پدری بازگشته بود.» [1] «و پدر; که بود جز مردی که گاه دایه پیر مرا به دیدارش می برد و باز می گرداند بی آن که بدانم چرا رفته ایم و چرا در خانه ما نیست؟ شاید تفریح سوار شدن به اتوبوس های دانمارکی برایم بیشتر از شادی دیدار پدر بود.» 2

 از همان ایّام کودکی استعداد شاعری خود را نشان می دهد و با تشویق های مادرش در مسیر رشد و شکوفایی استعداد شاعری خود گام بر می دارد. پس از ازدواج اوّل خود و انتشار دو مجموعه اوّل شعر خود، برای ادامه تحصیل در رشته زبان و ادبیات فارسی وارد دانشگاه شد، ولی اوّلین برخورد دکتر معین از تحصیل در رشته ادبیات فارسی به صورت رسمی منحرف شد و در رشتهء حقوق به ادامه تحصیل پرداخت

در ایّام جوانی به خاطر هم زمانی با حوادث بین سالهای هزار و سیصد و بیست تا هزار و سیصد و سی و دو به گروه حزب توده گرایش پیدا کرد. «آنان که رهایی “رنجبران ” می خواستند در چشمم ارجی داشتند که سخن از “برابری” می رفت و به راهشان کشیده شدم» [2]   تأثیر این گرایش شاعر را در مجموعه اوّلیه شاعر که به طبقات فرودست جامعه می پردازد می توان مشاهده کرد

امّا پس از مدّتی از همسرش از سیاست کناره گیری می کند. «از فرقه های سیاسی به سختی سرخورده بودم و فکر می کردم، دست کم در زمان و مکانی که ما هستیم، جوانان فریب کلمات صیقل خورده و توخالی را می خورند. رویدادهای بعد از بیست و هشت مرداد سی و دو پیش از آن برایم مؤیّد این طرز فکر بود.» 2

پس از مدّتی از همسرش جدا می شود. شاعر خود دلیل این امر را این چنین بازگو می کند: «از همسرم دل خوشی نداشتم، میان ما از مدّت ها پیش بیگانگی جسمی و روحی سایه افکنده بود؛ دو بیگانه در یک خانه می زیستیم بی آنکه کوچکترین توقّع مادی و معنوی از یکدیگر داشته باشیم.» 3

پس از جدایی از همسر اوّل خود با یکی از دوستان ایّام تحصیل در دانشگاه ازدواج می کند. «به خانه دو شوهر پای گذاشته ام: با یکی ناساز و با دیگری سازگار بوده ام، یکی را به طلاق و دیگری را به مرگ واگذاشته ام.» 4

بند دو، مردَم ببست در خم هر یک

چند گهی بندگی پذیر بماندم

بند یکی تا گسست خواجه دیگر

بست و زنو همچنان اسیر بماندم

(مجموعه اشعار/خطّی ز سرعت و از آتش/ص208)

 زندگی سیمین از لغزش و خطا مصون نبوده است. بطوری که خود در این باره می گوید: «از

 لغزش ها و کژانـدیشی ها بر کنار نمانده ام که طبیعت آدمی است. گـاه استـوار و درست و گـاه نا استوار و سست، گامی برداشته ام. و این دوّمین بی گمان بیشتر.» [3]

 آثار سیمین بهبهانی

1- جای پا: این مجموعه در برگیرندهء شعر سال های هزار و سیصد و بیست و پنج تا هزار و سیصد و سی و پنج می باشد. در این مجموعه شاعر به صورت سطحی و گذرا و با توجّه به شور جوانی و گرایش های خود، به مسائل اجتماعی می پردازد و مشکلات و ضعف های موجود در جامعه آن روز را با توجّه به زندگی طبقات مختلف به تصویر می کشد. هر چند این نگاه همان طور که گفته شد به لحاظ شرایط سنّی و در آغاز راه بودن او از عمق زیادی برخوردار نیست. گروه های اجتماعی که سیمین مسائل و مشکلات آنان را مورد توجّه قرار داده است عبارتند از: 1- رقّاصه ها     2- دلقک ها و حاجی فیروزها      3- گورکن ها      4- جیب برها      5- بیماران   6- بچّه های خیابانی

مهمترین مسئله در پراختن به این گروه ها مشکل اقتصادی و فقر آن ها می باشد. و شاعر نیز عامل تمام مشکلات را نابسامانی ها و گرفتاری های جامعه را در مشکلات جامعه می بیند

در این مجموعه شاعر به مضامین غنایی و عاشقانه نیز می پردازد. اشعار غنایی این مجموعه سرشار از شرح جدایی ها و بی وفایی ها و شکایت هاست

قالبی که سیمین در این مجموعه انتخاب می کند قالب چهارپاره یا دوبیتی های به هم پیوسته است. او در این مجموعه بیشتر به دنبال القای پیام است تا توجّه به تصویرسازی و زیبایی های شعر. به عبارت دیگر او به دنبال تعهّد شاعری  است و آن را در پرداختن به مشکلات و نابسامانی های اقشار مختلف جامعه می داند. در تصویرهای این مجموعه تازگی و ابتکار چندانی به چشم نمی خورد و اکثر تصویرهای موجود در آن برگرفته از تصویرهای شاعران گذشته می باشد، و اگر تصویر تازه ای هم دیده می شود به خاطر تازه بودن برخی مضامین و موضوعاتی است که انتخاب شده است

 2- چلچراغ: این مجموعه که دومین مجموعه شعری سیمین بهبهانی می باشد در برگیرنده شعرهای سال های هزار و سیصد و سی و پنج تا هزار و سیصد و سی و شش او می باشد. در این مجموعه شاعر با استفاده از قالب چهارپاره به مضامین غنایی و عاشقانه می پردازد و ناکامی های عشق خود را به تصویر می کشد. در برخی شعرها قالب چهارپاره شکل روایی به خود می گیرد و برای بیان داستان یا واقعه ای مورد استفاده قرار می گیرد. در این داستان ها نیز موضوعاتی همچون فقر و زندگی افراد فرودست جامعه مورد توجّه قرار می گیرد

غزل های این مجموعه فاقد هر نوآوری و ابتکار در وزن می باشد. زبان آن ها نیز فاقد نوآوری و تازگی زبان امروزی است، ولی گـاه در بین تصـویرهای آن به تصـویرهای تـازه و نو برخورد می کنیم، هرچند که این تصویرها نیز از تجربهء شخصی شاعر سرچشمه نمی گیرد و ریشه در تصویرسازی شاعران پیشین دارد

3- مرمر: این مجموعه در ادامه دو مجموعه قبلی می باشد و شامل اشعار سال های هزار و سیصد و سی و شش تا هزار و سیصد و چهل و دو شاعر را در برمی گیرد. اشعار این مجموعه نیز به بیان عواطف فردی و رنج تنهایی شاعر می پردازد. قالب رایج در این مجموعه نیز غزل و چهارپاره می باشد

در غزل های این مجموعه شاعر کم کم اوزان تند و دوری را که یادآور وزن غزل های مولوی می باشد، به کار می برد. امّا فاقد محتوا و ارزش هنری قابل توجّه و در مجموع می توان گفت که در این مجموعه هم سیمین هنوز دورهء خامی و ناپختگی شعر خود را طی می کند

4- رستاخیز: این مجموعه شعـرهای بین سـال های چهل و دو تـا پنجاه و دو را در بر می گیرد. این دوره که یکی از ملتهب ترین دوره های سیاسی و اجتماعی ایران می باشد، که در شعر سیمین نیز تأثیر گذاشته است. از این مجموعه است که تحوّلی در روش و شیوه شعر سیمین ایجاد می شود و به مانند فروغ پس از انتشار سه مجموعه اوّل خود به مرحلهء پختگی و کمال خود نزدیک می شود، و فضای جدید و متفاوتی از فضای اشعـار سه مجموعه قبلی خود ایجاد می کنـد. در این مجموعه غزل ها نسبت بـه چهارپاره ها بـه شکل محسوسی افزایـش می یابد، بطوریکه می توان گفت شاعر قالب خود را که همان غزل است انتخاب می کند ولی هنوز نوآوری خاصّی در آن مشاهده نمی شود

قرار گرفتن مضامین اجتماعی بیشتر نسبت به مجموعه های قبلی و تقریباً جدا شدن شاعر از منِ فردی و نزدیک شدن به منِ اجتماعی از دیگر ویژگی های این مجموعه شعری است، بطوریکه حتّی در اشعار تغزّلی ویژگی فردی چندانی مشاهده نمی کنیم

موضوع دیگر دربارهء این مجموعه انتخاب بیان سمبولیک می باشد که به نسبت فضای سیاسی حاکم بر جامعه برای بیان موضوعات سیاسی مورد استفاده قرار می گیرد

 5- خطّی ز سرعت و از آتش: پنجمین مجموعه شعری سیمین اشعار سال های پنجاه و دو تا سال شصت را دربر می گیرد. در این مجموعه شاعر از اوزان تازه و ابداعی خود که در ادبیات کلاسیک فارسی بی سابقه می باشند استفاده می کند. با این حال در این مجموعه نیز از نظر واژگانی بیان خاصّی ندارد و همچنان از واژه های مهجور و قدیمی که در زبان امروزین کنار گذاشته شده اند استفاده می کند و این شاید به دلیل استفاده از قالب غزل می باشد که مانع از به کار بردن کلمات امروزین در شعر او شده است

«در این مجموعه تحوّلی بنیادین در اندیشه و جهان بینی و آرمان و آرزوهای شاعر،  و در نتیجه در مشی و منش هنری او دیده می شود که نخست در غزل های مجموعه رستاخیز پدیدار شد.» [4] 

اشعار این مجموعه که حوادث انقلاب را نیز دربر می گیرد. بیان سمبولیک در آن نسبت به تصویرهای دیگر بیشتر می شود و پرداختن به مسائل اجتماعی و سیاسی بیشترین موضوع شعرهای این مجموعه را دربر می گیرد

6- دشت ارژن: این مجموعه اشعار سال های شصت تا شصت و دو را در خود جای داده است. این مجموعه بعد از یک ضربه روحی درگذشت نوه شاعر «ارژن» سروده شده است. در این مجموعه شاعر با کولی که نمادی از خود شاعر است به گفت و گو می نشیند که بخش بزرگی از شعرهای این مجموعه را تحت عنوان «کولی و ارّه» دربر گرفته است

در این دفتر شعر، شاعر از توجّه به موضوع جنگ و پیامدهای ناشی از آن برکنار نیست. در این مجموعه شاعر اوزان جدیدتری را مورد آزمایش قرار می دهد و فضاهای جدیدی را در قلمرو شعر و ادب فارسی می گشاید

7- یک دریچه آزادی: این مجموعه آخرین مجموعه از شعرهای سیمین بهبهانی تا زمان حاضر می باشد. این دفتر که شعرهای بین سال های شصت و دو تا هفتاد و سه را در خود جای داده است به مسائل کلّی تر مربوط به سرنوشت انسان و جهان می پردازد، ضمن آن که از مسائل اجتماعی غافل نیست، شاعر در این مجموعه نیز اوزان جدیدتری را به کار می گیرد، به گونه ای که بیشتر اشعار این مجموعه در اوزان جدید سروده شده اند. تصویر حاکم بر این مجموعه بیان سمبولیک و رمزی می باشد و از نظر ارزش ادبی و هنری پایین تر از مجموعهء قبلی قرار دارد

 پیام و ویژگی های شعر سیمین بهبهانی

برای پرداختن به پیام و ویژگی شعر سیمین نیز مانند شاعران دیگر باید اشعار او را به دو دوره تقسیم کرد. سیمین بهبهانی مانند اکثر شاعران معاصر آغاز شاعری خود را با قالب چهارپاره آغاز کرد، قالبی که در آن زمان رایج ترین قالب در بین شاعران آن روزگار بود

در دورهء اوّل شاعری سیمین بهبهانی که شامل مجموعه های، «جای پا»، «چلچراغ» و «مرمر» می باشد، او به طبع جوانی و شرایط و فضای ادبی و اجتماعی آن روزگار به مانند اکثر شاعران آن زمان به سرودن اشعار غنایی و تغزّلی پرداخته و در کنار آن ها گاه مضامین اجتماعی را نیز مورد توجّه قرار داده است

در دورهء اوّل و مجموعه های شعـری اوّل او فاقد هر نوع ابتـکار و نوآوری در فرم و محتوا می باشد، و تنها ویژگی بارز این مجموعه ها را بیان بی پروای مسائل غنایی و عاشقانه می باشد که در مقایسه با شعر شاعران معاصر در آن دوره پدیده چندان تازه ای هم به نظر نمی رسد

«غزل سیمین تا دفترهای پیش از “خطّی ز سرعت و از آتش” و “رستاخیز” غزلی فردی و ناگزیر غزل تنهایی بود – تنهایی به معنی جدا افتادگی اش غزلی بود که خواننده را به عوالم ذهن شاعر فرا می خواند.» [5] 

 دورهء دوّم شاعری سیمین بهبهانی با مجموعه «رستاخیز» آغاز می شود که یادآور مجموعهء «تولّدی دیگر» فروغ می باشد. امّا نه در حدّ ارزش و اهمّیت آن، بلکه فقط به عنوان مقدمه ای برای قدم گذاشتن در یک تحوّل؛ تحوّلی که هم در ظاهر شعر سیمین بود و هم در محتوای آن. خود سیمین در این باره می گوید: «غزل را ابتدا به شیوه سنّتی سرودم و خیلی زود به آفرینش تصویرهای تازه و سود جستن از واژگان و مضامین معمول روزگار روی آوردم. میزان استعدادم در این گونه غزل به تدریج در دو کتاب «مرمر» و «رستاخیز» آشکار می شود. با آزمون های تازه و پیگیری که در این قالب داشتم حس کردم که اوزان غزل سنّتی با نظام لغوی خاصّی آشنا شده است که تخطّی از آن بسیار مشکل است. من، علاوه بر آن واژه های معمول و آشنایی نیاز به نظام تازه ای از واژگان داشتم که در آن اوزان پذیرفته نبود. به این ترتیب دانستم که دیگر اوزان آزموده برای من خوشایند نیستند و بار محتوای شعرم را نمی کشند. (به همین خاطر)  از اوزان آزادی که به طور طبیعی در فطرت واژگان فارسی موجود است استفاده کردم  و برای آن که شکل هندسی غزل را حفظ کنم و بتوانم میان آن و شعر آزاد تمایزی برقرار کنم، با قرار دادن پاره ای از سخن در برابر پاره ای دیگر ریتم های تازه ای کشف کردم که در آغاز کار حتّی برای خود به بی وزنی شباهت داشت.» [6]

هر چند سیمین تلاش می کند که خود را از نفوذ و سلطه کلمات سنّتی شعر و واژگان شعر کلاسیک رها کند ولی در عمل نمی تواند خود را از تأثیر واژگان و نحوهء بیان گذشتگان به کلّی برکنار نگهدارد و این تأثیر حتّی در آخرین مجموعه شعری او مشاهده می شود

«سیمین بهبهانی در آوردن معانی نو در قالب دیرین غزل، بی تأثیر از معانی و مفاهیم کهن و نوآوری در عناصر اصلی غزل و شیوه بیان، معنی و مضمون و اختیار اوزان کم سابقه یا بی سابقه در دفترهای اخیر یاد شعر خود توفیق زیادی بدست آورده است.»

سیمین بهبهانی برای قرار گرفتن در فضاهای معنایی تازه در قالب غزل در عناصر سازنده آن دگرگونی های بنیادین پدید آورد؛ تا آنجا که دیگر صرف قالب نتواند یادآور معانی مأنوسی باشد که با آن اُلفت دیرینه دارد و این نوعی آشنایی زدایی می باشد

«سیمین بهبهانی برای آشنایی زدایی از غزل واحد وزن را انتخاب کرده است و با افزودن بیش از چهل و یک وزن کم سابقه یا به کلّی بی سابقه به اوزان غزل، این قالب کهنه را هویّتی نو بخشیده و آن را پذیرای پیام های نو و معانی امروزی کرده است. این آشنایی زدایی از راه تفنّن نبوده بلکه به این جهت که فضاهای تازه و مضامین نو بتوانند در آن قالب خوش بنشینند و گرد و غباری از مضامین سنّتی بر روی آن ها ننشیند.»

خود سیمین دربارهء تحوّلی که در وزن غزل ایجاد کرده است می گوید: «هر جمله یا هر پاره از یک جمله را همچنان که با منطق طبیعی کلام، بی اندیشیدن به وزن، ادا می کنم، بـه کاغذ می آورم. این جمله ها یا پـاره های جمله سر آغاز غزلی مستقل انـد. بـر اثر تکرار وزن پیـدا می کنند، امّا نه وزنی که در غزل گذشتگان رایج بوده است

 در این بنیان تازه می توانم از هر نوع واژه و هر مفهوم یا تصویر تازه سود بجویم بی آن که غرابتی در کار باشد. در این بنیان می توانم انسجام کلّ درونمایه را حفظ کنم.»

دکتر حق شناس دربارهء ارزش کار سیمین در حوزهء غزل فارسی معتقد است: «سیمین بهبهانی، بی گمان، نخستین یا تنها شاعری نیست که در راه ایجاد تحوّلی تازه در غزل قدم کامل

برداشته است. کسانی دیگر نیز حتّی سال ها پیش از او و از روزگار ادیب الممالک، و بعدها در دوره بهار و عارف و عشقی، در این کار کوشیده اند. امّا سیمین، بی تردید اوّلین کسی است که در این باره توفیق شایان نصیبش شده است. کار سیمین در حوزه غزل، درست هم سنخ کار نیما در عرصه شعر فارسی است. نیما با بدعت گری در اوزان عروضی، به آشنایی زدایی از کلّ شعر پارسی رسید؛ و سیمین با بدعت گری در اوزان غزل به آشنایی زدایی از غزل رَه بُرد یعنی آن قالب را از نظام بسته ادب پارسی بازگرفته و به نظام باز ادبیات نیمایی هدیه کرده است.» [7] بهتر است در این باره نظر خود شاعر را مورد توجّه قرار دهیم که می گوید: «من هنوز آن شهامت را نداشته ام که از بنیان ویران کنم. هنوز از همان افاعیل معمول استفاده می کنم. امّا ضرب را، آن ضرب رقصان و خوشایند و آشنا را، به دور افکنده ام؛ ضربه تلخ، گاه کشیده و گاه تند، گاه کوبنده و گاه نالان، به کار گرفته ام، رابطه قراردادی میان افاعیل را گسسته ام. تاکنون نزدیک به چهل وزن تازه و یا کم سابقه را آزموده ام. می پذیرم که در میان آن ها ممکن است دو سه تایی بسیار سنگین باشند یا اصلاً خوشایند واقع نشوند

سال ها تلاش کرده ام که بلکه بتوانم مهره های دیرین غزل را – که دیگر گنجایش واژه های تازه و مفهوم تازه را نداشت- جابجا کنم، یا مهره های تازه تر به جای کهن تران بنشانم. واژه های امروزین را، بکمک تلفیق با واژه های کهن یا روکش تصویر و تعبیر دلخواه، در آن گنجاندم.»

در مجموع می توان گفت سیمین به سبک بیانی خاصِّ خود دست یافته است ولی این سبک بیانی وشعری در تمام جوانب یکسان رشد نکرده است. می توان گفت سیمین در عرصهء وزن و آهنگ و معانی تازه و صور خیال توانسته است به سبک خاصِّ خود دست یابد. امّا در کنار توجّه بیش از حد به وزن و آهنگ و تصویر می توان گفت از توجّه به زبان غفلت شده است

صور خیال در شعر سیمین بهبهانی

 1- سیمین. بهبهانی. «گزینه اشعار». انتشارات مروارید. چاپ سوم. 1371ص9

2- همان کتاب. ص12

 1- سیمین. بهبهانی. «آن مرد، مرد همراهم». انتشارات زوار. چاپ اوّل. 1369 ص50

2- همان کتاب. ص20

3- همان کتاب. ص21

4- همان کتاب. ص22

1- سیمین. بهبهانی. «گزینه اشعار». انتشارات مروارید. چاپ سوم. ص23

1- علی محمّد. حق شناس. «مقالات ادبی، زبان شناختی». «نیمای غزل». انتشارات نیلوفر. چاپ اوّل. 1370 ص154

1- علی محمّد. حق شناس. «مقالات ادبی، زبانشناختی». انتشارات نیلوفر. چاپ اوّل. 1370 ص155

 1- سیمین. بهبهانی. «مجموعه اشعار “جای پا تا آزادی”». انتشارات نیلوفر. چاپ اوّل. 1377 ص13-12

2- غلامحسین. یوسفی. «چشمه روشن». انتشارات علمی. ص759

3- علی محمّد. حق شناس. «مقالات ادبی، زبان شناختی». ص163

4- سیمین. بهبهانی. «مجموعه اشعار». انتشارات مروارید. چاپ سوم. ص13-12

 1- علی محمّد. حق شناس. «مقالات ادبی، زبان شناختی». ص164-162

2- سیمین. بهبهانی. «مجموعه اشعار». انتشارات مروارید. چاپ سوم. ص28

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
  • ali mo

پروژه مقاله سیماى یهود در ادب منظوم پارسى تحت word

ali mo | دوشنبه, ۳۰ فروردين ۱۳۹۵، ۰۴:۰۵ ق.ظ

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه مقاله سیماى یهود در ادب منظوم پارسى تحت word دارای 19 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه مقاله سیماى یهود در ادب منظوم پارسى تحت word   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

بخشی از فهرست مطالب پروژه پروژه مقاله سیماى یهود در ادب منظوم پارسى تحت word

چکیده  
«به معناى ذلت»  
«به معناى پستى»  
شواهدى از خاقانى:  
بیتى از مسعود سعد سلمان:  
پى‏نوشت‏ها:  
منابع:  

بخشی از منابع و مراجع پروژه پروژه مقاله سیماى یهود در ادب منظوم پارسى تحت word

ـ ابن اثیر، عزالدین ابوالحسن على بن ابى الکرام الشیبانى، الکامل فى التاریخ (بیروت، دارصار، 1385 ه.ق)

ـ اثیر الدین آخسیکتى، دیوان آخسیکتى، تصحیح و مقابله و مقدمه رکن الدین همایون فرخ، چ اول (تهران، ناشر کتابفروشى رودکى، 1337)

ـ انورى، دیوان انورى، به اهتمام محمد تقى مدرس رضوى (تهران، انتشارات بنگاه، ترجمه و نشر کتاب، 1337)

ـ جوینى، مؤیدالدوله منتجب الدین، عتبه الکتبه، به تصحیح و اهتمام محمد قزوینى و عباس اقبال، چ اول (تهران، شرکت سهامى چاپ، 1329)

ـ حافظ، دیوان حافظ، (تهران، نشر احیاء کتاب، 1381)

ـ خاقانى، حسان العجم افضل الدین ابراهیم، دیوان شعر، تصحیح و تحشیه و تعلیقات على عبدالرسول (انتشارات کتابخانه خیام، 2537)

ـ ژنده پیل، شیخ احمد جام، دیوان شعر، (نشریات ما، بى‏تا)

ـ سعدى، کلیات سعدى، با مقدمه و تصحیح محمد على فروغى، چ اول (تهران، نشر طلوع، 1374)

ـ صفا، ذبیح الله، تاریخ ادبیات، چ بیستم (تهران، انتشارات ققنوس)

ـ عراقى، فخرالدین ابراهیم همدانى، دیوان عراقى، چ سوم (تهران، مؤسسه انتشارات نگاه، 1376)

ـ عطار، فریدالدین، دیوان عطار، با تصحیح، مقابله و مقدمه سعید نفیسى (تهران، انتشارات کتابخانه سنایى)

ـ عنصرى بلخى، دیوان شعر، به کوشش دکتر محمد دبیرسیاقى، چ دوم (تهران، انتشارات کتابخانه سنایى، 1363)

ـ فراى، ریچارد، عصر زرین فرهنگ ایران، ترجمه‏ى مسعود رجب‏نیا (تهران، انتشارات سروش، چ اول، 1358)

ـ کستلر، آرتور، خزران، ترجمه‏ى محمد على موحد (تهران، انتشارات خوارزمى، 1361)

ـ مجدهمگر، دیوان مجدهمگر، تصحیح و تحقیق احمد کرمى، چ اول (انتشارات ما، 1375)

ـ سعد سلمان، مسعود، دیوان شعر، تصحیح رشید یاسمى، چ دوم (تهران، امیرکبیر، 1362)

ـ مولوى، جلال الدین بلخى، مثنوى معنوى، تصحیح رینولد نیکلسون، چ سوم (انتشارات ققنوس، 1378)

ـ نادرى شیخ، عباس، موقع یهود در ایران از قرن سوم تا هفتم، پایان‏نامه کارشناسى ارشد (دانشگاه تربیت مدرس، 1383)

ـ ناصرخسرو، دیوان ناصرخسرو، (تهران، دنیاى کتاب، بى‏تا)

ـ نظامى گنجوى، دیوان کلیات خمسه، چ سوم (تهران، امیرکبیر، 1351)

چکیده

بررسى آثار منظوم ادب پارسى در ارتباط با یهودیان، گذشته از این که ما را با نحوه‏ى تفکر شعرا و سخنوران در مورد یک گروه اقلیت فکرى و مذهبى آشنا مى‏کند، مى‏تواند ما را به درک بهتر اوضاع زندگى یهودیان آن دوره‏ها رهنمون سازد. آثار این بزرگان که در واقع، بخش مهمى از هویت ملى و فرهنگى ما را تشکیل مى‏دهد، ارزش زیادى در درک صحیح الگوهاى رفتارى دارند. داشتن تساهل و تسامح در برخورد با افکار و عقاید مخالف فکرى و مذهبى، پرهیز از جزم‏اندیشى و اختلافات فرقه‏اى و عقیدتى و هم‏چنین پرهیز از ظاهربینى و درک حقیقت موجود در هر دین و آیینى اساس فکر و اندیشه‏ى پدیدآورندگان این آثار است

  بازتاب سیماى یهود در ادب منظوم پارسى در سده‏ى سوم تا سده‏ى هشتم هجرى قمرى از دو لحاظ قابل توجه است. نخست این که شاعران و سخنوران این دوره‏ها به لحاظ فکرى، نسبت به یهود چگونه مى‏اندیشیدند و چه عواملى بر نحوه‏ى نگرش آنها تأثیر مى‏گذاشت و دیگر این که، کدام بخش از زندگى اجتماعى این قوم در آثار منظوم این دوره بازتاب یافته است

اخبار مربوط به یهودیّت و یهودیان در این گونه آثار به دو شکل جلوه‏گر شده است. بخشى از این اخبار در واقع، بازتاب همان روایات و حکایاتى است که در قرآن آمده است. کمتر سخنورى را مى‏توان یافت که از قصص بنى‏اسرائیل و انبیاى این قوم سخنى به میان نیاورده باشد. برخى از ویژگى‏هاى مربوط به انبیا، سمبلى است براى بیان احساسات درونى شاعر، على‏الخصوص هنگامى که پیامبر اسلام صلى‏الله‏علیه‏و‏آله نعت مى‏شود، جامع تمام صفات برگزیده‏ى پیامبران پیشین خود معرفى مى‏گردد، پیامبرى که حُسن یوسف، هیبت موسى، شکوه سلیمان و حلم عیسى را به همراه دارد. نه تنها سخنوران و مورّخان اسلامى، بلکه تمام اقشار جامعه به پیروى از قرآن با احترام و تقدس خاصى از پیامبران بنى‏اسرائیل سخن مى‏گویند، اصلى که شاید خود یهودیان به پیروى از تورات، چندان آن را مراعات نمى‏کنند

بخش دوم اخبار وارده در رابطه با خود قوم یهود است. قرآن در معرفى این قوم، اوصاف چندان مثبتى به کار نمى‏برد؛ حرص شدید به دنیا،1 کتمان حقایق،2 سعى و اهتمام به قتل انبیا،3 بهانه‏جویى و خیانت در امانت4 از جمله صفاتى است که قرآن در مورد آنان به کار مى‏برد. در مجموع اسلام حُسن نظرش به مسیحیّت بیشتر از یهودیّت است. دلیل موضع‏گیرى تند قرآن برضدّ قوم یهود ریشه در عملکرد خود قوم یهود داشت. تا زمانى که یهودیان برضدّ اسلام و پیامبر صلى‏الله‏علیه‏و‏آله موضع خشنى اتخاذ نکرده بودند، قرآن نیز موضع منفى‏اى نگرفته بود، اما با هجرت پیامبر صلى‏الله‏علیه‏و‏آله از مکه به مدینه و آغاز تنش بین مسلمانان و یهودیان که نتیجه‏ى پیمان‏شکنى خود یهودیان بود، موضع قرآن و به پیروى از آن بینش مسلمانان نسبت به یهود تغییر کرد. طبیعى است، مسلمانى که قرآن مى‏خواند و از اوصاف قرآنى یهود آگاه مى‏شود، نمى‏تواند نگرش چندان مثبتى نسبت به این قوم داشته باشد. شعرا و سخنوران نیز تحت تأثیر قرآن دید مثبتى نسبت به یهودیان نداشتند. قرآن مؤثرترین عامل شکل‏گیرى افکار مسلمین نسبت به امور بود

این گروه نخبه و تحصیل‏کرده که در واقع متولَّیان فرهنگى جامعه محسوب مى‏شدند، سعى داشتند تا سطح اخلاق را در جامعه بالا برده و فرهنگ ایرانى ـ اسلامى را غنا بخشند. غالب اخبار و روایات این گروه تکیه بر اخلاق داشت و بر رشد و توسعه‏ى اخلاق اسلامى تأکید مى‏نمود. اگر رفتار قوم یهود، مورد انتقاد واقع مى‏شد به خاطر گذشته‏ى تاریخى منعکس شده‏ى آنان در قرآن و هم‏چنین عملکرد آنان در جامعه‏ى آن زمان بود. غالب مشاغل تحریم شده و مکروه5 در اسلام از سوى یهودیان اداره مى‏شد، آنان بزرگترین رباخواران جامعه محسوب مى‏شدند. حال، اگر مسلمانى به چنین عمل ضد اخلاقى مبادرت مى‏نمود به یهود تشبیه مى‏شد. انجام اعمال منافى شرع و اخلاق در خفا از سوى مسلمین از جمله‏ى دیگر اقداماتى بود که عامل به آن به یهود تشبیه مى‏گردید. گر چه بیت ذیل، مربوط به چند دهه‏ى متأخر از دوره‏ى مورد بحث ماست، اما به کارگیرى آن از سوى حافظ ناشى از ریشه‏دار بودن چنین رفتارى است؛ رفتارى که جامعه‏ى اسلامى به خوبى از آن آگاه بود

احوال شیخ و قاضى و شرب الیهودشان      کردم سؤال صبحدم از پیر مى فروش

شرب خمر یهودیان در خفا، ناشى از ممنوعیت‏هایى بود که جامعه‏ى اسلامى در مورد شراب اعمال کرده بود. استفاده از شراب و خَمریات در اسلام حرام است، بنابراین یهودیان که به پیروى از آیین خود مجاز به استفاده از آن بودند، حق نداشتند در ملاء عام مبادرت به ساختن، خوردن و فروختن شراب کنند. آنان مى‏بایست به دور از انظار مسلمانان چنین کارى را مى‏کردند. بعدها این کار یهودیان نه تنها در مورد شراب، بلکه در مورد هر عمل حرام دیگر، نمادى شد براى اقدامات افرادى که در جهت خلاف اخلاق اسلامى گام بر مى‏داشتند

عوامل دیگرى که بر خط مشى فکرى یک سخنور تأثیر مى‏گذاشت، خاستگاه جغرافیایى، مسائل اعتقادى و هم‏چنین نحوه‏ى معیشت شاعر بود. محیط، یکى از عوامل مؤثر در شکل‏گیرى و رشد شخصیت انسان به شمار مى‏رود. هر فردى سعى دارد تا به هنجارهاى پذیرفته شده‏ى محیط زندگى خود احترام بگذارد و از ناهنجارى‏ها بپرهیزد. بسیار مهم است که ما بدانیم در پیرامون ما چه کسانى هستند و چه رفتارى دارند. ارزش‏ها و ضدارزش‏ها از نظر آنها چیست؟ بنابراین، شاعرى که در محیط زندگى خود، بخش کثیرى از اهل ذمّه به ویژه یهودیان را جاى داده بود و هر روز شاهد جریان زندگى آنان بود، نمى‏توانست دیدگاهش با کسى که ارتباط مستقیمى با آنان نداشت و اوضاع زندگى آنان را به خوبى درک نمى‏کرد، یکى باشد

بینش و نگرش اعتقادى هر فردى نقش مهمى در تعیین تفکر و شکوفایى اندیشه دارد. دیدگاه مذاهب و فرقه‏هاى مختلف اسلامى نسبت به حق و حقوق ذمّیان متفاوت است. در این میان، فقه حنفى و شیعى رعایت حال ذمّیان را بیش از فقه شافعى و حبنلى کرده است. هم‏چنین تفاوت بارزى در دیدگاه گروه‏هاى فکرى معتزله، اخوان‏الصفا و صوفیان نسبت به این مسئله وجود دارد

در برخى موارد، در منابع تاریخى و ادبى ارتباط سخت و تنگاتنگى بین صوفیان، عرفا و ذمّیان دیده مى‏شود. یهودیان على‏رغم سرسختى و لجاجتى که در حفظ آیین خویش نشان مى‏دادند، گاهى با مشاهده‏ى عملکرد عرفا و صوفیان با اشتیاق پذیراى اسلام مى‏شدند، یهودیانى که به واسطه‏ى رفتار این گروه مسلمان شده‏اند کم نیستند، به طور مثال از شعراى مورد بحث دروه‏ى ما، شیخ احمد جام ژنده پیل، از عرفاى قرن پنجم8 و فخرالدین ابراهیم همدانى متخلّص به «عراقى» توانسته بودند، گروهى از یهودیان را مسلمان نمایند.9 صوفى، همان طور که اسباب اسلام آوردن کسى را فراهم مى‏ساخت، ممکن بود خود نیز به آیین دیگرى در آید. هرچند عملاً خروج از اسلام بسیار کم رخ مى‏داد، با این حال، صوفى معتقد بود؛ اگر چیزى بتواند یک مسلمان را از دایره‏ى اسلام خارج کند، آن نیروى «عشق» است. عطار مى‏گوید: یهودى شدن یک مسلمان، خاصه یهودى شدن شیعه در واقع از شگفتى‏ها است

دل نفس شد و شگفت آمد           گر یک علوى جهود گردد

عطار عقیده دارد، کسانى که على‏رغم وحدت وجود، قائل به تکثر وجود مى‏باشند در زمره‏ى «گبر» و «جهود» قرار دارند. از نظر او ممکن است که این وجود واحد در اجزاى کثیر متجلّى شود، اما این به منزله‏ى تکثر وجودى نیست. درست این است که انسان در وجود هر ذره‏اى تنها یک خالق را ببیند و بر یگانگى او اذعان کند، اگر چنین شود، دیگر راه رسیدن به حقیقت محدود و منحصر به یک راه یا روش یک فرقه‏ى مذهبى نمى‏گردد

هر که را ذره‏اى وجود بود            پیش از هر ذره‏اى سجود بود

نه همه بت ز زر و سیم بود           که بت رهروان وجود بود

هر که یک ذره مى‏کند اثبات       نفس او گبر یا جهود بود

در حقیقت، چو جمله یک بودست            پس همه بودها نبود بود

مولوى نیز در مثنوى و معنوى خویش، معتقد است که حقیقت ادیان یکى است و انبیا هدف واحدى را دنبال مى‏کرده‏اند. کتاب او که در واقع تفسیرى از قرآن و احادیث اسلامى است، دید چندان مطلوبى نسبت به یهودیان ندارد. از نظر او آنچه «جهود سگ»12 را وادار به دوگانه بینى و جدا دانستن ادیان مى‏کند، همانا ظاهربینى اوست

آن جهود از ظرف‏ها مشرک شده است      نور دید آن مؤمن و مدرک شده است

چون نظر بر ظرف افتد روح را      پس دو بیند شیث را و نوح را

از نظرگاه است، اى مغز وجود      اختلاف مؤمن و گبر و جهود

مولوى در حکایات دیگرى که داستان آن درباره‏ى قتل نصارا توسط یک پادشاه «جهود» است، اعلام مى‏دارد که داستان این شاه به حکایت مرد احولى مى‏ماند که به واسطه‏ى معیوب بودن چشمش یک شیشه را دو شیشه مى‏دید. پند اطرافیان، مبنى بر این که شیشه یکى است و دوگانگى آن حاصل خطاى دید چشم توست، مؤثر واقع نشد، لذا او تصمیم گرفت با شکستن یکى، شیشه واقعى را از غیر واقعى تمیز دهد، اما شکسته شدن شیشه همان و محو شدن هر دو تصویر همان. از نظر او شاهى که در صدد نابودى مسیحیت بود، در واقع ضربه به هر دو دین مى‏زد و گر نه، دین موسى و عیسى یکى است و نمى‏شود یکى را شکست تا دیگرى را دید.15 او در حکایات دیگرى، باز به کشته شدن نصارا توسط شاه جهود اشاره کرده است. حکایت دوم او در واقع، همان داستان اصحاب «اخدود» سوره‏ى «بروج» است

نگاه حقیرانه‏ى مولوى به «جهود» همانا ناشى از عملکرد قوم یهود بود. قرآن درباره‏ى آنان مى‏گفت که یهودیان على‏رغم اینکه مى‏دانستند محمد حق است و همان طور که فرزندان خود را مى‏شناختند، حقانیت دین اسلام را نیز به همان نسبت مى‏شناختند،17 ولى با این حال، مخالفت مى‏کردند. از دیدگاه اندیشمندان اسلام، یهود مخالف حق و حقیقت بود. مولوى مى‏گوید با این که حق در همه جا و همه چیز جلوه مى‏کند، اما شناخت آن کار هر کسى نیست. اگر چنین امرى کار ساده‏اى بود دیگر یهودى، مسیحى و زردشتى بودن معنایى نداشت

گر میسر کردن حق رَه بُدى          هر جهود و گبر از او آگه بُدى

خانه‏ى آن دل که ماند بى‏ضیا       از شعاع آفتاب کبریا

تنگ و تاریک است چون جان جهود        بى‏نوا از ذوق سلطان ودود

عنوان یهود، پشت سر خویش دنیایى از صفات منفى را پنهان مى‏کرد. از نظر برخى از شعرا، جهودى بودن برابر بود با «پستى»، «خیانت»، «بى‏وفایى»، «حرص» و «شر». ابیات ذیل در دواوین شعرى مویّد این صفات است

زبونى کان ز حد بیرون توان کرد جهودى شد، جهودى چون توان کرد

«به معناى ذلت»

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
  • ali mo

پروژه مقاله سیمای رودکی از زبان اشعارش تحت word

ali mo | دوشنبه, ۳۰ فروردين ۱۳۹۵، ۰۴:۰۵ ق.ظ

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه مقاله سیمای رودکی از زبان اشعارش تحت word دارای 16 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه مقاله سیمای رودکی از زبان اشعارش تحت word   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

بخشی از فهرست مطالب پروژه پروژه مقاله سیمای رودکی از زبان اشعارش تحت word

سیمای رودکی از زبان اشعارش  
آیا رودکی کور مادرزاد بوده است ؟  
شاعران در دربار امیران :  
سبک و مزمون آثار رودکی  
تعلیم و پیام رودکی  
بخارا و وقایعش از زبان رودکی  
دوران کهولت و مرگ رودکی  
داستان دزد و یارانش بخشی از کتاب کلیله و دمنه :  
منابع و مآخذ  

بخشی از منابع و مراجع پروژه پروژه مقاله سیمای رودکی از زبان اشعارش تحت word

1      با کاروان حله ، زرین کوب ، عبدالحسین
2      زندگینامه شاعران ایران ، صوفی ، لیلا
3      کلیله و دمنه پارس ، آجودانی ، احمد

سیمای رودکی از زبان اشعارش

در پایان روزگار دراز عمر ، تصویری که رودکی از سیمای خویش در طی یک قصیده زیبا ترسیم می کند . این استاد شاعران کهن را پیرمردی نشان می دهد خسته و فرسوده ، با دندانهای فروریخته  موهایی از غبار ایام سفید و بالایی از فشار بار زن و فرزند خم گشته ، که از ناداری و ناتوانی     چاره یی ندارد جز آنکه عصا و انبان بردارد و شاید در کوی و برزن مثل گدایان دوره گرد در     یوزه کند

به این صورت فرسوده خفیف فرتوت ، دقیقی شاعر دوچشم تیره را هم که فروغ خویش را از دست داده است و یا خود از فروغ بی بهره بوده است می افزاید و این مجموعه ناخوشایند درد انگیز تصویر شاعری را نشان می دهد که روزگاری دردبار بخارا به شعر و آواز خویش ، و با مربوط و جنگ خوش ساز خویش ، دلهای نازنینشان و گردنکشان را بدام می آورده است

آیا رودکی کور مادرزاد بوده است ؟

از گوشه ها و کنایه هایی که شاعران نزدیک به روزگار او مثل دقیقی ، ابوذر اعتز جوجانی ، ناصر خسرو در باب این استاد شاعران آورده اند ، پیداست که او را شاعری نابینا می شناختند . گفت و شنودی هم که یک جا بین ابوحیان توحیدی و ابوعلی مسکویه رفته است این نکته را تأیید می کند . چنانکه عوضی نیز آشکارا می گوید که وی « اکهه بود » و « چشم ظاهر بسته داشت » . اما از سخن خود او آنچه هست ـ بر نمی آید که همه عمر شاعر یا حتی هیچ روز از عمر او در آن تاریکیهای    بی پایان دنیای کوران گذشته باشد . نه فقط ادعای «دیدن» در بعضی اشعار او هست بلکه تشبیحات حسی نیز در سخنان او کم نیست . خاصه دنیای رنگ که بر کوران مادرزاد فروبسته است . در شعر او جلوه یی تمام دارد . بعلاوه آن مایه عاشقیها و دلفریبهای روزگار جوانی که یاد آنها یام سرد پیری و نیستی شاعر را گرم می کرد البته از یک مرد عاجز بر نمی آید ، و پیداست که بی چشم آهو شکار یک جوان مشک موی و دلربا ، شاعر بخارا نمی توانسته است کنیزکان غزال رم و زیبا را چنان شیفته و بی تاب خویش کند که با وجود بیم رقیب شبها به پنهان پیش وی بیایند. از آن گذشته روشنی و درخشندگی توصیفات و تشبیهات او آن مایه هست که انسان را در قبول داستان کوری ـ کوری مادرزادی ـ او به شک بیندازد ، و با آنکه در سخنان کوران دیگر چون شباربن برد و ابواسعلاء معزی نیز ادعای رؤیت هست ، یادی که شاعر بخارا از روزگار جوانی خویش می کند چنان است که گویی کوری نیز مثل پیری و سستی و ناتوانی فقط در سالهای پایان عمر به سراغ او آمده است . با این همه شاید این احتمال درست نباشد که او را در پایان عمر ، چنانکه در شرح یمینی آورده است . در طی شکنجه کور کرده باشند . هرچه هست تصویر پایان عمر شاعر او را چیزی شبیه به هومر شاعر افسانه های یونان جلوه می دهد و بی شک رودی نیز ، تا حدی مانند هومر ـ پدر شاعران و یار خویش به شمار است

شاعران در دربار امیران

رودکی شاعر درگاه بخارا بود اما باید به خاطر داشت ک در آن روزگاران و حتی قرنها بعد نیز درگاه فرمانروایان یگانه مرکز پرورش دانش و هنر به شمار می آمد . جویندگان شعر ، کتابدوستان ، نویسندگان و دبیران ، دوستداران موسیقی و کسانی که به فرهنگ و هنر عشق می ورزیدند و می توانستد از صاحبان ذوق و استعداد حمایت کنند به درگاه فرمانروایان وابسته بودند . هرجا ادیبی ، حکیمی و یا فهیمی بود به درگاه امیر می آمد و هر کس هنری داشت که می خواست آن را به دوستداران هنر عرضه کند راه این درگاه را پیش می گرفت . در این روزگار درگاه نصر بن احمد ، امیر سامانی ، روز بازار شعر و ادب بود . فرمانروای جوان به شعر و موسیقی نیز مثل رزم و جهاندارای یافته است . دوره سی ساله فرمانروایی او روزگار رونق و شکوه جهانبانی سامانیان به شمار می آمد و داستانهای بسیار که از دادگری و دانش پروری وی در تاریخ ها آورده اند این دعوی را تأیید می کند . رودکی که به این امیر جوان پیوسته بود در درگاه او قبول و نفوذی داشت . از این رو نام آوران ماوراءالنهر و خاندانهایی چون بلعمیان ، عدنانیان جیهانیان و مصعبیان نیز بیش و کم با وی مجرمت می زیستند و شاعر در سایه تربیت امیر و نزدیکان وی ثروت و مکنت افسانه دار اندوخت و از توانگران بخارا گشت . این جعفر بن محمد رودکی که بعدها ابو عبدالله نیز خوانده شد در رودک سمرقند به دنیا آمد و همانجا نشو و نما یافت . در کودکی حافظه یی قوی داشت . گویند هشت ساله بود که قرآن را حفظ کرد و به شاعری پرداخت . گذشته از آن آوازی خوش نیز داشت و همین موهبت او را با خنیاگران و رامشگران نام آور آشنا کرد. چنانکه بختیار نامی که استاد موسیقی بود وی را به شاگردی گزید و بربط آموخت . وقتی جعفر به بخارا رفت به درگاه امیران آل سامان پیوست . آنجا به دستاویز هنرهای خویش نفوذ و حرمت بسیار یافت

نصربن احمد امیر بخارا شیفته ی ذوق و هنر و قریحه او شد و از بس به او صله داد توانگرانش کرد  شاعر نیز ذوق هنر خویش را در خدمت او گماشت . شعر می گفت ، چنگ می نواخت و مجلس امیر را در ذوق و لذت غرق کرد . در این مجالس که نام آوران و بزرگان ماوراءالنهر حاضر بودند شعر او و آهنگ او شور و لطفی بیمانند داشت و به سبب همین نکته بود که بلعمی وزیر او را در همه عرب و عجم بی نظیر می شمرد . در تأثیر و قبول شعر او همین بس که به موجب روایت مبالغه آمیز چهارمقاله یک وقت بعد از سالها آوارگی در خراسان ، مهجوران مرکب امیر را ، تحت تأثیر یادی که از جوی مولیان کرد ، هکراه خود امیر به بخارا باز آورد

سبک و مزمون آثار رودکی

این توفیق بس عظیم بوده است . این شهرت و قبول او البته بی جهت نبود . چون رودکی در شاعری قدرت و مهارتی کم مانند داشت : خاصه در توصیف احوال و تجسم مناظر بس چیره دست بود . تشبیهات و توصیفات او در نهایت لطف و دقت بود. هیچ کس به خوبی او باده را به تحقیق گداخته و دندان را به ستاره سعری و قطره باران مانند نکرده بود ، و از این گونه تشبیهات لطیف درخشان در شعر او بسیار می توان یافت . غیر از قصیده سرایی به نظم مثنویهایی چند نیز پرداخت . مثنوی کلیله و دمنه و منظومه سندباد نامه ، از این جمله بود که از آنها جز ابیاتی پراکنده بازنمانده است

غزل او بعدها مایه اشک و حسرت عنصری گشت و در نزد وی غزل رودکی وار نیکو شمرده می شد . شاید آواز دلاویز و نغمه پرشور چنگ شاعر نیز در شعرت و رواج این غزلها بی تأثیر نبود . دریغ است که از این غزلها نمونه های بسیار در دست نیست . گذشته از این چندین قرن بعد ، درست یا نادرست ، او را مخترع وزن رباعی نیز می شمردند

از دیوان عظیم او که گفته اند صد دفتر بوده است و یک شعر مبالغه آمیز منسوب و به رشیدی تعداد ابیان آن را تا یک میلیون و سیصد هزار بیت می رساند . آنچه اکنون باقی مانده است بسیار اندک است و اگرچه شک نیست که در روزگار عنصری ، رشیدی و فرخی هنوز بازمانده اشعار او واقعاً قابل ملاحظه بوده است . لیکن از میان رفتن آن همه اشعار او گاه این پندار را به خاطر می آورد که شاید اشعار او را وقتی بعمد نابود کرده اند. هم اکنون در تاریخ بیهقی ، در تاریخ سیستان ، در لغت فدس اسدی ، در ترجمان الابلاغه ن در چهار مقاله ، در حدائق اسعر ، در لباب الاباب ، در المعجم سمش قیس و در نحفه المولک ، آثاری از او هست که موثق به نظر می آید اما در سفینه ها و نسخه های پادی گاه اشعار او را با سخن دیگران ، خاصه قطران تبریزی ، به هم آمیخته اند . در هر حالاز همین مختصر نیز که از اشعار موثق منسوب به او باقی است قدرت و مهارت او را در فنون شاعری می توان دریافت . شیوه شعر وی بر سادگی معنی و روانی لفظ متین است . در همان حال جز القی کم نظیر مایه مزیت شعر اوست . آنچه که با توصیف یا تشبیه سروکار دارد غالباً از گزاف و مبالغه لاطایل می پرهیزد . در مدح نیز بیشتر به همان که در سخنش «لفظ همه خوب و هم بمعنی آسان» باشد قناعت می کند و در جستجوی صفت و تکلف نیست . با این همه در ابداع معانی قدرت تمام دارد و شعر او را در عین سادگی و روانی از معانی لطیف و مضامین تازه مشعون است . در باب طرز غزل او ، که عنصری با آنکه بس کوشیده است بدان پرده بار نیافته است ، چه می توان گفت؟ از این غزل که مایه رشک «پادشاه شاعران غزنه» شده است نمونه زیادی نمانده است ، اما در انچه مانده است ، وقت خیال بیش از سادگی لفظ جلب نظر می کند آن تکلفها که پندار بعضی اهل تحقیق در غزلهای عاشقانه وی یافته است مربوط به اشعار اصیل او نیست . مزیت دیگر این غزل آن است که مثل غزل فرخی و شاعران غزنه غالباً در وصف پسران ساده روی نیست ، در وصف کنیزان زیباست . وقتی دردهای عشق و فراق را بیان می کند حتی صدای قلب یک کور حرمان کشیده را نیز در شعر او گاه می توان حس کرد . آنجا نیز که شاعر در ستایش مایه هستی یا در تشویش به فرصت جویی و لذت پرستی سخن گفته است . انسان به یاد ستار و ابونواس می افتد و اگر از اشعار او چیزی بیش از آنکه امروز هست باقی مانده بود ، مقایسه یی بین او و بعضی شاعران تازی بی فایدتی نمی بود . خاصه که خود او مکرر و با لحنی مقرون با اندیشه همچمشی و برابری از شاعران عرب یاد می کند

تعلیم و پیام رودکی

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
  • ali mo

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه مقاله شاعران و نثر نویسان پارسی گوی قرن هفتم و هشتم تحت word دارای 16 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه مقاله شاعران و نثر نویسان پارسی گوی قرن هفتم و هشتم تحت word   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

بخشی از فهرست مطالب پروژه پروژه مقاله شاعران و نثر نویسان پارسی گوی قرن هفتم و هشتم تحت word

مقدمه  
انهدام مؤسسات دینی:  
شعرا و صوفیه عصر ایلخانان:  
مرحوم شیلی نعمانی(شعر الحجم) به زبان اردو:  
امیر خسرو دهلوی:  
بدر چاچی:  
حافظ شیرازی:  
مولوی:  
آثار مولوی:  
سعدی:  
خواجوی کرمانی:  
عبید زاکانی:  
فخر الدین عراقی:  
سراج سگزی:  
سعد الدین سعید هروی:  
خواجه حکیم عمید الدین لوبکی:  
زرتشت بهرام بن پژدو:  
اوحدالدین حامدبن ابیالفخر کرمانی:  
عمری اصفهانی:  
کیکاووس رازی:  
نثر نویسان:  
شعر در قرن هفتم:  
منابع:  

بخشی از منابع و مراجع پروژه پروژه مقاله شاعران و نثر نویسان پارسی گوی قرن هفتم و هشتم تحت word

دایره المعارف ادبی. ترجمه و تألیف عبدالحسین سپدیان

تاریخ ادبیات ایران. دکتر صفا. جلدسوم. ص
زندگی نامه شاعران ایران. تألیف لیلا صوفی
برگی از زندگی بزرگان. فرشته کریمی. انتشارات نوید شیراز

ازسپهری تا جامی.تاریخ ادبی ایران. نیمه قرن هفتم تا آخر قرن نهم. عصراستیلای مغول و تاتار. تألیف ادوارد برون. ترجمه علی اصغر حکمت

مقدمه

عده ای از  شاعران پارسی گوی از بازماندگان دوران قبل از حمله مغول هستند و یا از کسانی که در دوره مغول می زیستند. دسته دیگر در دوران مغول در دستگاه امارتهای کوچک یا خاندانهای بزرگ زندگی می کردند و یا در  خانقاههای  متصوفه زیر دست مشایخ بزرگ ایران و خارج ایارن بودند

آخرین دسته کسانی هستند که در بین حکومت ایلخانان و حمله تیمور در خدمت ملوک الطوائف ایران و نواحی مجاور بودند

ایران در دوره مغول: در این دوهر ادبیات حیرت انگیز و بزرگی از ایرانیان بوجود آمد. جنوب ایران کمتر از ممالک شمالی و مرکزی و غربی دچار خسارت شد

انهدام مؤسسات دینی

هر چند به واسطه قتل عام فضلا طلاب و انهدام مدارس و مساجد و کتابخانه ها دچار اختلال و پریشانی شد ولیکن آسیب بعضی کمتر بود. مغولان بت پرست به فلسفه و حکمت توجهی نداشتند ولیکن نسبت به مدایح شعرا بی اعتنا نبودند. در این دوره مورخین در جه اول در زبان فارسی به ظهور رسیدند

  شعرا و صوفیه عصر ایلخانان

در این دوره دو نفر از شاعران که درجه بالاتر از بقیه بودند

جلال الدین روحی
سعدی شیرازی

بسیاری از ادبا و کسانیکه ادبیات ایران را در هند مطالعه کردند مرتبتی بالا داشتند و مقام آنها را بعد از مولوی و سعدی قرار می دهند. امیر خسرو دهلوی حسن دهلوی بدر چاچی که هر سه در هندوستان بودند.  در این میان چند تن از شعرای ایران که در ایران نشود نما یافتند و بعد کرم و سخاوت پادشاهان مغول در دهلی آنها را جلب کرد از ایران مهاجرت کردند به امید آنکه بضاعت ادبی آنها در هند خریدار داشته باشد

مرحوم شیلی نعمانی(شعر الحجم) به زبان اردو

بر شرح احوال شعرای ایران از فردوسی تا حافظ و چند صفحه از امیر خسرو و حسن دهلوی نگاشته است. اما با اینکه ادبیات فارسی که در هند به ظهور رسیده به طور کلی آن لطف را که در کلام ایرانیان اصلی است ناقد می باشد

 در ابتدا به ذکر نام چند شاعر معروف و شرح احوال آنها و سپس دیگران اشاره می کنیم:

امیر خسرو دهلوی

 از شاگردان شیخ بزرگ نظام الدین اولیا بود. در موسیقی نیز  همچون شعر معروف بود. ترک نژاد بوده و در ولایتی در هندوستان تولد یافت. در زمان حیاتش از پنج پادشاه نوازشها دید. دولتشاه معتقد بود که قریب یک کرور بیت بنظم در آورده. از آثار او «کتاب لیلی و مجنون» «مرگ مادر و برادر»مرثیه گفتند و ابیاتی خطاب به دخترش عفیفه

 

بدر چاچی

در هندوستان شهرتی بسیار داشت و در ایران غیر معروف می باشد. از شعرای ماوراء النهر است و در شهر چاچ که امروزه به شهر جدید تاشکند تبدیل یافته است. کلام او به اشکال معروف است در تمام اشعار فارسی از قلم شعرای ترک نژاد یا تحت حمایت ترکان عمومیت دارد

 

حافظ شیرازی

شمس الدین محمد شیرازی ملقب به لسان الغیب و ملتخص به حافظ. اوایل قرن هشتم بوده. نزد  علمای بزرگ از جمله قوام الدین عبدالله  در علوم به مقامی رفیع رسید. شاه شیخ ابواسحاق اینجو را به القاب«جمال چهره اسلام» «سپهر عام و حیا» می شود

دیوان حافظ که یک دیوان عرفانی هست که محور جهان بینی عرفانی«وحدت وجود» است. مسئله  دیگر وحدت تجلی است یعنی  جهان با یک تجلی حق بوجود امده و مسئله دیگر راز خلقت جهان

 اگر چه باد فرحبخش و باد گلبیز است                   به بانگ چنگ مخور که محتسب تیز است

 صراحی و حریفی گرت به چنگ افتد                   به عقل نوش که ایام فتنه انگیز است

در آستین مرقع پیاله پنهان کن                               که همچو چشم صراحی زمانه خون ریز است

زرنگ باده بشوییم خرقه ها در اشک                 که موسوم ورع و روزگار پرهیز است

 

مولوی

 مولانا جلال الدین بلخی یکی از بزرگترین شاعران ایران از حیث بلندی افکار  شور انگیزی اشعار  و مقدار شعر لقبش در دوران حیات مولانا بوده و قرنها بعد مولوی با نامهای «مولوی روم» «مولوی رومی» شهرت یافته و در بعضی از اشعارش تخلص خاموش  خوش دیده می شود.  در سال 604 در بلخ متولد شد  آشنایی او با شمس تبریزی  صلاح الدین زرکوب  حسام الدین چلپی باعث شد تا بخشی از سروده های  خود را به نام شمس الدین تبریزی و 70 غزل  از غزلهایش را با نام صلاح الدین زرکوب و حسام الدین باعث پیدایش یکی از بزرگترین آثار ذوق و اندیشه بشری به نام معنوی گردد. پس از مرگ مولانا او  را در کنار پدر به خاک سپردند. بر سر تربت او بارگاهی است که به «قبله خضراء»   شهرت دارد

 

آثار مولوی

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
  • ali mo

پروژه مقاله حقوق چیست؟ تحت word

ali mo | دوشنبه, ۳۰ فروردين ۱۳۹۵، ۰۴:۰۴ ق.ظ

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه مقاله حقوق چیست؟ تحت word دارای 53 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه مقاله حقوق چیست؟ تحت word   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

بخشی از فهرست مطالب پروژه پروژه مقاله حقوق چیست؟ تحت word

مقدمه              
بخش اول:علم چیست؟         
فصل اول:کلیات علم               
فصل دوم:روشهای علمی            
فصل سوم:اثبات پذیری             
بخش دوم:هنر,فن یا علم بودن حقوق     
فصل اول:انفکاک یا اشتراک علم وهنر          
فصل دوم:حقوق از منظر علمی وهنری       
فصل سوم:علم حقوق یا فن حقوق               
جمع بندی و نتیجه گیری      
فهرست منابع     

بخشی از فهرست مطالب پروژه پروژه مقاله حقوق چیست؟ تحت word

 الف) کتب فارسی

1-کاتوزیان,ناصر,فلسفه حقوق ,جلد اول,تعریف وماهیت حقوق,تهران,چاپمحمد,شرکت سهامی انتشار1377,چاپ اول

2–کاتوزیان,ناصر,فلسفه حقوق,جلد دوم,منابع حقوق,تهران,چاپ محمد,شرکت سهامی انتشار1377,چاپ اول

3–کاتوزیان,ناصر,فلسفه حقوق ,جلد سوم,منطق حقوق,تهران,چاپ محمد,شرکت سهامی انتشار1377,چاپ اول

4- کاتوزیان,ناصر,مقدمه علم حقوق,تهران,چاپخانه کتیبه,انتشارات دانشکده علوم اداری و مدیریت بازرگانی,2535,چاپ اول

5-ساکت,محمد حسین,نگرشی تاریخی به فلسفه حقوق,تهران,چاپخانه زوار,انتشارات جهان معاصر,1370,چاپ اول

6-دل وکیو, فلسفه حقوق ,ترجمه واحدی,جواد,تهران,میزان,1380,چاپ اول

 7-تبیت,مارک,فلسفه حقوق,ترجمهخاوری رضا,مشهد,چاپ موسسه فرهنگی قدس,انتشارات دانشگاه علوم اسلامی رضوی,1384,چاپ اول

 ب) مقالات

 1-منصور نزاد,محمد,فلسفه حقوق در دو معنا,تهران,مجله حقوقی عدالت آرا,شماره      سوم

1-تروپر,میشل, فلسفه حقوق,ترجمه از واعظی,مجتبی,تهران,نشریه حقوق اساسی,شماره پنجم

چکیده

 در مورد ماهیت و چیستی حقوق از دیرباز میان صاحبنظران حقوق بحثهایی در میان بوده.عده ای از اهالی حقوق این رشته را در زمره یکی از علوم محسوب نموده اند و گروهی دیگر در حیطه فن.برخی نیز حقوق را به عنوان هنر تلقی نموده اند.در این پژوهش سعی شده ابتدا به بیان علم پرداخته  شود سپس حقوق را از جنبه های هنری و فنی بررسی کنیم.ومطالب را با عنایت به تعاریف و مصداقهای تاریخی که از علم آورده شده جمع بندی نموده و در آخر نتیجه این جستار از نگاه و رهیافتهای شخصی نگارنده نگاشته شده است

مقدمه

یکم : ماهیت حقوق و انگیزه گرایش به طرح این موضوع

از زمانی که انسان به عنوان موجودی متمایز از سایر موجودات در یافت که نیازهای متفاوت و توانایی های متمایز تری نسبت به سایر موجودات پیرامونش در کره خاکی دارد,همواره با پدیده های جدیدی روبرو می گشت که نسبت به آنها آگاهی نداشته و بنا بر اقتضای شرایط و بستر آمادگی های ذهنی و فکری اش به حل این مجهولات رهنمون می گشته.گاهی موفق بوده و گاها” این چالش حل ناشده باقی میمانده و به نسلهای بعدیش منتقل میگردیده.و این ابتدایی ترین و در عین حال ملموس ترین تعریف علم است که در طول حیات بشر آدمی به گواه تاریخ بدان دست یا فته است

حقوق از آندست مقولاتی ست که آدمی در بدو حضورش در جامعه و زندگی اجتمایی با آن روبرو بوده و تا امروز نیز این ارتباط ادامه دارد

اما به راستی اگر بپرسیم این پدیده شگرف اجتماعی که با زندگی کل انسانها در ارتباطی تنگاتنگ قرار دارد ماهیتش چیست و در زمره ی کدام دسته از پدیده هاست چه جوابی خواهیم داشت؟

با نگاهی به آثار بجا مانده از صاحبنظران در مکاتب گوناگون در حوزه حقوق در خواهیم یافت که همواره میان این صاحبنظران پیرامون ماهیت و چیستی حقوق اختلاف نظر وجود داشته و دارد.پس بیهوده نخواهد بود که در این رابطه به تامل و تحقیق بپردازیم

 دوم:سؤالات پیش رو

دراین جستار سعی شده تا با طرح دو سؤال چالش بر انگیز که از دیر باز مد نظر صاحبنظران بوده فرضیات محتمل بررسی و احصاء گردد

سؤال اول:آیا حقوق را میتوان عام بر شمرد ویا باید هنر تلقی کرد؟

سؤال دوم:آیا حقوق علم است یا فنی است برای رسیدن به نظم و امنیت در اجتماع؟

سوم:فرضیات محتمل در مورد ماهیت حقوق

فرضیه اول:حقوق در شمار یکی از علوم اجتماعی است و به روابط انسانها در اجتماع میپردازد

فرضیه دوم:حقوق هنر مشاهده و بررسی رخدادهای اجتماعی است و نمود هنری اش بر ویژگیهای علمی آن چربش دارد

فرضیه سوم:فن حقوق در تقابل علم حقوق است بدین معنا که حقوق فنی است که بر مبنای معرفت و علم است

چهارم:ابعاد کاربردی تحقیق

از آنجا که در دانشگاههای ایران کمتر به ماهیت و فلسفه حقوق بها داده میشود میتوان خوشبین بود که چنین آثاری انگیزه و علاقه در سایر دانشجویان حقوق ایجاد کند تا با بررسی و تحقیق در شالوده آنچه مشغول فراگیری اش هستند در آینده بتوانیم گرایشی جدید در رشته حقوق را به سطوح بالایی رشته های آکادمیک در ایران در مقاطع تکمیلی بوجود آوریم,تا شاید با بارورتر شدن زمینه های پزوهش در رشته حقوق امید وارانه تر به جایگاه کشورمان در دارا بودن صاحبنظران شاخص در زمینه حقوق عمومی در سطح جهان باشیم

پنجم:پیشینه تحقیق در زمینه ماهیت حقوق

در زمینه ماهیت حقوق از دیرباز کتب فراوانی به رشته تحریر در آمده که به ذکر چند نمونه از کتب خارجی و داخلی اشاره میشود

نظریه عمومی حقوق : دابن

قدرتهای سازنده حقوق :ریپر

علم و فن در حقوق اساسی:ژنی

فلسفه حقوق در 3 جلد:ناصر کاتوزیان

نگرشی تاریخی به فلسفه حقوق:محمد حسین ساکت

مبانی و کلیات علم حقوق:جلال الدین مدنی

و کتب و مقالات فراوان دیگری که ویژه ماهیت حقوق نگاشته شده اند و یا در قسمتهایی به این مبحث پرداخته اند

 ششم:تنگناهای پیش رو در این تحقیق

یکی از اساسی ترین مشکلات در این جستار فقدان منابع مستقل در زمینه ماهیت علمی حقوق بود که به ناچار از کتبی که در میان مباحث به این زمینه اشاره کرده بودند باید مطالب تهیه میگردید.و مورد دیگر اینکه در این موضوع به سایر علو م من جمله فلسفه جامعه شناسی ناگزیر برخورد نموده که در ابتدا بر سختی کار می افزود

هفتم :تقسیم بندی مطالب

 دراین تحقیق مطالب در سه بخش اصلی طبقه بندی شده است.این طبقا بندی برای تسهیل در استفاده مطالب است

بخش اول به بیان معنا و مفهوم علم می پردازد چرا که تا تعریفی از علم نداشته باشیم به تبع آن شاخصی برای سنجش حقوق به عنوان شالوده تحقیق وجود نخواهد داشت

بخش دوم به قیاس حقوق از دو دیدگاه علمی و هنری خواهیم پرداخت

بخش سوم به تبیین دیدگاه فن حقوق می پردازیم

واژه ی علم

علم (science) از واژه لاتین «scientia» به معناى آگاهى و معرفت (knowledge) مشتق شده است. شناخت و معرفت، توصیف ها، فرضیه ها، مفاهیم، نظریه ها، اصول و دستور العمل هایى نزدیک به قطعیت هستند که یا درست و یا مفیدند

 البته شناخت و معرفت محدود به این موارد نمى شود و خود بحث مفصلى در فلسفه است. به طور کلى، دانش و معرفت، اعم از علم است و علم (science) در معناى اصطلاحى، تحصیل نظام مند دانش جدید درباره طبیعت است که با روش هاى معین به دست مى آید و هدف آن برقرار کردن رابطه ثابت بین پدیدار ها (phenomens) است

علوم تجربی

 برخى فیلسوفان بین واقعیت بالفعل چیز ها در جهان و درک انسان ها از آنها تفاوت قائل مى شوند.«کانت»، فیلسوف آلمانى، از دو واژه «فنومن» (phenomen) یعنى آنچه که از راه تجربه و حس قابل درک است و «نومن» (noumen) یعنى آنچه که از راه تجربه قابل درک نیست براى این منظور استفاده مى کند. کانت و پیروانش، معتقد بودند که ذهن فقط مى تواند، ظواهر و پدیده ها (فنومن) را بشناسد و از شناخت نومن ها، ناتوان است. البته از دیدگاه کانت، شناخت نومن ها از طر یق عقل ممکن نیست، اما از طریق اخلاق، امکان پذیر است.برخى دانشمندان بر این ادعایند که فهمیدن و تبیین دقیق جهان با استفاده از روش علمى، ممکن است و روش علمى یعنى مشاهده دقیق و آزمون نظریه ها توسط تجربه. البته آنها این ادعا را ندارند که هر چیزى را در معناى مطلق، اثبات مى کنند، بلکه تاکید دارند که براساس جربیات و مشاهدات رایج، هر چیزى را مى توان با درجه خوبى از قطعیت، تبیین کرد

تقسیم بندی علوم

تا زمان عصر روشنگرى در اروپا، واژه علم به معناى هر دانش منتظم به کار مى رفت. علم معناى بسیار وسیعى داشت و گاهى معادل با «فلسفه» استفاده مى شد. در آن زمان بین «علم طبیعى» (Natural Science) و «علم اخلاقى» (Moral Science) تفاوت قائل مى شدند. علم اخلاقى شامل آن چیزى مى شد که امروزه به نام فلسفه مى شناسیم. علم در حال حاضر کاربردش محدود شده است و به معناى علم طبیعى یعنى آنچه که از راه تجربه و مشاهده به دست مى آید، به کار مى رود. علم طبیعى به «علم سخت» (hard science) و علم سبک (soft science) تقسیم مى شود. فیزیک، شیمى، زیست شناسى، زمین شناسى، انواع علوم سخت هستند و انسان شناسى، تاریخ، روان شناسى و جامعه شناسى به عنوان علوم سبک خوانده مى شوند. موافقین این تقسیم بندى، استدلال مى کنند که علوم سبک از روش علمى یعنى آزمایش و تجربه (تجربه یعنى مجموع اعمال و مداخلاتى که انسان در واقعیت مى کند)، استفاده نمى کنند بلکه از شواهد روایتى و تاریخى سود مى جویند و جمع آورى اطلاعات در آنها از دقت بالایى برخوردار نیست

البته مخالفین نیز ادعا دارند، علوم اجتماعى از مطالعات آمارى نظام مندى در محیط هاى کنترل شده دقیق استفاده مى کنند.برخى نیز اعتقاد دارند، ریاضى، علم است

 البته ریاضى به طور دقیق به منطق مربوط است و علم به معناى استفاده از دانش تجربى نیست. اما ریاضى زبان جهانى تمام علوم است. واژه «علم» گاهى براى حوزه هاى بین رشته اى که حداقل در بخش هایى از روش علمى استفاده مى کنند مانند «کامپیوتر»، «کتابدارى» و; به کار مى رود

برخی اصطلاحات

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
  • ali mo

پروژه مقاله حقوق زن در اسلام تحت word

ali mo | دوشنبه, ۳۰ فروردين ۱۳۹۵، ۰۴:۰۴ ق.ظ

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه مقاله حقوق زن در اسلام تحت word دارای 27 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه مقاله حقوق زن در اسلام تحت word   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

بخشی از فهرست مطالب پروژه پروژه مقاله حقوق زن در اسلام تحت word

مقدمه:  
از نظر اسلام سه چیز مسلم است :  
که راز و رمز تحرک و انعطاف در قوانین اسلامی چیست ؟  
به قلم توانای استاد این راز مشتمل بر چند نکته است :  
منابع :  

مقدمه

آنچه را که می خوانید گزیده ای است از نوشته های گرانبار دردانه ای بزرگوار، متفکر، فیلسوف و فقیه ای عالی مقام شهید گرانقدر استاد حاج شیخ مرتضی مطهری(قدس سره) که رهبرو بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران امام خمینی (ره) به مناسبت شهادت این علامه دهر فرمودند: « او با قلمی روان و فکری توانا در تحلیل مسائل اسلامی و توضیح حقایق فلسفی با زبان مردم و بی اضطراب به تعلیم و تربیت جامعه پرداخت. آثار قلم و زبان او بی استثناء آموزنده و روانبخش است، و مواعظ و نصایح او که از قلبی سرشار از ایمان و عقیده نشات می گرفت، برای عارف و عامی سودمند است.»

امید که با عنایت به فرمایش این اسطوره نبرد حق علیه باطل که فرمودند: « من به دانشجویان و طبقه روشنفکران متعهد توصیه می کنم که کتابهای این استاد عزیز را نگذارند با دسیسه های غیر اسلامی فراموش شود.»

این خلاصه تلاشی است هرچند کوچک به پاس زحمات آن روحانی عالیقدر و امید که در درگاه حق قبول واقع شود

کتاب « نظام حقوق زن در اسلام» کتابی است مشتمل بر سلسله مقالاتی از این استاد عزیز در باب خواستگاری،زن، استقلال اجتماعی، اسلام و تجدد زندگی، مقام زن در قرآن ، حیثیت و حقوق انسانی، مبانی حقوق خانوادگی، تفاوت های زن و مرد ، مهر و نفقه، ارث، طلاق و …

 ایشان در مقدمه این مجله چنین نوشته اند

« مقتضیات عصر ما ایجاب می کند که بسیاری از مسائل مجددا مورد ارزیابی قرار گیرد و به ارزیابی های گذشته بسنده نشود.» نظام حقوق و خانوادگی از جمله این سلسه مسائل است. در این عصر چنین فرض شده که مساله اساسی در این زمینه،      « آزادی زن» و « تساوی حقوق» او با مرد است . همه مسائل دیگر فرع این مساله است

اساسی ترین مساله در مورد « نظام حقوق خانوادگی» لااقل در ردیف مسائل اساسی این است که  آیا نظام خانوادگی نظامی است مستقل از سایر نظامات اجتماعی و منطق و معیار ویژه ای دارد، جدا از منطقها و معیار هایی که در سایرتاسیسات اجتماعی به کار می رود. یا هیچ گونه تفاوتی میان این واحد اجتماعی با سایر واحد ها نیست؛ و این واحد همان منطق و همان فلسفه و همان معیارها حاکم ا ست که بر سایر واحد ها و موسسات اجتماعی؟ وثیئه این تردید «دو جنسی» بودن دو رکن اصلی این واحد از یک طرف و توالی نسلی والدین و فرزندان از جانب دیگر است

دستگاه آفرینش، اعضای این واحد را در وضعهای « نا مشابه» و نا همسانی و با کیفیات و چگونگیهای مختلفی قرار داده است. اجتماع خانوادگی اجتماعی است «طبیعی، قراردادی» یعنی حد متوسطی است میان یک اجتماع غریزی( مانند اجتماع زنبور عسل و موریانه که همه حدود و مقرارات از جانب طبیعت معین شده و امکان سرپیچی نیست) و یک اجتماع قراردادی ( مانند اجتماع مدنی انسانها مه کمتر جنبه طبیعی و غریزی دارد )

ایشان در ادامه با اشاره به نظر قدمای فلسفه که فلسفه زندگی خانوادگی را بخش مستقلی از حکمت عملی می شمرند

بزرگانی چون« افلاطون در رساله جمهوریت ، ارسطو در کتاب سیاست، بوعلی در کتاب شفاء » و در ادامه با اشاره به گروهی از نویسندگان و متفکران دنیای غرب از قرن هفدهم به بعد همانند ژان ژاک روسو، ولنزوفتسکیو، این گروه را محق به داشتن حق عظیمی بر جامعیت بشریت چونان مکتشفان ، مخترعان بزرگ می داند

استاد شهید مطهری در این کتاب با دیدی عمیق و موشکافانه در لابلای صفحات تاریخ چنین متذکر می گردند که : « در همه نهضت های اجتماعی غرب از قرن هفدهم تا قرن حاضر محور اصلی دو چیز بود: « آزادی» و « تساوی» و نظر به اینکه نهضت زن در غرب دنباله سایر نهضت ها بود و بعلاوه ، تاریخ حقوق زن در اروپا از نظر آزادی ها و برابریها فوق العاده مرارت بار بود

در این مورد نیز جز درباره « آزادی» و «تساوی» سخن نرفت

به عقیده ایشان اساس و مبنای حقوق طبیعی و نظری خود طبیعت است و اگر انسان از حقوق خاصی برخوردار است که دیگر مخلوقات زنده از آنها بی بهره اند، ریشه اش طبیعت و خلقت آفرینش است و اگر انسانها نیز در حقوق طبیعی مساوی هستند و بایدآزاد زندگی کنند این فرمانی است که در متن خلقت صادر شده است . و دلیل جز آن ندارد

در پرتو اکتشافات و پیشرفت های علمی زیستی و روانی ، تفاوت های دو جنس روشنتر و مستدلتر گشت و این بی توجهی به اختلافات و تفاوت های موجود بین زن و مرد و لحاظ نکردن حسابهای جداگانه و مانند هر انسان دیگر آزاد آفریده شده و از حقوق مساوی بهره مند باید گردد . ولی او انسانی است با صفات، خصوصیات خاص و مرد انسانی است با صفات و خصوصیات دیگر

زن و مرد در انسانیت برابرند ولی دو گونه انسانند با دو گونه خصلتهاو هرگونه روانشناسی و این اختلافات ناشی از عوامل جغرافیایی و یا تاریخی و اجتماعی نیست. که مطرح و پایه گذاری شده در متن خلقت و آفرینش انسان است

پس از هرگونه عملی بر ضد طبیعت و فطرت با توجه به هدفمند بودن این دوگونگی ها، عوارض نا مطلوبی به بار می آورد

استاد عقیده داشتند که آنچه در نهضت تساوی و آزادی حقوق« زن و مرد » توجه نشد این بود که تساوی و آزادی شرط لازمند، نه کافی

تساوی حقوق یک مطلب است و تشابه حقوق یک مطلب دیگر

برابری حقوق زن ومرد از نظر ارزشهای مادی و معنوی یک چیز است، همانندی و همشکلی و همسانی چیز دیگر.در این نهضت عمدا یا سهوا « تساوی» به جای «تشابه» به کار رفته و « برابری» با همانندی یکی شمارده شده ، « کیفیت» تحت الشعاع « کمیت» قرار گرفت . انسان بودن زن موجب فراموشی « زن بودن» وی گردید

در لابلای این تسامح و سهل انگاری نه فقط شتابزدگی که آثاری از بهره کشی های اقتصادی از سوی سرمایه داران انقلاب صنعتی دیده می شود ، و جهت استناد به این موضوع به بخشی از نوشته های آقای ویل دورانت در فصل نهم کتاب « لذات فلسفه» در باب اوضاع زنان در ویتانیا کبیر آن روزها اشاره می نماید

اما آنچه که مایع مباهات و افتخار است حضور معجزه آسای کتابی است تدوینی در قلمرو اسلام به نام قرآن کریم که در عصر نزول خود گامهای بلندی به سود زن و حقوق انسانی او برداشت. چنانچه یا اشاره به آیه40 از سوره «یس» این تساوی و آزادی در مدار و مسیر طبیعی و نه خارج از فطرت مورد تاکید قرار گرفته است. شرط اصلی سعادت زن و مرد را حرکت هر یک  در این مدار ذاتی و فطری می داند

استاد در پیشگفتار این کتاب با اشاره به مشکل جهانی روابط خانوادگی و نقل قول از نویسنده معروف کتاب « تاریخ تمدن» آقای ویل دورانت جامعه غربی را دارای مشکلات و معضلات عدیده ای در این زمینه چون بهم خوردن نظم خانوادگی و سست شدن پایه ازدواج، کاهش روابط عاطفی خانوادگی، ابتذال زن و جانشین شدن هوسهای سطحی به جای عشق، افزایش دائم التزاید طلاق و ; می داند و عقیده دارد که این جوامع علیرغم پیشرفتهای چشمگیر در علوم و فنون و خدمات در این مسائل بسیار غوطه ور و گرفتارند

ایشان بر خلاف عقیده جبری بودن عملکرد تاریخ به واسطه زندگی صنعتی و پیشرفت علم و تمدن در سستی نظم خانوادگی و راه یافتن فساد در آن معتقدند که این ابهام گسیختگی خانوادگی در اروپا معلول دو چیز است

1-                      رسوم و عادات و قوانین ظالمانه جاهلانه تا قبل از این دوره

2-                       پیمودن مسیر اشتباهی در حل و اصلاح اوضاع و احوال زنان

در بخش اول کتاب استاد با نگاه تیزبین و شفاف خود رازی از رازهای گزینش را بیان می کند . اینکه در طبیعت، مرد مظهر طلب و عشق و تقاضا آفریده شده و زن مظهر مطلوب بودن ، معشوق بودن. زن شمع و مرد بسان پروانه

و این یکی از تدابیر حکیمانه و شاهکارهای خلقت است که در غریزه مرد نیاز و طلب و در غریزه زن ناز و جلوه قرار داده است . لذا تقاضای همسر و خواستگاری بزرگترین عامل حفظ حیثیت و احترام زن است .و در دنباله به عقیده ویلیام جیمز آمریکایی اشاره می کند که معتقد بود « حیا و خود داری ظریفانه زن غریزه نیست بلکه دختران حوا در طول تاریخ دریافتند که عزت و احترامشان به این است که به دنبال مردان نروند ، خود را مبتذل نکنند و از دسترس مرد خود را دور نگه دارند . زنان این درسها را در طول تاریخ دریافتند و به دختران خود یاد دادند. »

استاد با اظهار تعجب در انتقاد از یکی از قوانین مدنی پیشنهادی آقای مهدوی از لهن قانون به گونه ای که مرد را خریدار زن نشان می دهد انتقاد می کند و      می گوید همانجور که طلبه و دانشجو خریدار علم است ، متعلم خریدار معلم و هنرجو خریدار هنرمند ، دیگر در این گونه و روابط مالکیت معنی نداشته بلکه به حسب قانون آفرینش « مرد» نیز خریدار وصال زن است نه خریدار رتبه او

هنر زن این است که توانسته مرد را در هر مقامی و هر وضعی که بوده است به آستان خود بکشد . پس آنسان که مرد مظهر نیاز و طلب و خواستاری است ، زن نیز مظهر مطلوبیت و پاسخگویی است

این خود بهترین ضامن حیثیت و احترام زن و جبران کننده ضعف جسمانی او در مقابل نیروی جسمانی مرد است و هم بهترین عامل حفظ تعادل و توازن زندگی مشترک آنها

پس این رسم خواستگاری یک تدبیر ظریفانه و عاقلانه برای  حیثیت و احترام زن است . نوعی امتیاز طبیعی که به زن داده شده و نوعی تکلیغ طبیعی که بر دوش مرد گذاشته شده است . پس هر قانون یا هر نوع تدابیر قانونی باید این امتیاز را برای زن و تکلیف را برای مرد حفظ کند

در بخش سوم تحت عنوان « زن و استقلال اجتماعی » استاد با اشاره به دوران پیش از اسلام موهبت اسلام را در نسوخ نمودن رسومی چون شوهردادن قبل از تولد ، به اجبار دختر را وادار به ازدواج با مردی کردن و یا حتی نکاح « شغار» یا همان معاوضه دختران که در آن هر دختری مهر دختر دیگر محسوب می شد می داند . استاد از آزاد گذاشتن زهرا(ع) در انتخاب همسر از طرف پیامبر نقل می کنند و از قول رسول چنین می نویسد : « هنگامی که علی ابن ابیطالب (ع) برای خواستگاری زهرا (ع) نزد ایشان رفتند ، پیغمبر اکرم فرمودند : تا کنون چند نفر دیگر نیز برای خواستگاری زهرا (ع) آمده اند . و من شخصاً با زهرا در میان گذاشته ام . اما او بعلت نارضایتی چهره خود را برگردانده است و اکنون خواستگاری تو را به اطلاع او می رسانم . پیغمبر نزد زهرا(ع) رفتند و مطلب را با دختر عزیزشان در میان گذاشتند. این بار زهرا (ع) برخلاف نوبتهای دیگر چهره خود را بر نگرداند. با سکوت خود رضایت خود را فهماند. پیغمبر اکرم (ص) تکبیر گویان از نزد زهرا (ع) بیرون آمده اند

استاد مطهری اسلام را منشاء بزرگترین خدمت ها به جنس زن می داند . اعطا حریت ، شخصیت ، استقلال فکر و نظر و به رسمیت شناخته شدن حقوق طبیعی زن از جمله آنهاست

گام اسلام در طریق حقوق زن با آنچه در غرب و کشورهای متمدن می گذرد از دو حیث متفاوت است

اول در ناحیه روانشناسی زن و مرد و دوم عدم اجازه به تمرد و عصیان و طغیان و بدبینی نسبت به جنس مرد علیرغم اعطاء شخصیت ، حریت و استقلال

ایشان نهضت اسلامی زن را نهضتی سفید خواند، نه  سیاه نه قرمز و نه کبود و بنفش . چرا که احترام و تحکیم روابط برای جلوگیری از متزلزل شدن اساس و بنیان خانواده را خواستار بود . نهضتی که دست جوانان شهوت پرست از شرکت و دخالت در آن کوتاه باشد و از تعلیمات عالیه اسلامی سرچشمه بگیرد ، آنهم با یک بررسی عمیق و منطقی

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
  • ali mo

پروژه مقاله حقوق زنان تحت word

ali mo | دوشنبه, ۳۰ فروردين ۱۳۹۵، ۰۴:۰۴ ق.ظ

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه مقاله حقوق زنان تحت word دارای 39 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه مقاله حقوق زنان تحت word   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

بخشی از فهرست مطالب پروژه پروژه مقاله حقوق زنان تحت word

فصل اول : کلیات  
مقدمه :  
زن  
نماد سیاره ناهید (نمادی که برای «زن» استفاده می‌شود)  
نام  
در ادبیات  
جایگاه اجتماعی در ایران باستان  
پیشینه:  
سرگذشت زن و حقوق او در طول تاریخ  
جایگاه زن در دوران جاهلیت:  
ظلم های دیگر دوران جاهلیت به زنان:  
گام های موثر اسلام برای احیای حقوق زن و حفظ آن:  
فصل دوم : خشونت علیه زنان  
خشونت علیه زنان  
خشونت های خانگی:  
فصل سوم : خود سوزی  
خودسوزی زنان  
فصل چهارم :زنان قربانیان جنگ  
زنان قربانیان جنگ  
فصل پنجم :  قاچاق زنان  
قاچاق و خریدوفروش زنان  
فصل ششم :  قتل های ناموسی  
قتل های ناموسی  
فصل هفتم : مزاحمت های جنسی  
مزاحمت های جنسی  
مزاحمت های جنسی در ایران  
مزاحمت های جنسی در خانه:  
مزاحمت های جنسی دختران:  
مزاحمت های جنسی زنان:  
اول عدم آشنایی زنان با قانون ،  
فصل هشتم : همسر آزاری  
همسر آزاری  
تعریف همسر آزاری  
انواع همسر آزاری:  
کتک زدن همسر:  
نتیجه گیری و پیشنهادات  
منابع  

بخشی از منابع و مراجع پروژه پروژه مقاله حقوق زنان تحت word

3 اشتری بهناز – چاپ اول پاییز 1385 –  قاچاق زنان و بردگی معاصر – نشر میزان –  تعداد 1000 نسخه

4-آبوت پاملا  /  والاس کلر –  ترجمه ی نجم عراقی منیژه – چاپ چهارم 1385 – کتاب جامعه شناسی زنان -  نشر نی – تعداد 1650 نسخه

5-احمدی خراسانی نوشین – مهاجر فیروزه –  اردلان پروین – چاپ اول 1384 – کتاب فصل زنان –  انتشارات روشنگران و مطالعات زنان –  تعداد 1500 نسخه

6 فرنچ مارلین –  تمدن ( مالکی ) توراندخت –  چاپ اول 1373 – جنگ علیه زنان – انتشارات علمی – تعداد 3000 نسخه

7-حمیدی فریده -  قاسمیان پروانه  -  صالح نوین سولماز – چاپ دوم 1385 – حقوق بشر ، حقوق زنان – انتشارات روشنگران و مطالعات زنان

8-.       از مجله خاتون مؤسسه ی اندیشه احمد خانی شماره 5 – 6 –

9-        بروشورها ی انشاراتی سازمان بهزیستی   (مشاوره و مرکز کاهش طلاق )

 

فصل اول : کلیات

مقدمه

در دوران اولیه زندگی بشری بروی کره زمین که میلیون ها سال طول کشیده است و برخلاف 5 هزار سال تاریخ مکتوب که در متون دینی از خلق آدم شروع می شود، در آن زمان جامعه برابر و مساوات طلبانه ای وجود داشته است که زنان در آن رهبر جامعه بوده اند ، به خاطر خلاقیت زنان در امور کشاورزی و به خاطر قدرت زایندگی آنان و خصوصا بلا اثر دانستن مردان در تولیدمثل ، فرهنگی حاکم بود بنام فرهنگ مادر سالاری و این دوران بهترین مرحله از حیات بشری بوده است.هیچگونه جنگ و کشتار و کاربرد قوه ی قهریه وجود نداشته و همچین از ستم و ظلم طبقاطی و انسانی خبری نبوده است

با گذشت از این مرحله و انباشت ثروت در دست عده ای و ایجاد واحدهای نظامی در دست عده ای دیگر جامعه بشری دو تکه شد و دیگر از آن برادری اجتماعی خبری نماند و جامعه گله وارِ انسانی، به تفکیک وظایف و ایجاد نقش های اجتماعی پرداخت. خانواده به عنوان واسطه فرد و جامعه شکل یافت و بر اساس و بدنبال آن نهادهای دیگر جامعه بشری بوجود آمدند امور جنسی نظم داده شد و حقوقی برای دفاع از این نظم ایجاد گردید

خانواده براساس نیازهای جامعه از شکل های گسترده و اکنون به حالت هسته ای بوجود آمد و خانواده یک نهاد طبیعی با کارکردهایش تعریف شد و قداست یافت و بدنبال آن ایدولوژی ها و مکاتب شکل گرفتند.و زن بعنوان یک ایده تعریف شد. و این چنین اخلاق ایده ای جانشین اخلاق علمی و ضروری بشری گردید

برای زن قالب اجتماعی خاصی تعریف نمودند و زن در یک چهارچوب و قفس ایدولوژیکی ، هستی اجتماعی یافت و برایش جدای از مرد وظیفه و نقش و اخلاق جداگانه تعیین و بشر دو تکه شد و مرد و زن جدا از هم. و آن چه که به زن دادند و او را شایسته آن دانستند اختلاف های بدنی زن ومرد بود که آن را وسیله تفاوت های اجتماعی دانستند و دیگر زن خود باورش شد ، همانست که در موردش می گویند و زن خود را با این تعاریف همسان نمود و بدین ترتیب انسانی از جنس دوم ساخته شد. از زیبایی و ظرافت او وسیله ای ساختند جهت انحرافات بیشتر و مفاسد بشری و سرمایه داری آخرین مرحله رشد جوامع بشری از او یک شئی ساخت که هم بدرد فروش بخورد و هم سبب فروش بیشتر شود .  مکاتب مدعی نجات نیز از او یک کالای فرهنگی و جنسی برای تبلیغ ایدوئولوژی خویش و جذابیت های فریب گونه و سراب ایده های خویش ساختند

زن

نماد سیاره ناهید (نمادی که برای «زن» استفاده می‌شود)

طرح زن از پلاک سفینه‌های پایونیر 10 و 11 ناسا که به همراه چند طرح دیگر مرتبط با انسان‌ها به فضا فرستاده شده‌استبه انسان مؤنث زن می‌گویند

واژه دختر معمولاً برای افراد جوان یا نابالغ به کار برده می‌شود و در مقابل آن، واژه زن برای افراد بالغ استفاده می‌شود. البته کلمه زن به طور عمومی به هر انسان مؤنث نیز گفته می‌شود؛ مثلاً در حقوق زنان

به طور معمول یک زن بالغ، توانایی بارداری و زادن‌ دارد. زن جوان ازدواج ‌نکرده را دوشیزه و زن ازدواج‌ کرده را زن متأهل می‌گویند. به زنی که دارای فرزند شده است، مادر گفته می‌شود

نام

کلمه زن در فارسی با «ژینای» در یونانی، «ژن» در پهلوی، «جنی» و «جنی» در اوستایی، «جنی» در سانسکریت، «کین» در ارمنی، «ژین» در کردی، «جینه‌ای» و «جونه‌ای» در پشتو و «جن» و «غین» در بلوچی مرتبط است

دختر (در گذشته دخت) فرزند مادینه انسان است. واژه دختر در مقابل واژه پسر قرار می‌گیرد و بیشتر به زنان خردسال و جوان گفته‌می‌شود

نام‌پژوهی : دختر ممکن است در یکی از این معانی به‌کار رود

زن خردسال: در این معنا گاهی به صورت دختربچه نیز به‌کار رود

زن ازدواج نکرده: مترادف کلمه دوشیزه که مدتهاست در فارسی به‌کار می رود. اگرچه در سال‌های اخیر از کاربرد آن کاسته شده است

زن باکره: زنی که تاکنون هیچ نوع ارتباط جنسی با شخص دیگری نداشته‌است. در این معنا مترادف کلمه انگلیسی ویرجین (Virgin) است

فرزند مؤنث: دختر گاهی در اشاره به رابطه فرزندی یک موجود مؤنث با پدر و مادرش استفاده می‌شود. کلمه دختر در این معنا بدون توجه به سن‌ و سال و وضعیت زناشویی‌ او به‌کار می‌رود

در ادبیات

در معنای فرزند مونث

به که هر دختر بداند قدر علم آموختن  تا نگوید کس، پسر هشیار و دختر کودن است

در معنای زن باکره

مردیت بیازمای وانگه زن کن  دختر منشان به خانه و شیون کن

جایگاه اجتماعی در ایران باستان

چنین گفت دانا که دختر مباد          چو باشد به‌جز خاکش افسر مباد.

دوشیزه

دوشیزه واژه‌ایست که در معنای دختر یا زن ازدواج نکرده به کار می‌رود. این کلمه از نام‌های بسیار کهن فارسی و تلفظ دیگری از دغدوا یا دوغدویه (doghdova) است که در اوستا نام مادر زرتشت می‌بوده

ریشه واژه

دوشیزه از ریشه دوغدی (dogdhi) در سانسکریت به معنای دوشیدن است و به این ترتیب دوشیزه (دوش + یزه) به معنای “دوشنده” است، چرا که دوشیدن حیوانات خانگی همواره کاری زنانه بوده است. این که دوشیزه در معنای دختر به کار می‌رود نیز شاید از آن روی باشد که نیاکان ما, مایل بوده‌اند که شوی نادیدگان و پاکان دوشندگان گاو و گوسفند باشند

پیشینه

سرگذشت زن و حقوق او در طول تاریخ

سرگذشت زن و حقوق او در طول تاریخ از جریانات پرماجرا و دردآلودی محسوب شده که از مهمترین مباحث “جامعه شناسی” و “تاریخی” به شمار می رود. مورخان دوران زندگی زن را دردو دوره خلاصه کرده اند. یک دوره به ماقبل تاریخ که هیچ گونه اطلاعات صحیحی از موقعیت و وضعیت زن در آن دوره وجود ندارد و یک دوره هم به شروع تاریخ بشر می رسد که در این دوره زن از شخصیت مستقلی برخوردار بوده و در پاره ای از جوامع زن به عنوان یک شخصیت غیرمستقل در کلیه حقوق اقتصادی، سیاسی واجتماعی شناخته می شد و این نگاه غیرمنصفانه نیز تا همین قرون اخیر ادامه داشت. نمونه بارز این بینش را می توان درباره زن در قانون مدنی به اصطلاح مترقی فرانسه مطالعه کرد. آنجا که در مواد 215 و 217، 1242 و 1428 درباره روابط مالی زوجین سخن گفته و کلیه اختیارات را به مرد داده است و زن در صورت موافقت مرد می تواند تصرف کند حتی در مورد مسائل مالی خودش. در حجاز که محیط پیدایش اسلام بود قبل از ظهور پیامبر اکرم(ص) با جماعت زنان همان معامله انسان وابسته و غیرمستقل می شد و به تعبیر برخی از مورخین رفتار آنها شباهت زیادی به بشرهای نیمه وحشی داشت و از جنس زن به زننده ترین شکل ممکن بهره برداری می کردند

    جایگاه زن در دوران جاهلیت

    دوران جاهلیت به دورانی اطلاق می شود که زنان از رسیدن به حقوق حقه خود در کلیه زمینه های انسانی محروم می شدند و اراده و اختیار از آنان در چنین محیط هایی نیز طبعا سلب می گردید و دامنه این ظلم آنگاه مضاعف می شد که گاه آنان جهت گذران زندگی مادی خود و صاحب خویش در معرض کرایه هم قرار می گرفتند! این وضعیت در هرکجای جهان برای زنان پیش آمده باشد از سیاه ترین ایام عمر بشر محسوب و باید آن را به عنوان جاهلیت شناسایی نمود چه در محیط حجاز باشد و چه در محیط های دیگر. نگارنده این سطور در نهایت شرمندگی وابراز تاسف به این موضوع اعتراف می نماید که دنیای متمدن امروزی نیز گرفتار درد جاهلیت تاریخی گشته آنجا که سقط جنین با مجوز قانونی شکل آزادی به خود گرفته و در بسیاری از کشورهای به اصطلاح متمدن رواج یافته است. با این توضیح گویا جاهلیت قرون اخیر چهره جاهلیت تاریخی را سفید کرده است، زیرا عرب جاهلی بعد از تولد نوزادان را می کشت اما انسانهای متمدن عصر کنونی، نوزاد را که هنوز به دنیا نیامده است در شکم مادر می کشند

    یادآوری این نکته ضروری است که در همان عصر جاهلیت با این عادت زشت نیز مبارزه شده است. “صعصه بن ناجیه” که انسان آزاده و پاکی بود، 360 دختر را از پدرانشان خرید و از مرگ نجات داد و حتی در یک مورد برای نجات نوزاد دختری که پدرش تصمیم بر قتل او داشت، مرکب سواری خود و دو شتر به پدر آن دختر داد. پیامبر(ص) فرمود: ”صعصه بن ناجیه” کار بزرگی انجام داد و پاداشش نزد خدا محفوظ است.

    ظلم های دیگر دوران جاهلیت به زنان

    اگرچه عمدا مردها به لحاظ مستندات تاریخی اولین اجحاف کنندگان به زنان محسوب می شوند اما باید از این نکته نیز غفلت نگردد که زنان چنانچه نگویم نقش اساسی را در ظلم به خویشتن ایفا کرده اند (ولی گذشته از عنصر روانی موضوع بحث) قطعا باید اذعان کرد در این ظلم تاریخی- فرهنگی بی تاثیر هم نبوده اند. با طلوع نوراسلام در عرصه گیتی، حیات بشر رنگ و بوی دیگری یافت و زندگی انسانها وارد مرحله نوینی گردید و مردان و زنان ضمن داشتن هویت مستقل از کلیه حقوق فردی، اجتماعی وانسانی برخوردار شدند. با ظهور اسلام و تعلیمات پایه ای آن و نگاهش به جنس زن، زنان از انزوای تاریخی- فرهنگی خارج شدند و عزم خویش را جزم نمودند تا با فاصله گرفتن از دوران عصر جاهلیت، تاریکی های آن را به دست فراموشی بسپارند زیرا به درک و باور رسیده بودند که با دمیده شدن روح اسلام در کالبد هستی زن نیز جزئی از خلقت الهی است و با توجه به وظایف سنگین خویش در قبال اجتماع از حقوق قابل توجهی نیز می تواند برخوردار باشد


 گام های موثر اسلام برای احیای حقوق زن و حفظ آن

    همان طوری که قبلااشاره شد در دوران جاهلیت به زنان ظلم ها و اجحافاتی تحمیل گردیده که با طلوع اسلام گام های موثری برای احیای حقوق زنان از این نکته نیز نباید غفلت شود که تحقیر و درهم شکستن شخصیت زن، تنها به عرب های جاهلی نسبت داده نشود، همان طوری که در سطور فوق اشاره ای کوتاه به موقعیت و وضعیت زنان از دیدگاه برخی ملل و اقوام شد، اعتراف به این مهم نیز جالب است که حتی شاید متمدن ترین ملل آن زمان نیز زن را شخصیتی ناچیز تلقی و غالبا با او به صورت یک کالاو نه یک انسان رفتار می کردند و باز باید متاسفانه اعتراف تلخی را بیان نمایم و یادآور شوم که در 2 الی 3 قرن اخیر زنان خود با رفتارهای غیرفرهنگی و غیراخلاقی خویش موجباتی را در سطح دنیا پدیده آورده اند که از ایشان استفاده های ابزاری شود و لذا همین امر شخصیت حقیقی و حقوقی زنان را در سطح دنیا با تزلزل مواجه ساخته و معادلات ارزشی آنان را زیر سوال برده است و زنان در قرن حاضر باید مراقب باشند که به صورت عروسک بلااراده ای در دست گروهی از انسان نماها و حکومت های مدعی تمدن در نیایند.اسلام با غنای فرهنگی خود از زمانی که طلوع کرد خدمت بزرگی به جنس زن کرد. آن هم به زنانی که از ابتدایی ترین حقوق انسانی محروم بودند، گاهی حق حیات از آنها سلب می شد و پس از تولد آنها را زنده به گور می کردند. آنها را از حق ارث بردن محروم می کردند و در عیش و نوش مردان شهوت ران و حاکمان لذت جو دائم گرفتار بودند و مورد اذیت و آزارهای جنسی شدید قرار می گرفتند، به سادگی تن به ازدواج می دادند و به آسانی آنها را طلاق می دادند!

    نگاه دین مبین اسلام به زن به عنوان یک رکن اساسی در اجتماع بشری به همه این فجایع و جنایات وحشتناک پایان داد و به زن شخصیتی عطا کرد که در تاریخ سابقه ندارد واین منطق قوی را به جهانیان دیکته کرد که هرگز نباید با زن معامله یک موجود فاقد اراده و وابسته و نیازمند به قیم نمود

    یکی دیگر از افتخاراتی که زنان بدان نایل آمده اند، مقام مادری است که این مقام در دوران جاهلیت محلی از اعراب نداشت و زنان از منزلت و شان آن بی بهره بودند و به لحاظ تاریخی هم این عنوان جایگاهی در جوامع آن روز نداشت و حتی امروز که جهانیان فاصله زیادی از بی فرهنگی آن عصر گرفته اند اما به گونه ای دیگر گرفتار شعارهای خوش آب و رنگی گردیده اند که برای رهایی از آن به همتی والاو عزمی راسخ نیازمند هستند؛ در هر صورت انبیا یکی از افتخارات خود را نیکوکاری نسبت به مادرشان ذکر می کنند و این دلیل روشنی بر اهمیت مقام مادر است. بنابراین زنان می توانند با نشان قدسی مادری کلیه درب های بسته را باز کرده و رحمت های الهی را از عرش به فرش آورده تا سبزی و خرمی در اجتماع بشری مبین صفا و صمیمیت و پیوند خاکیان با افلاکیان باشد. آیا این مقام کمی است و افتخار کم رنگی است که زنان به آن نایل آمده اند؟ آیا نباید این ارزش در جوامع بشری پاس نگه داشته شود و در سایه آن حرمت ها رعایت گردد؟

 

فصل دوم : خشونت علیه زنان

خشونت علیه زنان

 در همه شکل های بزهکاری این احتمال وجود دارد که زنان قربانی باشند،اما تهاجم خشونت بار مردان موردی است که زنان به طور مشخص در معرض آن قرار دارند.این تهاجم به هر دو صورت جنسی و فیزیکی،خواه از سوی مردانی که با ایشان زندگی می کنند یا مردان ناآشنا صورت می گیرد.زنان نه تنها قربانی خشونت مردان اند بلکه ترس از رویارویی با این خشونت بر سراسر زندگی آنها به شدت سایه افکنده است

قبل از پرداختن به مسئله ی خشونت علیه زنان که امروزه یکی از تراژدی های انسانی بشمار می رود نخست تعریفی از خشونت را ارائه دهیم

خشونت :  « به هر نوع رفتاری که منجر به آزار روحی یا جسمی فرد می شود خشونت گفته می شود. »

اما خشونت مورد نظر ما خشونت علیه قشری از جامعه به دلیل تفاوت های فیزیکی مدنظراست پس خشونت علیه زن را باید این گونه تعریف کرد: « هر نوع رفتاری که منجر به آزار جسمی یا روحی، روانی بر اثر جدایی جنسیتی می شود خشونت علیه زن نامیده می شود. »

 خشونت علیه زنان قبل از آن که یک مسئله خانگی، محلی، کشوری یا منطقه ای باشد یک مسئله جهانی است و به هیچ وجه به جامعه ی خاصی تعلق ندارد و به عبارت بهتر حتی در پیشرفته ترین کشورهای جهان نیز زنان و دختران از تبعات و عواقب ناشی از خشونت بخصوص در زندگی خانوادگی رنج می برند. طبق آمار اعلام شده از طرف سازمان بین الملل از هر 3 زن یکی از آن ها مورد خشونت قرار می گیرد ، اما لازم است در این مورد توضیح بیشتری ارائه شود و خشونت های تحمیل شده بر زنان را در انواع آن ها جستجو کرد و باید گفت خشونت علیه زنان در انواع مختلف وجود دارد : خشونت های خانگی، قتل های ناموسی، تجاوز جسمی و روحی، خودسوزی و خودکشی،  مثله کردن و نقص عضو کردن ، اخاذی ، تن فروشی ، قاچاق و خریدوفروش زنان،خشونت های اجتماعی و انواع دیگری از خشونت ها هستند که در این مقاله به تعدادی از این موارد اکتفا کرده و هر کدام را به اختصار توضیح می دهیم

خشونت های خانگی

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
  • ali mo

پروژه مقاله حقوق زنان در سیره و آموزه های نبوی تحت word

ali mo | دوشنبه, ۳۰ فروردين ۱۳۹۵، ۰۴:۰۴ ق.ظ

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه مقاله حقوق زنان در سیره و آموزه های نبوی تحت word دارای 38 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه مقاله حقوق زنان در سیره و آموزه های نبوی تحت word   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

بخشی از فهرست مطالب پروژه پروژه مقاله حقوق زنان در سیره و آموزه های نبوی تحت word

مقدمه :  
وضعیت زن در پیش از اسلام:  
حقوق و حیات اجتماعی زن در دنیای قدیم در ایران  
وضعیت و حقوق زنان در جامعه عرب  
نتایجی که در بالا اقتباس می شود:  
بعضی تفاوت های حقوقی زن و مرد در اسلام (به طور اختصار):  
حقوق زن در اسلام  
الف: حقوق عمومی (به طور مختصر):  
2- برابری دختر و پسر:  
3- اهلیت:  
4- مالکیت:  
5- ارث.  
6- تحصیل.  
7- قضاوت:.  
8- شهادت:.  
9-آزادی عقیده و بیان:  
ب: حقوق اختصاصی زن در اسلام (به طور مختصر): 1 – آزادی زن در انتخاب همسر:  
2- مهریه:  
3- نفقه:  
4- حضانت و رضاع:  
5- حقوق معاشرت با زن:  
6- طلاق:مسئله طلاق در مطالب قبل مورد بحث قرار گرفت.  
حقوق زن در نظام جمهوری اسلامی:  
اصل بیستم:  
اصل بیستم و یکم:  
نتیجه گیری:  
منابع و مآخذ  

بخشی از منابع و مراجع پروژه پروژه مقاله حقوق زنان در سیره و آموزه های نبوی تحت word

کتاب خانواده در بهشت (نویسنده: دکتر احمد بهشتی)

کتاب زن در آیینه جلال و جمال: ( نویسنده: آیت الله عبدلله جوادی آملی)

کتاب مبانی نظری قانون اساسی (نویسنده: شهید محمد حسین حسینی بهشتی)

کتاب مجموعه آثار (نویسنده: شهید مرتضی مطهری)

کتاب ترجمه تفسیرالمیزان: (نویسنده: استاد علامه سید محمد حسین طباطبایی)

کتاب ترجمه المیزان (نویسنده: علامه طباطبایی)

حقوق زن در کشاکش سنت و تجدد: (نویسنده: محمد حکیم پور)

رژه پیره: روان شناس اختلافی زن و مرد: (ترجمه: محمد حسین سروری)

حقوق زن در اسلام: (نویسنده: استاد شهید مرتضی مطهری)

آیاتی هم از قرآن کریم و روایات پیامبر (ص) اقتباس شده است

 مقدمه

انسان از گذشته های دور تا به امروز در پی شناسایی حقوق خویش و در جهت تأمین و تضمین آن، همواره قربانی داده است انسان همان موجودی است که آفرینش وی در زیباترین شکل ممکن صورت پذیرفته و خداوند خود را نسبت به چنین آفرینش تحسین نموده و بر همین اساس جایگاه شایسته و اعمال امروز او مورد تأکید قرار گرفته است. و در قرآن آمده است که تنها انسان است که تاج کرامت بر سر او نهاده شده است و برای چنین انسانی برخورداری از حقوق ویژه امری طبیعی است و رابطه مستقیمی بین استعدادها و توانایی ها او با دامنه حقوقی وی دارد از نظر قرآن جنسیت مهم نیست آنچه که ملاک برتری است جنسیت نمی باشد بلکه در نزد خداوند تقوا است زن و مرد اگر چه از نظر جنسیت متفاوتند ولی از نظر انسانیت برابر هستند. علت تفاوت حقوق بین زن و مرد نظیر قضاوت، ارث، شهادت، تعده، زوجات، طلاق، ولایت و اموری از این قبیل را باید در تفاوت های وجودی میان زن و مرد جست و جو کرد. از نظر اسلام تفاوت های فراوانی میان زن و مرد از لحاظ جسمی، روانی، احساسی سبب گردیده است اسلام بر پایه فطرت انسانی، حقوق خویش را وضع نموده است با عنایت به این تفاوت های فراوانی میان زن و مرد از لحاظ جسمی، روانی، احساسی سبب گردیده است اسلام بر پایه فطرت انسانی، حقوق خویش را وضع نموده است با عنایت به این تفاوت های حقوقی برای زن و حقوقی برای مرد قائل شده است که سر جمع برابری و تساوی میان آنها و نفی تبعیض جنسی است

در این مقاله سعی شده است در مورد حقوق زنان در اسلام و آموزه های نبوی و همچنین در جوامع گذشته وضع و احوال آنان مورد بررسی قرار گیرد نگاه بدبینانه و شیء گونه نسبت به زن در متون منثور و منظوم ما دیده می شود به طور نمونه

زن از پهلوی چپ شد آفریده             کسی از چپ، راستی هرگز ندیده

نظامی

چه خوش گفت شاه جهان کیقبا      کـه نفریـن بـد بـر زن نیـک بــاد

سعدی

در سیاستنامه خواجه نظام الملک، ضمن توصیه مردان به بی توجهی نسبت به خواسته یا گفته زنان می نویسد: «اول مردی که فرمان زن برد و او را زیان داشت و رنج و مشقت افتاد آدم (ع) بود که فرمان حوا کرده گندم بخورد تا از بهشتش بیرون کردند». و یا حکیم متأله «ملاصدرا» در کتاب «اسفار اربعه» زنان را در شمار حیوانات به حساب آورده و نمونه های دیگر نیز وجود دارد که با بیانات خود مقام زن را تنزول داده اند و اهمیت آن را کم به حساب آورده اند و هنوز زنان از حیث برخورداری از بیشتر امکانات نظیر امکان تحصیل و اشتغال در بسیاری از کشورهای جهان در سطحی پایین تر از مردان قرار دارند البته از نظر محققانی نظیر «رابرت بلود» و «دونالدو ولف» سه عامل آموزش و اشتغال و میزان دستمزد تأثیری مستقیم در افزایش قدرت تصمیم گیری زنان دارد

وضعیت زن در پیش از اسلام:

حقوق و حیات اجتماعی زن در دنیای قدیم در ایران

زن به شهادت تاریخ، بدترین و شوم ترین و نکبت بارترین دوران حیات اجتماعی خود را در دوره پیش از اسلام گذرانده است و به ندرت به عنوان موجودی انسانی – که از حیث کرامت و ارزش انسانی با مرد همسنگ باشد مورد توجه قرار گرفته است بلکه غالباً به مثابه موجودی اهریمنی و شیطانی و نجس تلقی می شده است که پیوسته روح و روان مرد از او در آزار و اذیت بوده است

 زنان در گذشته حتی در جوامع متمدنی چون ایران و روم از بسیاری از حقوق مادی و معنوی اعم از:

حق معامله، حق پیشه، حق مالکیت، حق انتخاب همسر، حق طلاق، حق تحصیل، حق رأی، حق ارث، حق وصیت، حق مهریه و … محروم بوده است. در درخشانترین دوره حیات اجتماعی زن در ایران پیش از اسلام یعنی عصر ساسانی – «زن مطلقاً فرمانبردار مرد بود و شخصیت حقوقی نداشت، پدر  و شوهر اختیارات وسیعی در دارایی های او داشتند؛ و آنچه که از هیاهوی جاهلانه که اخیراً اعلام کرده اند از بدیهیات تمدن ساسانی است نکاح با محارم و زناشویی در میان اقادب درجه اول حتماً معمول بوده است و احکام عجیب دیگری هم داشتند که وقتی پسری به سن رشد بلوغ می رسیده پدر یکی از زنان خود را به عقد زناشویی او در می آورده است»

دکتر کریستین سن نیز در کتاب ایران در زمان ساسانیان با تشریح وضعیت دهشتناک زندگی زن در جامعه ساسانی می نویسد: «در ایران عصر زردتشتی، ازدواج با محارم و نزدیکان، نه تنها مقدس بوده بلکه گناهان کبیره را محو می کرده است»

در سروده های قدیمی و مذهبی ایرانیان درباره تحقیقات و پستی زن آمده است: «پدران از خدا مسألت نمی کنند که دختری به ایشان روزی کند و فرشتگان دختران را از نعمت هایی که خدا به آدمی می بخشیده به شمار نمی آوردند»

در دوره ساسانی شوهر کردن برای زن به معنای درآمدن از سالاری پدر یا برادر و رفتن به سالاری شوهر یا پدر او بوده است

به طور کلی در ایران عصر ساسانی، موقعیت و جایگاه زن نسبت به ممالک دیگر دنیای آن روز تا حدودی بهتر بوده است و عمده محدودیت ها و محرومیت ها ریشه مذهبی داشته است به طوری که یک مؤمن آیین زردتشت- به تبعیت از آموزه های فقهی این مذهب- زن (حائض) را ذاتاً «نجس» تلقی می کرده تا جایی که از نظر او روح و حتی نگاه و نفس زن حائض از این حکم مستثنی نبوده است و چنین زنی در آیین زردتشت باید خود را از دیگران دور نگاه می داشت و از کارهای روزمره در نه شبانه روز دست می کشید و همچنین جامه خود را در مدت یاد شده به طور مرتب تعویض می کرد که این به این معنا بود که زن باید تقریباً یک سوم از دوران جوانی خود از حیات اجتماعی محروم می ماند و به طور مجرّد زندگی می کرد و در مورد زایمان نیز این مورد صدق می کرد و در نتیجه زمینه انزوای اجتماعی زن را فراهم می ساخت

 

رفتار و کرداری که در مورد زن در جوامع و ممالک مختلف در قدیم وضع بود

ایتالیا: زن حیوان پلید و نجسی است‎؛ نه روح دارد و نه ابدیت، اما بر بندگی و خدمتگزاری بر مرد واجب است

یونان: پدری که پسر نداشت و دارای چند دختر بود می توانست برای یکی از دختران خود شوهری انتخاب کند و او را به جای پسر، وارث خود قرار دهد و هر گاه دختری شوهر می کرد از میراث پدر مرحوم می شد و در سهم الارث احتمالی شوهر هم هیچ گونه اختیاری نداشت

هند: در قدیم مرگ شوهر، هنگامه مرگ ؟؟؟ زن نیز فرا می رسید بدین گونه که پس از مرگ شوهر، زن را هم داخل آتشی که جسد مرد در آن می سوخت پرت می کردند و از او می خواستند با این فداکاری و وفاداری خود، روح شوهرش را شاد کند

چین: خانواده های چین چنان نسبت به فرزندان دختر خویش بی اعتنا بودند که برای پراکندن آنها از سر خود، در فرستادن آنها به حرمسرای خاقان با یکدیگر رقابت می کردند

در کشورهای دیگر نیز همچنین اعمال و کردارهایی در مورد زنان وجود دارد که به اختصار نمی توانیم همسری آنها را بیان کنیم

$ وضعیت و حقوق زنان در جامعه عرب

در جامعه عرب برای زن نه استقلالی در زندگی قایل بودن و نه حرمت و شرافتی؛ زنان در عرب ارث نمی بردند و تعداد زوجات آن هم بدون حدی معین، جایز بود همچنان که در یهود نیز چنین بود و در مسئله طلاق برای زن اختیاری نبود و دختران را زنده به گور می کردن اولین قبیله ای که چنین کار را کرد قبیله بنوتمیم بود و به خاطر پیشمادی بود که در آن قبیله رخ داد و آن این بود که با نعمان بن متند جنگ کردند و عده ای از دخترانشان اسیر شدند و از شدت خشم تصمیم گرفتند دختران خود را خود به قتل برسانند و زنده دفن کنند و این رسم ناپسند در میان قبایل عرب به تدریج معمول گردید و عرب هرگاه دختری برایش متولد می شد به فال بد گرفته و داشتن چنین فرزندی را ننگ می دانست برخی خانواده های عرب در امر ازدواج به زنان و مخصوصاً دختران خود استقلال داده بودن رفتاری که عرب در آن زمان با زنان داشت ترکیبی است از رفتار اقوام متمدن و رفتار اقوام متوحش، ندادن استقلال به زنان در حقوق و شرکت ندادن آنان در امور اجتماعی از قبیل حکومت و جنگ و مسئله ازدواج و اختیار دادن امر ازدواج به زنان اشراف را از ایران و روم گرفته بودند و کشتن آنان و زنده به گور کردن و شکنجه دادن را از اقوام وحشی اقتباس کرده بودند پس محرومیت زنان عرب از مزایای زندگی هستند به تقدیس و پرستش رئیس خانه نبود بلکه از باب غلبه قوی و استخدام ضعیف بود و زنان محرومیت و نیز سختی هایی که در این جوامع داشتند در دل و فکر آنان ضعفی ایجاد کرد و این ضعف فکری اوهام و خرافات عجیب و غریبی در مورد حوادث و وقایع مختلف در آنان پدید آورد که کتب تاریخی این خرافات و اوهام را ضبط کرده است و این خلاصه ای بود از احوال زن در مجتمع انسانی در ادوار مختلف قبل از اسلام و در عصر ظهور اسلام

نتایجی که در بالا اقتباس می شود:

اول اینکه:‌ بشر در آن دوران درباره زن دو تفکر داشت: یکی اینکه زن را انسانی را در سطح حیوانات بی زبان می دانست و دیگر اینکه او را انسانی پست و ضعیف در انسانیت می پنداشت انسانی که مردان، یعنی انسان های کامل در صورت آزادی او از شر و فسادش ایمن نیستند و به همین جهت باید همیشه در قید تبعیت مردان بماند و مردان اجازه ندهند که زنان آزادی در زندگی خود کسب کنند. نظریه اول با سیره اقوام وحشی و نظریه دوم با روش اقوام متمدن آن روز مناسب تر است

دوم اینکه: بشر قبل از اسلام نسبت به زن از نظر وضع اجتماعی نیز دو نوع طرز تفکر داشت بعضی جوامع زن را خارج از افراد اجتماع انسانی می دانستند و بعضی دیگر معتقد است زن مانند اسیری است که به بردگی گرفته می شود و از نیروی کار و استفاده می کردند

سوم اینکه: محرومیت زن در این جامعه همه جانبه بود و زن را از تمامی حقوقی که ممکن بود از آن بهره مند شوند محروم می دانستند

چهارم اینکه: اساس رفتار مردان بر زنان عبارت بود از غلبه قوی بر ضعیف و هر معامله ای که با زنان می کردند بر اساس استخدام و بهره کشی آنان بود و این روش امت های غیر متمدن بود و امت های متمدن این تفکر را داشتند که زن انسانی است ضعیف الخلقه که توانایی آن را ندارند که در امور خود مستقل شود

$ بعضی تفاوت های حقوقی زن و مرد در اسلام (به طور اختصار):

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
  • ali mo

پروژه مقاله حقوق متقابل استاد و شاگرد تحت word

ali mo | دوشنبه, ۳۰ فروردين ۱۳۹۵، ۰۴:۰۳ ق.ظ

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه مقاله حقوق متقابل استاد و شاگرد تحت word دارای 25 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه مقاله حقوق متقابل استاد و شاگرد تحت word   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

بخشی از فهرست مطالب پروژه پروژه مقاله حقوق متقابل استاد و شاگرد تحت word

فصل اول 

مقدمه  
فصل دوم: اهمیت مقام استاد  
فصل سوم: وظایف استاد  
فصل دوم: آداب مربوط به شاگرد در برابر استاد  
فهرست منابع و مواخذ  

بخشی از فهرست مطالب پروژه پروژه مقاله حقوق متقابل استاد و شاگرد تحت word

قرآن کریم ،خطاط عثمان طه ، مترجم : فولادوند سهری،چاپ دوم،قم

1-آداب الطلاب؛ برخوردار فرید ،شاکر. انتشارات صبا.چاپخانه قدس. چاپ دوم بهار

2- آفات الطلاب، برخوردار فرید ،شاکر.انتشارات صبا چاپخانه قدس. چاپ دوم بهار

3- آداب تعلیم وتعلم در اسلام ،شهید ثانی ،حجتی دکتر سید محمد باقر . ناشر.دفتر نشر فرهنگ اسلامی چاپخانه سپهر خرداد

4-آئین دانشوری گزیده ای کوتاه برمنیه المرید

1-    اخلاق ج1و3 – امام خمینی (ره) . نشر انش حوزه چاپ و صحافی : اسوه چاپ اول تابستان

2-    110 سرمشق از سخنان حضرت علی (ع) .شیرازی ،آیت الله علیان نژادی ابوالقاسم چاپ امیرالمومنین (ع) ناشر: مدرسه الامام علی بن ابی طالب چاپ اول

3-    حقوق از دیدگاه امام- سجاد (ع) شرح رساله الحقوق مشایخی ،قدرت الله قم انتشارات انصاریان چاپخانه صدر-قم چاپ اول

4-    مهر استاد . سیره عملی وعلمی استاد جوادی عاملی . بند علی حجه السلام سعید. ناشر مرکز نشر اسراء چاپخانه: دفتر انتشارات اسلامی چاپ دوم اردیبهشت

5-    هفتاد ونه منبر استادی،رضا. توزیع وتولید : ارزشمند. چاپ.قدس ناشر:قدس چاپ دوم بهار

مقدمه

سپاس و ستایش ویژه خداست خدایی که با نیروی خامه وقلم انسان را با علم ودانش آشنا ساخت ،علم ودانشی که بشر با آن ، سابقه و آشنایی نداشت

خامه ای که دانشمند در طریق ارشاد جامعه بر روی کاغذ و نوشت افزار به جریان می اندازد از خون شهدا وجانبازان راه حق گرانقدر تر و ارجمند تر است .ولی باید هشدار دهیم که هر علم ودانشی نمی تواند ضامن قرب انسان به خدا گردد

تحصیل علم به هر صورت و کیفیت وعاری از هر گونه قید وبند نمی توان مراتب رضای الهی را به خود جلب نماید، بلکه برای تحصیل و فراگیری علم شرایطی است و برای سامان دادن دانش ضوابطی وجود دارد

در تحقیق حاضر در صدد بر آمدیم که مستقیماً و بطور جداگانه پاره ای از شرایط تعلیم وتعلم و آداب وآیین ها و مسائل مربوط به آن از قبیل وظایف پرارزش وسودمند به حال عالم و متعلم را به خواست خداوند بازگو کنیم

با امید که این کتاب رهگشای فراسوی علاقمندان وشیفتگان علم ودانش در وصول به مطلوب وهدف آن باشد

فصل دوم: اهمیت مقام استاد

کمال وتمامیت شخصیت انسان براساس دانش و بینش او استوار است .زیرا در وجود و ظل این بینش می تواند خود را در رده فرشتگان آسمانی قرار دهد وبرای اینکه بتواند به مقامات رفیع اخروی برسد آمادگی کسب می کند

عالم ودانشمند نه تنها درآخرت دارای مراتب والایی هستند ،در دنیا نیز از سپاس و ستایش افراد جامعه برخوردارند

«عن النبی صل الله علیه وآله»:” زیاره العلماء احب الی الله تعالی من سبعین طوافاً حول البیت و افضل من سبعین حجه و عمره مبروره ومقبوله ،و رفع الله تعالی له سبعین الدرجه و انزل الله علیه الرحمه، وشهدت له الملائکه ان الجنه  وجبت له”(1)

رسول خدا (ص) فرمودند : زیارت نمودن دانشمندان در نزد خداوند متعال محبوبتر از هفتاد طواف گرد خانه و با فضیلت تر از هفتاد حج و عمره پذیرفته شده می باشد و خداوند هفتاد درجه او را بالا می برد و رحمتش را بر او نازل می کند و فرشتگان گواهی می دهند بر اینکه بهشت بر او واجب شده است

پیامبر اسلام (ص) مردم را به حضور درس علماء و دانشمندان ترغیب می فرمودند

«قال النبی صل الله علیه و آله» :یا اباذر!الجلوس ساعه عند المذاکره العلم احب الی الله من قیام الف لیله یصلی فی کل لیله الف رکعه، و الجلوس ساعه عندالمذاکره العلم احب الی الله من الف عزوه والقرآن کله»(2)

پیامبر اکرم (ص)فرمودند : ای اباذر،نشستن یک ساعت در جلسه عالم و محضر استادی که مذاکره علمی  دارد در نزد خداوند محبوبتر است از شب زنده داری هزار شب که در هرشب هزار رکعت نماز بخواند

ای اباذر! نشستن یک ساعت در محضر عالم و به موضوعات علمی پرداختی در نزد خدا محبوبتر از شرکت کردن در هزار جنگ و غزوه و خواندن تمام قرآن است

« قاتل بن سلیمان ‌‌}ازدی { می گوید: در کتاب «انجیل» به این مطلب برخوردم که خداوند به عیسی (ع) فرمود

« دانشمندان را گرامی بدار } یعنی در بزرگداشت آنان دریغ مکن { اهمیت و ارزش مقام و مرتبت آنان را بشناس.زیرا من دانشمندان را از لحاظ مقام و منزلت بر تمام آفریدگانم-بجز پیامبران و رسولان خود-مزیت و برتری بخشیدم –مزیت و برتری آنان بر،همانند برتری وبر جستگی آفتاب بر ستارگان و همانند برتری آخرت بر دنیا و همچون برتری من بر تمام پدیده های هستی می باشد.»1

و از گفتار و سخنان مسیح (ع)است که گفت

«اگر کسی به زیور علم و دانش آراسته گردد و رفتار خود را با موازین علمی خود منطبق سازد و به علم خود عمل کند او همانند کسی است که در آسمان ها بعنوانم شخصیتی عظیم و شکوهمند و انسانی بزرگ،نامبردار بوده و از او به عظمت یاد کنند»2

بزرگان و عرفا در باره آثار هم نشینی با عالمان و دانشمندان سخنان بسیار نیکوی دارند و از آن جمله

عارفی می گوید «اگر کسی در حضور عالم و دانشمندی بنشیند و نتواند از اندوخته های خود استاد و اندوخته های علمیش مایه ای ذخیره کند و در صیانت و حفظ سخنانش احساس عجز کند ،علا رقم چنین محرومیت و نا توا نی ،بخاطر همنشینی با عالم و دانشمند وشرفیابی از محضر او  هفت کرامت و فضیلت نصیب او می گردد

1)     به فضیلت و پاداشی که در تعالیم و فرهنگ دانش پرور اسلامی برای شاگردان و دانش آموخته گان معطوف شده است دست یابد

2)     مادامی که در محضر عالم ودانشمند بسر می برد از گناهان و معاصی مصونیت دارد( و قهراً از تیرس جرم و نافرمانی خدا بدور است)

3)     و آنگاه که در جهت پویائی از علم ودانش اندوختن ، از خانه خویش بیرون می آید ‌‌} تا آنگاه که به خانه خویش باز می گردد{ مشمول لطف و رحمت الهی است

4)     وقتی که در حلقه درس تعلیم وعالم و دانشمند ، جلوس می کند نظر به اینکه سایه رحمت الهی، چنین حلقه ای را زیر پوشش خود قرار میدهد. اورا ازاین بارش رحمت نصیبی خواهد بود

5)     مادامی که او به درس و سخنان عالم  و دانشمندان گوش فرا می دهد ، همین گوش فرا دادن بعنوان طاعت او بشمار آمده ودر پرونده اعمال او ثبت و ضبط می گردد

6)      اگر او علیرغم استماع سخنان استاد ، احساس کند که چیزی از گفتار او را درک نکرده و بخاطر چنین احساسی ، اندوهگین گردد،همین اندوه و تنگدلی وسیله ای برای قرب او به پیشگاه خدا می شود.(1)

انسان در کنار علماء و دانشمندان علوم فراوانی را می آموزد همین که در کنار آنها می نشیند به این حقیقت پی می برد که مسلمانان به عالم ودانشمند ارج می نهد و قلبشان از فسق و گناه دور می شود ارج وقرب علما بسیار والا است

کسی که خداوند متعال وجود او را با حکمت و دانش کرده است و سرمایه زیادی یعنی علم به او داده است همانطوری که می تواند به مردم سود ونفع برساند خود نیز می تواند ازاین سرمایه در زندگی انسانی و معنوی خویش بهره بگیرد. کسی که مردم را به هدایت و رشد فکری و معنوی دعوت می کند

 ودراین راه موفق می گردد به هر اندازه که کسی را علمی بیاموزد مزد وپاداش از خداوند منان دریافت می کند

آداب تعلیم و تعلم در اسلام .دکتر سید محمد باقر حجتی صص 90-

 خداوند کریم و دانا در کتابش در چندین آیه به اهمیت مقام دانشمند اشاره کرده و صفاتی را از برای آنها ذکر کرده است .بعضی ازاین فضیلتها ازاین قبیل هستند

اول: ایمان، والراسخون فی العلم یقولون آمنا به .(1)

کسانی که در علم استوارند می گویند : به خدا ایمان داریم

دوم:توحید«شهدالله انه لا اله الا هو والملائکه واولوالعلم»(2)

خداوند،فرشتگان و صاحبان علم گواه آنند که جز او معبودی نیست

سوم: گریه واندوه، (ان الذین اوتوالعلم من قبله ; ویخرون للا ذقان یئکون)(3)

کسانی که پیش از نزول قرآن دانایی داده شد; و گریه کنان به پیشانی بر زمین می افتند

چهارم: خشوع و افتاده حالی:« و یخرون للا ذقان یبکون ویزیدهم خشوعاً»(4)

و به صورت بر زمین می افتد درحالی کع گریانند و برافتادگی آنها می افزاید

پنجم: خداترسی؛ «انما یخشی الله من عباده العلماء»(5)

در میان بندگان خدا، تنها عالمان  پروای خدا را دارند

فضیلت و برتری عالم ودانشمند بر عابد وپارسا به میزان هفتاد پایه و درجه است. و درجاتی که میان هر دودرجه آن ، فاصله دور ودرازی وجود دارد که اگر اسب را هواری بخواهد این فاصله را طی کند هفتاد سال به طول می انجامد تا مسافت میان دو درجه از درجات هفتاد گانه را بپیماند. علت وجود چنین فضیلت قابل توجه برای فرد عالم و دانشمند این است که شیطان وو انسانهای شیطان گونه بدعتها و نوآوری های نابخردانه ایی را در میان مردم ، جایگزین و رایج می سازد ولی عالم و دانشمند هشیار و بیدارگر آن نوآوری های زیان بخش و نامشروع را شناسایی می کند و می کوشد تا مردم را هشدار دهد و آنرا به مفاد آن آگاه سازد و آن را ازبیخ وبن برکند . کوششهای بی دریغ عالم ودانشمند در شناسایی بدعتها و از میان بردن آن زمینه را برای احراز چنین مقامات والایی را فراهم می آورد در حالی که عابد صرفاً به عبادت روی آورده و سعیو کوشش او فقط برای خود او می باشد.(1)

فصل سوم: وظایف استاد

تعلیم ، اسای و بنیادی است که قوام وپایداری دین و آئین بر روی آن استوار شده است. جامعه بشری از طریق تعلیم می تواند از کسادی ونابودی کالا و سرمایه های علمی پیشگیری کند. بنابراین تعلیم و انتقال  اندوخته های علمی به دیگران از مهمترین عبادات و بلکه موکد ترین واجبات کفایی است که هر فرد از جامعه انسانی که حامل علم وکالای معارف و معلومات است باید که در انتقال آن به دیگران ، احساس وظیفه و مسئولیت نماید و تا وقتی که این انتقال بوسیله دیگران صورت نگیرد همه علما و دانشمندان باید موضوع تعلیم را به عنوان یک امر واجب و تکلیف الزامی تلقی نموده و درصد اداء این وظیفه خطیر برآید

خداوند متعال در قرآن کریم می فرماید

«و اذ اخذالله میثاق الذین اوتوا الکتاب لبتینه للناس و لاتکتمونه»(1)

و آنگاه خداوند با مردمی نبشتار آسمانی در اختیار آنها قرار گرفت. پیمان بست که باید محتوای آن را برای مردم تشریع کرده واز بازگو کردن آن کتمان نورزید و آن را به دیگران تعلیم دهید

درجایی دیگر می فرماید

«ان الذین یکتمون ما انزلنا من البنیات والهدی من بعد مابیناه للناس فی الکتاب اولئک یلعنهم الله و یلعنهم اللاعنون»(2)

« آنانکه رهنمودهای واضح وآشکار و عوامل رشد وهدایت را که ما آنها را فرو فرستادیم پس از آنکه ما همین رهنمودهای آشکار و راه هدایت را در نبشتار آسمانی گزارش و توضیح دادیم. در بازگو کردن آنها به مردم کتمان می ورزند، خدای متعال آنانرا از رحمت خویش طرد نموده و همه لعنت کنندگان نیز طرد آنان را از رحمت خدا درخواست می نمایند»

امور مختلف و متنوعی آداب و وظایف استاد نسبت به شاگردان و دانشجویان تشکیل میدهد که محور همه آنها تنظیم صحیح رابطه ی استاد با شاگرد می باشد درابتدا باید بدانیم وظیفه یعنی چه؟

وظیفه یعنی قبول مسئولیت

وظیفه در اصل به آن مسئولیتی که شخص برای انجام کاری برعهده می گیرد که باید به نحو احسنت آن  را انجام داد. زیرا شخص خود کاری را با میل قبول کرده است

با شخص شدن معنای و مفهوم وظیفه به وظایف استاد و مسائلی که استاد  در رابطه با شاگردان باید انجام دهد می پردازیم

1-    امکان وصول به مقام والای علمی در سایه ایمان

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
  • ali mo

پروژه مقاله تحولات آموزش پزشکی معاصر تحت word

ali mo | دوشنبه, ۳۰ فروردين ۱۳۹۵، ۰۴:۰۳ ق.ظ

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه مقاله تحولات آموزش پزشکی معاصر تحت word دارای 26 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه مقاله تحولات آموزش پزشکی معاصر تحت word   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

بخشی از فهرست مطالب پروژه پروژه مقاله تحولات آموزش پزشکی معاصر تحت word

پیشگفتار    
مقدمه    
طب در دانشگاه جندی شاپور    
پزشکی در دوران اموی    
عباسیان و تحولات علم طب    
تاثیرآل بویه در تحولات علم طب    
نتیجه گیری    
منابع    

بخشی از منابع و مراجع پروژه پروژه مقاله تحولات آموزش پزشکی معاصر تحت word

1-  به عنوان مثال توجه فرمایید به اظهار نظر آقای علی اکبر ولایتی در کتاب فرهنگ و تمدن اسلامی ،ص 44 که چند قرن تاریخ پزشکی تنها در8 سطر بیان شده است

2-   برتولد اشپولر ،تاریخ ایران در قرون نخستین اسلامی ص،

3-  عبدالحسین زرین کوب ، تاریخ ایران بعد از اسلام ، ص

4-   سیریل الگود ،تاریخ پزشکی ایران ، ص

5-   کریستین سن ، ایران در زمان ساسانیان ، ص

6-   سیریل الگود ، تاریخ پزشکی ایران ، ص

7-   همان ، ص

پیشگفتار

حدود 150 سال پیش وضعیت بهداشت در کشور ایران بسیار نامناسب بود. بیماری‌های واگیر مانند طاعون، وبا و آبله، جان بسیاری از مردم را می‌گرفت. برای مثال، در سال 1225ش/ 1846م  وبا در تهران بیش از دوازده هزار نفر (حدود یک چهارم جمعیت پایتخت) را نابود کرد. با همه‌گیری هر بیماری واگیر، مردم از شهرها می‌گریختند و با این کارشان آن بیماری را گسترش می‌دادند

گشایش آموزشگاه عالی دارالفنون در دهم دی‌ماه 1230ش/ 1268ق/1851م سرآغاز بهبود وضعیت بهداشت ایران بود. در آن‌جا پزشکی نوین آموزش داده می‌شد و نخستین شورای بهداشت در همان‌جا بنیان نهاده شد. برخی از دانش‌آموختگان دارالفنون برای ادامه‌ی تحصیل به اروپا فرستاده شدند. بازگشت آن‌ها و دیگر ایرانیانی که پزشکی نوین را آموخته بودند، نویدبخش نوسازی بهداشتی ایران بود

یکی از مردان بزرگی که نقش چشمگیری در بهبود بهداشت ایران داشت، دکتر امیراعلم (1255-1340ش) بود. او بیشتر دوران تحصیل خود را در کشورهای دیگر گذراند. با وجود این، میهن‌دوستی کم‌نظیرش او را به ایران بازگرداند. او بیش از 55 سال برای بهبود وضعیت بهداشت مردم ایران کوشید. او در پایه‌گذاری بهداشت نوین در ایران نقشی چشمگیر داشت

امیراعلم در ساخت بیمارستان و درمانگاه از پیشگامان بود. او برای بهبود قرنطینه‌های مرزی و انجام واکسیناسیون بسیار کوشید. او در تصویب قانون‌های بهداشتی مانند قانون آبله‌کوبی اجباری نقشی بنیادی داشت. امیراعلم این کارهای بزرگ را در دوره‌ای انجام داد که ایران از درآمدهای نفتی بهره‌مند نبود و ارزش سرمایه‌گذاری در زمینه‌ی بهداشت برای دولت‌مردان روشن نبود

کتاب امیراعلم: بهداشت نوین در ایران پژوهش و نگارش حسن سالاری است که انتشارات محراب قلم آن را در 32 صفحه به صورت رنگی منتشر کرده است. ویرایش علمی این اثر را یونس کرامتی انجام داده است. تصویرهای این کتاب از سازمان‌های مختلف و با رعایت «کپی رایت» فراهم شده و صفحه‌آرایی آن در موسسه فرهنگی و انتشاراتی طراحان ایماژ انجام شده است

سیر تحولات علم پزشکی 

اغلب محققانی که در زمینه تاریخ تمدن و فرهنگ اسلامی پژوهش نموده اند ، هنگامیکه وارد مقوله علم طب به عنوان یکی از شاخصه های تمدن می شوند ، پس از بیان تعدادی از احادیث بزرگان دین در خصوص اهمیت بهداشت و درمان ، یک گام بلند به طول چند قرن برداشته و مستقیما به دوران اوج افتخارات علمی و پزشکی که بزرگانی چون مسکویه ، رازی ، ابن سینا و; موجد آن بوده اند ، وارد می شوند و دلایل افت و خیز علم طب را در این دوران طولانی نادیده می گیرند

هدف من در این نوشتار کوتاه ، روشن کردن سیر تحولات علم پزشکی و بیان دلایل فراز و نشیب های متعدد  آن ، از دوران تاسیس دانشگاه و بیمارستان جندی شاپور، تا زمان اوج شکوفایی آن در دوران طلایی نامبرده در بالا می باشد

واژه های کلیدی

جندی شاپور ، سیریل الگود ، عباسیان و بیمارستان عضدی

مقدمه

هرگاه که مطلبی در خصوص روند شکل گیری تمدن اسلامی مطالعه می کردم ، به دلیل علاقه شخصی نظرم به بخش علوم و فرهنگ بخصوص علم پزشکی جلب می گشت . ولی غالبا آنچه که با آن مواجه می شدم این بود که نویسنده ابتدا به ذکر احادیث و دستورات بهداشتی که از زمان پیامبر اکرم(ص) ذکر شده پرداخته و سپس وارد شرح و تفسیر دورانی می شود که امروزه آنرا با نام نهضت ترجمه می شناسیم. آنگاه چند قرن جلوتر آمده و به ذکر احوال پزشکان نامی چون رازی و بوعلی سینا می پردازد . این الگوی ثابتی است که تقریبا در اکثر منابع فرهنگ و تمدن اسلامی با آن مواجه هستیم .(1)

در خلال این مطالعات اکثرا این سوال مطرح میگردد که

-       دلایل این وقفه ها و یا تاریکی ها در سیر تکوین علوم ، بخصوص علوم پزشکی چیست؟

-     آیا دستورات بهداشتی اسلام صرفا جنبه الهی داشته و متصل به منابع وحی و آسمانی بوده یا حداقل قسمتی از آنها از تمدنهای دیگر اقتباس گشته است؟

-        منحنی و سیری که علم پزشکی در طول این چهار قرن طی کرده چگونه بوده است؟

-    چرا در برخی از ادوار در منابع حتی نام یک پزشک را هم نمی توان یافت ولی در دوره های دیگری با نوعی فوران علمی بخصوص در زمینه پزشکی مواجه هستیم؟

-    چرا نهضت ترجمه با آنهمه ابعاد وسیعش به ناگهان در زمینه علم طب فروکش کرده و اقدامات بزرگی آنگونه که شایسته این دوران طلایی می باشد انجام نپذیرفت؟

-    چه شد که مجددا زمینه ها و فرصت هایی فراهم گشت که از درون آن پزشکان عالی مقام و نامداری چون رازی ، مسکویه و بوعلی سینا ظاهر گشت؟

هنگامیکه تصمیم به انجام این تحقیق گرفتم ، تحت تاثیر قالبهای که از قبل در ذهن من شکل گرفته بود به اشتباه محدوده زمانی تحقیق را از ورود اعراب مسلمان به ایران تا قرن 4 هجری در نظر گرفتم. این اشتباه ناشی از قضاوتی بود که غالبا از طرف مورخین در خصوص تاریخ ایران می شود. نظر اکثر محققین بر این است که کشور ما دوره های متفاوتی دارد که هر دوره واجد خصوصیات منحصر به فردی بوده و آنرا از دیگر دوره ها متمایز می کند. این نظر به حدی عمومیت دارد که حتی مورخ بزرگی چون اشپولر را هم تحت تاثیر قرار داده و اینگونه اظهار نظر می کند

«یکی از مشخصات تاریخ ایران تقسیم بندی روشن و محسوس آن به دوره های مجزا و بزرگی است که هریک از آنها به سهولت از دیگری متمایز می شود و کیفیت خاص خود را آشکار می سازد حتی در هزاره های اول نیز هریک از دوره های تاریخی به نوبه خود بر اثر یک سقوط ملی به پایان رسیده و یا آغاز گردیده است »(2)


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
  • ali mo
دانشجو | مرکز دانلود | پایانامه دانشجویی | جزوه های درسی | دانلود فایل ورد و پاورپوینت | پایان نامه ها | پروژه دات کام | دانلود رایگان فایل |