ایران پروژه


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه تحقیق در مورد مبانی استاندارد و استانداردسازی در آموزش و پرورش تحت word دارای 40 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه تحقیق در مورد مبانی استاندارد و استانداردسازی در آموزش و پرورش تحت word   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی پروژه تحقیق در مورد مبانی استاندارد و استانداردسازی در آموزش و پرورش تحت word ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پروژه تحقیق در مورد مبانی استاندارد و استانداردسازی در آموزش و پرورش تحت word :

مبانی استاندارد و استانداردسازی در آموزش و پرورش

مقدمه
بررسی تاریخی کشورهای پیشرفته و یا در حال پیشرفت در شکوفایی اقتصادی و تحول نظام آموزشی آنان نشان دهنده توجه جدی مدیران و برنامه ریزان این کشورها به استاندارد و استانداردسازی در آموزش و ترویج آن در بین جامعه است، به طوری که هم اکنون در بسیاری از کشورها مقوله استاندارد در سالهای آخر مقطع تحصیلی دبیرستان و مقاطع مختلف دانشگاهی تدریس شده ضمن آنکه در این کشورها این امر به یک پدیده فرهنگی و اجتماعی حایز اهمیت تبدیل گردیده است . اگر چه به کار بردن لفظ استاندارد و استاندارد سازی بیشتر در حیطه ی صنعت و تولید به کار گرفته شده است اما باید توجه داشت که همه جا و همه چیز می تواند مورد توجه فرایند استاندارد سازی قرار گیرد . بطوری که طیف وسیعی از شئونات زندگی انسان که یکی از آنها مسئله تعلیم و تربیت است را می توان در این قالب جای داد .

امروزه هیچ سازمان یا موسسه ای را نمی توان یافت که از جهت های گوناگون با امر استاندارد سرو کار نداشته باشد. در این میان استاندارد کردن نظام آموزشی ، به دلیل اینکه از ویژگیهای خاصی برخوردار است اهمیت بیشتری را به خود اختصاص داده است . نظام آموزش و پرورش یک کشور حیاتی ترین و زیر

بنایی ترین بخش برای اقتصاد آن کشور محسوب می شود و در عین حال نهادی است که همه مردم به نوعی با آن مرتبط می باشند، ‌بنابراین مردمی ترین نهاد نیز به شمار می‏آید . در کشور ما قریب به هفده میلیون و یکصد هزار دانش آموز و بیش از نهصد هزار نفر معلم و کارمند در بیش از 138 هزار آموزشگاه به صورت مستقیم فعالیت دارند . با وجود این گستردگی و برای جلوگیری از بی راهه روی ها ، نیاز به وجود چهارچوبهای مشخص ـ برای انجام فعالیتهای گوناگون در این

نظام ـ به نام استاندارد و استاندارد سازی بیش از هرچیز احساس می شود .به طور کلی 3 عامل عمده را می توان در توجه به استاندارد و استانداردسازی در آموزش و پرورش ذکر کرد :
1- افزایش فاصله علمی بین کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه ، در نتیجه توجهی که کشورهای توسعه یافته به امر استاندارد سازی در نظام آموزشی نموده اند .
2- ظهور آگاهی هرچه بیشتر در بین جامعه نسبت به فواید بهره گیری از استانداردها در زمینه های مختلف .
3-ضرورت جلوگیری از بی راهه رویها و تکیه بر چارچوبهائی مدون که از درجه اعتماد بالایی برخوردار باشند .
استاندارد مفهوم ثابتی نیست و همراه با دگرگونی ها و پیشرفت هایی که در اثر تحقیقات علمی بوجود می آید، معیارهای آننیز دچار تغییرمی شود. استاندارد تبلور آگاهی و آزمایش گذشته است که مبنایی برای پیشرفت های آتی محسوب می شود. بکارگیری استانداردها در سازمان، فواید زیادی را به همراه دارد. بهره گیری از آنها می تواند موجب ساده سازی امور، امکان تعویض پذیری آنها، افزایش ایمنی فعالیتها و صرفه جویی در منابع مادی و اقتصادی و انسانی را به

همراه داشته باشد. در این میان استانداردهای آموزشی را می توان به عنوان سیستم و سامانه ای در نظر گرفت که کار کنترل کیفی فعالیتهاو خدمات ارائه شده از سوی این نظام را بر عهده دارند. بکارگیری استانداردها در آموزش وپرورش، نیازمند رعایت پیش نیازهائی است که توجه به آنها می تواند موجب ترویج و تحقق و همچنین پایداری استانداردها به گونه ای بهتر شود. از جمله این پیش نیازها، تعریف دقیق اهداف نظام آموزشی و نیازهای آن، شناسایی دقیق خواسته های جامعه از این نظام و راههای دستیابی به آنها و همچنین افزایش توان انطباق پذیری نظام آموزشی با توجه به تغییرات پیرامونی از جمله تحولات جهانی است.

تاریخچه استاندارد
بحث بهره گیری از استاندارد دارای سابقه طولانی است ، این پدیده از دیر زمان در زندگی بشر وجود داشته است استاندارد نیز مانند بسیاری از پدیده های طبیعی در نتیجه گذر از دوره های زمانی و در نتیجه شناخت و برداشتی که انسان از محیط پیرامون خود به صورت ناخودآگاه کسب کرده ، بوجود آمده است . برای مثال تاریخ پیدایش سیستم شمارش ده دهی که هم اکنون نیز مورد استفاده قرار می گیرد به گذشته بسیار دور باز می گردد و در واقع الگویی است از تعداد انگشتان دو دست انسان و به همین صورت استاندارد کردن تقویم و تعداد روزهای ماه در سال رومی که توسط ژولیس سزار در 46 سال قبل از میلاد مسیح انجام شده است . 1

در کشور ما نیز علی رغم تشکیلات رسمی و مدون که در سال 1304 با تصویب قانون اوزان و مقیاس ها شکل گرفت ، پیشینه استاندارد از قدمت بسیار زیادی برخوردار است و با استناد با اسناد تاریخی ، فرهنگی و هنری به جا مانده ، به هزاره های قبل از میلاد بر می گردد .
از جمله این مقیاس ها « کوبیت » بود که تقریباً برابر طول دست انسان بود و فاصله از سر انگشتان تا مفصل ساعد را شامل می شد و همچنین می توان به واحد وجب اشاره کرد که طولی برابر تقریباً نیم کوبیت داشت . 2

سیر تکاملی زندگی انسان به مرور زمان موجب شد که نیاز به وجود ملاکها و شاخص هائی برای اندازه گیری و ارزیابی امور و پدیده ها بیش از بیش احساس شود که در این مسیر رویدادهای تاریخی نیز بی تأثیر نبوده اند . پس از جنگ دوم جهانی در سال 1946 ، بیست و پنج کشور جهان طی ملاقاتی در لندن نسبت به تأسیس یک سازمان بین المللی برای استانداردها اقدام نمودند تا از طریق آن به دنبال راههای ارتقاء کیفیت در کارها باشند . پس از آن در سال 1947 سازمان بین المللی استاندارد (ISO)3 رسماً تأسیس شد که در حال حاضر بیش از 90 کشور جهان از جمله ایران عضو این سازمان می باشند .

از همان ابتدای کار، این سازمان با تشکیل کمیته های فنی به تدوین استانداردهای گوناگون در زمینه های مختلف پرداخت و در ادامه کار در سال 1979 کمیته فنی 196 (TC196) سازمان بین المللی استاندارد به نام « کمیته تضمین کیفیت و مدیریت کیفیت » تشکیل شد که هدف آن تدوین استانداردهایی برای تضمین کیفیت می بود پس از آن این سازمان در سال 1986 اولین استانداردهای مربوط به سیستمهای کیفی با عنوان واژه شناسی کیفیت و تعاریف مفاهیم سخت به شماره ISO 8402 را تهیه و تدوین نمود. به دنبال آن در سال 1987 مجموعه استانداردهای سیستم کیفیت تحت شماره 9000 تا 9004 از سوی سازمان بین المللی استاندارد منتشر شد . که ویرایشهای جدید از آنها در سال 2000 جهت بهره برداری دقیق تر مورد معرفی قرار گرفته اند.ِ4

مفهوم استاندارد5
استاندارد سطحی از کیفیت است که از سوی عموم قابل قبول دانسته شده است.6 استاندارد نظامی است مبتنی بر نتایج علوم و فنون و تجارب بشری ، استاندارد یعنی قانون ، قاعده ، اصل ، ضابطه و به طور کلی هر امری که طبق اصول منظم و مرتبی انجام گیرد . استاندارد تبلور آگاهی و آزمایش گذشته است . 7

همچنین عباس بازرگان در کتاب ارزشیابی آموزشی خود، در تعریف استاندارد آورده است : استاندارد (معیار) سطح مطلوب نشانگرهایی است که «کیفیت ملاک» را مشخص می کند. تعیین استانداردها، همانند ملاکها امری قضاوتی است.8 در این زمینه سازمان بین المللی استاندارد (iso) در بیان تعریف استاندارد چنین آورده است که : استاندارد، مدرکی است در برگیرنده قواعد راهنمایی ها یا ویژگیهایی برای فعالیت یا نتایج آنها به منظور استفاده عمومی و مکرر که از طریق هم رایی فراهم و به وسیله سازمان شناخته شده ای تصویب شده باشد و هدف از آن دست یابی به میزان مطلوبی از نظم و (بهبود کیفیت) در یک زمینه خاص است.9

آنگونه که بررسی تاریخی استاندارد نشان می دهد استاندارد سازی بیشتر در مسائل مادی و فیزیکی و در صنعت مورد توجه قرار گرفته است. در زمینه آموزش و پرورش بررسی ها حاکی از قدمت دو دهه ای این موضوع در جهان دارد. اگر چه پیش از این استاندارد ها در نظام آموزش و پرورش وجود داشته اند ولی توجه علمی به آن از دو دهه پیش آغاز شده است. پیشینه استاندارد در کشور ما نیز همانطور که پیش تر گفته شد از قدمت بسیار زیادی برخوردار است و به استناد آثار تاریخی ، فرهنگی و هنری به جا مانده به هزاره های قبل از میلاد بر می گردد. ولی در بعد آموزش و پرورش ، تنها یک سال است که این مهم مورد توجه مسئولین قرار گرفته و فعالیت استانداردسازی به طور مستقیم در دستور کار معاونت برنامه ریزی منابع انسانی و دفتر بهبود کیفیت و راهبری استانداردها در آموزش و پرورش قرار گرفته است .

استانداردهای آموزشی را می توان سیستم و سامانه ای در نظر گرفت که کار کنترل کیفی فعالیتها و خدمات ارائه شده از سوی این نظام را بر عهده دارند .
شرایطی که برای استانداردهای آموزشی در نظر گرفته می شود ، حاصل مطالعات و پژوهش های علمی است. می‏توان گفت که آنها مفهوم ثابتی نیستند، همراه با دگرگونی ها و پیشرفت هایی که در اثر تحقیقات علمی حادث می شود ، معیارهای استاندارد نیز تحت تأثیر قرار می گیرندو در جهت تکامل و پویایی حرکت می کنند. ممکن است آنچه که اکنون استاندارد نامیده می شود در یکی دو دهه ی آینده اگر مطابق با یافته های جدید، تغییرات و پیشرفت هایی در آن صورت نگیرد، از راه استاندارد خارج شود و به همین خاطر است که می توان استاندارد را مفهومی پویا و متغیر تلقی کرد .

فرایند استاندارد و استاندارد سازی در سازمانها ، می تواند فواید بسیاری را به همراه داشته باشد بهره گیری از استانداردها می تواند موجب ساده سازی امور ، امکان تعویض پذیری آنها و افزایش ایمنی فعالیتها را به همراه داشته باشد و صرفه جویی در منابع انسانی و اقتصادی را موجب شود.
استانداردها ارایه دهنده راه حل برای مشکلات بوده و افزایش بهره وری را به همراه دارند که این عمل می تواند به صورتهای زیر انجام شود:10
الف) ارایه روشهای صحیح در محاسبات فنی.

ب) تعیین قواعد عمومی و مشخصات و ویژگی های محصول ( خروجی سیستم ).11
ج) یکنواختی و هماهنگ سازی.
د) گردش صحیح اطلاعات و جلوگیری از اتلاف سرمایه و زمان.
ه) کاهش قابل توجه هزینه ها از طریق کاهش انواع و میسر کردن تولید انبوه.
به طور کلی استاندارد کردن می تواند فواید زیر را به همراه داشته باشد.12
1 – از نظر تولید کننده :
– به کارگیری قواعد اصلی در فرایندهای ساخت.
– کنترل بهتر فرایند ها ،مواد ، منابع انسانی.
– جلوگیری از اتلاف مواد و انرژی.
– افزایش سرعت تولید.
– سهولت برقراری ارتباط.
2- از نظر مصرف کننده :

– اطمینان از کیفیت محصول
– قابلیت تعویض پذیری
– سهولت برقراری ارتباط

3- از نظر متخصصین
– به کارگیری روشهای پذیرفته شده ( با درجه اطمینان )
– سهولت بهبود و توسعه محصولات و فرآیندها.
– افزایش اطلاعات و دانش فنی در رابطه با خواص ، امکانات و کاربرد مواد.

– راهنمایی به منظور تحقیقات و برنامه های توسعه.
نظام آموزشی هر جامعه ای به دلیل برخورداری از اهدافی خاصی که بر عهده آن نهاده شده است ، نیازمند توجه اساسی به رعایت اصول استاندارد می باشد . اگر کاری بر طبق اصول استاندارد مربوطه انجام نشود . این امر به معنی آن نیست که آن کار نشدنی است ولی به دلایلی منطقی می توان ادعا نمود که کارایی اثر بخشی آن تقلیل می یابد یا اینکه اگر تمام سعی و کوشش لازم در کسب کارا بودن فعالیت آنگاه که آن به نوعی غیراستاندارد انجام می شود به کار رود ، کیفیت آن بسیار پائین تر از زمانی است که آن فعالیت بصورت استانداردانجام شود .

استانداردها بویژه در آموزش و پرورش بهترین عمل را تضمین می کنند و به همین دلیل عدول از آنها از بین بردن اثر بخشی است. به عبارت دیگر استانداردها برای اطمینان از اینکه مطلوبیت مورد درخواست در حدبالای اثر بخشی قابل دسترس است برقرار می گردند و به این دلیل کار باید بر اساس آنها انجام شود. استانداردسازی منابع انسانی و آموزش و پرورش با هدف ارتقای کیفیت و بهره وری نظام آموزش و پرورش صورت می گیرد. بهره وری مفهومی است که می تواند بسیاری از آسیبها و معظلات را در بخش های گوناگون تعلیم و تربیت به حداقل برساند. بنابراین استانداردنمودن منابع انسانی که به تبع آن ارزیابی و

آموزش مستمر در برنامه های مدیریت منابع انسانی قرار می گیرد، می تواند در کارآمد ساختن نظام آموزش و پرورش کشور مؤثر واقع شود1 استاندارد سازی آموزشی فرایندی برای ایجاد و به کارگیری قوانین و مقررات مناسب به منظور به نظم و ترتیب در آوردن فعالیتها با هدف رسیدن به کیفیت بالاتر است. برای رسیدن به این مقصود ، استانداردها به مثابه ابزار کار و استاندارد سازی پل ارتباطی بین استاندارد و کیفیت مناسب در نظر گرفته می شود .
تاریخچه استاندارد در آموزش و پرورش :
اقدامات اساسی و منسجم در جهت تدوین استانداردهای آموزشی و تحصیلی را شاید بتوان به زمان انتشار کتاب ملت در معرض خطر14 در سال 1983 منتسب دانست. در این کتاب آمده است : « بنیادهای تحصیلی در جامعه ی ما در حال حاضر بر اثر موج فزاینده ی میانمایگی15 (متوسط بودن عالی نبودن) که آینده‏ی ما را چه به عنوان یک ملت و چه به عنوان افراد معمولی تهدید می کند، فرسوده شده اند ; »16

علت اهمیت و ارزش این گزارش در این بود که نقایص موجود در میزان آمادگی دانش آموزان ایالات متحده در حوزه ی ریاضیات و علوم را آشکار کرد . از زمان انتشار این گزارش برای تدوین استانداردها در حوزه های علمی ـ پژوهشی و همچنین در حوزه های حرفه ای مانند صنعت ، اقدامات اساسی انجام شد.
در سال 1991 « کمیسیون دستیابی به مهارت های لازم » (اسکانز) گزارشی تحت عنوان « آنچه بازار کار مدارس می طلبد » را منتشر کرد ، که مبنایی بود برای بحث درباره ی استانداردهای لازم به منظور اطمینان از آمادگی دانش آموزان برای ورود به محیط کار.

در عرصه های علمی ـ پژوهشی « شورای علمی معلمان ریاضی » (ان سی تی ام ) نخستین مجموعه‏ی استانداردهای ملی مضامین ریاضی برای آموزش پیش دبستانی تا متوسطه – « استانداردهای برنامه درسی و ارزشیابی ریاضیات مدارس » را در سال 1989 منتشر کرد. از جمله استانداردهای آموزشی دیگری که توسط این شورا تدوین شده است، می توان به استانداردهای حرفه ای برای تدریس ریاضی در سال 1991 و استانداردهای سنجش ریاضی مدارس در سال 1995 اشاره کرد .

استانداردهای آموزشی ، در کشورهای پیشرفته از جایگاه با اهمیتی برخوردارند . در کشور انگلستان ، عمده سیاستهای آموزشی دولت درجهت افزایش استانداردهای آموزشی کشور اتخاذ می گردد . از جمله مهمترین سیاستهای آموزشی در این کشور می توان به موارد زیر اشاره کرد :17
1 – بهبود استانداردهای آموزشی از طریق اتخاذ سیستم ملی آموزشی ، ارزیابی های تحصیلی ،برگزاری امتحانات و نظارت بر عملکرد مدارس کشور .
2 – انتشار اطلاعات جامع در خصوص عملکرد مدارس و مراکز آموزشی کشور .

3 – اعطای قدرت اجرایی بیشتر به والدین دانش آموزان جهت مشارکت هرچه بیشتر آنان در حوزه آموزش کودکان. همچنین از جمله مهمترین اختیاراتی که بر عهده وزارت آموزش و پرورش این کشور نهاده شده چهار فعالیت زیر است که همانطور که مشاهده می شود یک بعد اصلی این اختیارات ، استانداردهای آموزشی و تحصیلی هستند . 18

1 – تعیین اهداف و تدوین خط مشی آموزش ملی.
2 – تعیین حداقل استانداردهای تحصیلی و نظارت بر کیفیت و بودجه آموزشی
3 – ارزیابی و برنامه ریزی تحصیلی.
4 – حمایت از توسعه برنامه های آموزشی مدارس و مراکز علمی

اگر چه در کشورهای مختلف ، سیاستهای گوناگونی برای نظام آموزشی ( و فرایند تحصیل ) در نظر گرفته می‏شود ، اما در اغلب آنها ، تحصیل به عنوان یک وسیله ارزشمند برای انتقال فرهنگ و مسائل اجتماعی ،مورد نظر قرار گرفته است. بدین معنی که آموزش تنها به معنای انباشتن مغز دانش آموزان از یکسری از اطلاعات نیست بلکه هدف بزرگتر این است که فراگیران مطابق فرهنگی که مورد نظر یک نظام است تربیت شوند . علاوه بر این دانش آموزان به عنوان بخش مهمی از تسلسل فرهنگی محسوب می شوند که انتقال فرهنگ ، دانش و اخلاق جامعه به نسل بعدی را میسر می سازند . برای اینکه این فرایندها به طور مناسب انجام شود ، وجود چارچوبهایی مدون و مشخص به نام « استاندارد » ها ضروری به نظر می رسد . استاندارد و استاندارد سازی فرایندی است که تمامی ابعاد نظام آموزشی را از چگونگی استخدام نیروی انسانی تا برگزاری و اعلام نتایج آخرین آزمونهای دوره متوسطه و انتخاب مدیران مدارس و ; را در بر می گیرد . این پدیده صرفاً بحث آموزش و موارد مربوط به آن را شامل نمی شود ،‌بلکه نظام آموزشی را مجاب می سازد تا بر روی قراردادها ، خرید مواد و تجهیزات، نظارت بر کیفیت بروندادها ، محتوای آموزشی و;حساسیت به خرج داده و تلاش کند که آنها از حداقل مطلوبیت مورد انتظار برخوردار باشند .
بکارگیری استانداردها در آموزش و پرورش ، نیازمند رعایت پیش نیازها است که توجه به آنها می تواند موجب ترویج و تحقق استانداردها به گونه ای بهتر شود ، از جمله این پیش نیازها می توان به موارد زیر اشاره کرد :
1 – تعریف دقیق اهداف نظام آموزشی و نیازهای آن.
2 – شناسایی دقیق خواسته های ارباب رجوعان (جامعه) و راههای دستیابی به آنها.
3 – افزایش توان انطباق پذیری نظام آموزشی با توجه به تغییرات پیرامونی ، همچون تحولات جهانی.
نظام آموزش و پرورش یکی از بزرگترین سازمانهای خدماتی ، در هر کشور است که وظیفه مهمی چون تعلیم و تربیت قشر عظیمی از جامعه بر عهده آن نهاده شده است (فعالیت) آموزش و پرورش ، جریان جامعه پذیری یا اجتماعی کردن19 اعضای جدید جامعه است ، جریانی است که طی آن مجموعه اعتقادات ،‌رسوم و اخلاق ، هنجارها ، ارزشها ، رفتارها، دانش ها ، مهارتها و فنون جامعه به نسلهای جدید منتقل می شود .20
آنگونه که به نظر می رسد یکی از مفید ترین وموثرترین گامهای ایجاد اثر بخشی و افزایش بهره وری در این فعالیتها،استاندارد سازی آنها باشد تا از طریق آن ، خط سیر فعالیتها بخوبی شناسایی شده و در جهت دستیابی به اهداف متعالی این نظام ،جریان یابد. به درستی می توان ادعا نمود ، اطمینان از خدمات ارائه شده ، ارتقاء رضایتمندی مراجعین، افزایش بهره وری (اثر بخشی و کارایی) منابع انسانی تنها در گرو تعریف و تدوین استانداردهای کیفی در این نظام می باشد.
اهداف کلی استانداردسازی :
پیشرفتهایی که در زمینه های مختلف علمی ، فرهنگی ، اقتصادی در جوامع مختلف صورت گرفته ، سبب شده تا اهداف بکارگیری از استانداردها نیز به مرور زمان دچار تغییر شود . در این خصوص کمیته بررسی اصول استاندارد سازی (استاکو)21 وابسته به شورای سازمان بین المللی استاندارد ، چهار هدف کلی و اساسی را در این رابطه معرفی نموده است که به شرح زیر می باشد22 :

1- صرفه جویی کلی در مصرف منابع انسانی ، مواد ، انرژی و ;
استانداردها ، با بهبود فرایندهای انجام امور و فعالیتهای سازمانی می توانند از اتلاف منابع انسانی ، مادی و انرژی و ;. جلوگیری کنند .
2- حمایت از مصرف کننده ( دریافت کنندگان خدمات یا کالا )
استانداردها از طریق معرفی حداقل مطلوبیت مناسب برای کالا و خدمات موجب حفظ منافع مصرف کنندگان یا دریافت کنندگان خدمات و کالا می شوند .
3- حفظ ایمنی و بهداشت و محیط زیست.

استانداردهایی که در این رابطه تهیه می شوند ممکن است به صورت استاندارد محصول بوده مانند تجهیزات ایمنی، موادغذایی و غیره ویا به صورت استانداردهای آیین‏کار در مورد نحوه استفاده از زمان ،‌مواد یا وسایل‏مختلف باشند، که در نتیجه بهره گیری از آنها می توان ادعا نمود که امنیت شغلی و همچنین حفظ محیط زیست بهتر رعایت شود .
4- ایجاد ارتباط بهتر

در واقع استانداردها در سطح ملی ، منطقه ای و یا بین المللی به عنوان یک زبان مشترک جهت برقراری ارتباط مناسب محسوب می شوند . نظام آموزشی هر کشور ، به دلیل اینکه از موقعیت های مناسب تری نسبت به نظامهای دیگر برخوردار است ، اهمیت بیشتری را در فرایند استاندارد سازی به خود اختصاص داده است .
اهداف استانداردسازی در آموزش و پرورش :
استاندارد کردن نظام آموزشی اهدافی را دنبال می کند که به طور عمده عبارتند از :
1 – حفظ منافع جامعه ( به عنوان دریافت کنندگان خدمات از این نظام ) از راه تامین حداقل کیفیت مطلوب خدمات آموزشی به نحوی که با نیازها منطبق بوده و تحت نظارت و کنترل قرار داشته باشند .

2 – صرفه جویی در بهره گیری از منابع انسانی ، انرژی ، مواد مصرفی و;.
3 – ایجاد سادگی در روشها و شیوه های انجام فعالیتهای آموزشی و فعالیتهای دیگری چون اداری و ;..
4 – فراهم کردن وسیله ای جهت بیان مقاصد و تبادل افکار میان طرفین ذی نفع 23در هر فعالیتی که تحت فرایند استاندارد سازی قرار می گیرد .
5 – ایجاد حداکثر یکنواختی در به ثمر رساندن و بهینه سازی شرایط دستیابی به آموزش مناسب.
البته عواملی نیز بر سر راه استاندارد سازی وجود دارد که موجب عدم درک همه جانبه از مفهوم استاندارد می شود از جمله اینکه :
1 – به عقیده گروهی، استانداردها ، کارها را برای همیشه ثابت می کنند و به تبع آن راه پیشرفت را می بندند.
2 – انسان و فعالیتهای انسانی چیزهائی نیستند که بتوان برای آنها قید و بندهایی مشخص نمود و به عبارتی اعتقاد بر این است که استاندارد ها ، انسان را مقید کرده و او را تحت کنترل خود در می آورند .

در پاسخ به این ادعا ها باید توجه نمود که اولاً استانداردها معرفی کننده حد مطلوب فعالیتها و عوامل هستند که با گذشت زمان قابل تغییرند . بنابراین نه تنها راه پیشرفت را مسدود نمی کنند، بلکه ضمن اینکه گامهای برداشته
شده را مشخص می کنند ، زمینه را برای برداشتن گامهای بعدی فراهم می کنند.
ثانیاً ، دستیابی به کارایی و اثر بخشی در فعالیتهای سازمانی نیازمند تدوین اصول و ضوابطی است که از انحراف ها جلوگیری کرده و مانع از عملکرد های سلیقه ای شود .
برای رسیدن به اهدافی که از آنها نام برده شد و باتوجه به محدودیتهائی که بر سر راه استانداردسازی بویژه در آموزش و پرورش وجود دارد اساسی ترین راه و بهترین روش برای زمینه سازی در جامعه، بستر سازی فرهنگی است ، زیرا تضمین نیل به تمامی اهداف فوق فرهنگ سازی مناسب و متناسب را می طلبد. این فرهنگ سازی با برنامه ریزی علمی و مناسب در زمینه نظارت و کنترل بر امر کیفیت انواع فعالیتها، از جمله فعالیتهای آموزشی می تواند نهایتاً حقوق جامعه در برابر نظام آموزشی را تضمین نماید .

در حال حاضر ، باید پذیرفت که نظام آموزشی آنگونه که باید، نتوانسته است از عهده وظایف و مسئولیتهای سنگینی که برای آن تعیین شده بر آید در حالی که حدود یک میلیون و 65 هزار نفر از نیروهای شاغل در دولت تحت عنوان های آموزشی و ستادی در این وزارتخانه مشغول به کارند و بیش از 16 درصد از کل بودجه جاری دولت را بودجه جاری آموزش و پرورش به خود اختصاص داده است،24هراز چندگاه، شاهد اجرای طرحهای مختلفی هستیم که نه تنها باری از دوش این نظام برنداشته اند بلکه به آن افزوده اند . تکرار چنین اتفاقاتی سبب شده که نوعی عدم اعتماد همگانی نسبت به نظام آموزشی در جامعه بوجود آید. بنابراین باید به این نکته که اولین مرحله از تدوین استانداردها در آموزش و پرورش زمینه سازی فرهنگی برای آن است ، توجه بیشتر نمود .
انواع استانداردها :

از آنجا که دیدگاههای گوناگونی در مورد بهره گیری از استانداردها وجود دارد لذا انواع آنها نیز در تقسیم بندیهای گوناگونی صورت گرفته است .
بررسی تاریخی استانداردهای آموزشی و تحصیلی نشان می دهد که اولین گروه از استانداردهای تدوین شده در این زمینه ، استانداردهایی از نوع رفتاری25 بودند که بر مبنای این نظریه که دانش آموزان باید مطابق با یک استاندارد مشخص شده رفتار کنند و نیز اینکه منظور از تحصیل ، واداشتن دانش اموزان به رفتار کردن با شیوه و استاندارد مشخص است ، شکل گرفتند.

گروه دیگری از استانداردهای آموزشی ، استانداردهای محتوا26 هستند که منعکس کننده ی فلسفه آموزشی “بازگویی دانش“ (knowledge – Telling) می باشند و بیش از همه رواج یافته اند. در این نگرش ، دانش اموز یک لوح نانوشته است که دانش مناسب را می توان بر روی آن نوشت. هدف از آموزش ، انتقال دانش از معلم (یا متن درسی) به دانش آموز می باشد و توانایی پاسخ دادن به سئوالات خاص ، شرط اصلی برای دانش آموزان ، فارغ التحصیل است27

استانداردهای شناختی28، گروه دیگری از استانداردهای آموزشی و تحصیلی هستند که معتقد به این عقیده فلسفی اند که : دانش آموز خودش، و با تربیت یا راهنمایی معلم ، دانش را می سازد. با انجام این کار ، دانش آموز قادر است بستر مناسب برای دانش جدید را فراهم اورد و بدین ترتیب می تواند به شیوه های بسیار مطمئن تری «مالکیت» آن دانش را در اختیار گیرد .29 البته لازم به اشاره است که استانداردهای آموزشی تا کنون بیشتر در مباحثی چون سنجش و ارزیابی مطرح شده و مورد استفاده قرار گرفته اند و مباحثی چون برنامه ریزی های آموزشی و درسی کمتر مورد توجه این مقوله قرار گرفته است .
اما برای استانداردها ، تقسیم بندی کلی تری نیز وجود دارد .

1- استانداردهای طبیعی30: این نوع استانداردها به تأثیرات قوانین موجود در طبیعت بر روی طرح ها و روش ها اشاره می کند . افزایش بهره وری با در نظر داشتن جنبه های علمی فعالیتها اساساً به معنی بهره گیری از قوانین علمی طبیعی در فرایند محقق ساختن آنها است . از آنجا که دنیای کنونی بر مبنای علم توسعه یافته است ، بهره گیری مؤثر از قوانین علمی ، عرضه کیفی محصولاتی را که در گذشته در این سطح از مهارت برایمان قابل تصور نبوده را قادر ساخته است. محصولات جدید نیز بر مبنای توسعه کاربرد دانش قوانین علوم طبیعی پایه گذاری شده و سودمندی عملکرد یک محصول به این موضوع بستگی پیدا کرده که قوانین طبیعی بتوانند در پیگیری اهداف ویژه ی ما دخیل بوده و به کار گرفته شوند .

در این نوع استاندارد بهترین روش تولید یک محصول از تاثیر تؤام کیفیت و کارآیی ایجاد می گردد . هدف به دست آمده از این تأثیر استاندارد جاری است که شکل می گیرد .
2- استانداردهایی که به منظور خاصی برقرار می شوند : بر خلاف استانداردهای طبیعی، استانداردهای دیگری نیز وجود دارد که به منظور ایجاد توافق و با اهدافی مشخص برقرار شده و اغلب به دلیل مناسبت های اجتماعی و یا تجاری برقرار می گردد . به عبارت دیگر این نوع استانداردها برای انجام مناسبت تر و اطمینان بخش تر امور ایجاد می گردند . این قبیل استانداردها با توجه به محتویات آنها به وسیله نهادهایی نظیر حکومت ها ، صنایع و سازمانها (آموزشی و ;) مقرر می شوند. برخلاف استانداردهای طبیعی در این نوع استانداردها هیچ چیز حتمی نیست. به عنوان مثال سازمانهای آموزشی در کشورهای مختلف ممکن است دوره های آموزشی را با مدت زمانهای مختلف برای فراگیران معرفی کنند . در بعضی ، مقطع ابتدایی از پنج سال تحصیلی تشکیل شده است و در بعضی دیگر این دوره به شش سال افزایش یافته است .
ارکان استاندارد سازی در آموزش و پرورش :
استانداردسازی ،پدیده ای مخصوص یک زمان و مکان خاص نیست. در رابطه با نحوه استانداردسازی باید گفت که بعضی از استانداردها تطبیقی است، یعنی نتیجه مطالعات تطبیقی با کشورهای مختلف و گوناگون است. اما برخی از استانداردها نیز تدوینی هستند، یعنی از قالب پژوهشهای ویژه بیرون می آیند.31 استانداردسازی فرایندی است که می تواند به طور دراز مدت مورد استفاده قرار گرفته و به مرور دستیابی به کیفیت های برتر آموزشی و پرورشی را ممکن سازد. برای رسیدن به چنین کیفیتی باید این فرایند (Process) روند تکاملی خود را بپیماید به این منظور برای آن چهار رکن اساسی در نظر گرفته می شود :32
1- تحقیق و توسعه33 – تدوین34 استاندارد 3- اجرای 35استاندارد 4- ترویج36 استاندارد
1- تحقیق و توسعه :
فرآیند استاندارد سازی آموزشی زمانی جنبه واقعی بخود می گیرد که همراه با تحقیق و توسعه دانش و مبانی این فرآیند باشد . شناخت فلسفه استاندارد کردن در کنار ارزیابی عوامل دیگری از قبیل تئوریها ، تجربیات ،‌اصول و مبانی وروشها همچنین ترویج این فلسفه در جامعه باعث می شود که زمینه های لازم برای فعالیت استاندارد سازی در آموزش و پرورش فراهم شود . به عبارت دیگر تحقیق و توسعه تئوریهای این فرایند در جامعه باعث می شود که همگان آن را بپذیرند و به آن به عنوان امری ضروری بنگرند . این تحقیق و توسعه می تواند در زمینه های زیر انجام گیرد :
• اصول اساسی و فلسفه استاندارد کردن در آموزش و پرورش.
فضاشناسی استاندارد در• آموزش و پرورش.
جستجوی روشهای استاندارد سازی آموزشی و تکامل آنها.•
• تعیین کیفیت های موجود و تصحیح آنها برای رسیدن به حداقل مطلوبیت.
بررسی• روشهای تدوین استانداردهای برتر.
بررسی اثر تحولات اقتصادی ، اجتماعی و نظایر• آن در استاندارد سازی نظام آموزشی.

2- تدوین استاندارد
اگر چه آنچه که تا کنون در جوامع مختلف رواج یافته ، تدوین استانداردهای فیزیکی و مصنوعات دست ساز انسانی بوده است ولی واقعیت این است که هر آنچه که در حیطه نظر و عمل انسان قرار گیرد ، از قابلیت استاندارد سازی برخوردار است . درک این مسئله زمانی آسان تر می شود که بدانیم در نظام فرهنگی و دینی‏مان نیز استانداردهایی برای مسائل معنوی مطرح شده است . به عنوان مثال در قرآن کریم چندین خصوصیت برای‏انسان مؤمن در نظر گرفته شده است که بوسیله آنها حد استاندارد(حداقل مطلوبیت مورد نیاز) یک انسان مؤمن مشخص می‏شود .

بنابراین می توان گفت که تمام ابعاد نظام آموزشی اعم از تجهیزات و امکانات آموزشی ، فضای آموزشی ، روشهای تدریس ، روشهای ارزیابی ، میزان یادگیری ، چگونگی ارزیابی کارکنان و آموزگاران ، رفاه آنها ، میزان حقوق و دستمزد، نحوه بکار گیری علاقمندان به استخدام و;. همه و همه جزء حیطه فعالیتهای استاندارد سازی نظام آموزشی قرار می گیرد .
حدود فعالیت استاندارد سازی در نظام آموزشی به صورت شکل 1 نمایش داده شده است .
سطح

– بین المللی
– ملی
– منطقه ای
– آموزشگاهی
آموزشی سیاسی مذهبی اقتصادی اجتماعی فرهنگی
شکل 1 : فضای استاندارد سازی در آموزش و پرورش

فضای استانداردسازی در آموزش و پرورش :
سطوح استاندارد در آموزش و پرورش :•
استانداردهایی که در آموزش و پرورش شکل می گیرند را می توان به پنج سطح کلی طبقه بندی نمود :
الف) استانداردهای مدرسه ای ( آموزشگاهی ) : این گونه استانداردها توسط مسئولین آموزشگاهها و به منظور استفاده در همان محیط تدوین می شوند به عنوان مثال در آموزشگاهی قرار بر این می شود که دبیران در هر ماه نمره ای از عملکرد درسی دانش آموز به اولیاء دانش آموز ارائه دهد .

ب) استانداردهای منطقه ای : آن گروه از استانداردها که توسط منطقه براساس ویژگیهای فرهنگی ، جغرافیایی و اقتصادی خاص آن منطقه تدوین می گردد .
ج) استانداردهای ملی : این گونه استانداردها به وسیله ادارات یا سازمانهای متولی تدوین استاندارد در نظام آموزشی یک کشور که به عنوان مرجع ذی صلاح برای این کار شناخته می شوند و با توجه به خصوصیات فرهنگی ، اجتماعی ، اقتصادی ، مذهبی و سیاسی خاص آن کشور تدوین می گردند .

د) استانداردهای بین المللی : تحولات گوناگون اجتماعی ، علمی و فرهنگی که در سطح بین المللی روی می دهد سبب شده است که جوامع مختلف به منظور هماهنگ سازی خود با این گونه تحولات دست به تدوین گروهی از استانداردها بزنند تا از طریق آن بتوانند در محیطهای بین المللی مورد پذیرش دیگر جوامع قرار گیرند .
• ابعاد استاندارد سازی در آموزش و پرورش :
برای آنکه استانداردها از جامعیت لازم برخوردار بوده و توسط اکثریت مورد پذیرش قرار گیرند و در عین حال از دوام بیشتری نیز برخوردار باشند می بایست در تدوین آنها به ابعاد مختلفی که خاص یک جامعه می باشد از جمله بعد فرهنگی ، اقتصادی ، اجتماعی ، مذهبی و سیاسی ، توجه شود . اگر در تدوین استانداردها به این ابعاد توجه نشود ، می توان انتظار داشت که اجزای آنها همراه با مقاومتهایی شود که از دوام آنها کاسته و اجرای آنها را همراه با تزلزل کند .
جنبه های استانداردسازی در آموزش و پرورش :•
استانداردهای نظام آموزشی در جنبه های گوناگون مورد تدوین قرار می گیرند. بخشی از این استانداردها مربوط به محتوای مطالب مورد آموزش است، بخشی نیز مربوط به فرایندهای گوناگونی است که در درون این نظام انجام می شوند. به عنوان مثال فرایند آموزش باید از حداقل مطلوبیت لازم برخوردار باشد، فرایند بکارگیری منابع انسانی و; نیز از جمله فرایندهای دیگر است. همچنین بخشی از استانداردهای نظام آموزشی مربوط به ساختار از جمله ساختار فیزیکی نظام

آموزشی که مجموعه فضاهای فیزیکی آن را شامل می شود. در نهایت بخش مهمی از استانداردهای نظام آموزشی مربوط به منابع انسانی است از آنجا که منابع انسانی هر سازمان ، به عنوان مهمترین عامل در موفقیت یا عدم موفقیت آن سازمان محسوب می شود بنابراین استانداردهایی که برای این بخش تدوین می گردد نیز از اهمیت بسیار زیادی برخوردارند . استانداردهای منابع انسانی نه تنها فراهم کننده زمینه ای مناسب برای استخدام و بکارگیری بهترین افراد می باشند، بلکه از طریق ارائه و معرفی چارچوبهایی برای عملکرد اثر بخش ، تسهیل کننده فرایندهای آموزشی این نظام هستند . 37
3- اجرای استاندارد :

یکی از مهمترین مراحل فرآیند استاندارد سازی در آموزش و پرورش ، اجرای استاندارد هاست در صورتی که استانداردهای تدوین شده به طور مناسب به اجرا در آید می تواند تضمین کننده دستیابی به اهداف استاندارد سازی آموزشی باشد. اجرای استانداردها می تواند به دو صورت انجام گیرد :
الف – اجرای استانداردها به صورت اجباری :

گروهی از استانداردها هستند که به کار بردن آنها یا برخوردار بودن نسبت به آنها ضروری است و در صورتی که به آنها توجه نشود می تواند موجب ضرر و زیان رسیدن به ذی نفعان نظام آموزشی که دانش آموزان و اولیاء آن و در کل جامعه است شود . به عنوان مثال استانداردهای هزینه های آموزشی یکی از جمله استانداردهای اجباری هستند که عدم رعایت آنها می تواند اثرات جبران ناپذیری بر روی کیفیت فرایندهای آموزشی داشته باشد. در نظر بگیرید معلمی که به فعالیت تدریس در نظام آموزشی مشغول است از میزان حقوق کافی و امکانات مساعد زندگی برخوردار نباشند در این صورت قطعاً کیفیت کار معلم تحت تأثیر قرار گرفته و از مطلوبیت لازم برخوردار نخواهد بود .

ب – اجرای استانداردها به صورت تشویقی :
شیوه دیگر برای به اجرا در آوردن استانداردها ، ایجاد نوعی رقابت میان ارائه دهندگان محصولات و خدمات است. استانداردها به دلیل برخورداری از خاصیت اطمینان بخشی به مصرف کنندگان محصولات و خدمات ، می توانند باعث شکل گیری نوعی رقابت بین تولیدکنندگان شوند . در این حالت آنها سعی می کنند برای اینکه محصولات و خدماتشان بیشتر مورد توجه قرار گیرد ، از استانداردهای بالاتری استفاده کنند . به عنوان مثال معلمانی را در نظر بگیرید که بکارگیری از آنها بستگی به نوع عملکرد سالهای گذشته آنها دارد ، در این صورت آنها برای اینکه در مدارس بهتری مشغول به کار شوند و اینکه جذب آنها توسط مراکز آموزشی قطعی شود ، سعی می کنند از استانداردهای رفتاری و عملکردی بهتری نسبت به دیگر همکاران خود برخوردار باشند .
4- ترویج استاندارد :
ترویج استاندارد شامل تمامی روشهایی است که بتوان از طریق آنها آگاهی جامعه را طی برنامه ریزی های مداوم نسبت به لزوم فواید استاندارد کردن افزایش داد.38 به عبارت دیگر ، ترویج استاندارد عبارت از هر نوع فعالیتی است که از طریق آن جامعه پی ببرد که هدف از اجرای استانداردها ، حفظ منافع آنهاست . برای رسیدن به این آگاهی در جامعه ، روشهای گوناگونی وجود دارد که از جمله مهمترین آنها می توان به موارد زیر اشاره کرد :
1- آموزش 2- مشاوره 3- بازخور داده ها 4- فراهم آ.وردن زمینه های اطلاع رسانی.

اثر استاندارد های آموزشی بر فرهنگ و توسعه فرهنگی39
استاندارد سازی در آموزش و پرورش به شیوه های گوناگون به جامعه سود می رساند . استاندارد ها و فرایند تدوین آنها به دلیل تکیه داشتن بر ضوابط و مقررات ، موجب شکل گیری فرایند های آموزشی با کیفیت بهتر و بهره وری40 بیشتر در جهت خدمت به جامعه می شود . در این مسیر استاندارد ها از طریق تاثیر بر

خرده سیستم های نظام آموزشی به صورت یک شرط اساسی در نزد افراد جامعه برای استفاده از آنها در می آید . در این حال اگر این شرط اساسی در جامعه فراگیر شود و همه قشرها و گروههای اجتماعی را در بگیرد ، دارای فواید و کارکرد های مطلوبی خواهد بود . با پذیرش همگانی استاندارد های آموزشی ، فرهنگ انتخاب صحیح در جامعه تثبیت شده و نظام آموزشی خواه ناخواه به دنبال بالا بردن کیفیت فرایند های گوناگون خود می شود . به طور کلی اشاعه استانداردها و رعایت آنها در ارائه هر کالا و خدماتی باعث افزایش اعتماد گروههای مختلف اجتماعی به یکدیگر می شود ودر سایه اعتماد به یکدیگر، جامعه د

ر مسیر توسعه فرهنگی قرار می گیرد . استانداردها نه تنها بعد آموزشی جامعه را دچار تغییر می کنند ، بلکه بر روی ابعاد گوناگون فرهنگ جامعه اثر گذار هستند.

همان طور که ذکر شد داشتن نظم وانضباط ،‌ سیستماتیک بودن ، داشتن کارکرد مطلوب و کیفیت شایسته از ویژگی‏های اساسی استاندارد می باشد . استانداردها مبتنی بر ضوابط و مقرراتی هستند که هدف آن ایجاد خدماتی با کیفیت بهتر و بهره وری بیشتر در جهت خدمت به جامعه است . رعایت اصول استاندارد در انجام فعالیتها از هر گونه خطا و کاستی در فرآیندها جلوگیری کرده و همراه با یافته های جدیدی که ناشی از تحقیقات علمی است ، پویایی خود را به دست می آورد .


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
  • ali mo

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
دانشجو | مرکز دانلود | پایانامه دانشجویی | جزوه های درسی | دانلود فایل ورد و پاورپوینت | پایان نامه ها | پروژه دات کام | دانلود رایگان فایل |