ایران پروژه

۳۰۶ مطلب در مهر ۱۳۹۵ ثبت شده است


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه حاکمیت شرکتی، مالکیت سازمانی، و تصمیم به پرداخت مبلغ سود تحت word دارای 9 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه حاکمیت شرکتی، مالکیت سازمانی، و تصمیم به پرداخت مبلغ سود تحت word   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

حاکمیت شرکتی، مالکیت سازمانی، و تصمیم به پرداخت مبلغ سود: 
مدارک برگرفته از شرکت¬های  USA

 

چکیده:
تصمیم به پرداخت سود متأثر از فاکتورهای مالی زیادی است. هدف این تحقیق کشف ارتباط بین «حاکمیت شرکتی، مالکیت سازمانی و تصمیم به پرداخت سود در شرکت¬های آمریکایی می¬باشد. نمونه ای از 296 شرکت آمریکایی در بازار بورس نیویورک (NYSE) که برای دوره ای 3 ساله (از 11- 20- 2009) ثبت نام کرده بودند، انتخاب شدند. در تحقیق حاضر، طرح همبستگی و غیر تجربی به کار برده شده است.
یافته های تحقیق حاکی از این است که تصمیم به پرداخت سود، کارکردی مثبت از اندازه هیئت مدیره شرکت، دو طرفه بودن CEO و بین المللی شدن آن شرکت و کارکردی منفی از مالکیت سازمانی می باشد.
نتایج نشان می¬دهند که وقتی که 1) انداز? شرکت ثابت نگه داشته شود. تصمیم به پرداخت سود کارکردی مثبت از (دوگانگی)  دو طرفه بودن CEO، اندازه هیئت مدیره و بین المللی شدن آن و کارکردی منفی از مالکیت سازمانی به حساب می¬آید؛ 2) وقتی عملکرد شرکت ثابت نگه داشته می¬شود. تصمیم به پرداخت سود، کارکردی مثبت از دو طرفه بودن (دو گانگی) CEOT  ، و کارکردی منفی از مالکیت سازمانی می باشد. 3) وقتی اهرم مالی ثابت نگه داشته شود. تصمیم به پرداخت، کارکردی مثبت از دو طرفه بودن CEO، اندازه شرکت و بین المللی کردن آن؛ و کارکدی منفی از مالکیت سازمان می باشد؛ وقتی رشد شرکت ثابت حفظ شود، تصمیم به پرداخت منفی از مالکیت سازمان می باشد. یافته های آن ممکن است برای سرمایه گزاران در بازار بورس، سهامداران، مدیران مالیب و مشاوران مدیریت مؤثر واقع گردد.

کلید واژه ها:
حاکمیت شرکتی، مالکیت سازمانی، پرداخت سود، اندازه شرکت، رشد شرکت، اهرم مالی، عملکرد شرکت.

مقدمه:
تصمیم به پرداخت سود، قبل از اینکه به مرحله نهایی برسد، از طریق چالشهای سرسختی به انجام می رسد. هیئت مدیره و مدیر عامل (CEO) با چالشهای بسیاری نظیر فشار از سوی سهامداران / سرمایه گذاران، تعهدات و الزامات بدهی (مثلاً اگر شرکت پرداخت های بدهی قصور کرده باشد، نمی¬تواند سود را پرداخت کند) و نیازهای مالی شرکت رو برو هستند. طبق یافته های مایکل (2011)، بخاطر حل مشکلات مالی، سرمایه گذاران خواهان سود جاری بالایی دارند تا نیازهای اقتصادی اجتماعی اشان را برآورد کنند. نظریه «پرنده در دست» گوردون (1963) این واقعیت را حمایت می کند.
تحقیق در خصوص پرداخت سود از سال 1956 با کاری آغازین توسط لینتز (1956) آغاز گردید. به دنبال آن، میلر و موردیلین (1961) و بلک (1976) بیان کردند که بازارهای سرمایه کامل معین، پرداخت سود متأثر از شرکت نمی باشد، بنابراین نامربوط است. اگر چه، متخصص ترین افراد مالی و بسیاری از دانشگاهیان میان این نتایج را با شگفتی تمام پذیرفتند چرا که عقل سلیم در این زمان می گوید سیاست تقسیم سود مدیریت شده مناسب، بروی قیمت سهم سهامداران تأثیر عمده ای دارد.
شرکتهای موفق، سودی ایجاد می کنند که در بین سهامداران توزیع گردیده و برای آینده مربوط به درآمد انباشته بدست آمده در عایدات انباشته استفاده گردد. هیئت مدیره و مدیر عامل گزینه هایی برای سرمایه گذاری در درآمد های بدست آمده از دارایی هایدر حال اجرا دارند، تا اوراق بهادار خریداری، بدهی ها را واگذار و یا به شکل سود نقدی بین سهامداران توزیع کنند. اگرچه وقتی هیئت مدیره  و مدیر عامل تصمیم به توزیع درآمد کسب شده به شکل سود تقسیمی، میان سهامداران داشته باشند، مباحثی بوجود می آید؛ یعنی اینکه توزیع می بایست به شکل سود نقدی باشد، و یا با باز خرید برخی سهم ها بین سهامداران دست به دست شود و اینکه این توزیع تا چه حد ثابت و پا برجا باید باشد.
طبق عرایض بروک و همکارانش (1988) ، هیچ دلایلی برای باور اینکه سیاست تقسیم سود شراکتی با یک هدف واحد دنبال شود، وجود ندارد. بلک (1076) نیز می¬گوید «هر چه ما به تصویر تقسیم سود مشکل¬تر نگاه کنیم، بیشتر شبیه یک پازل به نظر ما می¬رسد؛ با قطعاتی که اصلاً با هم جور نمی¬شوند».
حاکمیت سازمانی همچنین نقش مهمی در تصمیم به پرداخت سود ایفا می¬کند. مالکیت و ساختار کنترل شرکت بر اشتراک¬های پرداخت سود تأثیر می گذارند. جایی که مالکیت سازمانی (یعنی درصد بالای داشتن سهام سازمان هایی مثل شرکتهای با صندوق¬های مشترک سرمایه گذاری، حسابهای مستقل بازنشستگی یا وقف و خیریه  بالا شد، این سهامداران می¬کوشند مشکل آژانس را با کنترل تصمیم به پرداخت سود، کنترل کنند. ماری و پاژوست (2002 ص 16) شرح می¬دهند که انگیزه اصلی برای سود سهام آژانس این است که، بجز سورهای شرکت که به عنوان سود سهام پرداخت شده اند، مدیران شرکت ممکن است گردش جریان را برای استفاده شخصی یا پیگیری پروژه های سرمایه گذاری بدون سود معطوف کنند. پرداخت سود می تواند به عنوان ابزاری جهت کاهش گردش جریان وجوه آزاد باشد که مدیران می توانند بنا به تشخیص خودشان از آن استفاده کنند. (جنسن، 1986). در نتیجه، سهامداران خارجی ممکن است در خصوص سود عایدات انباشته دارای اولویت باشند. با وجودی که پژوهش¬ها درباره پرداخت سود از سال 1956 آغاز گردید، و محققان و صاحب¬نظران مختلفی درباره شیوه و سیاست پرداخت سود مطلب نوشته اند، ولی بحث و جدل در خصوص اینکه چرا شرکت ها باید سود سهام را پرداخت کنند هنوز به صورت رضایت¬بخش حل نشده است (رنبوگ و تروجانوسکی، 2008). تصمیم به پرداخت سود، در این مقاله، به عنوان الگوی توزیع نقدینگی، طی زمان به سهامداران تعریف شده است.
پژوهش¬ها، تنوعی از متغیرها را نشان می¬دهند که ممکن است بر تصمیم به پرداخت سهم تأثیر بگذارند. انتخاب متغیرهای توصیفی در تحقیق حاضر، بر مبنای مطالعات تجربی قبلی مرتبط با پرداخت سود می¬باشد؛ اگرچه، 'انتخاب' برخی اوقات، بخاطر عدم دسترسی به داده های مرتبط، با محدودیت هایی روبروست. در نتیجه، مجموعه نهایی متغیرهای نماینده در اینجا شامل ده فاکتور زیر شدند: دوطرفه بودن CEO، اندازه هیئت مدیره، مالکیت سازمانی، بین المللی شدن شرکت، اندازه شرکت، عملکرد شرکت (که بر حسب بازده دارایی برآورد می شود)، اهرم مالی، رشد شرکت، صنعت ظاهری و تصمیم به پرداخت مبلغ سود.


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
  • ali mo

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه کارآموزی کارورزی کامپیوتر آموزش فتوشاپ تحت word دارای 111 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه کارآموزی کارورزی کامپیوتر آموزش فتوشاپ تحت word   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی پروژه کارآموزی کارورزی کامپیوتر آموزش فتوشاپ تحت word ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پروژه کارآموزی کارورزی کامپیوتر آموزش فتوشاپ تحت word :

در سالهای اخیر علوم کامپیوتری به شکل چشم گیری توسعه یافته و شاهد نرم افزارهای جدیدی هستیم که پس از دیگری به بازار عرضه می شوند و بدین سبب انتخاب نرم افزار مناسب جهت انجام یک کار خاص و حرفه ای با وجود تبلیغات فراوانی که انجام می شود بسیار دشوار باشد اما با اطمینان می توان گفت که نرم افزار فتوشاپ یکی از نیرومند ترین ابزارهای بصری و ویرایشی است که تاکنون به بازار ارائه گردیده است.
تاکنون حدود 25 سال از ارائه اولین نسخه فتوشاپ گذشته است و در این نسخه تغییرات و اصلاحات بسیاری صورت گرفته است . هم اینک نسخه هفتم این ابزار با ویژگی های جدیدی چون جستجوگر فایل به همراه تصاویر/ ابزار جدید/ رتوش عکس /
ابزا رخودکار /اصلاح رنگ و حتی غلط املایی در دسترس است.
فتوشاپ چیست ؟
فتوشاپ یکی از نرم افزارهای گرافیکی است که اساس کار آن بر پایه ی Bitmap می باشد.
نرم افزار فتوشاپ متعلق به شرکت Adobe بوده و برای ویرایش تصاویر ، طراحی موارد گرافیکی چاپی یا غیر چاپی و ... مورد استفاده ی کاربران قرار می گیرد .
ضمن اینکه این نرم افزار با چاپگرها و دستگاههای خروجی فیلم و زینک بصورت استاندارد هماهنگی دارد .
برای مطالعه ی این دوره ی آموزشی نیاز است کاربران محترم آشنایی با سیستم عامل ویندوز داشته باشند .

ضمنا سیستم شما باید دارای مشخصات سخت افزاری ذیل باشد :
- حداقل سیستم مورد نیاز پنتیوم 233
- 16 مگابایت Ram
- حدود 600 مگا بایت فضای آزاد
- کارت گرافیکی 64 گیگا بایت

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
  • ali mo

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه بررسی و روند تکوین و توسعه فیزیکی شهر سمیرم تحت word دارای 113 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه بررسی و روند تکوین و توسعه فیزیکی شهر سمیرم تحت word   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

چکیده

در این تحقیق به بررسی روند تکوین و توسعه فیزیکی شهر سمیرم پرداخته شده است. نوع پژوهش توصیفی – تحلیلی است که جهت رسیدن به این امر متغیرهایی نظیر عوامل اقتصادی ( کشاورزی ، صنعت خدمات)، راههای ارتباطی، جمعیت، منابع آب، نقش دولت و مدیریت شهری عامل دفاع مورد بررسی قرار گرفت. نتیجه ای که از این تحقیق گرفه شد نشان داد که عامل آب و دفاع نقش بسیار مهمی در پیدایش این شهر داشته و راههای  ارتباطی شمال به جنوب در مراحل توسعه و رشد شهر تا حدودی نقش داشته است. در بخش عوامل اقتصادی در زمینه های کشاورزی و خدمات از دهه 1345 به بعد باعث افزایش اشتغال در این موارد گردیده است و کشاورزی به صورت تک محصولی بود و صنعت در این منطقه رونق نداشت در زمینه مدیریت شهری شهرداری بیشترین نقش را در توسعه شهری داشته است. با توجه به مراحل توسعه شهری و محدودیت فضایی در قسمت جنوب،  قومیت گرایی، کمبود زمین در سطح شهر باعث تخریب باغات در این منطقه شده است. کلید واژه ها : سمیرم، توسعه فیزیکی، اقتصاد، توسعه فضایی
 

فهرست مطالب

چکیده  
مقدمه    1
فصل اول ( طرح تحقیق)
1-1- بیان مسأله    5
1-2- تعاریف عملیاتی    7
1-3- فرضیه ها    8
1-4- روش تحقیق    9
1-5- پیشینه تحقیق    9
1-6- اهداف تحقیق    12
1-7- اهمیت و ضرورت تحقیق    12
1-8- امکانات و محدودیت های تحقیق    14
فصل دوم ( ویژگی های عمومی شهر سمیرم)
2-1- بررسی موقعیت طبیعی، اجتماعی و اقتصادی شهر سمیرم    16
2-1-1- موقعیت و ویژگیهای طبیعی سمیرم    16
2-1-2- توپوگرافی    18
2-1-3- زمین شناسی شهرستان سمیرم    20
2-1-4- معادن    22
2-1-5- پوشش گیاهی    22
2-1-6- ویژگی های اقلیمی    23
2-1-6-1- بارندگی    23
2-1-6-2- دما و رطوبت    24
2-1-6-3- باد    24
2-1-6-4- یخبندان    25
2-1-6-5- وضعیت تابش و ابرناکی    25
2-1-7- منابع آب    25
2-1-7-1- آبهای سطحی    25
2-1-7-2- آبهای زیرزمینی    27
2-2- ویژگی های اقتصادی شهرستان سمیرم    28
2-3-1- کشاورزی    29
2-3-2- زراعت    29
2-3-3- باغبانی    29
2-3-4- صنعت    30
2-3-5- خدمات    31
جمع بندی فصل دوم    31
فصل سوم ( عوامل مؤثر در پیدایش و توسعه فیزیکی شهر سمیرم)
3-1- علل شکل گیری و توسعه شهر سمیرم    34
3-2- جهات توسعه و گسترش فیزیکی شهرسمیرم    36
3-3- اولین محله سمیرم    37
3-4- عوامل مؤثر در رشد و توسعه فیزیکی شهر سمیرم    38
3-4-1- عوامل طبیعی    41
3-4-1-1- منابع آب    42
3-4-1-2- خاک    45
3-4-2- نقش عوامل انسانی در توسعه فیزیکی  شهر سمیرم    45
3-4-2-1- جمعیت   
3-4-2-2- شبکه های ارتباطی و اثرات آن بر توسعه فیزیکی شهر    45
3-4-2-3- شبکه های ارتباطی درون شهری    50
3-5- عوامل اقتصادی    54
3-5-1- سیمای اقتصادی و حوزه نفوذ شهر سمیرم    55
3-6- سیاست های دولت و مدیریت شهری    57
3-6-1- مهمترین اقدامات شهری    62
3-7- عامل مذهب    63
3-7-1- مساجد    63
3-7-2- حسینه ها    64
3-7-3- امام زاده ها    66
3-8- عوامل فرهنگی    66
3-9- عوامل اجتماعی    67
3-10- عامل امنیت    68
3-11- عامل مالکیت     68
3-12- کاربری اراضی شهر    68
3-13- توسعه فیزیکی شهر در رشد نظامند (ارگانیک)    69
3-14- امکانات توسعه شهری    70
3-15- موانع عمده در توسعه و عمران شهر    70
3-16- مسائل و مشکلات زیست محیطی شهر    70
جمع بندی فصل سوم    71
فصل چهارم  ( بررسی سهم کاربری های شهری در فرایند گسترش شهر سال (85-1375)
4-1- بررسی سهم کاربری های شهری در فرایند گسترش شهرستان (85-1375)    73
4-1-1- مسکونی    75
4-1-2- تجاری    75
4-1-3- معابر    76
جمع بندی فصل چهارم    81
 فصل پنجم ( نتایج رشد فیزیک شهر)
5-1- نتایج رشد فیزیکی شهر    83
5-1-1- نتایج منفی    84
5-1-2- راهکارهای مقابله بارشد شهر    91
جمع بندی فصل پنجم    92

فصل ششم ( آزمون فرضیات، نتیجه گیری، پیشنهادات
آزمون فرضیه اول    93
آزمون فرضیه دوم    94
آزمون فرضیه سوم    96
آزمون فرضیه چهارم    98
نتیجه گیری    99
ارائه پیشنهادات    101
منابع و مأخذ    103


مقدمه

پس از انقلا ب کشاورزی، ایجاد شهرها است که گوردون چایلد از آن به عنوان دومین انقلاب عظیم در فرهنگ انسان نام می برد. در پیدایش و شکل گیری شهرها عوامل متعددی چون عوامل سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی با اتکا به شرایط مساعد محیط طبیعی نقش مؤثری داشته است.
در میان مهمترین عوامل پیدایش شهرها، بایستی توسعه شبکه راهها را عادی ترین و مطمئناً قدیمی ترین عمل دانست. در بررسی منشأ شهرها عامل توسعه مبادلات کالا و پیشرفتهای تجاری، که منجر به یک محل قابل استفاده و دائمی در یک موقعیت مطلوب می گردد و عامل افراد بشری را که کارشان موجب پیشرفت ارگانسیم شهری شده است بایستی از جمله مواردی دانست که به ایجاد شهرها، کمک ارزنده ای نموده است. تبادلات کالا و وجود محلی برای چنین تبادلاتی که می توان بازارهای شنبه بازارها، چهار شنبه بازارها و مانند آنها را نتیجه پیدایش آن دانست، در توسعه و ایجاد شهر نقش مؤثری داشته است.
به هر صورت توسعه شهری متأثر از فرآیندهای طبیعی، اقتصادی، زیست محیطی، اجتماعی،‌ سیاسی است که در طول تاریخ، مراحل گوناگون را طی کرده است. شهرها در طول زمان، رشد می یابند و آنچه که امروزه به مشکلات شهری معروف است روز به روز بالاتر می شود.
شهر یکی از تکامل یافته ترین پدیده های جغرافیایی است که عبارت از چشم اندازیهای ساخته شده به دست انسان که نتیجه آخرین دخالت ها و پیشرفته ترین عملکردهای انسان در محیط زیست خود به شمار می رود. در حقیقت شهر آخرین مظاهر پیشرفت فنی، اقتصادی و فرهنگی را در محیط های مساعد طبیعی نشان می دهد که تراکم جمعیت، دوری از اقتصاد  بسته کشاورزی، نقش یابی، ارتباط و شکل گیری اکولوژی شهری از ویژگی های اصلی آن محسوب می شود.
همچنین شهر الگوی کاملی از زندگی اجتماعی است، اجتماعی که از سینه جوامع روستایی قد کشیده است.



منابع و مأخذ

1- اداره کل مسکن و شهرسازی استان اصفهان، مهندسین مشاور سپاهان طرح آرا، طرح جامع شهر سمیرم، 1375
2- اداره کل مسکن و شهرسازی استان اصفهان، مهندسین مشاور سپاهان طرح آرا، طرح تفضیلی شهر سیمرم، 1385
3- اعتماد، گیتی، شهر و شهر نشینی در ایران، انتشارات آگاه، 1379، ص 43
4- جهاد کشاورزی سمیرم، واحد باغبانی، 1386
5- رهنمائی، محمد تقی، مجموعه مباحث و روشهای شهرسازی، جغرافیا، مرکز تحقیقات شهرسازی و معماری و وزارت مسکن و شهرسازی 1369
6- رضوانی، علی اصغر، روابط متقابل شهر و روستا با تأکید بر ایران، انتشارات پیام نور، 1380
7- رضویان، محمد تقی، برنامه ریزی کاربری ارضای شهری، نشر منشی، چاپ اول 1381
8- زیاری، کرامت الله، اصول و روش های برنامه ریزی منطقه ای، انتشارات دانشگاه یزد 1378
9- زیاری، کرامت الله، اصول و روش های برنامه ریزی کاربری اراضی شهر، انتشارات دانشگاه یزد 1381
10- زنجانی، حبیب الله، مجموعه مباحث و روشهای شهر سازی ( جمعیت) وزارت مسکن و شهرسازی تهران 1370
11- سرایی، محمد حسین، توسعه فیزیکی شهر وشهرهای جدید، جزوه درسی دانشگاه یزد.
12- سعیدنیا، احمد، کاربری اراضی شهری، انتشارات سازمان شهرداریها و دهیارهای کشور 1383،
13- سعیدنیا، احمد، مدیریت شهری، انتشارات سازمان شهرداریها و دهیارهای کشور1383
14- سمینار توسعه و ارتقاء و مدیریت شهری،‌سخنران (سید علی اکبر میروکیلی) شهردار یزد اردیبهشت 1387
15-شیعه، اسماعیل، مقدمه ای بر برنامه ریزی شهری، علم و صنعت ایران 1385
 16- شماعی ،علی، اثرات توسع فیزیکی شهر یزد در بافت قدیم ور اهکارهای ساماندهی و احیای آن دانشگاه تهران 1380
17- شهردای سمیرم ، واحد فنی، 1386
18- صرافی، مظفر سیری در مباحث توسعه فضایی با نگاهی ویژه بر طرح آمایش سرزمین، وزارت برنامه و بودجه 1364
19- عابدینی دورکوش، سعید، درآمدی بر اقتصاد شهری، مرکز نشر دانشگاهی 1380
20- فرید، یدالله، جغرافیا و شهر شناسی، دانشگاه تبریز، 1384
21- مستوفی الممالک، رضا، شهر و شهرنشینی در بستر جغرافیایی ایران، مرکز انتشارات علمی دانشگاه آزاد اسلامی، 1383
22- مهدوی، مسعود، مقدمه ای بر جغرافیای روستایی ایران، انتشارات سمت سال 1377
23- مشهدی زاده دهاقانی، ناصر، تحلیلی بر ویژگی های برنامه ریزی شهری در ایران، انتشارات دانشگاه علم و صنعت  1385
24- نظریان، اصغر، جغرافیای شهری ایران، انتشارات دانشگاه پیام نور 1374
25- وزارت نیرو، دفتر مطالعات شرکت آب و منطقه ای سمیرم، گزارشات سال 1386
26- ویژنامه از بلدیه تا شهرداری یزد، کمیته علمی تحقیقاتی ستاد بزرگداشت یکصدمین سالگر تأسیس شهرداریها استان یزد 1387
26-  هاتفی اردکانی، محمدرضا، بررسی روند تکوین و توسعه فیزیکی شهر اردکان، پایان نامه ارشد 1384
27- هیراسکار، تکنیکهای برنامه ریزی شهری، جزوه درسی دانشگاه یزد
28- سایت  WWW, iran doc. Ac.ir
29- سایت  WWW. Semirom. Com
 
Yazd university
School of Hamanities

Fecalty of Geograghy
The thesis for Bechelor in Arts Geograpky and urbonplanning
subject
The study of procedure of semiro's physical Develoment and crertion


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
  • ali mo

پروژه مقاله در مورد بازاریابی بین المللی تحت word

ali mo | يكشنبه, ۴ مهر ۱۳۹۵، ۰۲:۲۶ ق.ظ

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه مقاله در مورد بازاریابی بین المللی تحت word دارای 22 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه مقاله در مورد بازاریابی بین المللی تحت word   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی پروژه مقاله در مورد بازاریابی بین المللی تحت word ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پروژه مقاله در مورد بازاریابی بین المللی تحت word :

بازاریابی بین المللی

مقدمه
شرکتهای بین المللی در زمینه هماهنگی و کنترل فعالیتهای شعب، واسطه ها و زیر مجموعه های خارجی خود با مشکل مواجه هستند. گاهی اوقات صادرکنندگان حتی نمی دانند که محصولاتشان در کدام کشور به فروش میرود. پراکندگی جغرافیایی زیاد شعب شرکت امر هماهنگی و کنترل را به اندازه کافی دشوار می کند، ولی وقتی دفاتر فروش، بازاریابی و حتی مراکز تولید هم هزاران

کیلومتر با یکدیگر فاصله دارند برنامه ریزی و کنترل متمرکز و قوی فعالیتها بسیار سختتر می شود. در چنین شرایطی عدم تمرکز در برخی تصمیم گیری ها اجتناب ناپذیر، است حتی زمانیکه مدیریت یک استراتژی واحد را برای همه بخشهای عملیات ترجیح می

دهد و مسئولیتهای هماهنگی و برنامه ریزی را به بالاترین سطوح مدیریت واگذار می کند.
در این فصل موضوعاتی را که بر توانایی هماهنگی وکنترل تصمیمات بازاریابی بین المللی اثر می گذارند، بررسی می کنیم. اولین عامل نقش بازارهای خارجی در رشد استراتژیک شرکتهای بین المللی است. در ادامه در مورد دامنه مطلوب تمرکز در تصمیم گیری های بازاریابی بحث می کنیم. این موضوع بطور مختصر در فصل 8 بیان شد، اما در این فصل بیشتر از (به جای) تخصیص مسئولیت تصمیم موضوع را از نقطه نظر کنترل و هماهنگی مورد بررسی قرار می دهیم. سپس متغیرهایی که تمرکز استراتژیک بر تلاشهای توسعه خارجی شرکت را فراهم می کنند، اشاره می کنیم.

در این قسمت، شایستگی های نسبی تنوع بازار و تمرکز بازار را به عنوان استراتژیهای توسعه مرور می کنیم، و بعد نشان میدهیم که چگونه می توانید از تحلیل محصول – بازار برای انتخاب یک استراتژی مناسب استفاده کنید. مبحث بعدی، برنامه ریزی در شرکتهای چند ملیتی خواهد بود. که با تحقیقی در زمینه عوامل رقابتی، نظیر چرخه عمر محصول بین المللی، روابط هزینه – حجم، که استراتژیهای بازاریابی بین المللی را تحت تاثیر قرار می دهند همراه است. در پایان، به بحث در مورد فرآیندهای توسعه و بهینه سازی استراتژی بازارهای بین المللی خواهیم پرداخت. در این زمینه، چک لیستی برای حوزه های تصمیم گیری استراتژیک ارائه خواهیم کرد، که با جزئیاتی در مورد توسعه یک برنامه بازاریابی در (ضمیمه A) همراه است.

رشد استراتژیک از طریق بازارهای خارجی
اولین تصمیم یک شرکت داخلی، تصمیم در مورد ورود یا عدم ورود به بازارهای خارجی است. عوامل متعددی می توانند ورود به بازارهای خارجی را به عنوان یک استراتژی جدید یا گسترش یافته مطلوب جلوه دهد. این عوامل شامل نرخهای رشد بالاتر، رقابت کمتر، سودهای بیشتر، تنوع بازارها و محصولات، گریز از اقتصاد داخلی ضعیف، محرکهای مالیاتی، و مراحل مختلف در چرخه عمر محصول است. البته همزمان عوامل نامطلوبی نیز وجود دارند، مثل موانع تجاری و کنترلهای صادرات، پیچیدگی ها و خط قرمزهای موجود در صادرات، قوانین و محدودیتهای دولتی (شامل قواعد ضد

تراست، قوانین مالیاتی و اعطای امتیاز)، ریسک بیشتر و خط همیشگی سلب مالکیت (تصاحب اموال) در برخی کشورها.
رشد استراتژیک را در یک مورد یا بیشتر از این سه جهت ممکن می توان جستجو کرد: رشد متمرکز، رشد یکپارچه و یا تنوع. رشد متمرکز شامل نفوذ در بازارهای داخلی بوسیله محصولات داخلی، تولید بازارهای جدید برای محصولات فعلی، یا توسعه محصولات مکمل برای بازارهای فعلی می شود. رشد یکپارچه، رشد را از طریق مالکیت تامین کنندگان، خریداران یا رقبا، و یا به عبارت

دیگر، یکپارچگی افقی یا عمودی توصیف می کند. رشد متمرکز و یکپارچه هر دو در مقایسه با تنوع، استراتژیهای کم خطرتری هستند زیرا تنوع نیازمند تطابق با محیطهای جدید و حصول قدرتهای جدید است. بنابراین، بیشتر شرکتها قبل از آنکه به تنوع فکر کنند، فرصتهای رشد متمرکز و یکپارچه را دنبال می کنند.
مثالی که در این زمینه می توان به آن اشاره کرد تصمیم شرکت IBM در مورد ورود به بازار

کامپیوترهای شخصی در 1981 است، محصولی که برای شرکت، جدید و منطقی بود زیرا آن، در هر دو زمینه تولید و بازاریابی کامپیوترها قدرت قابل ملاحظه ای داشت و نیز بازار کامپیوترهای شخصی در حال گسترش بود. اگرچه بین سالهای 1983 تا 1986، تولید محصولاتی مشابه محصولات IBM سهم بازار شرکت را کاهش داد و IBM را مجبور کرد تا قیمتها را کاهش دهد، در پی نفوذ قویتر

بازارهای جدید (خارج و در بخشهای آموزشی) برآید و نیز سرعت توسعه و بهبود محصولات را افزایش دهد.
مثالهای دیگری نیز وجود دارد که می تواند نقش مهم نفوذ در بازارهای خارجی را در یافتن فرصتهای رشد جدید در بسیاری از شرکتها نشان دهد IBM خود را به توسعه محصول و حرکت به سمت بازارهای خارجی با آمیخته بازار فعلی، محدود نکرد. آن شرکت، از همکاریهای مشترک متعددی استفاده کرد تا به زمینه های جدید فن آوری پیشرفته مثل اتوماسیون اداری و کارخانه وارد شود. همینطور، حرکت IBM به سمت کارخانجات اتوماتیک امکان نفوذ به بازارهای کوچک و کوچکتر، مثل خدمات پردازش اطلاعات را فراهم کرد. اثرات بالقوه بر رقبای کوچکتر دشوار است. یونایتد تکنولوژی فعالیتهای خارجی خود را به منبعی برای رشد استراتژیک در جهت جبران بازار متوسط مورد انتظار در امریکا تبدیل کرده است.
یک دلیل دیگر برای اینکه توسعه خارجی روش رایجی برای رشد استراتژیک است این است که بسیاری از شرکتها باید از تقاضای بازار خارجی برای حرکت سریعتر در منحنی تجربه تولید استفاده کنند. این به مفهوم صرفه جویی در مقیاس است که به حجم دو برابر خروجی ها تعلق می گیرد. و مزیتی بیشتر از رقبا در اختیار تولیدکننده قرار می دهد. همانگونه که شرکتهای ژاپنی در تولید کالاهای الکترونیک نشان داده اند، غالبا لازم است در ابتدای حیات محصول بازارهای ملی متعددی هدف گرفته شود تا تقاضای بالقوه کافی برای توجیه قیمت گذاری بر مبنای حجم وجود داشته باشد. قیمت گذاری بر مبنای حجم به شرکت اجازه می دهد که «مزیت تجربه اش» را در تولید و بازاریابی توسعه دهد.

در بازارهای بین المللی هنوز مخاطرات ناشناخته ای برای شرکتهای بین المللی وجود دارد. یکی از ضررهای بالقوه از جانب محصولات معیوب و یا اشتباهات نمایندگان شرکت در بازارهای خارجی است. تجربه یونیون کاربید در بوپال در هند، مورد جالبی است. اعمال و اجرای نادرست اصول ایمنی شرکت در کارخانه بوپال منجر به مرگ تعداد زیادی از شهروندان بومی و نیز صدمات مالی زیادی در بخشهای ویران شده شد. وقتی که یک شرکت اجرای استانداردهای اساسی خود را در بازارهای خارجی مشکل می بیند، نتایج فاجعه آمیز بالقوه ممکن است سود بالقوه بازارهای خارجی را از بین برده و حتی ثبات مالی در سراسر سازمان را در معرض تهدید قرار دهد.

استراتژیهای توسعه بازار
شرکتهایی که قصد نفوذ به بازارهای خارجی را دارند باید گزینه های استراتژیکی را در مورد بازار محصولات و بهینه سازی منابع برای خود ایجاد کنند. این امر شامل 3 مرحله می گردد: نخست، بازارهای بالقوه باید شناسایی شده و اولویت هایی برای ورود به این بازارها تعیین گردد. در گام دوم میزان منابع تخصیص یافته برای توسعه خارجی باید مشخص شود و در نهایت مدیریت باید میزان گسترش و توسعه در هر بازار را مشخص کند.

اهمیت حجم حیاتی (بحرانی) و گزینش
اگر شرکتی بخواهد موقعیت سودآوری در بازارهای خارجی کسب و آنرا حفظ کند، باید به سطح حداقلی از اندازه و اثربخشی برسد – حجم حیاتی – وقتی، با در نظر گرفتن سرمایه گذاری منابع، حجم حیاتی حاصل شد، شرکت می تواند پاسخگوی تقاضاهای رقابتی بازار بوده و در پی سود

برآید. حجم حیاتی شامل همه استراتژیهای اصلی بازاریابی است. بنابراین، ویژگیهای محصول باید با سطوح رقابتی همسانی داشته باشد، پوشش توزیع باید همپای رقبا باشد، فروش حضوری، تبلیغات و ترفیع در حد رقابتی باشد، و به همین ترتیب ; آی. بی. ام به دلیل محدودیتهای دولتی نتوانست در برزیل به حجم حیاتی دست یابد. برای حل مشکل و باقی ماندن در بازار پر منفعت برزیل، آی، بی. ام 70 درصد از سهام خود را به یک شرکت محلی فروخت و اکنون پشت چهره همکاری شرکت پنهان شده و با سودی بیشتر در حال رقابت است.

هیچ شرکتی نمی تواند در تعداد نامحدودی از بازارهای خارجی موفق باشد، زیرا محدودیتهای مالی و منابع انسانی، هر دو اثربخشی را محدود می کنند. در نتیجه گزینش باید یک اصل مهم در استراتژی بازاریابی خارجی باشد. اگرچه ایده گزینش مورد پذیرش عمومی واقع شده است، ولی غالباً برای مدیریت سخت است که از بازارها و فرصتهای جدید صرفنظر کند. البته، لزوم حجم حیاتی قاعده گزینش را تقویت می کند.

برای انجام یک گزینش مطلوب، مدیریت باید به ابزار گزینش بازاری آینده دار جهت توسعه فعالیتهایش مجهز باشد. اگر پس از توسعه این بازارها منابعی باقی مانده باشد، شرکت می تواند تصمیم گیری کند که کجا و کی فرصتهای تجاری بهتر را دنبال کند. بسیاری از شرکتها روش نظام مندی جهت گزینش از میان فرصتهای سرمایه گذاری خارجی ندارند. نمودار 9 قسمتی شکل 2-1

5 روش مفیدی برای اتخاذ چنین تصمیماتی است. محور افقی بیانگر جذابیت بازارهای منفرد در قالب بازار بالقوه است. این اطلاعات می تواند از طریق تحقیقات بازاریابی، بازدید از کشورها، و یا رایزنی با کارگزاران و زیر مجموعه ها به دست آید. محور عمودی نیز جایگاه شرکت در هر بازار را در مقایسه با حجم حیاتی نشان می دهد. در هر مورد شرکت باید نیازهای رقابتی در هر بازار منفرد را ارزیابی کرده و میزان دشواری نیل به چنین سطح رقابتی خاصی را تخمین بزند.
با استفاده از یک سیستم گزینش، شرکت می تواند تلاشهای خود را در بازارهای خوش آتیه تر و سودآورر متمرکز کند. حتی، گاهی، ممکن است شرکت با تقاضای محدود منابع به فرصت جدید و خوش آتیه ای در بازارهای جدید وارد شود. مزیت پیگیری چنین بازارهای محدودی این است که همه

هزینه های پنهان مورد توجه قرار می گیرند. شرکتهای بزرگتر با در نظر گرفتن بازارهای کوچکتر قابل دسترسی، و تولید اتومات، منابع مورد نیاز برای حصول حجم حیاتی را کاهش می دهند.
شرکتهای کوچک ممکن است رسیدن به هرگونه حجم حیاتی در چند بازار خارجی را دشوار یافته، و بنابراین، به تنهایی قادر به ورود به چنین بازارهایی نباشند، این شرکتها معمولا با پیوستن به کنسرسیومهای بازاریابی بین المللی بر چنین مشکلاتی غلبه می کنند.

کسانی که بازارها را به چنین مشتریانی عرضه می کنند، می توانند با گردآوری متخصصین از سراسر دنیا و فراهم کردن خریداران با هزینه کمتر برای چنین شرکتهایی، کار آنها را سازماندهی کنند. اگر در برخی صنایع چنین کنسرسیومهایی وجود نداشته باشد، صادرکنندگان ممکن است شرکتهای دیگری را بیابند که تمایل دارند با آنها در زمینه ای خاص همکاری کنند.

بازار متمرکز در مقابل بازار متنوع
وقتی بازار نویدبخشی انتخاب شد، مهمترین گزینه ها در استراتژی توسعه بازار، تمرکز بازار یا تنوع آن است. استراتژی تمرکز بازار، به مفهوم رشد تدریجی در تعداد محدودی بازار و رسیدن به حداکثر رشد قبل از افزودن به تعداد بازارهاست. ]در حالیکه[ تنوع شامل توسعه بازارهای متعدد در یک زمان با میزان نفوذ کمتر در هر یک می باشد. سطح منابع تخصیص داده شده به هر بازار در

استراتژی تنوع کمتر خواهد بود. به ویژه، این موضوع به معنی هزینه های پیشبرد فروش کمتر، استفاده بیشتر از واسطه های کمیسیونی و قیمت بالای بیشتر است. از سوی دیگر، استراتژی تمرکز شامل سرمایه گذاری در سهم بازار، با هزینه های ترفیع بیشتر، کنترل بیشتر بر کانالهای توزیع و قیمت پائینتر است.

ویژگیهای محصول و بازار و نیز معیار تصمیم گیری شرکت از عواملی هستند که در انتخاب بین استراتژی تنوع یا تمرکز تاثیر گذارند. اولین عامل از این دست، تابع پاسخ فروش است که اگر مقعر باشد تنوع ترجیح داده می شود و اگر S شکل باشد تمرکز مرجح است. تابع مقعر بیانگر بازده بیشتر تلاشهای بازاریابی در مقابل تلاش های کمتر است. برای مثال، ممکن است بدلیل منحصر به فرد بودن یا بدیع و جدید بودن یک محصول تقاضاهای فوری در بازار جدید برای آن وجود داشته باشد

. سیاست تنوع به بازاریاب اجازه می دهد که نگاه اجمالی به هر بازار داشته باشد. ولی اگر شکل تابع S شکل باشد، فعالیتهای بازاریابی متمرکز پیش از رسیدن به حداکثر بازار بالقوه ضروری است زیرا فروش به عنوان اثر تجمعی تلاشهای بازاریابی به نظر می آید. در این حالت سیاست تمرکز بهتر خواهد بود.

سایر عوامل موثر بر تصمیمات تنوع – تمرکز تا حدی آشکار هستند. اگر نرخ رشد بازار در برخی کشورها سریعتر باشد، شرکت ممکن است تمرکز فعالیتها در آنها را ترجیح بدهد. هانسون تراست، یک شرکت انگلیسی، از سال 1980 فعالیتهای تجاری خارجی خود را بر ایالات متحده متمرکز کرده است، زیرا فضای اقتصادی آن کشور را از هر جای دیگر مناسبتر تشخیص داده است.
اگر تقاضا در تعدادی از بازارهای خارجی بی ثبات باشد، شرکت با صدور کالا به تعداد بیشتری کشور، می تواند ریسک را کاهش دهد. اگر زمان رهبری رقابتی کوتاه بوده و مدیر مزیت اصلی را در ورود به بازار جدید ببیند، تنوع گزینه بهتری خواهد بود. آثار سرریز شده از یک بازار به بازار دیگر عامل دیگری است که تنوع را مرجح می سازد. اگر محصول یا برنامه ارتباطات از بازاری به بازار دیگر به آسانی قابل تغییر باشد، تنوع راحتتر انجام می پذیرد. اما اگر تغییرات لازم در محصول یا برنامه های ترفیعی قابل ملاحظه باشد، مثل آنچه در مورد بازار اتومبیل لازم است، تمرکز انتخاب موثرتر و کاراتری خواهد بود. همچنین این موضوع در شرایطی که افزایش تولید باعث صرفه جویی شود نیز صادق است. وقتی هزینه های توزیع بالاست، صرفه جویی ناشی از تولید اضافی (مقیاس) باعث می شود که استراتژی تمرکز گزینه مطلوبتری باشد. وقتی محصولات بسیار پیشرفته یا مبتکرانه هستند، مدیریت باید کنترل بیشتری بر فعالیتهای بازاریابی و روابط مشتری اعمال کند، و در این شرایط تنوع ممکن است باعث اتلاف وقت مدیریت شود. در نهایت میزان محدودیتهای محلی مثل نرخ تعرفه ها و محدودیتهای دیگر می تواند تعیین کننده برتری هر یک از دو استراتژی باشد.

تحلیل بازار محصول
وظیفه اصلی بازاریابی، خواه در بازارهای داخلی یا خارجی، هماهنگ ساختن محصولات با نیازهای بازار تا حد سودآوری محصولات و نیز تا مقدار توان تولید شرکت است. البته، برنامه ریزان استراتژیک بین الملل، بیشتر تمایل دارند ارزیابی های جداگانه ای از قدرتهای رقابتی محصولات و جذابیتهای مقایسه ای هر یک از بازارهای منفرد به عمل آورند. به عنوان مثال، یک محصول خاص ممکن است

در کشور X بسیار رقابتی باشد، یا کشور X بازار بالقوه بهتری در مقایسه با کشور Y داشته باشد ولی توجه مشابهی به قدرت رقابتی محصول در بازارهای A، B و C معطوف نشده باشد. طراح استراتژی معمولاً ارزیابی محصول یا بازار را بطور جداگانه ساده تر می داند، اما تا زمانیکه آن با هم مقایسه نشوند، این نوع مقایسه ها هم به ندرت انجام می شود. این فرایند مقایسه در یک ماتریس قابل فهم تر خواهد بود. این ماتریس در شکل 4-15 نشان داده شده است.

ماتریس کشور کلیدی نشن داده شده در شکل 4-15 برای استفاده فورد تراکتور در فعالیتهای بین المللی طراحی شده است. محور افقی قدرت رقابتی تخمین زده شده محصولات شرکت است. آن شامل تخمینی از سهم بازار؛ تناسب محصول با محصولات کلیدی محلی؛ سود شرکت در هر واحد؛ درصد سود فروشندگان؛ نمایندگانی های تولید، توزیع و فروش؛ ترفیع و سایر اقدامات حمایتی لازم میباشد. به این داده ها می توان وزن اختصاص داده و در مقیاسی از 1 تا 9 آنها را طبقه بندی کرد، اما اطلاعات بازارهای خارجی ممکن است به آسانی به دست نیاید. محور عمودی برای نشان دادن جذابیت بازارهای خارجی فعلی به کار میرود. عوامل مربوط به این قسمت نیز می توانند در مقیاسی از 1 تا 9 در محور عمودی قرار گیرند. این عوامل برای تمایز قائل شدن بین سودآوری کشورها بر مبنای محصولات فروخته شده مورد استفاده قرار می گیرد. بنابراین، در مثال فورد تراکتور، مقیاس محصولات کشاورزی، مزارع و قدرت اقتصادی مزارع می تواند به عنوان شاخص در نظر گرفته شود. در سایر شرکتها، محدودیتهای سیاسی و قانونی در مورد استراتژیهای ورود به بازار یا تاثیرات فرهنگی بر استاندارد سازی محصولات باید مورد توجه قرار گیرد. هوندا از پرتفیلو بازار محصول برای سرشکن کردن جغرافیایی ریسک در محصولات متعدد خود استفاده می کند.

برنامه ریزی بازاریابی در شرکتهای چند ملیتی
برنامه ریزی بازاریابی در شرکتهای چند ملیتی هم در اداره مرکزی و هم در زیر مجموعه های آن انجام می شود. تمرکز یا عدم تمرکز برنامه ریزی شرکتها، از شرکتی به شرکت دیگر متفاوت است، اما در هر صورت تا حدی همکاری ضرورت دارد. برنامه ها و استراتژیهای یکسان و همسو ویژگی شرکتهای واقعاً چند ملیتی است. در یک بررسی که از 80 زیر مجموعه شرکتهای چند ملیتی در

برزیل صورت گرفت، در فرایندهای برنامه ریزی معمولاً از شیوه اداره مرکزی الگوبرداری می شد. پس از آنکه برنامه ای در سازمانهای فرعی تدوین شد، قبل از پیاده سازی، برای بازنگری و تأیید نهایی به اداره مرکزی ارسال می گردد.


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
  • ali mo

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه تحقیق در مورد مبانی استاندارد و استانداردسازی در آموزش و پرورش تحت word دارای 40 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه تحقیق در مورد مبانی استاندارد و استانداردسازی در آموزش و پرورش تحت word   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی پروژه تحقیق در مورد مبانی استاندارد و استانداردسازی در آموزش و پرورش تحت word ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پروژه تحقیق در مورد مبانی استاندارد و استانداردسازی در آموزش و پرورش تحت word :

مبانی استاندارد و استانداردسازی در آموزش و پرورش

مقدمه
بررسی تاریخی کشورهای پیشرفته و یا در حال پیشرفت در شکوفایی اقتصادی و تحول نظام آموزشی آنان نشان دهنده توجه جدی مدیران و برنامه ریزان این کشورها به استاندارد و استانداردسازی در آموزش و ترویج آن در بین جامعه است، به طوری که هم اکنون در بسیاری از کشورها مقوله استاندارد در سالهای آخر مقطع تحصیلی دبیرستان و مقاطع مختلف دانشگاهی تدریس شده ضمن آنکه در این کشورها این امر به یک پدیده فرهنگی و اجتماعی حایز اهمیت تبدیل گردیده است . اگر چه به کار بردن لفظ استاندارد و استاندارد سازی بیشتر در حیطه ی صنعت و تولید به کار گرفته شده است اما باید توجه داشت که همه جا و همه چیز می تواند مورد توجه فرایند استاندارد سازی قرار گیرد . بطوری که طیف وسیعی از شئونات زندگی انسان که یکی از آنها مسئله تعلیم و تربیت است را می توان در این قالب جای داد .

امروزه هیچ سازمان یا موسسه ای را نمی توان یافت که از جهت های گوناگون با امر استاندارد سرو کار نداشته باشد. در این میان استاندارد کردن نظام آموزشی ، به دلیل اینکه از ویژگیهای خاصی برخوردار است اهمیت بیشتری را به خود اختصاص داده است . نظام آموزش و پرورش یک کشور حیاتی ترین و زیر

بنایی ترین بخش برای اقتصاد آن کشور محسوب می شود و در عین حال نهادی است که همه مردم به نوعی با آن مرتبط می باشند، ‌بنابراین مردمی ترین نهاد نیز به شمار می‏آید . در کشور ما قریب به هفده میلیون و یکصد هزار دانش آموز و بیش از نهصد هزار نفر معلم و کارمند در بیش از 138 هزار آموزشگاه به صورت مستقیم فعالیت دارند . با وجود این گستردگی و برای جلوگیری از بی راهه روی ها ، نیاز به وجود چهارچوبهای مشخص ـ برای انجام فعالیتهای گوناگون در این

نظام ـ به نام استاندارد و استاندارد سازی بیش از هرچیز احساس می شود .به طور کلی 3 عامل عمده را می توان در توجه به استاندارد و استانداردسازی در آموزش و پرورش ذکر کرد :
1- افزایش فاصله علمی بین کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه ، در نتیجه توجهی که کشورهای توسعه یافته به امر استاندارد سازی در نظام آموزشی نموده اند .
2- ظهور آگاهی هرچه بیشتر در بین جامعه نسبت به فواید بهره گیری از استانداردها در زمینه های مختلف .
3-ضرورت جلوگیری از بی راهه رویها و تکیه بر چارچوبهائی مدون که از درجه اعتماد بالایی برخوردار باشند .
استاندارد مفهوم ثابتی نیست و همراه با دگرگونی ها و پیشرفت هایی که در اثر تحقیقات علمی بوجود می آید، معیارهای آننیز دچار تغییرمی شود. استاندارد تبلور آگاهی و آزمایش گذشته است که مبنایی برای پیشرفت های آتی محسوب می شود. بکارگیری استانداردها در سازمان، فواید زیادی را به همراه دارد. بهره گیری از آنها می تواند موجب ساده سازی امور، امکان تعویض پذیری آنها، افزایش ایمنی فعالیتها و صرفه جویی در منابع مادی و اقتصادی و انسانی را به

همراه داشته باشد. در این میان استانداردهای آموزشی را می توان به عنوان سیستم و سامانه ای در نظر گرفت که کار کنترل کیفی فعالیتهاو خدمات ارائه شده از سوی این نظام را بر عهده دارند. بکارگیری استانداردها در آموزش وپرورش، نیازمند رعایت پیش نیازهائی است که توجه به آنها می تواند موجب ترویج و تحقق و همچنین پایداری استانداردها به گونه ای بهتر شود. از جمله این پیش نیازها، تعریف دقیق اهداف نظام آموزشی و نیازهای آن، شناسایی دقیق خواسته های جامعه از این نظام و راههای دستیابی به آنها و همچنین افزایش توان انطباق پذیری نظام آموزشی با توجه به تغییرات پیرامونی از جمله تحولات جهانی است.

تاریخچه استاندارد
بحث بهره گیری از استاندارد دارای سابقه طولانی است ، این پدیده از دیر زمان در زندگی بشر وجود داشته است استاندارد نیز مانند بسیاری از پدیده های طبیعی در نتیجه گذر از دوره های زمانی و در نتیجه شناخت و برداشتی که انسان از محیط پیرامون خود به صورت ناخودآگاه کسب کرده ، بوجود آمده است . برای مثال تاریخ پیدایش سیستم شمارش ده دهی که هم اکنون نیز مورد استفاده قرار می گیرد به گذشته بسیار دور باز می گردد و در واقع الگویی است از تعداد انگشتان دو دست انسان و به همین صورت استاندارد کردن تقویم و تعداد روزهای ماه در سال رومی که توسط ژولیس سزار در 46 سال قبل از میلاد مسیح انجام شده است . 1

در کشور ما نیز علی رغم تشکیلات رسمی و مدون که در سال 1304 با تصویب قانون اوزان و مقیاس ها شکل گرفت ، پیشینه استاندارد از قدمت بسیار زیادی برخوردار است و با استناد با اسناد تاریخی ، فرهنگی و هنری به جا مانده ، به هزاره های قبل از میلاد بر می گردد .
از جمله این مقیاس ها « کوبیت » بود که تقریباً برابر طول دست انسان بود و فاصله از سر انگشتان تا مفصل ساعد را شامل می شد و همچنین می توان به واحد وجب اشاره کرد که طولی برابر تقریباً نیم کوبیت داشت . 2

سیر تکاملی زندگی انسان به مرور زمان موجب شد که نیاز به وجود ملاکها و شاخص هائی برای اندازه گیری و ارزیابی امور و پدیده ها بیش از بیش احساس شود که در این مسیر رویدادهای تاریخی نیز بی تأثیر نبوده اند . پس از جنگ دوم جهانی در سال 1946 ، بیست و پنج کشور جهان طی ملاقاتی در لندن نسبت به تأسیس یک سازمان بین المللی برای استانداردها اقدام نمودند تا از طریق آن به دنبال راههای ارتقاء کیفیت در کارها باشند . پس از آن در سال 1947 سازمان بین المللی استاندارد (ISO)3 رسماً تأسیس شد که در حال حاضر بیش از 90 کشور جهان از جمله ایران عضو این سازمان می باشند .

از همان ابتدای کار، این سازمان با تشکیل کمیته های فنی به تدوین استانداردهای گوناگون در زمینه های مختلف پرداخت و در ادامه کار در سال 1979 کمیته فنی 196 (TC196) سازمان بین المللی استاندارد به نام « کمیته تضمین کیفیت و مدیریت کیفیت » تشکیل شد که هدف آن تدوین استانداردهایی برای تضمین کیفیت می بود پس از آن این سازمان در سال 1986 اولین استانداردهای مربوط به سیستمهای کیفی با عنوان واژه شناسی کیفیت و تعاریف مفاهیم سخت به شماره ISO 8402 را تهیه و تدوین نمود. به دنبال آن در سال 1987 مجموعه استانداردهای سیستم کیفیت تحت شماره 9000 تا 9004 از سوی سازمان بین المللی استاندارد منتشر شد . که ویرایشهای جدید از آنها در سال 2000 جهت بهره برداری دقیق تر مورد معرفی قرار گرفته اند.ِ4

مفهوم استاندارد5
استاندارد سطحی از کیفیت است که از سوی عموم قابل قبول دانسته شده است.6 استاندارد نظامی است مبتنی بر نتایج علوم و فنون و تجارب بشری ، استاندارد یعنی قانون ، قاعده ، اصل ، ضابطه و به طور کلی هر امری که طبق اصول منظم و مرتبی انجام گیرد . استاندارد تبلور آگاهی و آزمایش گذشته است . 7

همچنین عباس بازرگان در کتاب ارزشیابی آموزشی خود، در تعریف استاندارد آورده است : استاندارد (معیار) سطح مطلوب نشانگرهایی است که «کیفیت ملاک» را مشخص می کند. تعیین استانداردها، همانند ملاکها امری قضاوتی است.8 در این زمینه سازمان بین المللی استاندارد (iso) در بیان تعریف استاندارد چنین آورده است که : استاندارد، مدرکی است در برگیرنده قواعد راهنمایی ها یا ویژگیهایی برای فعالیت یا نتایج آنها به منظور استفاده عمومی و مکرر که از طریق هم رایی فراهم و به وسیله سازمان شناخته شده ای تصویب شده باشد و هدف از آن دست یابی به میزان مطلوبی از نظم و (بهبود کیفیت) در یک زمینه خاص است.9

آنگونه که بررسی تاریخی استاندارد نشان می دهد استاندارد سازی بیشتر در مسائل مادی و فیزیکی و در صنعت مورد توجه قرار گرفته است. در زمینه آموزش و پرورش بررسی ها حاکی از قدمت دو دهه ای این موضوع در جهان دارد. اگر چه پیش از این استاندارد ها در نظام آموزش و پرورش وجود داشته اند ولی توجه علمی به آن از دو دهه پیش آغاز شده است. پیشینه استاندارد در کشور ما نیز همانطور که پیش تر گفته شد از قدمت بسیار زیادی برخوردار است و به استناد آثار تاریخی ، فرهنگی و هنری به جا مانده به هزاره های قبل از میلاد بر می گردد. ولی در بعد آموزش و پرورش ، تنها یک سال است که این مهم مورد توجه مسئولین قرار گرفته و فعالیت استانداردسازی به طور مستقیم در دستور کار معاونت برنامه ریزی منابع انسانی و دفتر بهبود کیفیت و راهبری استانداردها در آموزش و پرورش قرار گرفته است .

استانداردهای آموزشی را می توان سیستم و سامانه ای در نظر گرفت که کار کنترل کیفی فعالیتها و خدمات ارائه شده از سوی این نظام را بر عهده دارند .
شرایطی که برای استانداردهای آموزشی در نظر گرفته می شود ، حاصل مطالعات و پژوهش های علمی است. می‏توان گفت که آنها مفهوم ثابتی نیستند، همراه با دگرگونی ها و پیشرفت هایی که در اثر تحقیقات علمی حادث می شود ، معیارهای استاندارد نیز تحت تأثیر قرار می گیرندو در جهت تکامل و پویایی حرکت می کنند. ممکن است آنچه که اکنون استاندارد نامیده می شود در یکی دو دهه ی آینده اگر مطابق با یافته های جدید، تغییرات و پیشرفت هایی در آن صورت نگیرد، از راه استاندارد خارج شود و به همین خاطر است که می توان استاندارد را مفهومی پویا و متغیر تلقی کرد .

فرایند استاندارد و استاندارد سازی در سازمانها ، می تواند فواید بسیاری را به همراه داشته باشد بهره گیری از استانداردها می تواند موجب ساده سازی امور ، امکان تعویض پذیری آنها و افزایش ایمنی فعالیتها را به همراه داشته باشد و صرفه جویی در منابع انسانی و اقتصادی را موجب شود.
استانداردها ارایه دهنده راه حل برای مشکلات بوده و افزایش بهره وری را به همراه دارند که این عمل می تواند به صورتهای زیر انجام شود:10
الف) ارایه روشهای صحیح در محاسبات فنی.

ب) تعیین قواعد عمومی و مشخصات و ویژگی های محصول ( خروجی سیستم ).11
ج) یکنواختی و هماهنگ سازی.
د) گردش صحیح اطلاعات و جلوگیری از اتلاف سرمایه و زمان.
ه) کاهش قابل توجه هزینه ها از طریق کاهش انواع و میسر کردن تولید انبوه.
به طور کلی استاندارد کردن می تواند فواید زیر را به همراه داشته باشد.12
1 – از نظر تولید کننده :
– به کارگیری قواعد اصلی در فرایندهای ساخت.
– کنترل بهتر فرایند ها ،مواد ، منابع انسانی.
– جلوگیری از اتلاف مواد و انرژی.
– افزایش سرعت تولید.
– سهولت برقراری ارتباط.
2- از نظر مصرف کننده :

– اطمینان از کیفیت محصول
– قابلیت تعویض پذیری
– سهولت برقراری ارتباط

3- از نظر متخصصین
– به کارگیری روشهای پذیرفته شده ( با درجه اطمینان )
– سهولت بهبود و توسعه محصولات و فرآیندها.
– افزایش اطلاعات و دانش فنی در رابطه با خواص ، امکانات و کاربرد مواد.

– راهنمایی به منظور تحقیقات و برنامه های توسعه.
نظام آموزشی هر جامعه ای به دلیل برخورداری از اهدافی خاصی که بر عهده آن نهاده شده است ، نیازمند توجه اساسی به رعایت اصول استاندارد می باشد . اگر کاری بر طبق اصول استاندارد مربوطه انجام نشود . این امر به معنی آن نیست که آن کار نشدنی است ولی به دلایلی منطقی می توان ادعا نمود که کارایی اثر بخشی آن تقلیل می یابد یا اینکه اگر تمام سعی و کوشش لازم در کسب کارا بودن فعالیت آنگاه که آن به نوعی غیراستاندارد انجام می شود به کار رود ، کیفیت آن بسیار پائین تر از زمانی است که آن فعالیت بصورت استانداردانجام شود .

استانداردها بویژه در آموزش و پرورش بهترین عمل را تضمین می کنند و به همین دلیل عدول از آنها از بین بردن اثر بخشی است. به عبارت دیگر استانداردها برای اطمینان از اینکه مطلوبیت مورد درخواست در حدبالای اثر بخشی قابل دسترس است برقرار می گردند و به این دلیل کار باید بر اساس آنها انجام شود. استانداردسازی منابع انسانی و آموزش و پرورش با هدف ارتقای کیفیت و بهره وری نظام آموزش و پرورش صورت می گیرد. بهره وری مفهومی است که می تواند بسیاری از آسیبها و معظلات را در بخش های گوناگون تعلیم و تربیت به حداقل برساند. بنابراین استانداردنمودن منابع انسانی که به تبع آن ارزیابی و

آموزش مستمر در برنامه های مدیریت منابع انسانی قرار می گیرد، می تواند در کارآمد ساختن نظام آموزش و پرورش کشور مؤثر واقع شود1 استاندارد سازی آموزشی فرایندی برای ایجاد و به کارگیری قوانین و مقررات مناسب به منظور به نظم و ترتیب در آوردن فعالیتها با هدف رسیدن به کیفیت بالاتر است. برای رسیدن به این مقصود ، استانداردها به مثابه ابزار کار و استاندارد سازی پل ارتباطی بین استاندارد و کیفیت مناسب در نظر گرفته می شود .
تاریخچه استاندارد در آموزش و پرورش :
اقدامات اساسی و منسجم در جهت تدوین استانداردهای آموزشی و تحصیلی را شاید بتوان به زمان انتشار کتاب ملت در معرض خطر14 در سال 1983 منتسب دانست. در این کتاب آمده است : « بنیادهای تحصیلی در جامعه ی ما در حال حاضر بر اثر موج فزاینده ی میانمایگی15 (متوسط بودن عالی نبودن) که آینده‏ی ما را چه به عنوان یک ملت و چه به عنوان افراد معمولی تهدید می کند، فرسوده شده اند ; »16

علت اهمیت و ارزش این گزارش در این بود که نقایص موجود در میزان آمادگی دانش آموزان ایالات متحده در حوزه ی ریاضیات و علوم را آشکار کرد . از زمان انتشار این گزارش برای تدوین استانداردها در حوزه های علمی ـ پژوهشی و همچنین در حوزه های حرفه ای مانند صنعت ، اقدامات اساسی انجام شد.
در سال 1991 « کمیسیون دستیابی به مهارت های لازم » (اسکانز) گزارشی تحت عنوان « آنچه بازار کار مدارس می طلبد » را منتشر کرد ، که مبنایی بود برای بحث درباره ی استانداردهای لازم به منظور اطمینان از آمادگی دانش آموزان برای ورود به محیط کار.

در عرصه های علمی ـ پژوهشی « شورای علمی معلمان ریاضی » (ان سی تی ام ) نخستین مجموعه‏ی استانداردهای ملی مضامین ریاضی برای آموزش پیش دبستانی تا متوسطه – « استانداردهای برنامه درسی و ارزشیابی ریاضیات مدارس » را در سال 1989 منتشر کرد. از جمله استانداردهای آموزشی دیگری که توسط این شورا تدوین شده است، می توان به استانداردهای حرفه ای برای تدریس ریاضی در سال 1991 و استانداردهای سنجش ریاضی مدارس در سال 1995 اشاره کرد .

استانداردهای آموزشی ، در کشورهای پیشرفته از جایگاه با اهمیتی برخوردارند . در کشور انگلستان ، عمده سیاستهای آموزشی دولت درجهت افزایش استانداردهای آموزشی کشور اتخاذ می گردد . از جمله مهمترین سیاستهای آموزشی در این کشور می توان به موارد زیر اشاره کرد :17
1 – بهبود استانداردهای آموزشی از طریق اتخاذ سیستم ملی آموزشی ، ارزیابی های تحصیلی ،برگزاری امتحانات و نظارت بر عملکرد مدارس کشور .
2 – انتشار اطلاعات جامع در خصوص عملکرد مدارس و مراکز آموزشی کشور .

3 – اعطای قدرت اجرایی بیشتر به والدین دانش آموزان جهت مشارکت هرچه بیشتر آنان در حوزه آموزش کودکان. همچنین از جمله مهمترین اختیاراتی که بر عهده وزارت آموزش و پرورش این کشور نهاده شده چهار فعالیت زیر است که همانطور که مشاهده می شود یک بعد اصلی این اختیارات ، استانداردهای آموزشی و تحصیلی هستند . 18

1 – تعیین اهداف و تدوین خط مشی آموزش ملی.
2 – تعیین حداقل استانداردهای تحصیلی و نظارت بر کیفیت و بودجه آموزشی
3 – ارزیابی و برنامه ریزی تحصیلی.
4 – حمایت از توسعه برنامه های آموزشی مدارس و مراکز علمی

اگر چه در کشورهای مختلف ، سیاستهای گوناگونی برای نظام آموزشی ( و فرایند تحصیل ) در نظر گرفته می‏شود ، اما در اغلب آنها ، تحصیل به عنوان یک وسیله ارزشمند برای انتقال فرهنگ و مسائل اجتماعی ،مورد نظر قرار گرفته است. بدین معنی که آموزش تنها به معنای انباشتن مغز دانش آموزان از یکسری از اطلاعات نیست بلکه هدف بزرگتر این است که فراگیران مطابق فرهنگی که مورد نظر یک نظام است تربیت شوند . علاوه بر این دانش آموزان به عنوان بخش مهمی از تسلسل فرهنگی محسوب می شوند که انتقال فرهنگ ، دانش و اخلاق جامعه به نسل بعدی را میسر می سازند . برای اینکه این فرایندها به طور مناسب انجام شود ، وجود چارچوبهایی مدون و مشخص به نام « استاندارد » ها ضروری به نظر می رسد . استاندارد و استاندارد سازی فرایندی است که تمامی ابعاد نظام آموزشی را از چگونگی استخدام نیروی انسانی تا برگزاری و اعلام نتایج آخرین آزمونهای دوره متوسطه و انتخاب مدیران مدارس و ; را در بر می گیرد . این پدیده صرفاً بحث آموزش و موارد مربوط به آن را شامل نمی شود ،‌بلکه نظام آموزشی را مجاب می سازد تا بر روی قراردادها ، خرید مواد و تجهیزات، نظارت بر کیفیت بروندادها ، محتوای آموزشی و;حساسیت به خرج داده و تلاش کند که آنها از حداقل مطلوبیت مورد انتظار برخوردار باشند .
بکارگیری استانداردها در آموزش و پرورش ، نیازمند رعایت پیش نیازها است که توجه به آنها می تواند موجب ترویج و تحقق استانداردها به گونه ای بهتر شود ، از جمله این پیش نیازها می توان به موارد زیر اشاره کرد :
1 – تعریف دقیق اهداف نظام آموزشی و نیازهای آن.
2 – شناسایی دقیق خواسته های ارباب رجوعان (جامعه) و راههای دستیابی به آنها.
3 – افزایش توان انطباق پذیری نظام آموزشی با توجه به تغییرات پیرامونی ، همچون تحولات جهانی.
نظام آموزش و پرورش یکی از بزرگترین سازمانهای خدماتی ، در هر کشور است که وظیفه مهمی چون تعلیم و تربیت قشر عظیمی از جامعه بر عهده آن نهاده شده است (فعالیت) آموزش و پرورش ، جریان جامعه پذیری یا اجتماعی کردن19 اعضای جدید جامعه است ، جریانی است که طی آن مجموعه اعتقادات ،‌رسوم و اخلاق ، هنجارها ، ارزشها ، رفتارها، دانش ها ، مهارتها و فنون جامعه به نسلهای جدید منتقل می شود .20
آنگونه که به نظر می رسد یکی از مفید ترین وموثرترین گامهای ایجاد اثر بخشی و افزایش بهره وری در این فعالیتها،استاندارد سازی آنها باشد تا از طریق آن ، خط سیر فعالیتها بخوبی شناسایی شده و در جهت دستیابی به اهداف متعالی این نظام ،جریان یابد. به درستی می توان ادعا نمود ، اطمینان از خدمات ارائه شده ، ارتقاء رضایتمندی مراجعین، افزایش بهره وری (اثر بخشی و کارایی) منابع انسانی تنها در گرو تعریف و تدوین استانداردهای کیفی در این نظام می باشد.
اهداف کلی استانداردسازی :
پیشرفتهایی که در زمینه های مختلف علمی ، فرهنگی ، اقتصادی در جوامع مختلف صورت گرفته ، سبب شده تا اهداف بکارگیری از استانداردها نیز به مرور زمان دچار تغییر شود . در این خصوص کمیته بررسی اصول استاندارد سازی (استاکو)21 وابسته به شورای سازمان بین المللی استاندارد ، چهار هدف کلی و اساسی را در این رابطه معرفی نموده است که به شرح زیر می باشد22 :

1- صرفه جویی کلی در مصرف منابع انسانی ، مواد ، انرژی و ;
استانداردها ، با بهبود فرایندهای انجام امور و فعالیتهای سازمانی می توانند از اتلاف منابع انسانی ، مادی و انرژی و ;. جلوگیری کنند .
2- حمایت از مصرف کننده ( دریافت کنندگان خدمات یا کالا )
استانداردها از طریق معرفی حداقل مطلوبیت مناسب برای کالا و خدمات موجب حفظ منافع مصرف کنندگان یا دریافت کنندگان خدمات و کالا می شوند .
3- حفظ ایمنی و بهداشت و محیط زیست.

استانداردهایی که در این رابطه تهیه می شوند ممکن است به صورت استاندارد محصول بوده مانند تجهیزات ایمنی، موادغذایی و غیره ویا به صورت استانداردهای آیین‏کار در مورد نحوه استفاده از زمان ،‌مواد یا وسایل‏مختلف باشند، که در نتیجه بهره گیری از آنها می توان ادعا نمود که امنیت شغلی و همچنین حفظ محیط زیست بهتر رعایت شود .
4- ایجاد ارتباط بهتر

در واقع استانداردها در سطح ملی ، منطقه ای و یا بین المللی به عنوان یک زبان مشترک جهت برقراری ارتباط مناسب محسوب می شوند . نظام آموزشی هر کشور ، به دلیل اینکه از موقعیت های مناسب تری نسبت به نظامهای دیگر برخوردار است ، اهمیت بیشتری را در فرایند استاندارد سازی به خود اختصاص داده است .
اهداف استانداردسازی در آموزش و پرورش :
استاندارد کردن نظام آموزشی اهدافی را دنبال می کند که به طور عمده عبارتند از :
1 – حفظ منافع جامعه ( به عنوان دریافت کنندگان خدمات از این نظام ) از راه تامین حداقل کیفیت مطلوب خدمات آموزشی به نحوی که با نیازها منطبق بوده و تحت نظارت و کنترل قرار داشته باشند .

2 – صرفه جویی در بهره گیری از منابع انسانی ، انرژی ، مواد مصرفی و;.
3 – ایجاد سادگی در روشها و شیوه های انجام فعالیتهای آموزشی و فعالیتهای دیگری چون اداری و ;..
4 – فراهم کردن وسیله ای جهت بیان مقاصد و تبادل افکار میان طرفین ذی نفع 23در هر فعالیتی که تحت فرایند استاندارد سازی قرار می گیرد .
5 – ایجاد حداکثر یکنواختی در به ثمر رساندن و بهینه سازی شرایط دستیابی به آموزش مناسب.
البته عواملی نیز بر سر راه استاندارد سازی وجود دارد که موجب عدم درک همه جانبه از مفهوم استاندارد می شود از جمله اینکه :
1 – به عقیده گروهی، استانداردها ، کارها را برای همیشه ثابت می کنند و به تبع آن راه پیشرفت را می بندند.
2 – انسان و فعالیتهای انسانی چیزهائی نیستند که بتوان برای آنها قید و بندهایی مشخص نمود و به عبارتی اعتقاد بر این است که استاندارد ها ، انسان را مقید کرده و او را تحت کنترل خود در می آورند .

در پاسخ به این ادعا ها باید توجه نمود که اولاً استانداردها معرفی کننده حد مطلوب فعالیتها و عوامل هستند که با گذشت زمان قابل تغییرند . بنابراین نه تنها راه پیشرفت را مسدود نمی کنند، بلکه ضمن اینکه گامهای برداشته
شده را مشخص می کنند ، زمینه را برای برداشتن گامهای بعدی فراهم می کنند.
ثانیاً ، دستیابی به کارایی و اثر بخشی در فعالیتهای سازمانی نیازمند تدوین اصول و ضوابطی است که از انحراف ها جلوگیری کرده و مانع از عملکرد های سلیقه ای شود .
برای رسیدن به اهدافی که از آنها نام برده شد و باتوجه به محدودیتهائی که بر سر راه استانداردسازی بویژه در آموزش و پرورش وجود دارد اساسی ترین راه و بهترین روش برای زمینه سازی در جامعه، بستر سازی فرهنگی است ، زیرا تضمین نیل به تمامی اهداف فوق فرهنگ سازی مناسب و متناسب را می طلبد. این فرهنگ سازی با برنامه ریزی علمی و مناسب در زمینه نظارت و کنترل بر امر کیفیت انواع فعالیتها، از جمله فعالیتهای آموزشی می تواند نهایتاً حقوق جامعه در برابر نظام آموزشی را تضمین نماید .

در حال حاضر ، باید پذیرفت که نظام آموزشی آنگونه که باید، نتوانسته است از عهده وظایف و مسئولیتهای سنگینی که برای آن تعیین شده بر آید در حالی که حدود یک میلیون و 65 هزار نفر از نیروهای شاغل در دولت تحت عنوان های آموزشی و ستادی در این وزارتخانه مشغول به کارند و بیش از 16 درصد از کل بودجه جاری دولت را بودجه جاری آموزش و پرورش به خود اختصاص داده است،24هراز چندگاه، شاهد اجرای طرحهای مختلفی هستیم که نه تنها باری از دوش این نظام برنداشته اند بلکه به آن افزوده اند . تکرار چنین اتفاقاتی سبب شده که نوعی عدم اعتماد همگانی نسبت به نظام آموزشی در جامعه بوجود آید. بنابراین باید به این نکته که اولین مرحله از تدوین استانداردها در آموزش و پرورش زمینه سازی فرهنگی برای آن است ، توجه بیشتر نمود .
انواع استانداردها :

از آنجا که دیدگاههای گوناگونی در مورد بهره گیری از استانداردها وجود دارد لذا انواع آنها نیز در تقسیم بندیهای گوناگونی صورت گرفته است .
بررسی تاریخی استانداردهای آموزشی و تحصیلی نشان می دهد که اولین گروه از استانداردهای تدوین شده در این زمینه ، استانداردهایی از نوع رفتاری25 بودند که بر مبنای این نظریه که دانش آموزان باید مطابق با یک استاندارد مشخص شده رفتار کنند و نیز اینکه منظور از تحصیل ، واداشتن دانش اموزان به رفتار کردن با شیوه و استاندارد مشخص است ، شکل گرفتند.

گروه دیگری از استانداردهای آموزشی ، استانداردهای محتوا26 هستند که منعکس کننده ی فلسفه آموزشی “بازگویی دانش“ (knowledge – Telling) می باشند و بیش از همه رواج یافته اند. در این نگرش ، دانش اموز یک لوح نانوشته است که دانش مناسب را می توان بر روی آن نوشت. هدف از آموزش ، انتقال دانش از معلم (یا متن درسی) به دانش آموز می باشد و توانایی پاسخ دادن به سئوالات خاص ، شرط اصلی برای دانش آموزان ، فارغ التحصیل است27

استانداردهای شناختی28، گروه دیگری از استانداردهای آموزشی و تحصیلی هستند که معتقد به این عقیده فلسفی اند که : دانش آموز خودش، و با تربیت یا راهنمایی معلم ، دانش را می سازد. با انجام این کار ، دانش آموز قادر است بستر مناسب برای دانش جدید را فراهم اورد و بدین ترتیب می تواند به شیوه های بسیار مطمئن تری «مالکیت» آن دانش را در اختیار گیرد .29 البته لازم به اشاره است که استانداردهای آموزشی تا کنون بیشتر در مباحثی چون سنجش و ارزیابی مطرح شده و مورد استفاده قرار گرفته اند و مباحثی چون برنامه ریزی های آموزشی و درسی کمتر مورد توجه این مقوله قرار گرفته است .
اما برای استانداردها ، تقسیم بندی کلی تری نیز وجود دارد .

1- استانداردهای طبیعی30: این نوع استانداردها به تأثیرات قوانین موجود در طبیعت بر روی طرح ها و روش ها اشاره می کند . افزایش بهره وری با در نظر داشتن جنبه های علمی فعالیتها اساساً به معنی بهره گیری از قوانین علمی طبیعی در فرایند محقق ساختن آنها است . از آنجا که دنیای کنونی بر مبنای علم توسعه یافته است ، بهره گیری مؤثر از قوانین علمی ، عرضه کیفی محصولاتی را که در گذشته در این سطح از مهارت برایمان قابل تصور نبوده را قادر ساخته است. محصولات جدید نیز بر مبنای توسعه کاربرد دانش قوانین علوم طبیعی پایه گذاری شده و سودمندی عملکرد یک محصول به این موضوع بستگی پیدا کرده که قوانین طبیعی بتوانند در پیگیری اهداف ویژه ی ما دخیل بوده و به کار گرفته شوند .

در این نوع استاندارد بهترین روش تولید یک محصول از تاثیر تؤام کیفیت و کارآیی ایجاد می گردد . هدف به دست آمده از این تأثیر استاندارد جاری است که شکل می گیرد .
2- استانداردهایی که به منظور خاصی برقرار می شوند : بر خلاف استانداردهای طبیعی، استانداردهای دیگری نیز وجود دارد که به منظور ایجاد توافق و با اهدافی مشخص برقرار شده و اغلب به دلیل مناسبت های اجتماعی و یا تجاری برقرار می گردد . به عبارت دیگر این نوع استانداردها برای انجام مناسبت تر و اطمینان بخش تر امور ایجاد می گردند . این قبیل استانداردها با توجه به محتویات آنها به وسیله نهادهایی نظیر حکومت ها ، صنایع و سازمانها (آموزشی و ;) مقرر می شوند. برخلاف استانداردهای طبیعی در این نوع استانداردها هیچ چیز حتمی نیست. به عنوان مثال سازمانهای آموزشی در کشورهای مختلف ممکن است دوره های آموزشی را با مدت زمانهای مختلف برای فراگیران معرفی کنند . در بعضی ، مقطع ابتدایی از پنج سال تحصیلی تشکیل شده است و در بعضی دیگر این دوره به شش سال افزایش یافته است .
ارکان استاندارد سازی در آموزش و پرورش :
استانداردسازی ،پدیده ای مخصوص یک زمان و مکان خاص نیست. در رابطه با نحوه استانداردسازی باید گفت که بعضی از استانداردها تطبیقی است، یعنی نتیجه مطالعات تطبیقی با کشورهای مختلف و گوناگون است. اما برخی از استانداردها نیز تدوینی هستند، یعنی از قالب پژوهشهای ویژه بیرون می آیند.31 استانداردسازی فرایندی است که می تواند به طور دراز مدت مورد استفاده قرار گرفته و به مرور دستیابی به کیفیت های برتر آموزشی و پرورشی را ممکن سازد. برای رسیدن به چنین کیفیتی باید این فرایند (Process) روند تکاملی خود را بپیماید به این منظور برای آن چهار رکن اساسی در نظر گرفته می شود :32
1- تحقیق و توسعه33 – تدوین34 استاندارد 3- اجرای 35استاندارد 4- ترویج36 استاندارد
1- تحقیق و توسعه :
فرآیند استاندارد سازی آموزشی زمانی جنبه واقعی بخود می گیرد که همراه با تحقیق و توسعه دانش و مبانی این فرآیند باشد . شناخت فلسفه استاندارد کردن در کنار ارزیابی عوامل دیگری از قبیل تئوریها ، تجربیات ،‌اصول و مبانی وروشها همچنین ترویج این فلسفه در جامعه باعث می شود که زمینه های لازم برای فعالیت استاندارد سازی در آموزش و پرورش فراهم شود . به عبارت دیگر تحقیق و توسعه تئوریهای این فرایند در جامعه باعث می شود که همگان آن را بپذیرند و به آن به عنوان امری ضروری بنگرند . این تحقیق و توسعه می تواند در زمینه های زیر انجام گیرد :
• اصول اساسی و فلسفه استاندارد کردن در آموزش و پرورش.
فضاشناسی استاندارد در• آموزش و پرورش.
جستجوی روشهای استاندارد سازی آموزشی و تکامل آنها.•
• تعیین کیفیت های موجود و تصحیح آنها برای رسیدن به حداقل مطلوبیت.
بررسی• روشهای تدوین استانداردهای برتر.
بررسی اثر تحولات اقتصادی ، اجتماعی و نظایر• آن در استاندارد سازی نظام آموزشی.

2- تدوین استاندارد
اگر چه آنچه که تا کنون در جوامع مختلف رواج یافته ، تدوین استانداردهای فیزیکی و مصنوعات دست ساز انسانی بوده است ولی واقعیت این است که هر آنچه که در حیطه نظر و عمل انسان قرار گیرد ، از قابلیت استاندارد سازی برخوردار است . درک این مسئله زمانی آسان تر می شود که بدانیم در نظام فرهنگی و دینی‏مان نیز استانداردهایی برای مسائل معنوی مطرح شده است . به عنوان مثال در قرآن کریم چندین خصوصیت برای‏انسان مؤمن در نظر گرفته شده است که بوسیله آنها حد استاندارد(حداقل مطلوبیت مورد نیاز) یک انسان مؤمن مشخص می‏شود .

بنابراین می توان گفت که تمام ابعاد نظام آموزشی اعم از تجهیزات و امکانات آموزشی ، فضای آموزشی ، روشهای تدریس ، روشهای ارزیابی ، میزان یادگیری ، چگونگی ارزیابی کارکنان و آموزگاران ، رفاه آنها ، میزان حقوق و دستمزد، نحوه بکار گیری علاقمندان به استخدام و;. همه و همه جزء حیطه فعالیتهای استاندارد سازی نظام آموزشی قرار می گیرد .
حدود فعالیت استاندارد سازی در نظام آموزشی به صورت شکل 1 نمایش داده شده است .
سطح

– بین المللی
– ملی
– منطقه ای
– آموزشگاهی
آموزشی سیاسی مذهبی اقتصادی اجتماعی فرهنگی
شکل 1 : فضای استاندارد سازی در آموزش و پرورش

فضای استانداردسازی در آموزش و پرورش :
سطوح استاندارد در آموزش و پرورش :•
استانداردهایی که در آموزش و پرورش شکل می گیرند را می توان به پنج سطح کلی طبقه بندی نمود :
الف) استانداردهای مدرسه ای ( آموزشگاهی ) : این گونه استانداردها توسط مسئولین آموزشگاهها و به منظور استفاده در همان محیط تدوین می شوند به عنوان مثال در آموزشگاهی قرار بر این می شود که دبیران در هر ماه نمره ای از عملکرد درسی دانش آموز به اولیاء دانش آموز ارائه دهد .

ب) استانداردهای منطقه ای : آن گروه از استانداردها که توسط منطقه براساس ویژگیهای فرهنگی ، جغرافیایی و اقتصادی خاص آن منطقه تدوین می گردد .
ج) استانداردهای ملی : این گونه استانداردها به وسیله ادارات یا سازمانهای متولی تدوین استاندارد در نظام آموزشی یک کشور که به عنوان مرجع ذی صلاح برای این کار شناخته می شوند و با توجه به خصوصیات فرهنگی ، اجتماعی ، اقتصادی ، مذهبی و سیاسی خاص آن کشور تدوین می گردند .

د) استانداردهای بین المللی : تحولات گوناگون اجتماعی ، علمی و فرهنگی که در سطح بین المللی روی می دهد سبب شده است که جوامع مختلف به منظور هماهنگ سازی خود با این گونه تحولات دست به تدوین گروهی از استانداردها بزنند تا از طریق آن بتوانند در محیطهای بین المللی مورد پذیرش دیگر جوامع قرار گیرند .
• ابعاد استاندارد سازی در آموزش و پرورش :
برای آنکه استانداردها از جامعیت لازم برخوردار بوده و توسط اکثریت مورد پذیرش قرار گیرند و در عین حال از دوام بیشتری نیز برخوردار باشند می بایست در تدوین آنها به ابعاد مختلفی که خاص یک جامعه می باشد از جمله بعد فرهنگی ، اقتصادی ، اجتماعی ، مذهبی و سیاسی ، توجه شود . اگر در تدوین استانداردها به این ابعاد توجه نشود ، می توان انتظار داشت که اجزای آنها همراه با مقاومتهایی شود که از دوام آنها کاسته و اجرای آنها را همراه با تزلزل کند .
جنبه های استانداردسازی در آموزش و پرورش :•
استانداردهای نظام آموزشی در جنبه های گوناگون مورد تدوین قرار می گیرند. بخشی از این استانداردها مربوط به محتوای مطالب مورد آموزش است، بخشی نیز مربوط به فرایندهای گوناگونی است که در درون این نظام انجام می شوند. به عنوان مثال فرایند آموزش باید از حداقل مطلوبیت لازم برخوردار باشد، فرایند بکارگیری منابع انسانی و; نیز از جمله فرایندهای دیگر است. همچنین بخشی از استانداردهای نظام آموزشی مربوط به ساختار از جمله ساختار فیزیکی نظام

آموزشی که مجموعه فضاهای فیزیکی آن را شامل می شود. در نهایت بخش مهمی از استانداردهای نظام آموزشی مربوط به منابع انسانی است از آنجا که منابع انسانی هر سازمان ، به عنوان مهمترین عامل در موفقیت یا عدم موفقیت آن سازمان محسوب می شود بنابراین استانداردهایی که برای این بخش تدوین می گردد نیز از اهمیت بسیار زیادی برخوردارند . استانداردهای منابع انسانی نه تنها فراهم کننده زمینه ای مناسب برای استخدام و بکارگیری بهترین افراد می باشند، بلکه از طریق ارائه و معرفی چارچوبهایی برای عملکرد اثر بخش ، تسهیل کننده فرایندهای آموزشی این نظام هستند . 37
3- اجرای استاندارد :

یکی از مهمترین مراحل فرآیند استاندارد سازی در آموزش و پرورش ، اجرای استاندارد هاست در صورتی که استانداردهای تدوین شده به طور مناسب به اجرا در آید می تواند تضمین کننده دستیابی به اهداف استاندارد سازی آموزشی باشد. اجرای استانداردها می تواند به دو صورت انجام گیرد :
الف – اجرای استانداردها به صورت اجباری :

گروهی از استانداردها هستند که به کار بردن آنها یا برخوردار بودن نسبت به آنها ضروری است و در صورتی که به آنها توجه نشود می تواند موجب ضرر و زیان رسیدن به ذی نفعان نظام آموزشی که دانش آموزان و اولیاء آن و در کل جامعه است شود . به عنوان مثال استانداردهای هزینه های آموزشی یکی از جمله استانداردهای اجباری هستند که عدم رعایت آنها می تواند اثرات جبران ناپذیری بر روی کیفیت فرایندهای آموزشی داشته باشد. در نظر بگیرید معلمی که به فعالیت تدریس در نظام آموزشی مشغول است از میزان حقوق کافی و امکانات مساعد زندگی برخوردار نباشند در این صورت قطعاً کیفیت کار معلم تحت تأثیر قرار گرفته و از مطلوبیت لازم برخوردار نخواهد بود .

ب – اجرای استانداردها به صورت تشویقی :
شیوه دیگر برای به اجرا در آوردن استانداردها ، ایجاد نوعی رقابت میان ارائه دهندگان محصولات و خدمات است. استانداردها به دلیل برخورداری از خاصیت اطمینان بخشی به مصرف کنندگان محصولات و خدمات ، می توانند باعث شکل گیری نوعی رقابت بین تولیدکنندگان شوند . در این حالت آنها سعی می کنند برای اینکه محصولات و خدماتشان بیشتر مورد توجه قرار گیرد ، از استانداردهای بالاتری استفاده کنند . به عنوان مثال معلمانی را در نظر بگیرید که بکارگیری از آنها بستگی به نوع عملکرد سالهای گذشته آنها دارد ، در این صورت آنها برای اینکه در مدارس بهتری مشغول به کار شوند و اینکه جذب آنها توسط مراکز آموزشی قطعی شود ، سعی می کنند از استانداردهای رفتاری و عملکردی بهتری نسبت به دیگر همکاران خود برخوردار باشند .
4- ترویج استاندارد :
ترویج استاندارد شامل تمامی روشهایی است که بتوان از طریق آنها آگاهی جامعه را طی برنامه ریزی های مداوم نسبت به لزوم فواید استاندارد کردن افزایش داد.38 به عبارت دیگر ، ترویج استاندارد عبارت از هر نوع فعالیتی است که از طریق آن جامعه پی ببرد که هدف از اجرای استانداردها ، حفظ منافع آنهاست . برای رسیدن به این آگاهی در جامعه ، روشهای گوناگونی وجود دارد که از جمله مهمترین آنها می توان به موارد زیر اشاره کرد :
1- آموزش 2- مشاوره 3- بازخور داده ها 4- فراهم آ.وردن زمینه های اطلاع رسانی.

اثر استاندارد های آموزشی بر فرهنگ و توسعه فرهنگی39
استاندارد سازی در آموزش و پرورش به شیوه های گوناگون به جامعه سود می رساند . استاندارد ها و فرایند تدوین آنها به دلیل تکیه داشتن بر ضوابط و مقررات ، موجب شکل گیری فرایند های آموزشی با کیفیت بهتر و بهره وری40 بیشتر در جهت خدمت به جامعه می شود . در این مسیر استاندارد ها از طریق تاثیر بر

خرده سیستم های نظام آموزشی به صورت یک شرط اساسی در نزد افراد جامعه برای استفاده از آنها در می آید . در این حال اگر این شرط اساسی در جامعه فراگیر شود و همه قشرها و گروههای اجتماعی را در بگیرد ، دارای فواید و کارکرد های مطلوبی خواهد بود . با پذیرش همگانی استاندارد های آموزشی ، فرهنگ انتخاب صحیح در جامعه تثبیت شده و نظام آموزشی خواه ناخواه به دنبال بالا بردن کیفیت فرایند های گوناگون خود می شود . به طور کلی اشاعه استانداردها و رعایت آنها در ارائه هر کالا و خدماتی باعث افزایش اعتماد گروههای مختلف اجتماعی به یکدیگر می شود ودر سایه اعتماد به یکدیگر، جامعه د

ر مسیر توسعه فرهنگی قرار می گیرد . استانداردها نه تنها بعد آموزشی جامعه را دچار تغییر می کنند ، بلکه بر روی ابعاد گوناگون فرهنگ جامعه اثر گذار هستند.

همان طور که ذکر شد داشتن نظم وانضباط ،‌ سیستماتیک بودن ، داشتن کارکرد مطلوب و کیفیت شایسته از ویژگی‏های اساسی استاندارد می باشد . استانداردها مبتنی بر ضوابط و مقرراتی هستند که هدف آن ایجاد خدماتی با کیفیت بهتر و بهره وری بیشتر در جهت خدمت به جامعه است . رعایت اصول استاندارد در انجام فعالیتها از هر گونه خطا و کاستی در فرآیندها جلوگیری کرده و همراه با یافته های جدیدی که ناشی از تحقیقات علمی است ، پویایی خود را به دست می آورد .


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
  • ali mo

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه مقاله عنوان تبیین رابطه ی سازوکارهای راهبری شرکت و سرمایه فکری در بازار سرمایه ایران تحت word دارای 262 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه مقاله عنوان تبیین رابطه ی سازوکارهای راهبری شرکت و سرمایه فکری در بازار سرمایه ایران تحت word   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی پروژه مقاله عنوان تبیین رابطه ی سازوکارهای راهبری شرکت و سرمایه فکری در بازار سرمایه ایران تحت word ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پروژه مقاله عنوان تبیین رابطه ی سازوکارهای راهبری شرکت و سرمایه فکری در بازار سرمایه ایران تحت word :

چکیده:
این تحقیق در پی یافتن پاسخی برای این پرسش است که آیا بین سازوکارهای راهبری شرکت و سرمایه فکری رابطه وجود دارد یا خیر ؟
برای سنجش سرمایه فکری طبقه بندی های مختلفی ارائه شده است که یکی از این طبقه بندی ها توسط پولیک به نام (ارزش افزده سرمایه فکری ) مطرح شده است که از سه جز کارایی سرمایه ارتباطی ، کارایی سرمایه انسانی و کارایی سرمایه ساختاری تشکیل شده است. در این پژوهش ابتدا بر اساس مدل (ارزش افزوده سرمایه فکری ) ارزش سرمایه فکری شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران محاسبه و سپس ارتباط آن با سازوکارهای راهبری

 

شرکت بررسی شد . سازوکارهای خارجی راهبری شرکت ، درصد سرمایه گذاران نهادی و درصد سرمایه گذاران عمده می باشد و سازوکارهای داخلی راهبری شرکت ، درصد مالکیت هیئت مدیره و تعداد مدیران ، تعداد مدیران غیر موظف و نسبت مدیران غیر موظف به هیئت مدیره ، دوگانگی نقش مدیر عامل می باشد. و همچنین کل موضوع در صنایع مختلف مورد بررسی قرار گرفت ،برای آزمون فرضیه های پژوهش از روش داده های پنلی با بکارگیری اطلاعات 88 شرکت در طی سال های 1383 تا 1387 استفاده شده است .نتایج کلی حاصل از پژوهش نشان می دهد که درصد سرمایه گذاران نهادی ، درصد مدیران غیر موظف و دوگانگی نقش مدیر عامل رابطه مثبت و معناداری با سرمایه فکری و تعداد مدیران غیر موظف رابطه منفی و

معناداری با سرمایه فکری دارند و در بقیه موارد رابطه معناداری بین سازوکارهای داخلی و خارجی راهبری شرکت و سرمایه فکری مشاهده نگردید.
واژه های کلیدی : سازوکارهای راهبری شرکت ، سرمایه فکری

، مدل پولیک ، داده های پنلی، بورس اوراق بهادار تهران

مقدمه:
نظام مناسب راهبری شرکت ها به دنبال استقرار چارچوبی مدون و مکانیزم های مناسب برای

برقراری رابطه ای متعادل میان منافع سهامداران جز از یک

سو و سهامداران کنترلی یا اکثریت از سوی دیگر می باشد و در دیدگاه های جدیدتر سمت توجه جدی به حقوق کلیه گروه های ذینفع ، اجتماع ، بازار سرمایه و مجموع شرکتها گرایش یافته است . از دهه 70 الگوی رشد اقتصاد جهان به طور اساسی تغییر کرد و به دنبال آن ، دانش به عنوان مهمترین سرمایه ، جایگزین سرمایه های پولی و فیزیکی شد

. یکی از ویژگی های دانش این است که نامشهود است یعنی غیر قابل لمسدر گذشته سازمان ها با استفاده از روش های حسابداری قادر بودن تا ارزش و اندازه تولید خود را به طور کامل محاسبه کنند ولی امروزه این روش حسابداری دارای کارایی

لازم نیستند . دانش به عنوان یکی از مهمترین اجزای دارایی های نامشهود محسوب می شود اگر در گذشته بیشتر

دارایی های سازمان ها مشهود بودند ولی امروزه قسمت اعظم دارایی های سازمان ها نامشهود هستند.
سازمان ها در حال وارد شدن به اقتصاد مبتنی بر دانش هستند ، اقتصادی که در آن دانش و دارایی های نامشهود به عنوان مهمترین مزیت رقابتی سازمان ها شناخته شده است . یکی از اجزای دارایی نامشهود سرمایه فکری می باشد که تاثیر مهمی برعملکرد و پیاده سازی استرتتژیک سازمان دارد از این رو شناسایی ، اندازه گیری و مدیریت سرمایه فکری دارای اهمیت خاصی است و منجر به مشاهده ارزش واقعی سازمان ها می شود .

فصل اول
کلیات تحقیق

 

1-1 مقدمه
رشد و توسعه و بکارگیری فناوری ها، شاید بارزترین نمونه پیشرفت انسان باشد. پس ازانقلاب صنعتی اقتصاد کشور متکی بر زمین و نیروی کار، رفته رفته جای خود را به اقتصاد صنعتی داد، اقتصادی که به عامل سرمایه جهت کسب و به کارگیری فناوری و سپس نیروی کار و زمین وابستگی داشت و اکنون در هزاره سوم نگرشی فرا راه مل

ت ها و سازمان های نوین قرار گرفته است که از آن به اقتصاد و جامعه دانش محور و یا اقتصاد خدماتی یا اطلاعاتی یاد می شود که البته وام دار ظهور و توسعه اطلاعات و ارتباطات است.

توجه به دانش و سرمایه های فکری به عنوان اصلی ترین عامل اقتصاد جدید، روز به روز در

حال افزایش است. بنابراین با درک کاستی ها نگرش صر

فاً متکی بر فناوری- به ویژه IT روز به روز نقش نیروی انسانی و هوش بشری بیشتر مورد توجه قرار می گیرد. اکنون بسیاری از پژوهشگران از جمله استوارت سرمایه های فکری را مد نظر قرار می دهند. همچنین در صنعت نیز تعداد شرکت هایی که با بکارگیری دانش و توجه به دارایی های فکری به موفقیت های چشمگیری رسیده اند در حال افزایش است.
دانش به عنوان یکی از مهمترین اجزای دارایی های نامشهود محسوب می شود. اگر در گذشته بیشتر دارایی های سازمان ها، مشهود بوده اند ولی امروزه قسمت اعظم دارایی های سازمان ها نامشهود هستند ( سولیون ، 2000،340- 328) .
در اوایل قرن بیست و یکم دنیا نظاره گر شمار زیادی از رسوایی های مالی در شرکت هایی همچون انرون، ورلدکام، تایکو، آدلفیا و گلوبال کراسینگ بوده است. در نگاه اول اینطور به نظر می رسد که عدم رعایت استانداردهای حسابداری از سوی این شرکت های دلیل اصلی رسوایی مالی بوده است اما وقتی قدری بیشتر تامل می کنیم مشاهده می نماییم که گزارشات مالی آنها توسط حسابرسان تأیید شده است.
معیارهای عملکرد مالی رعایت شده و حتی قیمت سهام آنها در دوره ای از رشد قابل ملاحظه ای برخوردار بوده است. مثلاً سولومون در سال 2007در کتاب حاکمیت شرکتی و پاسخ گویی خود معتقد است نبود ساختارهای کنترلی و نظارتی در شرکت ها به طور ع

ام یا آنچه که او تحت عنوان نظام حاکمیت شرکتی نام گذاری می کند به طور خاص می تواند دلیل وقوع چنین رویدادهایی باشد.

نظام مناسب راهبری شرکت ها به دنبال استقرار چارچوبی مدون و مکانیزم های مناسب برای برقراری رابطه ای متعادل میان منافع سهامداران جز از یک سو و

سهامداران کنترلی یا اکثریت از سوی دیگر می‌باشد و در دیدگاه ها

ی جدیدتر سمت توجه جدی به حقوق کلیه گروه های ذینفع، اجتماع، بازار سرمایه و مجموع شرکت ها گرایش یافته است.
با توجه به اینکه وجود ساز و کارهای حاکمیت شرکتی می تواند منجر به بهبود عملکرد اقتصادی بنگاه شود، مدل ها و متدلوژی های جهت اندازه گیری دانش و سرمایه های فکری ج

هت بهبود این ساز و کارها، روز به روز ضروری تر به نظر می رسد تا به تبع آن رشد اقتصادی مطلوب در کشور ایجاد گردد.
در این فصل از تحقیق ، محقق به طور خلاصه و با توجه به موضوع تحقیق ، به بیان مسئله اصلی پژوهش و ضرورت انجام تحقیق و در ادامه به مدل مفهومی تحقیق پرداخت ،همچنین در ادامه اهداف تحقیق را بیان و به متغیرهای مورد مطالعه تحقیق اشاره کرده و در آخر هم فر

ضیه های تحقیق و تعاریف واژه ها و اصطلاحات را آورده است.

2-1 تاریخچه مطالعاتی
جدول شماره (1-1) تحقیقات متعددی را که در زمینه راهبری شرکت و سرمایه فکری انجام شده در خود جای داده است و چارچوب نظری تحقیق برگرفته از این تحقیقات می باشد.

جدول 1-1 خلاصه تحقیقات انجام شده

محقق سال شرح
صالح 2009 در تحقیقی با عنوان ارتباط ساختار مالکیت و عملکرد سرمایه فکری در بورس مالزی پرداخت . در این تحقیق ساختار مالکیت ارائه شده شرکتهای مدیریتی ، خارجی ، دولتی و خانوادگی با عملکرد سرمایه فکری بررسی شده است
کین گان 2008 در تحقیقی با عنوان رابطه بین حاکمیت شرکتی و افشا سرمایه فکری در بورس مالزی پرداخت که متغیر های آن، اندازه هیئت مدیره ، ترکیب هیئت مدیره ، ان

دازه موسسه حسابرسی ، مالکیت خانوادگی و دولتی بوده است
آگارول و دیگران 2006 در تحقیقی با عنوان آیا شرکت های آمریکایی حاکمیت

شرکتی بهتری دارند ؟ که در تحقیقات خود به این نتیجه رسید

ند که ، بعضی از مکانیزم های حاکمیت شرکتی مانند ساختار هیئت مدیره و کمیته حسابرسی ارتباط مستقیمی با ارزش شرکت دارند
یانگ چو 2006 در تحقیقی تحت عنوان ” سرمایه فکری؛ یک مطالعه تجربی از ITR

I ” به بررسی ارتباط بین اجزای سرمایه فکری (سرمایه انسانی، سرمایه ارتباطی و سرمایه ساختاری) با عملکرد پرداختند و نتیجه گرفتند که اولاً یک رابطه مثبت معناداری بین اجزای سرمایه فکری و عملکرد شرکت ها وجود دارد و ثانیاً افزایش سرمایه فکری باعث خلق ارزش و ذخیره استراتژیک آنها در سازمان می باشد.
چونگ 2009 شواهدی در ارتباط با رابطه بین حاکمیت شرکتی و مالکیت نهادی سهام ارائه نمودند. شواهد این تحقیق نشان داد ، نسبت سهام شرکت که توسط سرمایه گذاران نهادی نگهداری می شود، کیفیت ساختار حاکمیت را افزایش می دهد.

هنیفا و کوک 2002 در پژوهشی دریافتند که دوگانگی

نقش مدیر عامل رابطه مثبت با سرمایه فکری وبین تعداد مدیران غیر موظف و ارزش سرمایه فکری شرکت رابطه منفی وجود دارد.

کرنت و سایرین

2007

شواهدی را در ارتباط با نقش سرمایه گذاران نهادی یافتند که نشان داد که هم تعداد

و هم درصد سرمایه گذاران نهادی رابطه ی معنادار را با بازده شرکتها دارند

لی و دیگران

2008
در تحقیقی تحت عنوان حاکمیت شرکتی و سرمایه فکری دریافتند که رابطه مثبتی بین ترکیب هیئت مدیره ونسبت آن با ارزش سرمایه فکری وجود دارد.
عباسعلی دریایی

1388
در تحقیقی با عنوان عوامل موثر بر نرخ حاکمیت شرکتی و رابطه آن با عملکرد شرکت بررسی شد. نتایج حاصله بیانگر وجود رابطه ای مستقیم بین نرخ حاکمیت شرکتی با عملکرد در سطح اطمینان 95 درصد بود.
شهلا ابراهیمی 1387 در تحقیقی به بررسی تاثیر سرمایه فکری بر عملکرد مالی جاری و آینده شرکت های پذیرفته شده در بورس تهران پرداخت. نتایج بین سرمایه فکری و عملکرد مالی جاری و آینده شرکت ، هم در سطح کلیه شرکت ها و هم در سطح صنایع

رابطه مثبت و معناداری وجود دارد.

3-1- بیان مسأله
در حال حاضر در اقتصاد و دانش محور به دلیل اهمیت چشمگیر بازده حاصل از سرمایه های فکری در مقایسه با سرمایه های مالی در تعیین سودآوری، تلاش در جهت اندازه گیری این نوع سرمایه ها در شرکت‌ها افزایش یافته است و سنجش ارزش واقعی سرمایه

فکری بیش از پیش مورد توجه قرار گرفته است. به دلیل ناتوانی سیستم های حسابداری سنتی در برآورد این مهم، شرکت ها، سرمایه گذاران و سایر ذینفعان در پی یافتن ابزار مناسبی جهت اندازه گیری سرمایه فکری و یافتن ارتباط آن با شاخص های سازمانی می باشند

. در حقیقت ما در این تحقیق به دنبال پاسخ این سوالات به شرح زیر می باشیم .
1- از لحاظ آماری آیا رابطه ای میان سازو کارهای راهبری شرکت و سرمایه فکری وجود دارد؟
در این تحقیق با استفاده از مدل پولیک و داده های 5 ساله شرکت های بورسی در بورس اوراق بهادار تهران بین سال های 1383 تا 1387 میزان سرمایه فکری شرکت ها محاسبه خواهد شد. سپس به رابطه میان سرمایه فکری و راهبری شرکتی که بر اساس ساز و کارهای داخلی و ساز و کارهای خارجی می باشد بررسی می شود که در نتیجه با توجه به اهمیت این سرمایه ها، شرکت ها و سرمایه گذاران تصمیمات مناسب تری در جهت کسب بازده مالی بالاتر اتخاذ

نمایند.

4-1- چارچوب نظری تحقیق:
مباحث این تحقیق راهبری شرکتی و سازوکارهای داخلی و خارجی آن است. در این تح

قیق تلاش می شود که تاثیر مکانیزم های اصول راهبری شرکتی بر سرمایه فکری بررسی شود.این تحقیق با بررسی ابعاد مختلف راهبری شرکتی و سرمایه فکری به ارتقای سطح دانش بازار سرمایه کمک خواهد کرد.

 

 

5-1- فرضیه های تحقیق
فرضیه اصلی اول – بین ساز و کارهای خارجی راهبری شرکت و سرمایه فکری رابطه وجود دارد.
فرضیه اول – بین درصد مالکیت سهامداران نهادی و سرمایه فکری رابطه وجود دارد.

فرضیه فرعی اول- بین درصد مالکیت سهامداران نهادی و کارایی سرمایه ارتباطی رابطه وجود دارد.
فرضیه فرعی دوم- بین درصد مالکیت سهامداران نهادی و کارایی سرمایه انسانی رابطه وجود دارد.
فرضیه فرعی سوم- بین درصد مالکیت سهامداران نهادی و کارایی سرمایه ساختاری رابطه وجود دارد.
فرضیه دوم – بین درصد مالکیت سهامداران عمده و سرمایه فکری رابطه وجود دارد.

فرضیه فرعی اول – بین درصد مالکیت سهامداران عمده و کارایی سرمایه ارتباطی رابطه وجود دارد.
فرضیه فرعی دوم- بین درصد مالکیت سهامداران عمده و کارایی سرمایه انسانی رابطه وجود دارد.
فرضیه فرعی سوم- بین درصد مالکیت سهامداران عمده و کارایی سرمایه ساختاری رابطه وجود دارد.
فرضیه اصلی دوم – بین ساز و کارهای داخلی راهبری شرکت و سرمایه فکری رابطه وجود دارد.
فرضیه سوم- بین درصد مالکیت هیئت مدیره و سرمایه فکری رابطه وجود دارد.
فرضیه چهارم- بین تعداد مدیران غیرموظف و سرمایه فکری رابطه وجود دارد.
فرضیه پنجم- بین نسبت مدیران غیرموظف به هیئت مدیره و سرمایه فکری رابطه وجود دارد.
فرضیه ششم- بین تعداد هیئت مدیره و سرمایه فکری رابطه وجود دارد.
فرضیه هفتم- بین دوگانگی نقش مدیرعامل و سرمایه فکری رابطه وجود دارد.
فرضیه اصلی سوم – روابط سازوکارهای راهبری شرکت و سرمایه فکری در صنایع مختلف متفاوت است.

6-1- اهمیت تحقیق
امروزه قسمت اعظم دارایی های سازمان ها را دارایی های نامشهود تشکیل می دهند و روش های حسابداری قادر به اندازه گیری آنها نیستند. از طرفی در این اقتصاد و دانش محور، موفقیت های سازمانی به توانایی مدیریت این دارایی های نامشهود بستگی دارد. مر و همکارانش دلایلی را برای توجه و اندازه گیری سرمایه فکری برشمرده اند که عبارتند از:
کمک به سازمان ها برای تنظیم استراتژی آنها
ارزیابی اجرای استراتژی ها
کمک به تصمیمات گسترش و تنوع

استفاده از نتایج اندازه گیری سرمایه های فکری به عنوان مبنایی برای جبران خدمات
ابلاغ این دارایی ها به ذینفعان خارجی سازمان ها و دلایل دیگری برای انجام این کار است که اندازه گیری سرمایه های فکری به طور دقیق می‌تواند ارزش و عملکرد شرکت ها را اندازه گیریکند ( مر ، 2003،464 -441 ) .
چون در یک جامعه مبتنی بر دانش بخش مهمی از ارزش یک کالا و نیز بخش مهمی از ثروت یک شرکت را تشکیل می دهد (چن ،2004 ،100-85 ) و (کننان ، 2004، 413-389) .
بنا بر ایده اندرسون (2004) سازمان ها به 4 دسته از دلایل ممکن است سرمایه فکری خود

 

 

را مورد سنجش قرار دهند که عبارتند از:
بهبود مدیریت داخلی
بهبود گزارش دهی به خارج از سازمان
مبادلات این سرمایه

دلایل قانونی بهبود حسابداری
در این میان شکاف بین ارزش بازار شرکت ها و ارزش خالص دارایی های مشهود که در واقع سهام ناشی از دارایی های نامشهود تلقی می شود، روز به روز بیشتر توجه سرمایه گذاران را جلب می نماید. زمانی که این شکاف کوچک باشد بازگشت سرمایه از طریق درآمد سازمان یا دست کم دارایی های مشهود آن به شکل منطقی قابل پیش بینی خواهد بود. اما دارایی های به شکل دانش و نشان تجاری بسیار بیشتر در معرض تهدید قرار دارند و تحقق آنها دشوارتر است. ولی به هر حال سرمایه گذاران جهت درک بهتر وضعیت سازمان به شاخص هایی نیاز دارند که قابل اطمینان باشند.
سیستم حاکمیت شرکتی در کشورهای جهان با تعدادی از عوامل از جمله ساختار مالکیت شرکتها، وضعیت اقتصادی، سیستم قانونی، سیاست های دولتی و فرهنگی معین می شود. راهبری شرکت از جمله مباحث با اهمیت در زمینه مدیریت اجرایی و مدیریت مالی و حسابداری می باشد که تاکنون در کشور ما کمتر به آن پرداخته شده است. تجارت تاریخی طی بحران های مالی شرکتها نشان داده است که عدم توجه به نحوه راهبری و ایجاد تعادل بین منافع سهامداران و مدیران از یک سو و همچنین بین سهامداران عمده و جزء از سوی دیگر باعث بروز زیان های جبران ناپذیر گردیده است.

7-1- اهداف تحقیق
هدف اصلی این تحقیق ارائه روش مالی جهت سنجش و ارزشیابی سرمایه فکری و آزمون تجربی آن با راهبری شرکتی در شرکت های بورسی است و تلاش برای امکان پذیر نمودن تهیه

، ارائه و تحلیل صورت های مالی کامل و واقعی در سیستم های حسابداری مورد استفاده در شرکت ها و ارزیابی صحیح و واقعی سرمایه گذاری (سهامداران) از ارزش واقعی و آتی سهام شرکت ها می باشد.
لذا هدف از این تحقیق را می توان پاسخ گویی به این سؤال دانست:ن وجود دارد؟

8-1- قلمرو تحقیق

الف- قلمرو مکانی: قلمرو مکانی شامل کلیه شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران (بازار سرمایه ایران) را مورد بررسی قرار می دهد.
ب- قلمرو زمانی: این تحقیق شرکت هایی را در بر می گیرد که در دوره ی 5 ساله 1383 تا 1387 عضو سازمان بورس اراق بهادار تهران بوده اند.
ج- قلمرو موضوعی: در این تحقیق به تبیین رابطه ی ساز و کارهای راهبری شرکت و سرمایه فکری در بازار سرمایه ایران می پردازیم و در حوزه مدیریت سرمایه گذاری می باشد.

9-1- تعریف واژه ها و اصطلاحات

ضریب ارزش افزوده فکری : سرمایه فکری، مالکیت دانش، تجربه کاربردی، تکنولوژی

سازمانی، روابط با مشتری، مهارت های حرفه ای است که برای سازمان جنبه رقابتی در بازار فراهم می کند. این سرمایه شامل سه بخش اصلی است (هیدر و جیمز ،2003،365-383 ) .
کارایی سرمایه ارتباطی : شاخصی است بر مبنای سرمایه ارتباطی که سرمایـــه ارتبا

طی عبارتست از دانش گرفته شده در کانال های بازاریابی و روابط مشتری یک سازمان است (بنتیس ، 2000، 100-85) .
کارایی سرمایه انسانی : شاخصی است بر مبنای سرمایه انسانی و سرمایه انسانی نیز شامل ذخیره دانش اعضای یک سازمان است که شامل شایستگی ها و طرز فکرهای کارکنان است.
کارایی سرمایه ساختاری : شاخصی است بر مبنای سرمایه ساختاری و سرمایه ساختاری نیز شامل همه مخازن دانش غیرانسانی در یک سازمان است که شامل پایگاه داده ها، چارت های سازمانی و فرآیندها و استراتژی ها و ; است که به سازمان ارزشی فراتر از مواد آن می دهد.
نظام راهبری شرکت ها: قوانین، مقررات، ساختارها، فرآیندها، فرهنگ ها و سیستم هایی است که موجب دستیابی به هدف های پاسخگویی، شفافیت، عدالت و رعایت حقوق ذینفعان می شود (حساس یگانه، 1385 ،34)2
هیئت مدیره: اعضای این هیئت که از سوی صاحبان سهام شرکت تعیین می شوند ممکن است از میان دو گروه انتخاب شوند. نوع نخست شامل اشخاصی که از داخل شرکت انتخاب می شوند و دسته دوم نمایندگی که از بیرون شرکت انتخاب می شوند و مستقل از آن محسوب می شوند.

نقش هیئت مدیره، نظارت بر مدیران شرکت و اقدام در طرفداری از سهامداران است. در واقع هی ،1385 ،27)3
هیئت مدیره غیرموظف: به آن دسته از اعضای هیئت مدیره اطلاق می شود که سمت اجرایی در شرکت ندارند ( خدابخشی ، 1385، 27)4
سهامدار عمده: سهامدارانی که حداقل مالکیت 5% از سهام در جریان شرکت را دارند (ملاحسینی و قربان نژاد ، 1387، 75)5

سرمایه گذار نهادی: شخصیت یا مؤسسه ای است که به خرید و فروش حجم ع

ظیمی از اوراق بهادار می پردازد مثل صندوق های بازنشستگی، بانک ها، شرکت های بیمه و سازمان تأمین اجتماعی، صندوق ها و شرکت های سرمایه گذاری و بنیادها و نهادهای انقلاب اسلامی (حساس یگانه و پوریانسب ، 1384، 5 )6
.

فصل دوم
مروری بر ادبیات تحقیق

1-2 بخش اول – ادبیات نظری سرمایه فکری
1-1-2 مقدمه
با وقوع انقلاب تکنولوژی اطلاعات، جامعه اطلاعاتی و شبکه ای و نیز رشد و توسعه سریع تکنولوژی برتر، مخصوصاً در حوزه های ارتباطات، کامپیوتر و مهندسی، از دهه 1990 الگوی رشد اقتصاد جهانی تغییر اساسی کرده است. درنتیجه، دانش به عنوان مهمترین سرمایه جایگزین سرمایه های مالی و فیزیکی در اقتصاد جهانی امروز شده است. در اقتصاد مبتنی بر دانش، محصولات و سازمانها بر اساس دانش زندگی می کنند و می میرند و موفق ترین سازمانها، آنهایی هستن

د که از این دارایی های ناملموس به نحو بهتر و سریع تری استفاده می کنند.
مطالعات اخیر نشان داده اند که برخلاف کاهش بازدهی منابع سنتی (مثل پول، زمین، ماشین آلات و غیره) دانش واقعاً منبعی برای افزایش عملکرد کسب و کار است(بنتیس ، 1999، 402-391) . آنچه حتی بیشتر درخور توجه است این است که بازار به مدت طولانی ارزش دانش

و عوامل نامشهود دیگر را در فرآیند ایجاد ارزش تشخیص داده است اخیراً اندازه این « ارزش پنهان » تغییر کرده است. برای مثال، در سال 1996 دارایی های خالص شرکت مرک فقط 123 درصد ارزش بازاری اش، در سال 1996 دارایی های شرکت کوکاکولا تنها 4 درصد از ارزش بازاری

اش و دارایی های مایکروسافت 6 درصد ارزش بازاری اش را پوشش داده بود هروی و لوزچ ،1999 بر این اساس، موفقیت حال و آینده در رقابت بین سازمانها، تا حد کمی مبتنی بر تخصیص . چالش مدیران، آماده کردن محیط مناسب برای رشد و پرورش ذهن انسان در سازمان دانش محور است(همان منبع ، 47-40)3

بنابراین توانایی مدیریت دانش، مهارت اساسی مدیران در این سازمان ها است.
با این همه، متأسفانه از آنجاییکه ماهیت دانش، نامشهود و ناملموس است و نمی توان آن را توسط هیچ یک از مقیاس های سنتی حسابداری مالی اندازه گیری کرد، ریسک فراموشی دانش و سایر دارایی‌های ناملموس سازمان برای مدیران وجود دارد. چارلز هندی در نتیجه مشاهدات خود دریافت که مدیران ارشد سازمان ها تنها از 20 درصد دانش موجود در سازمانهایشان استفاده می کنند. در حقیقت، محیط کسب و کار مبتنی بر دانش در بسیاری از کشورهای جهان، مستلزم یک مدل و نام گذاری جدید است که دربرگیرنده عوامل ناملموس سازمان با

شد. در این وضعیت، رشته نوظهور سرمایه فکری توجه روز افزونی را به خود جلب کرده است (بنتیس ،1996، 47-40 ) . روس و همکاران بحث می‌کنند که از دیدگاه استراتژیک، سرمایه فکری می تواند در ایجاد و کاربرد دانش برای افزایش ارزش سازمان مورد استفاده واقع می شود.
امروزه رشته در حال تکوین سرمایه فکری یک موضوع هیج

ان انگیز هم برای محققان و هم برای دست اندرکاران سازمانی شده است.
اخیراً تحقیقات زیادی درباره موضوع سرمایه فکری انجام شده است، بسیاری از منابع شرکت مان

ند دارایی های فیزیکی یا مالی، صرف دارایی های ناملموس شده اند که این دارایی ها کمیاب،

با ارزش و غیر قابل تعویض می باشند (روس ،1997 ، 426-413) .
بعد از گذشت یک دهه از اقتصاد دانش محور، بنگاه ها شروع به طبقه بندی و ذخیره کردن سرمایه های ناملموس خود، که شامل تجربه و دانش می باشد، کرده اند. در حال حاضر شرکت های بزرگ دنیا، گزارش سرمایه فکری را بعنوان مکمل و ضمیمه گزارش سالانه شان منتشر می کنند.

همانطور که بنتیس اشاره می کند، چارلز هندی ارزش سرمایه های فکری در یک شرکت را سه تا چهار برابر ارزش دارایی های مشهود می داند. از سوی دیگر مدیران سازمانها بیان می کنند که معمولاً از 20 درصد دانش سازمان بهره می گیرند، در حالیکه هیچ دارایی مشهودی را بیکار نمی گذارند. از اینرو تلاش فراوانی در جهت سنجش سرمایه های فکری و مدیریت آنها آغاز شده ا

ست.
در دهه اخیر شرکت ها، توجه ویژه ای را برای اندازه گیری سرمایه های فکری برای ارائه گزارش به طرف های ذینفع ابراز کرده و در پی یافتن روشی برای ارزیابی دارایی های ناملموس داخلی و استخراج ارزش نامحسوس، در سازمانها می باشند (یانگ چو ، 2006، 85) . در حقیقت سرما

یه فکری یک مدل جدید کاملی را برای مشاهده ارزش واقعی سازمانها فراهم می آورد و با

استفاده از آن می‌توان ارزش آتی شرکت را نیز محاسبه کرد.
سرمایه فکری توسط رشته های مختلفی مفهوم سازی شده است. برای مثال، حسابداران علاقه مند به اندازه گیری آن در ترازنامه هستند، متخصصان تکنولوژی اطلاعات درص

دد کد گذاری آن در سیستم های اطلاعاتی هستند، روانشناسان تمایل دارند ذهن ها را توسعه دهند، مدیران منابع انسانی تمایل دارند بازدهی سرمایه گذاری را از طری

ق آن محاسبه کنند و کارکنان آموزش و توسعه تمایل دارند مطمئن شوند که آنها می توانند آن را در برنامه های توسعه منابع انسانی قرار دهند.
در این فصل ابتدا در بخش اول به تعاریف و مفاهیم مختلف سرمایه فکری و طبقه بندی سرمایه فکری و روش های سنجش سرمایه فکری و در بخش دوم به تعاریف راهبری شرکت و تعاریف ساختارهای هیئت مدیره و سرمایه گذاران پرداخته و در آخر هم به بررسی پیشینه تحقیق اختصاص یافته است .

2-1-2- مروری بر چشم انداز تاریخی سرمایه فکری
حسابداری سوئدی به نام کارال اریک سیوبی در سال 1979 که بعدها به عنوان یکی از بنیانگذاران علم مدیریت دانش معرفی شد، با پرسشی بزرگ روبرو گردید. دفاتر حسابداری (ارزش دفتری) یکی از شعبه های معروف سازمانی که او در آنجا کار می کرد تنها، یک کرون ارزش را نشان می داد، در حالی که ارزش واقعی سازمان به مراتب بیش از اینها بود. در این هنگام وی متوجه شد که ترازنامه مالی شرکت او، تنها ارزش دارایی فیزیکی آن را که شامل چند میز و ماشین تحریر بود نمایش می دهد و ارزش واقعی سازمان وابسته به شایستگی کارکنان سازمان و چیزی را که جمع کارمندان سازمان به عنوان یک دفتر و مغز جمعی تشکیل می دادند، وابسته است.
سیوبی و دیگران، این یافته را با نام دارایی فکری و دارایی ناملموس معرفی کرد و آن را در کنار

دارایی های ملموس قرار داد.

به این ترتیب تعداد نوشته ها، سمینارها و ; در این زمینه رشد کرد و موضوع بطور جدی در دستور کار دانشمندان علم مدیریت و مدیران سازمانها بزرگ قرار گرفت.  است، به گونه ای که با بررسی شرکت های با رشد سریع در می یابیم که 50% آنها به تجارت دانش کارکنان خود پرداخته اند. بنابراین با چنین روندی تعیین معیار و اصولی برای ارزش گذاری به عنوان دارایی مهم و کلیدی از اهمیت ویژه ای برخوردار شده است. جدول زمانی زیر مهمترین رویدادها و وقایع حساس در بحث سرمایه های فکری را نشان می دهد:

جدول 1-2 جدول زمانی مهمترین رویدادهای و وقایع حساس سرمایه فکری

دوره رویداد
1980 معرفی مفهوم کلی ارزش های نامشهود که اغلب تحت عنوان سرقفلی شناخته می شود.
تألیف کتاب ” تجهیز و ارزیابی دارایی های ناملموس در ژاپن ” توسط ایتامی
1981 تأسیس کمپانی تحقیقات تجاری بر ارزش های فکری توسط هال

1986 ارائه ترازنامه نامشهود توسط سوئیبی
1988 اولین تلاش در جهت تهیه صورت های سرمایه فکری توسط سویبی
تلاش هایی در جهت اندازه گیری سرمایه های فکری
1989 ابداع روش ترازنامه نامرئی توسط سویبی
1990 تألیف کتاب ” مدیریت دانش ” توسط سویبی
1991 تأسیس شرکت اسکاندیا، اولین شرکت به عملکرد سنجش سرمایه فکری توسط ادوینسون
1992 استفاده از روش BSC (کارت امتیازی متوازن) برای سنجش سرمایه فکری توسط کاپلان و نورتن

 

1993 ابداع مفهوم سرمایه ارتباطی (سرمایه مشتری) توسط اونگ
1994 تألیف مقاله ” سرمایه فکری ” در مجله فورچون توسط استوارت
تشکیل انجمن گروه مدیران سرمایه فکری توسط

1995 اولین گزارش اسکاندیا از سرمایه فکری توسط ادوینسون
1997 تألیف کتاب ” دارایی های سازمانهای جدید ” توسط سویبی
تألیف کتاب ” سرمایه فکری ” توسط مالونه
تألیف کتاب ” سرمایه فکری ” توسط استوارت
1998 تألیف کتاب ” سودآوری از سرمایه فکری ” توسط سولیون
1999 تألیف مقاله ” اندازه گیری عملکرد برای افزایش سرمایه فکری ” توسط نایت
2000 کنفرانس بین المللی سرمایه های فکری در آمستردام هلند
تألیف مقاله ” نسل بعدی از اندازه گیری سرمایه فکری: چشم انداز سرمایه فکری دیجیتالی ” توسط ادوینسون و دیگران
تألیف مقاله ” چشم اندازی بر سرمایه فکری و سرمایه ناملموس ” توسط ادوینسون
تألیف مقاله ” روش های جدید سرمایه فکری، ارزیابی و حسابداری ناملموس ” توسط استانفیلد
2001 تألیف مقاله ” سرمایه فکری، منبعی استراتژیک ” توسط بولینگر و دیگران
2003 کسب اولین درجه دکتری در مدیریت سرمایه فکری
2004 تألیف کتاب ” ایجاد مفهوم طراحی سرمایه فکری، روشی برای ارزیابی دارایی های ناملموس” توسط دانیل اندرسون
2005 تألیف کتاب ” چشم اندازی بر چند وجهی سرمایه فکری داخلی، مدیریت، ارزیابی و گزارش دهی ” توسط برنارد مر
تألیف کتاب ” سرمایه فکری در سطح سازمانی، شهری و ملی ” توسط ادوینسون و دیگران

3-1-2 تعریف سرمایه فکری
در مورد سرمایه فکری، تعریف مشترکی وجود ندارد و پژوهشگران تعاریف گوناگونی ارائه داده‌اند، که در ادامه به برخی از آنها اشاره خواهد شد:
سرمایه فکری یک موجودیت پیچیده و گریزان است اما زمانیکه کشف شو

د و مورد استفاده قرار گیرد سازمان را قادر می سازد تا با یک منبع جدید، در محیط رقابت کند (بنتیس ،1996 ،47-40) .

سرمایه فکری شامل کلیه فرآیندها و داراییهایی است که بطور معمولی و سنتی در ترازنامه نشان داده نمی شود و همچنین شامل آن دسته از داراییهای نامشهود (مانند علایم تجاری یا نام‌های تجاری و حق امتیاز) است که روشهای حسابداری مدرن آنها را در

 

نظر می‌گیرد (روس ، 1997، 426-413) .
سرمایه فکـری حاصل جمع دانش اعضــای یک سازمان و کاربــرد عملــی آن است (همان منبع، 426-413) .
سرمایه فکری تفاوت میان ارزش بازار یک شرکت و هزینه جایگزینی داراییه

ای آن است (سیدرامن ، 2002 ،148-128) .
سرمایه فکری به مجموعه منحصر بفردی از منابع مشهود و نامشهود شرکت اطلاق می شود (گوپتا ، 2001، 309-297) .
سرمایه فکری، مواد فکری از قبیل دانش و اطلاعات و مالکیت (دارائی) مع

نوی و تجربه است که باعث ایجاد ثروت می شوند و هنوز تعریف جهانشمولی برای آن وجود ندارد (استوارت ،1997،15) .
سرمایه فکری جستجو و پیگیری و استفاده موثر از دانش (کالای ساخته شده) در مقایسه با اطلاعات (مواد خام) است (بنتیس ، 1998 ، 76-63) .
سرمایه فکری یک ماده فکری است که جمع آوری و شکل بندی شده و برای تولید دارایی های با ارزش تر مورد استفاده قرار می گیرد (کلین ،1994،57) .
سرمایه فکری مجموعه ای از اطلاعات و دانش کاربردی برای خلق یک ارزش در سازمان است (ادوینسون ،1997 ،3) .
سرمایه فکری دانش سازمانی وسیع و گسترده ای است که برای هر شرکت منحصر بفرد است و به شرکت اجازه می دهد تا بطور پیوسته خود را با شرایط در حال تغییر و تحول انطباق دهد (موریتسن ، 1998، 482-461) .
سرمایه فکری، دانش موجود در سازمان است و در دو سطح فردی و سازمانی مطرح می شود که سطح فردی شامل دانش، مهارت و استعداد بوده و در سطح ساختاری شامل مواردی مانند پایگاه داده خاص هر مشتری، تکنولوژی و روشهای و فرایندهای سازمانی و فرهنگ است (هانس ،1997 ،3) .
حامل و پراحالد (1994) شایستگی های یک شرکت عمدتاً با تجربه و تخصص افراد داخل یک سازمان مرتبط است. در واقع این دانش و تجربه افراد داخل شرکت است که می تواند ارزش ایجاد کند. این مسئله از طریق فرایندهای مبادله دانش و خلق دانش جدید صورت می گیرد و

باید توجه داشت که این شایستگی ها تنها بوسیله افراد و در داخل سازمان ایجاد نمی شود

 

بلکه ممکن است به وسیله یا بواسطه محیطی که سازمان در آن قرار دارد خلق شود(مثلاً شبکه همکاری بین شرکتها در یک منطقه خاص).

باید این موضوع را در نظر داشت که همکاری های بین سازمانی عاملی است که موجب می شود نوآوری های ملی اتفاق بیافتد که این بحث در مفهوم سیستم های ملی نوآوری قرار می گیرد. در این شرایط سرمایه فکری یک شرکت بجای اینکه به ویژگی های سازمان وابسته باشد به جایگاه شرکت در آن شبکه بستگی دارد (آرورا ،1990،4) .

سرمایه فکری جریان دانش در درون شرکت ها است (دیریکس و کل ،1989، 35) .
سرمایه فکری مجموعه ای از دارایی های دانش محور است که به یک سازمان اختصاص دارند و در زمره ویژگی های یک سازمان محسوب می شوند و از طریق افزودن ارزش به ذینفعان کلیدی سازمان، به طور قابل ملاحظه ای به بهبود وضعیت رقابتی سازمان منجر می‌شود (مر، 2004 ،570-559) .
سرمایه فکری اصطلاحی برای ترکیب دارایی ناملموس بازار، دارائی فکری، دارایی انسانی و دارائی ساختاری است که سازمان را برای انجام فعالیت هایش توانمند م

ی سازند (بروکینگ ، 2001 ،5) .

سرمایه فکری جمع همه چیزهایی که افراد سازمان می دانند و برای سازمان در بازار، مزیت رقابتی ایجاد می کند (استوارت ،1991،15) .
سرمایه فکری دانشی است که قابل تبدیل شدن به ارزش باشد (ادوینسون ، 1991،3) .
پیدایش اقتصاد دانش محور باعث افزایش توجهات به بحث سرمایه فکری به عنوان یک موضوع تحقیقاتی و کسب و کار گردیده است. اکنون مناسب ترین زمان برای فعالیت در زمینه تحقیقات سرمایه فکری است. محققان در این حوزه از سال ها پیش نبرد و مبارزه گسترده ای را در جهت تصریح اهمیت سرمایه فکری آغاز نمودهاند و سیمنارها و مقالات و کتب متعددی را در این زمینه ارائه کرده‌اند. بیشتر تلاش های صورت گرفته شده در زمینه توسعه چهارچوب سرمایه فکری انجام گرفته است.
سرمایه فکری یک موضوع میان رشته ای است و در برگیرنده علوم مختلفی همچون حسابداری،

مدیریت دانش، خط مش گذاری، اقتصاد و مدیریت منابع انسانی و غیره است.

4-1-2 انواع طبقه بندی ها اجزاء سرمایه فکری

در زمینه طبقه بندی اجزاء سرمایه فکری تاکنون مدلهای زیادی ارائه شده است. در ادامه این طبقه بندی ها را با نام محققان آنها ذکر می کنیم و به شرح اجزای این طبقه بندی ها می پردازیم ولی باید توجه کرد که همانند تعریف سرمایه فکری، هنوز یک طبقه بندی جهانش

مولی درباره اجزا

ی سرمایه فکری وجود ندارد.
• طبقه بندی بونتیس در سال 1998 و 2000
• طبقه بندی استوارت در سال 1997
• طبقه بندی روس در سال 1997

• طبقه بندی بروکینگ
• طبقه بندی سویبی در سال 1997
• طبقه بندی یوستک و همکارانش
• طبقه بندی ادوینسون و مالونه
• طبقه بندی چن و همکارانش
• طبقه بندی هاناس و لووندال
• طبقه بندی پتی و گویتر
• طبقه بندی سازمان برای همکاری و توسعه اقتصادی
• طبقه بندی لیم و دالیموردر سال 2004
• طبقه بندی نورتون و کاپلان در سال 1992
• سایر طبقه بندیها دیگر که ارائه شده
بونتیس (1998) ابتدا به سه نوع سرمایه انسانی، ساختاری و مشتری اشا

ره کرد و در سال 2000 طبقه بندی خود را بصورت سرمایه انسانی، سرمایه ساختاری، سرمایه ارتباطی و دارایی یا مالکیت معنوی تغییر داد. منظور از سرمایه انسانی سطح دانش

فردی است که کارکنان یک سازمان دارای آن می باشند که این دانش معمولاً بصورت ضمنی می باشد. منظور از سرمایه ساختاری کلیه داراییها غیر انسانی یا قابلیتهای سازمانی است که برای برآورده شدن نیازهای (الزامات) بازار مورد استفاده قرار می گیرد. منظور از سرمایه ارتباطی کلیه دانش قرار گرفته شده در روابط یک سازمان با محیط خود شامل مشتریان، عرضه کنندگان، مجامع علمی و غیره است به عقیده ایشان مهمترین جزء یک سرمایه فکری، سرمایه مشتری است به دلیل اینکه موفقیت یک سازمان در گرو سرمایه مشتری آن است. منظور از مالکیت معنوی، آن قسمت از داراییهای نامشهود است که بر اساس قانون، مورد حمایت و شناسایی قرار گرفته است مانند کپی رایت، حق اختراع و حق امتیاز(بونتیس ،1998 ، 85) .
به عقیده بونتیس در بین اجزا سرمایه فکری، سرمایه انسانی مهم اس

ت، بخاطر اینکه منبع نوآوری و بازسازی (نوسازی) استراتژیک است.

روابط بازار رویتن های سازمانی فکر یا هوش انسانی از نظر جوهره یا اصل یا ذات
در درون روابط سازمان با خارج از سازمان قرار دارد. در درون روابط سازمانی قرار دارد در درون ذهن افراد قرار دارد از نظر حیطه
مدت پایداری کارایی و قابلیت دستیابی حجم مناسب بودن آن از نظر پار

امترهای اندازه‌گیری
بالاترین سطح از لحاظ مشکل و بدون کدگذاری متوسط بالا از نظر مشکل بودن کدگذاری

نمودار 1-2 مفهوم‌سازی سرمایه فکری از سوی بونتیس

منبع: (بونیتس ،1998 ،85-100)

همچنین بونتیس به وجود یکسری روابط متقابل میان اجزای سرمایه فکری معتقد است، به این صورت که اگر یک سازمان دارای سرمایه انسانی مناسبی باشد ولی دارای یک سرمایه ساختاری مناسبی نباشد، نمی تواند از دانش قرار گرفته شده در افراد خود استفاد

 

ه کند و به تبع نمی تواند به سرمایه مشتری خود، پاسخ مناسبی دهد (همان منبع، 100-85)2
استوارت (1997) طبقه بندی خود را بصورت سرمایه انسانی، سرمایه ساختاری، سرمایه مشتری ارائه کرد. در این طبقه بندی، سرمایه انسانی در واقع کارکنان یک سازمان است، که مهمترین دارایی یک سازمان است. منظور از سرمایه ساختاری، دانش قرار گرفته شده در فناوری اطلاعات و همه حق امتیازها، طرحها و مارکهای تجاری است. منظور از سرمایه مشتری، اطلاعات مربوط به بازار است که برای جذب و حفظ مشتریان، بکار گرفته می شود.

این طبقه بندی تا حدودی با طبقه بندی اولیه بونتیس مشابه است (استوارت،1997، 15) .
روس همکارانش (1997) نیز سرمایه فکری را به سه سرمایه انسانی شامل شایستگی، طرز فکر و چابکی یا زیرکی فکری ، سرمایه ساختاری شامل همه ساختارها و فرآیندها و مالکیت معنوی سازمانی و داراییها فرهنگی، سرمایه ارتباطی شامل روابط با ذینفعان داخلی و خارجی یک شرکت تقسیم می کند ولی بعداً روس یک جزء سرمایه دیگری را بنام سرمایه بهبود و بازسازی را به طبقه بندی خود افزود که این سرمایه شامل حق اختراع های جدید و تلاش های آموزشی است (روس ،1997، 426-413) .
بروکینگ در طبقه بندی خود به داراییها انسان محور و داراییها زیر ساختاری و مالکیت معنوی و داراییها بازار اشاره کرده است. منظور از داراییهای انسان محور، مهارتها، تواناییها و تخصص و تواناییهای حل مشکل و سبک های رهبری است. منظور از داراییها زیر ساختاری نیز همه تکنولوژیها و فرآیندها و متدولوژیهایی است که یک سازمان را قادر به فعالیت می سازد. منظور از مالکیت معنوی، حق امتیازها، علایم یا مارکهای تجاری و دانش فنی است. منظور از داراییهای بازار، برندها، مشتریان، وفاداری مشتریان و کانال های توزیع است (بونیتس ،2000، 100-85) .
سویبی (1997) طبقه بندی خود را بصورت ساختار داخلی، ساختار خارجی و شایستگی کارکنان ارائه کرده است. این طبقه بندی به نام طبقه بندی ناظر دارایی نامشهود معروف است. منظور از شایستگی کارکنان همان سرمایه انسانی مطرح شده در طبقه بندی ها قبلی است و منظور از ساختار داخلی، سرمایه ساختاری یا سازمانی و منظور از ساختار خارجی، سرمایه مشتری یا ارتباطی است. البته باید توجه داشت که سویبی چهار حوزه کلیدی را در سه جزء خود قرار داد که عبارتند از رشد و کارایی، پایداری و بازسازی. و براساس این چهارچوب شاخص هایی را استخراج نمود. شکل این طبقه بندی بصورت زیر است (سویبی ،1997، 17-6) .

نمودار 2-2 طبقه بندی سویبی از طریق چهارچوب ناظر دارایی نامشهود

منبع برنان ،2001، 436-423)
منظور از شایستگی فردی کارکنان، توانایی و ظرفیت آنها برای عمل کردن در موقعیتها و شرایط مختلف است و منظور از ساختار داخلی هم شامل فرهنگ رسمی و غیررسمی داخل سازمان ونیز شامل حق امتیازها، مفاهیم، مدل ها و پایگاه داده ها و سیستم های داخلی است و ساختار خارجی شامل روابط سازمان با مشتریان، عرضه کنندگان، شهرت و مارکهای تجاری است.
به عقیده سویبی، شایستگی فردی کارکنان (سرمایه انسانی) برای یک سازمان حیاتی است، بخاطر اینکه بدون وجود آن، سازمان قادر به فعالیت نیست و این شایستگی شامل مهارتها، آموزش، تجربیات و غیره است (همان منبع ،423-436)2
یوستک و همکارانش، سرمایه فکری را به دو قسمت، شامل کالاهای نامشهود و شایستگی‌های نامشهود تقسیم می کنند، که کالاهای نامشهود، داراییهایی هستند که می توان آنها را خرید و فروش کرده و به نحو مناسب از آنها حفاظت و ذخیره نمود، مانند کپی رایت ها، علائم تجاری و طراحی ها، دانش فنی، رازهای تجاری و فرانشیزها.
همچنین یوستیک و همکارانش معتقد هستند که کالاهای نامشهود را می توان به شکل عینی تری ارزشگذاری کرد، اما شایستگیهای نامشهود به عوامل متمایز و مشخصی از مزیت رقابتی اطلاق می شود که یک شرکت را از سایر رقبا، متمایز می کند که شامل شایستگی های نوآوری، شایستگی ها ساختاری، شایستگی ها بازاری و منابع انسانی است. این شایستگی ها، قسمت نرم یک کسب و کار هستند و ارزشگذاری آن خیلی دشوار است(سیدرامن ،2002، 1

48-128) .
طبقه بندی ادوینسون و مالونه (1997) این دو نفر در طرح ارزش اسکاندیا خود، سرمایه فکری را در دو جزء سرمایه انسانی و سرمایه ساختاری ارائه کرده اند که شکل آن بصورت زیر است

:

نمودار 3-2- طرح ارزش اسکاندیا
منبع : (کننان ،2004، 413-389)
در این طبقه بندی، ادوینسون و مالونه، سرمایه مشتری را در زیر و زمره سرمایه ساختاری قرار داده است که در بیشتر طبقه بندی ها دیگر اینکار صورت نگرفته بود و برای سرمایه ساختاری دو سرمایه سازمانی و مشتری را در نظر گرفتند و برای سرمایه سازمانی نیز دو سرمایه فرآیندی و نوآوری را مطرح کردند.  هایی برای استفاده از قابلیتهای سازمان است سرمایه فرآیندی شامل تکنیکها و رویه ها و برنامه هایی است که پیاده می‌شوند و تحویل کالا و خدمات را ارتقاء می دهند و سرمایه نوآوری شامل مالکیت معنوی و سایر دارایی های نامشهود دیگر است (کننان ،2004، 413-389) .
طبقه بندی چن و همکارانش (2004) آنها معتقد هستند که سرمایه فکری از چهار طبقه و عنصر زیر تشکیل شده است:
1- سرمایه انسانی 2- سرمایه مشتری 3- سرمایه نوآوری 4- سرمایه ساختاری
ولی آنها معتقد هستند که این ساختار و اجزاء سرمایه فکری بسیار ضعیف و شکننده است مگر اینکه با یکسری روابط مستمری و بهم پیوسته ای حمایت شوند در واقع آنها بر روابط بین اجزاء سرمایه فکری تأکید بیشتری دارند تا بر اجزاء آن

نمودار 4-2 مدل چن و همکارانش از سرمایه فکری و روابط بین آنها
منبع : (چن ، 2004، 100-85)

در این طبقه بندی چن و همکارانش، منظور از سرمایه انسانی که در واقع مبنا و اساس سرمایه فکری است، دانش، مهارت¬ها و توانایی¬های کارکنان و طرز فکرهای کارکنان درباره کسب و

کار است. از نظر آنها در واقع این سرمایه انسانی است که می¬تواند دانش را بوسیله تبدیل به سه جزء دیگر سرمایه یعنی سرمایه ساختاری، مشتری و نوآوری، به ارزش بازاری تبدیل کند و از طرف دیگر این سرمایه انسانی است که اشکال عملیاتی سه سرمایه دیگر را تعیین می¬کند.

 

بطور دقیق¬تر تعریف اجزای سرمایه فکری از نظر آقای چن و همکارانش به شرح زیر است:
1- سرمایه انسانی نمایانگر دانش ضمنی قرار گرفته در ذهن و افکار کارکنان است. سرمایه انسانی یک منبع مهم از نوآوری و بازآفرینی یک شرکت است و سرمایه انسانی بصورت ترکیبی از شایستگی¬ها، طرز فکر و خلاقیت کارکنان تعریف می شود. شایستگی کارکنان در واقع بخش سخت¬افزاری سرمایه فکری است که شامل دانش، مهارت¬ها و استعدادهای کارکنان است و منظور از دانش، دانش فنی و دانش دانشگاهی است و مهارت¬های کارکنان در و

اقع توانا

یی انجام وظایف و تکالیف عملی کارکنان است که از طریق تمرین حاصل می¬شود و برخی از آنها از طریق تحصیلات بدست می¬آید. طرز فکرها در واقع بخش نرم¬افزاری سرمایه فکری است که شامل انگیزه برای کار و رضایت از کار است و در واقع به عنوان پیش شرطی برای نمایش شایستگی¬های کارکنان در نظر گرفته می شود. خلاقیت کارکنان آنها را قادرمی‌سازد تا از دانش خود استفاده کنند و بطور مستمر نوآوری داشته باشند و بنابراین عامل مهمی در گسترش و ایجاد سرمایه فکری یک شرکت است.
2- سرمایه ساختاری با سیستم و ساختارهای یک موسسه سروکار دارد و در واقع روتین¬های یک کسب و کار است. یک موسسه با سرمایه ساختاری قوی می¬تواند شرایط مساعد و مناسبی را برای استفاده و بهره برداری از سرمایه انسانی ایجاد کند و به سرمایه انسانی اجازه

دهد تا از توان بالقوه خود نهایت استفاده را ببرد و بنابراین باعث افزایش سرمایه نوآوری و مشتری می¬شود. سرمایه ساختاری را می¬توان بصورت فرهنگ، ساختار سازمانی، یادگیری سازمانی و فرآیندهای عملیاتی و سیستم¬های اطلاعاتی تقسیم کرد. هر کدام از اجزاء سرمایه ساختاری می¬توانند بر روی سه سرمایه دیگر و بخصوص سرمایه انسانی تأثیر بگذارند و متقابلاً از آنها تأثیر

بپذیرند برای مثال یک فرهنگ قوی می‌تواند عامل مهمی در انگیزش کارکنان باشد. سرمایه نوآوری به ارائه ترکیب جدیدی از عوامل حیاتی و ضروری تولید در درون یک سیستم تولیدی اطلاق می¬شود. این سرمایه می¬تواند شامل محصولات جدید، تکنولوژی های جدید، بازار جدید و موا
با افزایش اهمیت دانش، سرمایه نوآوری به جزء مهمی از سرمایه فکری تبدیل می¬شود و این سرمایه می¬تواند به سه جزء موفقیت¬های نوآوری، مکانیسم¬های نوآوری و فرهنگ نوآوری تقسیم شود.
3- سرمایه مشتری به ارزش دانش قرار گرفته شده در کانال¬های بازاریابی یک سازمان اطلاق می‌شود که یک موسسه از طریق انجام کسب و کارهای خود، آنرا خلق و ایجاد می¬کند. در مقایسه با سه سرمایه دیگر این سرمایه دارای اثرات مستقیم بیشتری بر روی تحقق ارزش یک شرکت است و بطور فزاینده¬ای به عامل مهمی در کسب و کارها تبدیل شده است (چن ،2004، 100-85)
طبقه بندی هاناس و لووندال (1997) این دو نفر دارایی¬ها یا منابع نامشهود را به منابع ارتباطی و شایستگی تقسیم کردند منظور از شایستگی، توانایی انجام یک وظیفه یا کار معین ا

ست که این شایستگی در دو سطح فردی شامل دانش، مهارت و استعداد و در سطح سازمانی شامل رویه¬ها، تکنولوژی و پایگاه داده وجود دارد. منابع ارتباطی به شهرت یک سازمان و وفاداری مشتریان آن اطلاق می¬شود. بعداً لوواندال این طبقه بندی را قدری جزیی¬تر کرد (برنان ،2000 ،423-436) .

نمودار 5-2- طبقه‌بندی اولیه توسط هاناس و لووندال

ارتباطی شایستگی
جمعی فردی جمعی فردی
شهرت

وفاداری
روابط شهرت
وفاداری
روابط پایگاه داده
قابلیتها = مهارت + فرهنگ دانش

قابلیتها = مهارت + استعداد

نمودار 6-2- طبقه‌بندی لووندال

پتی و گویتر (2000) طبقه بندی ارائه شده ناظر دارایی¬های نامشهود اسویبی را به شکل جدول زیر اصلاح کردند . این دو نفر شاخص¬های مناسبی را به این چارچوب اضافه کردند.
جدول 2-2- طبقه بندی پتی و گویتر
مالکیت معنوی شامل حق امتیاز، کپی رایت، علائم تجاری؛ سرمایه¬های زیرساختاری شامل فلسفه مدیریت، فرهنگ شرکت، سیستم اطلاعاتی و سیستم های شبکه سازی و روابط مالی سرمایه ساختاری (سازمانی) : ساختار درونی
مارک¬های تجاری، مشتریان، وفاداری مشتریان، همکاری¬های تجاری، توافقات مربوط به گواهینامه¬ها، توافقات فرانشیزها و ; سرمایه مشتری (ارتباطی) : ساختار بیرونی
دانش فنی – تحصیلات – دانش مرتبط با کار، شای

ستگی مرتبط با کار؛ روحیه کارآفرینی، توانایی¬های مربوط به نوآوری و اثرگذار بودن قابلیت تغییر یا انعطاف پذیری، شایستگی حرفه¬ای سرمایه انسانی : ش

ایستگی کارکنان
منبع : (پتی و گویتر ،2000، 176-155)

در واقع کار این دو، انطباق چارچوب ناظر دارایی¬های نامشهود اسویبی با چارچوب طبقه‌بندی‌های متداول دیگر شامل سرمایه انسانی، سرمایه ساختاری و سرمایه مشتری بوده است.
طبقه بندی سازمان همکاری و توسعه اقتصادی، به دو سرمایه انسانی و سازمانی (ساختاری) اشاره می کند و سرمایه فکری را بصورت ارزش اقتصادی

این دارایی های نامشهود (سرمایه انسانی و سرمایه ساختاری) توصیف می¬کند. سرمایه سازمانی به اجزایی مانند مالکیت

سیستم¬های نرم افزاری، شبکه¬های توزیع و زنجیره¬های عرضه اطلاق می¬شود و سرمایه انسانی شامل منابع انسانی درون سازمان و منابع انسانی خارج از سازمان است که منابع انسانی درون سازمان شامل کارکنان و منابع انسانی خارج از سازمان شامل مشتریان و عرضه کنندگان است (پتی و گویتر ،2000، 176-155) .
طبقه بندی لیم و دالیمور (2004) سرمایه فکری را از طریق ارتباط دادن آن با دو مفهوم د

انش فنی مدیریت و دانش فنی بازاریابی، تشریح و طبقه بندی می¬کنند. شایستگی

یک شرکت برای یک رویکرد مدیریت استراتژیک شامل سرمایه انسانی، سرمایه شرکتی ، سرمایه کارکردی و سرمایه تجاری است و روابط یک شرکت برای رویکرد بازاریابی استراتژیک شامل سرمایه مشتری، سرمایه عرضه¬کننده ، سرمایه هم¬پیمانی و سرمایه سرمایه¬گذار است. شکل این طبقه بندی در زیر ارائه گردیده است.

نمودار 7-2- طبقه بندی لیم و دالیمور
منبع : (برنان ،2000، 240-206)

طبقه بندی نورتون و کاپلان (1992)، نورتون و کاپلان کارت امتیازی متوازن خود را در سال 1992 ارائه کردند که این چارچوب ابتدا عملکرد یک سازمان را در چهار حوزه یا دیدگاه مشتری، فرآیند داخلی، رشد و یادگیری و مالی اندازه¬گیری می¬کرد. این چارچوب بیانگر یک مجموعه از روابط علی– معلولی میان معیارهای خروجی و محرک¬های عملکردی یک سازمان بود. این چارچوب می¬توانست نتایج مالی و نامشهود یک سازمان را بطور همزمان کنترل و اندازه¬گیری کند. با نگاهی به این چارچوب، این نکته مشخص می شود که دیدگاه مشتری همان سرمایه مشتری و

دیدگاه رشد و یادگیری همان سرمایه انسانی و دیدگاه فرآیندهای داخلی همان

سرمایه ساختاری و دیدگاه مالی همان سرمایه مالی و مشهود است. این چارچوب به علت کاربرد در برنامه¬ریزی استراتژیک، اندازه‌گیری عملکرد و دارایی¬های نامشهود از مقبولیت بسیاری برخوردار شده است .

نمودار 8-2- چارچوب کارت امتیازی متوازن
منبع : (برنان ،2000، 240-206)

طبقه¬بندی کنفدراسیون اتحادیه¬های تجاری دانمارک (1999)، آنها سرمایه فکری را متشکل از افراد، بازار و سیستم¬ها می¬دانند شکل این مدل بصورت زیر است.

 

نمودار 9-2- طبقه بندی کنفدراسیون اتحادیه¬های تجاری دانمارک
منبع: ( همان منبع ،240-206)3

این سه جزء مدل بطور نزدیکی به یکدیگر مرتبط شده¬اند. برای مثال موفقیت یک تکنولوژی جدید به شایستگی و آموزش کارکنان بستگی کامل دارد .
طبقه بندی مر و شیوما (2001)، این دو محقق سرمایه فکری را بصورت گروهی از دارایی¬های دانش محور تعریف می¬کنند که به یک سازمان اختصاص داشته و جزء ویژگی سازمانی محسوب می¬شود و از طریق افزودن ارزش، به بهبود وضعیت رقابتی سازمان منجر می¬شود( مر و شیوما ،2001،464-441) .
بر طبق مدل اولیه مر و شیوما، سرمایه فکری را می توان به 6 طبقه ذیل

تقسیم بندی کرد:
1- روابط با ذینفعان : که شامل تمامی اشکال روابط یک شرکت با ذینفعان خود است. این روابط ممکن است شامل توافقات گواهی نامه و شراکتی و قرارداد و ترتیبات توزیع و همچنین روابطی با مشتریان از قبیل وفاداری مشتری و تصویر ایجاد شده از نام تجاری و غیره باشد.
2- منابع انسانی : شامل دارایی¬های دانش محور است که به شکل مهارت، شایستگی، تعهد و انگیزش و وفاداری، یا بصورت دانش فنی، تخصص فنی و توانایی¬هایی حل مشکل و خلاقیت و طرز تفکرات و تحصیلات و غیره در اختیار کارکنان می¬باشد. ل طرح استقرار ساختاری و تکنولوژی ارتباطی و اطلاعاتی مانند پایگاه داده و سرورها و شبکه¬های فیزیکی مانند اینترنت و غیره است.
4- فرهنگ : شامل ارزش¬های سازمانی و رفتار شبکه¬سازی کارکنان و فلسفه¬های مدیریت است.
فرهنگ دارای اهمیت بنیادی برای کارایی و اثربخشی سازمانی است زیرا چارچوب مشترکی را برای تفسیر و تعبیر وقایع سازمانی فراهم می سازد.
5- رویه¬ها و عملیات سازمانی : شامل عملیات داخلی رسمی و غیر رسمی مانند راهنماهای فرآیندی و شبکه¬های مجازی و قوانین ضمنی و رویه¬های غیررسمی و قوانین ضمنی رفتار و سبک مدیریت و غیره است.
6- دارایی یا مالکیت معنوی : مجموع دارایی¬های دانش محور از قبیل حق امتیاز، کپی رایت، برند، طرح و اختراعات به ثبت رسیده و فرآیندهایی است که مالکیت آن بوسیله قانون در اختیار شرکت قرار داده شده است(همان منبع ،441-464)3مانی و رابطه¬ای اشاره شده است. در ادامه با تأکید بر مدل بونتیس، این سه نوع سرمایه بیشتر شکافته می¬شود تا بینش عمیقی از آنها بدست آید.

5-1-2 شباهت¬ها
بطور کلی می¬توان در مطالب گفته شده به چند مورد که در اکثر طبقه بندی ها به آن اشاره شده تاکید نمود.
1-5-1-2- سرمایه انسانی

سرمایه انسانی نشان¬دهنده موجودی دانش افراد یک سازمان است. بونتیس سرمایه انسانی را به عنوان قابلیت جمعی یک سازمان برای استخراج بهترین راه حل¬ها از دانش افرادش توصیف می¬کند (بونتیس ،1998، 63-76) . همچنین بونتیس در سال1999، بحث می¬کند که سرمایه انسانی چون یک منبع نوآوری و نوسازی استراتژیک است، از اهمیت فراوانی برخوردار است (بونتیس ،1999، 402-391) . روس و دیگران (1997) نیز بحث می-کنند که کارکنان، سرمایه فکری را از طریق شایستگی، نگرش و چالاکی فکری شان ایجاد می¬کنند. به عبارت دیگر، شایستگی شامل مهارت¬ها و تحصیلات افراد می¬باشد، درحالیکه نگرش، دربرگیرنده جزء رفتاری کار کارکنان می باشد. چالاکی فکری، فرد را به تغییر رویه¬ها و تفکر در مورد راه حل¬های نوآورانه مسائل قادر می¬سازد. بروکینگ (1996)4 نیز معتقد است که دارایی یک سازمان شامل مهارت¬ها، تخصص، توانایی حل مسأله و سبک¬های رهبری می‌شود .(بونتیس ،1999، 402-391) .
چن و همکاران همچنین بحث می کنند سرمایه انسانی به عنوان م

بنای سرمایه فکری اشاره به عواملی نظیر دانش، مهارت، قابلیت و طرز تلقی کارکنان دارد، که منتج به بهبود عملکرد می¬شود. به علاوه این دانش و مهارت، در ذهن

کارکنان جای دارد، بدین معنی که ذهن آنها حامل دانش و مهارت است )چن و همکاران ،2004، 100-85) .
اگر دانش کارکنان توسط سازمان به کار گرفته نشود، دانش و مهارت آنها نمی¬تواند فعال ش

ود، یا به صورت ارزش بازاری درآید. اگرچه در یک سازمان یادگیرنده، کارکنان به عنوان مهمترین دارایی در نظر گرفته می¬شوند، با این وجود آنها در تملک سازمان نیستند استوارت (1997) . اما هنوز یک بحث داغ این است که آیا دانش جدید ایجاد شده توسط کارکنان متعلق به سازمان است یا خیر. برای مثال، یک برنامه¬ریز نرم افزار یک شرکت که در تعطیلات آخر هفته در منزل یک

برنامه تدوین می¬کند، آیا شرکت هنوز می¬تواند ادعا کند که این برنامه متعلق به آن است؟ سرمایه انسانی سبب شده است که سازمان¬ها تا حد زیادی به دانش و مهارت¬های کارکنان شان برای ایجاد درآمد و رشد و همچنین، بهبود کارآیی و بهره وری متکی شوند .وست و فا

لن (1999) . منافع قابل توجهی را می توان از اطلاعات بیشتر درباره سرمایه انسانی بدست آورد و بر اساس این اطلاعات می توان منابع انسانی را بطور موثرتری در درون سازمان¬ها تخصیص

داد و شکاف¬های مهارتی و توانایی¬های منابع انسانی را به آسانی تشخیص داد. به علاوه، سرمایه انسانی تسهیل کننده تهیه اطلاعات جامع¬تر برای سرمایه¬گذاران یا سرمایه¬گ

ذاران بالقوه است. لنک ( 1997) با وجود اهمیت روزافزون سرمایه انسانی اکثر سازمان¬ها هنوز طبق روال سنتی، پولی را که برای توسعه منابع انسانی صرف می¬کنند در صورت حساب¬های مالی به عنوان یک قلم هزینه، نه یک سرمایه¬گذاری گزارش می¬کنند ، بنابراین، یک پی آمد مهم رویه¬های گزارش دهی مدیریت سنتی این است که، شرکت¬ها ممکن است راغب به کاهش سرمایه‌گذاری در زمینه آموزش و توسعه منابع انسانی شان شوند. (چن و همکاران 2004، 100-85) .

2-5-1-2 سرمایه ساختاری (سازمانی)
یوندت(2000) سرمایه انسانی را به عنوان دانش نهادی شده متعلق به یک سازمان می‌داند که در پایگاه¬های داده ذخیره می¬شود. اغلب از آن به عنوان سرمایه ساختاری یاد می¬کنند. با این وجود یوندت ترجیح داده است که اصطلاح سرمایه سازمانی را به کار ببرد؛ چرا که معتقد است سرمایه سازمانی به طور واضح¬تری بیان می¬کند که این دانش واقعاً متعلق به سازمان است.
سرمایه ساختاری شامل همه ذخایر غیرانسانی دانش است که در برگیرنده پایگاه¬های داده،

نمودارهای سازمانی، دستورالعمل‌های اجرایی فرآیندها، استراتژی¬ها، برنامه¬های اجرایی سازمان می¬باشد (روس ،1997 ، 426-413) .
روس و همکاران معتقدند، سرمایه ساختاری عبارت است از، هر آنچه که د

ر شرکت باقی می ماند پس از آنکه کارکنان به هنگام شب به خانه می روند، به عقیده آنها سرمایه ساختاری در برگیرنده سرمایه سازمانی، نظیر دارایی فکری، نوآوری، فرآیندها و دارایی فرهنگی، و نیز سرمایه نوسازی و

توسعه، نظیر حق ثبت محصولات و تلاش¬های آموزشی می با

شد روس (1997) همچنین، بروکینگ معتقد است که سرمایه ساختاری شامل دارایی¬های زیرساختاری، مثل تکنولوژی، فرآیندها و روش¬های کاری و نیز دارایی فکری، مثل دانش فنی، مارک¬های تجاری و حق ثبت محصولات می¬شود بروکینگ (1996) . به علاوه طبق نظر استوارت سرمایه ساختاری عبارت از دانش موجود در تکنولوژی اطلاعات، حق ثبت محصولات، طرح¬ها و مارک¬های تجاری است استوارت (1997) . به باور چن و همکاران، سرمایه ساختاری به سیستم ساختار و رویه¬های جاری کسب و کار یک سازمان اشاره دارد. از دیدگاه آنها، سرمایه ساختاری بطور واضح¬تر می¬تواند به صورت فرهنگ سازمانی، یادگیری سازمانی، فرآیند عملیاتی و سیستم اطلاعاتی طبقه بندی شود (چن ، 2004، 100-85). طبق نظر بونتیس( 1998، 63-76) اگر یک سازمان دارای سیستم¬ها و رویه¬های کاری ضعیف باشد، سرمایه فکری به حداکثر توانایی بالقوه¬اش دست نخواهد یافت. درحالی¬که سازمان¬هایی با سرمایه ساختاری قوی دارای یک فرهنگ حمایتی خواهند شد که به افراد امکان می¬دهد تا دست به کارهای جدید بزنند، با شکست روبرو شوند و یاد بگیرند. همچنین سرمایه ساختاری می¬تواند به کارکنان پشتیبانی برای تحقق عملکرد بهینه و همچنین عملکرد کسب و کار سازمان کمک کند. سرمایه ساختاری تابعی از سرمایه انسانی است، چرا که سرمایه انسانی یک عامل تعیین¬کننده شکل سازمانی است. از طرف دیگر، سرمایه ساختاری به مجرد اینکه تحت تأثیر سرمایه انسانی قرار گیرد، به طور آشکار و مستقل از سرمایه انسانی ایجاد می شود. برای مثال، ساختار سازمانی و فرهنگ سازمانی به طور مستقل می¬توانند اثرات بنیادی داشته باشند.

بنابراین سرمایه ساختاری و سرمایه انسانی در تعامل با یکدیگر به سازمان¬ها کمک می¬کنند که بطور هماهنگ سرمایه مشتریان را شکل و توسعه داده و بکار گیرند (چن ،2004، 100-85) .

3-5-1-2 سرمایه ارتباطی (مشتری)
بروکینگ (1996) در بخش دارایی¬های بازار به مشتریان، وفاداری آنها و کانال های توزیع که مرتبط با سرمایه مشتری هستند، اشاره می¬کند .
همچنین استوارت ،1997 اظهار می¬دارد که سرمایه مشتری عبارت از اطلاعات بازار برای استفاده در جذب و حفظ مشتریان است. موضوع اصلی سرمایه مشتری، دانش موجود در کانال¬های بازاریابی و روابط با مشتریان است. سرمایه مشتری نشان دهنده توانایی بالقوه یک سازمان به

خاطر عوامل نامشهود بیرونی‌اش است.
اگر چه اصطلاح سرمایه مشتری در ابتدا توسط هیوبرت مطرح شد،

تعاریف جدید، مفهوم آن را به سرمایه ارتباطی توسعه داده اند که شامل دانش موجود در همه روابطی است که سازمان با مشتریان، رقبا، تأمین کنندگان، انجمن¬های تجاری یا دولت برقرار می¬کند (بونتیس ،1999، 391-402) . به علاوه، روس و همکاران ،1997 اظهار می¬کنند که سرمایه ارتباطی که مربوط به مشتریان است بازارگرا است. کوهلی و جاورسکی (1990) عقیده دارند، که بازارگرایی عبارت

از ایجاد هوشمندی بازار در سطح سازمانی نسبت به نیازهای م

وجود و آینده مشتریان است. در نهایت گسترش این هوشمندی باید به طور افقی و عمودی در درون سازمان ایجاد شود (بو

نتیس ،1999،402-391 ) . همچنین، چن و همکاران سرمایه مشتری را در قالب قابلیت بازاریابی، شدت بازار و وفاداری مشتری طبقه بندی می¬کنند. کار اخیر در زنجیره سود خدمات بر روابط علی بین رضایت کارکنان، رضایت مشتریان، وفاداری مشتریان و عملکرد مالی تأکید دارد.کاپلان و نورتون ،1999 همچنین نتیجه یک تحقیق نشان داد که تحول سریع، رضایت مشتریان را افزایش می¬دهد .

فورنل (1992) در نتیجه مطالعات خود دریافت که رضایت مشتریان می¬تواند رابطه کسب و کار را حفظ کند، انعطاف¬پذیری قیمت محصول را کاهش دهد و اعتبار یک شرکت را افزایش دهد. تحقیقات دیگر همچنین نشان می¬دهد که از طریق اندازه¬گیری وفاداری کارکنان می¬توان وفاداری مشتریان را پیش بینی کرد (هریب، 1999،57) . این مطالعات شواهد بیشتری را درباره اهمیت سرمایه مشتری به عنوان یک جزء کلیدی سرمایه فکری یک سازمان فراهم می سازد. به طور کلی، سرمایه مشتری، که به عنوان یک واسطه در فرآیند سرمایه فکری عمل می¬کند، عامل تعیین کننده اصلی در تبدیل سرمایه فکری به ارزش بازاری و در نتیجه، عملکرد کسب و کار سازمان است.

بدون سرمایه ارتباطی ارزش بازاری یا عملکرد کسب و کار سازمان نمی¬تواند محقق شود. بنابراین، رشد سرمایه ارتباطی به حمایت از سرمایه انسانی و سرمایه ساختاری بستگی دارد(چن ،2004، 100-85) .

6-1-2 سنجش سرمایه فکری

 

1-1-6-2 دلایل سنجش سرمایه فکری
بسیاری از پژوهشگران معتقدند که رشد ارزش شرکت¬ها بیش از رشد ارزش دفتری شان می‌باشد در حقیقت گزارشگری مالی سنتی نمی¬تواند ارزش واقعی شرکت را محاسبه نماید و فقط به اندازه‌گیری ترازنامه مالی کوتاه مدت و دارایی¬های ملموس اکتفا می¬کند.
سازمان¬ها بنا بر ایده اندرسون ،2004 به چهار دسته از دلایل ممکن است سرمایه‌های فکری خود را مورد سنجش قرار دهند که عبارتند از :
بهبود مدیریت داخلی
بهبود گزارشدهی به خارج سازمان

مبادلات این سرمایه
دلایل قانونی بهبود حسابداری
در این میان شکاف بین ارزش بازار سازمان و ارزش خالص دارایی¬های مشهود که در واقع سهام ناشی از دارایی¬های نامشهود تلقی می¬شود روز به روز بیشتر توجه سرمایه¬گذاران را جلب می¬نماید. زمانی که این شکاف کوچک باشد بازگشت سرمایه از طریق درآمد سازمان یا دست کم دارایی¬های مشهود آن به شکل منطقی قابل پیش¬بینی خواهد بود. اما دارایی¬هایی به شکل دانش و نشان تجاری بسیار بیشتر در معرض تهدید قرار دارند و تحقق آنها دشوارتر است. ولی به هر حال سرمایه¬گذاران جهت درک بهتر وضعیت سازمان به شاخص¬هایی نیاز دارند که قابل اطمینان باشند (اندرسون ،2004، 242-230) .
اگر چه، روش¬های سنتی حسابداری به طور قابل ملاحظه ای به درک ارزش کسب و کار کمک می‌کنند، با این وجود در یک سازمان دانش محور، که در آن دانش بخش بزرگی از ارزش یک محصول و همچنین ثروت یک سازمان را تشکیل می¬دهد، روش¬های سنتی حسابداری که مبتنی بر دارایی¬های ملموس و نیز اطلاعات مربوط به عملیات گذشته سازمان هستند، برای ارزشگذاری سرمایه فکری، که بزرگترین و ارزشمندترین دارایی برای بسیاری از سازمان¬ها است، ناکافی هستند (سولیون ،2000، 340-328) .
دیدگاه اندازه¬گیری سرمایه فکری بر چگونگی ایجاد مکانیزم¬های اندازه‌گیری جدید برای گزارش دهی متغیرهای غیرمالی یا کیفی سرمایه فکری در کنار داده¬های سنتی، کمی یا مالی تمرکز دارد (جانسون ،1992،64) . در مقایسه با حسابداری مالی سنتی، اندازه‌گیری سرمایه فکری موضوعات مهمی، مثل سرمایه انسانی، رضایت مشتری و نوآوری را در برمی¬گیرد. بنابراین، رویکرد سرمایه فکری برای سازمان¬هایی که می¬خواهند از ارزش عملکرد شان به خوبی آگاه

ی داشته باشند، جامع¬تر است. تفاوت¬های بین این دو رویکرد معنی¬دار هستند، در حالی¬ که حسابداری مالی به گذشته گرایش دارد، اندازه¬گیری سرمایه فکری آینده نگر است. اندازه¬گیری سرمایه فکری واقعیت¬های نرم (کیفیت¬ها) را در برمی-گیرد، در حالی¬که حسابداری

مالی واقعیت¬های سخت(کمیت ها) را اندازه¬گیری می¬کند. اندازه-گیری سرمایه فکری بر ایجاد ارزش تمرکز دارد، در حالی¬ که حسابداری مالی بازدهی عملیات گذشته و جریان نقدینگی را منعکس می‌سازد. به تدریج مشخص شده است که اندازه-گیری مالی سنتی در هدایت تصمیم¬گیری استراتژیک ناکافی است. و باید با اندازه¬گیری سرمایه فکری تکمیل یا حتی جایگزین شود. در اینصورت، مدیران به خوبی می¬توانند از وضعیت موجود (نقاط قوت و ضعف) مدیریت سرمایه فکری¬شان مطلع شوند.
به طور مشخص، اندازه¬گیری سرمایه فکری در تصدیق توانایی سازمان برای تحقق اهداف استراتژیک، نمایش تحقیق و توسعه، فراهم ساختن اطلاعات پشتیبانی برای بهبود پروژه¬ها و تأیید اهمیت برنامه¬های تحصیلی و آموزشی مفید است. اندازه¬گیری سرمایه فکری به عنوان یک روش مهم مدیریت بازاریابی و کسب و کار استراتژیک نیز، بیش از اینکه یک ابزار ارتباط با سهامداران یا سرمایه¬گذاران باشد، به عنوان یک ابزار مدیریت درون سازمانی مفیدتر خواهد بود(بونیتس ،2000، 100-85) .
بنابراین، چون شناسایی سرمایه فکری یک مسأله استراتژیک کلیدی است، در نتیجه، وضعیت موجودش بایستی به طور منظم به هیئت مدیره گزارش داده شود. در یک جمله، اند

ازه¬گیری سرمایه فکری برای مدیریت سرمایه فکری مهم است؛ بدین معنی که مدیریت موثر سرمایه فکری به اندازه¬گیری موثر آن بستگی دارد. بر اساس گزارشات ارائه شده، یک تعداد از شرکت¬ها شروع به پیگیری، ارزشگذاری و ایجاد ابزارهایی برای حمایت از سرمایه فکری¬شان کرده‌اند (هروی و لوسچ، 1999،104) . با این وجود، شاید هنوز نیمی از مدیران شرکت¬ها برای کسب مزیت از این دانش آمادگی ندارند. یک بانک فکری سوئیسی در نتیجه مطالعات خود درباره سرمایه فکری دریافت که به دلیل فقدان اندازه¬گیری سرمایه فکری تنها 20 درصد از دانش موجود یک سازمان در عمل مورد استفاده قرار می¬گیرد. اندازه¬گیری سرمایه فکری از اواسط دهه 1990 یک حوزه تحقیقاتی برای محققان و دست اندرکاران سازمان¬ها شده است. هر دو گروه تلاش¬های زیادی برای اندازه¬گیری و ارزشیابی سرمایه فکری انجام داده¬اند (

سولیون ،2000، 340-328) .
از طرف دیگر اکثر شرکت¬هایی که سرمایه فکری شان را اندازه¬گیری می¬کنند، بر مبنای نتایج حاصل از اندازه¬گیری¬های خود گزارش سرمایه فکری را تهیه می¬کنند. برخی از شرکت¬های پیشرو شروع به انتشار این گزارش¬ها کرده¬اند، بسیاری از آنها با درصدی از خطا، با ایجاد شاخص های جدید، سرمایه فکری را اندازه¬گیری می¬کنند. این شرکت¬ها گزارش¬های

سرمایه فکری خود را، در پرتو تجربه خود در زمینه مدیریت دانش و نیز اندازه¬گیری سرمایه فکری یا تجربه سایرین، تهیه می¬کنند. شرکت¬های اروپایی به طور مشخص در بحث اندازه-گیری و گزارش دهی سرمایه فکری پیشرو هستند.
این روند در شرکت های سوئدی و دانمارکی شروع شد، سپس به جنوب اروپا گسترش یافت. واقعیت مهم دیگر این است که بسیار قبل از اینکه انجمن¬های حسابداری درباره این منبع

 

سازمانی مبتنی بر دانش ابراز نگرانی کنند، ابتکار عمل اندازه¬گیری و گزارشگری سرمایه فکری از دنیای مدیریت ظهور پیدا کرد. در این مورد ابتکار عمل یک گروه از شرکت¬های پیشرو آغازگر اقدام مشابه سایر شرکت¬ها شد و همچنین باعث بیداری انجمن¬های حسابداری و دانشگاه¬ها گردید.
اکثر شرکت¬ها بر روی این واقعیت که سرمایه فکری به سه جزء : سرمایه انسانی، سرمایه ارتباطی و سرمایه ساختاری تقسیم می¬شود، توافق دارند. با این وجود، هر گزارش سرمایه فکری

یک مورد خاص است.
برخی از شرکت¬ها این گزارش را به طور سالانه منتشر می¬کنند. از طرف دیگر، در برخی از شرکت¬ها این گزارش به عنوان یک مدرک جداگانه از گزارش سالانه سنتی منتشر می-شود، درحالی¬که در برخی دیگر از شرکت¬ها این گزارش، فصلی از گزارش سالانه را تشکیل می¬دهد. گزارش¬های سرمایه فکری همچنین از نظر حجم مطلب متفاوت هستند، از پنج

تا بیست و پنج صفحه در تغییر هستند.
نکته مهم دیگر، گرایش سازمان¬ها از استفاده از معیارهای سنتی مالی مانند نرخ بازده سرمایه به سمت معیارهای مبتنی بر ارزش مانند ارزش افزوده اقتصادی و ارزش افزوده بازار است. از سوی دیگر برای مدیریت دانش باید همزمان از معیارهای مالی و غیرمالی استفاده کرد و سیستم‌های اندازه¬گیری یکپارچه را بکار برد (احمد ،1999،102-97) .

 

2-1-6-2 منافع و مزایای اندازه‌گیری سرمایه فکری
شناسایی و نقشه‌یابی (نقشه‌برداری ) دارایی¬های نامشهود
شناخت الگوهای جریان¬های دانشی در درون سازمان
اولویت‌بندی مباحث دانشی حیاتی و سرنوشت‌ساز

تسریع و شتاب دادن به الگوهای یادگیری درون سازمانی

شناسایی بهترین عملیات و اشاعه آن در سرتاسر سازمان
تحت نظارت داشتن مستمر ارزش دارایی¬ها و پیدا کردن راه¬هایی برای افزایش ارزش آنها
درک شبکه‌های اجتماعی سازمان و شناسایی عاملان تغییر
افزایش نوآوری
درک بیشتری از این موضوع که چگونه دانش، یکسری روابط متقابل را بوجود می‌آورد.
افزایش فعالیت¬های همکاری و فرهنگ تسهیم دانش در نتیجه افزایش آگاهی از منافع و مزایای مدیریت دانش
افزایش خود ادراکی کارکنان از سازمان و افزایش انگیزش آنها
ایجاد و خلق فرهنگ عملکردگرا
افزایش شفافیت
افزایش قیمت سهام
بهبود خط مشی‌گذاری در سطح ملی و

کاهش شکاف اطلاعاتی در بازارهای مالی و موفقیت شرکتها در زمینه اجرای استراتژی¬های خود و ; (کننان ،2004، 413-389) .
چرا با وجود اینکه اندازه‌گیری سرمایه فکری دارای این چنین مزایایی است، تلاش¬های کمی در این زمینه صورت گرفته است ؟
شاید یکی از مهمترین دلایل این امر، بخاطر عدم اجماع در مفهوم، طبقه‌‌بندی¬ها و اجزای سرمایه فکری و گوناگونی و تعدد روش¬های

اندازه‌گیری سرمایه فکری است که شرکت¬ها را به اندازه‌گیری سطح سرمایه‌های فکری خود، راغب نمی‌کند.
اندازه‌گیری و گزارش‌دهی سرمایه فکری هزینه‌های عملیاتی را افزایش می‌دهد که محصول قوانین جدید است.اندازه‌گیری و گزارش‌دهی سرمایه فکری موجب می‌شود که برخی از اطلاعات حساس رقابتی که قبلاً فاش نشده بود در قلمرو عمومی افشا شود که ممکن است به ضرر سازمان تمام شود.
ارزشگذاری سرمایه فکری برخلاف دارایی¬های مشهود، خیلی ذهنی است یک نمونه کوچک از این موضوع اندازه‌گیری مهارت¬های فنی شرکت¬های با تکنولوژی پیشرفته و بالا است.
استانداردهای اندازه‌گیری و گزارش‌دهی هنوز درمراحل ابتدایی خود بسر می‌برند و مبهم و ساختار نیافته هستند)سیدرامن ، 2002، 148-128) .
با افزایش پیچیدگی طبقه‌بندی سرمایه فکری، عملیات حسابداری سنتی نمی‌تواند برای شناسایی و اندازه‌گیری دارایی¬های نامشهود جدید در سازمان، بویژه در سازمان¬هایی که مبتنی بر دانش هستند، کاری انجام دهد (پتی ،2000، 176-155) .
مطالعه و اندازه‌گیری سرمایه فکری بیشتر به عنوان یک هنر توصیف می‌شود تا یک علم و دربرگیرنده عوامل روانی و خلاقیت و شامل ترکیبی از مطالعات رفتاری است(لیم ،2004،214) .
بیشتر تحقیقات انجام شده در زمینه سرمایه فکری ، پیمایشی و مطالعه موردی بوده است و برای درک بهتر از روش¬های اندازه‌گیری سرمایه ف

کری باید از سایر روش¬های تحقیق نیز استفاده کرد. استفاده از رویکرد اقدام پژوهشی و رویکردهای چند روشی و متعدد در این زمینه بسیار مفید است (پتی ،2000، 176-155) .
اما یکی از مهمترین مشکلات در زمینه اندازه‌گیری سرمایه فکری به روش¬ها و سیست

م‌های ناکارآمد و ناکارای حسابداری و پارادایمحسابداری سنتی مربوط می‌شود.
تسلط به موضوع و بحث سرمایه فکری و اندازه‌گیری سرمایه فکری مستلزم وجود افرادی است که در زمینه استراتژی، مدیریت دانش، منابع انسانی و جامعه‌شناسی و سایر علوم انسانی تخصص داشته باشند که این موضوع در جهانی که به تخصص‌گرایی در یک زمینه خاص توجه دارد متناقض است (کننان ،2004، 413-389) .

3-1-6-2 برخی از محدودیت¬های سیستم حسابداری سنتی از نظر بونتیس

رویکردهای موجود در حسابداری سنتی به یک سازمان بصورت یک کل مرتبط می‌شوند و نمی‌توانند بخش¬های انفرادی یا کارکنان دانش محور را مورد توجه قرار دهند.
آنها نمی‌توانند توازنی بین پیش‌بینی‌های گذشته‌نگر و پیش‌بینی¬های آینده‌نگر خود برقرار کنند (عدم توازن بین معیارهای مالی یا کمی و معیارهای غیرمالی یا کیفی)
پویایی¬های رفتاری و اثرات آن بر روی اقتصاد سازمانی اندازه‌

گیری نمی‌شود.
هیچ سیستمی برای اندازه‌گیری اثربخشی فرآیند در شکل‌گیری و انتقال دانش ضمنی وجود ندارد (همان منبع، 413-389)6
بطور خلاصه چنین می‌توان گفت که :
پارادایم حسابدرای سنتی برای عصر صنعتی مناسب بوده است زیرا بیشتر دارایی¬های شرکت¬ها مشهود بوده‌اند و این پارادایم فقط به معاملات انجام شده در گذشته توجه می‌کند ولی با ورود به اقتصاد دانش محور، این پارادایم دیگر دارای کارایی لازم نیست و پارادایم حسابدرای جدیدی در حال مطرح شدن است (سیدرامن ،2

002، 148-128) .
رویکردهای اندازه‌گیری سرمایه فکری حقایق نرمی مانند کیفیت¬ها را در برمی‌گیرند در حالی-که معیارهای حسابداری حقایق سختی مانند کمیت¬ها را اندازه‌گیری می‌کند.
اندازه‌گیری سرمایه فکری بر روی خلق و ایجاد ارزش تکیه می‌کند درحالی¬که حسابداری سنتی، پیامدهای معاملات گذشته و جریان¬های نقدی گذشته را که تحقق یافته است، منعکس می‌کند.
رویکردهای سرمایه فکری تمایل به آینده دارند (آینده‌نگر) در حالی که رویه‌های حسابداری سنتی در مقابل گذشته‌نگر هستند (چن ،2004، 100-85) .
بطور تدریجی این موضوع تایید شده است که اندازه‌گیری و سنجش مالی سنتی، در راهنمایی و رهنمود خط مشی¬گذاری استراتژیک دولت¬ها ناکافی و ناتوان است. این رویکرد نیاز دارد تا با اندازه‌گیری‌های جدیدی مانند سرمایه فکری جایگزین یا تکمیل شود. این موضوع باعث

شده است که بحث اندازه‌گیری سرمایه فکری در سطح ملی و استفاده از این اطلاعات نیز در بین دولت¬ها و مجامع بین‌المللی داغ شود. برخی از محققان معتقدند که درک دوباره مفاهیم و روش¬های حسابداری ممکن است شروع خوبی برای درک امکان‌پذیری چارچوب¬ه

ای شناسایی و اندازه‌گیری و افشاء سرمایه فکری باشد و برخی دیگر از محققان معتقدند برای اینکه قادر باشیم که سرمایه فکری را اندازه‌گیری و مدیریت کنیم، ابتدا نیاز به درک بهتر و تعریف دقیق‌تری از مفهوم سرمایه فکری داریم (گودری، 2001، 382-366) .
امروزه طراحی یک مدل اندازه‌گیری برای سرمایه فکری تبدیل به مشکل بزرگی برای اکثر شرکت¬ها شده است بویژه شرکت¬هایی که می‌خواهند الزامات اقتصاد مبتنی بر دانش و جهانی شده را برآورده سازند . در این طبقه بندی چن و همکارانش، منظور از سرمایه انسانی که در واقع مبنا و اساس سرمایه فکری است، دانش، مهارت¬

ها و توانایی¬های کارکنان و طرز فکرهای کارکنان درباره کسب و کار است.
از نظر آنها در واقع این سرمایه انسانی است که می¬تواند دانش را بوسیله تبدیل به سه جزء دیگر سرمایه یعنی سرمایه ساختاری، مشتری و نوآوری، به ارزش بازاری تبدیل کند و از طرف دیگر این سرمایه انسانی است که اشکال عملیاتی سه سرمایه دیگر را تعیین می¬کند.
بطور دقیق¬تر تعریف اجزای سرمایه فکری از نظر آقای

چن و همکارانش به شرح زیر است:
1- سرمایه انسانی نمایانگر دانش ضمنی قرار گرفته در ذهن و افکار کارکنان است. سرمایه انسانی یک منبع مهم از نوآوری و بازآفرینی یک شرکت است و سرمایه انسانی بصورت ترکیبی از شایستگی¬ها، طرز فکر و خلاقیت کارکنان تعریف می شود. شایستگی کارکنان در واقع بخش سخت¬افزاری سرمایه فکری است که شامل دانش، مهارت¬ها و استعدادهای کارکنان است و منظور از دانش، دانش فنی و دانش دانشگاهی است و مهارت¬های کارکنان در واقع توانایی انجام وظایف و تکالیف عملی کارکنان است که از طریق تمرین حاصل می¬شود و برخی از آنها از طریق تحصیلات بدست می¬آید. طرز فکرها در واقع بخش نرم¬افزاری سرمایه فکری است که شامل انگیزه برای کار و رضایت از کار است و در واقع به عنوان پیش شرطی برای نمایش شایستگی¬های کارکنان در نظر گرفته می شود. خلاقیت کارکنان آنها را قادر می¬سازد تا از دانش خود استفاده کنند و بطور مستمر نوآوری داشته باشند و بنابراین عامل مهمی

در گسترش و ایجاد سرمایه فکری یک شرکت است.
2- سرمایه ساختاری با سیستم و ساختارهای یک موسسه سروکار دارد و در واقع روتین¬های یک کسب و کار است. یک موسسه با سرمایه ساختاری قوی می¬تواند شرایط م

ساعد و مناسبی را برای استفاده و بهره برداری از سرمایه انسانی ایجاد کند و به سرمایه انسانی اجازه دهد تا از توان بالقوه خود نهایت استفاده را ببرد و بنابراین باعث افزایش سرمایه نوآوری و مشتری می¬شود. سرمایه ساختاری را می¬توان بصورت فرهنگ، ساختار سازمانی، یادگیری سازمانی و فرآیندهای عملیاتی و سیستم¬های اطلاعاتی تقسیم کرد. هر کدام از اجزاء سرمایه ساختاری می¬توانند بر روی سه سرمایه دیگر و بخصوص سرمایه انسانی تأثیر بگذارند و متقابلاً از آنها تأثیر بپذیرند برای مثال یک فرهنگ قوی می¬تواند عامل مهمی در انگیزش کارکنان باشد. سرمایه نوآوری به ارائه ترکیب جدیدی از عوامل حیاتی و ضروری تولید در درون یک سیستم

تولیدی اطلاق می¬شود. این سرمایه می¬تواند شامل محصولات جدید، تکنولوژی های جدید، بازار

جدید و مواد جدید و ترکیب جدید باشد.
با افزایش اهمیت دانش، سرمایه نوآوری به جزء مهمی از سرمایه فکری تبدیل می¬شود و این سرمایه می¬تواند به سه جزء موفقیت¬های نوآوری، مکانیسم¬های نوآوری و فرهنگ نوآوری تقسیم شود (چن ،2004، 100-85) .

3- سرمایه مشتری به ارزش دانش قرار گرفته شده در کانال¬های بازاریابی یک سازمان اطلاق می‌شود که یک موسسه از طریق انجام کسب و کارهای خود، آنرا خلق و ایجاد می¬کند در مقایسه با سه سرمایه دیگر این سرمایه دارای اثرات مستقیم بیشتری بر روی تحقق ارزش یک شرکت است و بطور فزاینده¬ای به عامل مهمی در کسب و کارها تبدیل شده است (بونتیس ،1998، 76-63) .

 

4-1-6-2مدل¬ها و روش¬های اندازه گیری سرمایه فکری
مدیریت سرمایه فکری نیازمند بکارگیری متدها و روش¬هایی است که بتواند بر اساس شاخص¬های بیان شده، سهم مدیریت دانش را در تحقق استراتژی و برنامه مدیریت دانش ارزیابی نماید.

در ادبیات سرمایه فکری، مدل¬های مختلفی برای اندازه¬گیری سرمایه فکری پیشنهاد شده است. برخی از آنها مدل¬های خاصی هستند که در یک شرکت خاص طراحی و اجرا شده¬اند. برخی دیگر صرفاً مدل¬های نظری هستند که بیشتر آنها به عنوان یک مدل اندازه¬گیری سرمایه فکری پذیرفته شده و معتبر مطرح نیستند. به عبارت دیگر، هیچ یک از این مدل¬ها بطور نظام مند برای اندازه¬گیری سرمایه فکری در سطح ملی و بین المللی بکار برده نمی¬شوند. (استوارت ،1997 وسویبی ، 1998 ،6-17) .
در محیط تجاری کنونی اندازه¬گیری ارزش سازمانی با استفاده از روش¬های سنتی با ارزش اقتصادی امروز آنها نامربوط می¬باشد. روش¬های سنتی، ارزش نهفته در مهارت، تجربه، قابلیت¬های یادگیری افراد و همچنین ارزش موجود در شبکه ارتباطات میان افراد و سازمان¬ها را نادیده می¬گیرد.
تلاش¬های زیادی جهت تشریح تفاوت میان ارزش بازاری شرکت¬ها انجام گرفته است. مشهور ترین این روش ها، روش ترازنامه نامرئی، کنترل دارایی¬های ناملموس و کارت امتیازی متوازن می‌باشد. روش ارزش افزوده اقتصادی، روش شاخص سرمایه فکری، روش

کارگزار تکنولوژی، روش نرخ بازده دارایی¬ها، روش تشکیل سرمایه بازار، روش سرمایه فکری مستقیم، روش جهت‌یابی تجاری اسکاندیا، روش¬های مالی و مدل مدیریت سرمایه فکری، VAIC، روش جویا Joia و روش q Tobin که در زیر به تحلیل ویژگی¬های هر یک از این روش¬ها خواهیم پرداخت (رادو و لیلیرات

،2002،174) .
بطور کلی مدل¬های سنجش سرمایه فکری را می¬توان در دو گروه طبقه¬بندی کرد:
الف– مدل¬هایی که سرمایه فکری را بصورت غیر پولی ارزیابی می¬کنند.

ب– مدل¬هایی که سرمایه فکری را بصورت پولی و مالی ارزیابی می¬کنند (تان ،2007، 95-76) .

7-1-2 مدل¬های سنجش غیرمالی سرمایه فکری
1- ترازنامه نامرئی (ناملموس)
این روش به منظور نشان دادن دارایی¬های شرکت¬های مبتنی بر دانش طراحی شده است. این روش در واقع توسعه¬ای در حسابداری منابع انسانی به شمار می¬آید. در این نگرش، سرمایه فکری شرکت به دو دسته سرمایه فردی و سرمایه ساختاری تقسیم می شود. شاخص اصلی سرمایه فردی همان شایستگی های حرفه ای کارکنان کلیدی که استراتژی یک شرکت را تشریح می¬کنند، می¬باشد. سرمایه ساختاری نیز شامل مزیت رقابتی یک شرکت و توانایی¬های کارکنان آن مانند شهرت، تجربه و روش¬های خاص تولیدی می¬باشد. این مدل، مبتنی بر معیارهای کیفی است و توانایی ارزیابی کمی ارزش سرمایه فکری را ندارد (آنل ،1989،65-50) .
2- کنترل دارایی¬های ناملموس
این روش در پی اندازه¬گیری دارایی¬های ناملموس شرکت به روشی ساده می باشد. در این راستا معیارهای مناسب متعددی را معرفی نموده و هدف از آن، ایجاد بینش و دیدگاهی جامع از موقعیت سرمایه فکری شرکت می¬باشد. در این روش ضروری است تا معیارها با واقعیت-های هر شرکت مطابقت داده شده و تعدیل شوند. اشکال عمده این روش در آن است که با تمامی شرکت¬ها و موقعیت¬ها قابل انطباق نمی¬باشد. از این روش همچنین برای طراحی سیستم¬های اطلاعاتی و یا انجام ممیزی¬ها استفاده می شود (سویبی ،1998،6-17)
3- کارت امتیاز دهی متوازن
این روش، ابزاری را جهت ایجاد ثبات در استراتژی های آینده بدست می¬دهد.
این روش، شرکت‌ها را قادر می¬سازد تا نتایج مالی را همزمان با نظارت و کنترل در ایجاد ظرفیت¬ها و اکتساب دارایی¬های ناملموسی که به آنها برای رشد در آینده نیاز دارند، دنبال کنند. این شیوه بیانگر نوعی کمبود جدی در سیستم¬های مدیریت سنتی و ناتوانی آنها در مرتبط نمودن استراتژی بلند مدت شرکت با فعالیت¬های کوتاه مدت آن می¬باشد. این روش گذشته و حال شرکت را با آینده¬اش مرتبط می نماید و ابزاری در اختیار مدیریت شرکت قرار می دهد تا استراتژی¬های گوناگونی را برای شرکت تعریف و آنها را کنترل نماید. این روش اید.

کاپلان و نورتون معتقدند که این شیوه نوعی سیستم اندازه¬گیری است که با استفاده از معیارهای کیفی، میزان استراتژی به اجرا درآمده شرکت را نشان می¬دهد. این معیارها عبارتند از دیدگاه مالی، دیدگاه مشتری، دیدگاه فرآیندهای داخلی و دیدگاه نوآور و یادگیری، این روش تا حدی ایستا بوده و برای هر شرکت، خاص می باشد.
استفاده از کارت امتیازی متوازن ، یادگیری حاصل از مدیریت دانش را مستقیماً به عملکرد س

ازمان ارتباط می¬دهد که به نوبه خود با عملکرد کلی سازمان ارتباط دارد. روش ک

ارت متوازن، استراتژی کل واحد را به اهداف کمی تبدیل نموده و بر

 

 

 

عوامل موفقیت ناملموس نیز تأکید می‌کند که عمدتاً شامل سه جزء سرمایه فکری، سرمایه ساخت

اری و سرمایه مشتری است. (کاپلن و نورتن ،1996،89) .
4- شاخص سرمایه فکری
در جائی که فعالیت¬های نسل اول، اطلاعاتی را در خصوص اجزای مجرد سرمایه فکری به دست می¬دهند، این شاخص فعالیت¬های نسل دوم را مطرح می¬نماید (شاخص¬هایی که بر تصویر کلی از فرآیند ایجاد ارزش در شرکت تمرکز می نماید) .
این روش در تلاش است تا شاخص¬های پراکنده را در مجموعه¬ای واحد ارائه نماید و میان تغییرات حاصله در سرمایه فکری و تغییرات در ارزش بازاری شرکت¬ها همبستگی ایجاد نماید

. این معیار جنبه¬های مختلفی را در بر می¬گیرد. مزایای این روش در آن است که معیاری غیر متعارف را ارائه می¬نماید، بر نظارتی پویا در خصوص سرمایه فکری متمرکز می باشد، توان احتساب عملکرد دوره¬های قبلی را داشته و نگرشی واحد، کلی و جامع از شرکت ارائه م

 

ی نماید. این معیار گامی به پیش تلقی می¬شود چرا که به مدیران این اجازه را می¬دهد تا تأثیراتی که یک استرتژی بخصوص در سرمایه فکری شرکت شان دارد را درک نمایند و گزینه¬

های متعدد را با هم مقایسه نمایند تا مشخص شود کدامیک از آنها از حیث سرمایه فکری

مرجح می باشند.
شاخص سرمایه فکری همچنین موجب الگوبرداری منظم از فعالیت¬های مبتنی بر آینده می-گردد. این اقدام موجب مقایسه¬هایی در سطوح واحد تجاری و شرکت می¬گردد (روس ،1997، 426-413) .
5- کارگزار تکنولوژی
این نگرش نوعی پیشرفت در امر سنجش و اندازه¬گیری سرمایه فکری به شمار می¬آید، چرا که شرکت¬ها را قادر می¬سازد تا ارزش پولی سرمایه فکری شان را محاسبه نمایند. بروکینگ سرمایه فکری را ترکیبی از 4 جزء دارایی¬های بازار، دارایی¬های مبتنی بر انسان، دارایی¬های مالکیت معنوی و دارایی‌های زیربنایی می¬داند . دارایی¬های بازار مزایای بالقوه¬ای که یک سازمان از دارایی¬های غیرملموس مرتبط با بازار کسب می¬کند را متعادل می نماید. دارایی-های مبتنی بر انسان به تخصص¬ها و توانایی¬های تخصصی موجود، ظرفیت خلاقیت و حل مسأله، رهبری و مهارت¬های مدیریتی که در شکل کارکنان سازمان ارائه می¬گردند مرتبط می باشند. دارایی¬های مالکیت معنوی به مکانیزم¬های قانونی لازم جهت حفظ شرکت و دارایی¬های زیر بنایی آن نظیر دانش فنی، حقوق تکثیر، حقوق طراحی و نشانه¬های تجاری و خدماتی مربوط می¬باشد. در نهایت دارایی¬های زیر بنایی شامل آن دسته از تکنولوژی‌ها، متدولوژی ها و فرآیندهایی است که سازمان را قادر می سازد، تا به وظایف خود عمل کند و در برگیرنده فرهن

 

گ شرکت، روش¬های ارزیابی ریسک، روشهای مدیریت نیروهای فروش، ساختار مالی، پایگاه¬های اطلاعاتی بازار و یا مشتریان و سیستم¬های ارتباطی می¬باشد (بروکینگ،1998،78) .

6- روش جهت یابی (مرورگر) تجاری اسکاندیا
این روش بر اساس منطق و مفهوم ارائه شده در روش ترازنامه نامرئی بنا نهاده شده است

. این مرورگر توسط شرکت اسکاندیا که یک موسسه خدمات مالی در سوئد می باشد، طراحی شده و به خوبی توانسته است در اندازه¬گیری دانش پیشگام شود. این روش با اغلب ابزارها و روش¬های اندازه¬گیری سرمایه فکری متناسب بوده و ابزار خاصی را در این رابطه طراحی نموده است و ابزاری است برای ارزیابی دارایی¬های نرم افزاری سازمان و دارایی¬های نامش

هود. این مرورگر سرمایه فکری را بر حسب 164 شاخص، 91 مورد فکری و 73 مورد مالی اندازه¬گیری می¬کند.
این روش علاوه بر زمینه سنتی مالی، به مشتریان، فرآیند، منابع انسانی، توسعه و بازار آفرینی نیز توجه فراوانی می¬نماید. در این روش شاخص¬های مشتری محوری عبارتند از: تعداد حساب¬های مشتریان، تعداد واسطه¬ها و تعداد مشتریان از دست رفته. شاخص¬های فرآیند محوری در آن عبارتند از: تعداد حساب‌های مشتریان به ازای خالص تعداد کارکنان و هزینه-های مدیریتی به خالص کارکنان و شاخص¬های انسان محوری در آن عبارتند از : میزان گردش پرسنل، نسبت مدیران، نسبت زنان مدیر و نسبت هزینه‌های آموزش به کارکنان. در نهایت شاخص¬های مبتنی بر توسعه و بازار آفرینی در آن عبارتند از: شاخص رضایت کارکنان، هزینه¬های بازاریابی به خالص مشتریان و سهم ساعت¬های آموزش. این روش در دنیای امروز روشی آرمانی و مطلوب به شمار می آید. این روش علی¬رغم کامل¬تر بودن در زمینه تشریح بهتر عملکرد تجاری، قادر به کمی¬سازی سرمایه فکری نمی¬باشد .

در مرورگر اسکاندیا، شاخص¬های سرمایه فکری طراحی شده که به مدیران در ترسیم افق رشد سازمان کمک می¬کند. شرکت¬های بزرگ متعددی مانند داوکمیکال از این مرورگر برای تعیین ارزش سازمان خود استفاده می¬کنند (بروکینگ،1998،141) .
7- مدل مدیریت سرمایه فکری

زمانی که از سنجش و اندازه¬گیری صحبت می¬کنیم ابتدا ضروری است تا منابع غیر ملموس و حیاتی شرکت (که نیازمند نظارت و مدیریت هستند) را به منظور نیل به اهداف استراتژیک یا برای ارتقای مزیت اصلی آنها شناسایی نموده و سپس باید اشخاص ثابت

ی که دارای اطلاعات مفیدی درباره ارزش واقعی شرکت هستند را شناسایی کنیم. فرآیند مدیریت سرمایه فکری دارای سه مرحله اساسی، شناسایی، اندازه‌گیری و مدیریت این منابع می¬باشد.
8- روش جویا
ادومالون عنوان کرد که سرمایه فکری، پس از محاسبه اجزای آن، محاسبه خواهد شد. آنها معتقدند که سرمایه فکری شامل اجزای زیر است .
1- سرمایه انسانی 2- سرمایه نوآوری 3- سرمایه فرآیندی 4- سرمایه ارتباطی

که با قرار دادن این اجزاء در یک فرمول مالی، می¬توان گفت :

MV = BV + IC
که در آن :
MV = ارزش بازاری
BV = ارزش دفتری = (PC + MC)
MC = سرمایه مالی (پولی)
PC = سرمایه فیزیکی
IC = سرمایه فکری = (HC+IVC+RC+SC)
HC = سرمایه انسانی
IVC = سرمایه نوآوری
RC = سرمایه مشتری / سرمایه ارتباطی
SC = سرمایه فرآیندی / سرمایه ساختاری
که این محاسبات پیشرفته، توسط اصول حسابداری پذیرفته شده است و منطبق بر ترازنامه شرکت می باشد (ادوینسون و مالونه ،1997، 75-74 ) .

9- مدل محاسبه بر مبنای متغیر های زبانی فازی
این مدل در سال 2008 توسط چن تانگ و وی شن ابداع شد بر اساس

این مدل ابتدا باید اقلام و شاخص¬های سرمایه فکری را تعیین نمود و با استفاده از پرسشنامه، اطلاعات این شاخص¬ها را که بر اساس خیلی ضعیف تا خیلی خوب و نیز خیلی بی اهمیت تا خیلی با اهمیت می¬باشد بدست آورد و با استفاده از مدل¬ها و برنامه¬ریزی¬های فازی، مقدار هر یک از این شاخص¬ها و وزن هر یک محاسبه می¬شود که این مقادیر، مقادیر اقلام سرمایه فکری می¬باشند.
این مدل از آن جهت با اهمیت می¬باشد که در محاسبات آن به علت  آنها را نیز تا حدود زیادی پوشش خواهد داد (شن تای و چن ،2008 ،20) .

8-1-2 مدل¬های سنجش پولی و مالی سرمایه فکری

1- ارزش افزوده اقتصادی
در دهه 1990، EVA که توسط شرکت ” استرن استوارت و کمپانی ” یک موسسه مشاوره در نیویورک مطرح گشت از شهرت زیادی برخوردار شد. این روش بر حداکثر کردن ارزش ثروت سهامداران تأکید دارد (بون و والانس ،1997،104) .
سپس در مقاله¬ای که در سال 1993 در مجله فورچون چاپ شد به تشریح جزئیات مفهوم EVA پرداخته شده و توسط شرکت¬های مادر در آمریکا بکار برده می¬شوند.
در این روش، از معیارهایی نظیر بودجه¬بندی سرمایه¬ای، برنا

مه¬ریزی مالی، تعیین هدف، اندازه¬گیری عملکرد، ارتباط با سهامداران و جبران خدمات تشویقی برای تعیین راه¬هایی که از طریق آنها ارزش شرکت افزوده یا کم می¬شود، استفاده می¬شود. نقطه قوت این روش، همبستگی آن با قیمت سهام است. از آنجائی¬که این روش بطور گسترده¬ای در مجامع مالی پذیرفته شده و از مقبولیت برخوردار است، می¬تواند مشروعیت شرکت را در بازارهای مالی افزایش دهد. عیب عمده این روش پیچیدگی آن می¬باشد. از آنجایی¬که این روش از دارایی¬های دفتری با اتکاء به هزینه¬های تاریخی بهره می¬گیرد و ارزش دفتری نیز با ارزش بازار فعلی مطابقت چندانی ندارد، ممکن است جهت بیان ارزش دارایی های غیر ملموس، چندان مطلوب نباشد.
رویکرد مبتنی بر EVA مدیران را در سرمایه¬گذاری بهتر در مدیریت سرمایه فکری یاری می‌دهد. EVA همچنین معیاری اثر بخش برای کیفیت تصمیمات مدیریتی است و شاخصی مناسب برای رشد ارزش شرکت در آینده می¬باشد.

به هر حال EVA بصورت کمی و مالی بیان می¬شود و شامل پنج مرحله است :
بررسی داده های مالی شرکت
شناسایی و تعیین نوع سرمایه¬های شرکت
تعیین نرخ هزینه سرمایه شرکت
محاسبه ارزش افزوده اقتصادی از طریق کسر هزینه سرمایه از سود خالص

 

در حقیقت EVA ، اختلاف بین سود خالص عملیاتی پس از کسر مالیات و بهره از جمع حقوق صاحبان سهام و بدهی¬ها می باشد (چن و دود ،2001، 89-65) .
ارزش افزوده اقتصادی کاربردهای بسیار مختلفی دارد، به عنوان مثال برای اند

ازه¬گیری عملکرد بازار برای تعیین جایگاه رقابتی که توسط گروه مشاورین بوستون مطرح شد از بازده جریان نقدی بر سرمایه گذاری استفاده می¬شود.
برای سیستم گزارش عملکرد شرکت از ارزش افزوده سهامداران استفاده می¬شود. ارزش افزوده تنظیمی اقتصادی توسط دویلرز مطرح شد. همچنین ارزش افزوده اقتصادی تصفیه شده توسط باس و دیگران، عنوان شد.
سود اقتصادی تنظیم شده نیز توسط ماراکون مطرح شد. همچنین مدیریت ارزش اقتصادی توسط KPMG مطرح شد (ولیرز ،1997،58) .
البته محاسبه سود اقتصادی از درآمد حسابداری آسان نمی¬باشد و احتیاج به صدها تطبیق و تغییر دارد. بعنوان مثال حسابداری سنتی، وجه نقدی که برای تحقیقات و توسعه (R&D) خرج می¬شود را جزء هزینه‌ها تلقی می¬کند، اما این در حالی است که بعد از ورود به سود اقتصادی تبدیل به سرمایه خواهد شد تا جایی که آن سود اقتصادی آینده را فراهم می¬کند . که فرمول محاسباتی EVA به صورت زیر می باشد .

 

EVAtTM = NOPATt – WACC (Capitalt-1)
که در آن :
NOPATt = سود خالص عملیاتی پس از کسر مالیات در انتهای دوره t
WACC = میانگین موزون هزینه سرمایه
Capitalt-1 = مجموع سرمایه به ارزش دفتری در ابتدای دوره t (انتهای دوره t-1)
(چن و دود ،2001، 89-65)
2- نرخ بازده دارایی ها
نرخ بازده دارایی¬های شرکت، نرخی است که می¬توان آن را با متوسط ص

نعت مقایسه نمود تا اختلاف آن با متوسط صنعت بدست آید. اگر اختلاف مذکور صفر یا منفی باشد، شرکت از سرمایه فکری اضافی برخوردار نیست. اگر این اختلاف مثبت باشد، فرض می¬شود که شرکت در صنعت خود از سرمایه فکری اضافی برخوردار است. در صورت وجود مازاد بازده نسبت به صنعت، این بازده دارایی¬های اضافی در متوسط دارایی¬های ملموس ش

رکت ضرب می¬شود تا متوسط عایدات اضافی سالیانه شرکت محاسبه شود. تقسیم این عایدات اضافی بر هزینه سرمایه شرکت، ارزش سرمایه فکری شرکت را به دست می¬دهد. مزیت عمده این روش فرمول ساده آن و قابل دسترس بودن تمامی اطلاعات مورد نیاز در صورت¬های مالی تاریخی شرکت می باشد. عیب عمده این روش در فقدان ارائه اطلاعاتی است که مدیران برای مدیریت موثر سرمایه فکری شان به آنها نیازمند می باشند ( رادو و لیارت ،2002،1

45) .
3- روش تشکیل سرمایه بازار
این روش معیاری بازاری از سرمایه فکری شرکت را ارائه می¬نماید. در این روش فرض بر آن است که تشکیل سرمایه اضافی یک شرکت نسبت به حقوق صاحبان سهام آن، همانا بیانگر سرمایه فکری موجود درآن می¬باشد. این روش مبتنی بر عرف بازارهای سرمایه و برآورد قیمت سهام است. در این روش، جهت سنجش و اندازه¬گیری سرمایه فکری ضروری است تا صورت¬های مالی تاریخی در مقابل اثرات تورم یا هزینه¬های جایگزینی آنها تعدیل شود. گرچه یکی از اهداف اندازه¬گیری سرمایه فکری، تشریح میان اختلاف ارزش بازار و ارزش دفتری شرکت¬ها است، اما این نوع تشریح و تفسیر قادر به بیان این حقیقت نمی باشد که دارایی¬های ناملموس شرکت تنها پدید آورنده این اختلاف بوده¬اند.
بر اساس روش یاد شده، سرمایه فکری در شرکت¬های تکنولوژی اطلاعات، تمامی ارزش شرکت را تشکیل خواهد داد چرا که تفاوت فاحشی میان ارزش بازار و ارزش دفتری پایین اینگونه شرکت¬ها وجود دارد.
4- روش سرمایه فکری مستقیم

تأکید این روش اندازه¬گیری ارزش سرمایه فکری ابتدا بر شناسایی اجزای مختلف آن و سپس ارزیابی هر یک از اجزاء قرار گرفته است.
با تعیین اجزاء سرمایه فکری شرکت (سرمایه مشتری، نظیر وفاداری مشتریان، مالکیت فکری نظیر حقوق اختراعات، دارایی¬های فنی نظیر دانش فنی، دارایی¬های انسانی نظیر آم

وزش و دارایی¬های ساختاری نظیر سیستم¬های اطلاعاتی و تعیین ارزش هر یک از این اجزاء، می¬توان ارزش کلی فکری سرمایه شرکت را محاسبه نمود. این روش پیچیده¬ترین اما دقیقترین ابزار

اندازه¬گیری سرمایه های فکری است. عیب اصلی این روش در ضرورت شناسایی تعداد زیادی از اجزاء، اندازه¬گیری و یا ارزشگذاری هر یک از آنها می¬باشد که موجب پر هزینه و پیچیده

شدن این روش می¬گردد.
5- روش¬های اندازه گیری مالی سرمایه فکری
بر اساس این روش، سرمایه فکری یک شرکت متشکل از سرمایه انسانی، سرمایه ارتباطی (مشتری) و سرمایه ساختاری است و نقاط تلاقی آنها با هم ترکیبی از سرمایه فکری را نشان می‌دهد. ترکیب سرمایه انسانی و ارتباطی منجر به روابط افراد و نزدیکی آنها با مشتریان و به کارگیری خلاقیت¬های آنها جهت پاسخ¬گویی به نیازهای خاص مشتریان می¬گردد. ترکیب سرمایه ساختاری و ارتباطی منعکس کننده توانایی شرکت در انتقال نام¬های تجاری به مشتریان است و به کیفیت ارزشی که مشتریان به نام تجاری شرکت می¬دهند مرتبط می¬باشد. ترکیب سرمایه انسانی و سرمایه ساختاری در فرآیند دانش نهفته است. به عنوان مثال می¬توان به اشتراک در بهره¬گیری از دانش موجود و یا انتشار آن اشاره نمود.
این روش قادر به اندازه¬گیری پولی سه جزء یاد شده بودو و ابزار مناسبی را جهت ارزیابی، مدیریت و مقایسه عملکرد شرکت¬ها، در طول زمان به مدیران ارائه می نماید. جهت سنجش و ارزشگذاری مالی سرمایه فکری مراحل زیر پیشنهاد می¬گردد (استوارت،1997 ،15) .
گام اول – تعیین سرمایه فکری مشهود
ارزش بازار = ارزش ملموس + ارزش ناملموس
ارزش بازار = ارزش دفتری + ارزش سرمایه فکری مشهود
ارزش بازاری قابل دسترس = ارزش بازار + فرسایش سرمایه فکری
ارزش بازاری قابل دسترس = سرمایه ملموس + (سرمایه فکری مشهود +

فرسایش سرمایه فکری)
گام دوم – شناسایی اجزای مرتبط با سرمایه فکری
گام سوم – تخصیص اوزان مناسب به اجزای سرمایه فکری بر اساس تجربه و

شناخت از آنها
گام چهارم – تعدیل ضرایب همبستگی
گام پنجم – ارزشگذاری
6- روش q توبین
ارزش q توبین مساوی است با، تقسیم ارزش بازاری به ارزش دفتری. که این نرخ ارتباط بین ارزش بازاری و ارزش دفتری شرکت را اندازه¬گیری می¬کند. که توسط اقتصاددانی بنام جیمز توبین برنده جایزه نوبل مطرح شد.
توبین این روش را در سال 1969 پیشنهاد کرد و بیان کرد که اگر q بزرگتر از 1 باشد بیانگر این است که دارایی¬ها ارزشی بیشتر از ارزش دفتری خود دارند.
مثلاً یک کمپانی با ارزش بازار سهام 100 میلیون و ارزش دفتری 25 میلیون، دارای نرخ q، 4

می¬باشد که این نرخ در بلند مدت متمایل به 1 خواهد شد. البته این شاخص را باید با متوسط صنعت مقایسه کرد. برای مثال، شرکت¬هایی که در صنعت نرم افزاری فعالیت می-کنند، سرمایه فکری در آنها بسیار زیاد است و نرخ q توبین درآنها متمایل به 7 می شود و از طرفی شرکت¬هایی که در صنعت فولاد فعالیت می‌کنند، دارایی¬های فیزیکی درآنها بسیار زیاد است و دارای یک نرخ q نزدیک به 1 می‌باشند، بر طبق فرمول جویا سرمایه فکری برابر است با :
IC = MV + ( )

7- مدل ضریب ارزش افزوده فکری
مدل ضریب ارزش افزوده فکری که بوسیله پولیک ،1998 مطرح شده است، به عنوان مدل اصلی سنجش سرمایه فکری در این پایان¬نامه بکار گرفته خواهد شد و اساس اندازه¬گیری آن سه متغییر وابسته می¬باشد.

ضریب ارزش افزوده فکری یک فرآیند تجزیه و تحلیل می¬باشد که برایمایه فکری، طراحی شده است.
مدل ضریب ارزش افزوده فکری ترکیبی از سه شاخص قراردادی می باشد که عبارتند از :

CEE کارآیی سرمایه ارتباطی است که شاخصی از کارآیی ارزش افزوده بر مبنای ارتباطات می‌باشد.
HCE کارآیی سرمایه انسانی است که شاخصی از کارآیی ارزش افزوده بر مبنای سرمایه انسانی می¬باشد.
SCE کارآیی سرمایه ساختاری است که شاخصی از کارآیی ارزش افزوده بر مبنای سرمایه ساختاری می باشد.
فرمول بندی شاخص¬های VAIC بصورت عبارت جبری زیر می¬باشد :
VAICi = CEEi + HCEi + SCEi
که در آن :
VAICi : ضریب سرمایه فکری برای کمپانی i می باشد.

CEEi : ضریب سرمایه ارتباطی برای کمپانی i می باشد.
HCEi : ضریب سرمایه انسانی برای کمپانی i می باشد.

SCEi : ضریب سرمایه ساختاری برای کمپانی i می باشد.
پولیک (1998) عنوان کرد، در وضعیتی که ضریب VAIC بالاست، کارآیی ارزش افزوده حاصل از کل منابع شرکت بهتر است.
اولین گام برای تعیین ارزش افزوده کلی شرکت، محاسبه CEEi، HCEi و SCEi می¬با

شد که این محاسبات بوسیله عبارت زیر تعریف می شود :
محاسبه ارزش افزوده (VAi) شرکت i در سال i ، که بصورت زیر می باشد :
VAi = Ii + DPi + Di + Ti + Mi + Ri
که در آن :
Ii : جمع هزینه بهره شرکت برای سال i
DPi : هزینه استهلاک شرکت برای سال i
Di : سود سهام شرکت برای سال i
Ti : مالیات شرکت برای سال i
Mi : سهم اقلیت شرکت برای سال i
Ri : سود انباشته شرکت برای سال i
محاسبه CEEi که بوسیله عبارت زیر تعریف می شود :
CEEi =
که در آن :
CEEi : ضریب کارآیی سرمایه ارتباطی برای شرکت i
VAi : ارزش افزوده کلی شرکت i
CEi : ارزش دفتری دارایی های شرکت i می باشد .
محاسبه HCEi که بوسیله عبارت زیر تعریف می شود :
HCEi =
که در آن :
HCEi : ضریب کارآیی سرمایه انسانی برای شرکت i
VAi : ارزش افزوده کلی شرکت i

 

HCi : کل مبلغ سرمایه گذاری شده برای حقوق و دستمزد شرکت i می باشد.

محاسبه SCEi که بوسیله عبارت زیر تعریف می شود :
SCEi =
که در آن :
SCEi : ضریب کارآیی سرمایه ساختاری برای شرکت i
VAi : ارزش افزوده کلی شرکت i
SCi : سرمایه ساختاری شرکت i
و برای محاسبه SCi (سرمایه ساختاری) در فرمول بالا از رابطه زیر استفاده می شود.
SCi = VAi – HCi
که در آن :
SCi : سرمایه ساختاری شرکت i
VAi : ارزش افزوده کلی شرکت i
HCi : کل مبلغ سرمایه گذاری شده برای حقوق و دستمزد برای شرکت i می باشد.

پولیک (1998) عنوان کرد که یک رابطه معکوس متناسب بین SCi و HCi وجود دارد (ادوینسون، 1997- پولیک ،1998- سویبی، 2001 ،17-6 ) .

2-2 بخش دوم – راهبری شرکت
1-2-2 تعاریف نظام راهبری شرکت ها
برای دستیابی به تعریفی جامع و کامل ازنظام راهبری شرکتها لازم است به فرایند طرح وتکوین این مفهوم بپردازیم.بررسی متون متعدد و معتبر نشان میدهد که اولین و قدیمی ترین مفهوم عبارت راهبری شرکت ها ، از واژه لاتین گابرنر به معنای هدایت کردن، گرفته شده است که معمولا درمورد هدایت کشتی به کار میرود و دلالت بر این دارد که اولین تعریف راهبری یا حاکمیت شرکت ها بیشتر برراهبری تمرکز دارد تا کنترل. تعریف های مختلفی ازراهبری شرکتی وجود دارد ؛ ازتعریف های محدود ومتمرکز بر شرکت ها وسهامداران آنها گرفته تا تعریف های جامع ودربر گیرنده پاسخگوئی شرکت ها درقبال گروه کثیری ازسهامداران، افراد یا گروههای ذینفع.

بررسی ادبیات موجود نشان می دهد که هیچ تعریف مورد توافقی در مورد نظام راهبری شرکتها وجود ندارد. تفاوت های چشمگیری درتعریف براساس کشور مورد نظر وجود دارد. حتی در آمریکا یا انگلستان نیز رسیدن به تعریف واحد کارچندان آسانی نبوده است . تعریف های موجود از راهبری شرکت ها در دو سر یک طیف وسیع قرار می گیرد .
دیدگاههای محدود در یک سو ودیدگاههای گسترده در سوی دیگر طیف قرار دارند.در دید گاه های محدود ، راهبری شرکتها به رابطه شرکت و سهامداران محدود می شود.
این ، الگوئی قدیمی است که درقالب تئوری نمایندگی بیان می شود . در آن سوی طیف ، راهبری شرکت را می توان به صورت شبکه ای از روابط درنظرگرفت که نه تنها میان شرکت و مالکان آنها (سهامداران ) بلکه میان شرکت وتعداد زیادی ازذینفعان از جمله کارکنان ، مشتریان ، فروشندگان ، دارندگان اوراق قرضه و ;.وجود دارد. چنین دیدگاهی در قالب تئوری ذینفعان دیده می شود . طرفداران افراطی این دیدگاهها حتی نسل های آینده و گونه های مختلف گیاهی و جانوری را جزء گروههای ذینفع طبقه بندی می نمایند.

در این قسمت چند تعریف از راهبری شرکتها از میان صدها تعریف موجود مطرح می گردد. این تعریف ها از نگاهی محدود و در عین حال توصیف کننده نقش اساسی راهبری شرکت آغاز می شود و درمیانه بر یک دیدگاه انحصارأ مالی که به موضوع روابط سهامداران و مدیریت تأکید می کند ، می رسد و سرانجام به تعریفی گسترده تر خاتمه می یابدکه پاسخگوئی شرکتها و بنگاهها را دربرابر ذینفعان و جامعه در بر می گیرد .

فدراسیون بین المللی حسابداران درسال 2004 راهبری شرکت ها را چنین تعریف کرده است:
راهبری شرکت (راهبری واحد تجاری ) عبارتست از تعدادی مسئولیت وشیوه های به کار برده شده توسط هیئت مدیره ومدیران موظف با هدف مشخص کردن مسیر استراتژیک که تضمین کننده دستیابی به هدف ها ، کنترل ریسک ها و مصرف مسئولانه منابع است .

کمیته انگلیسی کادبری درسال 1992 راهبری شرکت ها را چنین بیان می کند:
راهبری شرکت ها ، سیستمی است که شرکت ها با آن ، هدایت و کنترل می شوند .
درگزارش گدرون در بلژیک ، سال 1995 این تعریف در مورد راهبری شرکت ها آمده است:
راهبری شرکت ها مجموعه ای ازقواعد ناظر بر هدایت و کنترل شرکت

است.
پارکینسون درسال 1994 می نویسد : راهبری شرکت ها عبارت ا
صندوق بین المللی پول و سازمان توسعه و همکاری های اقتصادی درسال 2001 راهبری شرکت را چنین بیان نموده اند: ساختار روابط و مسئولیت ها درمیان یک گروه اصلی شامل سهامداران، اعضای هیئت مدیره ومدیر عامل برای ترویج بهتر عملکرد رقابتی لازم جهت دستیابی به هدف های اولیه مشارکت.
هاپ وهمکاران درسال 1998 پس از تحقیقی که در دانشگاه آکسفورد انجام دادند درتبیین راهبری شرکتها می نویسد : راهبری شرکت به تشریح سازماندهی داخلی و ساختار قدرت شرکت،نحوه ایفای وظایف هیئت مدیره ، ساختارمالکیت شرکت و روابط متقابل میان سهامداران و سایر گروههای ذینفع ، بخصوص نیروی کار شرکت و اعتبار دهندگان به آن می پردازند.
کایز و رایت در سال 1993 نوشته اند : راهبری شرکتها عبارت است از :ساختارها ، فرآیندها ، فرهنگ ها و سیستم هایی که عملیات موفق سازمان را فراهم کنند.
مگینسون در سال 1994 راهبری شرکتها را چنین تعریف کرده است : سیستم راهبری شرکت را میتوان مجموعه قوانین ،مقررات ، نهادها ، و روش های تعریف کرد که تعیین می کند شرکتها چگونه و به نفع چه کسانی اداره می شوند .
رابرت مانگز و نل مینو ، دو صاحب نظری که پژوهشهای متعدد و گسترده ای درمورد راهبری شرکتها انجام داده اند درسال 1995 نظام راهبری شرکت ها راچنین تعریف کرده اند : ابزاری که هراجتماع به وسیله آن جهت حرکت شرکت را تعیین می کند و یا به عبارت دیگر، نظام راهبری شرکتها عبارت است از روابط میان گروههای مختلف در تعیین جهت گیری و عملکرد شرکت . گروههای اصلی عبارتند از : سهامداران ، مدیرعامل و هیئت مدیره .سایر گروه ها ،

شامل کارکنان، مشتریان ،فروشندگان ، اعتباردهندگان ونهایتأ اجتماع .
ولف سون رئیس پیشین بانک جهانی در سال 2000 گفته است : راهبری شرکتها درصدد ارتقای انصاف ، شفافیت و پاسخگوئی درشرکت است.
در سال 1999 در فایننشیال تایمز تعریف نظام راهبری شرکت ها چنین درج شده ا

ست : راهبری شرکتها را می توان در تعریف محدود آن ،رابطه شرکت با سهامدارانش ودر تعریف گسترده آن،رابطه شرکت باجامعه دانست .
تری گری ، صاحبنظر دیگری است که در سال 1984 نوشته است :;;..راهبری شرکت تنها مربوط به اداره عملیات شرکت نیست بلکه به هدایت ، نظارت وکنترل اعمال مدیران اجرائی وپاسخگوئی آنها به تمام ذینفعان شرکت (اجتماع) نیز مربوط است.
تیا – کرف ؛ نظام راهبری شرکتها را به صورت زیر تعریف می کند:

«نظام راهبری شرکتها شامل مجموعه ای ازشیوه هاست که توازن مناسبی را دربین حقوق سهامداران و نیازهای هیئت مدیره و بخش مدیریت به منظور هدایت و مدیریت امورشرکت برقرار می‌کند ».
تعریفهای محدود راهبری شرکت ها متمرکز بر قابلیتهای سیستم قانونی یک کشور برای حفظ حقوق سهامداران اقلیت است (مثلأ 2004 IFAC )) و پارکینسون (1994) .این تعریف ها اساساً برای مقایسه میان کشوری مناسبند و قوانین هرکشورنقش تعیین کننده ای درسیستم راهبری شرکتها دارد.

تعریف های گسترده تر راهبری شرکتها برسطح پاسخگوئی وسیع تری نسبت به سهامداران و دیگر ذینفعان تأکید دارند.تعریف های تریگری ،1984 ، مگینسون،1994 و رابرت مانگز و نل مینو ،1995که به گروه بیشتری ازگروههای ذینفع تأکید دارند ، ازمقبولیت بیشتری نزد صاحبنظران برخوردارند. تعریفهای گسترده تر نشان می دهند که شرکت ها در برابر کل جامعه،نسلهای آینده و منابع طبیعی(محیط زیست ) مسئولیت دارند.

 

دراین دیدگاه ، سیستم راهبری شرکت ها موانع و اهرم های تعادل درون سازمانی و برون سازمانی برای شرکت هاست که تضمین می کند آنها مسئولیت خود را نسبت به تمام زمینه ن است که منافع سهامداران را فقط می توان با درنظر گرفتن منافع ذینفعان بر آورد کرد.
بررسی تعریف ها ومفاهیم راهبری شرکت ها و مرور دیدگاههای صاحبنظران ، حکایت از آن دارد که:
راهبری شرکت ها یک مفهوم چند رشته ای (حوزه ای) است (حساس یگانه،1387 ،38-17) .
هدف نهائی راهبری شرکت ها دستیابی به چهار مورد زیر درشرکت هاست :
1) پاسخگوئی
2) شفافیت
3) عدالت (انصاف)
4) رعایت حقوق کلیه گروههای ذینفع (همان منبع،33-32) .
سازمان توسعه و همکاری اقتصادی در سال 2001 حاکمیت شرکتی را مجموعه ساختارهای نظام مند شرکتی می داند که موجب می شود تا دستیابی به اهداف شرکت تسهیل شود و یا به عبارتی دیگر برنامه راهبردی شرکت را حاکمیت شرکتی گویند. بدیهی است که چنین برنامه ای باید با عملکرد شرکت رابطه داشته باشد. بر طبق تئوری نمایندگی، ایجاد چنین ساختاری هزینه نمایندگی را کم می کند و نهایتاً دستیابی به عملکرد مطلوب را تسهیل می بخشد.
بر اساس تئوری ذینفعان شرکت ها مسئول تأثیر گذاری بر گروه زیادی از ذینفعان می باشند، لذا افشای داوطلبانه موضوعاتی که در چارچوب صورت های مالی نمی گنجد امری مطلوب تلقی می‌گردد، که البته نرخ حاکمیت شرکتی می تواند شاخص مناسب برای آن باشد و نهایتاً تئوری هزینه معاملات همانند تئوری نمایندگی بر متفاوت بودن دیدگاه های افراد سازمان، البته از منظری دیگر تأکید دارد و به دنبال پاسخ به این سوال است که چگونه مدیران را متقاعد کنیم تا سود شرکت را بر منافع شخصی خود ترجیح دهند. و این یعنی چگونگی تقویت ساز و کارهای حاکمیت شرکتی (همان منبع ،38-17)4

 

2-2-2 اهمیت موضوع
چرا بررسی ساز و کارهای حاکمیت شرکتی بااهمیت است؟ اون و دیگران ،2004 در پاسخ به این سوال بیان نموده اند که حاکمیت شرکتی به عنوان مجموعه ای از ساز و کارهای نظارتی برای حمایت و پشتیبانی از ذینفعان، به ویژه سهامداران که هنگام ورشگستگی، فقط نسبت به ارزش باقیمانده شرکت ادعا خواهند داشت می باشند. بازارهای رقابتی این انگیزه را در مدیران

به وجود می آورند تا به طور کارآمدی از سرمایه های در اختیار خود استفاده نمایند، اما فقط وجود ساز و کارهای مناسب حاکمیت شرکتی می تواند چنین امری را برآورده سازد و به تبع آن منجر به بهبود عملکرد شرکت گردد. حاکمیت شرکتی ضعیف مانع از جریان سالم سرمایه گذار

و به تبع آن افزایش ریسک سرمایه گذار می گردد.
سولومون ،2007 ، تحلیل زیر را در خصوص نیاز به هماهنگ سازی استانداردهای حاکمیت شرکتی ارائه نموده است. نظم و هماهنگی بین المللی در همه مسائل مربوط به تجارت دیده می شود. برای مثال در سال های اخیر، ما شاهد حرکت های چشم گیری به سمت نظم جهانی در زمینه حسابداری و گزارشگری مالی بوده ایم. در حالی است که هیئت استانداردهای حسابداری بین المللی به سوی مجموعه کاملی از استانداردهای قابل قبول بین المللی برای حسابداری حرکت می کند. به تبع افزایش تجارت بین المللی و روابط تجاری بین المللی، ارائه یک سری استانداردها و فعالیت های تجاری قابل قیاس، بین المللی ضروری به نظر می رسد ( سولومون ،2007 ،5) .

3-2-2 مبانی نظری راهبری شرکت ها
باتوجه به تعاریف ارائه شده چهار چوب های نظری متفاوتی برای توضیح وتحلیل راهبری شرکتی بدست می آیدکه هریک به موضوع راهبری شرکت ازدیدگاه علمی خاصی پرداخته است که درزیر هریک ازاین تئوری ها به اختصارتوضیح داده می شود:

1-3-2-2 تئوری نمایندگی
در این تئوری که ناشی از زمینه های اقتصادی و مالی است ، مدیران شرکت به عنوان کار گزار وسهامداران به عنوان کار گمار تعریف می شوند که در واقع طی قراردادی اداره امور شرکت به مدیران تفویض می شود. یک فرض اساسی این است که منافع مدیران (کارگزاران ) وسهامداران (کارگماران) ، الزامأ همسو نمی باشد به طور مثال ممکن است مدیران ترجیح دهند منافع خود یعنی بیشترین پاداش را تعقیب کنند و این امر منجر به تمرکز و سرمایه گذاری آنها درطرح هایی میشود که منافع کوتاه مدت دارد ( بویژه درمواردی که حقوق ، مزایا و پاداش مدیران با سود مرتبط است ) وتوجهی به منافع بلند مدت سهامداران (افزایش ثروت سهامداران ) ندارند. این مشکل نمایندگی ضرورت کنترل مدیریت شرکت را توسط سهامداران نشان می دهد. دراین تئو

ری نظام راهبری شرکت ها مکانیزمی تلقی

می شود که تضمین کننده منافع سهامداران است بخصوص در مواقعی که حقوق قانونی مالک بر کنترل اقدامات مدیریت از اثربخشی کافی برخوردار نمی باشد.

2-3-2-2 تئوری ذینفعان
این تئوری ترکیبی از تئوریهای سازمانی و اجتماعی است . مبنای این تئوری بر مسئولیت پاسخگوئی مدیران نه تنها در برابرسهامداران بلکه در برابر گروههای بزرگتری ازجامعه استوار می

باشد . ازدیدگاه این تئوری ؛ محیط زیست ،

جامعه ونسل های آینده نیز در شمار گروههای ذینفع شرکت ها قرار دارند و نظام راهبری شرکت ها ازاین دیدگاه ابزاری است برای حصول به تأمین منافع کلیه گروههای ذینفع. البته از تئوری های دیگری نیز درتحلیل راهبری شرکت ها استفاده می گردد؛ از جمله تئوری سازمان ، تئوری مباشرت ، وتئوری های سنتی اقتصاد که درمقایسه با تئوری های پیش گفته از اهمیت کمتری برخوردارند.
با مرور تعاریف و تئوری های یاد شده و تحلیل آنها می توان تعریف زیر را نیز از راهبری شرکت ها ارائه کرد:
راهبری شرکت ها قوانین ،مقررات، ساختارها ،فرایندها ، فرهنگ ها ، وسیستم های است که موجب دستیابی به هدفهای پاسخگوئی ،شفافیت ، عدالت و رعایت حقوق ذینفعان می شود.
هرچند ، تشکیل شرکتهای بزرگ وتفکیک مالکیت ازمدیریت درسطح جهانی در اواخرقرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم صورت گرفته و قوانین و مقررات برای نحوه اداره شرکتها تا دهه 1990 در انگلستان ، آمریکا و کانادا در پاسخ به مشکلات مربوط به اثر بخشی هیئت مدیره شرکت های بزرگ مطرح شده است . مبانی و مفاهیم نظام راهبری شرکت ها با تهیه گزارش کادبری درانگلستان ، مقررات هیئت مدیره در شرکت جنرال موتورز آمریکا و گزارش دی درکانادا شکل گرفت . بعد ها باگسترش سرمایه گذاری ها ی بین اللمللی ، نهادها ی مختلفی همچون بانک جهانی، سازمان همکاری و توسعه اقتصادی و ;.. در این زمینه فعال شده و اصول متعدد و متنوعی را منتشرکرده اند.یکی از آخرین اصول منتشر شده درسطح جهانی ، اصول سازمان همکاری و توسعه اقتصادی در سال 2004 است که شش حوزه زیر را در بر می گیرد:
1)تأمین مبنایی برای چهار چوب موثرراهبری شرکتی
2) حقوق سهامداران و کارکرد های اصلی مالکیتی
3) رفتار یکسان با سهامداران
4) نقش ذینفعان درراهبری شرکتی
5) افشاء وشفافیت
6) مسئولیت هیئت مدیره ، شامل کنترل های داخلی ، حسابرسی داخلی و ;..

3-3-2-2 تئوری هزینه معاملات
این تئوری ترکیبی میان رشته ای بین اقتصاد ، حقوق و سازمان ها می باشد. تئوری هزینه معاملات یا تئوری رفتاری شرکت بر اساس این واقعیت است که شرکتها آنقدر بزرگ شده اند که د

ر تخصیص منابع جایگزین بازار می شوند در واقع در زمان نوسانات قیمت این شرکتها و مدیران هستند که بر اساس رف

تار فرصت طلبانه ( تمایل به افزایش منفعت شخصی)، با حذف برخی از هزینه ها و معاملات در درون شرکت تولید را هدایت کرده و بازار را به تعادل می رسانند . این تئوری فرض می کند که مدیران معاملات خود را به صورت فرصت طلبانه ای ترتیب می دهند ک

 

ه چنین رفتارهای فرصت طلبانه می تواند نتایج نامطلوبی برای شرکت و سهامداران در پی داشته باشد، و در نتیجه این عملک

رد نیازبه کنترل دارد و در اینجا مکانیزم های راهبری شرکت ها مطرح میگردد. درواقع درتئوری هزینه معاملات به مانند تئوری نمایندگی به این مشکل می پردازد که ، چگونه میتوان مدیران را متقاعد کنیم تا منافع سهامداران وافزایش سود شرکت را به جای منافع شخصی خود دنبال کنند؟
شواهد موجود حکایت از آن دارد که راهبری شرکتی یکی از رایج ترین عبارت ها درواژگان تجارت جهانی درشروع هزاره جدید شده است . فروپاشی شرکت های بزرگی مانند ورلد کام درآمریکا درسال های اخیر ، توجه همگان را به نقش برجسته نظام راهبری شرکت ها و توجه جدی به اصول مذکور درمورد پیشگیری ازاین فروپاشی ها جلب کرده است و انجمن های حرفه ای و دانشگاهها درسراسر جهان اقبال گسترده ای به این موضوع نشان می دهند و موضوع راهبری شرکتی به عنوان سر فصل درسی عمده و مستقلی دردوره کارشناسی ارشد و دکتری تدریس می شود (حساس یگانه،1387 ،38-17)1

4-2-2 گونه شناسی علمی حاکمیت شرکتی
هر گونه شناسی علمی حاکمیت شرکتی مبتنی بر هشت گونه زیر صورت می گیرد:
1- نوع شرکت
2- ساختار هیئت مدیره
3- میزان قدرت ذی نفعان برای تأثیر بر تصمیمات مدیریت
4- اهمیت بازار سرمایه در اقتصاد ملی هر کشور
5- وجود یا فقدان بازاری جهت اعمال کنترل های لازم برای شرکت ها
6- ترکیب سهامداران
7- میزان وابستگی پاداش مدیران به بازده عملیاتی شرکت ها
8- وجود افق زمانی برای تبیین روابط اقتصادی بین شرکت ها
مبناهای فوق سبب ایجاد سیستم های متفاوت حاکمیت شرکتی شده اند که جهت اهداف مقایسه ای می توان سیستم حاکمیت شرکتی در کشورهای صنعتی را به سیستم مبتنی بر بازار (مانند کشورهای آنگلوساکسون همچون آمریکا و بریتانیا)، سیستم های مبتنی بر شبکه (مانند کشورهای آلمان و هلند)، کشوهای لاتین (مانند فرانسه و ایتالیا) و ژاپن تقسیم بندی نمود. ویژگی های مبتنی بر بازار بیانگر وجود بازاری فعال جهت اعمال کنترل های لازم برای فعالیت های شرکت می باشد. به این ترتیب که ذی نفعان به طور مستقیم می توانند تصمیمات هیئت مدیره را تحت تأثیر قرار دهند. در مقابل در سیستم‌های مبتنی بر شبکه تصمیمات مدیریت غالباً تحت تأثیر عده خاص است که تعلق خاطر به دولت به عنوان بزرگترین منبع تأمین مالی و در قالب بانک

های دول

تی، دارند. به ویژه آنکه وجود حق رأی محدوده وجود سهامدارن جز به میزان زیاد از ویژگی های این سیستم می باشد و اساساً تفاوت های موجود در نوع سیستمهای حاکمیت شرکتی در کشورهای مختلف ناشی از نوع بازارهای سرمایه این کشورها است. به بیانی دیگر رویکر

د

تأمین مالی در کشورها، منشاء ایجاد حاکمیت شرکتی خوب و یا بد است. به عبارتی قبل

از آنکه سیستم های حاکمیت شرکتی اکتسابی باشند، انتسابی هستند.
به این معنا که، شرایط مربوط به بازارهای سرمایه، نوع اقتصاد و ; تعیین کننده نوع راهبری شرکتی خواهد بود و نمی توان به دنبال اجرای سیستمی خاص بود، بدون آنکه به سایر شرایط توجهی شود (حساس یگانه،1387 ،38-17)1

5-2-2 معیارهای حاکمیت شرکتی
رویکنبرگ ،2006 معتقد است، در بیشتر کشورها، آیین نامه حاکمیت شرکتی نمونه هایی از بهترین رفتارهای مالی و غیرمالی را در اختیار شرکت ها قرار داده اند در این آیین نامه ها است که دقیقاً توضیح داده می شود حاکمیت شرکتی خوب چه چیزی است و چگونه شرکت ها می توانند آن را تکامل بخشند. تحقیقات در بازارهای کمتر توسعه یافته مانند پرتغال، هلند، ژاپن و آلمان نشان داده است که اعلام قواعد حاکمیت شرکتی توسط نهادهای نظارتی و بورس اوراق بهادار و اجرای داوطلبانه آنها، انتظار و کارآمدی مورد انتظار را برآورده ننموده است. او در تحلیلی جامع دلیل این امر را اینگونه بیان می نماید که اولاً در بازارهای نوظهور هنوز بسیاری از معاملات توسط سهامداران حقیقی انجام می گیرد و چون دانش کافی در خصوص سرمایه گذاری و مسائل مالی ندارند، قادر به اعمال نفوذ در شرکت ها نیستند. ثانیاً در بازارهای نوظهور، قاپیدن خصمانه به دلیل وجود سهامداران عمده امکان پذیر نبوده، همچنین قوانین رایج این کشورها، امکان سرمایه گ

ذاری و خریدن سهام توسط افراد خارجی را منع نموده است. ثالثاً فقدان ابزارهای قانونی لازم، اجرای مکنونات حاکمیت شرکتی را با مشکل مواجه نموده است.
لذا بسیاری از ابزارهای کلیدی در اجرای موفقیت آمیز اصول حاکمیت شرکتی که در کشورهای توسعه یافته وجود دارد، در بسیاری از کشورهای در حال توسعه با بازارهای نوظهور وجود ندارد(رویکنبرگ،2006، 5-15) .

6-2-2 سازمان همکاری های اقتصادی و توسعه
یکی از عوامل مؤثر بر اصلاح و بهبود حاکمیت شرکتی در سطح بین المللی، ارائه یک سری استانداردهای حاکمیت شرکتی توسط نهادهای بین المللی ذینفع بوده است. در این راستا اولین مجموعه استانداردهای حاکمیت شرکتی مورد توافق بین المللی توسط سازمان های همکاری های اقتصادی و توسعه در سال 1999 به وجود آمد.
استانداردهای مذکور که به اصولی معروف هستند، حداقل های مورد نیاز جهت وجود یک

سیستم حاکمیت شرکتی مطلوب را ارائه می دهند. اصول مذکور عبارتند از:
فراهم کردن پایه و اساس لازم برای چارچوب حاکمیت شرکتی کارا
چارچوب نظام راهبری شرکت ها ضرورتاً باید زمینه ساز ارتقای بازارهای کارا و شفاف، در هماهنگی با قانون باشد و به طور کاملاً واضح مسئولیت های بخش های مختلف نظارتی، تدوین

مقررات و مسئولان اجرایی را بیان نمایند.
حقوق سهامداران و وظایف عمده مالکیتی
چارچوب نظام راهبری شرکت ها، باید از دستیابی سهامداران بر حقوقشان حمایت کند و این مسأله را تسهیل نماید.

رفتار منصفانه با کلیه سهامداران
چارچوب نظام راهبری شرکت ها، باید امکان رفتار منصفانه با کلیه سهامداران و از جمله سهامداران اقلیت و سهامداران خارجی را فراهم نماید. کلیه سهامداران باید در صورت پایمال شدن حقوق قانونی خود، امکان دریافت خسارت را داشته باشند.
نقش طرف های ذینفع در حاکمیت شرکتی
چارچوب نظام رهبری شرکت ها، باید حقوق کلیه طرف های ذیربط در شرکت را که بر اساس قانون و یا توافق های دو جانبه برقرار شده است به رسمیت بشناسد و همکاری فعال بین شرکت ها و طرف های ذینفع در ایجاد ثروت، شغل و تداوم فعالیت های تجاری سالم و باثبات مالی را ترغیب نمایند.
افشا و شفافیت
مسئولیت های هیئت مدیره
چارچوب نظام راهبری شرکت ها، باید افشای به موقع و صحیح در مورد مسائل عمده شرکت مانند موقعیت مالی، عملکرد، مالکیت سهام و مدیریت شرکت را فراهم آورد (حساس یگانه،1387 ،38-17)1

 

7-2-2 حاکمیت شرکتی در ایران

هر چند بازار بورس ایران در اوایل سال 1340 تأسیس شد و فرآیند کنترل و نظارت بر شرکت‌ها در قانون تجارت، خصوصاً در اصلاحیه اسفندماه 1347 ذکر شده بود، اما درکی مدرن از موضوع حاکمیت شرکتی برای اولین بار در اوایل سال 1380 در ایران شکل گرفت. در آن زمان، مدیران بورس سهام تهران، مرکز تحقیقات مجلس شورای اسلامی و کمیته ای از کارشناسان اقتصادی وزارت امور اقتصادی و دارایی شروع به تحقیق و پژوهش در مورد حاکمیت شرکتی در ایران نمودند. تحقیقات آنها حاکی از آن بود که شرکت های پذیرفته شده در بورس تهران توسط عده کمی (سهامداران اصلی) کنترل و مالکیت می گردند.
این سهامداران اغلب به سه گروه متفاوت تقسیم می شوند: بنیادها، بانک ها (که گروه کوچکی هستند)، سایر شرکت ها و دولت.
تلاش های اخیر در راستای گسترش بازار سرمایه نشان داده است که ایران در گسترش مکانیزم‌های نظارت داخلی علاقه مند است. برای مثال، در برنامه سوم و چهارم توسعه اقتصادی و فرهنگی، خصوصی سازی سازمان های دولتی از اهمیت زیادی برخوردار شده است و به عنوان ابزاری برای تغییر به سیستم نظارت خارجی در نظر گرفته شده است و در حقیقت، بررسی شرکت‌های پذیرفته شده در بورس ایران نشان می دهد که بعضی از مکانیزم های کنترل خارجی مانند نظارت قانونی مطابق قانون تجارت، قوانین بازار بورس، اساسنامه سازمان حسابرسی و قوانین جامعه حسابداران رسمی ایران وجود دارند.
بازار سرمایه در ایران بسیار جدید و ناکاراست. صندوق های بازنشستگی، صندوق های سرمایه گذاری و شرکت های بیمه اکنون بیش از نیمی از سهام بازار بورس تهران را در مالکیت خود دارند. بیشترین نقش نظارتی بر عهده سرمایه گذاران نهادی بوده و سهامداران جزء در آن نقشی ندارند. گرچه حسابرسی صورت های مالی شرکت ها در بورس الزامی و اجباری است، اما هیچ معیار مدونی در ایران جهت نظارت صحیح و مناسب ساز و کارهای کنترل داخلی وجود ندارد. علی رغم نگرانی‌های اخیر در این حوزه درمورد هیئت مدیره و دیگر موضوعات مرتبط با مدیرعامل، مانند تقسیم وظایف بین مدیران موظف و غیرموظف، نقش مدیران غیرموظف در ایران بسیار ضعیف است و ظاهراً هیچ نگرانی در مورد نظارت اخلاقی سازمانی وجود ندارد.
در اواخر سال 1383 مرکز تحقیق و توسعه، اولین آیین نامه حاکمیت شرکتیه و مسئولیت های سهامداران، افشای مالی، پاسخگویی و مفاهیم حسابرسی بوده است. این آیین نامه در سال 1385 بر اساس ساختار مالکیت، وضعیت بازار سرمایه و قانون تجارت تدوین گردید. ویرایش دوم آیین نامه حاکمیت شرکتی در ایران که در قالب 5 فصل و 37 ماده منتشر گردید.

آیین نامه جدید از طریق رسانه‌ها اعلام و توسط بسیاری از شرکت ها اجرا شد. (حساس یگانه،1387 ،38-17) .

 

 

8-2-2 طبقه بندی سیستم های راهبری شرکتی
تقسیم بندی های مختلفی از راهبری شرکتی ارایه شده است . برخی راهبری شرکتی را به دو گروه راهبری شرکتی بیرونی و راهبری شرکتی درونی تقسیم می کنند . منظور از راهبری شرکتی بیرونی ، راهبری شرکتی است که تأمین کنندگان مالی به عضویت ارکان تصمیم گ

یری شرکت در نمی آیند.
در راهبری شرکتی درونی ، تأمین کنندگان مالی از طریق پیوستن به ارکان تصمیم گیری شرکت یا در دست گرفتن جریان مالی بر رفتار مدیر ، عملکرد شرکت نظارت می کنند .
برخی دیگر راهبری شرکتی را به سه گروه راهبری شرکتی سهام محور ، بانک محور و خانوادگی تقسیم می کنند. راهبری شرکتی سهام محور ، همان راهبری شرکتی بیرونی است و منظور از راهبری شرکتی بانک محور ، همان راهبری شرکتی درونی است . در این تقسیم بندی راهبری شرکتی خانوادگی از راهبری شرکتی درونی تفکیک می گردد . در راهبری شرکتی خانوادگی ، مالکیت بنگاه در دست یک فرد یا خانواده به صورتی متمرکز است که آن فرد یا خانواده مستقل از سایر مالکان در مورد امور بنگاه تصمیم گیری می کند . در این حالت نیز همانند راهبری شرکتی درونی ، تأمین کننده گان منابع مالی ارکان تصمیم گیری شرکت را در اختیار می گیرند . میان راهبری شرکتی خانوادگی و بانک محور تفاوت اساسی وجود دارد . در راهبری شرکتی بانک محور ، تأمین کننده گان مالی یا مالکان از مدیران شرکت منفک شده اند اما در راهبری خانوادگی ، مدیر و مالک در یک فرد یا خانواده جمع شده اند ( میدری ، 1381، 43) .

در بحث های حاکمیت شرکتی ، ساختار مالکیت ، از اهمیت ویژه ای برخوردار است . نظریه شرکت به این مسأله دلالت می کند که مقدار ادعای مالکیت تحصیل شده توسط دارندگان اطلاعات محرمانه (مدیریت) و سهامداران خارج از شرکت (سرمایه گذاران با نقش غ

یر مستقیم در شرکت) عامل مؤثری است (جنسن و مکلینگ ، 1976،360-305) .

سه شکل کلی برای رابطه غیر دولتی میان مالک و مدیر در دنیای واقع وجود دارد . حالت نخست وجود مالکان خرد است . مالکیت شرکت به سهم های بسیار کوچک تقسیم شده و سهامدار عمده به ندرت در شرکت وجود دارد . الگوی بر جسته این نوع حکمرانی ، اقتصاد انگلستان و امریکا است . کشور چک نیز بر اساس این الگو مالکیت شرکت های دولتی را تبدیل به مالکیت خصوصی کرد . در حالت دوم ، مالک اصلی شرکت ، نهادهای مالی مانند بانکها و یا صندوق های بازنشستگی و سازمان تأمین اجتماعی هستند . مالکیت شرکت تبدیل به سهام های خرد و ریز نمی شود و نهادهای بزرگ غیر دولتی ، مالکیت شرکتها را در اختیار می گیرند . اقتصاد ژاپن ، نمونه ای از این نوع می باشد . حالت سوم رابطه خانوادگی است که یک خانواده مالک و در عین حال مدیر شرکت است . الگوی رایج مالکیت در کشورهای در حال توسعه و برخی از کشورهای توسعه یافته مانند کره و ایتالیا الگوی مالکیت خانوادگی است ( میدری ، 1381،46-45)1

9-2-2 نهادهای نظارتی در شرکتهای ایرانی

میزان رعایت مقررات، الزامات ونهادهای نظارتی بر جریان فعالیتهای بنگاههای اقتصادی در ایران نیازمند بررسی سیستم راهبری شرکتی می باشد. در بیشتر کشورهای اروپایی و در امریکا که بازار سرمایه
گسترده ومالکیت شرکتها در اختیار گروه کثیری از سرمایه گذاران انفرادی وسرمایه گذاران نهادی قرار دارد و مالکیت از مدیریت به طور محتوایی تفکیک شده وذینفعان مستقیم و غیر مستقیم زیادی وجود دارند . بنابراین نظام راهبری شرکتها در آن کشورها به سیستمهای برون سازمانی نزدیکتر است. این موضوع موجب شده است که مکانیزمهای متعددی برای راهبری شرکتی مناسبتر در واحدهای اقتصادی، مطرح و مستقر شود و شرکتها مقررات و الزامات بسیار زیادی را در انجام وظایف رعایت کنند و نهادهای مختلفی برحسن جریان فعالیتهای بنگاههای اقتصادی نظارت نمایند. همان گونه که قبلاً گفته شد، در یک تقسیم بندی کلی این مکانیزمها شامل دو دس

ته مکانیزمهای درون سازمانی وبرون سازمانی است.
مکانیزمهای برون سازمانی (محیطی)عبارتند از :

نظارت قانونی : تدوین، تصویب و استقرار قوانین نظارتی مناسب .
نظام حقوقی: برقراری نظام حقوقی مناسب.
کارایی بازار سرمایه: گسترش بازار سرمایه و تقویت کارایی آن .
نظارت سهامداران عمده: ایجاد انگیزه در سهامداران به فعالیتهایی از قبیل خرید سهام کنترلی.
نقش سرمایه گذاران نهادی: تشویق و گسترش سرمایه گذاری نهادی .
نظارت سهامداران اقلیت: احترام به حقوق سهامداران اقلیت و مجاز بودن نظارت اقلیت بر ف

عالیت شرکت
الزامی کردن حسابرسی مستقل : با توجه به نقش برجسته نظارتی آن .
فعالیت موسسات رتبه بندی : ایجاد تسهیلات برای فعالیت موسسات رتبه بندی .
ومکانیزمهای درون سازمانی (محاطی)عبارتند از :
هیئت مدیره: انتخاب واستقرار هیئت مدیره توانمند، خوشنام وبیطرف .
مدیریت اجرایی: تقسیم مسئولیتها بین مدیریت اجرایی و استقرار نرم افزارهای مناسب .
مدیریت غیر اجرایی: ایجاد کمیته های هیئت مدیره از مدیرا ن مستقل و غیر اجرایی(شامل کمیته حسابرسی ،حقوق و;)
کنترلهای داخلی: طراحی، تدوین و استقرار کنترلهای داخلی مناسب (مالی، حقوقی، مدیریت ریسک، حسابرسی داخلی و;)
اخلاق سازمانی: تدوین و گسترش آیین رفتار حرفه ای و اخلاق سازمانی.
هر یک از مکانیزمهای درون سازمانی و برون سازمانی، برفرایندها و فعالیتهای شرکتها نظارت دارند و موجب ارتقای پاسخگویی و دستیابی به سایر هدفهای راهبری شرکت می شوند گسترش نقشهای مکانیزمهای مذکور در ارتقای سیستم راهبری شرکتی موجب پیش بینی حوزه های مسئولیت بیشتر و سخت تر برای مدیریت غیر اجرایی، حسابرسان مستقل و حسابرسان داخلی شده است .
بررسی شرکتها و بازار سرمایه در ایران نشان می دهد که برخی از مکانیزمهای برون سازمانی(محیطی) شامل موارد زیر تا حدودی برقرار است و قابلیت کمی

شدن را دارند :
نظارت قانونی بر اساس مفاد قانون تجارت (بویژه مواد 144تا156) ، در برخی از موارد سایر قوانین موضوعه ، قوانین و مقررات بورس اوراق بها دار، قانون تشکیل سازمان حسابرسی و قانون و مقررات

 

 

جامعه حسابداران رسمی ایران است. بازار سرمایه نوپاست وچندان کارا نیست. نظارت سهامداران عمده و ایجاد انگیزه در سهامداران به فعالیتهایی از قبیل خرید سهام کنترلی و نقش نظارتی سرمایه گذاران نهادی وجود دارد. نظارت سهامداران جزء بر شرکت امکان پذیر نیست.
حسابرسی شرکتهای مشمول قانون تشکیل سازمان حسابرسی و حسابرسی مستقل شرکتهای پذیرفته شده در بورس الزامی است و پس از تصویب قانون جامعه حسابداران رسمی ایران، شرکتهای بیشتری مشمول حسابرسی مستقل شده اند. هر چند فعالیت مؤسسات رتبه بندی در ایران وجود ندارد ولی سازمان بورس اسامی پنجاه شرکت برتر بورس را به صورت ماهانه اعلام می نماید .
درباره نظارت مرتبط با مکانیزمهای درون سازمانی (محاطی) به نظر می رسد، صرف نظر از مقوله هیئت مدیره و موارد مرتبط با مدیریت اجرایی شامل تقسیم مسئولیتها بین مدیریت اجرایی و استقرار نرم افزارهای مناسب، نقش نظارتی مدیریت غیر اجرایی شامل ایجاد کمیته های هیئت مدیره از مدیران مستقل و غیر اجرایی (شامل کمیته حسابرسی،حقوق و; )، کنترلهای داخلی ، شامل طراحی، تدوین و استقرار کنترلهای داخلی مناسب (مالی ،حقوقی،مدیریت ریسک،حسابرسی داخلی و;) در سطح شرکتهای ایرانی اقداماتی صورت گرفته است، که برخی از آنها را مورد بررسی قرار خواهیم داد (حساس یگانه،1387 ،38-17)1

 

10-2-2 تعاریف ساختار هیئت مدیره و سرمایه گذاران
طبق تئوری نمایندگی اشخاص بر حسب منافع شخصی خود عمل می کنند در حالی که این منافع لزوماً تمامی دوره ها با منافع مشترک همسو و همسان نیست. یکی از فرضیه های تئوری نمایندگی حاکی از این است که مدیریت سعی در حداکثر کردن منافع خود دارد که

این هدف لزوماً همسو و همسان با حداکثر کردن ارزش شرکت نیست. اگرچه انگیزه اصلی مدیران معمولاً بهبود عملکرد است اما ممکن است مدیریت سعی در انتخاب آن دسته از روش های حسابداری داشته باشد که سود شرکت را که در آینده نزدیک افزایش دهد که خود موجب بالا رفتن حقوق و مزایای مدیران می باشد. در این قبیل موارد امکان دارد که تصمیمات مدیران

همسو با علایق سهامداران نباشد.
ارتباط بین ویژگی های گوناگون حاکمیت شرکتی و عملکرد شرکت، مورد علاقه برخی محققین در طول چند دهه گذشته بوده است. با وجود نتایج مهم حاصل از بررسی های قبلی این ارتباط، ممکن است به دو دلیل، ارزش چنین یافته هایی در آینده محدود شود. اول، اکثر مطالعات تجربی، ارتباط بین ساختار هیئت مدیره و عملکرد شرکت را بر اساس داده های بدست آمده از ایالت متحده آزمون کرده‌اند (هرمالین و ویسباچ،1991،145) .
درنتیجه، این سؤال پیش می آید که آیا نتایج به سایر نواحی دنیا

، به ویژه بازار های نوظهور قابل تعمیم هستند. دوم ، مطالعات قبلی این ارتباط را با مقایسه عملکرد شرکت ها، یا به کار بردن ابزارهای سنجش بازار و حسابداری که روی بازده حاصل از سرمایه فیزیکی یک شرکت تمرکز می کنند، تجزیه و تحلیل کرده اند. تعداد در حال رشدی از مدیران اجرایی شرکت ها، رهبران سیاسی و محققین آکادمیک، اهمیت سرمایه فکری یک شرکت و بقای شرکت در آینده تصدیق کرده اند. نتایج حاصل از مطالعات قبلی در مورد ارتباط بین ساختار هیئت مدیره و عملکرد یک شرکت، با به کار بردن ابزارهای سنجش بازار و حسابداری که روی سرمایه فیزیکی تمرکز دارند ممکن است در آینده نامعلوم مورد تردید قرار گیرند، به این دلیل که

سرمایه فکری عامل اساسی در توسعه و رشد شرکت می‌باشد. دنیش ترید (1996) اکثر مطالعاتی که رابطه بین مشخصه های هیئت مدیره و عملکرد شرکت را آزمون می کنند. اقتصاد را بر مبنای چشم اندازهای حاکمیت های شرکتی مورد استفاده قرار داده‌اند. چنین چشم اندازهای نظری به طور سنتی تنها دو مکانیزم اصلی را برای حاکمیت فرض می‌کنند. بازارها و شرکت ها سلسله مراتب (هولوینگ ورث و اسچمیتر و استریک ،1994،75) .
مدل‌های ساده کنترلی شرکتی که توسط هاولی و ویلیامز شناخته شده است، شاید نمونه برجسته چشم انداز آن حاکمیتی است که فقط متکی بر بازارها و شرکت های سلسله مراتبی است. پی آمد اصلی حاکمیت شرکتی به طوری که به وسیله مدل های ساده تعریف شد( ایجاد قوانین و موجباتی است شامل قراردادهای ضمنی و آشکار) که به طور مؤثری رفتار مدیران را با تمایلات مالکان تطبیق دهد . )هاولی و ویلیامز، 1996، 148) .
به طور کلی ایجاد قوانین و موجبات، اساساً به طرز عمل مدیریت در رابطه با سرمایه فکری شرکت اشاره دارد. بلابر بیان می دارد هر چند هدف مدیران و مدیریت باید حداکثر کردن جمع ثروت ایجاد شده توسط شرکت باشد با افزایش اهمیت یک مدیریت مؤثر برای سرمایه فکری یک شرکت،

جهت حفظ بقای آتی و عملکرد شرکت، مناسب بودن مدل های کنترلی شرکتی که تنها دو وضعیت را برای حاکمیت تعیین می کنند، مورد تردید قرار می گیرد.
چرا که مدیریت سرمایه فکری با تعامل با دیگر گروه های ذینفع مانند کارکنان، اتحادیه ها، مصرف کنندگان و استفاده از دارایی های نامشهود گوناگون سرو کار دارد. در نتیجه چنین حرکتی

، ممکن است توجه وسیع‌تر به مدل‌های نظری کنترل شرکتی ضروری باشد. جامعه شناسانی مانند هولینگ اسوارت و لیندبرگ برخورد دوگانه با حاکمیت را با تعیین (چهار نوع متمایز حاکمیت- شامل بازار شرکت های سلسله مراتبی، خانواده یا جامعه و انجمن ها) ادامه دادند. (هولینگ ورث و لیدنبرگ،1985،76) .
هر یک از این چهار نوع تعیین شده توسط آنها (منطق جداگانه ای از اقدام جمعی و نظم اجتماعی) هستند. مدل سهامدار کنترل شرکتی، به گونه ای که توسط هاولی و ویلیامز در سال 1996 شناسایی شد، چهار رویکرد قید شده توسط اسوارت و لیندبرگ در مورد حاکمیت را پذیرفت. این مدل اشاره می کند که شرکت یک سیستم از سهامداران عملیاتی در داخل یک سیستم میزبان بزرگتر به نام جامعه است که قوانین لازم و زیر ساخت بازار را برای فعالیت های شرکت فراهم می کند. هدف شرکت ایجاد ثروت یا ارزش برای سهامدارانش از طریق تبدیل سهام آنها به کالاها و خدمات است. ترجیحاً، این تحقیق می پذیرد که تئوری های حاکمیت شرکتی را عمیقاً دربر می گیرند. چنین چشم اندازهای نظری، بینش هایی را ارائه می کند، اما کاربرد آنها در رابطه با سرمایه فکری محدود شده است. به طور مشابه، تئوری های جداگانه با دیدگاه چهارگانه بینش

 

هایی را ارائه می دهند که مربوط به بحث ارتباط بین حاکمیت شرکتی و عملکرد سرمایه فکری هستد. این مطالعه تئوری نمایندگی سهامداران را به عنوان چشم اندازهای سیاسی این مقاله پذیرفته است (استریک و اسچمیتر،1985وکلرسون،1994،106) .
به غیر از دیدگاه محدود تئوری نمایندگی برای در بر گرفتن سایر سهامداران، سه شکل اصلی دیگر از تئوری نمایندگی سهامداران وجود دارد. اولین تئوری نمایندگی سهامداران مطرح شده، یک دیدگاه منتخب برای حاکمیت شرکتی دارد.
که عبارت است از :حاکمیت موفق نسبی می تواند ترکیب های گوناگون و ترکیب های دوگانه ای را که قابل توضیح و عادی هستند در برگیرد.
مؤلفه ی مهم برای هر شرکت موفق این است که باید شکلی از کنترل مؤثر که قدرت مدیریتی را تحت کنترل در آورد، ایجاد شود. این کنترل می تواند توسط سهامداران گوناگون که می توانند فعالیت ها را به مدیریت تحمیل کنند ، از طریق ترکیب های گوناگون حاکمیت آشکار و حاکمیت خارجی به وجود آید شکل کلیدی دیگری از تئوری نمایندگی سهامداران به مفهوم بعد زمانی تهیه شده است. در یک محیط تجاری در رابطه با ابهام قابل توجه مانند چیزی که در آفریقای جنوبی در دهه 1990 مشاهده شد . این سناریو به نواقص بازار های کوتاه مدت منجر شد در تصدیق این حقیقت ، تئوری سهامداران تاکید کرد که کنترل روی مدیریت در کوتاه مدت نا تمام و ناقص است اما در بلند مدت ما معنقدیم که روند بازارکار بیشتر اشکال سازمانی نا کارآمد را افشا می کند (هیل و

جونز،1992،191-171) .
در آخر تئوری نمایندگی سهامداران جایگاه مدیریت ارشد را در یک شرکت دوباره تعریف می کند، به جای اینکه تئوری نمایندگی سهامداران در جهت منافع سهامداران باشد ، تئوری

نمایندگی سهامداران فرض میکند که مدیران ارشد سهامداران عمده در یک شرکت هستند . بنابراین ، حاکمیت شرکتی به جای اینکه ابزاری برای تصمیمات شرکتی باشد ، ابزاری واقعی در دست سهامدارانی است که تلاش می کنند مدیران ارشد را کنترل کنند بوک ،1998 بنابراین در اصل،

تئوری نمایندگی اظهار می کند که حاکمیت شرکتی ممکن است توسط سهامداران مختلف یک شرکت تحت تاثیر قرار بگیرد . هدف بلندمدت حاکمیت شرکتی ، ممانعت مدیران ارشد به واسطه برجسته کردن نیازهای نسبی و اهداف
سهامداران شرکت است در قالب چارچوب نمایندگی سهامداران ، این مطالعه ارتباط بین عملکرد سرمایه فکری یک شرکت و تنوع اشکال حاکمیت شرکتی را بررسی می کند.

دوگانگی رئیس هیئت مدیره و مدیرعامل
نسبت مدیران موظف و مدیران غیر موظف در هیئت مدیره
درصد مالکیت مدیران
تعداد مدیران
مالکیت سهامداران نهادی
مالکیت سهامداران عمده
فرضیه های مربوط به اشکال حاکمیت شرکتی و عملکرد سرمایه فکری فوق به شرح زیر می باشد:

1-10-2-2 دوگانگی رئیس هیئت مدیره
دوگانگی به موقعیتی اطلاق می شود که یک فرد در شرکت دو سمت مدیر عامل و ریاست هیئت مدیره را بر عهده دارد . تعدادی از محققین اتفاق نظر دارند که مدیران عامل قدرتمند و با نفوذترین افرادی هستند که مسئول عملکرد یک شرکت هستند
به هر حال، بحث وجود دارد که دوگانگی ممکن است عملکرد را کاهش دهد، زیرا قدرت سازمان، اختیار و جهت گیری سهامداران محدود می شود. پیشنهاد شده است با تقسیم این دو منصب و جداسازی کارها، قدرت و اختیار هیئت مدیره به واسطه پراکندگی بیشتر افزایش یابد. توزیع قدرت، اختیار هیئت مدیره را قادر می سازد که به طور مؤثری تصمیمات خود را اجرا کند بر حسب تمایلات

سهامداران، سوتتفیلد در سال 1981 استدلال می کند که یک مجری هم که به عنوان مدیر عامل و هم رئیس هیئت مدیره فعالیت می کند ممکن است به نقش بازی کردن تمایل پیدا کند. چنانچه این منصب ها تفکیک شوند این تمایل، هیئت مدیره را در موقعیت بهتری قرار می دهد تا منافع گروه گوناگون سرمایه داران را مد نظر قرار دهد، از قبیل مشتریان، کارکنان و گروه های ذینفع برون

سازمانی مانند اتحادیه ها (وانگ،2005، 326-222) .
مزیت دیگر حذف دوگانگی این است که ممکن است ظرفیت پردازش اطلاعات هیئت مدیره و مدیریت ارشد شرکت را افزایش دهد. اگر دوگانگی ادامه پیدا کند، این امر نیروی افراد کلیدی که با فرآیند تصمیم گیری سر و کار دارند را کاهش می دهد. در مورد عملکرد سرمایه فکری، در این تحقیق استدلال شده است که با تفکیک کردن نقش مدیرعامل و رئیس هیئت مدیره، هیئت مدیره قادر خواهد بود به طور مؤثرتری تصمیمات خود را در رابطه با مدیریت و عملکرد سرمایه فکری اجرا کند. به علاوه نبودن دوگانگی، همچنین به هیئت مدیره اجازه خواهد داد رابطه نزدیک تری با گروه های مختلف سهامداران از قبیل کارمندان و مشتریان داشته باشد که عملکرد سرمایه فکری شرکت را افزایش خواهد داد. اگرچه از تفکیک نقش های مدیر عامل و ریاست هیئت میره دفاع شده است، تحقیقات سیستماتیک اندکی وجود دارد که دوگانگی را تأیید کرده است (دیلی و دالتون ،1994،164-155)
به دلیل اهمیت موضوع در میان پژوهشگران آکادمیک، در مورد تفکیک دو نقش، به نظر این تحقیق، ارتباط بین دوگانگی عملکرد سرمایه فکری باید مورد بررسی قرار گیرد. با وجود اینکه نتایج تجربی مختلط گذشته، سایر مقیاس های عملکرد شرکت را مورد توجه قرار می دهند.
2-10-2-2- نسبت مدیران موظف و غیرموظف در هیئت مدیره
نسبت مدیران موظف و غیرموظف در هیئت مدیره یک شرکت، به دلیل اثر شدید آن روی واحد تجاری سطح عملکرد آن، بارها مورد بررسی قرار گرفته است. چندین تئوری از قبیل تئوری

نمایندگی و تئوری سهامداران تأکید می کند که نسبت مدیران غیرموظف، اثر مهمی روی عملکرد یک شرکت دارد.
برای مثال طرفداران تئوری سهامداران، استدلال می کنند که مدیران غیرموظف نسبت به مدیران موظف جهت گیری متفاوتی به سهامداران دارند.
مدیران موظف، روی تصمیماتی متمرکز می شوند که موقعیت مدیریت را حفاظت و

حمایت کند و ارتقاء دهد. به علاوه معلوم شد که پاداش مدیران موظف، احتمالاً بر اساس تصمیمات کوتاه مدت آنها که روی پروژه هایی با بازده مالی آنی بیشتر است، در نظر گرفته شده است. مقیاس های عملکرد مدیران موظف، مقیاس های بازار و حسابداری را بر مبنا قرار داده اند که روی بازده حاصل از سرمایه فیزیکی تمرکز می کنند. به سبب انگیزه های منفعت طلبانه آنها، بنابراین احتمالاً مدیران موظف، بیشتر حامی تصمیماتی هستند که بازده حاصل از سرمایه فیزیکی یک شرکت را افزایش می‌دهد تا اینکه سرمایه فکری شرکت را افزایش دهد.
در مقایسه با مدیران موظف، مدیران غیرموظف، روی سایر مسیرهای بازده مالی شرکت، غیر از بازده حاصل از سرمایه فکری شرکت، تمرکز بیشتری دارند. مدیران غیرموظف، به عنوان نمایندگان و حامیان گروه های وسیع تری از سهامداران عمل می کنند. همین طور، تصمیمات مدیران غی

رموظف روی آن دسته از پروژه های مؤثر عملکرد شرکت می باشد که منافع بیشتری از این سهامداران را مورد توجه قرار می دهد، منافعی که ممکن است لزوماً مالی نباشد. برای مثال، یک مدیر غیرموظف با جهت گیری به سمت رفاه کارمندان، ممکن است با تصمیمی راجع به ع

هده دار شدن یک پروژه که برای شرکت بازده مالی کوتاه مدت زیادی را فراهم می کند اما روی امنیت شغلی بلندمدت کارمندان اثر می گذارد، مخالفت کند. همچنین ممکن است انتخاب مدیران غیرموظف، یک اثرمثبت روی درک و آگاهی سهامداران داشته باشد.
روسنسفد و ویات ،1990 فهمیدند که اعلان خبر انتصاب یک مدیر غیرموظف در شرکت، بازده اضافی مثبت را به دنبال دارد. این موضوع احتمالاً اشاره بر این دارد که سهامداران ممکن است فکر کنند چنین انتصابی ارزش ذاتی ندارد.
تصور ذهنی و شهرت به عنوان عناصر سرمایه فکری مشاهده شده اند. با یک تصور و شهرت قوی بواسطه انتصاب یک مدیر غیرموظف در واحد تجاری، ممکن است در موقعیت بهتری برای استفاده از سرمایه فکری باشیم.
مدارک تجربی حاصل از داده های جمع آوری شده در ملت های توسعه یافته مانند ایالت متحده، رابطه مدیران غیرموظف با عملکرد شرکت را بر اساس مقیاس هایی که روی سرمایه فیزیکی تمرکز می کنند، ادغام کرده اند. در نتیجه بحث بالا، یک رابطه مثبت بین درصد مدیران غیرموظف هیئت مدیره و عملکرد سرمایه فکری وجود دارد (یانگ و استدهام و بیکن ،2000، 103-100) (مشایخ و اسماعیلی ،1385، 36-32) .

3-10-2-2 تمرکز مالکیت هیئت مدیره
از دیگر مشخصات مهم بالقوه هیئت مدیره که می تواند عملکرد سرمایه فکری یک شرکت را تحت تأثیر قرار دهد، سطح مالکیت سهام در میان اعضای هیئت مدیره است. فیبکلستین به عنوان مثال استدلال می کند که میان مالکیت سهام در میان مدیران، آنها را با یک موقعیت قدرت و اختیار تجهیز می‌کند. بواسطه این قدرت و اختیار، مدیران قادر خواهند بود مشاغل جدید، انگیزه های جدید و استراتژی های جدید ایجاد کنند، نوآوری را افزایش دهند و سریع تر خود را با محیط در حال تغییر وفق دهند (فیکلشتین،1992،58) .
همچنین برخی محققان اظهار کرده اند که مالکیت مدیران، خصوصاً مدیران موظف، ارتباط مثبتی با عملکرد خواهد داشت. زیرا مالکیت سهام آنها را قادر می سازد تا بهتر منابع را به

سهامداران گوناگون تخصیص دهند. این امر، مدیران را قادر می سازد تصویر و اعتبار شرکت را که از جنبه های سرمایه فکری یک واحد تجاری است، به وسیله سهامداران خارجی وابسته به خود حفظ کنند. عملکرد سرمایه فکری، ممکن است همچنین به واسطه مالکیت بیشتر مدیران افزایش

یابد، چون این مالکیت بیشتر، انگیزه ای برای تمرکز روی سوددهی بلند مدت شرکت، ایجاد می کند (هاوسن و هیل،1991،86) .
به سبب تأکید بیشتر مدیران روی بازه ی زمانی بلند مدت، به احتمال بیشتر، مدیران تصمی

ماتی را اتخاذ می کنند که در جهت (حفظ و بهبود کیفیت محصولات و نوآوری از طریق افزایش مخارج تحقیق و توسعه) می باشد (جانسون ،1999،360-305) . مخارج تحقیق، کیفیت محصولات و نوآوری های همگن برای سرمایه فکری مهم هستند. بنابراین مخارج بیشتر و تمرکز روی این خصیصه ها، ممکن است منجر به اثر مثبت روی عملکرد و سرمایه فکری شود. ملاحظه شده است که مالکیت سهام بیشتر در میان مدیران موظف، از آنجاکه تضاد نمایندگی بین مدیران و س

هامداران را کاهش می دهد. اثر مثبتی روی عملکرد دارد. این به خاطر این است که مدیران موظف، انگیزه ی بیشتری برای ارتکاب رفتار زیان آور نسبت به سهامداران دارند، چون آنها خود سهامدارند. در خاتمه برای مدیران غیرموظف، داشتن سهام بیشتر در واحد تجاری، استقلال آنها را بالا می برد ( همان منبع،360-305) .
یافت های تجربی راجع به وجود ارتباط بین منافع شرکت و مالکیت بیشتر مدیران تا اندازه ای ادغا

م شده اند. دمیتز و لهن در سال 1985، با استفاده از داده های حاصل از ایالت متحده پی بردند که حمایت تجربی برای ارتباط بین عملکرد شرکت و مالکیت بیشتر در میان مدیران وجود ندارد. نتایج ارائه شده آنها توسط برخی تحقیقات بعدی حمایت شده است.
در مقابل مارک و دیگران ،1998 پی بردند که چنانچه مالکیت مدیران به بالای 5 درصد از کل سها

م منتشر شده افزایش یابد، این منجر به افزایش عملکرد می شود، هر چند در سطوح مالکیت بین 5 و 25 درصد یک کاهش در عملکرد دیده شد. اما در سطوح مالکیت بالای 25 درصد مجدداً عملکرد شرکت روند صعودی دارد. روی هم رفته آنها نتیجه گرفتند که شواهدی مبنی بر یک رابطه بین میزان مالکیت مدیریت و عملکرد شرکت وجود دارد.
در این مطالعه، ارتباط بین مالکیت و عملکرد شرکت در زمینه سرمایه فکری با استفاده از داده‌های حاصل از شرکت های بورس مورد آزمون قرار گرفت.

4-10-2-2 اندازه هیئت مدیره شرکت
در حالی که پیشنهاداتی برای یافتن یک رابطه بین اندازه هیئت مدیره و عملکرد شرکت ارائه شده است .در مورد سمت و سوی این رابطه، توافق عامی وجود ندارد. طرفداران دیدگاه سهامداران عموماً یک رابطه مثبت را تأیید می کند. هیئت مدیره بزرگتر، تعامل بیشتر، سرعت بخشیدن به تصمیم گیری مؤثر و افزایش هماهنگی میان سهامداران یک شرکت را به دنبال دارد و بالاخره یک هیئت مدیره بزرگتر، امکانات پردازش اطلاعات را افزایش می دهد و همچنین کیفیت اطلاعات داده شده توسط مدیریت شرکت را افزایش می دهد.
متناوباً، طرفداران تئوری نمایندگی که عموماً از هیئت مدیره کوچکتر طرفداری می کنند، استدلال می کنند که چنانچه اندازه افزایش یابد، کارکردهای کنترل و نظارت مختل می شود. طر

فداران تئوری نمایندگی همچنین استدلال می کنند که اندازه هیئت مدیره بزرگتر، فرصت دستکاری را توسط مدیریت شرکت افزایش می دهد. برای مثال جنسن در سال 1993 اظهار می کند که هنگامی که (هیئت مدیره بیشتر از هفت یا هشت نفر باشد احتمال کمتری وجود دارد که آنها به طور مؤثر اعمال وظیفه کنند و در مقابل کنترل مدیر عامل آسوده تر هستند) و بالا

خره برخی اشاره می کنند که هیئت مدیره بزرگتر، منجر به مشارکت و همبستگی کمتر میان اعضای هیئت مدیره می شود. بنابراین، قابلیت رسیدن به اتفاق نظر راجع به تصمیمات کنترلی کاهش می یابد.
بارت ،1980 و بارزمن و اسچورمن ،1983 بیان می کنند که هیئت مدیره بزرگتر قادرند همبستگی

بسیار بیشتری را با سهامداران که منابع حیاتی را در شرکت تهیه می کنند، برقرار کنند. این همبستگی، شرکت ها را قادر می سازد به نحو موثرتری عمل کنند. به طور مشابه چاگانتی و دیگران ،1985 پی بردند که هیئت مدیره شرکت های ورشکسته نسبت به شرکت

های غیر ورشکسته، در اندازه کوچکتری هستند. آنها نتیجه گرفتند که اندازه بزرگتر هیئت مدیره نسبت به هیئت مدیره کوچکتر، در جلوگیری از ورشکستگی شرکت، مؤثر است. به طور معکوس، یرماک ، 1996 نشان داد که ارزش بازار بیشتر، همچنین بازده دارایی بالاتر و بازده فروش بالاتر، مربوط به شرکت‌هایی هستند که هیئت مدیره کوچکتری دارند. او همچنین نتیجه گرفت که هر مزیت مربوط به هیئت مدیره بزرگ با ارتباطات و فرآیند تصمیم گیری ضعیف، تحلیل می رود. نتایج تجربی متناقض ارائه شده، مستلزم بررسی بیشتر ارتباط عملکرد شرکت و اندازه هیئت مدیره می‌باشد.

5-10-2-2 اهمیت سرمایه گذاری نهادی در حاکمیت شرکتی
سرمایه گذاران نهادی، در طول بیست سال گذشته، جزء سهامداران اکثریت قرار گرفته اند، بنابراین عوامل مؤثر حاکمیت شرکتی را تحت تأثیر قرار داده اند. بر اساس یک برآورد حدود نیمی از سهام شرکت های آمریکایی در اختیار سهامداران نهادی قرار دارد.
سرمایه گذاران نهادی دو انگیزه جهت تعیین پرتفوی سرمایه گذاری خود دارند:
1- مسئولیت های خیرخواهانه 2- بازده سرمایه گذاری بالاتر
سیاست های پاداش، این امکان را برای مدیران فراهم می آورد که در پی اطلاعات خصوصی برای بهبود عملکرد خود باشند. جستجوی اطلاعات خصوصی توسط سرمایه گذاران نهادی امری مهم تلقی می شود چرا که مزایای بالقوه ای در ارتباط با این امر در واحد تجاری وجود دارد. علاوه بر این مدیران شرکت ها با مالکیت سهامداران نهادی مجبورند جهت کسب رضایت مالکان، اطلاعات بیشتری را افشا نمایند.
پوند ،1998 نقشی چندگانه برای سرمایه گذاران نهادی متصور بوده و دو فرضیه متضاد در مورد ارتباط بین سطح سرمایه گذاران نهادی و ارزش شرکت مطرح کرده است. او نقش سرمایه گذاران نهادی و سرمایه گذاران عمده و انگیزه های اقتصادی آنها را برای نظارت کارآمد بررسی کرد.
فرضیه نظارت کارآمد بیان می کند که با سرمایه گذاری بیشتر سهامداران نهادی، نظ

ارت کاراتری توسط آنها اعمال می شود و اختلافات عقیده و مشاجرات نمایندگی به احتمال قوی برطرف می‌گردد. این فرضیه رابطه مثبتی بین ارزش شرکت و سرمایه گذاری نهادی پیش بینی می کند. در مقابل، فرضیه همگرایی منافع بیان می دارد که سهامداران نهادی بزرگ ا

 

تحاد و پیوستگی استراتژیکی با مدیریت دارند. این فرضیه بین ارزش شرکت و سرمایه گذاری نهادی رابطه منفی پیش بینی می کند. می توان گفت سرمایه گذاران نهادی محرک هایی برای بهبود عملکرد دارند. علاوه بر این سهامداران نهادی توان تنبیه مدیرانی که در جهت منافعشان حرکت نمی کنند را دارا می باشند.
در این راستا رویکنبرگ ،2006 معتقد است که موثرترین روش برای کسب اطمینان از مدیریت مناسب یک شرکت در بازارهای نوظهور ممکن است تمرکز مالکیت باشد، چرا که سهامداران عمده که بر مدیریت شرکت با دقت نظارت می کنند، خودشان در خصوص نحوه ی اداره شرکت با مدیران مذاکره می نمایند. در فضایی که هنوز اجرای آیین نامه های حاکمیت شرکتی در بسیاری از بازارهای نوظهور به صورت داوطلبانه اجرا می شود. آیا این امربرای سرمایه گذاری مهم می باشد؟ به عبارتی، آیا نظارت خوب منجر به عملکرد بهتر در بازارهای سرمایه می گردد؟
این سوالی است که به طور تلویحی، ما در این تحقیق در پی پاسخ به آن هستیم (حساس یگانه و پوریا نسب،1384، 4)2
6-10-2-2 نقش سهامداران عمده در راهبری شرکتی
سهامداران عمده بزرگ نقش مهمی در راهبری شرکتی ایفا می کنند . به همین دلیل ، حضور چنین سهامداران و اندازه هلدینگ های آنها ، معمولاً به عنوان یک متغیر توضیحی در تحقیقات مالی به کار می رود اگر چه این فرض در ادبیات وجود دارد که سهامداران بزرگ ، قدرت بیشتری و انگیزه های قوی تری برای حداکثر کردن ارزش سهامدار دارند( فرضیه همراستایی انگیزه ها )، رابطه نظری میان سهامداران بزرگ و ارزش مؤسسه مبهم است . مالکیت عمده بالاتر از سطح مشخص ممکن است منجر به حفاظت مدیران مالک و در نتیجه سلب مالکیت از سهامدار خرد شود.مسأله کلیدی در راهبری شرکتی این است که آیا سهامداران بزرگ (عمده) به حل مشکل نمایندگی کمک می کنند یا آن را شدت می دهند.
مشکلات نمایندگی زمانی بوجود می آید که مدیران فعالیت هایی مثل حداکثر کردن فروش یا رشد دارایی را دنبال می کنند که خلاف ارزش سهامدار است و باعث منفعت آنها می شود ، در حالی که به ضرر سهامداران خارجی منتهی می گردد. راه های زیادی برای کاهش این مسأله وجود دارد.

 

حق مالکیت به وسیله مدیران و نظارت به وسیله سهامداران عمده بزرگ دوراهی است که بطور بالقوه می تواند مشکلات نمایندگی را کاهش و ارزش مؤسسه را افزایش دهد. وجود سهامداران عمده بزرگ می تواند میزان نظارت را افزایش دهد یا آن را بهبود بخشد و بنابراین به عملکرد بهتر مؤسسه منجر شود.
حق مالکیت عمده به وسیله مدیران ، منافع آنها را با منافع

سهامداران هم راستا می کند ، به طوریکه مدیریت محرک لازم برای فعالیت های حداکثر کننده ارزش را دارد. وجود سهامداران عمده نیز می تواند میزان نظارت را افزایش یا آن را بهبود بخشد و بنابراین به عملکرد بهتر مؤسسه منجر می شود (سایفرت و همکاران ،2005، 191-171) . به طور خلاصه می توان سازوکارهای کنترلی شرکت ها را برای کنترل مسأله نمایندگی به شرح زیر بیان کرد :

1- وجود سهامداران داخلی شرکت (مدیران)
2- وجود سهامداران عمده خارج از شرکت
3- سرمایه گذاران نهادی و شرکت های سرمایه گذاری سهامدار
4- استفاده شرکت ها از بدهی
5- رقابت در بازار نیروی کار مدیریتی
6- استفاده شرکت ها از اعضای غیر موظف در هیأت مدیره
7- بازار قبضه یا کنترل مالکیت شرکت ها
این سازوکارها ، شقوق مختلف کنترل عملکرد شرکت ها هستند و از آنها می توان به جای یکدیگر استفاده کرد و عملکرد یکسانی حاصل نمود . سه سازوکار از این هفت سازوکار کنترلی مستقیماً به نوع مالکیت شرکتها مربوط می شود که عبارتند از : سهامداران عمده داخلی (مدیران) ، سهامداران عمده خارج از شرکت و سرمایه گذاران نهادی و شرکت های سرمایه گذاری سهامدار (شریعت پناهی، 1380، 36 ) .

 

3-2 بخش سوم- مروری بر پیشینه تحقیق
1-3-2 تحقیقات خارجی
درباره مفهوم، ماهیت، اجزای تشکیل دهنده، روشها و شاخص های سنجش و گزارشگری سرمایه فکری و اثرات آن بر برتری عملکرد شرکت ها و سازمان ها مقالات متعددی نگاشته شده است.
زمینه اصلی سرمایه فکری که بعنوان چارچوبی برای تجزیه و تحلیل دارایی های ناملموس در یک سازمان مطرح شد، بوسیله روس ،1997 صورت گرفت و جزئیات بیشتر تئوریکی آن بوسیله چاتکل ،2001، پایک و دیگران ،2001 مطرح شد که این رویکرد به طور موازی با مطالعات تجربی که ت

وسط آمیت و شومیکر انجام گرفت، توسعه داده شد. بسیاری از شاخص هایی که مطرح شده است، بوسیله مطالعات تجربی که توسط ادوینسون و لیف،1994 که مدیر سرمایه فکری اسکاندیا می باشند، انجام شده است.
مراحل پیدایش سرمایه فکری از اواسط دهه 1980 شروع شد، وقتی که بعضی از شاغلین در صنعت خدماتی در سوئد، ارائه یک سند تجاری ضمیمه را به گزارشهای مالی شرکت پیشنهاد کردند.
اولین مطالعه تجربی نیز برای اندازه گیری سرمایه فکری در اواسط

دهه 1980 توسط انجمن سوئدی انجام شد و بعد از آن تحقیقات بسیاری برای تعیین وضعیت سرمایه فکری شرکت ها در داخل کشورها و بین کشورها انجام شد.
در این تحقیقات با استفاده از تجزیه و تحلیل گزارش های سالانه شرکت های بازرگانی در شش کشور شامل آمریکا، کانادا، آلمان، انگلستان، ژاپن و کره جنوبی یک مقایسه بین المللی از سرمایه فکری کشورها به عمل آوردند (برنان، 2001، 436-423) .

تحقیقات مستند جویا ،2000 نشان داد که تلاش در جهت قرار دادن سرمایه فکری در درون ترازنامه شرکت، یک مفهوم منطقی می باشد و تحقیقاتی که بوسیله جویا انجام شد نشان داد که این موضوع کاملاً علمی می باشد. جویا نتایج تحقیقاتش را مبتنی بر تعدادی از کارشناسان خبره قرار داد نتایج گزارشات او از تحقیق این است که بعد از تعیین ارزش سرمایه فکری، در طبقه سرمایه، در ترازنامه شرکت منعکس شود بسیاری از مطالعات سرمایه فکری، تئوریکی و یا توضیحی (کاوشی) می باشند (روس ،1997، 426-413) .
بسیاری از تحقیقات غربی ها درباره سرمایه فکری، در گزارش های سالانه منتشر می شود (مرکز تحقیقات اتریش و مرکز تحقیقات آلمان). هر چند که مطالعات تجربی آسیایی ها بیشتر از غربی ها می باشد، اما آنها بیشتر مطالعات مقایسه ای و تطبیقی را انجام داده اند (یانگ چو ،2006، 58) .
بعضی از محققان توجه خود را بر گزارشگری مبتنی بر دانش قرار دادند. همچنین گروهی دیگر به سنجش دارایی های غیر ملموس به ویژه در بخش های عمومی توجه ویژه داشته اند. چن از نظریه بازی ها برای ارزشیابی سرمایه فکری بهره گرفته و کیتسا به بررسی رابطه میان دارایی های غیر ملموس و سرمایه فکری می پردازد (کیتسا ،2001،76) .
هانت (2003) و سیوبی 1997، تلاش خود را بر سنجش دانش و دارایی های مبتنی بر دانش قرار داده اند. اندرو (2002) اثرات تکنولوژی اطلاعات و تفاوت های فرهنگی بر رفتار سازمانی در صنایع خدمات مالی را مورد بررسی قرار داده است. زو(2003) مفهوم شبکه سرمایه فکری را به عنوان حلقه نظام مند رابط، میان سرمایه فکری و حافظه سازمانی پرداخته است.

ریاحی (2003) در مطالعات خود به بررسی ارتباط بین سرمایه فکری و عملکرد شرکت های بازرگانی چند ملیتی بازرگانی پرداخته است. بونتیس و همکارانش ،2002 کوشیدند تا م

فهوم نرخ بازده سرمایه فکری را تشریح نمایند.
تعداد دیگری از محققان کوشیدند تا تشریح اتحاد استراتژیک به عنوان روشی ارزشمند جهت مدیریت سرمایه فکری بپردازند (کاپلن و نورتن، 2004).
اسمیت (2002) دیدگاهی استراتژیک را درباره مدیریت دارایی های فکری پیشنهاد می-نماید. سیوبی (1997) و دیکرز (2001) عنوان کردند که مدیریت می تواند با اندازه گیری دارایی های ناملموس و مدیریت اثربخش این دارایی ها، موجب بهبود عملکرد و توسعه سازمان و دستیابی سازمان به اهداف استراتژیک می شود.

جانسون(2003) نیز در مجموعه ای از مقالات خود چنین بیان می دارد که سرمایه فکری از طریق مدیریت فرآیند سرمایه های انسانی، قابلیت برتری بخشی سازمانها را فراهم می نمایند. ادنل(2003) تعامل انسانی را مهم ترین منبع ارزش غیرملموس برمی شمارد.
لیست (1994) مشخص کرد که برای ساختن یک زیر بنای ملی و زیر ساخت های سازمانی، ترفیع و جمع آوری سرمایه فکری و استفاده از آنها برای توسعه اقتصادی بسیار مهم است. وی معتقد است که اندازه سرمایه فکری کشورها یک عامل بسیار مهم از تمایز بین اقتص
فریمن (2004) نیز نشان داد که توسعه سرمایه فکری یک نقش فعال در توسعه و پیدایش زیر بنای تکنولوژیکی شرکت دارد.
اکثر روش های ارائه شده در زمینه ادبیات سرمایه فکری در بردارنده مجموعه کاملی از معیارهای سنجش سرمایه فکری نیستند. رودوف و لیلیارت (2002) برای غلبه کردن بر نقاط ضعف شرکت ها درباره سنجش و ملحوظ نمودن ارزش دارایی های مشهود و غیرمشهود و همچنین کمک به آنها در امر تهیه صورت های مالی کامل، روش های مالی خاصی را جهت سنجش دارایی های نامشهود با عنوان FIMIAN ارائه نمودند.
مطالعات زیادی را می توان یافت که تأثیر مستقیم سرمایه فکری بر مزیت رقابتی، رشد فروش، سهم بازار سودآوری و ارزش افزوده هر یک از کارکنان را نشان می دهند.

تحقیق پوکو، نشان داد که در میان انواع مختلف دانش، شرکت ها مناسبترین منبع مزیت رقابتی را دانش تیمی و دانش فنی کارکنان می دانند. برخی مطالعات دیگر سعی دارند انواع دانش را با توجه به درجه اهمیت شان برای رقابتی شدن عملکرد یک شرکت طبقه بندی کنند (پوکو،2002 ، 2) .
الکا برامهندکار و همکاران ، در تحقیق خود با عنوان ” سرمایه فکری و عملکرد شرکت ها: یک مطالعه تجربی در صنایع داروسازی” به بررسی تأثیر سرمایه فکری بر عملکرد 13

9 شرکت داروسازی پرداختند که عملکرد شرکت ها را بازده دارایی ، بازده حقوق صاحبان

 

 

سهام ، بازده سرمایه گذاری و ریسک )beta) نامیدند. که نتایج حاکی بود از اینکه رابطه معناداری بین اجزای سرمایه فکری و عملکرد شرکت ها وجود دارد (الکا برامهندکار و همکاران، 2007 ،2) .
تان، پلومن و هانکوک ، در تحقیق خود تحت عنوان ” سرمایه فکری و بازده مالی شرکت ها ” ابتدا با استفاده از مدل پولیک (1998) با تمرکز بر آسیا و کسب اطلاعات 150 ش

رکت عمومی در بورس سنگاپور بین سال های 2000 تا 2002 و با استفاده از آزمون آماری PLS (برای آنالیز داده ها)، ارتباط سه بخش (سرمایه انسانی، سرمایه ساختاری و سرمایه ارتباطی) با بازده مالی (عملکرد) شرکت ها، بر اساس بازده حقوق صاحبان سهام ، سود هر سهم و بازده کل سهام عادی سنجش شده اند. نتایج حاکی از آن است که اولاً بین سرمایه فکری شرکت و بازده مالی فعلی و آتی شرکت ها رابطه مثبت معناداری وجود دارد ثانیاً تأثیر سرمایه فکری در بازده مالی شرکت ها در صنایع مختلف متفاوت می باشد(تان و همکاران، 2007 ،2) .
هلنا رودز و تانجا میهالیک در تحقیق خود تحت عنوان ” سرمایه فکری در صنعت هتلداری؛ یک مطالعه موردی از اسلوونی ” به بررسی تأثیر اجزای سرمایه فکری بر عملکرد مالی در صنعت هتلداری در اسلووانی پرداختند. نتایج این تحقیق نشان داد که اولاً یک رابطه مثبت معناداری بین اجزای سرمایه فکری و عملکرد مالی در این صنعت وجود دارد و این امر نشان دهنده تأثیر سرمایه فکری بر عملکرد شرکت ها می باشد.
ثانیاً ضریب تأثیر بالای سرمایه ارتباطی در مقایسه با سایر اجزای سرمایه ف

کری بر عملکرد مالی شرکت ها می باشد (رودز و میهالیک، 2007 ،2) .
یانگ چو و دیگران در تحقیقی تحت عنوان ” سرمایه فکری؛ یک مطالعه تجربی از ITRI ” به بررسی ارتباط بین اجزای سرمایه فکری (سرمایه انسانی، سرمایه ارتباطی

و سرمایه ساختاری) با عملکرد، صنایع پیشرفته تخصصی انستیتو تحقیقات تکنولوژی صنعتی پرداختند و نتیجه گرفتند که اولاً یک رابطه مثبت معناداری بین اجزای سرمایه فکری و عملکرد شرکت-ها وجود دارد و ثانیاً افزایش سرمایه فکری منوط به فرآیند خلق ارزش و ذخیره استراتژیک آنها در سازمان می باشد (یانگ چو و دیگران، 2006 ،2) .


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
  • ali mo

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه تحقیق کنترل از راه دور از طریق مادون قرمز تحت word دارای 48 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه تحقیق کنترل از راه دور از طریق مادون قرمز تحت word   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی پروژه تحقیق کنترل از راه دور از طریق مادون قرمز تحت word ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پروژه تحقیق کنترل از راه دور از طریق مادون قرمز تحت word :

بخشی از فهرست پروژه تحقیق کنترل از راه دور از طریق مادون قرمز تحت word

فهرست مطالب
عنوان صفحه
مقدمه 1
اشعه مادون قرمز و نحوه آشکار سازی آن 2
کاربرد مادون قرمز در صنعت 10
دیودهای مولد اشعه مادون قرمز 13
منبع تغذیه 15
یکسو کننده ها 16
رگولاتورها 20
رله 26
اسیلاتور 28
شماتیک مدار 40
فیبر مدار چاپی 43
ضمیمه 44
منابع و مآخذ

اشعه مادون قرمز
مادون در لغت به معنای زیر دست و قرمز به معنای هر چه به رنگخون باشد، است. پس میتوان گفت که مادون قرمز اشعه بسیار ریز و قرمز رنگ است. اشعه مادون قرمز یا فرو سرخ ، انرژی الکترومغناطیسی است که برای چشم انسان نامرئی است و در طیف الکترومغناطیسی ، بین امواج رادیویی و نور مرئی قرار دارد و با سطوح انرژی اتمی ارتباط دارد. این اشعه که در نور خورشید و منابع مصنوعی وجود دارد، اگر توسط ماده جذب شود، آن را گرم می‌کند.
کشف هرسل اولنگام در ایجاد پدیده‌ای که ما آن را طیف الکترومغناطیسی مینامیم. نور مرئی و پرتوهایمادون قرمز دو نمونه اشکال فراوانی از انرژی هستند که توسط تمام اجسام موجود درزمین و اجرام آسمانی تابانده میشوند. مادون قرمز در طیف الکترومغناطیسی دارایمحدوده طول موجی بین 78/0 تا 1000 میکرو متر است. تنها با مطالعه این تشعشعات است که می توانیم اجرام آسمانی را تشخیص و تمیز دهیم و تصویری کامل از چگونگی ایجاد جهانو تغییرات آن بدست آوریم. در سال 1800 سر ویلیام هرشل یک نمونه نامرئی از تشعشعاترا کشف کرد که این نمونه دقیقا زیر بخش قرمز طیف مرئی قرار داشت. او این شکل ازتشعشعات را مادون قرمز نامید.
سیر تحولی و رشد
Greathouse و همکارانش طی مطالعه‌ای تاثیر لیزر مادون قرمزرا به انتقال عصبی ، عصب رادیال بررسی کردند. زمان تاخیر ، دامنه پتانسیل عمل و دما، متغیرهای مورد آزمایش مشاهده نشد.Lynn Snyder و همکارانش اثر لیزر کم توان هلیوم - نئون را بر زمان تاخیر شاخه حسی عصب رادیال در دو گروه لیزر و پلاسبو بررسینمودند و مشاهده کردند که در گروه لیزر ، افزایش معنی دارا در زمان تاخیر حسی پس ازبکارگیری لیزر ایجاد گردیده است.
Bas Ford و همکارانش طی مطالعه‌ای اثرلیزر کم توان هلیوم - نئون را بر شاخه حسی اعصاب رادیال و مدین بررسی کردند. هیچاختلاف معنی داری در دامنه پتانسیل عمل ، زمان تاخیر و دما ساعد بعد از بکارگیریلیزر مشاهده نشد.Baxter و همکارانش افزایش معنی دار در زمان تاخیر عصب مدین بعد ازبکارگیری لیزر گرارش کردند. Low و همکارانش کاهش دما را به دنبال تابش لیزر کم توانمادون قرمز دیدند.
گسترده اشعه مادون قرمز
منطقه اشعه مادون قرمز بین طول موجهای 0.8 میکرومتر (که حد نور مرئی است) و 343 میکرومتر قرار دارد.
در اشعه مادون قرمز طول موجهای کوتاهتر از 1.5 میکرومتر از پوست می‌گذرند و بقیه جذب شده و تولید حرارت می‌کنند. اشعه مادون قرمز را به دو قسمت تقسیم می‌کنند:
• طول موجهای بین 0.8 میکرومتر تا 4 میکرومتر.
• طول موجهای بلندتر از 4 میکرومتر که اغلب بوسیله مواد جذب می‌شوند، بخصوص طول موجهای بلندتر از 10 میکرومتر بوسیله هوا کاملا جذب می‌شوند.
جذب اشعه مادون قرمز
• آب یکی از مواد خیلی جاذب اشعه مادون قرمز است. محلول نمک طعام در حدود 20 برابر آب خالص اشعه را جذب می‌کند.
• شیشه معمولی برای اشعه مادون قرمز بلند به کلی غیر قابل نفوذ است و مورد استفاده آن در ساختن گلخانه‌ها برای حفظ گلها از سرما به سبب همین خاصیت است.







منابع اشعه مادون قرمز
منبع طبیعی
بزرگترین منبع طبیعی اشعه مادون قرمز ، خورشید است. مقداری از نور آفتاب که به ما می‌رسد، دارای اشعه مادون قرمز کوتاه است، زیرا پرتوهای مادون قرمز بلند آن در طبقات هوا جذب شده‌اند.
منبع مصنوعی
اجسام ملتهب
• بهترین منبع مصنوعی برای اشعه مادون قرمز، اجسام ملتهب می‌باشند که طول موج آنها بر حسب درجه حرارت تغییر می‌کند. اگر بخواهیم اشعه مادون قرمز تنها داشته باشیم، باید نور این قبیل منابع مصنوعی را بوسیله شیشه‌هایی که در ترکیب آنها ید و یا اکسید منگنز دو (MnO) وجود دارد، صاف کنیم. این نوع صافیها طیف مرئی را جذب می‌کند و فقط اشعه مادون قرمز کوتاه را عبور می‌دهند.
عبور حریان الکتریکی از مقاومتها
روش دیگر که سهل و عملی است، عبور جریان الکتریکی از مقاوتهای فلزی است، بطوری که این مقاوتها سرخ می‌شوند. این مقاومتها غالبا از آلیاژهای آهن و نیکل ساخته شده‌اند.
• چراغ با مفتول زغال چراغهایی که مفتول آنها از زغال چوب ساخته شده است، نیز به نسبت زیاد اشعه مادون قرمز دارند. در این چراغ نسبت اشعه کوتاه بین 1 میکرومتر و 7 میکرومتر خیلی کم ، ولی نسبت اشعه مادون قرمز بلند آن زیاد است.
• چراغ بخار جیوه چراغ بخار جیوه نیز ، اشعه مادون قرمز با طول موج کوتاه بین 0.92 میکرومتر و 1.3 میکرومتر تولید می‌کند، ولی نسبت اشعه حاصله نسبت به سایر منابع کمتر است.
اندازه گیری اشعه مادون قرمز
برای اندازه گیری اشعه مادون قرمز از جذب انرژی حرارتی آن استفاده می‌نمایند، یعنی این اشعه را به جسمی می‌تابانند که بتواند کلیه انرژی را جذب کند و سپس مقدار حرارتی را که در جسم مزبور تولید گشته ، اندازه می‌گیرند.

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
  • ali mo

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه مقاله گزارش کار اموزی بافندگی و رنگرزی و تکمیل تحت word دارای 60 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه مقاله گزارش کار اموزی بافندگی و رنگرزی و تکمیل تحت word   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی پروژه مقاله گزارش کار اموزی بافندگی و رنگرزی و تکمیل تحت word ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پروژه مقاله گزارش کار اموزی بافندگی و رنگرزی و تکمیل تحت word :

گزارش کار اموزی بافندگی و رنگرزی و تکمیل

((بســمه تعــــالی ))

مقدمه :
مشخصات – موقعیت کارخانه از لحاظ آب و هوا و محیط کارگری و راه و ترابری و تاریخچه صنعتی
شرکت بافندگی و تکمیل سمیع در کیلومتر 6 جاده قدیم کرج- قزوین- شهرک چهار دانگه –دهکده ورزشی خیابان ارس کولا قرار دارد . بخش چهاردانگه کرج از موقعیت آب و هوایی نیمه معتدل برخوردار می باشد . همچنین از لحاظ محیطی دارای فعالیتهای کشاورزی – دامداری – نساجی و مواد غذایی می باشد و به اصطلاح بخشی صنعتی معرفی می شود . همچنین این شرکت نیز از لحاظ راه و ترابری در بین مسیر شهر های شمالی کشور ـ شهر صنعتی قزوین و شهر صنعتی هشتگرد و شهر صنعتی کرج قرار دارد که دارای موقعیت خوب اقتصادی است .

شرکت بافندگی و رنگرزی سمیع از سال ……………. با تعداد ……… نفر پرسنل در همین مکان تاسیس شد وفقط دارای بخش بافندگی بود . پس از گذشت چند سال تصمیم بر ارتقاع سطح گرفته شد و با خرید ماشین آلات رنگرزی سطح و گستره ی تولیدات خود را بالا برد . پس از گذشت چند سال دیگر اقدام به خرید بخش تکمیل کارخانه شد و این کار با تهیه یک دستگاه ماشین استنتر TOTEX بخش تکمیل این شرکت شروع به کار کرد و بعداً با خرید یک دستگاه ماشین المنت بخش تکمیل خود را کامل نمودند .

این شرکت دارای حدود 40 نفر پرسنل می باشد که در حدود 25 نفر از آنها در شیفت کاری صبح و حدود 15 نفر از آنها در شیفت کاری شب می باشندکه این شیفت کاری به صورت گردشی برای شیفتهای صبح و شب یکسان است . عموماً سفارش دهندگان پارچه ، طرح ها و نخ های مورد نظر خودشان را بصورت یک نمونه بافت تحویل می دهند و پرسنل بنا به قابلیت ماشین نسبت به بافت پارچه مورد نظر ماشین مناسب قابلیت دار این کار را انتخاب می کنند و بنا به نوع طرح خواسته

شده ابزارهای ماشین را تعویض و یا تغییراتی را در آنها اعمال می کنند و نخهای تحویل گرفته شده را که در انبار نگه داری می شود بیرون آورده و در قفسه ماشین قرار می دهند و نخها را به ماشین تغذیه می کنند و سپس طرح مورد نظر را پس از تنظیمات اولیه ماشین شروع به بافت می کنند .

عموماً نخ های مورد مصرف که بیشتر جهت تولید پارچه سفارش داده می شود ، برای نخهای پنبه / پلی استر با درصد 35/65 با نمره 40 انگلیسی بکار می رود و برای نخهای 100 درصد پنبه با نمره 45 الی 50 بکار می رود و همچنین نخهای 100 درصد پلی استر با نمره 100 انگلیسی زیاد مورد استفاده قرار می گیرد . عموماً این نخ ها توسط سفارش دهندگان تهیه می شود و به شرکت می آید و مورد استفاده قرار می گیرد . ولی نخهای مصرفی عموماً از کارخانجات نیک ریس- و نخهای نایلون از شرکت پارسیلون و نخهای پلی استر نیز اکثراً وارداتی است .

همچنین مواد رنگزای خود را از شرکت ماه رنگ و مواد کمکی خود را از شرکت رزین ساوه تهیه می نماید .
پس از مرحله بافت پارچه های بافته شده که بصورت رول از ماشین خارج می گردد ، وارد قسمت سفیدگری و شستشو می شود و کالا کاملاً سفیدگری و شستشو و در صورت لزوم به منظور رنگرزی بهتر کالای پنبه ای مرسریزه می گردد . پس از این مرحله پارچه های مذکور یا بطور مستقیم وارد بخش استنتر می شود و یا وارد قسمت رنگرزی شده و در این قسمت رنگرزی میشود و پارچه طبق شید درخواست شده رنگرزی می گردد . پس از این مرحله پارچه از ماشینهای شستشو خارج می گردد و توسط ماشینهای خشک کن خشک شده و در ماشین طاقه پیچ بصورت لایه لایه پارچه در یک سری از چرخ های فلزی تا می شود و بوسیله آنها پارچه رابه بخش استنتر منتقل می کنند .
قسمت استنتر دارای دو ماشین اصلی می باشد که یکی ماشین اس

تنتر میباشد و دیگری ماشین کالندر می باشد که وظیفه اصلی ماشین استنتر تثبیت ابعادی پارچه یک لا می باشد . لازم به ذکر است که در پشت ماشین استنتر یک دستگاه ماشین فولارد سه غلتکی قرار دارد که در صورت نیاز به آغشته کردن پارچه به نرم کننده و یا ضد الکتریسیته ، این مواد را داخل مخزن فولارد می ریزند و در ابتدا پارچه را از داخل این مخزن عبور می دهندو پس از آن پارچه با گذشتن از میان غلتکهای فولارد آبگیری شده و مستقیماً وارد ماشین استنتر می شود و پس عبور از ماشین استنتر در طرف دیگر ماشین یا بصورت رول و یا بصورت طاقه جمع می شود و پس از آن به قسمت دولا کنی می رود .

از دیگر قسمتهای بخش تکمیل نهایی ماشین کالندر می باشد که به منظور تثبیت ابعادی پارچه بغل بسته شده بکار می رود که عموماً این پارچه ها از نوع پارچه های مخلوط می باشد که توسط بخار جزء پنبه ای پارچه تثبیت و توسط حرارت خشک جزء پلی استر پارچه تثبیت می شود .
این شرکت بطور کلّی دارای 5 بخش ، انبار نخ- بافندگی – سفیدگری و رنگرزی و بخش تکمیل می باشد که بصورت مختصر در مورد هر بخش و مختصات کاری آن چند سطری شرح داده می شود .
شرح قسمت بافندگی

این قسمت دارای 8 عدد ماشین گردباف می باشد که اسامی و مشخصات آنها بشرح زیر می باشد :
1 ماشین بافندگی TEXTIMA
شرح مشخصات ماشین بافندگی TEXTIMA :
سال ساخت :1970 میلادی
نوع ماشین: دو رو سیلندر
تعداد ماشین در سالن : 2 دستگاه
نوع سوزن بکار رفته در ماشین : سوزن زبانه دار
اندازه دهنه در ماشین : 30 Inch
تعداد ابزار در ماشین : 72
گیج ماشین : 24
نوع قرار گیری سوزنهای صفحه و سیلندر نسبت به هم : Rib
RPM سیلندر : 5 ـ30
نوع بافت مصرفی در ماشین : پشت تریویرا- ساده- حوله ای و ……
2 ماشین بافندگی مایر
شرح مشخصات ماشین بافندگی مایر
سال ساخت :1960 میلادی
نوع ماشین : دو رو سیلندر
تعداد ماشین در سالن : 1 دستگاه
نوع سوزن بکار رفته در ماشین : سوزن زبانه دار

اندازه دهنه در ماشین : 30 Inch

تعداد ابزار در ماشین : 36 عدد
گیج ماشین : 18
نوع قرار گیری سوزنهای صفحه و سیلندر نسبت به هم : بصورت Rib می باشد و سوزنهای صفحه نسبت به سیلندر تقدم دارد .
RPM سیلندر : 5 ــ 30 Rpm
نوع بافت مصرفی در این ماشین : کش بافت – پشت تریویرا- ساده پلی استر /پنبه
3 ماشین بافندگی CHAIN DAY MACHINARY
شرح مشخصات ماشین بافندگی CHAIN DAY MACHINARY
سال ساخت ماشین :1982
نوع ماشین :یکرو سیلندر
تعداد ماشین در سالن :3 دستگاه
نوع سوزن بکار رفته در ماشین :سوزن زبانه دار
اندازه دهنه در ماشین :32 inch
تعداد ابزار در ماشین :96ـــ100
گیج ماشین :28
نوع قرار گیری سوزنهای صفحه و سیلندر نسبت به هم : در این ماشین فقط سیلندر دارای سوزن می باشد و در قسمت صفحه ی ماشین بجای سوزن از قطعاتی بنام پلاتین یا سینکر استفاده می کنند که در قسمت شرح وظایف قطعات بطور کامل به توضیح آن می پردازیم .
RPM سیلندر : 10 ـــ 60 Rpm
تعداد سوزنها و تعداد پلاتین ها با هم برابر بوده و به میزان 2808 عدد می باشد .
نوع بافت بکار گرفته شده در این ماشین : بافت خاویاری کشباف پلی استر/ پنبه ــ بافت ساده مطرّح ــ بافت کشباف پلی استر
4 ماشین بافندگی FUKAHAMA

شرح مشخصات ماشین بافندگی FUKAHAMA
سال ساخت ماشین : 1992
نوع ماشین و تعداد سیلندر :یکرو سیلندر و 3 نوع سیلندر بر روی این ماشین بکار می رود
تعداد ماشین در سالن : 1 دستگاه
نوع سوزن بکار رفته در ماشین : سوزن زبانه دار

اندازه دهنه در ماشین:32
تعداد ابزار در ماشین:128
گیج ماشین:20ـ24ـ22
تعداد سوزنها و تعداد پلاتین ها با هم برابر بوده و به میزان 2400 عدد می باشد .
5 ماشین بافندگی مینی ژاکارد BENTLY
شرح مشخصات ماشین بافندگی مینی ژاکارد BENTLY
سال ساخت ماشین :1986 میلادی
نوع ماشین : دو رو سیلندر
تعداد سیلندر :1عدد
تعداد ماشین در سالن : 1 دستگاه
نوع سوزن بکار رفته در ماشین : سوزن زبانه دار
اندازه دهنه در ماشین :30 inch
تعداد ابزار در ماشین : 48
تعداد درام ژاکارد در ماشین : 48
نوع درام جهت اعمال طرح : درام پره ای
گیج ماشین :20

سرعت سیلندر : 5 ــ30 RPM
نحوه قرار گیری سوزنها : کلیه سوزنها سیلندر همه به یک اندازه در کنار هم در کنار هم قرار دارند . ولی سوزنهای صفحه طوری نسبت به بادامکشان قرار داده شده اند که بصورت یکی در میان بصورت پایه کوتاه وپایه بلند می باشند .
در حال حاضر در این سالن فقط 4 عدد از این ماشین ها فعال می باشند و مع الباقی ماشینها بلا استفاده مانده انده . ماشینهایی که در این سالن بطور فعال کار می کنند عبارتند از :
2 دستگاه ماشین Textima ـ 1 دستگاه ماشین FUCKAHAMA ـ 1 دستگاه ماشین CHAIN
DAY / که جمع این ماشینها 4 دستگاه می باشد .

نمای سالن بافندگی و ترتیب چیدن دستگاه ها بصورت زیر می باشد :
حال طبق اطلاعات داده شده تولید هر کدام از ماشینهای فعال بصورت زیر می باشد :
محاسبه تولید ماشین بافندگی TEXTIMA
مشخصات ماشین مشخصات کالا
قطر دهنه ماشین = 30 inch ساختمان بافت = دورو سیلندر اینترلوک ساده
گیج سوزن = 24 در inch نوع نخ = پلی استر / پنبه – با نمره 40
تعداد ابزارها = 72 تراکم رج = 20 در سانتیمتر
سرعت ماشین = 28 دور بر دقیقه تراکم ردیف = 12 در سانتیمتر
راندمان = 90 % وزن پارچه = 150 گرم در متر مربع
(تولید ماشین) = L= (96*31*60*0.9) / (2*20*150) =160704/6000 = 26.764 M/h
(عرض پارچه) = B = (30*3.14*24)/(12*150) = 2260.8/1800 = 1.256 M
(تولید ماشین) = G= ( 26.764*1.256*150)/ (1000) = 5.04 Kg/ h
تولید کل 2 ماشین textima = 5.04*2 = 10.08 kg/h یا 26764* 2 = 53528 M/h
ماشین های textima هر کدام در هر شیفت 3 ساعته 1 رول تحویل می دهند که در یک شیفت 12 ساعته هر ماشین 3 رو تحویل می دهد و جمعاً از 2 ماشین textima در یک شیفت 12 ساعته 6 رول پارچه تولید می شود .
محاسبه تولید ماشین بافندگی MAYER

مشخصات ماشین مشخصات کالا
قطر دهنه ماشین =30 inch ساختمان بافت = دو رو سیلندر کش بافت
گیج سوزن = 18 نمره نخ = پلی استر -پنبه / نمره 40
تعداد ابزارها = 36 تراکم رج = 17 رج در سانتیمتر
سرعت ماشین = 30 دور بر دقیقه تراکم ردیف = 10 در سانتیمتر
راندمان = 60 % وزن پارچه= 110 گرم در متر مربع
(تولید ماشین) = L =(36*30*60*0.60)/(2*17*110)= 38880/3740 = 10.39 m/h
(عرض پارچه) = B = (30*3.14*18)/(10*110) = 1.541 m
(تولید ماشین) = G = ( 10.39*1.54*110)/1000 = 1.76 kg/h
لازم به توضیح است که این ماشین تا مدتی در روئیت اینجانب قرار داشت فعال نبوده و پس از مدتی تولید خود را دوباره از سر گرفته .
پارچه هایی که توسط این ماشین تهییه می شود عموماً از نوع کش بافت با طرح ساده و همچنین کش بافت مطرح می باشد .سیستم انتقال حرکت اصلی به صفحه و سیلندر این ماشین همانند دیگر ماشینها می باشد که در دیاگرام کاملاً شرح داده شده است . با این تفاوت که تنظیم کننده بین صفحه وسیلندر این ماشین توسط دو میله فلزی که که به کنار دستگاه متصل است و در داخل آن ماهکهای تنظیم کننده ای قرار دارد که وظیفه بالا و پایین بردن میله های صفحه و سیلندر را دارا هستند .

محاسبه تولید ماشین بافندگی CHAIN DAY MACHINARY

مشخصات ماشین مشخصات کالا
قطر دهنه ماشین = 32 inch ساختما بافت = یکرو سیلندر مطرح
تراکم سوزن = 28 / inch نوع نخ = نخ پلی استر نمره 100
تعداد ابزار = 96-100 تراکم رج= 15 در سانتیمتر
سرعت ماشین = 35 دور بر دقیقه تراکم ردیف = 15 در سانتیمتر
راندمان = 90% وزن پارچه = 270 گرم در متر مربع
(تولید ماشین) = L = (98*35*60*0.90) /(1*15*100) =123.8 m/h
(عرض پارچه) = B= (32*3.14*28)/(15* 100) = 1.87 m
(تولید ماشین) = G = ( 123.8*1.87*270)/1000 = 62.5 kg /h
در این سالن 3 عدد از این نوع ماشین وجود دارد که فقط یکی از آنها در این سالن مشغول کار می باشد .
لازم به یاد آوری می باشد که این ماشین بجای سوزن های صفحه پلاتین دارد و وظیفه پلاتین این است که در هنگام پائین رفتن سوزن و عملیات رد حلقه ، مجدداً در هنگام بالا آمدن سوزن مانع از بالا آمدن حلقه و قرار گرفتن آن بر روی ساق سوزن می باشد .یعنی در هنگام پائین آمدن سوزن عقب قرار می گیرد و در هنگام بالا رفتن سوزن به جلو آمده و به لبه ی پارچه متصل می شود .
انتقال حرکت این پلاتین ها همانند سوزنهای صفحه می باشد . یعنی دارای ابزار می باشند و ابزارها ثابت بوده و پلاتین ها که به همراه سیلندر به حرکت در آمده اند ،پایه ی آنها در ازار قرار گرفته و به حرکت می افتند .

مکانیزم تشکیل حلقه بر روی سوزن زبانه دار در این ماشین بدین صورت است :
مرحله 1 : سوزن در بالا ترین محل خود قرار دارد و پلاتین پارچه را نگه داشته است .
مرحله 2 : پلاتین به سمت بیرون ماشین حرکت می کند و نخ در داخل قلاب سوزن قرار می گیرد .
مرحله 3 : پلاتین در این مرحله در جای خود ثابت می شود و سوزن به سمت پائین حرکت می کند .
مرحله 4 : در این مرحله با پائین آمدن سوزن حلقه بر روی ساق سوزن قرار می گیرد و بالا می آید و باعث بسته شدن زبانه سوزن می شود و در نتیجه عملیات رد حلقه انجام می شود .
مرحله 5 : در این مرحله پلاتین به سمت جلو آمده و حلقه رد شده را نگه می دارد و سوزن به حرکت بالای خود ادامه می دهد و آماده گرفتن سر نخ بعدی می باشد .لازم به ذکر است که نخ بر در این ماشینها
دارای دو شیار قرار گیری نخ می باشد که می توان دو نوع نخ را در پارچه بکار برد . همچنین می توان از نخ فیلامنت کشی نیز برای کش بافت کردن پارچه استفاده کرد .
همانطور که در شکل صفحه ی قبل مشهود است ، سیستم قرار گیری قفسه های بوبین این نوع ماشینها ازنوع سیستم جدا از ماشین می باشد که توسط لوله های پلاستیکی به راهنما های ماشین نزدیک می شود و پس از گذشتن از راهنما های اولیه ی ماشین و عبور از سنسور کشش سنج نخ وارد آیرو می شود و پس از گذشتن از آیرو از غلتک رانما نیز عبور کرده و وارد نخ بر می شود .
محاسبه تولید ماشین بافندگی مینی ژاکارد حلقوی پودی
مشخصات ماشین مشخصات کالا
قطر دهنه ماشین =30 inch ساختمان بافت ژاکارد = ژاکارد تک رنگ مطرح
تراکم سوزن = 20 در اینچ نخ = پلی استر / پنبه با نمره 45 ne
تعداد ابزارها = 48 تراکم رج =15 در سانتیمتر
سرعت ماشین = 30 دور بر دقیقه تراکم ردیف = 13 در سانتیمتر
راندمان = 90% وزن پارچه = 130 گرم در متر مربع

(تولید ماشین) = L = (48*30*60*0.90)/(1*12*100) = 64.8 m/h
(عرض پارچه) = b = ( 30*3.14*20)/(11*100) = 1.71 m
(تولید ماشین ) = g = (64.8*1.71*130)/1000 = 14.405 kg /h
تعداد درام ژاکارد در این ماشین برابر تعدادابزار بکار گرفته شده در این ماشین می باشد .نحوه قرار گیری درامهای ژاکارد در این ماشین بصورت یکی بالا و یکی پایین می باشد . وظیفه سیستم ژاکارد در سیستم حلقوی پودی به شرح زیر می باشد :

در راستای سوزنهای سیلندر که به صورت عمودی قرار گرفته شده اند و فرمان بالا و پائین رفتنشان را از ابزار می گیرند درام ژاکارد قرار دارد .همچنین نحوه ی قرار گیری درام ها که به صورت یکی بالا و یکی پائین ذکر شد به این دلیل است که به ازای قرار گرفتن هر سوزن پایه بلند در سیلند در کنار همان سوزن پایه بلند یک سوزن پایه کوتاه قرار گرفته شده است ، و به همین دلیل درامهایی که در بخش پائین قرار دارند وظیفه ی فرمان دادن به سوزن های پایه بلند را دارند و همچنین درامهایی که در ناحیه ی بالای سیلندر قرار گرفته شده اند وظیفه ی فرمان دادن به سوزنهای پایه کوتاه را دارا می باشند .
نحوه ی فرمان دادن به سوزنها از درامها نیز به صورت زیر می باشد :
در زیر پایه سوزنها و در تک تک شیارهای سیلندر قطعاتی هم ضخامت سوزن قرار دارد که به آن جک می گویند . وظیفه جک گرفتن فرمان از درام ژاکارد و قرار دادن و یا قرار ندادن سوزن در مسیر بافت می باشد.
جک با اعمال فشار به پایه ی سوزن مانع از قرار گیری سوزن در مسیر بادامک میشود و در نتیجه عمل نبافت یا نیم بافت و یا بافت در این ماشین اعمال میشود . نوع درام این نوع ماشین از نوع درام پره ای می باشد که با داخل رفتن پایه ی جک بداخل پره ی ژاکارد عمل نبافت انجام می شود و با بالا ماندن جک بر روی درام عمل نبافت انجام می شود .

Picture 2

بدین ترتیب طرح بافت دلخواه بر روی پارچه اولاً توسط ابزار های دستگاه و ثانیاً توسط مکانیزم ژاکارد بر روی پارچه اعمال می شود .
محاسبات ماشین گردبافت fuckahama
مشخصات ماشین مشخصات کالا
قطر دهنه ماشین = 32 inch ساختمان بافت = یکرو سیلندر- دورس 2 نخ
تراکم سوزن = 28 نوع نخ = نخ پنبه/پلی استر نمره 40 Ne
تعداد ابزارها = 128 تراکم رج = 20 در سانتیمتر
سرعت ماشین = 50 دور بر دقیقه تراکم ردیف = 16 در سانتیمتر
راندمان = 95 % وزن پارچه = 120 گرم بر متر مربع
لازم به توضیح است که کلیه مکانیزم این ماشین همانند ماشین Chain day machinary می باشد و فقط در سیستم مکانیزم پیچش با دستگاه Chain day machinary فرق دارد .
( تولید ماشین) = L = (128*50*60*0.95)/(1*20* 100) = 182.4 m/h
( عرض پارچه ) = B = (32*3.14*28 )/ (16*100) = 1.75 m
( تولید ماشین ) = G = (182.4*1.75*120 )/ (1000) = 38.304 kg/ h
شرح و وظیفه و نحوه ی کار قطعات مشترک کلیه ی ماشین های گرد باف
کلیه ی قطعاتی که در لیست زیر ذکر می گردد بصورت عمومی در تمامی ماشین های گردباف یکسان می باشد و برخی قطعات نیز موجود می باشد که فقط در یک سری از این ماشین ها بصورت متفاوت و وظیفه ی آنها نیز بصورت مستقل می باشد که بطور کامل در لیست زیر از آنها شرح داده می شود .

1- قفسه : قفسه در ماشین های گرد باف وظیفه ی نگه

داری بوبین های نخ را به عهده دارد و دارای دو نوع می باشد . اولین نوع قفسه از نوع متصل می باشد که دو تا دور ماشین در ارتفاع 180 متری از کف زمین قرار دارد و به شاسی اصلی ماشین متصل است و عموماً جهت بکارگیری 100 بوبین نخ ظرفیت دارند و بیشتر از این تعداد بوبین نخ را نمی توان به این ماشین تغذیه نمود .دومین نوع قفسه از نوع قفسه ی جدا می باشند که به دلیل وجود تعداد زیاد بوبین ها و وزن زیاد این تعداد بوبین آنها را بصورت جدا از ماشین قرار می دهند . تعداد بوبینی که می توان به این قفسه ها تغذیه نمود در حدود 270 عدد می باشد که اگر این تعداد بوبین به ماشین تغذیه شود و بصورت قفسه ی متصل به کار رود فضای زیادی از اطراف

ماشین را اشغال می نماید و درصورت پارگی نخ در این ماشین ها جهت رفع عیب و رسیدن به نخ پاره با مشکلات عدیده ای روبرو می شویم . به همین دلیل از قفسه های جدا استفاده می کنند که می توان از بین آنها نیز عبور نمود و به رفع مشکل پرداخت . شکل قفسه های جدا را می توان با توجه به شکل صفحه ی ……… مشاهده نمود .
2-چشمه های راهنما :وظیفه ی این چشمه ها هدایت صحیح نخ بسمت آیرو و همچنین هدایت صحیح نخ از آیرو بسمت نخ بر می باشد. جنس این قطعات عموماً از پلاستیک سخت و پولیش شده و در برخی موارد از جنس چینی می باشد .
زیرا در اثر سایش نخ از درون این چشمه ها در صورت مقاوم نبودن این چشمه ها باعث سائیدگی و همچنین باعث پارگی در نخ می شود .
3-سنسور : سنسور در این ماشین یکی از مهمترین قطعات ماشین می باشد که در صورت پارگی و یا تمام شدن نخ بوبین به سرعت ماشین را از کار انداخته و مانع از بافت نرفتن و ایجاد رگه بر روی پارچه می باشد .
در ماشینهای گردباف سنسور به دو دسته تقسیم میشود . یکی سنسور نخ می باشد که به طور مختصر در مورد آن شرح داده شد . نوع دیگر سنسور سنسورهای صفحه و سیلندر می باشد که در اصطلاح فنی به آن پلیس می گویند .
نحوه کار سنسور نخ بدین صورت است که در هنگام کشش نخ از جانب بوبین به طرف سوزنها کشش ثابتی بوجود می آید که با استفاده از این کشش اهرم سنسور به سمت بالا کشیده می شود و در نهایت ماشین به کار خود ادامه می دهد و در صورت پاره شدن و یا تمام شدن نخ بوبین اهرم سنسور که میله ای بسیار ظریف و سبک می باشد به پائین می افتد و باعث قطع شدن برق دستگاه می شود و دستگاه به سرعت قطع میشود و چراغ سنسور روشن شده و تا بالا نرفتن اهرم که لازمه ی آن پیوند نخ می باشد به همان صورت روشن باقی می ماند . لازم به ذکر می باشد که به ازای هر رشته نخ یک سنسور در اطراف دستگاه تعبیه شده تا کلیه ی نخ ها تحتکنترل ماشین و اپراتور باشند .
نحوه ی کار سنسور صفحه و سیلندر یا پلیس بدین صورت است که در صورت جمع شدن ضایعات نپ در مسیر حرکت سیلندر این سنسور ها به سرعت عمل نموده و ماشین خاموش میشود . شکل این نوع سنسور در شکل صفحه ی 10 نمایش داده شده است .
4- آیرو : وظیف ی این قطعه در ماشین بسیار حیاتی میباشد . زیرا سوزن های ماشین های گرد باف بسیار ریز و حساس می باشد و در صورت تغییر در میزا کشش یا باعث پارگی نخ می شوند و یا باعث شکستگی سوزن می شوند . پس بنابر این به قطعه ای نیاز است که همیشه به مقدار مشخص و لازمی نخ در داخل خود بصورت رزرو شده داشته باشد و این نخ ها به راحتی از روی آن نیز باز شده و به نخ بر تغذیه شود .
حرکت آیرو به صورت دورانی و حول محور خود می باشد و در نتیجه همیشه مقدار مشخصی نخ بدور آن پیچیده شده و براحتی نخ از روی آن به نخ بر تغذیه می شود . حرکت نخ بر همانطور که در دیاگرام آن مشخص شده بطود مستقیم از موتور گرفته می شود . در ماشینهای گردباف به ازای هر یک رشنه نخ یک عدد آیرو وجود دارد تا کشش لازم را برای نخ را فراهم نماید .
5- نخ بر : این قطعه بر خلاف اسمش ثابت بوده و نوعی راهنمای نخ می باشد که وظیفه ی آن هدایت نخ به سر قلاب سوزن می باشد سر این قطعه کاملاً با لبه ی سوزن مماس می باشد ولی برخورد ندارد و به محض قرار گیری نخ در داخل آن و روشن کردن دستگاه پارچه بدون نخ رفتگی و به سلامت بافته میشود .
همانطور که در شکل صفحه……… قابل مشاهده می باشد این نوع نخ بر دارای دو شیار نخ گیر می باشد که عموماً از شیار دوم بعنوان کار گذاشتن نخ کش در داخل پارچه می باشد .
6- ابزار : ابزار در هر یک از ماشینهای گرد باف به دلیل تنوع طرح به صورت های متفاوت متفاوت می باشد . ولی مکانیزم کار کردن هر کدام از آنها به یک صورت می باشد . ابزار شامل 2 قسمت می باشد :
1 : قسمت ثابت ابزار می باشد که در این قسمت بعنوان شاسی در مقابل صفحه و سیلند قرار می گیرد و به بدنه دستگاه پیچ می شود .

2 : قسمت متحرک ابزار می باشد که به عنوان بادامک معرفی می شود . بادامکها انواع مختلف دارند که بنا به نوع طرح خواسته شده در روی قسمت ثابت ابزار نصب می شوند . این بادامکها همانطور که در شکل صفحه………. ترسیم شده است دارای شیار های متنوع ودر برخی اوغات بنا به نوع طرح یکنواخت می باشد که با فرو رفتن پایه سوزن در داخل آن با حرکت سیلندر سوزن نیز در شیار خود که در یک راستای عمودی می باشد طبق جهت شیار ابزار ماشین به بالا و پائین می رود و باعث بوجود آمدن طرح در پارچه می شود .
در این ماشینها ما 3 حالت بافت داریم که دیاگرا آن در شکل صفحه ………. نمایش داده شده است همچنین با مشاهده شکل صفحه ……….. طرح نحوه ی قرار گیری ابزار نسبت به سیلندر نمایش داده شده است . ما در ابزار می توانیم فاصله و اندازه ی مابین بادامکها را تنظیم نمائیم و تراکم بافت را در ماشین تغییر دهیم . همانطور که در شکل صفحه ی نشان داده شده یک سری لوله های روغن بر روی ابزار قرار گرفته است که وظیفه ی آن رساندن روغن به شیار های ابزار می باشد تا به وسیله ی آن تا حد امکان اصطکاک ما بین پایه سوزن و شیار بادامک ابزار را کم کنیم و همچنین باعث سرد کردن صفحه و سیلندر می شود .

7- برس : وظیفه ی این قطعه در وحله ی اول برداشتن پرز نخ از روی سیلندر و زبانه ی سوزنها می باشد و در وحله ی دوم وظیفه ی باز کردن زبانه ی سوزن را دارا می باشد .
8- سوزن : سوزن از مهمترین و اصلی ترین قطعات ماشین می باشد که توسط آن حلقه های نخ از درون یکدیگر عبور می کند . این وسیله همانطور که در شکل صفحه ی ………. نشان داده شده است از قطعات و قسمتهای زیر تشکیل می شود .
9- سیلندر : این قسمت نیز یکی از مهمترین قسمت های ماشین گرد باف می باشد. این وسیله دارای شیارهایی میباشد که سوزن در داخل آن به سمت بالا و پائین حرکت می کند . در دور تا دور سیلندر یک دنده ی فرایویل وجود دارد که حرکت عمودی موتور را به حرکت افقی سیلندر تبدبل می کند .در سطح سیلندر یک سری شیارهایی وجود دارد که محل قرار گیری سوزن در آن محل می باشد. سیلندر به موازات ابزار در جهت افقی حرکت می کند و با قرار گرفتن پایه ی سوزن در داخل ابزار و حرکت افقی سیلندر باعث بالا و پائین رفتن سوزن و ایجاد بافت در پارچه می شود .

10- صفحه : این قسمت همانطور که از اسمش پیداست یک صفحه ی دایره ای شکل می باشو که نسبت به استوانه ی سیلندر همانطور که در دیاگرام پیداست حالت عمود دارد .حرکت این قطعه توسط سیلندر انجام می شود . زیرا این قطعه به سیلند متصل است و با هر دوری که سیلندر می زند صفحه نیز می زند . در سطح صفحه همانند سیلندر یک سری شیار وجود دارد که یک سوزن در داخل هر شیار قرار دارد و به تعداد ابزارهای سیلندر ، همان تعداد ابزار برای صفحه نیز وجود دارد .که با حرکت افقی صفحه پایه ی سوزن در داخل شیار های ابزار قرار می گیرد و حرکت عقب و جلو سوزن های صفحه به وجود می آید . این حرکت صفحه و سیلندر نسبت به هم باعث به آمدن بافت دو رو سیلندر می شود .

11- سینکر (پلاتین) : این قطعه در ماشین های CHAIN DAY MACHINARY و fuckahama وجود دارد . در توضیح ماشین آلات CHAIN DAY MACHINARY در مورد نحوهحرکت و محل قرار گیری این نوع سینکر کامل توضیح داده شده است . در هنگام عملیات بافت جلو ترین موقعیت سینکر نسبت به سوزن را بنام نقطه ی جلو راندن حلقه می نامند و نسبت آن را به سوزن زمانبندی سینکر می نامند . اگر صفحه ی بادامکهای سینکر به نحوی تنظیم شده باشد که جلو آمدن سینکر زود تر از بالا رفتن سوزن انجام شود آن را تقدم زمانی گویند و باعث می شود تا ربایش نخ از حلقه های جدید ، انجام گیرد ، که سبکتر شدن پارچه ، بزرگتر شدن نخ اتصال حلقه ها و کوچکتر شدن طول حقه از اثرات آن خواهد بود . در صورتی که صفحه ی حلقه ای شکل بصورت تاخیری تنظیم شود ، بادامک جلو برنده سینکر ، نسبت به سوزنها دیرتر عمل نموده و در نتیجه پارچه سنگین تر و طول اتصال بین حلقه ها کوچکتر و طول حلقه بزرگتر (قسمت سر و دو بازوی حلقه است)خواهد شد .زمانبندی سینکرها معمولاً بین این دو حالت تنظیم می شود .
12- مکانیزم جمع کننده پارچه( سیستم کشش) : ما در ماشین آلات بخش بافندگی 2 نوع مکانیزم جمع کننده داریم که به شرح کامل آنان می پردازیم .

1- مکانیزم جمع کننده متصل به سیلندر : در این مکانیزم همانطور که در نقشه ی صفحه ی ………… نشان داده شده است در سطح زیرین میز پائین دستگاه یک سری بادامک زیگزاگ منحنی قرار دارد . دو بازوی عمودی به طول 40 سانتیمتر به دنده ی جمع کننده ی پارچه متصل استو با گردش دنده جمع کننده که در وسط میز پائین دستگاه قرار دارد این دو بازوئی نیز به حرکت در می آیند .
به این دو میله ی بازوئی دو قطعه پیرو در هر سر بازوئی متصل است که با گردش بازوئی پیرو ها که در زیر بادامک ها نصب شده اند به حرکت می افتند و یک سیکل حرکتی نیم دایره ای در راستای افق می زنند . سپس حرکت نیم دایره ای آنها توسط یک شافت به یک دنده ی جغجغه ای متصل می شود که در یک جهت حرکت می کند و در جهت دیگر قفل می شود . با استفاده از این دنده ی جغجغه ای دو شافت به

نقشه دیاگرام گردباف

حرکت در می آید که این دو شافت مستقیماً به رو لهای جمع کن پارچه متصل می شود که این رولها در یک جهت پارچه را جمع می کند و در جهت دیگر هیچ حرکتی را ندارد که با عث باز شدن پارچه از روی رولها بگردد .جهت گردش این نوع مکانیزم های کشش که در صفحه ی قبل نشان داده شده است در جهت گردش عقربه های ساعت می باشد .
2-در مکانیزم نوع دوم جمع کننده پارچه همانند مکانیزم قبل یک جفت بازوئی به دنده ی سیلندر متصل است و با آن می گردد . ولی با این تفاوت که این دو بازوئی حرکت گردشی خود را به محور پائین دستگاه انتقال می دهد که این محور با حرکت دورانی خود گیربکس اصلی جمع کن پارچه را به حرکت در می آورد که با حرکت دورانی گیربکس دو رول اصلی جمع کن پارچه به حرکت در می آید و باعث جمع کردن پارچه به دو رول جمع کن پارچه می شود .
13- فن بادبزن : در ماشین گرد باف بدلیل اینکه این ماشین با نخهای پرز دار در حرکت می باشد و با سرعت زیادی این نخها به داخل ماشین هدایت می شود ، باعث بوجود آمدن پرز های زیادی در روی ماشین و سیلندر و ابزارهای صفحه می شود که باعث بوجود آمدن مشکلاتی از قبیل نخ پارگی و شکستگی سوزن می شود . به همین دلیل در قسمت بالای دستگاه چندین فن دوار به حرکت در می آیند که باعث پراکنده شدن پرز به اطراف می گردند که همین امر از بروز مشکلاتی این چنینی جلو گیری به عمل می آورد .
14- درام ژاکارد: این نوع درام در ماشین گردباف مینی ژاکارد وجود دارد و وظیفه ی آن به شرح زیر می باشد :

درام ژاکارد در این ماشین بصورت پره ای می باشد و در زیر درام یک عدد پلیت پره ای وجود دارد که به ازای هر دور زدن سیلندر درام نیز یک دور می زند و با چرخش خودش فرمان اعمال طرح را به ماشین می دهد . این فرمان طرح توسط جک که در زیر به شرح آن می پردازیم به پایه ی سوزن داده می شود .
15- جک : وظیفه ی این قطعه گرفتن فرمان از درام ژاکارد و انتقال طرح بر روی پارچه ی تولید شده می باشد . در زیر پایه سوزنها و در تک تک شیارهای سیلندر قطعاتی هم ضخامت سوزن قرار دارد که به آن جک می گویند . وظیفه جک گرفتن فرمان از درام ژاکارد و قرار دادن و یا قرار ندادن سوزن در مسیر بافت می باشد.

جک با اعمال فشار به پایه ی سوزن مانع از قرار گیری سوزن در مسیر بادامک میشود و در نتیجه عمل نبافت یا نیم بافت و یا بافت در این ماشین اعمال میشود . نوع درام این نوع ماشین از نوع درام پره ای می باشد که با داخل رفتن پایه ی جک بداخل پره ی ژاکارد عمل نبافت انجام می شود و با بالا ماندن جک بر روی درام عمل نبافت انجام می شود . بدین ترتیب طرح بافت دلخواه بر روی پارچه اولاً توسط ابزار های دستگاه و ثانیاً توسط مکانیزم ژاکارد بر روی پارچه اعمال می شود .
معمولاً در این نوع ژاکارد تعدادسوزنها مضرب صحیحی از تعداد شکافهای دو محیط چرخ طرح نمی باشد .بنابراین پس از یک دور از سیلندر ، هر چرخ طرح به محل اول خود باز نمی گردد و از آنجایی که پس از چند دور از سیلندر کامل می شود و تکرار های طرح در کنار هم به صورت پله ای بر روی پارچه ایجاد می گردد. در اینصورت عرض یک تکرار از طرح برابر با بزرگترین مقسوم علیه مشترک بین سوزنها و تعداد شکافها ی محیط یک چرخ طرح خواهد بود .
سیستم کنترل طول حلقه در ماشینهای بافندگی حلقوی پودی

حلقه واحد اساسی ساختمان هر پارچه ی پودی است . تجربه نشان داده است که طول حلقه عامل اصلی کنترل کننده خصوصیات ابعادی پارچه های پودی است .
پارچه های پودی پس از بیرون آوردن از ماشین در حالت عدم تعادل کامل می باشد و قبل از اینکه بحالت تعادل برگرد ، ابعاد آن تغییر می کند . میزان این تغییرات بستگی به شرایط مختلف دارد که از جمله ی آنها ساختمان بافت و نوع عملی که جهت متعادل کردن پارچه به کار می رود .
این تغییرات ابعادی باعث بروز مشکلاتی در برنامه ریزی تولید و کنترل کیفیت پارچه می شود که در نتیجه هزینه ی تولید را افزایش می دهد.

وزن پارچه در حالیکه از ماشین بیرون می آید اهمیت تجارتی ندارد . زیرا عمل ماشین باعث تغییر مشکل زیادی در پارچه شده است . علت عمده ی تغییرات بوجود آمده در ابعاد پارچه قبل از اینکه بحالت تعدل برسد در شکل حلقه است و نه در طول آن . اما تغییرات طولی آن در عملیات تکمیلی مرطوب حاصل می گردد .
طول حلقه بعلل مختلفی تغییر پیدا می کند . عامل اصلی تغییر طول حلقه کشیدن نخ توسط سوزن است .
میزان حرکت عمودی سوزن بستگی به تنظیم بادامک حلقه دارد که در ماشینها قابل تنظیم و تغییر است .
طول حلقه نتنها به تنظیم بادامک دارد بلکه بوسیله ی متغیرهایی خصوصاً خصوصیات نخ که قبلاً به آنها اشاره شد معین می گردد .
مجموعه ی این عوامل بر میزان کشیدگی نخ از روی بوبین تاثیر می گذارد . بدین ترتیب طول حلقه بطور مداوم تغییر پیدا می کند . این مسئله ضرورت استفاده از نوعی سیستم کنترل را می رساند .
روشهای مختلف کنترل طول حلقه عبارتند از:
1- روشهای دستی مستقیم
2- روشهای دستی غیر مستقیم

3- روشهای نیمه اتوماتیک
1-در روش دستی مستقیم توسط قرار دادن ابزارهایی از قبیل سرعت سنج نخ و همچنین طول سنج نخ در مسیر تغذیه ی نخ انجام می شود . در این روش طول نخ رج و و همچنین طول نخ ردیف و میزا تولید ماشین در ساعت مورد محاسبه قرار می گیرد .
2- در روش دستی غیر مستقیم با استفاده از نیروی کششی است که پارچه را تحت اثر این نیرو ها قرار می دهند و مقدار افزایش طول حلقه را اندازه گیری می کنند .
3- در روش نیمه اتوماتیک با استفاده از آیرو های مختلف در هر ماشین طول حلقه را کنترل می کنند .

نقایصی که در ماشینهای گرد باف پودی بوجود می آیند
عیوب پارچه
خطوط معیوب عمودی
خرابی سوزن،کثیف بودن شیار سوزن، خراب بودن دیواره ی شیار سوزن ، سوزن بیش از حد شل و یا سفت در شیار حرکت کند ، سوزن به اندازه ی کافی روغن نمی گیرد ، سوزن بیش از حد روغن می گیرد ، خارج شدن سوزنها از حالت GATINGصحیح .
نیم بافت
کشش پارچه بیش از حد کم است،تنظیم اشتباه بادامک حلقه ، سوزن خیلی شل در شیار سیلندر بالا و پائین می رود ، فاصله ی صفحه از سیلندر کم است ، خرابی سوزن، کثیف بودن شیار سوزن
نقاط معیوب پراکنده
بدی نخ ، لغزش نخ از روی سیستم تغذیه، کشش نایکنواخت
خطوط معیوب عرضی
بدی نخ‌ ،نا یکنواختی کشش نخ ، لغزش نخ از روی سیستم تغذیه ، تنظیم اشتباه بادامک حلقه ، نایکنواختی کشش پارچه
سوراخ های معیوب پارچه

خرابی سوزن ، کشش بیش از حد پارچه ، کشش زیاد نخ ، بدی نخ‌ ، گره های نخ ، زمانبندی سوزنها اشتباه است ، تنظیم اشتباه بادامک حلقه ، نخ بر درست تنظیم نشده است ، نخ کشی اشتباه است ، سوزن به سختی درشیار حرکت می کند
در رفتگی های حلقه ها
کشش پارچه کم است ، خرابی سوزن، نخ بر درست تنظیم نشده است ، نخ از قسمت صحیح نخ بر هدایت نشده است ، تنظیم اشتباه بادامک حلقه ، شل بودن پارچه ، کشش به اندازه ی کافی بر روی نخ وارد نشده است ، لغزش تغذیه ی مثبت ، زبانه ی سوزن بسته است ، خرابی شیار سوزن ، زمانبندی صحیح نیست .
خراب بودن حلقه ها
خراب بودن و یا کج شدن سوزن ، زمانبندی صحیح نیست ، تنظیم اشتباه تغذیه ی مثبت ، تنظیم اشتباه بادامک حلقه ، سوزن خیلی شل در شیار سیلندر بالا و پائین می رود ، کج بودن دیواره ی شیار سوزن ، نایکنواختی کشش نخ
دلایل شکسته شدن سوزنها
سوزنها به نخ بر برخورد می کنند ، گره های بزرگ و کثیف نخ ، کشش زیاد نخ ، خارج شدن ترتیب صحیح
سوزنها نسبت به یکدیگر ، کثیف و یا کج شدن شیار سوزن ، شل و یا فرسوده بودن بادامکها ، صفحه بیش از حد پائین است ، نیم بافت زیاد در پارچه ، کشش زیاد پارچه ، نمره نخ نا متناسب برای گیج ماشین ، بدی و یا فرسوده بودن ، باذامکها مطابق با طرح مورد نظر تنظیم نشده است .
جمع شدگی پارچه
طول حلقه کم است ، صفحه بیش از حد پائین است ، کشش پارچه کم است ، نخ بیش از حد ضخیم است ، نیم بافت زیاد در پارچه ، برجستگی بیش از حد در پارچه

پس از بخش بافندگی پارچه به قسمت کنترل کیفی منتقل شده و پس از طی مراحل کنترل کیفی که شامل وزن کردن پارچه و بررسی نقایص آن می باشد پارچه وارد قسمت انبار پارچه می شود .
پس از مرحله ی انبار پارچه طبق درخواست سفارش دهندگان نسبت به نوع رنگ و تثبیت ابعادی وارد بخش های رنگرزی و تکمیل می شود .
شرح بخش رنگرزی
پارچه طبق درخواست مشتری نسبت به سفیدگری ویا رنگرزی آن

از انبار پارچه به قسمت رنگرزی وارد می شود. پارچه ای که از انبار وارد قسمت رنگرزی می شود بصورت رول شده می باشد و رنگرزی پارچه های رول شده بصورت یکنواخت مشکل و ناشدنی است . پس بنابراین باید پارچه بصورت طاقه در بیاید تا براحتی در ماشینهای رنگرزی بر روی آنها اعمال رنگرزی انجام شود . عمل طاقه کنی توسط ماشین رول باز کن انجام می شود . پس از طاقه شدن پارچه ، پارچه وارد بخش رنگرزی می شود و طبق نوع کالا از لحاظ طول و وزن وجنسیت کالا ماشین رنگرزی مناسب آن انتخاب گشته و کالا به داخل آن هدایت می گردد و طبق نسخه ی درخواست شده ی کالا که از قسمت آزمایشگاه صادر می شود مواد شوینده ، مواد کمکی ومواد رنگزا وارد ماشین رنگرزی مناسب شده وطبق گراف پیشبینی شده حرارت داده شده وپارچه رنگرزی می گردد.
پس از مرحله ی رنگرزی پارچه از ماشین رنگرزی خارج گشته و وارد ماشین آبگیر پارچه می شود . این ماشین مکانیزمش همانند مکانیزم آبگیر ماشینهای لباسشویی می باشد که باعث گرفتن آب پارچه می شود و نهایتاً پارچه به قسمت تکمیل جهت خشک کردن و طاقه پیچی و یا به سالن استنتر جهت تثبیت ابعادی فرستاده میشود .
بخش رنگرزی همانطور که در دیاگرام نشان داده شده شامل 4 عدد ماشین رنگرزی هاسپل و 2 عدد ماشین رنگرزی جت کله اسبی می باشد و 2عدد نیز ماشین آبگیر با ظرفیت 500 کیلوگرم جهت آبگیری پارچه های خارج شده از ماشینهای رنگرزی وجود دارد. ماشینهای جت محصول ساخت شرکت آذر دلتا می باشد که تولید ماشین آلات رنگرزی و تکمیل را بر عهده دارد .
سال ساخت این ماشینهای جت 1999 می باشد و از لحاظ فنی در سلامتی کامل هستند و مشکلات خاصی را برای این بخش بوجود نمی آورند .

در ماشینهای هاسپل از لحاظ اطلاعات فنی و سال ساخت هیچ اطلاعاتی نه در آرشیو و نه در روی دستگاه وجود ندارد . سالن رنگرزی از لحاظ روشنایی دارای نور کافی نبوده و این از نقایص این سالن می باشد ، ولی از لحاظ نزدیکی به سالنهای دیگر هزینه ی حمل و نقل بسیار ناچیزی صرف انتقال کالا به این قسمت و از این قسمت به بخشهای بعدی می باشد . که این امر از مزایای این بخش می باشد .

نمای سالن رنگرزی

عموماً پارچه های فرستاده شده به بخش رنگرزی و مواد رنگزای مناسب جهت این نوع پارچه ها ی این شرکت به شرح زیر می باشد :
نوع کالا مواد رنگزای مصرفی
پنبه 100 % مواد رنگزای مستقیم – ری اکتیو- گوگردی
پنبه /پلی استر –35/65 % مواد رنگزای مستقیم/دیسپرس- ری اکتیو/ دیسپرس
نایلون 100 % اسیدی
پلی استر 100% دیسپرس

در ابتدا با ساختار هر کدام از الیاف زیر توضیحاتی ذکر می گردد :
ساختار پنبه : پنبه از دسته ی الیاف سلولزی می باشد . ملکول سلولز به فرمول شیمیایی (C6H5O10)n نشان داده می شود ، که عبارتست از یک پلیمر خطی که از متراکم شدن ملکولهای بتا گلوکز در محلهای 1و 4 بدست می آید .
هماطور که در ساختمان شیمیایی سلولز مشاهده می شود ، گروههای هیدروکسیل در آنها موجود می باشد و این گروه ها ، گروه های فعال بوده و فعالیت های شیمیایی یک لیف پنبه به واسطه ی وجود این گروه ها می باشد، مثلاً در عملیات مرسریزاسیون گروه های فعال یا هیدروکسیل آزادتر شده و فعالیت شیمیایی لیف بالاتر می رود .

یک لیف سلولزی حاوی 86 تا 92 درصد سلولز بوده و باقی کسر از سر مواد ناخالصی از قبیل مو – واکس- پکتین و غیره می باشند که همگی این مواد باعث جلوگیری از جذب آب و رنگ می شود . لذا لازمست که قبل از عملیاتهای رنگرزی این مواد ناخالصی از کالا و از طریق عملیاتهای پخت و سفیدگری خارج گردد .


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
  • ali mo

پروژه تحقیق جاذبه های توریستی جزیره کیش تحت word

ali mo | يكشنبه, ۴ مهر ۱۳۹۵، ۰۲:۲۴ ق.ظ

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه تحقیق جاذبه های توریستی جزیره کیش تحت word دارای 13 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه تحقیق جاذبه های توریستی جزیره کیش تحت word   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی پروژه تحقیق جاذبه های توریستی جزیره کیش تحت word ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پروژه تحقیق جاذبه های توریستی جزیره کیش تحت word :

موقعیت جغرافیایی

 

جزیره کیش با 90 کیلومتر مربع مساحت یکی از زیبا ترین جزایر خلیج فارس است که در 18 کیلومتری کرانه جنوبی ایران بین مختصات جغرافیایی 53 درجه و   53 دقیقه تا54 درجه و 4 دقیقه طول شرقی از نصف النهار گرینویچ و 26 درجه و 29دقیقه تا 26 درجه و 35 دقیقه   عرض شمالی واقع شده است.

طول جزیره کیش 15 کیلومتر در محور شرقی-غربی و پهنای آن 7 کیلومتر در محور شمالی جنوبی و تقریبابیضی شکل است.

فاصله کیش از راه دریا تا جزیره هندورابی 28 کیلومتر ،تا جزیره فارور 55 کیلومتر ،تا جزیره سیری 87 کیلومتر ، تا جزیره ابوموسی 177 کیلومتر ،تا قشم 225 کیلومتر ، تا بندر عباس 300 کیلومتر، تا چابهار 675 تا بوشهر740   کیلومتر و تا دبی 200 کیلومتر فاصله کیش تا تهران از راه هوائی  1052 کیلومتر و از راه زمینی 1600 کیلومتر  فاصله کیش تا اصفهان نیز از راه زمینی 1200 کیلومتر است.

کیش از طبیعتی زیبا و منحصر به فرد بر خوردار است . سواحل آرام با ماسه های   مرجانی آب زلال دریا که شفافیت کم نظیر آن امکان مشاهده انواع آبزیان را در عمق چند متری مقدور می سازد پوشش گیاهی مناسب و سر سبزی و طراوت آن به ویژه در هفت ماه از سال چشم اندازی زیبا و تماشائی به آن بخشیده است که سالانه حدود یک میلیون نفر از دوستداران طبیعت و دریا را به سوی خود جلب می کند.

 

آب و هوا

 

بیشتر ماههای سال، دارای آب و هوای معتدل است. دی و بهمن خنکترین و تیر و مرداد گرمترین ماههای سال هستند. آمار ثبت شده در طی یک دوره 17 ساله نشان می دهد که پایین ترین دما 8 درجه و بالاترین دمای کیش 45 درجه سانتیگراد می باشد

 

جاذبه های توریستی کیش

 

بسیاری از مسافرانی که به جزیره کیش سفر می کنند، نمی توانند باور کنند که جزیره در روزگارانی بسیار دور منطقه آبادی بوده و یکی از قطب های تجارت میان چین و اروپا و شمال آفریقا بوده است. گرچه هنوز بررسی های باستان شناسی وسیعی در نقاط مختلف جزیره به عمل نیامده، اما در هر گوشه جزیره می توان آثاری از گذشتگان را مشاهده کرد که هر کدام یادآور دوران مجد وعظمت

این جزیره بوده است. در جریان فعالیت های عمرانی جزیره کیش و در برخی از پژوهش های باستان شناسی محدود گذشته آثاری در سطح جزیره پیدا شده است که ارزش فراوانی دارد و مجموعه جذابی را تشکیل می دهد که هم اکنون بخشی از آن در ساختمان کانون هنر در معرض بازدید عموم قرار دارد

سکه های ایرانی و خارجی مربوط به دوره های مختلف تاریخی، ظروف مسی، مفرغی و سفالین، سنگ نوشته های اوایل دوره اسلامی (به خط کوفی)، سنگ قبر و یک عراده توپ از جمله آثاری هستند که در معرض دید قرار دارند .


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
  • ali mo

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه تحقیق تخمین تنش پمساند با استفاده از روش های غیر مخرب و ارتباط آن با پروسه‌های تولید در انواع مختلف جوشکاری تحت word دارای 45 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه تحقیق تخمین تنش پمساند با استفاده از روش های غیر مخرب و ارتباط آن با پروسه‌های تولید در انواع مختلف جوشکاری تحت word   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی پروژه تحقیق تخمین تنش پمساند با استفاده از روش های غیر مخرب و ارتباط آن با پروسه‌های تولید در انواع مختلف جوشکاری تحت word ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پروژه تحقیق تخمین تنش پمساند با استفاده از روش های غیر مخرب و ارتباط آن با پروسه‌های تولید در انواع مختلف جوشکاری تحت word :

طی چند دهه گذشته تنش های پسماند در ظروف فشار دار و کاربردهای ساختمانی و خطوط انتقال گاز و نفت و در ساختارها و قطعات فلزی و ... مورد توجه قرار گرفته است. از سوی پیشرفت هایی که امروز در ارزیابی یکپارچه ساختارها و ساختمانها در ارتباط با قطعات جوش صورت پذیرفته است. خواستار اطلاعات دقیق تری درباره حالت تنش پسماند می باشد. تنش های پسماند در اثر عدم هماهنگی در شکل طبیعی بین نواحی مختلف در یک قطعه حاصل می شود به خصوص در جوشکاری تنش های پسماند مورد توجه قرار می گیرند. تنش های پسماند می توانند بسته به علامت، اندازه و توزیع شان با توجه به تنش های اعمالی، تعیین کننده باشند.
ارزیابی تنش پسماند یک ابزار مهمی نیز برای کنترل فرآیند، کنترل کیفی، ارزیابی طراحی و آنالیز نقص می باشد. چون این تنش ها می توانند پیامدهای مهمی روی عمکلرد اجزاء و قطعات مهندسی داشته باشند و همچنین تأثیر زیادی روی خوردگی، مقاومت شکست، خزش و ... دارا می‌باشند. لذا کاهش و کم کردن این تنش ها مطلوب می باشد. از این رو تنش های پسماند در اتصالات جوشکاری شده عمدتاً توسط عملیات حرارتی یا توسط تنش مکانیکی کاهش می یابد.
- روش های متفاوتی برای اندازه گیری یا تخمین تنش پسماند براساس اندازه گیری دقیق یا با استفاده از تکنیک های عددی وجود دارد. اندازه گیریها می توانند از نوع مخرب مانند (سوراخکاری) یا غیر مخرب مانند اشعه x، یا تفرق نوترونی و فراصوتی باشند. و تفرق نوترونی اساساً یک تکنیک برجسته برای پی بردن به تنش پسماند به صورت غیر مخرب در درون قطعات مهندسی در سه بعد و در حجم های کوچک می باشد.
در این پروژه به تخمین تنش پمساند با استفاده از روش های غیر مخرب و ارتباط آن با پروسه‌های تولید در انواع مختلف جوشکاری فولاد می پردازیم.
- جوشکاری ذاتاً باعث بروز تولید ترک هایی در محل جوش می شوند، اندازه و محل این ترکها را می توان به عنوان یک معیار در تعیین عمر جوشکاری مورد استفاده قرار داد. تنش هایی که می توانند باعث رشد ترک خوردگی شوند به تنش های بیرونی محدود نمی شوند. به عنوان نمونه می توان گفت که تنش های پسماند در داخل و اطراف ناحیه جوش به عنوان یک پیامد از فرآیند جوش، تولید می شود. بنابراین این موضوع برای دانستن اندازه و علامت تنش پمساند در ناحیه جوش مهم خواهد بود. و این بحث خصوصاً در جوشهای با مقطع ضخیم که دارای یک تنش 3 بعدی است جالب توجه می باشد. در اینجا به بحث در مورد استفاده از اسکن کردن کششی نوترونی برای فراهم آوردن اسکن های 3 بعدی ضخیم مربوط به نمونه های فولادی جوشکاری شده و جوشکاری نشده خواهیم پرداخت.
- دراین پروژه به بررسی تنش پسماند در لوله های فولادی 9Cr-1Mo اشاره خواهد شد که جوشکاری مربوط به این فولادها در صنایع نفت و برق کاربرد گسترده ای دارند. از سویی در فرآیندهای تولید مانند جوشکاری تنش پسماند می تواند منجر به شکست در قططعات فولادی شود. لذا برای بهبود میزان سختی و برای حذف تنش پسماند بعد از جوشکاری ، جوشکاری فولاد Cr-Mo بایستی تحت عملیات حرارتی پس از جوشکاری قرار بگیرد. جوشکاری ذوبی یک فرآیند اتصالی است که در ساخت کشتی، پل های فولادی، مخازن فشار و غیره مورد استفاده قرار می گیرد. مزیت این جوشکاری به عنوان یک فرآیند اتصال دهنده عبارتست از : کاری زیاد اتصال ، انعطاف پذیری و هزینه کم تولید. جوشکاری ذوبی هرچند دارای ویژگی های زیادی در صنعت است اما می تواند خواص مواد را تغییر داده و باعث خمش، انقباض و تنش پسماند در اتصال شود. لذا یک عملیات حرارتی پس از جوش به طور گسترده برای کاهش تنش پسماند ناشی از جوشکاری توصیه می شود. از سویی تنش های پسماند تأثیر بسزایی بر روی تعیین شکل جوش، استحکام خستگی، تافنس شکست و... دارند بنابراین ارزیابی و درک تنش های پسماند ناشی از جوشکاری مهم می باشد.
روش های زیادی برای ارزیابی توزی تنش پسماند وجود دارد. روش های آزمایشی شامل پراش اشعه x ،تحلیل فراصوتی، ایجاد سوراخ و برش است. روش های عددی که تحلیل های مفصل‌تری از تنش های پسماند ناشی از جوشکاری را ارائه می کند. در طول سه دهه گذشته به علت پیشرفت رایانه ها، تکنیک های عددی گسترش قابل توجهی یافته است. در این پروژه به بررسی تنش های پسماند پس از جوشکاری و پس از یک عملیات حرارتی، پس از جوش به وسیله روش المان محدود اشاره خواهد شد.
از طرفی افزایش احتمال شکست و کاهش استحکام در قطعات دو اثری اند که تنش های پسماند باعث بروز آنها می شوند. لذا به منظور ایجاد یک طراحی مطمئن، ما بایستی یک روش مناسبی را پیدا کنیم که به واسطه آن بتوان به پیش بینی های مربوط به اندازه و توزیع تنش پسماند دسترسی پیدا کرد. یک استفاده گسترده از پیش بینی تنش پسماند در جوشکاری، روش المان محدود می باشد. اگرچه پیش بینی تنش های پسماند حین جوشکاری، با استفاده از روش المان محدود می تواند یک روش اقتصادی و دقیق تری نسبت به روش های آزمایشی مانند پراش نوترونی، اشعه x و تحلیل فراصوتی باشد ولی پیچیدگی هایی هم در هنگام شبیه سازی فرآیند جوشکاری با استفاده از روش المان محدود وجود دارد. برای مثال روش های ابعادی دو بعدی (2D) و سه بعدی (3D) روش‌هایی‌اند که برای رسیدن به دقت مطلوب بایستی مورد استفاده قرار گیرند و این پروژه به بحث و بررسی در مورد آنها خواهیم پرداخت.
- مواد فلزی هنگام جوشکاری با مواد مشابه و غیرمشابه می توانند باعث ایجاد تنش پسماند گردند. گسترش این نوع از تنش داخلی اغلب می تواند تحت تأثیر کشش دائمی غیرسازگاری حاصل از عملکردهای مکانیکی و حرارتی مربوط به جوشکاری و تغییر شکل پلاستیکی واقع گردد. چنین عملکردهایی می تواند منجر به شکل گیری عیب های شبکه ای شامل جابجایی و حفره سازی شوند. چون تکنیک PAS (یک روش غیرمخرب برای تعیین عیوب در فلزات و آلیاژها می باشد.) ثابت کرده است که قادر است، تنش های پسماند را در نورد کاری سرد تعیین کند و به صورت پلاستیکی فولادهای ضد زنگ مارتنزیتی را تغییر شکل دهد. لذا در اینجا از تکنیک PAS برای مشخص کردن تنش های پسماند در نمونه های جوشکاری شده شامل فولادهای ضد زنگ مارتنزیتی و یا آستینیتی استفاده شده است. در اینجا به مشخص کردن تنش پسماند در نمونه های جوشکاری در فولادهای آلیاژی از نوع L304 و 823- EP توسط تکنیک PAS پرداخته خواهد شد، جوشکاری تلاطمی اصطکاکی، یک متود اتصال جامد است به همراه 5 فاز عملیات که در کل فرآیند صورت می گیرد. دوره غوطه وری، دوره ته نشینی ، دوره جوشکاری ثابت، دوره ته نشینی ثانویه و دوره رهایی. این تکنیک اتصال فلز از جوشکاری اصطکاکی منشاء می گیرد. از آنجایی که بالاتری دما در فرآیند (FSW) کمتر از دمای ذوب ماده در قطعه کار می باشد. لذا بزرگترین مزیت این روش : تعیین میکروساختارهای نرم بدون شکاف یا تغییر شکل کم و بدون کاهش عناصر آلیاژی می باشد. هر چند FSW یک تکنولوژی جدید جوشکاری می باشد اما در جوامع آکادمیک و صنعتی برای اغلب آلیاژهای آلومینیوم مورد استفاده قرار می گیرد. بررسی ها نشان می دهد که فرآیند FSW در آلیاژهای آلومینیوم جوشکاریهایی با کیفیت بالا و هزینه پایین را تأیید می کند در نتیجه بهترین عملکرد ساختاری یک دیگر از مزایای این روش می باشد. که در این پروژه به بررسی تعیین عددی تنش پسماند در جوشکاری FSW (جوشکاری تلاطمی اصطکاکی)و استفاده از مدل سه بعدی پرداخته می شود و هم چنین شبیه سازی عددی دمای اتصال و تحلیل ترمو، مکانیکی غیر خطی سه بعدی با آنالیز المان محدود و تحلیل تنش پسماند در جوشکاری (FSW) را مورد مطالعه قرار می دهد.
- تنش های پسماند در ساختارها و قطعات فلزی یک پیامد طبیعی از تکنولوژی تولید مانند : قالب گیری، نورد جوشکاری و ... می باشند. تنش پسماند تنش در ماده بدون هیچ گونه بارگذاری حرارتی یا مکانیکی بیرونی می باشد و حوزه های تنش پسماند همواره در یک قطعه یا ساختار می‌باشد.
سطح تنش پسماند داخلی در ورقه فولادی نورد گرم شده اخیراً به عنوان یک پارامتر کیفی مهم، تشخیص داده شده است. اگر این مورد، دقت نشود مشکلاتی را به واسطه دانستیه گرادیان ، مربوط به تنش پسماند ایجاد می کند، برای مثال، برشهای طولی به صورت منحنی در آمده و شکل‌های برش تغییر می کند و جوش ها تغییر شکل می یابند. حتی کم شدن مقاومت به خوردگی در لوله های جوشکاری شده، تحت اثر تنش پسماند در ورقه فولادی می‌باشند. که این موارد در این پروژه مورد بحث و بررسی قرار می گیرد.

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
  • ali mo
دانشجو | مرکز دانلود | پایانامه دانشجویی | جزوه های درسی | دانلود فایل ورد و پاورپوینت | پایان نامه ها | پروژه دات کام | دانلود رایگان فایل |